مقایسه نظام تولید گوجه‌فرنگی (Solanum lycopersicum L.) و پیاز (Allium cepa L.) از نظر شاخص‌های انرژی، اقتصادی و پتانسیل انتشار گازهای گلخانه‌ای (مطالعه موردی شهرستان‌های استان البرز)

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران، کرج، ایران

2 گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران، کرج، ایران.

3 بخش تحقیقات خدمات فنی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، مراغه، ایران.

چکیده

این تحقیق با هدف بررسی شاخص‌های انرژی، اقتصادی و میزان انتشار گازهای گلخانه‌ای در نظام تولید دو محصول گوجه­ فرنگی و پیاز در سال‌های 1400 و 1401 در استان البرز انجام شد. اطلاعات مورد نیاز این تحقیق از طریق مصاحبه با کشاورزان و تکمیل پرسش­نامه‌ به دست آمد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که بیشترین انرژی ورودی، خروجی و انرژی خالص در پیاز به­ ترتیب به میزان 8/21324، 105600 و 3/24275 مگاژول در هکتار در شهرستان ساوجبلاغ به دست آمد. در گوجه­ فرنگی نیز بالاترین انرژی ورودی، خروجی و خالص به ­ترتیب 8/73799، 56000 و 4/13495- مگاژول در هکتار بود (در گوجه ­فرنگی به دلیل بیشتر­بودن انرژی ورودی نسبت به انرژی خروجی، انرژی خالص به صورت منفی می‌باشد). بالاترین کارایی مصرف انرژی در پیاز و گوجه ­فرنگی به­ ترتیب 4/1 و 32/1 به دست آمد. در مقایسه بهره‌وری انرژی مشاهده شد که بالاترین مقدار در پیاز 82/0 و در گوجه ­فرنگی 99/0 کیلوگرم بر مگاژول بود. در بین ورودی‌های مختلف در نظام تولید این دو محصول گازوییل، کود شیمیایی نیتروژن، کود دامی، آب آبیاری، بنزین و نیروی انسانی بیشترین سهم را در انرژی ورودی داشتند. پیاز و گوجه ­فرنگی به­ترتیب با تولید 8/3065 و 4/3045 کیلوگرم CO2 در هکتار در انتشار گازهای گلخانه‌ای نقش داشتند. بررسی شاخص‌های اقتصادی نیز نشان داد که پیاز با درآمد خالص 7/9608 دلار در هکتار نسبت به گوجه ­فرنگی با درآمد خالص 3/4840 دلار در هر هکتار درآمد بیشتری ایجاد کرده است. با توجه به نتایج به­دست­آمده می‌توان با اصلاح روش‌های تولید همانند استفاده از روش‌های نوین آبیاری و همچنین جایگزینی کودهای دامی و زیستی با کودهای شیمیایی باعث کاهش میزان انرژی ورودی و انتشار گازهای گلخانه‌ای شد و بدین­ترتیب شرایط لازم جهت استقرار یک کشاورزی پایدارتر را فراهم کرد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Comparison of Tomato (Solanum lycopersicum L.) and Onion (Allium cepa L.) Production Systems in Terms of Energy and Economic Indicators, and Greenhouse Gas Emissions Potential (Case Study of Cities in Alborz Province)

نویسندگان [English]

  • Sadegh Nasirpour 1
  • Mohammad Reza Jahansouz 2
  • Hosein Moghadam 2
  • Arash Mohammadzadeh 3
1 Department of Agriculture and Plant Breeding, Faculty of Agriculture, University of Tehran, Karaj, Iran
2 Department of Agriculture and Plant Breeding, Faculty of Agriculture, University of Tehran, Karaj, Iran.
3 Technical Services Research Department, Agricultural Research, Education and Extension Organization, Maragheh, Iran
چکیده [English]

This research was done with the aim of checking energy and economic indicators and the amount of greenhouse gas emissions in the production system of two products, tomato and onion in 2021 and 2022 in Alborz province. The information required for this research was obtained through interviews with farmers and completing questionnaires. The results of this study showed that the highest energy input, energy output, and net energy in onion were obtained in Savojbolagh city at the rate of 21324.8, 105600, and 24275.3 Mj.ha-1, respectively. In tomato, the highest input energy, output energy, and net energy was 73799.8, 56000, and -13495.4 Mj.ha1, respectively (in tomato, net energy is negative due to the greater input energy than output energy). The highest energy efficiency consumption was obtained in onion and tomato, 1.4 and 1.32 respectively. In the comparison of energy efficiency, the highest value in onion and tomato were observed 0.82 and 0.99 Kg.mj-1. Among the various inputs in the onion and tomato production systems, diesel, nitrogen chemical fertilizer, animal manure, irrigation water, gasoline, and manpower had the largest share in input energy in the order of priority. Onion and tomato by producing 3065.8 and 3045.4 kg of CO2 per hectare, played a role in the emissions of greenhouse gases. The analysis of economic indicators also showed that onion with a net income of 9608.7 $.ha-1 compared to tomato with a net income of 4840.3 $.ha-1 has generated more income. According to the obtained results it can be possible that reduce the amount of energy input and greenhouse gas emissions and thus, provide the necessary conditions for the establishment of more sustainable agriculture by modifying production methods such as using modern irrigation methods and also replacing animal and biological fertilizers with chemical fertilizers.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Carbon dioxide
  • direct energy
  • gross production value
  • net return
  • renewable energy

. مقدمه

بخش کشاورزی با سهم 13 درصدی از تولید ناخالص داخلی و همچنین سهم 25 درصدی از اشتغال یکی از بخش‌های حیاتی اقتصاد ایران می‌باشد که لزوم توجه و مطالعه بخش‌های مختلف آن را دو چندان می‌کند (Jadidi et al., 2010). امروزه در تولید محصولات کشاورزی سهم قابل توجهی از انرژی از طریق نهاده‌هایی مانند سوخت‌، الکتریسیته، ماشین‌های کشاورزی، بذر، سموم و کودهای شیمیایی تامین می‌شود. افزایش جمعیت و تقاضای بالا برای محصولات کشاورزی باعث افزایش مصرف سوخت‌های فسیلی شده است. بنابراین جوامع نیازمند برنامه‌ریزی‌های مدون و اساسی در جهت مدیریت مصرف انرژی در بخش کشاورزی می‌باشند (Taghinazhad et al., 2019). استفاده موثر از انرژی در راستای استقرار کشاورزی پایدار آسیب‌های وارده به محیط‌ زیست را کاهش داده و روند پرشتاب تخریب منابع طبیعی را کند می‌کند (Taghinazhad et al., 2019).

بیشینه­کردن کارایی مصرف انرژی از مهم‌ترین عوامل موثر در ایجاد نظام‌های تولیدی پایدار می‌باشد. استفاده بی‌رویه از سوخت‌های فسیلی و نهاده‌های کشاورزی موجب ایجاد آسیب به محیط زیست می‌شود، بنابراین مطالعه و مقایسه جریان انرژی گیاهان در هر منطقه باید مورد توجه قرار گیرد (Safa et al., 2011). گزارش شده است که تقریبا 16 درصد از انتشار گازهای گلخانه‌ای در جهان به دلیل فعالیت‌های کشاورزی می‌باشد (Nabavi-Pelesaraei et al., 2022). مطالعه نظام تولید گندم نشان داد که کل انرژی ورودی معادل 34/38755 مگاژول در هکتار بود که از بین عوامل ورودی کود نیتروژن و سوخت دیزل به­ترتیب با 38/37 و 03/19 درصد بالاترین سهم را داشتند. سهم انرژی‌های مستقیم و غیر مستقیم به­ترتیب حدود 88/39 و 12/60 درصد و همچنین انرژی‌های تجدید‌پذیر و تجدید‌ناپذیر به­ترتیب معادل 01/31 و 99/68 درصد از کل انرژی ورودی بود. همچنین کارایی مصرف انرژی برای تولید دانه گندم معادل 67/1 و بهره‌وری انرژی نیز معادل 611/0 کیلوگرم بر مگاژول به دست آمد (Taghinazhad et al., 2019). در مطالعه روی هویج، گوجه­فرنگی، سیب­زمینی و پیاز نشان داده شد که بالاترین انرژی ورودی در پیاز به میزان 87556 مگاژول در هکتار به دست آمد، بیشترین انرژی خروجی نیز در سیب‌زمینی 177428 مگاژول در هکتار بود. همچنین بیشترین انرژی خالص نیز در سیب‌زمینی به میزان 96559 مگاژول در هکتار به دست آمد. کارایی مصرف انرژی در هویج، گوجه­فرنگی، سیب­زمینی و پیاز به­ترتیب معادل 4/1، 6/1، 2/2 و 9/0 به دست آمد. همچنین بهره‌وری انرژی نیز به­ترتیب در هویج، گوجه­فرنگی، سیب‌زمینی و پیاز معادل 86/0، 77/0، 60/0 و 56/0 کیلوگرم بر مگاژول به دست آمد. سهم انرژی مستقیم در گوجه­فرنگی و پیاز به­ترتیب با 2/61 و 64 درصد بالاترین مقدار را به خود اختصاص دادند. همچنین انرژی تجدیدناپذیر نیز در گوجه­فرنگی و پیاز به­ترتیب با 6/82 و 81 درصد از کل انرژی ورودی نسبت به انرژی تجدیدپذیر سهم قابل توجهی را به خود اختصاص داد. همچنین میزان انتشار گازهای گلخانه‌ای برای پیاز، گوجه­فرنگی، سیب‌زمینی و هویج به­ترتیب معادل 6/5332، 4403، 2/3930 و 7/3712 کیلوگرم CO2 در هکتار بود (Mohammadzadeh et al., 2017). در مطالعه‌ای روی تولید گوجه­فرنگی در شهرستان مرند نشان داده شد که برای تولید گوجه­فرنگی در هر هکتار نیاز به 2/65 گیگاژول در هکتار انرژی می‌باشد که از این میزان انرژی ورودی 51 درصد سهم کودهای شیمیایی و 21 درصد سهم آب مورد نیاز برای آبیاری بود. کارایی مصرف انرژی و بهره‌وری انرژی نیز به­ترتیب برابر با 6/0 و 74/0 کیلوگرم بر مگاژول به دست آمد. همچنین نتایج نشان داد که انرژی تجدیدناپذیر 1/69 درصد از انرژی ورودی کل را به خود اختصاص داد (Jadidi et al., 2010). در تحقیقی بهره‌وری انرژی، کل انرژی ورودی و کل انرژی خروجی برای چغندرقند، سیب‌زمینی، پنبه، گوجه­فرنگی، گندم آبی و جو‌ آبی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج مطالعه نشان داد که بیشترین انرژی ورودی در این مطالعه ناشی از مصرف آب، کود اوره، استفاده از ادوات و نیروی انسانی بود. همچنین بیشترین بهره‌وری انرژی مربوط به جو آبی به مقدار 14/3 کیلوگرم بر مگاژول و کمترین آن مربوط به گوجه­فرنگی به مقدار 58/0 کیلوگرم بر مگاژول بود (Mansourian, 2005).

در مطالعه حاضر شاخص‌های انرژی، اقتصادی و میزان انتشار گازهای گلخانه‌ای با هدف بررسی و ارزیابی نظام‌های تولید گوجه­فرنگی و پیاز در شهرستان‌های استان البرز مورد مطالعه قرار گرفتند.

 

 

  1. روش­شناسی پژوهش

1-2. منطقه مورد مطالعه

این پژوهش در بازه زمانی سال 1400 تا 1401 در شهرستان‌های استان البرز (شکل 1) صورت پذیرفت. استان البرز دارای 39297 هکتار سطح زیر کشت محصولات زراعی می‌باشد که از این مقدار سهم پیاز و گوجه­فرنگی به­ترتیب 260 و 523 هکتار می­باشد که معادل 4/1 و 7/0 درصد از سطح زیر کشت کل اراضی زراعی استان است. میزان تولید پیاز و گوجه­فرنگی در استان البرز به­ترتیب برابر با 15721 و 33209 تن می‌باشد که عملکردی معادل با 60466 و 63459 کیلوگرم در هکتار به­ترتیب برای پیاز و گوجه­فرنگی دارد (آمارنامه جهاد کشاورزی،1400). با استناد به اطلاعات اداره هواشناسی متوسط بارندگی سالیانه درازمدت منطقه 6/250 میلی­متر است (Nasirpour et al., 2022). به منظور جمع‌آوری اطلاعات مورد نیاز تحقیق شامل اطلاعات کاشت، داشت، برداشت، نوع و میزان نهاده‌های مصرفی، هزینه‌های تولید، عملکرد محصول و سود اقتصادی نسبت به مصاحبه با کشاورزان و تکمیل پرسشنامه برای دو گیاه پیاز و گوجه­فرنگی در پنج شهرستان استان البرز شامل کرج، ساوجبلاغ، نظرآباد، فردیس و اشتهارد اقدام شد. لازم به ذکر است در این مطالعه پایش نظام تولید در مزارع مدنظر قرار گرفت و تولیدات گلخانه‌ای مورد بررسی قرار نگرفت. برای جمع‌آوری اطلاعات مورد نیاز گوجه­فرنگی با 75 کشاورز تولیدکننده (140 هکتار سطح زیر کشت محصول در استان) در سطح استان مصاحبه شد و پرسشنامه‌ها تکمیل شدند. همچنین برای تکمیل اطلاعات پیاز نیز با 45 کشاورز تولیدکننده این محصول (75 هکتار سطح زیر کشت محصول در استان) در سطح استان مصاحبه شد. برای پیدا کردن حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است (Mansourfar, 1997). کوکران برای محاسبه تعداد نمونه لازم در روش نمونه‌گیری تصادفی فرمول روبرو را ارایه کرده است:                                                    

که در آن N، اندازه جامعه آماری یا تعداد زارعین، t ضریب اطمینان قابل قبول که با فرض نرمال­بودن توزیع صفت مورد نظر از جدول t استیودنت به دست می‌آید. S2 ، برآورد واریانس صفت مورد مطالعه در جامعه، d دقت احتمالی مطلوب و n حجم نمونه مورد مطالعه است. برای انتخاب کشاورزان جهت مصاحبه و تکمیل اطلاعات از کارشناسان جهاد کشاورزی هر منطقه استفاده شد تا اطلاعات جمع‌آوری­شده میانگینی از تولیدکنندگان در سطح هر منطقه باشند. با توجه به اینکه سطح زیر کشت این دو محصول در شهرستان طالقان پایین بود، این شهرستان مورد مطالعه و بررسی قرار نگرفت. سوالات مطرح­شده در پرسشنامه شامل تمامی مراحل و هزینه‌ها و نیروی انسانی استفاده­شده در آماده­سازی زمین قبل از کشت، مرحله کشت شامل میزان و انواع نهاده‌های استفاده­شده اعم از بذر، کود و سم و همچنین میزان نیروی انسانی استفاده­شده در مرحله کشت و تمامی هزینه‌های مرحله کشت، مرحله داشت شامل نهاده‌های استفاده­شده، نیروی انسانی استفاده­شده، تمامی هزینه‌های مرحله داشت، میزان آب مصرف­شده از ابتدای کاشت و مرحله برداشت شامل هزینه‌های برداشت به همراه میزان نیروی انسانی استفاده­شده در این مرحله و همچنین میزان محصول برداشت­شده می‌باشد.

 

 

شکل 1. نقشه شهرستان­های استان البرز.

 

2-2. محاسبه شاخصهای انرژی

برای محاسبه هر یک از این شاخص‌های انرژی در محصولات مورد مطالعه، انرژی نهاده‌های مصرفی استفاده­شده در نظام تولید محصولات و عملکرد محصولات با استفاده از ضرایب معادل انرژی‌ آن‌ها (جدول 1) محاسبه شد (Yousefi et al., 2016; Mohammadzadeh et al., 2018; Ahmadbeyki et al., 2023).

 

جدول 1. معادل انرژی ورودی و خروجی در نظام تولید گوجه­فرنگی و پیاز.

Reference

Energy equivalents (MJ unit-1)

Unit

Inputs

Kaab et al., 2019))

1.96

h

Human labor

(Yousefi et al., 2016)

62.7

h

Machinery

)Pishgar-Komleh et al., 2011)

47.8

l

Diesel

)Pishgar-Komleh et al., 2011)

46.3

l

Gasoline

(Yousefi et al., 2016)

66.14

kg

Nitrogen

(Yousefi et al., 2016)

12.44

kg

Phosphate

(Yousefi et al., 2016)

11.25

kg

Potassium

Pahlavan et al., 2012))

1.12

kg

Sulphur

)Bakhtiari et al., 2015)

8.8

kg

Calcium

(Mohammadzadeh et al., 2017)

0.3

kg

Farmyard manure

)Pishgar-Komleh et al., 2011)

85

Kg

Herbicides

)Pishgar-Komleh et al., 2011)

229

Kg

Insecticides

)Pishgar-Komleh et al., 2011)

115

Kg

Fungicides

)Ghasemi-Mobtaker et al., 2020)

12

kwh

Electricity

(Yousefi et al., 2016)

1.02

m3

Water for irrigation

(Mohammadzadeh et al., 2017)

3.6

kg

Tomato seed

(Mohammadzadeh et al., 2017)

1.6

kg

Onion seed

 

 

 

Output

(Mohammadzadeh et al., 2017)

0.8

kg

Tomato

(Mohammadzadeh et al., 2017)

1.6

kg

Onion

 

کارایی مصرف انرژی (معادله 1):                                       

 

بهره‌وری انرژی (معادل 2):                                                   

 

انرژی مخصوص ( معادله 3):                                                   

 

انرژی خالص ( معادله 4):                    

انرژی مصرفی در بخش کشاورزی در گروه‌های مختلف شامل انرژی مستقیم، انرژی غیر مستقیم، انرژی تجدیدپذیر و انرژی تجدیدناپذیر طبقه‌بندی می‌شود. انرژی که به­صورت مستقیم در مزرعه مصرف می‌شود شامل نیروی انسانی، سوخت و الکتریسیته برای به‌کار­انداختن ماشین‌آلات و تجهیزات و همچنین آب آبیاری (آب مصرف­شده برای تولید محصول) می‌باشد. انرژی غیر مستقیم شامل انرژی مصرفی در بخش‌های تولید کود‌های شیمیایی و آفت‌کش‌ها، تهیه بذر و ساخت ادوات و ماشین‌های کشاورزی است. انرژی تجدید‌پذیر شامل نیروی انسانی، آب، کودهای حیوانی و بذر می‌باشد. در مقابل، انرژی تجدیدناپذیر مواردی از قبیل سوخت، انرژی مصرف­شده در تولید سموم و کودهای شیمیایی، انرژی مصرفی برای ساخت ماشین‌آلات و تولید برق را در برمی‌گیرد (Mohammadzadeh et al., 2018 ; Ahmadbeyki et al., 2023). 

2-3. محاسبه میزان انتشار گازهای گلخانهای

میزان انتشار گازهای گلخانه‌ای برای هر یک از گازهای CO2، N2O و CH4 با توجه به ضرایب آن‌ها و نهاده‌های مصرف­شده که در جدول 2 آمده است محاسبه شده و در پایان میزان انتشار گازهای گلخانه‌ای بر اساس گاز دی­اکسید کربن برای هر یک از محصولات مورد مطالعه ذکر شد. میزان برابری هر یک از گازهای N2O و CH4 با CO2 که توسط (1995)IPCC  انتشار یافته در جدول 2 آمده است (Mohammadzadeh et al., 2018 ; Soltani et al., 2014). میزان انتشار گازهای گلخانه‌ای برای فرم خالص کودها در جدول 2 ذکر شده است.

 

جدول 2. میزان انتشار گازهای گلخانه‌ای (گرم) به ازای مصرف هر واحد نهاده ورودی.

Reference

CH4

N2O

CO2

Input

(Kramer et al., 1999)

5.2

0.7

3560

Diesel (l)

(Koga & Tajima, 2011)

*

*

2320

Gasoline (l)

(Snyder et al., 2009)

3.7

0.03

3100

Nitrogen (kg)

(Snyder et al., 2009)

1.8

0.02

1000

Phosphate (kg)

(Snyder et al., 2009)

1

0.01

700

Potassium (kg)

(Tzilivakis et al., 2005)

0.02

8.82

61.2

Electricity (kwh)

(Lal, 2004)

*

*

6300

Herbicide (kg)

(Lal, 2004)

*

*

5100

Insecticide (kg)

(Lal, 2004)

*

*

3900

Fungicide (kg)

(IPCC, 1995)

21

310

1

CO2 equivalence factor

 

4-2. شاخص‌های اقتصادی

برای محاسبه شاخص‌های اقتصادی از روابط زیر استفاده شد (Mohammadzadeh et al., 2018):

ارزش ناخالص تولیدی (معادله 5):     

سود خالص (معادله 6):                                                        

نسبت سود به هزینه (معادله 7):                                                              

بهره‌وری اقتصادی (معادله 8):                                                                         

قیمت هرکیلوگرم گوجه­فرنگی و پیاز میانگین فروش تولیدکنندگان در شهرستان‌های استان البرز در کل دوره تولید می‌باشد. برای اعتبارسنجی قیمت‌های اعلام­شده توسط کشاورزان، قیمت‌ها با میادین میوه و تره­بار و جهاد کشاورزی در هر منطقه نیز در دوره تولید مورد بررسی قرار گرفت. در مطالعه حاضر قیمت دلار 285000 ریال بر اساس نرخ اعلامی بانک مرکزی به عنوان نرخ رسمی در نظر گرفته شد. همچنین برای رسم نمودارها و جداول از نرم­افزار Excel استفاده شد.  

 

  1. یافته­های پژوهش و بحث

اطلاعات نهاده‌های مصرف­شده در محصولات مورد مطالعه جهت محاسبه انرژی ورودی و خروجی، شاخص‌ها، انواع انرژی و انرژی هر یک از نهاده‌ها برای استفاده در ارزیابی شاخص‌های انرژی در جدول 3 ارایه شده است. اعداد به­دست­آمده میانگین نهاده‌های ورودی برای تولید گوجه­فرنگی و پیاز در سطح یک هکتار در شهرستان‌های استان البرز می‌باشند. در رابطه با میزان مصرف کودها با توجه با متفاوت­بودن کودهای مصرفی توسط کشاورزان فرم خالص استفاده­شده قید شده است. همچنین برای سموم کشاورزی نیز میزان خالص استفاده­شده در سطح یک هکتار تولید محصول بیان شده است.

در مطالعه میزان انرژی ورودی در تولید دو محصول گوجه­‌فرنگی و پیاز در شهرستان‌های استان البرز مشخص شد که از بین 16 عامل مختلف که در تولید این دو محصول نقش دارند، شش عامل گازوییل، کود شیمیایی نیتروژن، کود دامی، آب مصرفی برای تولید محصول، بنزین و نیروی انسانی سهم بیشتری را به خود اختصاص داده‌اند (شکل 2). نتایج مطالعه نشان داد که از بین انرژی‌های ورودی، گازوییل مصرفی که عمدتا برای آماده­سازی زمین و مراحل داشت محصول استفاده می‌شود، بیشترین میزان ورودی از کل انرژی ورودی را شامل می‌شود؛ به­طوری­که در تولید گوجه‌فرنگی به صورت میانگین در استان البرز 14999 مگاژول در هکتار از انرژی ورودی مربوط به گازوییل است. بالاترین میزان انرژی ورودی حاصل از گازوییل به مقدار 17447 مگاژول در هکتار در ساوجبلاغ به دست آمد که معادل 6/23 درصد از کل انرژی ورودی در تولید این محصول می‌باشد که نسبت به میانگین استانی 32/16 درصد بیشتر مصرف شده است. در تولید پیاز نیز به صورت میانگین در استان البرز 18164 مگاژول در هکتار از انرژی ورودی مربوط به گازوییل می‌باشد. برای تولید پیاز در شهرستان ساوجبلاغ گازوییل با ورود 19598 مگاژول در هکتار از انرژی کل، نقش 1/24 درصدی را ایفا می‌کند (شکل 2) که در مقایسه با کشت گوجه­فرنگی در کشت پیاز، 11 درصد انرژی بیشتری به صورت گازوییل استفاده می‌شود. کمترین میزان انرژی ورودی حاصل از گازوییل به­ترتیب در کشت گوجه‌فرنگی و پیاز در شهرستان اشتهارد به میزان 12667 و 16491 مگاژول در هکتار به دست آمد (شکل 2) که نسبت به میانگین استانی به­ترتیب 55/15 و 2/9 درصد انرژی کمتری از طریق گازوییل وارد شده است. نتایج مطالعات گذشته نیز نشان می‌دهد که گازوییل بالاترین سهم از میزان انرژی ورودی کل را داشته است .(Khoshnevisan et al., 2013, 2014) نتایج مطالعه مشابهی روی گوجه­فرنگی و پیاز نیز نشان داد که برای تولید پیاز نیاز به 5/508 لیتر در هکتار سوخت گازوییل می‌باشد که برابر با 24306 مگاژول انرژی در هکتار است که این مقدار از انرژی 7/27 درصد از انرژی ورودی کل را شامل می‌شود. همچنین در این مطالعه میزان انرژی ورودی برای کشت گوجه­فرنگی از گازوییل برابر 16910 مگاژول در هکتار بود که سهم 9/24 درصدی از انرژی ورودی کل را داشت. علت مصرف بالای گازوییل در پیاز در مطالعه فوق استفاده از این سوخت برای پمپاژ آب از چاه‌ها ذکر شده که با توجه به نیاز بالای آبی پیاز همین امر موجب افزایش مصرف سوخت در تولید پیاز شده است (Mohammadzadeh et al., 2017). 

 

جدول 3. نهاده‌های مصرف­شده در گوجه­فرنگی و پیاز در شهرستان‌های استان البرز.

Eshtehard

Fardis

Nazar Abad

Savojbolagh

Karaj

 

Uuit

Inputs

1390

1875

1930

2200

2078

Tomato

h

Human labor

1940

2380

2640

2830

2435

Onion

15

16.5

18

19.5

17

Tomato

h

Machinery

21

23

25

27

25

Onion

265

308

305

365

326

Tomato

l

Diesel

345

370

390

410

385

Onion

85

95

95

125

110

Tomato

l

Gasoline

85

100

112

115

104

Onion

185

200

200

245

220

Tomato

kg

Nitrogen

175

185

220

215

190

Onion

60

95

98

72

94

Tomato

kg

Phosphate

75

80

80

95

71

Onion

40

50

55

55

52

Tomato

kg

Potassium

50

60

60

55

55

Onion

30

75

55

100

87.5

Tomato

kg

Sulphur

35

50

60

90

87.5

Onion

10

22

20

35

26

Tomato

kg

Calcium

8

15

10

12

21

Onion

25000

35000

38000

50000

40000

Tomato

kg

Farmyard manure

30000

45000

50000

60000

50000

Onion

0.3

1.2

0.7

1

1

Tomato

kg

Herbicides

2.2

2

3

2.8

2.4

Onion

3

2.7

3

2.8

2.1

Tomato

kg

Insecticides

5

5

4.5

6

4.5

Onion

4

5

5.2

5

4.8

Tomato

kg

Fungicides

2

2

2.5

3

2.5

Onion

63

67

70

88

73

Tomato

kwh

Electricity

83

84

107

115

90

Onion

7600

8350

8200

9350

8880

Tomato

m3

Water for irrigation

9360

10300

11200

11360

10800

Onion

0.9

0.8

1

0.9

0.7

Tomato

kg

Seed

8

9

9.5

10.5

8.5

Onion

44500

58000

59500

70000

65000

Tomato

kg

Output

47500

57000

61000

66000

58000

Onion

 

نتایج بررسی نشان داد که پس از گازوییل، کود شیمیایی نیتروژن و کود دامی بالاترین میزان از انرژی ورودی کل را در کشت گوجه­فرنگی و پیاز داشتند. متوسط انرژی ورودی کود شیمیایی نیتروژن و کود دامی در استان البرز برای گوجه­فرنگی به­ترتیب به مقدار 13889 و 11280 مگاژول در هکتار می‌باشد. برای پیاز نیز این مقدار برابر با 13029 و 14100 مگاژول در هکتار برای استان البرز به دست آمد.

 

شکل 2. سهم ورودی‌های مختلف انرژی در کشت گوجه­فرنگی و پیاز از کل انرژی ورودی در شهرستان‌های استان البرز.

 

در کشت گوجه­‌فرنگی بالاترین میزان ورود انرژی حاصل از مصرف کود شیمیایی نیتروژن و کود دامی در شهرستان ساوجبلاغ به دست آمد که به­ترتیب 22 و 3/20 درصد از کل انرژی ورودی در تولید گوجه­فرنگی را به خود اختصاص دادند (شکل 2) که در مقایسه با میانگین استانی به­ترتیب 66/16 و 33 درصد بیشتر می‌باشند. در تولید پیاز مصرف کود شیمیایی نیتروژن در نظرآباد، بالاترین میزان انرژی ورودی را به خود اختصاص می‌دهد؛ به­طوری­که 1/19 درصد از کل انرژی را شامل می‌شود و نسبت به میانگین استانی 67/11 درصد بیشتر می­باشد. مصرف کود دامی در تولید پیاز با 18000 مگاژول در هکتار انرژی از کل انرژی ورودی، 1/22 درصد از کل انرژی ورودی را شامل می‌شود (شکل 2) و در مقایسه با میانگین استانی نیز 65/27 درصد بیشتر مصرف شده است. کمترین میزان انرژی ورودی حاصل از مصرف کود شیمیایی نیتروژن در کشت گوجه­‌فرنگی و پیاز در شهرستان اشتهارد به دست آمد که به­ترتیب 24 و 3/19 درصد از انرژی ورودی کل را تامین می‌کنند (شکل 2) که در مقایسه با میانگین کود شیمیایی نیتروژن استفاده­شده در استان البرز به­ترتیب در گوجه­فرنگی و پیاز 12 و 2/11 درصد کمتر می‌باشد. نشان داده شده که در تولید گوجه­فرنگی در گلخانه نیز کودهای شیمیایی با 2/38 درصد از کل انرژی ورودی سهم قابل توجهی از میزان کل انرژی را به خود اختصاص می‌دهند ((Taki et al., 2013. سایر کودهای استفاده­شده در تولید گوجه­‌فرنگی و پیاز در مقایسه با کود نیتروژن و کود دامی نقش اندکی از میزان انرژی ورودی کل را دارند؛ به­طوری­که نتایج مطالعه نشان داد که میانگین انرژی ورودی در استان البرز از طریق کودهای فسفر، پتاس، گوگرد و کلسیم برای گوجه­فرنگی به­ترتیب به مقدار 1042، 561، 77 و 198 مگاژول در هکتار می‌باشد. همچنین برای پیاز نیز میانگین استانی انرژی ورودی از طریق این کودها به­ترتیب برابر با 997، 624، 72 و 116 مگاژول در هکتار به دست آمد. بالاترین میزان انرژی ورودی حاصل از مصرف کود فسفر درکشت گوجه­فرنگی و پیاز در شهرستان‌های نظرآباد و ساوجبلاغ به دست آمد که به­ترتیب سهم 99/1 و 45/1 درصدی از انرژی ورودی کل را داشتند (شکل 2) و در مقایسه با میانگین استانی به­ترتیب 17 و 53/18 درصد بیشتر بوده است. برای کود پتاس نیز بالاترین انرژی ورودی برای هر دو محصول معادل 3/613 مگاژول در هکتار در شهرستان‌ ساوجبلاغ به دست آمد که سهمی کمتر از یک درصد از انرژی ورودی کل راه به خود اختصاص می‌دهد که در مقایسه با میانگین استانی برای گوجه­فرنگی و پیاز به­ترتیب 47/12 و 12/1 درصد بیشتر است. کودهای گوگرد و کلسیم استفاده­شده در تولید گوجه­‌فرنگی و پیاز نیز سهم قابل توجهی از انرژی ورودی کل را به خود اختصاص ندادند؛ به­طوری­که در تمامی شهرستان‌ها در بیشترین حالت نقشی کمتر از 5/0 درصد از انرژی ورودی کل را داشتند (شکل 1). در مطالعه‌ای که در آنتالیای ترکیه روی الگوی مصرف انرژی گوجه­فرنگی انجام شد نیز نشان داده شد که که بیشترین مقدار انرژی مصرف­شده شامل کودهای شیمیایی (2/38 درصد)، الکتریسیته (09/27 درصد)، کود آلی (3/17 درصد) و سوخت دیزل (6/13 درصد) بود (Ozkan et al., 2011). در سایر مطالعات نیز نشان داده شده است که بالاترین میزان انرژی ورودی (گوجه­فرنگی، پیاز، سیب­زمینی) از طریق کودهای شیمیایی به­ترتیب به نیتروژن، فسفر، پتاسیم و گوگرد اختصاص دارد (Mohammadzadeh et al., 2017; Mousavi-Avval et al., 2011). همچنین نشان داده شده است که میزان انرژی ورودی از طریق کود شیمیایی نیتروژن برای هویج معادل 3/30 درصد از انرژی کل
 (Mohammadzadeh et al., 2017)، برای گوجه­فرنگی 19/41 درصد از انرژی ورودی کل (Jadidi et al., 2012)، و برای سیب‌زمینی نیز معادل40 درصد از انرژی ورودی کل بود (Pishgar-Komleh et al., 2012). گزارش شده است که میزان انرژی ورودی از طریق کود دامی برای گوجه­فرنگی معادل 36/18 درصد از انرژی ورودی کل (Kuswardhani et al., 2013)، هویج معادل 2/10 درصد از انرژی ورودی کل (Mohammadzadeh et al., 2017) و برای پیاز 81/6 درصد از انرژی ورودی کل می‌باشد (Hassanzadeh Aval & Rezvani Moghaddam, 2013). میانگین انرژی ورودی در استان البرز به واسطه آب مصرفی برای گوجه­فرنگی و پیاز به­ترتیب به مقدار 8645 و 10816 مگاژول در هکتار می‌باشد. در رابطه با انرژی ورودی حاصل از آب مصرفی (میزان آب مصرف­شده برای تولید محصول) مشاهده شد که بیشترین انرژی ورودی در شهرستان ساوجبلاغ برای کشت هر دو محصول گوجه‌فرنگی و پیاز به­ترتیب به میزان 9537 و 2/11587 مگاژول در هکتار به دست آمد که 9/12 و 2/14 درصد از انرژی ورودی کل را شامل می‌شود و نسبت به میانگین استانی نیز به­ترتیب 31/10 و 12/7 درصد بیشتر است. همچنین کمترین میزان از انرژی ورودی حاصل از مصرف آب برای دو محصول در شهرستان اشتهارد به دست آمد که به­ترتیب برای کشت گوجه­‌فرنگی و پیاز دارای سهم 2/15 و 16 درصدی از انرژی ورودی کل می‌باشد و در مقایسه با میانگین مصرف آب در استان البرز برای گوجه­فرنگی و پیاز به­ترتیب 4/10 و 7/11 درصد انرژی کمتری از این طریق مصرف شده است (شکل 2). در تولید گوجه­‌فرنگی و پیاز بنزین نیز نقش قابل توجهی در میزان انرژی ورودی کل را دارد؛ به­طوری­که میانگین انرژی ورودی از طریق این عامل برای گوجه­فرنگی و پیاز در استان البرز به­ترتیب 4722 و 4778 مگاژول در هکتار بود. بالاترین میزان انرژی ورودی حاصل از مصرف بنزین در کشت گوجه­‌فرنگی معادل 8/7 درصد از انرژی کل ورودی در شهرستان ساوجبلاغ به دست آمد که نسبت به میانگین استان 5/22 درصد بیشتر است. همچنین در تولید پیاز بیشترین انرژی ورودی حاصل از بنزین در شهرستان ساوجبلاغ به دست آمد که 5/6 درصد از انرژی ورودی کل را تشکیل داده و در مقایسه با میانگین استان البرز نیز 42/11 درصد بیشتر مصرف شده است (شکل 2). در رابطه با میزان انرژی ورودی از طریق الکتریسیته (انرژی مصرف­شده برای پمپاژ آب) نتایچ مطالعه نشان داد که در کشت گوجه­‌فرنگی بیشترین میزان انرژی ورودی در ساوجبلاغ معادل 4/1 درصد از انرژی ورودی کل را شامل می‌شود و پایین‌ترین میزان انرژی ورودی در اشتهارد 5/1 درصد از انرژی ورودی را به خود اختصاص داد که در مقایسه با میانگین استانی (866 مگاژول در هکتار) به­ترتیب 9/21 و 7/12 درصد افزایش و کاهش را نشان می‌دهد. در تولید پیاز نیز به طور متوسط در استان البرز 1149 مگاژول از انرژی ورودی از طریق الکتریسیته تامین می‌شود. برای تولید پیاز نیز بالاترین و پایین‌ترین میزان انرژی ورودی از طریق الکتریسیته در ساوجبلاغ و اشتهارد به دست آمد که 7/1 درصد از انرژی ورودی کل را شامل می‌شود و در مقایسه با میانگین استانی به­ترتیب 10/20 و 4/13 درصد افزایش و کاهش مصرف را نشان می‌دهد (شکل 2). گزارش شده است که میزان انرژی ورودی برای تولید پیاز از طریق الکتریسیته (انرژی مصرف­شده برای پمپاژ آب) و آب آبیاری (آب مصرف­شده برای آبیاری) به­ترتیب معادل 7650 و 7/11897 مگاژول در هکتار بود (Mohammadzadeh et al., 2017). در تولید گوجه­‌فرنگی و پیاز نیروی انسانی از عوامل موثر و مهم در میزان انرژی ورودی کل می‌باشد؛ به­طوری­که در استان البرز به صورت میانگین انرژی ورودی به واسطه نیروی انسانی برای تولید گوجه­فرنگی و پیاز به­ترتیب به مقدار 3713 و 4786 مگاژول در هکتار می‌باشد. نتایج بررسی نشان داد که بیشترین نیروی انسانی مورد استفاده در گوجه­‌فرنگی 2200 ساعت (جدول 3) و در پیاز 2830 ساعت (جدول 3) در شهرستان ساوجبلاغ می‌باشد که این میزان برابر با 4312 و 8/5546 مگاژول در هکتار می‌باشد که به­ترتیب در گوجه­فرنگی و پیاز معادل 8/5 و 8/6درصد از انرژی ورودی کل را شامل می‌شود و در مقایسه با میانگین استانی 13/16 و 89/15 درصد بیشتر است. همچنین کمترین میزان نیروی انسانی استفاده­شده در گوجه­‌فرنگی و پیاز در شهرستان اشتهارد به­ترتیب به میزان 1390 و 1940 ساعت در هکتار به دست آمد که در مقایسه با میانگین انرژی ورودی در استان البرز به­ترتیب 6/26 و 5/20 درصد کمتر می‌باشد (جدول 3). در مطالعه‌ای مشابه میزان انرژی ورودی حاصل از نیروی انسانی در پیاز و گوجه­فرنگی به­ترتیب برابر 6/3766 و 4/2788 مگاژول در هکتار گزارش شده است (Mohammadzadeh et al., 2017). مقایسه استفاده از ماشین‌آلات در گوجه­‌فرنگی و پیاز نشان داد که به صورت میانگین در استان البرز انرژی ورودی برای تولید این دو محصول به واسطه ماشین‌آلات به­ترتیب معادل 1078 و 1517 مگاژول در هکتار است. بیشترین استفاده از ماشین‌آلات (میزان کارکرد ماشین‌آلات در تولید محصول) در این دو گیاه به­ترتیب به میزان 5/19 و 27 ساعت در هکتار در ساوجبلاغ به دست آمد ( جدول 3) که این معادل دو درصد از انرژی ورودی کل می‌باشد و در مقایسه با میانگین استانی در گوجه­فرنگی و پیاز 42/13 و 6/11 درصد بیشتر است (شکل 1). همچنین کمترین میزان استفاده از ادوات کشاورزی در تولید گوجه­‌فرنگی و پیاز به میزان 15 و 21 ساعت به­ترتیب در شهرستان اشتهارد ثبت شد که در مقایسه با میانگین استانی به­ترتیب در گوجه­فرنگی و پیاز 7/12 و 2/13 درصد کمتر است (جدول 3). بررسی میزان انرژی ورودی از طریق سموم استفاده­شده نشان داد که هر کدام از این سموم از کل انرژی ورودی سهم کوچکی دارند که در اکثر موارد کمتر از یک درصد از انرژی کل می‌باشد و در بین سموم نیز حشره‌کش‌ها نسبت به سایر سموم سهم بیشتری از انرژی مصرفی دارند؛ به­طوری­که در کشت گوجه­‌فرنگی و پیاز به­ترتیب بالاترین انرژی ورودی در شهرستان‌های نظرآباد و ساوجبلاغ به دست آمد که 1/1 و 7/1 درصد از انرژی ورودی را شامل می‌شود (شکل 1). میانگین انرژی ورودی از طریق سموم حشره کشت در استان البرز برای گوجه­فرنگی و پیاز به­ترتیب معادل 622 و 1145 مگاژول در هکتار می‌باشد. در بررسی میزان انرژی ورودی از طریق بذر نیز مشخص شد که این عامل نقش قابل توجهی در انرژی ورودی در کشت گوجه­فرنگی و پیاز ندارد و در بیشترین حالت 02/0 درصد از انرژی ورودی کل را شامل می‌شود (شکل 1)؛ به­طوری­که به صورت میانگین در گوجه­فرنگی و پیاز در استان البرز میزان انرژی ورودی از طریق بذر 98/2 و 56/14 مگاژول در هکتار می‌باشد. میانگین میزان انرژی ورودی، خروجی و خالص کل در استان البرز برای گوجه­فرنگی به­ترتیب 62325، 47520 و 14805- مگاژول در هکتار بود. برای پیاز نیز این مقدار به­ترتیب 71803، 92640 و 20837 بود. بالاترین میزان از انرژی ورودی برای گوجه­فرنگی و پیاز به­ترتیب به مقدار 8/73799 و 8/81324 مگاژول در هکتار در ساوجبلاغ به دست آمد که نسبت به میانگین استانی به­ترتیب 41/18 و 26/13درصد بیشتر است. همچنین نتایج نشان داد که کمترین میزان از انرژی ورودی برای گوجه­‌فرنگی و پیاز به­ترتیب به میزان 9/51000 و 2/59838 مگاژول در هکتار در شهرستان اشتهارد به دست آمد (جدول 4) که در مقایسه با میانگین استانی به­ترتیب 2/18 و 7/16 درصد کمتر می‌باشد. در مطالعه روی گوجه­فرنگی نشان داده شد که میانگین عملکرد و انرژی ورودی به­ترتیب 1/57905 کیلوگرم بر هکتار و 5/61434 مگاژول در هکتار بودند (Ozkan et al., 2011). همچنین بررسی میزان انرژی خروجی نشان داد که بیشترین میزان انرژی خروجی برای گوجه­فرنگی برابر با 56000 مگاژول در هکتار در ساوجبلاغ ثبت شد که نسبت به میانگین استانی 84/17 درصد بیشتر است و برای پیاز نیز بیشترین میزان انرژی خروجی در ساوجبلاغ به میزان 105600 مگاژول در هکتار به دست آمد (جدول 4) که در مقایسه با میانگین انرژی خروجی حاصل از تولید پیاز در استان البرز 98/13 درصد بیشتر است. نتایج مطالعه نشان داد که میزان انرژی خالص برای تولید گوجه­فرنگی در تمامی شهرستان‌ها به علت اینکه انرژی خروجی کمتر از انرژی ورودی می‌باشد منفی شده است و بالاترین انرژی خالص تولید گوجه­فرنگی به میزان 4/13495- مگاژول در هکتار در شهرستان کرج به دست آمد؛ در­حالی­که در پیاز بیشترین انرژی خالص به میزان 3/24275 مگاژول در هکتار در ساوجبلاغ ثبت شد (جدول 4) که در مقایسه با میانگین استانی انرژی خالص 5/16 درصد بیشتر است. در بررسی جریان انرژی در تولید گوجه‌فرنگی و خیار در گلخانه‌ نشان داده شد که میزان انرژی ورودی در تولید این دو محصول به­ترتیب برابر با 99/412911 و 75/405405 مگاژول در هکتار می‌باشد. همچنین میزان انرژی خروجی در گوجه­فرنگی و خیار به­ترتیب برابر با 37/228281 و 94/104982 مگاژول در هکتار به دست آمد. بر اساس نتایج این مطالعه مشخص شد که از بین عوامل موثر در تولید، سوخت دیزلی، الکتریسیته، نیتروژن و نیروی انسانی به­ترتیب 60، 12، 11 و هشت درصد از کل انرژی ورودی در تولید گوجه­فرنگی را بر عهده دارند و کود فسفات و بذر کمترین میزان انرژی ورودی را داشتند
 (Ahmadbeyki et al., 2023). در بررسی کارایی مصرف انرژی در گوجه­فرنگی و پیاز بالاترین کارایی مصرف انرژی به­ترتیب به میزان 4/1 و 32/1 در شهرستان‌های اشتهارد و فردیس به دست آمد (جدول 4) که نسبت به میانگین استانی کارایی مصرف انرژی گوجه­فرنگی (32/1) و پیاز (28/1) به­ترتیب شش و 12/3 درصد بیشتر است. همچنین در مورد انرژی مخصوص نیز مشاهده شد که در گوجه­فرنگی بالاترین انرژی مخصوص به میزان 1/1 مگاژول بر کیلوگرم در اشتهارد ثبت شد که در مقایسه با میانگین استانی (02/1 مگاژول بر کیلوگرم) 84/7 درصد بیشتر است و برای پیاز این مقدار برابر با 25/1 مگاژول بر کیلوگرم در شهرستان‌های کرج و اشتهارد به دست آمد (جدول 4) که نسبت به میانگین استانی انرژی مخصوص در پیاز (23/1 مگاژول بر کیلوگرم) 62/1 درصد بیشتر است. در مورد بهره‌وری انرژی نیز در گوجه­فرنگی بالاترین مقدار در شهرستان کرج به مقدار 99/0 کیلوگرم بر مگاژول به دست آمد که نسبت به میانگین استانی (94/0 کیلوگرم بر مگاژول) 31/5 درصد بیشتر بوده و برای پیاز به میزان 82/0 کیلوگرم بر مگاژول در شهرستان فردیس ثبت شد (جدول 5) که در مقایسه با میانگین استانی (8/0 کیلوگرم بر مگاژول) 5/2 درصد بیشتر است. گزارش شده است که بهره‌وری انرژی و انرژی مخصوص در گوجه­فرنگی به­ترتیب 69/0 کیلوگرم بر مگاژول و 45/1 مگاژول بر کیلوگرم در هکتار ثبت شده است. همچنین کارایی مصرف انرژی تولید گوجه­فرنگی در گلخانه 55/0 گزارش شده است (Ahmadbeyki et al., 2023). در مطالعه روی گوجه­فرنگی کارایی مصرف انرژی، بهره‌وری انرژی و انرژی مخصوص به­ترتیب 92/0 ، 16/1 کیلوگرم بر مگاژول و 86/0 مگاژول بر کیلوگرم گزارش شد
 (Taki et al., 2013). در مطالعه روی گوجه­فرنگی و پیاز میزان انرژی ورودی به­ترتیب 67915 و 87556 مگاژول در هکتار گزارش شد. همچنین در این مطالعه میزان انرژی خروجی نیز به­ترتیب برای گوجه­فرنگی و پیاز برابر با 41714 و 79600 مگاژول در هکتار بود، بنابراین در هر دوی این گیاهان میزان انرژی خالص منفی بود. همچنین در این مطالعه میزان کارایی مصرف انرژی، انرژی مخصوص و بهره‌وری انرژی برای گوجه­فرنگی 6/1، 8/0 مگاژول بر کیلوگرم و 77/0 کیلوگرم بر مگاژول ثبت شد و برای پیاز نیز به­ترتیب 9/0 ، 6/1 مگاژول بر کیلوگرم و 56/0 کیلوگرم بر مگاژول گزارش شد
 (Mohammadzadeh et al., 2017). در بررسی و مقایسه اشکال مختلف انرژی که در تولید گوجه­فرنگی و پیاز در شهرستان‌های استان البرز مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج نشان داد که در همۀ موارد انرژی مستقیم و انرژی تجدیدناپذیر سهم بیش از 50 درصدی را به خود اختصاص داده‌اند؛ به­طوری­که میانگین استانی انرژی مستقیم و غیر مستقیم برای گوجه­فرنگی برابر با 32947 و 29378 مگاژول در هکتار بود. برای پیاز نیز میانگین استانی انرژی مستقیم و غیر مستقیم معادل 39699 و 32103 مگاژول در هکتار بود. بالاترین انرژی ورودی مستقیم در گوجه­فرنگی و پیاز در ساوجبلاغ به­ترتیب به میزان 5/38139 و 5/43436 مگاژول در هکتار به دست آمد که معادل 67/51 و 41/53 درصد از انرژی ورودی کل می‌باشند ( جدول 4) و در مقایسه با میانگین استانی به­ترتیب 76/15 و 41/9 درصد بیشتر است. همچنین در بررسی انرژی تجدیدناپذیر نیز مشخص شد که میانگین استانی این انرژی برای گوجه­فرنگی و پیاز به­ترتیب 49963 و 42080 مگاژول در هکتار بود. در هر دو محصول گوجه­فرنگی و پیاز بالاترین مقدار انرژی تجدیدناپذیر در شهرستان ساوجبلاغ به میزان 6/59947 و 46174 مگاژول در هکتار به دست آمد که برابر با 23/81 و 78/56 درصد از انرژی ورودی کل می‌باشد (جدول 4) و در مقایسه با میانگین استانی در گوجه­فرنگی و پیاز به­ترتیب 98/19 و 72/9 درصد بیشتر است. مطالعه روی گوجه­فرنگی نشان داد که از مجموع 116768 مگاژول در هکتار انرژی ورودی برای تولید یک هکتار گوجه­فرنگی به­ترتیب انرژی مستقیم، غیر مستقیم، انرژی تجدیدپذیر و انرژی تجدیدناپذیر 66، 34، 19 و 81 درصد انرژی کل را به خود اختصاص داده‌اند (Taki et al., 2013). در مطالعه دیگری روی گوجه­فرنگی و پیاز نیز نتایج مشابهی به دست آمد؛ به­طوری­که انرژی مستقیم، غیر مستقیم، انرژی تجدیدپذیر و انرژی تجدیدناپذیر در گوجه­فرنگی به­ترتیب 2/61، 8/38، 4/17 و 6/82 درصد از انرژی ورودی کل را تشکیل دادند. همچنین برای پیاز نیز این اعداد به­ترتیب 64، 36، 19 و 81 درصد بودند ((Mohammadzadeh et al., 2017. در سایر مطالعات نیز نتایج مشابهی گزارش شده است (Ghasemi Mobtaker et al., 2012; Jadidi et al., 2012). علت اینکه در پیاز میزان انرژی تجدیدناپذیر کمتر از گوجه­فرنگی می‌باشد به دلیل استفاده بیشتر از نیروی انسانی، مصرف آب بالاتر و همچنین مصرف کود‌های حیوانی بیشتر در این محصول می‌باشد که سبب شده انرژی تجدیدپذیر در پیاز نسبت به گوجه­فرنگی به صورت قابل توجهی افزایش یابد که در نهایت این امر موجب کاهش آلودگی‌های زیست­محیطی خواهد شد. بنابراین در کشت محصولات کشاورزی و الگوی کشت محصولات یک منطقه هر عاملی که از سهم انرژی‌های تجدیدناپذیر کاسته و به سهم انرژی‌های تجدیدپذیر افزوده شود به پایداری تولید کشاورزی و سلامت محیط زیست کمک می‌کند که از آن جمله می‌توان به استفاده و جایگزین­کردن کود‌های آلی و حیوانی در مقایسه با کود‌های شیمیایی اشاره کرد. همچنین مدرن­کردن سیستم‌های آبیاری که در نهایت به علت مصرف آب کمتر سبب کاهش مصرف سوخت و الکتریسیته می‌شود نیز می‌تواند در این بین نقش موثری داشته باشد.

جدول 4. شاخص‌ها و انواع مختلف انرژی در تولید گوجه­فرنگی و پیاز در شهرستان‌های استان البرز.

 

 

Eshtehard

Fardis

Nazar Abad

Savojbolagh

Karaj

 

Unit

Indicator

 

51000.9

60194.4

61138.8

73799.8

65495.4

Tomato

Mj.ha-1

Inputs energy

 

59838.2

69084.4

76235.9

81324.8

72535.8

Onion

 

35600

46400

47600

56000

52000

Tomato

Mj.ha-1

Output energy

 

76000

91200

97600

105600

92800

Onion

 

-15400.9

-13794.4

-13538.8

-17799.8

-13495.4

Tomato

Mj.ha-1

Net energy

 

16161.8

22115.6

21364.1

24275.3

20264.2

Onion

 

1.4

1.3

1.3

1.3

1.3

Tomato

-

Energy use efficiency

 

1.27

1.32

1.28

1.29

1.27

Onion

 

1.1

1

1

1.1

1

Tomato

Mj.kg-1

Specific energy

 

1.25

1.21

1.24

1.23

1.25

Onion

 

0.87

0.96

0.97

0.94

0.99

Tomato

Kg.mj-1

Energy productivity

 

0.79

0.82

0.8

0.81

0.79

Onion

Forms of energy

 

 

27834.9

(54.57%)

32116.9

(53.35%)

31964.3

(52.28%)

38139.5

(51.67%)

34682.3

(52.95%)

Tomato

Mj.ha-1

Direct energy

 

34772.1

(58.11%)

38494.8

(55.72%)

41710

(54.71%)

43436.5

(53.41%)

40086.8

(55.26%)

Onion

 

23166

(45.43%)

28077.5

(46.65%)

29174.5

(47.72%)

35660.3

(48.33%)

30813.1

(47.05%)

Tomato

Mj.ha-1

Indirect energy

 

25066.1

(41.89%)

30589.6

(44.28%)

34525.9

(45.29%)

37888.3

(46.59%)

32449

(44.74%)

Onion

 

10479.5

(20.54%)

12194.7

(20.25%)

12150.2

(19.87%)

13852.2

(18.77%)

13133

(20.05%)

Tomato

Mj.ha-1

Renewable energy

 

22362.4

(37.37%)

28685.2

(41.52%)

31613.6

(41.46%)

35150.8

(43.22%)

30802.2

(42.46%)

Onion

 

40521.4

(79.46%)

47999.5

(79.75%)

48988.6

(80.13%)

59947.6

(81.23%)

52364.4

(79.95%)

Tomato

Mj.ha-1

Non-renewable energy

 

37475.8

(62.63%)

40399.2

(58.48%)

44622.3

(58.54%)

46174

(56.78%)

41733.6

(57.54%)

Onion

                   

 

 

1-3. پتانسیل انتشار گازهای گلخانه‌ای

مطالعه پتانسیل انتشار گازهای گلخانه‌ای ناشی از مصرف نهاده‌های تولید در دو محصول گوجه­‌فرنگی و پیاز نشان داد که از بین عوامل موثر در انتشار گازهای گلخانه‌ای در تولید گوجه­‌فرنگی به صورت میانگین در استان البرز چهار عامل گازوییل، کود شیمیایی نیتروژن، بنزین و الکتریسیته به­ترتیب 5/46، 26، 8/13 و هشت درصد در انتشار گازهای گلخانه‌ای نقش دارند که این موضوع نشان می‌دهد این عوامل نزدیک به 95 درصد در انتشار گازهای گلخانه‌ای در تولید گوجه­‌فرنگی موثر می‌باشند (شکل 3). بنابراین می‌توان با بهبود روش‌های خاک‌ورزی یا استفاده از ادواتی که سبب کاهش مصرف سوخت شود، جایگزینی سوخت‌های دیگر مانند اتانول و سوخت‌های زیستی و همچنین جایگزینی کودهای دامی با کودهای شیمیایی و استفاده از روش‌های نوین آبیاری که در نهایت موجب کاهش استفاده از الکتریسیته و سوخت جهت استحصال آب شود، باعث کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای حاصل از تولید محصولات کشاورزی شد. در پیاز نیز همانند گوجه‌فرنگی چهار عامل گازوییل، نیتروژن، الکتریسیته و بنزین به صورت میانگین در شهرستان‌های استان البرز به­ترتیب 53، 22، 10 و 6/8 درصد در انتشار گازهای گلخانه‌ای موثر بودند که تقریبا 90 درصد انتشار گازهای گلخانه‌ای حاصل از تولید یک هکتار پیاز متعلق به این چهار عامل است (شکل 4). تولید یک هکتار گوجه­فرنگی به صورت میانگین در استان البرز باعث آزادسازی 58/2615 کیلوگرم CO2 درهکتار شده است و تولید گوجه­‌فرنگی در شهرستان ساوجبلاغ و کرج نسبت به سایر شهرستان‌ها و میانگین استان، سبب انتشار گازهای گلخانه‌ای بیشتری شده است؛ به­طوری­که تولید یک هکتار گوجه­فرنگی در ساوجبلاغ و کرج به­ترتیب باعث آزادشدن 4/3045 و 2/2735 کیلوگرم CO2 در هکتار شده است که نسبت به میانگین استان 43/16 و 57/4 درصد بیشتر است (شکل 5). در شهرستان‌های نظرآباد، فردیس و اشتهارد برای تولید یک هکتار گوجه‌فرنگی به­ترتیب 7/2538، 1/2536 و 5/2222 کیلوگرم CO2 در هکتار آزاد شده است که به­ترتیب در مقایسه با میانگین استان 3، 04/3 و 15 درصد کمتر است (شکل 5). در مقایسه با گوجه­فرنگی تولید یک هکتار پیاز در استان البرز به صورت میانگین باعث آزادشدن 63/2786 کیلوگرم CO2 در هکتار می‌شود. بیشترین تولید گازهای گلخانه‌ای در تولید این محصول نیز در شهرستان ساوجبلاغ به میزان 8/3065 کیلوگرم CO2 در هکتار به دست آمد که نسبت به میانگین استان 10 درصد تولید بیشتری اتفاق می‌افتد. کمترین میزان انتشار گازهای گلخانه‌ای برای تولید پیاز همانند گوجه‌فرنگی در شهرستان اشتهارد مشاهده شد؛ به­طوری­که در هر هکتار تولید پیاز 4/2489 کیلوگرم CO2 در هکتار تولید شد که در مقایسه با میانگین استانی 11 درصد گاز کربن­دی­اکسید کمتری تولید شده است (شکل 5). از تولید یک هکتار پیاز در شهرستان‌های کرج، نظرآباد و فردیس نیز به­ترتیب 4/2756، 3/2954 و 2/2667 کیلوگرم CO2 در هکتار آزاد شده است (شکل 5). در مطالعه عوامل موثر بر تولید گازهای گلخانه‌ای در تولید گوجه­فرنگی در اصفهان نشان داده شد که به­ترتیب سوخت دیزلی با تولید 98/2719 کیلوگرم CO2 در هکتار بیشترین نقش را در گرمایش جهانی داشته و پس از آن الکتریسیته و کود نیتروژن به­ترتیب با تولید 6/729 و 5/409 کیلوگرم CO2 در هکتار از عوامل مهم و موثر بودند (Taki et al., 2013). در مطالعه میزان تولید CO2 حاصل از انتشار گازهای گلخانه‌ای به دلیل تولید محصولات کشاورزی گزارش شده که پیاز با تولید 6/5332 کیلوگرم CO2 در هکتار بیشترین میزان انتشار گازهای گلخانه‌ای را دارد و پس از آن گوجه­فرنگی با تولید 4403 کیلوگرم CO2 در هکتار در رتبه بعدی قرار دارد. همچنین گزارش شد که سیب‌زمینی و هویج نیز به­ترتیب باعث تولید 2/3930 و 7/ 3712 کیلوگرم CO2 در هکتار می‌شوند ((Mohammadzadeh et al., 2017. همچنین گزارش شده است که تولید یک هکتار کلزا باعث آزادشدن 2028 کیلوگرم CO2 در هکتار می‌شود (Soltani et al., 2014) و در مطالعه‌ای دیگر نشان داده شد که سیب‌زمینی باعث تولید 88/992 کیلوگرم CO2 در هکتار شده است (Pishgar-Komleh et al., 2012).

 

 

شکل 3. میانگین تاثیر ورودی‌های مختلف در تولید گوجه­فرنگی در شهرستان‌های استان البرز بر انتشار گازهای گلخانه‌ای.

 

 

شکل 4. میانگین تاثیر ورودی‌های مختلف در تولید پیاز در شهرستان‌های استان البرز بر انتشار گازهای گلخانه‌ای.

 

شکل 5. سهم ورودی‌های مختلف در تولید گوجه­فرنگی و پیاز بر انتشار گاز کربن­دی­اکسید در شهرستان‌های استان البرز.

 

2-3. شاخص‌های اقتصادی

ارزیابی شاخص‌های اقتصادی تولید دو محصول گوجه­‌فرنگی و پیاز (تولیدات مزرعه‌ای) در جدول 5 نشان داده شده است. میانگین ارزش ناخالص تولید، هزینه‌های تولید و سود خالص برای گوجه­فرنگی در استان البرز به­ترتیب به مقدار 9274، 5382 و 3892 دلار در هکتار می‌باشد. برای پیاز نیز به­ترتیب میانگین ارزش ناخالص تولید، هزینه‌های تولید و سود خالص در استان البرز به مقدار 14803، 6405 و 8398 دلار در هکتار به دست آمد. بیشترین ارزش ناخالص تولیدی بین این دو محصول در شهرستان‌ها مربوط به محصول پیاز به مقدار 16673 دلار در هکتار در شهرستان ساوجبلاغ بود که نسبت به میانگین استان 63/12 درصد بیشتر می‌باشد. در گوجه‌فرنگی این عدد معادل 6/11052 دلار در هکتار بود که از میانگین استان تقریبا 20 درصد بیشتر می‌باشد. پایین‌ترین ارزش ناخالص تولیدی در پیاز 11500 دلار در هکتار در اشتهارد و در گوجه­‌فرنگی نیز 1/6792 دلار در هکتار در همین شهرستان به دست آمد (جدول 5) که به­ترتیب نسبت به میانگین استان 22 و 27 درصد کمتر می‌باشند. در مقایسه هزینه‌های تولید دو محصول گوجه­‌فرنگی و پیاز نیز بالاترین هزینه تولید این دو به­ترتیب به مقدار 2/6212 و 9/7064 دلار در هکتار در شهرستان ساوجبلاغ به دست آمد که در مقایسه با میانگین هزینه‌های تولید در استان 42/15 و 3/10 درصد هزینه‌ی بیشتری برای تولید انجام شده است. بنابراین بالاترین سود خالص در پیاز به مقدار 7/9608 دلار در هکتار به دست آمد که نسبت به میانگین سود خالص در استان البرز 4/14 درصد بیشتر می‌باشد و در گوجه­فرنگی نیز بالاترین سود خالص 3/4840 دلار در هکتار در ساوجبلاغ به دست آمد که نسبت به میانگین استان 36/24 درصد بیشتر می­باشد؛ ولی در مقایسه با بیشترین سود خالص در پیاز 50 درصد سود کمتری ایجاد کرده است (جدول 5). در مقایسه نسبت سود به هزینه، در گوجه­‌فرنگی بالاترین مقدار به میزان 81/1 در شهرستان کرج به دست آمد و در پیاز بیشترین نسبت سود به هزینه به مقدار 24/2 در شهرستان نظرآباد مشاهده شد. همچنین در مقایسه میزان بهره‌وری اقتصادی دو گیاه، بالاترین میزان بهره‌وری اقتصادی گوجه‌فرنگی به میزان 26/11 کیلوگرم بر دلار در شهرستان‌های کرج و ساوجبلاغ به دست آمد؛ در­حالی­که در پیاز بیشترین بهره‌وری اقتصادی به میزان 34/9 کیلوگرم بر دلار در شهرستان ساوجبلاغ بود (جدول 5) که این موضوع بیانگر آن می‌باشد که در گوجه­‌فرنگی با وجود سود خالص پایینتر نسبت به پیاز، به ازای واحد هزینه‌ای که برای تولید صورت گرفته است محصول بیشتری حاصل شده است. گزارش شده است که ارزش ناخالص تولید در پیاز و گوجه­فرنگی به­ترتیب برابر با 9/10416 و 7688 دلار در هکتار بود. همچنین هزینه تولید برای پیاز 8/8826 دلار در هکتار و برای گوجه­فرنگی 6/6604 دلار در هکتار بود. نسبت سود به هزینه در پیاز و گوجه­فرنگی برابر با 18/1 و 16/1 بود، همچنین بهره‌وری اقتصادی در پیاز و گوجه­فرنگی به­ترتیب برابر با 63/5 و 89/7 کیلوگرم بر دلار بود (Mohammadzadeh et al., 2017).

 

جدول 5. تجزیه و تحلیل اقتصادی تولید گوجه­فرنگی و پیاز در شهرستان‌های استان البرز.

Eshtehard

Fardis

Nazar Abad

Savojbolagh

Karaj

 

Unit

Indicator

6792.1

8852.6

9185.9

11052.6

10491.2

Tomato

$.ha-1

Gross production value

11500

15600

14982.4

16673

15263

Onion

4163.1

5371.2

5398.2

6212.2

5768.4

Tomato

$.ha-1

Total cost of production

5531.5

6298.9

6798.2

7064.9

6333

Onion

2628.9

3481.4

3787.7

4840.3

4722.8

Tomato

$.ha-1

Net return

5968.4

9301

8184.2

9608.7

8929.8

Onion

1.63

1.64

1.7

1.77

1.81

Tomato

-

Benefit to cost ratio

2.07

2.47

2.2

2.36

2.4

Onion

10.68

10.79

11.02

11.26

11.26

Tomato

Kg.$

Economic productivity

8.58

9.04

8.97

9.34

9.15

Onion

 

 

  1. نتیجه‌گیری

نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که بالاترین انرژی ورودی، خروجی و خالص در کشت پیاز به دست آمد. همچنین مشاهده شد که بیشترین کارایی مصرف انرژی و بهره‌وری انرژی در گوجه­فرنگی به دست آمد. در مقایسه اشکال انرژی در کشت دو گیاه گوجه­فرنگی و پیاز نیز مشاهده شد که در هر دو سهم انرژی مستقیم و انرژی تجدیدناپذیر بیشتر از انرژی غیر مستقیم و تجدیدپذیر می‌باشد. همچنین بررسی نتایج نشان داد که در تولید این دو محصول سوخت‌های فسیلی، نیتروژن، کود دامی، آب مصرفی و نیروی انسانی سهم قابل توجهی از کل انرژی ورودی را دارند. در مقایسه شاخص‌های اقتصادی نیز مشاهده شد که بالاترین سود خالص در تولید پیاز به دست آمد؛ در­حالی­که نتایج نشان داد بهره‌وری اقتصادی تولید گوجه­فرنگی از تولید پیاز بالاتر است. به­طور کلی و بر اساس نتایج حاصل از این مطالعه باید به این نکته توجه کرد که در هر محصول و در مناطق مختلف با شرایط متفاوت ارزش هر یک از این شاخص‌ها متفاوت می‌باشد و متخصصان و سیاستگذاران در هر منطقه باید بر اساس شرایط موجود و جهت نیل به کشاورزی پایدار و طراحی الگوی کشت به این شاخص‌ها توجه کرده و از آن‌ها جهت دست­یابی به حداکثر بهره‌وری استفاده کنند.

 

  1. منابع

Ahmadbeyki, A., Ghahderijani, M., Borghaee, A., & Bakhod, H. (2023). Energy use and environmental impacts analysis of greenhouse crops production using life cycle assessment approach: A case study of
cucumber and tomato from Tehran province, Iran. Energy Reports, 9, 988–999.

Bakhtiari, A.A., Hematian, A., & Sharifi, A. (2015). Energy analyses and greenhouse gas emissions assessment for saffron production cycle. Environmental Science and Pollution Research, 22, 16184-16201.

Ghasemi Mobtaker, H., Akram, A., & Keyhani, A. (2012). Energy use and sensitivity analysis of energy inputs for alfalfa production in Iran. Energy for Sustainable Development, 16, 84–89.

Ghasemi-Mobtaker, H., Kaab, A., & Rafiee, S. (2020). Application of life cycle analysis to assess environmental sustainability of wheat cultivation in the west of Iran. Energy, 193, 116768.

Hassanzadeh Aval, F., & Rezvani Moghadam, P. (2013). Energy efficiency evaluation and economical analysis of onion (Allium cepa L.) production in Khorasan Razavi province of iran. Iranian Journal of Applied Ecology, 2, 1-11.

IPCC. (1995). Climate change, the science of climate change. In: Houghton, J.T, Meira Filho, L.G, Callander, B.A., Harris, N. ,Kattenberg, A., Maskell, K. (eds) Intergovernmental panel on climate change. Cambridge: Cambridge University Press.

Jadidi, M., Homayonifar, M., Sabohi Saboni, M., & Kheradmand, V. (2010). Investigating efficiency and energy efficiency in tomato production. Journal of Agricultural Economics and Development, 24(3), 363-370.

Jadidi, M.R., Sabouhi Sabouni, M., Homayounifar, M., & Mohammadi, A. (2012). Assessment of energy use pattern for tomato production in Iran: A case study from the Marand region. Research in Agricultural Engineering, 58, 50–56.

Kaab, A., Sharifi, M., Mobli, H., Nabavi-Pelesaraei, A., & Chau, K. (2019). Combined life cycle assessment and artificial intelligence for prediction of output energy and environmental impacts of sugarcane production. Science of the Total Environment, 664, 1005–101.

Khoshnevisan, B., Rafiee, S., & Mousazadeh, H. )2013(. Environmental impact assessment of open field and greenhouse strawberry production. Eropean Jounal of Agronomy, 50, 29–37.

Khoshnevisan, B., Rafiee, S., Omid, M., Mousazadeh, H., & Clark, S. (2014). Environmental impact assessment of tomato and cucumber cultivation in greenhouses using life cycle assessment and adaptive neuro-fuzzy inference system. Jounal of Cleaner Production, 73, 183–192.

Koga, N., & Tajima, R. (2011). Assessing energy efficiencies and greenhouse gas emissions under bioethanol-oriented paddy rice production in northern Japan. Journal of Environmental Management, 92, 967-973.

Kramer, K.J., Moll, H.C., & Nonhebel, S. (1999). Total greenhouse gas emissions related to the Dutch crop production system. Agriculture, Ecosystems and Environment, 72, 9-16.

Kuswardhani, N., Soni, P., & Shivakoti, G.P. (2013). Comparative energy input–output and financial analyses of greenhouse and open field vegetables production in West Java, Indonesia. Energy, 53, 83–92.

Lal, R. (2004). Carbon emission from farm operations. Environment international, 30, 981990.

Mansourfar, K. (1997). statistical methods, Tehran University Press, 4th edition.

Mansourian, N. (2005). Study of energy efficiency in agricultural sector of Iran (Case study of Khorasan province). In Proceedings 5th Iranian Agricultural Economics Conference, Zahedan, Iran.

Mohammadzadeh, A., Abdolmajid Mahdavi Damghani, J.V., & Reza Deihimfard, R. (2017). Assessing environmental impacts of major vegetable crop production systems of East Azerbaijan province in Iran. Archives of Agronomy and Soil Science, DOI: 10.1080/03650340.2017.1405260.

Mohammadzadeh, A., Mahdavi Damghani, A., Vafabakhsh, J., & Deihimfard, R. (2018). Ecological economic efficiency for alfalfa (Medicago sativa L.) and corn silage (Zea mays L.) production systems: Maragheh Bonab plain, East Azerbaijan province. Journal of Agroecology, 10(3), 875-895.

Mousavi-Avval, S.H., Rafiee, S., Jafari, A., & Mohammadi, A. (2011). Energy flow modeling and sensitivity analysis of inputs for canola production in Iran. Journal of Cleaner Production, 19, 1464–1470.

Nabavi-Pelesaraei, A., Pakravan-Charvadeh, M.R. & Ghasemi-Mobtaker, H. (2022). Predicting output energy and greenhouse gas emissions in peanut production: A case study in Astaneh-Ashrafiyeh county of Guilan province. Iranian Journal of Agricultural Economics and Development Research, 53(1), 145–168. (In Persian).

Nasirpour, S., Jahansouz, M.R., Ahmadi, A., & Afshoon, E. (2022). Effect of irrigation levels and different tillage systems on grain sorghum (Sorghum bicolor L.) yield. Iranian Journal of Field Crop Science, 53(2), 193-204. (In Persian).

Ozkan, B., Kurklu, A., & Akcaoz, H. (2011). An inputoutput energy analysis in greenhouse vegetable production: A case study of Antalya region of Turkey. Biomass Bioenergy, 26, 189-195.

Pahlavan, R., Omid, M., Rafiee, S., & Mousavi-Avval, S.H. (2012). Optimization of energy consumption for rose production in Iran. Energy for Sustainable Development, 16, 236-241.

Pishgar Komleh, S., Keyhani, A., Rafiee, S., & Sefeedpary, P. (2011). Energy use and economic analysis of corn silage production under three cultivated area levels in Tehran province of Iran. Energy, 36, 3335-3341.

Pishgar-Komleh, S., Ghahderijani, M., & Sefeedpari, P. (2012). Energy consumption and CO2 emissions analysis of potato production based on different farm size levels in Iran. Journal of Cleaner Production, 33,183–191.

Safa, M., Samarasinghe, S., & Mohssen, M. (2011). A field study of energy consumption in wheat production in Canterbury, New Zealand. Energy Conversion and Management, 52(7), 2526-2532

Snyder, C., Bruulsema, T., Jensen, T., & Fixen, P. (2009). Review of greenhouse gas emissions from crop production systems and fertilizer management effects. Agriculture, Ecosystems & Environment, 133, 247-266.

Soltani, A., Maleki, M., & Zeinali, E. (2014). Optimal crop management can reduce energy use and greenhouse gases emissions in rainfed canola production. International Journal of Plant Production, 8, 587-604.

Taghinazhad, J., Vahedi, A., & Ranjbar, F. (2019). Economic assessment of energy consumption and greenhouse gas emissions from wheat production in Ardabil provience. Environmental Sciences, 17(3), 137-150. (In Persian).

Taki, M., Abdi, R., Akbarpour, M., & Ghasemi-Mobtaker, H. )2013(. Energy inputs yield relationship and sensitivity analysis for tomato greenhouse production in Iran. Agricultural Engineering International, 15, 59–67.

Yousefi, M., Damghani, A.M., & Khoramivafa, M. (2016). Comparison greenhouse gas (GHG) emissions and global warming potential (GWP) effect of energy use in different wheat agroecosystems in Iran. Environmental Science and Pollution Research, 23, 7390-7397.

References:
Ahmadbeyki, A., Ghahderijani, M., Borghaee, A., & Bakhod, H. (2023). Energy use and environmental impacts analysis of greenhouse crops production using life cycle assessment approach: A case study of
cucumber and tomato from Tehran province, Iran. Energy Reports, 9, 988–999.
Bakhtiari, A.A., Hematian, A., & Sharifi, A. (2015). Energy analyses and greenhouse gas emissions assessment for saffron production cycle. Environmental Science and Pollution Research, 22, 16184-16201.
Ghasemi Mobtaker, H., Akram, A., & Keyhani, A. (2012). Energy use and sensitivity analysis of energy inputs for alfalfa production in Iran. Energy for Sustainable Development, 16, 84–89.
Ghasemi-Mobtaker, H., Kaab, A., & Rafiee, S. (2020). Application of life cycle analysis to assess environmental sustainability of wheat cultivation in the west of Iran. Energy, 193, 116768.
Hassanzadeh Aval, F., & Rezvani Moghadam, P. (2013). Energy efficiency evaluation and economical analysis of onion (Allium cepa L.) production in Khorasan Razavi province of iran. Iranian Journal of Applied Ecology, 2, 1-11.
IPCC. (1995). Climate change, the science of climate change. In: Houghton, J.T, Meira Filho, L.G, Callander, B.A., Harris, N. ,Kattenberg, A., Maskell, K. (eds) Intergovernmental panel on climate change. Cambridge: Cambridge University Press.
Jadidi, M., Homayonifar, M., Sabohi Saboni, M., & Kheradmand, V. (2010). Investigating efficiency and energy efficiency in tomato production. Journal of Agricultural Economics and Development, 24(3), 363-370.
Jadidi, M.R., Sabouhi Sabouni, M., Homayounifar, M., & Mohammadi, A. (2012). Assessment of energy use pattern for tomato production in Iran: A case study from the Marand region. Research in Agricultural Engineering, 58, 50–56.
Kaab, A., Sharifi, M., Mobli, H., Nabavi-Pelesaraei, A., & Chau, K. (2019). Combined life cycle assessment and artificial intelligence for prediction of output energy and environmental impacts of sugarcane production. Science of the Total Environment, 664, 1005–101.
Khoshnevisan, B., Rafiee, S., & Mousazadeh, H. )2013(. Environmental impact assessment of open field and greenhouse strawberry production. Eropean Jounal of Agronomy, 50, 29–37.
Khoshnevisan, B., Rafiee, S., Omid, M., Mousazadeh, H., & Clark, S. (2014). Environmental impact assessment of tomato and cucumber cultivation in greenhouses using life cycle assessment and adaptive neuro-fuzzy inference system. Jounal of Cleaner Production, 73, 183–192.
Koga, N., & Tajima, R. (2011). Assessing energy efficiencies and greenhouse gas emissions under bioethanol-oriented paddy rice production in northern Japan. Journal of Environmental Management, 92, 967-973.
Kramer, K.J., Moll, H.C., & Nonhebel, S. (1999). Total greenhouse gas emissions related to the Dutch crop production system. Agriculture, Ecosystems and Environment, 72, 9-16.
Kuswardhani, N., Soni, P., & Shivakoti, G.P. (2013). Comparative energy input–output and financial analyses of greenhouse and open field vegetables production in West Java, Indonesia. Energy, 53, 83–92.
Lal, R. (2004). Carbon emission from farm operations. Environment international, 30, 981990.
Mansourfar, K. (1997). statistical methods, Tehran University Press, 4th edition.
Mansourian, N. (2005). Study of energy efficiency in agricultural sector of Iran (Case study of Khorasan province). In Proceedings 5th Iranian Agricultural Economics Conference, Zahedan, Iran.
Mohammadzadeh, A., Abdolmajid Mahdavi Damghani, J.V., & Reza Deihimfard, R. (2017). Assessing environmental impacts of major vegetable crop production systems of East Azerbaijan province in Iran. Archives of Agronomy and Soil Science, DOI: 10.1080/03650340.2017.1405260.
Mohammadzadeh, A., Mahdavi Damghani, A., Vafabakhsh, J., & Deihimfard, R. (2018). Ecological economic efficiency for alfalfa (Medicago sativa L.) and corn silage (Zea mays L.) production systems: Maragheh Bonab plain, East Azerbaijan province. Journal of Agroecology, 10(3), 875-895.
Mousavi-Avval, S.H., Rafiee, S., Jafari, A., & Mohammadi, A. (2011). Energy flow modeling and sensitivity analysis of inputs for canola production in Iran. Journal of Cleaner Production, 19, 1464–1470.
Nabavi-Pelesaraei, A., Pakravan-Charvadeh, M.R. & Ghasemi-Mobtaker, H. (2022). Predicting output energy and greenhouse gas emissions in peanut production: A case study in Astaneh-Ashrafiyeh county of Guilan province. Iranian Journal of Agricultural Economics and Development Research, 53(1), 145–168. (In Persian).
Nasirpour, S., Jahansouz, M.R., Ahmadi, A., & Afshoon, E. (2022). Effect of irrigation levels and different tillage systems on grain sorghum (Sorghum bicolor L.) yield. Iranian Journal of Field Crop Science, 53(2), 193-204. (In Persian).
Ozkan, B., Kurklu, A., & Akcaoz, H. (2011). An inputoutput energy analysis in greenhouse vegetable production: A case study of Antalya region of Turkey. Biomass Bioenergy, 26, 189-195.
Pahlavan, R., Omid, M., Rafiee, S., & Mousavi-Avval, S.H. (2012). Optimization of energy consumption for rose production in Iran. Energy for Sustainable Development, 16, 236-241.
Pishgar Komleh, S., Keyhani, A., Rafiee, S., & Sefeedpary, P. (2011). Energy use and economic analysis of corn silage production under three cultivated area levels in Tehran province of Iran. Energy, 36, 3335-3341.
Pishgar-Komleh, S., Ghahderijani, M., & Sefeedpari, P. (2012). Energy consumption and CO2 emissions analysis of potato production based on different farm size levels in Iran. Journal of Cleaner Production, 33,183–191.
Safa, M., Samarasinghe, S., & Mohssen, M. (2011). A field study of energy consumption in wheat production in Canterbury, New Zealand. Energy Conversion and Management, 52(7), 2526-2532
Snyder, C., Bruulsema, T., Jensen, T., & Fixen, P. (2009). Review of greenhouse gas emissions from crop production systems and fertilizer management effects. Agriculture, Ecosystems & Environment, 133, 247-266.
Soltani, A., Maleki, M., & Zeinali, E. (2014). Optimal crop management can reduce energy use and greenhouse gases emissions in rainfed canola production. International Journal of Plant Production, 8, 587-604.
Taghinazhad, J., Vahedi, A., & Ranjbar, F. (2019). Economic assessment of energy consumption and greenhouse gas emissions from wheat production in Ardabil provience. Environmental Sciences, 17(3), 137-150. (In Persian).
Taki, M., Abdi, R., Akbarpour, M., & Ghasemi-Mobtaker, H. )2013(. Energy inputs yield relationship and sensitivity analysis for tomato greenhouse production in Iran. Agricultural Engineering International, 15, 59–67.
Yousefi, M., Damghani, A.M., & Khoramivafa, M. (2016). Comparison greenhouse gas (GHG) emissions and global warming potential (GWP) effect of energy use in different wheat agroecosystems in Iran. Environmental Science and Pollution Research, 23, 7390-7397.