نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانش آموخته دکتری، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده دانشکدگان کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
2 استاد گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده دانشکدگان کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
3 دانشیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده دانشکدگان کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
This study has been conducted to recognize some of the physiological mechanisms related to the storage in different wheat cultivars as a split-plot experiment in a randomized complete blocks design with three replications at the experimental farm of Faculty of Agriculture and Natural Resources, University of Tehran, in Karaj, during two crop years of 2014-2016. Experimental treatments consisted of 22 wheat cultivars as the main plots and gibberellic acid (GA3) at two levels (0 mg/L (control) and 100 mg/L) as the sub plots. Results showed that gibberellic acid spraying significantly increased stem dry and specific weights, leaf area, chlorophyll and grain yield in different wheat cultivars in both experimental years. Among these traits, the shoot dry weight had the highest response to gibberellic acid spraying. There was also a significant positive correlation between stem dry and stem specific weights and remobilization in different cultivars under gibberellic acid spraying condition. Shabrang and Dez cultivars had the highest storage related traits (stem dry and specific weights) under gibberellic acid spraying condition which resulted in higher grain yield. These cultivars had the highest grain yield due to higher stem reserves remobilization capacity. In this study, exogenous application of gibberellic acid has generally strengthened the stem storage capacity, source strength and yield in different wheat cultivars.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
گندم(Triticum aestivum L.) ، مهمترین محصول غذایی جهان از نظر سطح زیرکشت، ارزش تجاری و تغذیه انسانی است و در مقایسه با سایر محصولات، بیشترین نقش را در تأمین امنیت غذایی جهان داراست .(Reynolds et al., 2012) این گیاه در محدوده وسیعی از شرایط اقلیمی و مناطق جغرافیایی تولید میشود و بهدلیل تطابق زیاد با شرایط آبوهوایی مختلف، دامنه پراکندگی آن بیش از هر گیاه دیگری است .(Emam, 2011) با این وجود، تولید گندم در بسیاری از مناطق دنیا، بهدلیل شرایط نامطلوب محیطی، پایینتر از میزان متوسط تولید جهانی میباشد (El-maghreby et al., 2005).
کشور ایران دارای آب و هوایی مدیترانه ای با متوسط نزولات جوی 250 میلیمتر در سال (حدود یک سوم متوسط جهانی)، جزو مناطق خشک و نیمه خشک دنیا به شمار میرود. علاوه بر این، ایران کشوری مستعد خشکسالی است که تنش خشکی و گرمای آخر فصل، از ویژگیهای بارز این مناطق است و وقوع آن در این مرحله از طریق کاهش رشد برگها
(Galle et al., 2010) ، غلظت کلروفیل، غلظت پروتئینهای محلول برگها (Rodriguez et al., 2003)، هدایت روزنه ای و در نهایت سرعت فتوسنتز(Yang & zhang, 2006) و تسریع پیری برگها(Martinez et al., 2003) ، میزان تولید، زیستتوده و عملکرد دانه را تحت تأثیر قرار میدهد که همه این عوامل بهنوبهخود، سبب کاهش عملکرد گندم در کشور خواهد شد.
یکی از عوامل مهم تأثیرگذار در عملکرد اقتصادی بسیاری از گیاهان زراعی از جمله گندم، توانایی اندامهای سبز گیاه در میزان تولید و صادرات مواد فتوسنتزی (قدرت منبع) به طرف دانههای در حال پرشدن (مخزن) می باشد. در غلات از جمله گندم در طی دورهای از رشد، مخصوصاً دوره پیش از گلدهی و حدود دو تا سه هفته پس از آن (قبل از آغاز رشد خطی دانه) که شرایط برای فتوسنتز مساعدتر است، تولید مواد پرورده بیش از نیاز گیاه است؛ در این حالت، مواد فتوسنتزی مازاد به صورت کربوهیدرات های محلول در آب ((WSC و غیرساختمانی در ساقه و غلاف برگ ها انباشته میشوند که عمدتاً به شکل ساکارز، هگزوزها و الیگوساکارید فروکتوز (فروکتانها ) هستند؛ این ذخایر در مراحل بعدی رشد به دانهها انتقال مییابند; Schauer & Fernie, 2006) (Ahmadi & Siosemarde, 2004. بنابراین ظرفیت ساقه برای ذخیرهسازی این کربوهیدراتهای مازاد، یک ویژگی ژنتیکی و کاربردی مهم است که میزان انتقال مجدد کربوهیدراتهای محلول از ساقه به دانه را تحتتأثیر قرار خواهد داد
(Pask & Pietragalla, 2012). این ویژگی، در میزان مشارکت منابع کربوهیدراتی ذخیرهای جهت شکلگیری عملکرد دانه بسیار مهم و در ارقام مختلف متفاوت است .(Ehdaie et al., 2006)
یکی از راهکارهای بهبود ظرفیت ذخیرهسازی، افزایش قدرت منبع است که به نوبه خود، متشکل از دو جزء فعالیت و اندازه منبع است که هر دو جزء نیز متأثر از عوامل بیرونی و درونی میباشند. از جمله عوامل درونی مؤثر بر قدرت منبع، هورمونها میباشند و از جمله این هورمونها ، جیبرلینها هستند. جیبرلینها (Gas) تنظیم کنندههای رشد گیاهی هستند که در فرایند رشد و نمو گیاه مؤثرند و جوانهزنی بذر، توسعه برگها، طویل شدن ساقه و گلدهی را کنترل میکنند (Magome et al., 2004)، سبب تحریک پاسخ های فیزیولوژیکی در گیاهان میشوند و متابولیسم منبع– مخزن را از طریق تأثیر آن روی فتوسنتز و شکلگیری مخزن تغییر میدهند (Igbal et al., 2011). جیبرلیکاسید با تأثیر بر ظرفیت فتوسنتزی گیاهان و افزایش پتانسیل عرضه مواد فتوسنتزی به دانه، سبب بهبود رشد دانه میشود(Ashraf et al., 2000) . افزایش فعالیت آنزیمهای فتوسنتزی در نتیجه کاربرد جیبرلیکاسید نیز گزارش شدهاست
.(Brian et al., 2006) در تحقیقات دیگری نشان داده شد که جیبرلینها از طریق اثر مثبت روی فعالیت آنزیم فروکتوز یک و شش بیس فسفاتاز و سوکروز فسفات سینتاز، سنتز ساکارز را درون برگ تحریک میکنند و بارگیری آبکش را زیادتر میکنند
.(Khan et al., 2007) علاوه بر این، جیبرلیک اسید با افزایش سطح برگ (اندازه منبع) در گیاهان، سبب افزایش قدرت منبع میشود. جلوگیری از بازدارندگی نوری و بهبود راندمان جذب عناصر غذایی نیز در اثر کاربرد جیبرلیک اسید در گیاهان گزارش شده است که بیانگر نقش مثبت جیبرلیکاسید بر افزایش قدرت منبع و در نتیجه افزایش توان ذخیرهسازی گیاه میباشد .(Brian et al., 2006)
در تحقیقات دیگری نشان داده شدهاست که جیبرلیکاسید روی مورفولوژی گیاه تأثیر میگذارد (Chauhan, 2010) و سبب افزایش وزن خشک و شاخص سطح برگ در گیاه خردل
(Khan et al., 2007) و افزایش میزان فتوسنتز در برگهای گندم(Ashraf et al., 2011) میشود. همچنین .Shaddad et al (2013) نشان دادند که کاربرد خارجی ppm 100 جیبرلیک اسید، سبب بهبود خصوصیات رشدی، رنگیزههای فتوسنتزی و عملکرد پروتئین در دو رقم گندم تحت تنش شوری شد.
با توجه به اهمیت کشت گندم در ایران و با در نظر گرفتن اقلیم کشور و تنش خشکی آخر فصل که از ویژگیهای این اقلیم است، ارقامی مناسبترند که قبل از گردهافشانی، رشد رویشی و ظرفیت فتوسنتزی مطلوبی دارند و مقدار بیشتری کربوهیدرات در ساقههای خود ذخیره میکنند و طی انتقال مجدد، به دانه انتقال میدهند تا عملکرد دانه با ثباتتری در این شرایط تولید نمایند. به همین منظور، این آزمایش با هدف تعیین مکانیزمهای مرتبط با ذخیره –سازی ساقه ارقام گندم انجام شد.
مواد و روشها
این آزمایش در دو سال زراعی 95- 1394 و
96- 1395 در مزرعه آزمایشی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران واقع در کرج (طول جغرافیایی50 درجه شرقی و عرض جغرافیایی 35 درجه و 49 دقیقه شمالی و ارتفاع 1312 متر از سطح دریا) انجام شد. میانگین سی ساله بارندگی این منطقه، حدود 260 میلیمتر است و خاک محل آزمایش، دارای بافت لومی ـ رسی بود. برخی اطلاعات اقلیمی دو سال زراعی در جدول 1 نشان داده شده است.
آزمایش بهصورت کرتهای یکبار خردشده و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در شرایط آبیاری متداول (معادل 70 میلیمتر تبخیر تجمعی از تشتک کلاس A) به اجرا درآمد. تیمارهای آزمایشی شامل ارقام (22 رقم، از متحمل تا حساس به خشکی، متعلق به چهار اقلیم مختلف ایران و با حداکثر تنوع ژنتیکی) در کرتهای اصلی و محلولپاشی جیبرلیک اسید (GA3) (با شناسه پاب کم 522636، متعلق به شرکت مرک آلمان) در دو سطح (صفر و 100 میلی گرم در لیتر ( در کرتهای فرعی بودند.
زمین در نظر گرفته شده برای آزمایش، در سال قبل آیش بود. پس از انجام خاکورزی و مصرف کودهای پایه مورد نیاز، بذرها با قارچ کش کاربندازیم ضد عفونی شدند و عملیات کاشت با تراکم 400 بذر در مترمربع صورت گرفت. هر کرت فرعی شامل پنج خط چهار متری بود و بین هر دو کرت فرعی، نیم متر فاصله به صورت نکاشت در نظر گرفته شد. جهت جلوگیری از نشت آب از هر کرت اصلی به کرت اصلی مجاور، فاصله دو متر بین کرتهای اصلی و فاصله دو متر بین تکرارهای آزمایش در نظر گرفته شد و عملیات آبیاری به روش قطرهای انجامشد.
نحوه اعمال تیمار محلولپاشی جیبرلیکاسید به این صورت بود که در مرحله پیدایش گره دوم ساقه (مرحله 32 زادوکس)، محلول پاشی با غلظت
mg/L-1100در دو روز متوالی و در ساعت معین (عصر) بر روی 20 بوته علامتگذاری شده (روی برگهای بوتهها، بهنحویکه سطوح برگها کاملاً محلولپاشی شود) انجام شد. برای اندازهگیری صفات مورد مطالعه، به ترتیب زیر عملشد:
اندازهگیری صفا ت مرتبط با ذخیرهسازی ساقه
برای تعیین مقدار ذخیرهسازی ساقه به روش وزنی، در زمان گردهافشانی و در هر کرت فرعی 20 بوته حتی الامکان مشابه که در یک روز گردهافشانی نمودند، علامتگذاری شدند و به دو دسته 10 تایی تقسیم شدند. 10 بوته در مرحله حداکثری ذخایر ساقه (14 تا 17 روز بعد از گردهافشانی) به تفکیک ارقام، کفبر شدند و سپس برگها و غلاف برگ جدا شد و ساقههای اصلی جهت خشک کردن به آون (به مدت 48 ساعت در 80 درجه) منتقل شدند. سپس صفات مرتبط با ذخیرهسازی آسیمیلاتها در ساقه شامل وزن خشک، طول و وزن مخصوص ساقه (حاصل تقسیم وزن ساقه به طول ساقه) و انتقال مجدد تعیین شد. سپس در مرحله رسیدگی، 10 بوته باقیمانده در هر کرت فرعی به تفکیک ارقام کف بر شدند و انتقال مجدد ذخایر ساقه از تفاوت حداکثر وزن خشک ساقه 10 بوته اول که در 14-17 روز بعد از گرده افشانی برداشت شده بود، با وزن خشک ساقه 10 بوته دوم که در مرحله رسیدگی برداشت شدند، محاسبه شد.
برای اندازهگیری عملکرد در 10 بوته باقیمانده در هر کرت فرعی در مرحله رسیدگی، پس از برداشت و پس از تعیین وزن ساقه، دانهها جدا شدند و تعداد دانه و وزن دانه در سنبله به تفکیک ارقام اندازهگیری و عملکرد محاسبه شد.
Table 1. Climatic information of the experimental site during two cropping years (2015-2016 and 2016-2017)
|
Year |
October |
November |
December |
January |
February |
March |
April |
May |
June |
Average Evaporation (mm) |
2015-2016 |
7 |
2.4 |
1.01 |
0 |
0 |
3.4 |
4.1 |
8.1 |
12 |
2016-2017 |
6.1 |
3.9 |
0 |
0 |
0 |
0 |
3.4 |
7.5 |
11 |
|
Average Rainfall (mm) |
2015-2016 |
3.5 |
77.4 |
28.6 |
15.6 |
8.7 |
17.8 |
47.3 |
2 |
7.5 |
2016-2017 |
0 |
3.7 |
7.4 |
44 |
50.4 |
19.9 |
75.5 |
13 |
0 |
|
Average Air Temperature )C°( |
2015-2016 |
19.4 |
10.5 |
4.6 |
5.1 |
4.9 |
11.8 |
14 |
20.2 |
26.4 |
2016-2017 |
18.2 |
13.1 |
3.2 |
4.4 |
1.9 |
7.6 |
12 |
19.9 |
24.2 |
اندازه گیری صفات مرتبط با قدرت منبع
در این آزمایش، صفات مرتبط با قدرت منبع که شامل سطح برگ پرچم و برگ زیرین آن و نیز کلروفیل برگ پرچم و برگ زیرین آن بودند، اندازه گیری شد. بهمنظور اندازهگیری سطح برگ پرچم و زیرین در هر کرت فرعی، در مرحله حداکثر ذخایر ساقه (14-17 روز بعد از گردهافشانی)، همان 10 بوتهای که برای اندازهگیری وزن خشک ساقه انتخاب شدهبودند در نظر گرفته شدند و بعد از جداسازی برگها، مجموع سطح برگ پرچم و برگ پایین، با استفاده از دستگاه[1] LAM مدل (MK2; Delta-T Devices, Cambridge) اندازهگیری و ثبت شد
همچنین کلروفیل برگ پرچم با استفاده از دستگاه کلروفیلمتر (SPAD-502, Minolta, Japan) اندازهگیری شد. برای این منظور، در هر کرت فرعی در مرحله حداکثر ذخایر ساقه (14-17 روز بعد از گردهافشانی)، 10 بوته بهطور تصادفی انتخاب شدند و محتوای کلروفیل برگ پرچم و برگ زیرین آن در حداقل چهار نقطه متفاوت، با دستگاه کلروفیلمتر اندازهگیری شد و میانگین اعداد بهعنوان معیاری از کلروفیل برگ در نظر گرفته شد.
در نهایت دادهها توسط نرم افزار SAS 9.4 بهصورت تجزیه مرکب مورد تجزیه واریانس و مقایسه میانگین قرار گرفتند. ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ میانگینها ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺁﺯﻣﻮﻥ ﭼﻨﺪ ﺩﺍﻣﻨﻪﺍﻱ ﺩﺍﻧﻜﻦ و ﺩﺭ ﺳﻄﺢ یک درصد انجام شد.
نتایج و بحث
عملکرد دانه
نتایج تجزیه واریانس دادهها نشان داد که اثرات سهگانه جیبرلیکاسید در سال در رقم و اثرات متقابل جیبرلیک اسید در رقم و سال در رقم و همچنین اثرات ساده رقم و جیبرلیکاسید بر عملکرد دانه ارقام گندم در سطح یک درصد معنیدار شده (جدول 2). این نتایج بیانگر این است که اولاً واکنش ارقام از لحاظ عملکرد به جیبرلیکاسید متفاوت بود و ثانیاً این اثرات متقابل از سالی به سال دیگر تفاوت داشت. در بررسی اثرات سهگانه جیبرلیکاسید در سال در رقم در در سال اول، ارقام پیشتاز، پیشگام و مرودشت بیشترین پاسخ را به جیبرلیکاسید داشتند، درحالیکه ارقام دز و زاگرس، کمترین پاسخ را به جیبرلیکاسید در سال اول آزمایش داشتند (جدول 3)؛ اما در سال دوم نتایج متفاوت بود. در سال دوم، ارقام مرودشت، پیشگام و شیراز، بیشترین تغییرات عملکرد دانه را در پاسخ به جیبرلیکاسید داشتند، درحالیکه ارقام آذردو، شوش و آرتا، کمترین تغییرات عملکرد دانه را در واکنش به جیبرلیکاسید نشان دادند. در سال اول، ارقام پارسی، دز و شبرنگ، بیشترین و ارقام بم، آذردو و پیشتاز کمترین میزان عملکرد دانه را در شرایط محلولپاشی جیبرلیکاسید داشتند، اما در سال دوم، ارقام مرودشت، شبرنگ و پارسی، بیشترین عملکرد دانه را در شرایط محلولپاشی جیبرلیکاسید داشتند و در همین سال، ارقام آذردو، پیشتاز و زاگرس کمترین میزان عملکرد دانه را داشتند (جدول 3).
جدول 2- میانگین مربعات صفات مرتبط با ذخیرهسازی ساقه و قدرت منبع در گیاه گندم
Table 2. Mean square of traits related to stem reserves and source strength of wheat plant
Source of Variation(SOV) |
Degrees of freedom |
Seed Yield |
Remobilization |
Stem Dry Weight |
Stem Length |
Stem Special Weigth |
Leaf Area |
Leaf Chlorophyll |
Year |
1 |
1564.18ns |
0.0024 ns |
0.086ns |
1225.93ns |
0.00000154ns |
3199.09 ns |
61.82 ns |
Error(Year) |
4 |
257.92 ns |
0.190** |
0.060ns |
660.65* |
0.0000035ns |
836.19** |
11.43 ns |
Cultivar |
21 |
291364.96** |
0.243** |
0.45** |
942.34** |
0.000051** |
871.12** |
106.96** |
Year× Cultivar |
21 |
21028.45** |
0.070 ns |
0.069* |
155.10ns |
0.0000054ns |
11.18 ns |
24.17 ns |
Year(Error× Cultivar) |
84 |
1711.67ns |
0.037 ns |
0.029ns |
311.33ns |
0.0000035ns |
146.89 ns |
24.21** |
Gibberellic Acid |
1 |
262987.71** |
0.363** |
6.093** |
51914.94** |
0.000034ns |
11315.78** |
2490.12** |
Year×Gibberellic Acid |
1 |
567.88ns |
0.060 ns |
0.000071ns |
3536.87** |
0.00004** |
2163.76** |
200.73** |
Gibberellic Acid× Cultivar |
21 |
7812.70** |
0.104** |
0.094** |
338.26ns |
0.0000149** |
133.50 ns |
15.32 ns |
Year×Gibberellic Acid× Cultivar |
21 |
4734.32** |
0.055 ns |
0.032ns |
178.75ns |
0.0000051ns |
10.39 ns |
4.005 ns |
Error |
88 |
2001.4 |
0.048 |
0.037 |
251.49 |
0.0000046 |
146.61 |
14.48 |
CV(%) |
|
8.75 |
43.36 |
16.10 |
15.67 |
17.86 |
17.49 |
7.63 |
ns، *و **: بهترتیب غیر معنیدار و معنیدار در سطح احتمال پنج و یک درصد.
ns, * and **: non-significant and significant at 5% and 1% of probability levels, respectively.
با توجه به نتایج جدول 3 میتوان دریافت که میانگین عملکرد در سال زراعی دوم، بالاتر از سال اول بود، که این امر بیانگر تأثیرپذیری پتانسیل عملکرد ارقام از شرایط محیطی است، چراکه شرایط اقلیمی در دو سال آزمایش متفاوت بود. میانگین دمای هوا در سال دوم نسبت به سال اول در طول دوره رشد رویشی پایینتر بود و این امر سبب شد که طول مراحل فنولوژیکی و بهخصوص پنجهزنی ارقام بیشتر باشد که بهنوبهخود با افزایش تعداد پنجه بارور و سنبله در واحد سطح (نتایج نشان داده نشده)، سبب افزایش عملکرد در این سال نسبت به سال اول شد. در هر دو سال، ارقام پارسی و شبرنگ، بیشترین و رقم پیشتاز، کمترین عملکرد دانه را داشتند (جدول 3). همانطور که در جدول 3 مشخص شدهاست، دربیشتر ارقام، محلولپاشی جیبرلیکاسید، سبب افزایش معنی دار عملکرد دانه شد (ارقام پارسی، دز، زاگرس، مهرگان، هامون و دنا)، همانگونه که در مطالعه Yang et al. (2013) بر روی دو رقم گندم، کاربرد جیبرلیکاسید، سبب افزایش پنج درصدی عملکرد دانه شد. همچنین محققین دیگر گزارش کردند که کاربرد تیمار جیبرلیکاسید در گندم، منجر به افزایش عملکرد دانه تحت تنش شوری شد(Iqbal & Ashraf, 2010) . ارقامی که پاسخ مثبت به کاربرد جیبرلیک اسید دادند، احتمالاً بامحدودیت جیبرلیکاسید مواجه هستند یا به سطوح بالاتری از جیبرلیکاسید نسبت به بقیه ارقام پاسخ میدهند. همچنین جیبرلیکاسید با بهبود فتوسنتز سنبله از طریق افزایش سنتز آنزیم ساکارز فسفاتسنتاز میتواند سبب افزایش عملکرد شود (Yang et al., 2013)، اما برخی ارقام مانند شوش، شیراز، زارع، زاگرس، آذردو، شبرنگ و رسول، تأثیر پذیری مثبتی از محلولپاشی جیبرلیکاسید نداشتند (جدول 3). در همین راستا،
Ashraf et al. (2000) نیز در گزارش خود نشان دادند که اسپری کردن جیبرلیکاسید در غلظت 100 میلیگرم در لیتر بر روی برگهای گیاهچههای تحت تنش شوری گندم، تغییرات معنیداری در عملکرد دانه ایجاد نکردهاست. بیشترین همبستگی با عملکرد در صفات وزن خشک و وزن مخصوص ساقه و همچنین انتقال مجدد دیده شد (جدول 4) و همچنین از بین این صفات، وزن خشک ساقه، بیشترین میزان همبستگی با عملکرد را داشت، اما ممکن است این اصل در همة ارقام صادق نباشد و در برخی ارقام، به دلایلی مانند محدودیت مخزن، ارتباطی بین صفات فوق وجود نداشته باشد.
جدول 3- مقایسه میانگین اثر سهگانه جیبرلیکاسید در سال در رقم بر صفت عملکرد دانه (گرم در متر مربع) در گیاه گندم
Table 3. Mean Comparison of the interaction effects of Gibberellic acid× year ×cultivar on yield of wheat plant
Second Year |
|
First Year |
|
||||
Alteration |
Gibberellic acid |
Control |
|
Alteration |
Gibberellic acid |
Control |
Cultivar |
10 |
832.44 a-d |
757.56 d-g |
|
6 |
843.28 a-c |
792.66 b-e |
Parsi |
7 |
757.72 d-g |
705.44 f-h |
|
3 |
793.28 b-e |
768.7 c-f |
Dez |
6 |
859.47 ab |
809.11 a-e |
|
19 |
883.28 a |
737.62 e-g |
Shabrang |
17 |
627.83 j-k |
533.78 n-s |
|
6 |
649.95 j-i |
610.43 j-n |
Moghan3 |
8.0 |
621.22 j-m |
571.44 j-q |
|
7 |
627.6 j-k |
587.28 j-o |
Hamon |
27 |
746.78 e-g |
586.22 j-o |
|
18 |
676.71 g-i |
572.66 j-q |
Zare |
24 |
638 j-i |
512.56 o-u |
|
22 |
693.79 f-i |
565.33 j-q |
Chamran |
6 |
624.44 j-l |
589.89 j-o |
|
6 |
573.28 j-q |
537.68 l-s |
Arta |
17 |
527.71 n-t |
451.44 s-A |
|
11 |
573.34 j-q |
513 0-t |
Dena |
-28 |
415.11 w-E |
578.44 j-p |
|
9 |
496.62 p-v |
452.62 s-A |
Shosh |
21 |
459.22 s-z |
378.22 y-H |
|
11 |
491.98 p-v |
441.95 t-A |
Karim |
15 |
449.44 s-B |
391.56 x-H |
|
18 |
488.62 q-w |
413.57 w_E |
Baharan |
29 |
470.44 r-x |
363.33 A-I |
|
6 |
437.73 u-A |
412.8 x-E |
Akbari |
34 |
547.11 k-r |
408.22 w-F |
|
25 |
511.8 o-t |
407.41 w-F |
Pishgam |
18 |
430.36 u-C |
364 A-I |
|
9 |
439.62 t-B |
401 w-G |
Rasol |
37 |
877.83 a |
637.22 j-i |
|
23 |
485.59 q-w |
392.47 x-G |
Marvdasht |
16 |
370.87 z-I |
317.56 J-L |
|
11 |
426.28 w-D |
383.66 x-H |
Mehrgan |
30 |
347.67 C-K |
267.22 KL |
|
9 |
364.02 A-I |
331.84 E-L |
Shiraz |
16 |
323.11 F-L |
276.56 J-L |
|
5 |
338 D-L |
321.07 F-L |
Zagros |
24 |
319.5 F-L |
256.89 L |
|
30 |
393.51 x-G |
302.33 H-L |
Pishtaz |
-30 |
313.17 J-L |
450.75 s-A |
|
15 |
334.65 E-L |
289.55 I-L |
Azar 2 |
28 |
461.22 r-y |
360 B-I |
|
12 |
326.11 E-L |
289.23 I-L |
Bam |
میانگینهای دارای حروف مشابه در هر ستون، بر اساس آزمون چند دامنه ای دانکن و در سطح پنج درصد اختلاف معنی داری ندارند (حروف مخفف درج شده اند، بهعنوان مثال (n-q=nopq).
Means with the same letter in the same column are not significantly different at 5% level based on duncan multiple tests (The letters are abbreviated, for example, n-q=nopq)
جدول 4- همبستگی صفات مورد مطالعه در آزمایش
Table 4. Correlation among studied trait in the experiment
Variables |
Leave area |
Leaf chlorophyll |
Stem dry matter |
Stem length |
Special dry weight |
Remobilization |
Seed yield |
Leave area |
1 |
||||||
Chlorophyll |
0.578 |
1 |
|||||
Stem dry matter |
0.484 |
0.391 |
1 |
||||
Stem length |
0.481 |
0.478 |
0.489 |
1 |
|||
Special dry weight |
0.118 |
-0.005 |
0.630 |
-0.338 |
1 |
||
Remobilization |
0.266 |
0.168 |
0.767 |
0.120 |
0.706 |
1 |
|
Seed yield |
0.199 |
0.329 |
0.438 |
0.039 |
0.434 |
0.318 |
1 |
میانگینهایی که پررنگترهستند، در سطح احتمال پنج درصد معنیدار میباشند.
Bold means are significance at 5% of probability level.
انتقال مجدد
در این تحقیق، انتقال مجدد بر اساس تغییرات وزن خشک ساقه در دو مرحله گردهافشانی و رسیدگی محاسبه شد. نتایج تجزیه واریانس دادهها نشان داد که اثر متقابل جیبرلیکاسید در رقم و اثرات ساده جیبرلیکاسید و رقم برای انتقال مجدد در سطح یک درصد معنیدار بودند (جدول 2). ارقام از نظر صفت انتقال مجدد، پاسخهای متفاوتی به محلولپاشی جیبرلیک اسید نشان دادند. ارقام چمران و مرودشت، بیشترین تأثیرپذیری را از محلولپاشی جیبرلیکاسید داشتند و در مقابل، ارقام پیشتاز و مغان سه، کمترین تأثیرپذیری را داشتند (جدول 5). بهطورکلی در ارقام چمران، مرودشت، پارسی، اکبری، هامون و آرتا، محلولپاشی جیبرلیکاسید سبب افزایش انتقال مجدد شد. این احتمال وجود دارد که این ارقام با محدودیت منبع مواجه بودند، اما انتقال مجدد ارقامی مانند دز، دنا، مغان سه، پیشتاز و بم، تأثیرپذیری مثبتی از جیبرلیکاسید نداشت که میتواند به دلیل احتمالی وجود تنوع ژنتیکی از نظر توان ذخیرهسازی یا به عبارت دیگر تسهیم متفاوت ساکارز در فرایندهای فیزیولوژیکی (کربوهیدراتهای ساختاری و غیر ساختاری) و تفاوت قدرت منبع و مخزن ( از لحاظ اندازه و فعالیت آن) و محدودیت آن در ارقام مختلف گندم باشد.
با توجه به نتایج جدول همبستگی، بین انتقال مجدد و وزن خشک ساقه و وزن مخصوص ساقه، همبستگی مثبت و معنیداری در سطح یک درصد وجود داشت (جدول 4). چنین رابطه ای توسط Ehdaie et al. (2006) و Blum (1998) نیز گزارش شدهاست. گرچه به دلیل وجود ارتباط تنگاتنگ بین قدرت منبع و قدرت مخزن و شرایط محیطی نمیتوان بهطور قطعی گفت که ارقام دارای ذخیرهسازی بالا، انتقال مجدد بالایی نیز داشتهباشند، اما در بررسی رابطه بین انتقال مجدد و عملکرد، محققان دیگر نیز گزارش نمودهاند که رابطة مشخص و سادهای بین عملکرد با انتقال مجدد وجود ندارد et al., 2009) (Dreccer. در این تحقیق نیز ارقام شوش و آذر دو، با وجود داشتن انتقال مجدد بالا، عملکرد دانه بالایی نداشتند، در حالیکه ارقام پیشتاز و چمران هم از نظر عملکرددانه و هم از نظر انتقال مجدد، ارقام برتری بودند (جداول 3 و 5). این نتایج نشان میدهد که اصلاح برای انتقال مجدد، کار آسانی نیست و کلیه صفات فیزیولوژیکی و زراعی بایستی مورد توجه قرار گیرند.
جدول 5- مقایسه میانگین اثر متقابل جیبرلیکاسید در رقم برای انتقال مجدد ذخایر ساقه در شرایط شاهد و محلولپاشی جیبرلیکاسید
Table 5. Mean comparison of the interaction effect of Gibberellic acid×Cultivar on remobilization of stem storage in normal and of gibberelic acid spraying conditions
Alteration (Percentage) |
Gibberellic acid |
Control |
Cultivar |
-10 |
0.826a-c |
0.913a |
Dez |
16 |
0.757a-e |
0.650 a-i |
Rasol |
13 |
0.727a-g |
0.643a-j |
Shabrang |
-16 |
0.483e-m |
0.576b-l |
Dena |
-40 |
0.337j-n |
0.565b-l |
Moghan3 |
24 |
0.686a-h |
0.555b-l |
Pishgam |
14 |
0.624a-k |
0.545b-m |
Karim |
-45 |
0.277l-n |
0.508d-m |
Pishtaz |
1 |
0.487e-n |
0.483e-m |
Shiraz |
77 |
0.830ab |
0.470e-n |
Akbari |
-6 |
0.438g-n |
0.466e-n |
Baharan |
-31 |
0.307l-n |
0.443f-n |
Mehregan |
10 |
0.487e-n |
0.442f-n |
Azar2 |
91 |
0.806a-d |
0.422h-m |
Parsi |
33 |
0.517d-m |
0.390h-n |
Arta |
3 |
0.393h-n |
0.380i-n |
Zare |
55 |
0.587b-l |
0.378h-n |
Hamon |
5 |
0.372h-n |
0.354i-n |
Zagros |
44 |
0.490g-n |
0.341i-m |
Shosh |
137 |
0.752a-f |
0.317k-n |
Marvdasht |
-16 |
0.232nm |
0.277l-n |
Bam |
173 |
0.527c-m |
0.193n |
Chamran |
میانگین های دارای حروف مشابه در هر ستون، بر اساس آزمون چند دامنه ای دانکن و در سطح پنج درصد، اختلاف معنی داری ندارند. (حروف مخفف درج شده اند، بهعنوان مثال (n-q=nopq).
Means with the same letter in the column are not significantly different at 5% of probability level, based on duncan multiple tests (The letters are abbreviated, for example, n-q=nopq)
طول ساقه
طول ساقه، از معیارهایی است که به سهولت اندازه گیری میشود و میتواند بیانگر ظرفیت ذخیرهسازی در گیاهان باشد(Blum, 1998) ؛ به همین دلیل، طول ساقه در شرایط اعمال تیمار و شاهد، اندازهگیری شد. نتایج تجزیة واریانس دادهها نشان داد که اثرات متقابل سال در جیبرلیکاسید و اثر ساده رقم برای طول ساقه، در سطح یک درصد معنیدار بوده است (جدول 2). طبق نتایج تجزیه واریانس، صفت طول کل ساقه، تحت تأثیر رقم قرار گرفت (جدول 2). ارقام آذر دو، دنا و اکبری، بهترتیب با 60/123 ، 02/114 و 34/110 سانتیمتر، دارای بالاترین و ارقام هامون، آرتا و کریم، بهترتیب با 08/85، 42/90 و 84/92 سانتیمتر، دارای کمترین طول ساقه بودند (جدول 6). در بررسی اثر متقابل سال در جیبرلیکاسید، نتایج نشان داد که اگرچه اثر متقابل معنیدار شد، ولی در هر دو سال آزمایش محلولپاشی جیبرلیک اسید سبب افزایش طول ساقه شد، اما این افزایش در سال دوم بهدلایل شرایط اقلیمی (طولانی بودن دوره رشدی و فاصله زمانی بیشتر بین زمان اعمال تیمار و زمان نمونه برداری نسبت به سال اول) بیشتر بوده است (شکل 1). بهطورکلی طول ساقه ارقام آذر دو و هامون در هر دو سال، بهترتیب بیشترین و کمترین اثرپذیری را از محلولپاشی جیبرلیکاسید نشان دادند.
توانایی ساقه برای ذخیرهسازی مواد پرورده، بستگی به طول و چگالی وزنی ساقه دارد. با افزایش طول و چگالی وزنی بخشهای مختلف ساقه، میزان ذخایر آنها نیز افزایش مییابد .(Zhang et al., 2014) Ashraf et al. (2000) نیز در تحقیقات خود گزارش نمودند که کاربرد جیبرلیکاسید در گیاه گندم، سبب افزایش میزان فتوسنتز در مرحله رشد رویشی گیاه شده است (هم در شرایط اعمال تنش شوری و هم بدون تنش)، که این افزایش فعالیت فتوسنتزی از طریق افزایش وزن خشک ساقه و ارتفاع گیاه در مرحله رشد رویشی اتفاق افتاد
(Magome et al., 2004) . با توجه به دادههای جدول همبستگی، بین طول ساقه با عملکرد و انتقال مجدد، همبستگی مثبت و معنی داری مشاهده نشد (جدول 4). Shearman et al (2005) نیز در گزارشی اشاره کردند که در گندمهای جدید پاکوتاه انگلستان، مقدار ذخیرهسازی و انتقال مجدد، بیشتر ازگندمهای پابلند قدیمی بود، که با نتایج این تحقیق مطابقت داشت.
شکل 1- اثر متقابل سال در محلولپاشی جیبرلیکاسید بر طول ساقه ارقام گندم
Figure 1. Interaction effect of year× gibberelic acid on wheat cultivar stem lengths.
وزن خشک ساقه
بهطورکلی، وزن خشک ساقه از مناسبترین معیارهای ذخیرهسازی در ارقام مختلف و بیانگر کربن ذخیره شده در این بخش از اندام رویشی گیاه است که بالقوه میتواند بر اساس نیاز مخزن، طی انتقال مجدد در پرکردن دانه مؤثر باشد. نتایج تجزیه واریانس دادهها نشان داد که اثرات متقابل جیبرلیکاسید در رقم و رقم در سال و همچنین اثرات ساده جیبرلیک اسید و رقم در سطح یک درصد معنیدار بوده است (جدول 2). در بررسی اثر متقابل رقم در جیبرلیکاسید، نتایج نشان داد که بیشترین میزان وزن خشک ساقه در شرایط محلولپاشی جیبرلیکاسید در ارقام شبرنگ، اکبری، رسول، دز و کمترین آن در ارقام پیشتاز، بم، شیراز و زاگرس بود. بهطورکلی ارقام شبرنگ، رسول و دز، بیشترین وزن خشک ساقه را در هر دو شرایط (شاهد و محلولپاشی جیبرلیکاسید) داشتند که بیانگر پتانسیل بالای ذخیرهسازی این ارقام بود و همچنین ارقام شیراز و پیشتاز، کمترین وزن خشک ساقه را دارا بودند (جدول 7). همانطور که در جدول 7 آمده است، محلولپاشی جیبرلیکاسید، سبب افزایش وزن خشک ساقه در ارقام مختلف شد که این افزایش بسته به نوع رقم متفاوت بود. تحقیقات دیگر نیز نشان دادهاند که کاربرد جیبرلیکاسید، سبب افزایش وزن خشک و شاخص سطح برگ در گیاه خردل شده است (Khan et al., 1998).
همچنین در مطالعهای دیگر گزارش شد که کاربرد جیبرلیکاسید، سبب افزایش معنیدار وزن خشک برگ و ساقه و ارتفاع گیاه در گندم شدهاست
(Ashraf et al., 2000) که با نتایج بدست آمده در این تحقیق مطابقت داشت. طبق نتایج مقایسه میانگین (جدول 7)، ارقام چمران، بهاران، مرودشت و پارسی، بیشترین تأثیرپذیری را از محلولپاشی جیبرلیکاسید (افزایش وزن خشک ساقه) و ارقام پیشتاز، بم و دز، کمترین تأثیرپذیری را داشتند. با توجه به اینکه تجمع مواد فتوسنتزی و پتانسیل ذخیرهسازی در ساقه، وابستگی زیادی به شرایط رشدی گیاه دارد، در شرایط مطلوب رشدی (از نظر دما، رطوبت و مواد معدنی)، مقدار فتوسنتز گیاه بالا است و بخشی از آن ذخیره میشود. Joudi (2009) اظهار داشت که شرایط رشدی گیاه قبل از گرده افشانی، بر تجمع ذخایر میانگره ها و ظرفیت ذخیرهسازی ساقه مؤثر است. در این تحقیق نیز زمان اعمال تیمار محلولپاشی جیبرلیکاسید در مرحلهی ظهور گره دوم ساقه بود که تأثیر مثبتی بر افزایش وزن خشک ساقه در ارقام مختلف داشت.
اما در بررسی اثرات متقابل رقم در سال، ارقام دز، رسول، شبرنگ و اکبری در سال اول بیشترین و ارقام بم، شیراز، چمران و زاگرس، کمترین میزان وزن خشک را داشتند. اما در سال دوم، واکنش ارقام متفاوت بود؛ ارقامی مانند مرودشت، مهرگان و پیشتاز در سال اول، وزن خشک بیشتری نسبت به سال دوم
جدول 6- مقایسه میانگین اثر رقم بر طول ساقه گیاه گندم
Table 6. mean comparison of cultivar effect on stem length of wheat plant
Rating |
Means |
Cultivars |
1 |
123.60 a |
Azar2 |
2 |
114.02ab |
Dena |
3 |
110.34a-c |
Akbari |
4 |
109.66a-c |
Zare |
5 |
108.28a-c |
Shosh |
6 |
106.29b-d |
Rasol |
7 |
105.65b-d |
Mehregan |
8 |
103.01b-d |
Pishtaz |
9 |
102.65b-d |
Zagros |
10 |
102.4b-d |
Dez |
11 |
101.55b-e |
Bam |
12 |
100.90b-e |
Marvdasht |
13 |
99.86 b-e |
Shabrang |
14 |
99.52b-e |
Moghan3 |
15 |
94.71c-e |
Chamran |
16 |
94.00c-e |
Shiraz |
17 |
93.82d-e |
Parsi |
18 |
93.36d-e |
Pishgam |
19 |
93.17c-e |
Baharan |
20 |
92.84c-e |
Karim |
21 |
90.42d-e |
Arta |
22 |
85.08e |
Hamon |
میانگین های دارای حروف مشابه در هر ستون، بر اساس آزمون چند دامنه ای دانکن و در سطح پنج درصد، اختلاف معنی داری ندارند. (حروف مخفف درج شده اند، بهعنوان مثال (n-q=nopq).
Means with the same letter in the column are not significantly different at 5% of probability level, based on duncan multiple tests (The letters are abbreviated, for example, n-q=nopq)
جدول 7- مقایسه میانگین اثر متقابل رقم در جیبرلیکاسید بر صفت وزن خشک ساقه (گرم) در گیاه گندم
Table 7. Mean comparison of the interaction effect of cultivar×gibberellic acid on stem dry weigth of wheat plant
Alteration (%) |
Gibberellic acid |
Control |
Cultivar |
14 |
1.67ab |
1.47b-e |
Dez |
21 |
1.67ab |
1.38c-f |
Rasol |
15 |
1.40c-f |
1.22e-k |
Dena |
50 |
1.78f-a |
1.19f-m |
Shabrang |
52 |
1.76a |
1.16f-m |
Akbari |
10 |
1.27e-j |
1.15j-k |
Moghan3 |
22 |
1.34d-g |
1.1j-k |
Pishgam |
18 |
1.29d-h |
1.094h-k |
Karim |
33 |
1.40c-f |
1.058h-o |
Hamon |
26 |
1.32 d-h |
1.05h-o |
Arta |
16 |
1.19f-m |
1.03j-k |
Mehregan |
28 |
1.31d-h |
1.02j-o |
Azar2 |
25 |
1.26e-j |
1.015j-n |
Zare |
65 |
1.58a-c |
0.96l-o |
Parsi |
22 |
1.15f-m |
0.94m-o |
Zagros |
32 |
1.23e-k |
0.93m-o |
Shosh |
67 |
1.55a-d |
0.93m-o |
Marvdasht |
8 |
0.99l-o |
0.92m-o |
Bam |
36 |
0.25e-k |
0.92m-o |
Baharan |
1 |
0.86n-p |
0.85n-p |
Pishtaz |
34 |
1.1j-n |
0.82op |
Shiraz |
77 |
0.15f-m |
0.65p |
Chamran |
میانگین های دارای حروف مشابه در هر ستون، بر اساس آزمون چند دامنه ای دانکن و در سطح پنج درصد، اختلاف معنی داری ندارند. (حروف مخفف درج شده اند، بهعنوان مثال (n-q=nopq).
Means with the same letter in the column are not significantly different at 5% of probability level, based on duncan multiple tests (The letters are abbreviated, for example, n-q=nopq).
داشتند و ارقام پیشگام، کریم، آذردو و زارع، در سال دوم وزن خشک ساقه بالاتری داشتند (جدول 8). همچنین در تحقیقات دیگری نیز مشخص شد که با کاربرد خارجی جیبرلیکاسید در مرحله گرده افشانی، محتوی درونی این هورمون نیز افزایش یافت و رابطه مثبتی بین افزایش وزن خشک ساقه با محتوی جیبرلیک اسید درونی گیاه گندم مشاهده شد، بهطوریکه میزان این هورمون تا 14 روز پس از گرده افشانی (حداکثر وزن خشک ساقه) افزایش داشت و پس از آن کاهش یافت ) (Yang et al., 2013. در این تحقیق نیز زمان نمونه برداری برای صفات مختلف، 14-17 روز بعد از گرده افشانی بود و درنهایت محلولپاشی جیبرلیکاسید، سبب افزایش وزن خشک ساقه در ارقام مختلف شد که با نتایج محققین دیگر مطابقت داشت.
کاربرد جیبرلیکاسید، سبب تحریک فعالیت آنزیم روبیسکو (ریبولوز یک و پنج بیس فسفات کربوکسیلاز) (تحریک سنتز پروتئین روبیسکو در مرحله ترجمه) و افزایش فتوسنتز در گیاهان میشود(Yuan & xu, 2001; Ashraf et al., 2002) . همچنین جیبرلیکاسید، یکی از سیگنالهای مهم در تنظیم فعالیت ساکارز فسفات سینتاز(SPS) است که نقش ضروری در تنظیم و شکلگیری ساکارز فتوسنتزی دارد و از طریق اثر مثبت روی فروکتوز یک و شش بیس فسفات و ساکارز فسفاتاز سینتاز، سنتز ساکارز درون برگ را تحریک و بارگیری آوند آبکش را زیاد میکنند
(Khan et al., 2007; Igbal et al., 2011).
کاربرد جیبرلیکاسید در این تحقیق، سبب افزایش وزن خشک ساقه و توان ذخیرهسازی شد. با توجه به منابع گفته شده، کاربرد جیبرلیکاسید، سبب افزایش فعالیت آنزیم ساکارز فسفات سینتاز (SPS) میشود و افزایش ساکارز فتوسنتزی را به دنبال خواهد داشت. ساکارز بسته به شرایط، وارد مسیرهای مختلفی از جمله سلولهای مخزن، ورود به واکوئل و سنتز فروکتان (Chalmers et al., 2005) و سنتز پلی ساکاریدهای دیواره سلولی از جمله سلولز و همیسلولز (Xue et al., 2008) می شود. سنتز فروکتانها در گیاهان نیز با ساکارز تنظیم میشود و مشاهدات مختلفی نشان دادهاند که کاربرد خارجی ساکارز، سبب افزایش بیان ژنهای درگیر در سنتز فروکتانها (فروکتوزیل ترانسفرازها در ساقه و برگهای تحریکشده با ساکارز) میشود که افزایش تولید ساکارز، پیشماده لازم برای فعالیت فروکتوزیل ترانسفرازها را فراهم خواهد آورد. مشاهدات نشان داده است که بین غلظت کربوهیدراتهای محلول ساقه و فعالیت فروکتوزیل ترانسفرازها، ارتباط مستقیمی وجود دارد و میزان وزن خشک ساقه به تنهایی و بدون در نظر گرفتن نسبت کربوهیدراتهای محلول نمیتواند بیانگر این رابطه باشد
(Xue et al., 2008; Valluru et al., 2011).
با توجه به جدول همبستگی، بین وزن خشک ساقه و انتقال مجدد و عملکرد ارقام، همبستگی مثبت و معنیداری وجود داشته است (جدول 4). با این حال، بالا بودن وزن خشک ساقهها، الزاماً به معنی بالا بودن توان ذخیرهسازی در آنها نیست، زیرا این احتمال وجود دارد که بالا بودن وزن خشک، ناشی از وفور کربوهیدراتهای ساختاری غیر قابل انتقال (همانند سلولز و همیسلولز) در ساختار ساقه باشد
(Xue et al., 2008).
جدول 8- مقایسه میانگین اثر متقابل رقم در سال بر صفت وزن خشک ساقه (گرم) در گیاه گندم
Table 8- Mean comparison of the interaction effect of cultivar×year on stem dry weight of wheat plant
Second year |
|
First year |
|
||
Rating |
cultivar*year |
|
Rating |
cultivar*year |
Cultivar |
1 |
1.65a |
|
1 |
1.49a-d |
Dez |
2 |
1.59ab |
|
2 |
1.46a-e |
Rasol |
3 |
1.53a-c |
|
3 |
1.43a-f |
Shabrang |
4 |
1.53a-c |
|
4 |
1.39b-g |
Akbari |
14 |
1.17g-k |
|
5 |
1.31c-h |
Marvdasht |
5 |
1.31c-h |
|
6 |
1.30c-h |
Dena |
6 |
1.31c-h |
|
7 |
1.23e-i |
Parsi |
10 |
1.23 e-i |
|
8 |
1.22 e-i |
Hamon |
8 |
1.26e-i |
|
9 |
1.16g-k |
Moghan3 |
7 |
1.28d-h |
|
10 |
1.15g-k |
pishgam |
11 |
1.23e-i |
|
11 |
1.15g-k |
Arta |
9 |
1.24e-f |
|
12 |
1.14h-k |
Karim |
18 |
1.08h-k |
|
13 |
1.13h-k |
Mehregan |
22 |
0.59m |
|
14 |
1.13h-k |
Pishtaz |
12 |
1.21f-j |
|
15 |
1.12 h-k |
Azar 2 |
13 |
1.17g-k |
|
16 |
1.1h-k |
Zare |
17 |
1.09h-k |
|
17 |
1.07h-k |
shosh |
15 |
1.15 g-k |
|
18 |
1.02 i-k |
baharan |
16 |
1.13h-k |
|
19 |
0.96lk |
Zagros |
21 |
0.84l |
|
20 |
0.95lk |
Chamran |
20 |
0.97 jk |
|
21 |
0.94lk |
Shiraz |
19 |
0.98jk |
|
22 |
0.93lk |
bam |
میانگین های دارای حروف مشابه در هر ستون، بر اساس آزمون چند دامنه ای دانکن و در سطح پنج درصد، اختلاف معنی داری ندارند. (حروف مخفف درج شده اند، بهعنوان مثال (n-q=nopq).
Means with the same letter in the column are not significantly different at 5% of probability level, based on duncan multiple tests (The letters are abbreviated, for example, n-q=nopq).
وزن مخصوص ساقه
وزن مخصوص ساقه یا چگالی وزنی ساقه، از نسبت وزن خشک ساقه به واحد طول ساقه بهدست میآید که معیار دیگری از توانایی ذخیرهسازی ساقه محسوب میشود و بیانگر میزان ذخیرهسازی ساقه در واحد طولی است (Blum, 1998). نتایج تجزیة واریانس نشان داد که اثرات متقابل جیبرلیکاسید در رقم، سال در جیبرلیکاسید و اثر ساده رقم برای وزن مخصوص ساقه در سطح یک درصد معنیدار بود (جدول 2). در بررسی اثرات متقابل جیبرلیکاسید در رقم، نتایج نشان داد که تأثیر محلولپاشی جیبرلیکاسید بر وزن مخصوص ساقه در ارقام مختلف متفاوت بود؛ ارقام مرودشت، شبرنگ و اکبری بیشترین تأثیرپذیری و ارقام مغان سه، پیشتاز و مهرگان، کمترین تأثیرپذیری را از محلولپاشی جیبرلیکاسید برای این صفت داشتند (جدول 9). در این ارقام، وزن خشک ساقه نیز در اثر محلولپاشی جیبرلیک اسید افزایش معنیداری داشت و طول ساقه به این میزان تأثیرپذیری و افزایش نداشت. از آنجا که وزن مخصوص ساقه، نسبت وزن خشک ساقه به طول ساقه است، این ارقام بیشترین وزن مخصوص را به خود اختصاص دادند. اما در مورد ارقامی که کمترین وزن مخصوص رابه خود اختصاص دادند، شرایط برعکس بود؛ این ارقام، بیشترین تأثیرپذیری از محلولپاشی جیبرلیکاسید را بر طول ساقه داشتند و وزن خشک آنها، تأثیرپذیری قابل توجهی نداشته است. در همین راستا، محققینی اظهار داشتند کـه بـرای دسـتیابی بـه وزن مخصوص بالاتر، گـزینش ژنوتیپهایی با وزن ساقه بیشتر در مقایسه با ژنوتیپهایی با ساقه کوتاهتر، کارآمدتر است
(Ehdaie et al., 2006).
جدول 9– مقایسه میانگین اثر متقابل جیبرلیکاسید در رقم بر وزن مخصوص ساقه )گرم بر سانتیمتر) در ارقام گندم
Table 9. Mean Comparison of the interaction effect of gbberellic acid×cultivar on special dry weight of wheat cultivars
Alterations (Percentage) |
Gibberellic Acid |
Normal |
Cultivar |
-18 |
0.0141b-h |
0.0172 a |
Dez |
-31 |
0.0107i-l |
0.0154a-c |
Moghan3 |
-16 |
0.0125c-h |
0.0148a-e |
Pishgam |
-3 |
0.0143a-g |
0.0147a-e |
Rasol |
5 |
0.0151a-d |
0.0144a-g |
Hamon |
-11 |
0.0126d-h |
0.0142a-g |
Arta |
-10 |
0.0125c-h |
0.0139b-h |
Karim |
29 |
0.0168ab |
0.0130d-h |
Shabrang |
13 |
0.0142b-h |
0.0126d-h |
Parsi |
-7 |
0.0115f-l |
0.0123d-k |
Baharan |
-23 |
0.0094k-m |
0.0122d-k |
Mehregan |
-3 |
0.0114g-l |
0.0118e-k |
Dena |
22 |
0.0144a-g |
0.0118e-k |
Akbari |
-7 |
0.010i-m |
0.0108i-l |
Zare |
-5 |
0.0101i-m |
0.0106i-l |
Shiraz |
39 |
0.0145a-f |
0.0104i-l |
Marvdasht |
5 |
0.0105i-l |
0.01i-m |
Zagros |
-6 |
0.0093k-m |
0.0099i-k |
Bam |
-27 |
0.00719m |
0.0098j-m |
Pishtaz |
20 |
0.0112h-l |
0.0093k-m |
Shosh |
9 |
0.0099j-m |
0.0091lm |
Chamran |
11 |
0.01i-m |
0.009lm |
Azar2 |
میانگین های دارای حروف مشابه در هر ستون، بر اساس آزمون چند دامنه ای دانکن و در سطح پنج درصد، اختلاف معنی داری ندارند. (حروف مخفف درج شده اند، بهعنوان مثال (n-q=nopq).
Means with the same letter in the column are not significantly different at 5% of probability level, based on duncan multiple tests (The letters are abbreviated, for example, n-q=nopq).
در بررسی اثر متقابل سال در جیبرلیکاسید بر وزن مخصوص ساقه، واکنش ارقام در سالهای مختلف متفاوت بود. ارقام دز، شبرنگ و هامون، بهترتیب بیشترین وزن مخصوص ساقه را در سال اول و ارقام آذر دو، بم و شیراز، کمترین وزن مخصوص ساقه را در همین سال به خود اختصاص دادند. اما در بررسی این اثر متقابل در سال دوم، ارقام دز، شبرنگ و رسول بهترتیب بیشترین و ارقام پیشتاز، چمران و بم، کمترین وزن مخصوص ساقه در سال دوم را به خود اختصاص دادند. با اینکه این اثر متقابل معنیدار بود، رتبه ارقام در شرایط محلولپاشی جیبرلیکاسید تقریباً در هر دو سال برای این صفت مشابه بود. بهطورکلی، میزان تأثیر مثبت محلولپاشی جیبرلیکاسید بر این صفت در سال اول بیشتر از سال دوم بود (شکل 2). از آنجا که در سال دوم آزمایش، به دلیل طولانیتر بودن دوره رشد رویشی، افزایش در طول ساقه بیشتر از وزن خشک ساقه بود و از آنجا که وزن مخصوص، نسبت بین این دو صفت است، دستخوش کاهش نسبت به سال اول آزمایش شد. در بررسی همبستگی این صفت با انتقال مجدد، طول و وزن خشک ساقه، همبستگی مثبت و معنیداری بین وزن مخصوص ساقه و انتقال مجدد و وزن خشک ساقه در ارقام مشاهده شد. این همبستگی نشان میدهد که وزن مخصوص ساقه، ویژگی مهمی است که اصلاح در جهت بهبود آن میتواند سبب بهبود توان ذخیرهسازی شود، اما همبستگی مثبتی بین وزن مخصوص و طول ساقه وجود نداشت (جدول 4). همچنین
et al. Ehdaie (2006) بر این باورند که تأثیر افزایش وزن خشک ساقه بر بهبود وزن مخصوص آنها، بیشتر از تأثیر کاهش طول خواهد بود.
شکل 2– اثر متقابل سال در جیبرلیکاسید بر وزن مخصوص ساقه در ارقام گندم
Figure 2. Interaction effect of yeargibberelic acid on stem special weight of wheat cultivars
سطح برگ
از آنجا که سطح برگ، بهخصوص برگ پرچم و برگ زیرین آن (بهدلیل بیشترین نقش آن در فتوسنتز گندم)، یکی از فاکتورهای تعیین کننده قدرت منبع می باشد، در ذخیرهسازی ساقه میتواند نقش مهمی داشته باشد. به همین منظور، مجموع سطح برگ پرچم و برگ زیرین آن، اندازهگیری شد. نتایج تجزیه واریانس دادهها نشان داد که اثر متقابل سال در جیبرلیکاسید و اثرات ساده جیبرلیکاسید و رقم بر سطح برگ در سطح یک درصد معنیدار شد (جدول 2). بین ارقام مختلف از لحاظ سطح برگ، تنوع زیادی وجود داشت؛ بیشترین سطح برگ مربوط به ارقام پیشگام، دنا و اکبری بهترتیب به میزان 94/84، 58/80 و 22/80 سانتی مترمربع و کمترین میزان این صفت به ارقام مرودشت، زاگرس و مهرگان بهترتیب 91/50، 71/56 و 15/62 سانتیمترمربع تعلق داشت (جدول 10)، اما در بررسی اثر متقابل سال در جیبرلیکاسید بر سطح برگ ساقه، نتایج در دو سال آزمایش متفاوت بود.
بهطورکلی، محلولپاشی جیبرلیکاسید، سبب افزایش معنیداری در سطح برگ ارقام در هر دو سال آزمایشی شد. اما این افزایش در سال دوم بیشتر از سال اول آزمایش بود (شکل 3)، که باتوجه به طولانی شدن دوره رویشی در سال دوم بهدلیل شرایط آب وهوایی، این نتیجه منطقی بهنظرمیرسد، زیرا زمان بیشتری از اعمال تیمار تا تأثیرگذاری آن وجود داشت و گردهافشانی و بهنوبه آن، نمونه برداری گیاهان با تعویق بیشتری نسبت به سال اول انجام شد. بهطورکلی، محلولپاشی جیبرلیکاسید در هر دو سال آزمایشی، سبب افزایش سطح برگ در ارقام گندم شد که با نتایج محققین دیگر مطابقت داشت
.( Ashraf et al., 2000; Shaddad et al., 2013)
در بررسی همبستگی صفات، بین سطح برگ با طول ساقه، وزن خشک ساقه و کلروفیل برگ، همبستگی مثبت و معنیداری وجود داشت. اما بین سطح برگ و انتقال مجدد و عملکرد، همبستگی مثبت قابل توجهی مشاهده نشد (جدول 4) که با نتایج
Blake et al. (2007) مطابقت داشت.
کلروفیل برگ
در این تحقیق، کلروفیل برگ پرچم و برگ زیرین آن بهعنوان معیاری از فعالیت منبع، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تجزیه واریانس دادهها نشان داد که اثر متقابل سال در جیبرلیکاسید و اثر ساده رقم و جیبرلیکاسید برای این صفت در سطح یک درصد معنیدارشد (جدول 2).
جدول 10- مقایسه میانگین اثر ساده رقم بر صفت سطح برگ (سانتیمترمربع) در ارقام گندم
Table 10. Mean comparison of the cultivar simple effect on leaf area of wheat cultivar
Rateing |
Means |
Cultivar |
1 |
84.94 a |
Pishgam |
2 |
80.58ab |
Dena |
3 |
80.22ab |
Akbari |
4 |
79.25a-c |
Parsi |
5 |
76.1a-d |
Shabrang |
6 |
76.08 a-d |
Karim |
7 |
74.79a-e |
Hamon |
8 |
72.38b-f |
Azar2 |
9 |
72.3b-f |
Shiraz |
10 |
72.25 b-f |
Shosh |
11 |
68.33 c-f |
Bam |
12 |
68.08d-g |
Rasol |
13 |
67.99c-f |
Baharn |
14 |
65.02d-g |
Arta |
15 |
65.00d-g |
Moghan3 |
16 |
63.91e-g |
Chamran |
17 |
63.12 e-g |
Dez |
18 |
62.99fg |
Zare |
19 |
62.15fg |
Mehregan |
20 |
59.85gh |
Pishtaz |
21 |
56.71 gh |
Zagros |
22 |
50.91 h |
Marvdasht |
میانگین های دارای حروف مشابه در هر ستون، بر اساس آزمون چند دامنه ای دانکن و در سطح پنج درصد، اختلاف معنی داری ندارند. (حروف مخفف درج شده اند، بهعنوان مثال (n-q=nopq).
Means with the same letter in the column are not significantly different at 5% of probability level, based on duncan multiple tests (The letters are abbreviated, for example, n-q=nopq).
شکل 3- اثر متقابل سال در جیبرلیکاسید برسطح برگ در گیاه گندم
Figure 3. Interaction effect of year×gibberellic acid on leaf area of wheat plant
بین ارقام مختلف از لحاظ میزان کلروفیل برگ، تفاوت معنیداری وجود داشت. ارقام شبرنگ، شوش و پیشگام بیشترین میزان کلروفیل و ارقام آذر دو، بهاران و مرودشت، کمترین میزان کلروفیل برگ را دارا بودند )جدول 11). محققین دیگر نیز تنوع زیاد این صفت در ارقام مختلف گندم را گزارش نمودهاند (.(Esmaeilpour, 2007 محلولپاشی جیبرلیکاسید در هر دو سال، سبب افزایش میزان کلروفیل برگ شد و میزان اثرگذاری آن در سال دوم بیشتر از سال اول بود (شکل 4).
کاهش غلظت کلروفیلها و سایر رنگیزههای فتوسنتزی در شرایط مواجه گندم با تنشها از جمله شوری (Ashraf et al., 2000; Bahrani & Pourreza 2012; Turkilmaz et al., 2012; Shaddad et al., 2013) و خشکیAbbaspour et al., 2014; ) Hasanuzzaman et al., 2019) در تحقیقات مختلف گزارش شدهاست. همچنین، کاربرد خارجی جیبرلیکاسید، سبب بهبود تحمل تنش (شوری، خشکی و غیره) از طریق افزایش ظرفیت فتوسنتزی
(Ashraf et al., 2000; Igbal & Ashraf, 2013)، افزایش غلظت رنگیزههای فتوسنتزی (کلروفیل a وb و غیره) (Kaya et al., 2006; Shah, 2006; Abbaspour et al., 2012; Shadded et al., 2012; Turkilmaz, 2012; 2014 Salehi, 2014; firuzeh et al., 2018; Soltani et al., 2018) میشود. در بررسی منابع مختلف مشخص شد که کاهش محتوی کلروفیلها در شرایط مواجه با تنش در گیاهان میتواند ناشی از افزایش میزان فعالیت آنزیم کلروفیلاز و سنتز پرولین (Kaya et al., 2006) باشد و یا با کاهش سطح برگ در پاسخ به تنش و افزایش میزان اتیلن
(Khan et al., 2003) و آبسیزیک اسید مرتبط باشد. در شرایط مواجه با تنش، میزان اتلین و آبسیزیک اسید افزایش مییابد که بهنوبه خود، سبب تحریک آنزیم کلروفیلاز و در نهایت کاهش محتوی کلروفیل میشود(Dreikewicz, 1994) .
جدول 11- مقایسه میانگین اثر رقم برکلروفیل برگ (واحد اسپد) در گیاه گندم
Table 11. Mean comparison of the cultivar effect on leave chlorophyll of wheat plant
Rate |
Means |
Cultivar |
1 |
55.19 a |
Shabrang |
2 |
54.83 a |
Shosh |
3 |
54.35ab |
Pishgam |
4 |
52.7 a-c |
Hamon |
5 |
52.43a-d |
Dena |
6 |
51.48a-e |
Zare |
7 |
51.36 a-e |
Chamran |
8 |
51.1a-e |
Zagros |
9 |
50.9a-e |
Bam |
10 |
49.85b-e |
Karim |
11 |
49.46c-e |
Pishtaz |
12 |
49.22c-e |
Parsi |
13 |
49.09c-e |
Shiraz |
14 |
49.02c-e |
Dez |
15 |
48.48 c-f |
Moghan3 |
16 |
48.45 c-f |
Mehregan |
17 |
48.2c-e |
Akbari |
18 |
47.77d-f |
Rasol |
19 |
47.77d-f |
Arta |
20 |
46.87 ef |
Marvdasht |
21 |
44.15f |
Baharan |
22 |
44.12 f |
Azar2 |
میانگین های دارای حروف مشابه در هر ستون، بر اساس آزمون چند دامنه ای دانکن و در سطح پنج درصد، اختلاف معنی داری ندارند. (حروف مخفف درج شده اند، بهعنوان مثال (n-q=nopq).
Means with the same letter in the column are not significantly different at 5% of probability level, based on duncan multiple tests (The letters are abbreviated, for example, n-q=nopq).
شکل 4- مقایسه میانگین اثر متقابل سال در جیبرلیکاسید بر صفت کلروفیل ساقه (واحد اسپد) در ارقام گندم
Figure 4. Mean comparison of the interaction effect of year×gibberelic acid on stem chlorophyll of wheat cultivars
از دیگر دلایل کاهش کلروفیل در این شرایط میتوان به فعال شدن مسیر کاتابولیسم کلروفیل و یا عدم سنتز کلروفیل اشاره کرد
(Sairam & Sivastava, 2002). کاربرد خارجی جیبرلیکاسید در این شرایط، با تحریک مسیر بیوسنتزی کلروفیلها، سبب افزایش محتوی آن شده است (Firoze et al., 2018) و همچنین با تأخیر در پیری برگها، محتوی کلروفیلها را حفظ میکند .(Rosenvasser et al., 2006) اما اطلاعات کمی در خصوص مکانیزم به تأخیر انداختن تجزیه کلروفیلها توسط جیبرلیکاسید وجود دارد(Li et al., 2010) . برخی مشاهدات نشان میدهند که کاربرد خارجی جیبرلیکاسید، سبب افزایش این هورمون در درون گیاه شده است و روی آنزیمهایی که در تجزیه کلروفیل دخالت دارند، اثر بازدارندگی دارد
(Chlase, Mg-Dechelation, Pod)؛ به عبارت دیگر، جیبرلیکاسید با اثر تنظیم کنندگی منفی روی فعالیت آنزیمهای نامبرده، سبب بازدارندگی کاتابولیسم کلروفیل میشود(Li et al., 2010) . از طرف دیگر، کاربرد جیبرلیکاسید سبب کاهش بیوسنتز اتیلن و سبب تأخیر در پیری و تجزیه کلروفیلها میشود (Igbal et al., 2017).
بررسی همبستگی در صفات مورد مطالعه نشان داد که همبستگی مثبت و معنیداری بین کلروفیل سطح برگ و وزن خشک و طول ساقه و عملکرد وجود داشت، اما بین این صفت و انتقال مجدد، همبستگی معنیداری وجود نداشت ( جدول 4)، زیرا انتقال مجدد، تحت کنترل عوامل ژنتیکی، (نوع رقم)، سرعت پیر شدن برگها، میزان ذخایر ساقه و غیره میباشد .(Abdoli et al., 2019) همچنین همبستگی بین عملکرد دانه، وزن خشک ساقه و کلروفیل برگ نشان میدهد که صفت کلروفیل برگ، یکی از مهمترین فاکتورهای تعیین کننده سرعت فتوسنتز و تولید ماده خشک در ارقام میباشد.
نتیجه گیری کلی
در مجموع نتایج این تحقیق نشان داد که محلولپاشی جیبرلیکاسید، سبب تقویت صفات مرتبط با منبع (سطح برگ و کلروفیل برگ) و به تبع آن، بهبود ذخیرهسازی کربوهیدرات ها در ساقه شد. از بین صفات مورد بررسی، وزن خشک و وزن مخصوص ساقه، بیشترین همبستگی را با انتقال مجدد و همچنین عملکرد داشتند و وزن خشک ساقه، بیشترین تأثیرپذیری را از محلولپاشی جیبرلیکاسید داشت، بهطوریکه در هر دو سال آزمایش، محلولپاشی جیبرلیکاسید، سبب افزایش وزن خشک ساقه شد. محلولپاشی جیبرلیکاسید در برخی ارقام، سبب تقویت منبع و صفات مرتبط با آن (مانند شبرنگ و پارسی) و در برخی دیگر مانند شبرنگ، دز، پارسی و مرودشت، سبب تقویت توانایی ذخیرهسازی و صفات مرتبط با آن و در نهایت عملکرد محصول شد. در برخی ارقام مانند اکبری و رسول نیز سبب تقویت توانایی ذخیرهسازی ارقام شد، اما بدلیل نداشتن قابلیت انتقال مجدد، تأثیر بسزایی در عملکرد محصول نداشت. در مجموع رقم شبرنگ در شرایط محلول پاشی جیبرلیکاسید، بهعنوان رقم برتر در ارتباط با صفات وزن خشک و وزن مخصوص ساقه، انتقال مجدد، سطح برگ، کلروفیل برگ و عملکرد معرفی می شود که در کلیه صفات ذکر شده، رتبه بالایی به خود اختصاص داده بود.
REFERENCES
REFERENCES