نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
دانشگاه محقق اردبیلی
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
The aim of this research was to study the amount of dry matter accumulation and remobilization in different stem internodes and their effects on linear rate of grain growth in wheat cultivars. 18 wheat cultivars were grown at the research farm of Moghan College of Agriculture and Natural Resources under well-watered conditions during 2014-2015 growing season. Averaged among cultivars, maximum weight of the lower internodes (778 mg) was higher than those of penultimate (462 mg) and peduncle (423 mg). The same trend was observed in the case of dry matter remobilization from the internodes where mean remobilization from the lower internodes, penultimate, and peduncle were 360, 201, and 137 mg, respectively. Among tested cultivars, Alvand and Niknejhad showed higher potential of dry matter accumulation and remobilization in their internodes. Linear rate of grain growth ranged from 44 (Sardari) to 130 (Crossed Alborz) mg spike-1 day-1. Clear corelation were not found between stem grain yield and 100-grain weight with remobilization; however positive correlation was observed between linear rate of grain growth and remobilization, showing the importance of stem dry matter remobilization in wheat grain formation.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
گیاهان ارگانیسم های بی تحرکی هستند که مجبور به بقا، تولیدمثل و حفظ نسل خود در شرایط مختلف محیطی با تنشهای متفاوت (گرما، سرما، خشکی، شوری و غیره) میباشند (Nakashimaa & Yamaguchi–Shinozak, 2006). محققان پیشبینی کردهاند که در سالهای آینده، دمای جهان و مقدار گازهای گلخانهای افزایش و در مقابل مقدار بارشهای پاییزه و زمستانه کاهش خواهد یافت (Ludwig & Asseng, 2010). این امر مبین این واقعیت است که گیاهان زراعی طی چرخه زندگی خود، تنشهای گرمایی و خشکی را بیش از پیش تجربه خواهند کرد.
غلات معتدله مانند گندم و جو قادرند هنگامی که عرضه مواد فتوسنتزی بیش از نیاز گیاه است، کربوهیدراتهای محلول مانند فروکتان، ساکاروز، گلوکوز و فروکتوز را در اندامهای رویشی و بهویژه ساقه ذخیره کنند. ذخایر ساقه در مراحل پایانی رشد گیاه و زمانی که تنشهای گرمایی و خشکی غالب میشوند، میتواند مورد استفاده محدد گیاه قرار گیرد و بخشی و یا حتی تمام مواد فتوسنتزی مورد نیاز دانه را تامین کند (انتقال محدد مواد ذخیره شده). این استراتژی، یک صفت مهم فیزیولوژیکی برای خوگیری گیاهان به شرایط تنش است و میتواند در اصلاح ارقام با عملکرد بالا و مقاوم به تنشهای محیطی مورد استفاده قرار بگیرد (Joudi & Van den Ende, 2018).
تجمع ذخایر در میانگرههای مختلف ساقه، تقریباً در انتهای رشد طولی آن میانگره یعنی زمانی که میانگره بالای آن به سرعت در حال طویل شدن است انجام میشود (Schnyder, 1993). این بدین معنی است که طول دوره تجمع در میانگرههای پایینی ساقه، بیشتر از میانگرههای بالایی است، ولی این امر همیشه به تجمع بالای مواد فتوسنتزی در میانگرههای پایینی منجر نمیشود. برخی از محققین بیان کردهاند که در زمان حداکثر بودن مواد فتوسنتزی در ساقه، میانگره ماقبلآخر معمولاً ذخایر بیشتری را در مقایسه با سایر میانگرهها دارد که علت آن، اندازه بزرگ این میانگره و نیز غلظت بالای کربوهیدارتهای محلول در این میانگره بیان شد (Schnyder, 1993). نتایج مطالعهای دیگر در گندم نشان داد که دمگلآذین و میانگره زیر آن، بیشترین ذخیرهسازی کربوهیدراتها را داشتند (Wardlaw & Willenbrink, 1994). در مقابل، نتایج تحقیقی که در کالیفرنیای آمریکا روی یازده رقم گندم با خصوصیات متفاوت انجام شد، نشان داد که در شرایط فاریاب و تنش خشکی، بیشترین ذخیرهسازی و انتقال محدد، به میانگرههای پایین تعاق داشت و دمگلآذین و میانگره ماقبلآخر در رتبههای بعدی قرار گرفت (Ehdaie et al., 2006a).
انتقال محدد مواد ذخیره شده در ساقه، عموماً در زمان حداکثر رشد دانهها که همزمان با کاهش فتوسنتز جاری است، رخ میدهد (Schnyder, 1993). با توجه به پتانسیلهای متفاوت ارقام برای تجمع مواد فتوسنتزی در ساقههای آنها، وجود تنوع ژنتیکی برای انتقال محدد مواد فتوسنتزی محتملتر به نظر میرسد (Blum, 1998). نکتهای که باید به آن توجه کرد این است که رابطهای ساده بین ذخیرهسازی و انتقال محدد، در میان تحقیقات انجام شده دیده نمیشود. این به آن مفهوم است که الزاماً نمیتوان گفت که رقم دارای ذخیرهسازی زیاد، دارای انتقال محدد بالا نیز باشد. علت این موضـوع، ارتباط تنگاتنگ میـان قـدرت مبدا و مقصد فیزیولوژیک و شرایط محیطی با ذخیرهسازی و انتقال محدد کربن میباشد. درحالیکه برخی گزارشات، به همبستگی مثبت بین مقدار ذخیرهسازی و انتقال محدد اشاره کردهاند (Ehdaie et al., 2006a, b) و تعدادی دیگر نیز حاکی از نبود رابطه مشخص بین این دو صفت بوده است (Uzik & Zofajova, 2006).
درصورتیکه کاهش در وزن ساقه به علت انتقال ذخایر ساقه به دانهها باشد، رابطه مثبتی بین انتقال محدد و وزن دانه (و عملکرد دانه) قابل انتظار است (Ehdaie & Waines, 1996). با وجود این، زمانی که کارهای محققان مختلف مورد بررسی قرار میگیرد، رابطه مشخصی بین انتقال محدد و صفات زراعی مشاهده نمیشود؛ به عنوان مثال، در پژوهشی که بر روی طیف وسیعی از ارقام گندم در شرایط آبیاری و تنش خشکی انتهای فصل انجام شد، گزارش شد که رابطه مشخصی بین انتقال محدد از میانگرههای مختلف ساقه و وزن هزار دانه وجود ندارد (Joudi et al., 2010). همچنین پژوهشگران با مطالعه 10 ژنوتیپ گندم در شرایط آبی و تنش خشکی بیان کردند در شرایط تنش، همبستگی بین وزن هزار دانه و عملکرد دانه با انتقال محدد مثبت و معنیدار بود، درحالیکه در شرایط آبی، هیچ رابطه مشخصی بین این صفات مشاهده نشد (Rezaei Morad Aali et al. 2013).
محققان رشد و نمو دانه گندم را به سه مرحله مجزا تقسیم میکنند (Saini & Westgate, 2000)؛ فاز اول، از گردهافشانی شروع و تا 15 الی 20 روز بعد از گردهافشانی ادامه مییابد. در طول این مرحله، آلبومین (پروتئینهای محلول در آب) توسعه مییابد، تقسیمات سلولی آندوسپرم به پایان میرسد و اندازه نهایی دانه (گنجایش دانه یا ظرفیت مقصد فیزیولوژیک) مشخص میشود. مرحله دوم رشد دانه، مرحلهای است که تجمع نشاسته در آن با حداکثر سرعت انجام میشود، چرا که تجمع نشاسته در دانه، بسته به شرایط محیطی، با گذشت هفت تا 14 پس روز از گردهافشانی شروع میشود. مرحله سوم آخرین مرحله از رشد دانه میباشد که طی آن، تجمع ماده خشک در دانه متوقف سیشود و محتوای آب دانه نیز کاهش مییابد.
با وجود اینکه کارهای زیادی در خصوص بررسی رابطه انتقال محدد با عملکرد و اجزای عملکرد دانه گندم انجام شده است، ولی اطلاعات در خصوص رابطه انتقال محدد با سرعت رشد خطی دانه اندک است. بنابراین هدف تحقیق حاضر، مطالعه ارقام مختلف گندم از نظر میزان ذخیرهسازی و انتقال محدد در میانگرههای مختلف ساقه و بررسی ارتباط احتمالی انتقال محدد و صفات مرتبط با آن، با سرعت رشد خطی دانه بود.
مواد و روشها
تحقیق حاضر بهصورت آزمایش مزرعهای در سال زراعی 94-1393 در مزرعه آموزشی- پژوهشی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی مغان- دانشگاه محقق اردبیلی ('36 °39 عرض شمالی، '57 °47 طول شرقی و ارتفاع 45 متر از سطح دریا) اجرا شد. این منطقه بر اساس طبقهبندی آمبرژه، جزو مناطق نیمه خشک با زمستان نیمه سرد و تابستان گرم محسوب میشود و خاک محل آزمایش دارای بافت لومی-رسی است.
پژوهش در شرایط فاریاب و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار روی 18 رقم گندم (جدول 1) انجام شد.
جدول 1- مشخصات ارقام گندم کشت شده در منطقه مغان در سال زراعی 94-93 (Joudi et al., 2014).
Table1. Characteristics of wheat cultivars grown at Moghan region during 2014-2015 growing season (Joudi et al., 2014).
Relative Maturity |
Plant height |
Year of release in Iran |
Origin |
Cultivars |
Medium early |
Dwarf |
2006 |
Iran |
Arta |
Medium late |
Semi–dwarf |
1979 |
Iran |
Azadi |
Medium early |
Semi–dwarf |
1995 |
Iran |
Alvand |
Late |
Semi–dwarf |
1995 |
Iran |
Alamut |
Medium late |
Semi–dwarf |
1980 |
Iran |
Bistoon |
Medium early |
Dwarf |
2002 |
Iran |
Pishtaz |
Late |
Dwarf |
1996 |
CIMMYT |
Yavarus |
Early |
Semi–dwarf |
1992 |
CIMMYT |
Rasul |
Late |
Semi–dwarf |
1930 |
Iran |
Sardari |
Medium early |
Tall |
– |
China |
Sumay3 |
Medium late |
Semi–dwarf |
1997 |
CIMMYT |
Shirudi |
Medium late |
Dwarf |
2002 |
Iran |
Shiraz |
Late |
Dwarf |
1994 |
France |
Gascogne |
Early |
Dwarf |
– |
Iran |
Crossed Alborz |
Medium early |
Semi–dwarf |
1986 |
CIMMYT |
Gholestan |
Early |
Semi–dwarf |
1991 |
Iran |
Marun |
Early |
Dwarf |
1995 |
ICARDA |
Niknejhad |
Medium early |
Dwarf |
2002 |
Iran |
Hamun |
آمادهسازی زمین شامل شخم، دیسک، تسطیح، کودپاشی (200 کیلوگرم فسفات دیآمونیوم، حاوی 92 کیلوگرم اکسید فسفر و 36 کیلوگرم نیتروژن خالص و 100 کیلوگرم اوره، دارای 46 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار) و ایجاد جوی و پشته (با استفاده از فاروئر) در اوایل آبان ماه انجام شد. عرض پشتهها برای کشت نهایی، 25 سانتیمتر بود. هر کرت شامل جهار ردیف با فواصل 20 سانتیمتری و طول یک متر بود. بعد از آمادهسازی زمین، بذرهای ارقام مورد بررسی در تاریخ 29 آبان روی پشتهها بهصورت دستی کاشته شد.
بلافاصله بعد از کاشت، آبیاری انجام شد و آبیاریهای بعدی مطابق عرف منطقه (در زمان ساقهدهی، ظهور سنبله و پر شدن دانه) اجرا شد. علفهایهرز باریکبرگ و پهنبرگ بصورت دستی کنترل شدند. از زمان گردهافشانی تا رسیدگی فیزیولوژیک و با فاصله هر هفت روز یکبار (گردهافشانی، هفت، 14، 21، 28 و 35 روز بعد از گردهافشانی)، سه ساقه اصلی بهصورت تصادفی از هر کرت انتخاب و توسط قیچی کفبر شدند (Ehdaie et al., 2006a). نمونه ها بلافاصله به آزمایشگاه منتقل و در داخل آون 70 درجه به مدت 48 ساعت قرار داده و خشک شدند. سپس ساقه اصلی توسط دست به سه قسمت دمگلآذین (peduncle)، میانگره ماقبلآخر (penultimate) و میانگرههای زیرین تفکیک شد و بعد از خارج کردن غلاف برگ، وزن خشک آنها توسط ترازوی حساس با دقت هزارم گرم (مدل AND GF-600) اندازهگیری شد. مقدار انتقال محدد مواد فتوسنتزی از تفاضل وزن هر میانگره در زمان رسیدن به وزن حداکثر و رسیدگی فیزیولوژیک بهدست آمد.
کارایی انتقال محدد از نسبت مقدار انتقال محدد در هر میانگره به حداکثر وزن آن میانگره بهدست آمد. میزان مشارکت مواد ذخیرهای ساقه در عملکرد، با تقسیم مقدار انتقال محدد کل ساقه به وزن دانه ساقه اصلی بهدست محاسبه و بهصورت درصد بیان شد (Ehdaie et al., 2006a; Joudi et al., 2010).
در کنار ساقه، وزن خشک سنبلهها نیز در هر مرحله از نمونهبرداری اندازهگیری شد. با توجه به اینکه ساختار سنبله در زمان گردهافشانی تکمیل میشود (Ehdaie et al., 2008)، افزایش وزن سنبله بعد از گردهافشانی به عنوان افزایش وزن دانه در نظر گرفته شد؛ بدین ترتیب، وزن دانهها در مراحل مختلف نمونهگیری از تفاضل وزن سنبله در آن مرحله (از نمونهبرداری) با وزن سنبله در زمان گردهافشانی بهدست آمد. همچنین وزن دانهها در مرحله گردهافشانی، صفر در نظر گرفته شد. از رگرسیون خطی جهت اندازهگیری سرعت رشد خطی دانه استفاده شد (Ehdaie et al., 2008). شروع مرحله رشد خطی دانه در همه ارقام مورد بررسی، دو هفته بعد از گردهافشانی در نظر گرفته شد و بدین ترتیب، منحنی رگرسیون خطی برای تغییرات وزن دانه در دو هفته بعد از گردهافشانی تا اتمام رشد خطی دانه برازش و شیب معادله خطی به عنوان سرعت رشد خطی دانه در نظر گرفته شد.
حدود یک هفته بعد از رسیدگی فیزیولوژیک و زمانیکه گیاهان بهطور کامل خشک شده بودند، بوتههای موجود در هر کرت (یک متر مربع) بهصورت دستی و با استفاده از داس کف بر شدند. این نمونه ها پس از توزین، با خرمنکوب مخصوص کوبیده شدند و پس از جدا کردن دانهها، وزن آنها اندازهگیری شد (عملکرد در واحد سطح). شاخص برداشت از تقسیم عملکرد دانه به عملکرد زیستی محاسبه و بهصورت درصد بیان شد. دو نمونه صدتایی دانه شمارش شد و وزن صد دانه نیز اندازهگیری شد. همچنین تعداد دانه در مترمربع از تقسیم عملکرد دانه در واحد سطح به وزن تک دانه بهدست آمد (Aggarwal et al., 1990).
میانیگن دادههای سه مشاهدهای (دادههای مربوط به ساقه و سنبله) برای محاسبات آماری استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار SAS و مقایسه میانگین تیمارها با استفاده از روش حداقل اختلاف معنیدار (LSD) در سطح احتمال پنج درصد انجام شد. از نرم افزارSPSS برای تجزیه همبستگی استفاده شد.
نتایج و بحث
صفات زراعی
عملکرد دانه در واحد سطح از 280 تا 636 گرم در متر مربع متغیر بود. ارقام کراس البرز، پیشتاز و الوند بهترتیب با 636، 611 و 584 گرم در متر مربع، بیشترین و ارقام آزادی، سومای 3 و سرداری بهترتیب با 280، 310 و 337 گرم در متر مربع، کمترین عملکرد را داشتند. میانگین عملکرد زیستی در بین 18 رقم مورد بررسی، 1376 گرم در متر مربع بود که تقریبا سه برابر میانگین عملکرد دانه بود. عموما ارقامی از گندم که دارای عملکرد دانه بالا بودند، تولید ماده خشک نیز در آنها بالا بود؛ هر چند که برخی ارقام از این قاعده مستثنی بودند (جدول 2).
جدول 2- مقایسه میانگینهای صفات مختلف زراعی در 18 رقم گندم کشت شده در منطقه مغان در سال زراعی 94-93
Table 2. Means comparison of agronomic traits of 18 wheat cultivars grown at Moghan region during 2014-2015 growing season
Linear rate of grain growth (mg spike-1 day-1) |
Stem grain yield (g) |
Grain number (per square meter) |
100-grain weight (g) |
HI (%) |
Biological yield (g m-2) |
Yield (g m-2) |
Cultivars |
94 |
1.91 |
13167 |
4.30 |
34 |
1685 |
566 |
Arta |
45 |
0.98 |
11820 |
2.37 |
21 |
1370 |
280 |
Azadi |
110 |
1.56 |
11998 |
4.87 |
34 |
1725 |
584 |
Alvand |
97 |
1.84 |
13950 |
3.93 |
38 |
1440 |
549 |
Alamut |
82 |
2.13 |
8585 |
4.69 |
37 |
1080 |
403 |
Bistoon |
86 |
1.90 |
12551 |
4.87 |
43 |
1450 |
611 |
Pishtaz |
116 |
1.92 |
9874 |
3.97 |
44 |
910 |
392 |
Yavarus |
121 |
2.28 |
9204 |
4.91 |
34 |
1330 |
452 |
Rasul |
44 |
1.16 |
8100 |
4.17 |
31 |
1080 |
337 |
Sardari |
63 |
1.68 |
7741 |
4.01 |
30 |
1050 |
310 |
Sumay3 |
78 |
1.82 |
13251 |
4.27 |
34 |
1665 |
566 |
Shirudi |
57 |
1.72 |
9218 |
4.04 |
36 |
1120 |
372 |
Shiraz |
78 |
2.09 |
10348 |
4.88 |
31 |
1775 |
504 |
Gascogne |
130 |
2.13 |
14456 |
4.40 |
35 |
1815 |
636 |
Crossed Alborz |
107 |
1.54 |
10850 |
5.09 |
34 |
1640 |
553 |
Gholestan |
66 |
1.54 |
9682 |
4.35 |
34 |
1245 |
422 |
Marun |
121 |
1.64 |
11783 |
3.97 |
35 |
1350 |
468 |
Niknejhad |
80 |
1.41 |
8592 |
4.06 |
34 |
1030 |
349 |
Hamun |
88 |
1.74 |
10843 |
4.29 |
34 |
1376 |
464 |
Mean |
- |
0.58 |
1713 |
0.33 |
5 |
364 |
81 |
LSD |
LSD: حداقل اختلاف معنیدار
LSD: Least Significant Differences
تنوع قابل ملاحظهای بین شاخص برداشت مشاهده شد؛ بیشترین شاخص برداشت با مقدار 44 درصد به رقم دوروم یاواروس و کمترین شاخص برداشت با مقدار 21 درصد به رقم آزادی تعلق داشت. عواملی که باعث تنوع در شاخص برداشت میشوند متفاوت میباشند. این عوامل از طریق تاثیر بر عملکرد دانه و زیستی و یا هر دوی آنها، باعث افزایش یا کاهش شاخص برداشت میشوند. تفاوت در ارتفاع گیاهان، تنوع در توان رقابتی سنبله برای جذب مواد فتوسنتزی در مقایسه با ساقه و تفاوت در دوام سبز برگها و سایر اندامهای فتوسنتزی، از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر شاخص برداشت عنوان شدهاند (Hay, 1995). مقدار شاخص برداشت در رقم کراس البرز که رتبه اول عملکرد دانه را به خود اختصاص داده بود، 35 درصد بود که نه درصد پایینتر از یاواروس بو و. نکته جالب توجه، پایین بودن مقدار عملکرد در دوروم یاواروس بود. این نتایج نشان میدهد که تسهیم ماده خشک به اندامهای زایشی و دانه در عملکردهای پایین نیز میتواند اتفاق افتد؛ هر چند که بالا بودن عملکرد دانه و شاخص برداشت (به عنوان مثال در رقم پیشتاز)، هم از نظر زراعی و هم فیزیولوژیک ارزشمند است.
بیشترین وزن صد دانه (09/5 گرم) در رقم گلستان و کمترین آن (37/2 گرم) در رقم آزادی مشاهده شد. همچنین تعداد دانه در متر مربع که از تقسیم عملکرد دانه به وزن تک دانه بهدست آمد، از 7741 عدد در رقم سومای3 تا 14456 عدد در رقم کراس البرز متغیر بود. رابطه بین وزن صد دانه و تعداد دانه با عملکرد دانه، مثبت و معنیدار بود؛ هر چند تاثیر تعداد دانه بر روی عملکرد دانه (r = 77, P < 0.01) به مراتب بیشتر از تاثیر وزن صد دانه (r = 59, P < 0.01) بود که با گزارش سایر محققان مطابقت داست (Joudi & Mehri, 2017). در تحقیق حاضر، همبستگی بین وزن صد دانه و تعداد دانه، منفی ولی غیرمعنیدار (r = –0.04) بود. رقابت بین دانههای در حال رشد و پر شدن بر سر منابع فتوسنتزی، ضرورتا دلیل رابطه منفی بین تعداد دانه در متر مربع و وزن دانه نیست (Miralles & Slafer, 2007) و میتواند به دلیل افزایش نسبت تعداد دانههای با گنجایش محدود (و در نتیجه با وزن کم) باشد که در موقعیتهای پایین سنبلچه بهوجود میآیند (Acreche & Slafer, 2006).
منحنی رشد دانه
تفاوت معنیداری از نظر منحنی رشد دانه در بین ارقام گندم مورد آزمایش دیده شد (شکل 1). این تفاوت در ابتدای رشد دانه و از مرحله گردهافشانی تا 14 روز بعد از گردهافشانی (مرحله تشکیل آندوسپرم و شکلگیری اندازه دانه) اندک بود ولی با ادامه رشد دانه و ورود به مرحله رشد خطی دانه (پس از 14 روز بعد از گردهافشانی)، فاصله منحنی رشد دانه ارقام گندم از یکدیگر بیشتر شد و 28 روز بعد از گردهافشانی، بیشترین تفاوت بین ارقام مشاهده شد (شکل 1). در زمان رسیدگی فیزیولوژیک (در 35 روز بعد از گردهافشانی) و به دلیل کاهش رطوبت و وزن دانه در بیشتر ارقام (در فاصله 28 تا 35 روز بعد از گردهافشانی)، فاصله ارقام تا حدودی کاهش یافت (شکل 1). در مرحله رسیدگی فیزیولوژیک، رقم رسول با 28/2 گرم، بیشترین و رقم آزادی با 98/0 گرم، کمترین وزن دانه در سنبله (عملکرد دانه ساقه اصلی) را داشتند (شکل 1، جدول 2).
شکل 1- منحنی تغییرات وزن دانه در سنبله در روز در 18 رقم گندم کاشته شده در منطقه مغان در سال زراعی 94-93. حداقل اختلاف معنیدار برای مراحل هفن، 14، 21، 28 و 35 روز بعد از گردهافشانی برابر با 21/0، 21/0، 35/0، 39/0 و 58/0 میباشد.
Figure 1. Post-anthesis changes in grain yield of main spike of 18 wheat cultivar grown in Moghan region during 2014-2015 growing season. LSD for 7, 14, 21, 28, and 35 days after anthesis are 0.21, 0.21, 0.35, 0.39, and 0.58, respectively.
سرعت رشد خطی دانه و دوام آن در بین ارقام متفاوت بود. سرعت رشد خطی از 130 میلیگرم در سنبله در روز در رقم کراس البرز تا 44 میلیگرم در سنبله در روز در رقم سرداری متغیر بود (جدول 2). همچنین میانگین سرعت رشد خطی دانه در بین 18 رقم گندم مورد مطالعه، 88 میلیگرم در سنبله در روز بود. پیشتر در تحقیقی که روی 11 رقم گندم انجام شد، میانگین سرعت رشد خطی دانه در شرایط آبی و تنش خشکی بهترتیب 60 و 40 میلیگرم در سنبله در روز گزارش شد (Ehdaie et al., 2008). طول دوره رشد خطی دانه در بیشتر ارقام مورد مطالعه، دو هفته (از 14 تا 28 روز بعد از گردهافشانی) دوام داشت و پس از آن منحنی رشد دانه، یا کاهش یافت و یا کم و بیش ثابت ماند، اما در ارقام بیستون، سرداری، سومای3، شیراز و کاسکوژن، طول دوره رشد خطی دانه، سه هفته بود و تا 35 روز بعد از گردهافشانی ادامه پیدا کرد (شکل 1). ارقام مذکور عموما طول دوره رشد نسبتا طولانی دارند (جدول 1) و احتمالا دوام سطح فتوسنتزی در آنها، باعث تداوم طول دوره رشد خطی دانه شده است. در تحقیق حاضر، بجز چند استثنا، ارقام دیررس و نیمه دیررس، سرعت رشد خطی دانه پایینی داشتند (جدول 1، 2) که با گزارش سایر محققان مطابقت دارد (Calderini et al., 1999; Voltas et al., 1999).
ذخیره سازی و انتقال محدد از میانگرههای مختلف ساقه
میانگین وزن میانگرههای ساقه (در بین ارقام گندم) که نشانگر میزان تجمع مواد فتوسنتزی میباشد در شکل 2 نشان داده شده است.
میانگین وزن دمگلآذین و میانگره ماقبلآخر، از مرحله گردهافشانی تا 21 روز بعد از گردهافشانی افزایش و پس از آن کاهش یافت، درصورتیکه میانگین وزن میانگرههای زیرین، از گردهافشانی تا هفت روز بعد افزایش و سپس تا 21 روز بعد از گردهافشانی کم و بیش ثابت و پس از آن کاهش یافت (شکل 2). حداکثر وزن میانگرههای زیرین در تمام ارقام، بیشتر از حداکثر وزن میانگره ماقبلآخر و دمگلآذین بود. همچنین به جز چند استثنا، حداکثر وزن میانگره ماقبلآخر در ارقام گندم بیشتر از حداکثر وزن دمگلآذین بود (جدول 3).
مقدار انتقال مجدد دمگلآذین از 45 تا 255 میلیگرم، میانگره ماقبلآخر از 138 تا 320 میلیگرم و میانگرههای زیرین از 240 تا 529 میلیگرم متغیر بود (جدول 3). به استثناء رقم نیکنژاد، در بقیه ارقام مورد آزمایش مقدار انتقال مجدد از میانگرههای زیرین بیشتر از میانگره ماقبلآخر و دمگلآذین بود. همچنین در 16 رقم از ارقام مورد آزمایش مقدار انتقال مجدد از میانگره ماقبلآخر بیشتر از دمگلآذین بود. این نتایج پیشنهاد میکنند میانگرههای با ذخیرهسازی بیشتر دارای انتقال مجدد بالا نیز هستند. در تحقیق حاضر میانگین مقدار انتقال مجدد برای دمگلآذین، میانگره ماقبلآخر و میانگره-های زیرین به ترتیب 137، 201 و 360 میلیگرم بود (جدول 3).
شکل 2- منحنی تغییرات میانگین وزن دمگلآذین، میانگره ماقبلآخر، میانگرههای زیرین، کل ساقه و دانه در سنبله در 18 رقم گندم کاشته شده در منطقه مغان در سال زراعی 94-93
Figure 2. Post anthesis changes in peduncle, penultimate, lower internodes, stem, and spike-grain weights averaged across 18 wheat cultivars grown in Moghan region during 2014-2015 growing season
جدول 3- مقایسه میانگینهای ذخیرهسازی و انتقال محدد در میانگرههای مختلف ساقه در 18 رقم گندم کاشته شده در منطقه مغان در سال زراعی 94-93
Table 3. Meanconparison of dry matter accumulation and remobilization in different internodes of stem in 18 wheat cultivars grown at Moghan region during 2014-2015 growing season
Stem contribution (%) |
Lower internodes remobilization efficiency (%) |
Penultimate remobilization efficiency (%) |
Peduncle remobilization efficiency (%) |
Stem remobilization (mg) |
Lower internodes remobilization (mg) |
Penultimate remobilization (mg) |
Peduncle remobilization (mg) |
Lower internodes maximum weight (mg) |
Penultimate maximum weight (mg) |
Peduncle maximum weight (mg) |
Cultivars |
33 a |
46 a |
39 c |
20 b |
636 ab |
378 a |
186 b |
72 cd |
829 abc |
482 a-f |
354 gh |
Arta |
66 a |
45 a |
43 abc |
35 ab |
642 ab |
330 a |
173 b |
139 bcd |
740 c |
400 fg |
392 fg |
Azadi |
60 a |
51 a |
46 abc |
36 ab |
936 a |
529 a |
242 ab |
165 abc |
1034 ab |
526 abc |
462 bcd |
Alvand |
34 a |
41 a |
43 abc |
33 ab |
632 ab |
306 a |
193 b |
133 bcd |
751 bc |
445 c-g |
398 efg |
Alamut |
28 a |
45 a |
32 c |
21 b |
599 ab |
366 a |
139 b |
94 cd |
818 abc |
441 c-g |
453 b-f |
Bistoon |
33 a |
45 a |
46 abc |
32 ab |
632 ab |
313 a |
193 b |
126 bcd |
692 c |
422 c-g |
397 efg |
Pishtaz |
47 a |
57 a |
58 a |
50 a |
899 a |
406 a |
238 ab |
255 a |
715 c |
412 fg |
514 b |
Yavarus |
33 a |
41 a |
38 bc |
22 b |
748 ab |
429 a |
211 b |
108 cd |
1052 a |
558 ab |
490 bc |
Rasul |
41 a |
37 a |
38 c |
26 ab |
472 b |
240 a |
138 b |
94 cd |
642 c |
360 g |
361 gh |
Sardari |
40 a |
48 a |
40 bc |
40 ab |
669 ab |
332 a |
165 b |
172 abc |
696 c |
416 d-g |
425 def |
Sumay3 |
45 a |
49 a |
41 bc |
27 ab |
817 ab |
511 a |
186 b |
120 cd |
1036 ab |
456 b-g |
445 c-f |
Shirudi |
40 a |
50 a |
47 abc |
32 ab |
687 ab |
321 a |
221 ab |
145 a-d |
638 c |
466 a-f |
455 b-e |
Shiraz |
32 a |
46 a |
44 abc |
26 ab |
666 ab |
357 a |
226 ab |
83 cd |
770 abc |
519 a-e |
322 h |
Gascogne |
32 a |
51 a |
36 c |
29 ab |
681 ab |
416 a |
149 b |
116 cd |
818 abc |
414 efg |
394 efg |
Crossed- Alborz |
39 a |
36 a |
42 abc |
25 ab |
602 ab |
302 a |
196 b |
104 cd |
841 abc |
462 b-g |
411 d-g |
Gholestan |
40 a |
48 a |
47 abc |
12 b |
617 ab |
329 a |
243 ab |
45 d |
690 c |
521 a-d |
362 gh |
Marun |
52 a |
48 a |
56 ab |
40 ab |
849 a |
293 a |
320 a |
236 ab |
609 c |
569 a |
595 a |
Niknejhad |
46 a |
52 a |
45 abc |
30 ab |
649 ab |
328 a |
204 b |
117 cd |
632 c |
454 b-g |
390 fg |
Hamun |
41 |
46 |
43 |
30 |
691 |
360 |
201 |
137 |
778 |
462 |
423 |
Mean |
36 |
25 |
18 |
25 |
437 |
292 |
108 |
110 |
289 |
106 |
62 |
LSD |
LSD: حداقل اختلاف معنیدار
LSD: Least Significant Difference
). بر اساس تحقیقی که بر روی 81 رقم گندم آبی انجام گردید، میانگین انتقال مجدد برای دمگلآذین، میانگره ماقبلآخر و میانگرههای زیرین به ترتیب 106، 133 و 218 میلیگرم گزارش گردید (Joudi et al., 2010). محققین بر این باورند رشد و توسعه میانگرههای زیرین در فصل بهار و زمانی که شرایط دمایی و آبی مناسب میباشد، انجام میگردد. تحت این شرایط فتوسنتز جاری گیاه حداکثر است و قندهای ذخیرهای زیادی در میانگرههای پایین تجمع مییابد. به دلیل ذخیره-سازی بالای مواد فتوسنتزی در میانگرههای زیرین مقدار انتقال مجدد نیز از این میانگرهها بیشتر از میانگره ماقبلآخر و دمگلآذین میباشد (Ehdaie et al., 2006a,b). در بین ارقام مورد استفاده، الوند و نیکنژاد پتانسیل بالایی از ذخیرهسازی و انتقال مجدد در میانگرههای خود نشان دادند که میتوانند در برنامههای اصلاحی مورد توجه قرار بیشتر بگیرند.
کارایی انتقال مجدد نشاندهنده این موضوع است که چه مقدار از مواد فتوسنتزی ذخیره شده در ساقه از طریق انتقال مجدد مورد استفاده قرار میگیرد. میانگین کارایی انتقال مجدد در میانگره دمگلآذین 30 درصد، در میانگره ماقبلآخر 43 درصد و در میانگرههای زیرین 46 درصد بود (جدول 3). بنابراین، میانگرههای پایین هم مقدار قابل توجهی مواد فتوسنتزی ذخیره میکنند و هم با کارایی بالایی از مواد ذخیره شده استفاده مینمایند.
متوسط مقدار مشارکت انتقال مجدد در پر کردن دانه در بین 18 رقم گندم مورد مطالعه 41 درصد بود (جدول 3). بیشترین مقدار مشارکت در رقم آزادی به میزان 66 درصد و کمترین آن در رقم بیستون به مقدار 28 درصد مشاهده شد. در ارتباط با مقدار مشارکت ذخایر ساقه در شکلگیری وزن دانهها، گزارشات مختلفی وجود دارد و مقدار مشارکت انتقال مجدد از صفر تا 109 درصد متغیر میباشد (Inoue et al., 2004; Uzik & Zofajova, 2007 ). یکی از دلایل اصلی متفاوت بودن درصد مشارکت ذخایر ساقه در عملکرد دانه، تغییرات وزن دانه میباشد. برای محاسبه مقدار مشارکت، مقدار کاهش در وزن ساقه (مقدار انتقال مجدد) را به عنوان درصدی از وزن دانه محاسبه میکنند (Ehdaie et al., 2008). در صورتی که مقدار انتقال مجدد از ساقه تغییر نکند ولی وزن دانه بنا به شرایط متغیر محیطی تغییر کند، مقدار مشارکت نیز تغییر خواهد کرد (Borrell et al., 1989). کاربرد ارقام با خصوصیات متفاوت، شرایط آزمایشی مختلف و نیز روشهای متفاوت برای ارزیابی مقدار انتقال مجدد از دیگر دلایل متفاوت بودن مقدار مشارکت ذخایر ساقه در عملکرد دانه میباشد (Blum, 1998).
رابطه بین انتقال محدد و سرعت رشد خطی دانه
در بررسی روابط همبستگی بین انتقال محدد و یک صفت زراعی ضروری است که هر دو آنها بر روی یک ساقه و یا یک بوته اندازهگیری شوند. به عنوان مثال، بهترین گزینه بررسی نوع ارتباط انتقال محدد (از ساقه اصلی) با وزن دانه در سنبله، انتخاب همان ساقه (عملکرد دانه ساقه اصلی)، جهت استفاده در تجزیه همبستگی میباشد. در این راستا، استفاده از وزن هزار دانه احتمالا تاثیر واقعی انتقال محدد را بر آن نشان ندهد، زیرا وزن هزار دانه در پایان فصل رشد و در گیاهان کفبر شده از یک متر مربع اندازهگیری شد. دانهها ممکن است از ساقه اصلی و یا پنجه ها نمونهبرداری شوند؛ بنابراین ارتباط وزن این دانهها با انتقال محدد، احتمالا با خطا همراه باشد. در هر حال و با توجه به اینکه در بیشتر مطالعات، ارتباط وزن هزار دانه با انتقال محدد بررسی شده است (Joudi et al., 2010; Rezaei Morad Aali et al. 2013)، در تحقیق حاضر نیز همبستگی انتقال محدد (و صفات مرتبط با انتقال محدد) با عملکرد دانه ساقه اصلی، سرعت رشد خطی دانه در ساقه اصلی و وزن صد دانه بررسی و در جدول 4 آمده است.
ارتباط مشخصی بین انتقال محدد از میانگرههای مختلف ساقه و کارایی انتقال محدد با عملکرد دانه ساقه اصلی و وزن هزار دانه دیده نشد (جدول 4). نکته جالب توجه اینکه همبستگی بین مقدار مشارکت با عملکرد دانه ساقه اصلی و وزن هزار دانه منفی و معنیدار شد (جدول 4). در تحقیقی دو ساله که روی 44 رقم گندم یوگوسلاوی و تحت شرایط معمولی و تیمار برگزدایی انجام شد، گزارش شد که رابطه بین عملکرد دانه و میزان مشارکت انتقال محدد در پر کردن دانه منفی بود. به عبارت دیگر، مقدار مشارکت انتقال محدد در ارقام با عملکرد دانه بالا، پایین و برعکس در ارقام با عملکرد دانه پایین، بالا بود. در ارقام با عملکرد دانه بالا، سهم مشارکت فتوسنتز جاری و فتوسنتز سنبله در پر کردن دانه، بیشتر از سهم انتقال محدد بود و همین امر باعث منفی شدن رابطه بین این دو صفت شد (Dodig et al., 2017).
جدول 4- همبستگی بین انتقال محدد و صفات مرتبط با آن با عملکرد دانه در ساقه، وزن صد دانه و سرعت رشد خطی دانه در در 18 رقم گندم کاشته شده در منطقه مغان در سال زراعی 94-93
Table 4. Correlation between remobilization and its related traits and stem grain yield, 100-grain weight, and linear rate of grain growth in 18 wheat cultivar grown in Moghan region during 2014-2015 growing season.
Stem contribution
|
Lower internodes remobilization efficiency |
Penultimate remobilization efficiency |
Peduncle remobilization efficiency |
Stem remobilization |
Lower internodes remobilization |
Penultimate remobilization |
Peduncle remobilization |
|
-0.72 ** |
0.15 ns |
-0.19 ns |
-0.13 ns |
0.23 ns |
0.39 ns |
0.01 ns |
-0.05 ns |
Stem grain yield |
-0.59 ** |
-0.19 ns |
-0.20 ns |
-0.37 ns |
0.04 ns |
0.24 ns |
0.05 ns |
-0.30 ns |
100-grain weight |
-0.16 ns |
0.18 ns |
0.19 ns |
0.19 ns |
0.56 * |
0.41 ns |
0.37 ns |
0.34 ns |
Linear rate of grain growth |
ns،*، **: بهترتیب غیرمعنیدار و معنیدار در سطح احتمال پنج و یک درصد.
ns, *,**: non-significant and significant at 5% and 1% of probability levels, respectively.
تجزیه همبستگی نشان داد که رابطه بین انتقال محدد از ساقه اصلی و سرعت رشد خطی دانه، مثبت و معنیدار بود (جدول 4) که با گزارش سایر پژوهشگران مطابقت داشت (Ehdaie et al., 2008). همچنین در یک آزمایش سه ساله، 11 رقم گندم آبی و دیم با پتانسیل عملکرد مختلف در شرایط آبیاری و دیم مطالعه و گزارش شد که همبستگی بین سرعت رشد خطی دانه با مقدار انتقال محدد، هم در شرایط آبی و هم در شرایط دیم، مثبت و معنیدار بود (Ahmadi et al., 2009). شکل 2، منحنی تغییرات وزن میانگرههای مختلف ساقه و دانه در ساقه اصلی 18 رقم گندم مورد بررسی را نشان میدهد. شروع کاهش وزن ساقه، در نیمه دوم سرعت رشد خطی دانه (21 روز بعد از گرده افشانی) اتفاق افتاد و تا آخر چرخه رشد گیاه ادامه پیدا کرد. این امر نشان میدهد که فتوسنتز جاری در نیمه دوم سرعت رشد خطی دانه، جوابگوی نیاز دانه نبود و مقداری از مواد فتوسنتزی مورد نیاز دانهها، توسط انتقال محدد ذخایر ساقه تامین میشود.
نتیجه گیری کلی
تجمع مواد فتوسنتزی در میانگره های مختلف ساقه و پویا شدن آنها در مراحل پایانی رشد، از مهمترین ویژگیهای فیزیولوژیک در شکل گیری عملکرد و مقاومت به تنشهای محیطی است. نتایج نشان داد که مقدار تجمع مواد فتوسنتزی و انتقال محدد ذخایر ساقه، بسته به رقم و میانگره ساقه متفاوت است. در کلیه ارقام مورد بررسی، حداکثر وزن میانگرههای زیرین (مقدار تجمع مواد فتوسنتزی) به مراتب بیشتر از حداکثر وزن میانگرههای بالایی بود. همچنین مقدار انتقال محدد و کارایی انتقال محدد در میانگرههای پایین ساقه، بالاتر از میانگره ماقبلآخر و دمگلآذین بود؛ بنابراین در اصلاح ارقام جدید گندم، ضروری است که دوام و میزان تسهیم مواد فتوسنتزی به میانگرههای زیرین، مورد توجه ویژه قرار گیرد. در بین ارقام مورد مطالعه، الوند و نیک نژاد، پتانسیل بالایی در ذخیرهسازی و انتقال محدد از میانگرههای ساقه نشان دادند و تنوع گستردهای بین ارقام گندم از نظر سرعت رشد خطی دانه مشاهده شد. در تحقیق حاضر، ارتباط مشخصی بین عملکرد دانه ساقه اصلی و وزن صد دانه با مقدار انتقال محدد مشاهده نشد. در مقابل، همبستگی انتقال محدد مواد فتوسنتزی از ساقه و سرعت رشد خطی دانه مثبت و معنیدار بود؛ بنابراین، نبود ارتباط معنیدار بین انتقال محدد و وزن صد دانه یا عملکرد دانه، نشان دهنده غیر موثر بودن انتقال محدد در تشکیل عملکرد دانه نیست. تحت این شرایط، احتمالا تاثیر فتوسنتز جاری در پر کردن دانه بیشتر از انتقال محدد میباشد.
REFERENCES
REFERENCES