نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 گروه زیست شناسی- دانشکده علوم- دانشگاه ارومیه
2 دانش آموخته گروه گیاهان دارویی، مرکز آموزش عالی شهید باکری میاندوآب، دانشگاه ارومیه
3 دانش آموخته گروه زراعت، دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس تهران.
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
In order to evaluate the effect of foliar application of iron chelate and nano- chelate on rapeseed oil profile (Brassica napus), a factorial experiment based on randomized complete block design with three replications and seven treatments was conducted in 2018. studied Factors included different concentrations of iron in the forms of chelate and nano- chelate at seven levels (distilled water (control), one, two and three grams per liter of iron chelate and one, two and three grams per liter of nano-iron chelate) and time of foliar application at two levels (vegetative and beginning of flowering stages). The results showed that oil percentage was affected by the application of iron fertilizer with different concentrations (iron chelate and nano- chelate) and its consumption time, except for the 1 g.L-1 iron chelate fertilizer, which the time of fertilizer application did not affect the percentage of rapeseed oil. Application of 1 g.L-1 iron chelate in the vegetative growth stage and also the beginning of flowering (delayed foliar spraying) were the superior treatment to increase the percentage of rapeseed oil, so that it increased 77% and 75% of the oil content compared to the control treatment, respectively. The highest amount of cis-9-oleic acid was observed with the application of 1 and 2 g.L-1 iron chelate in the vegetative stage (54.3% and 35.4% increase compared to the control). The superior treatments increasing the amount of linoleic acid were 2 and 1 g.L-1 iron chelate in the vegetative growth stage (11.62 and 12.55% increase compared to the control, respectively). Application of 2 g.L -1 nano-iron chelate in the vegetative growth stage and 3 g.L-1 nano-iron chelate in the beginning of flowering (with 5.3 and 4.5% increase compared with the control, respectively) produced the highest amount of palmitic acid. According to the results, to increase the unsaturated fatty acids such as oleic and linoleic acids, foliar application of iron fertilizer in the form of chelate in the vegetative stage is recommended.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
کلزا (Brassica napus L.) از اعضای خانواده شب بو و یکی از مهمترین منابع روغن گیاهی در جهان است. علاوه بر تولید روغن، برگها و ساقههای این گیاه به دلیل دارا بودن فیبر کم و پروتئین زیاد، علوفهای با کیفیت خوب تولید میکند و میتواند در غذای حیوانات استفاده شود (Banuelos, 2012). روغن، مهمترین ویژگی کیفی کلزا است. استفاده از روغن کلزا که اسیدهای چرب مفیدی دارد و جایگزینی آن با روغنهای غیرگیاهی و گیاهی مضر میتواند تأثیر مثبتی بر سلامتی انسان داشته باشد، از بروز بیماریهای قلبی و عروقی و دیابت پیشگیری کند (Dehghan Shahreza, 2016; Naito et al., 2000) و در کاهش کلسترول بد نفش مثبتی ایفا نماید (Ellegard et al., 2005). روغن و کنجاله کلزا، جایگزین بـسیار خوبی برای روغن و کنجاله سویا است (Amin & Khalil, 2005). دانه کلزا حاوی حدوداً 40 درصد روغن است و کنجاله حاصل از روغنکشی آن، 35 تا 40 درصد پروتئین دارد .(Raymer, 2002) ترکیب اسیدهای چرب روغن کلزا شامل هفت درصد اسیدهای چرب اشباع، 66 درصد اسیدهای چرب تک غیر اشباع و 27 درصد اسیدهای چرب چند غیراشباعی است و ارقام کلزا از نظر ترکیب اسیدهایچرب روغن دانه تفاوت معنیداری با هم دارند (Kadivar et al., 2010). بخش عمدهای از ترکیب اسیدهای چرب روغن کلزا را اسیدهای چرب غیراشباع تشکیل میدهد (Ohara et al., 2009). نسبت اسیدلینولئیک به اسیدلینولنیک، یک به دو میباشد که برای مصرف انسان مناسب است (Salmanian & Mousavi, 2006).
آهن، نقش اساسی در متابولیسم کلروفیلها دارد و به عنوان کوفاکتور در بسیاری از پروتئینهای دخیل در فعالیت سلولی از قبیل تنفس، فتوسنتز و تمایز سلولی شرکت دارد (Broadly et al., 2012). کمبود آهن میتواند کارایی اندامکهای فتوسنتزی را به شدت تحت تأثیر قرار دهد (Frey & Reed, 2012). مطالعات محققین نشان داده است که کاربرد آهن باعث افزایش عملکرد گیاه میشود (Eleyan et al., 2012). مصرف خاکی عناصر ریز مغذی، علاوه بر پایین بودن کارایی جذب آنها توسط گیاه، از لحاظ اقتصادی نیز بسیار پرهزینه است. از این رو میتوان از روشهای جایگزین برای فراهم کردن عناصر مورد نیاز گیاه استفاده کرد. روش محلولپاشی عناصر مغذی، یکی از روشهای مناسب برای این کار است. تأثیر مثبت تغذیه گیاه با کلات آهن در مقالات متعددی گزارش شده است؛ برای مثال، در بین تیمارهای مختلف (دو، سه و چهار در هزار از منبع کلات( تفاوت معنیداری از لحاظ درصد پروتئین دانه بادام زمینی گزارش شده است و بالاترین درصد پروتئین دانه مربوط به تیمار سه و چهار در هزار کلات آهن بوده است (Maleki et al., 2009). از مهمترین کاربردهای فناوری نانو در زمینهها و گرایشهای مختلف کشاورزی در بخش آب و خاک، استفاده از نانوکودها (Nano fertilizers) برای تغذیه گیاهان است (Rezaei et al., 2009). نتایج نشان میدهد که جایگزینی کود آهن تهیه شده با فناوری نانو در مقایسه با کودهای آهن رایج در غلظت مناسب یا کمتر از کود معمولی آهن میتواند باعث افزایش رشد کمی و کیفی گیاه ریحان شود (Peyvandi et al., 2011). نانوکودهای استفاده شده برای تغذیه گیاهان، به سرعت و بهصورت کامل جذب گیاه میشوند و به خوبی نیازها و کمبودهای گیاه را مرتفع میسازند (Mazloumi et al., 2012). در همین رابطه در مورد تأثیرگذاری نانوکودآهن بر گیاهان روغنی اظهار شده است که افزایش غلظت نانو کود آهن، بهطور معنیداری با بهبود وزن برگ و اندامهای هوایی و همچنین وزن خشک غلافها و عملکرد دانه سویا (L. Glycine max) ارتباط دارد (Sheykhbaglou et al., 2010). در پژوهشی روی کلزا مشخص شد که محلولپاشی با نانوکلات آهن، موجب افزایش عملکرد دانه و درصد روغن کلزا میشود (Bahrami & Pourreza, 2014). محققان با مصرف نانوکلات آهن در آفتابگردان ((Helianthus annus L.، عملکرد و درصد روغن و درصد پروتئین دانه را بهطور معنیداری بالا بردند. به علاوه، بیشترین عملکرد و درصد روغن دانه آفتابگردان تحت تأثیر تیمار محلولپاشی نانو کلات آهن، در مرحله ساقهدهی ایجاد شده است (Moradi Zadeh Zavareh et al., 2012). ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﻣﻄﻠﻮب ﺗﺮﮐﯿﺒﺎت ﻧﺎﻧﻮ ﺑﺮ رﺷﺪ و ﻧﻤﻮ ﻣﺤﺼﻮﻻت داﻧﻪ روﻏﻨﯽ و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺑﺎ در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻦ اﻫﻤﯿﺖ ﮔﺴﺘﺮش ﮐﺸﺖ ﮔﯿﺎﻫﺎن داﻧﻪ روﻏﻨﯽ، اﯾﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺑﺎ ﻫﺪف ارزﯾﺎﺑﯽ و ﺗﻌﯿﯿﻦ اﺛﺮ محلولپاشی کود آهن به دو شکل کلات و نانوکلات ﺑﺮ ﺧﺼﻮﺻﯿﺎت ﮐﻤﯽ و ﮐﯿﻔﯽ اسیدهای چرب و ﺣﺪاﮐﺜﺮ درصد روغن دانه در مراحل مختلف رشدی ﺑﻪ اﺟﺮا درآﻣﺪ.
مواد و روشها
بهمنظور بررسی اثر محلولپاشی منابع مختلف آهن بر اسیدهای چرب روغن کلزا رقم هایولا در زمانهای رشدی مختلف، آزمایشی بهصورت فاکتوریل و بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار، در گلخانه زرینگیاه ارومیه در سال 1397 طراحی و اجرا شد. گلخانه مورد استفاده دارای دمای متوسط روزانه و شبانه بهترتیب، 24 و 15 درجه سانتیگراد بود. عوامل مورد بررسی شامل غلظتهای مختلف آهن بهصورت ترکیبات کلات و نانوکلات آهن در هفت سطح (آب مقطر (شاهد)، یک، دو و سه گرم در لیتر کلات آهن و یک، دو و سه گرم در لیتر نانوکلات آهن) و زمان محلولپاشی در دو سطح (مرحله رویشی و شروع گلدهی) بود. مرحله رویشی در محدوده چهار تا پنج برگی و مرحله شروع گلدهی (بر اساس تقسیم بندی سیلوستر برادلی) بود. به دلیل اینکه ماهیت کلزا به گونهای است که در اواخر گلدهی، برگهای آن ریزش میکنند، بنابراین محلولپاشی برگی برای کلزا باید تا قبل از ریزش برگهای آن انجام گیرد. از این رو، مبنای انتخاب این مراحل برای محلولپاشی، الگوی رشدی کلزا بود . هر دو فرم آهن معمولی و نانو بهصورت محلولپاشی بهکار رفت. کود آهن معمولی مورد استفاده در این آزمایش شامل سیکوسترین و منبع کود نانو، نانوکلات آهن خضرا با اندازه ذرات 30 نانومتری، محصول کشور ایران بود که دارای یک درصد منگنز، یک درصد درصد روی و نه درصد آهن بود. قبل از انجام آزمایش، مشخصات فیزیکی وشیمیایی خاک مورد بررسی قرار گرفت که نتایج آن در جدول شماره 1 آورده شده است.
جدول 1- خصوصیات فیزیکی وشیمیایی خاک مورد استفاده در این مطالعه
Table 1- Physicochemical properties of the experimental soil site
K (mg/kg) |
P (mg/kg) |
N (%) |
Fe (mg/kg) |
O.M. (%) |
EC (dS/m) |
pH |
Clay (%) |
Silt (%) |
Sand (%) |
Soil texture |
360 |
13 |
0.14 |
1.5 |
1.3 |
0.75 |
7.5 |
38 |
35 |
14 |
Clay |
برای کاشت ابتدا بذرها به مدت ۱۰ دقیقه در محلول هیپوکلریت سدیم 5/0 درصد ضدعفونی و سپس چندین بار با آب مقطر شستشو داده شدند و پس از آمادهسازی در سینیهای مخصوص کشت شدند. بذرها بعد از جوانهزنی به گلدانهای دو و نیم کیلوگرمی با قطر دهانه 20 سانتیمتر منتقل شدند. در هر گلدان سه بوته کشت شد و از زمان کاشت تا پایان، گلدانها بهصورت مرتب، هر سه روز یک بار آبیاری شدند. پس از مشاهده زردی کامل، خورجینهای گیاهان هر گلدان از ساقه جدا و در پاکتهای کاغذی قرار داده شدند. سپس کل گیاه از محل طوقه قطع شد و ریشه ها نیز از خاک جدا شدند و پس از شستشو با آب مقطر در دمای ۶۵ درجه سلسیوس در آون تا رسیدن به وزن ثابت خشک نگهداری شدند. با هدف روغن گیری، دانههای خشک شده از هر یک از تیمارها، ابتدا وزن شدند و با دستگاه سوکسله و حلال مناسب به مدت چهار ساعت روغن آن استخراج شد. ترکیبات شیمیایی و اسیدهای چرب روغن با استفاده از دستگاه کروماتوگرافی گازی آنالیز و مشخص شد. ﺗﺠﺰﻳﻪ و ﺗﺤﻠﻴﻞ آﻣﺎری دادهها ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از نرم افزار SAS ورژن نه و تجزیه واریانس با استفاده از رویه GLM انجام شد و ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﻣﻴﺎﻧﮕﻴﻦ بر اساس آزمون حداقل اختلاف معنیدار (LSD) و در ﺳﻄﺢ اﺣﺘﻤﺎل یک درﺻﺪ ﺻﻮرت ﮔﺮﻓﺖ.
نتایج و بحث
درصد روغن
شکل 1 نشان دهنده تأثیر محلول پاشی کلات آهن و نانوکلات آهن بر مقدار روغن کلزا در دو مرحله رشد رویشی و شروع گلدهی است. همچنین، نتایج تجزیه واریانس برای درصد روغن نشان داد که اثر تیمار کود آهن بر درصد روغن در سطح احتمال یک درصد معنیدار بوده است (جدول 2). نتایج مقایسه میانگینها نشان داد که صفت درصد روغن، تحت تأثیر کاربرد کود آهن با غلظتهای مختلف و فرم کود آهن (کلات آهن و نانو کلات آهن) و زمان مصرف آن قرار گرفت، به استثنای غلظت یک گرم در لیتر کود کلات آهن که زمان مصرف کود، تأثیری بر درصد روغن کلزا نداشت (شکل 1). تیمارهای یک گرم در لیتر کلات آهن در مرحله رشد رویشی و همچنین شروع گلدهی (محلول پاشی با تاخیر)، تیمار برتر جهت افزایش درصد روغن کلزا بودند، بهطوریکه باعث افزایش بهترتیب 77 و 75 درصدی میزان روغن نسبت به تیمار شاهد شدند؛ این دو تیمار از نظر آماری در یک گروه قرار گرفتند. بعد از آنها بهترتیب، تیمارهای سه گرم در لیتر کلات آهن و یک گرم در لیتر نانوکلات آهن در مرحله شروع گلدهی (محلول پاشی با تاخیر) بهترتیب با 62 درصد و 27 درصد افزایش نسبت به تیمار شاهد، بیشترین درصد روغن کلزا را به خود اختصاص دادند (شکل 1). تیمار یک گرم در لیتر نانوکلات آهن در شروع گلدهی، از نظر آماری با سه گروه اول (یک گرم کلات آهن در مرحله رشد رویشی و گلدهی و سه گرم کلات آهن در مرحله شروع گلدهی) اختلاف معنیدار داشت (شکل 1). محتوای چربی دانهها عمدتاً توسط ژنتیک تعیین میشود (Tanska et al., 2009; Wittkop et al., 2009; Ambrosewicz-Walacik et al., 2015)؛ اگرچه ممکن است تحت تأثیر شرایط محیطی تغییر کند) Ozturk, 2010; Spychaj-Fabisiak et al., 2011; Faraji, 2012; Varényiová and Ducsay, 2016 .( Singh &Sinha (2005) گـزارش کردند که کاربرد آهن در مقایسه با شاهد، درصد روغن دانه کلزا را بهطور معنیداری بهبود داد و نتایج مطالعات حاضردر تطابق با یافتههای آن محققین میباشد. در همین رابطه، افزایش عملکرد روغن در کلزا با محلولپاشی آهن و روی (Bahrani, 2015 و محلولپاشی سولفاتروی مشاهده شد ((Ebrahimian & Bybordi, 2001. نتایج .Baghri et al (2015) نیز حاکی از افزایش درصد روغن کنجد در اثر استفاده از کود نانو بود. همچنین نتایج تحقیقات Saffari (2005) نیز نشان دهنده اثر مثبت محلولپاشی آهن و روی بر درصد روغن کلزا بود.
اسیدهای چرب
خواصﮐﯿﻔﯽ ﮐﻠﺰا ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ژﻧﺘﯿﮑﯽ است، وﻟﯽ ﺗﺤﺖ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺤﯿﻄﯽ ﺧﺼﻮﺻﺎ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻏﺬاﯾﯽ ﻧﯿـﺰ ﻗﺮار ﻣﯽگیرد Dai et al., 2008; Hua, 2012)). نتایج این آزمایش نشان داد که اثر تیمار کود آهن بر تمام اسیدهای چرب مورد مطالعه کلزا در سطح احتمال یک درصد معنیدار بود (جدول 2). نتایج مطالعه حاضر روی تأثیر کودهای کلات آهن در مرحله رشد رویشی و گلدهی بر روی ترکیب اسیدهای چرب کلزا در شکل 2 (a-e) آورده شده است. بررسی اثر تیمار زمان محلول پاشی کود آهن نیز نشان داد که این تیمار بر تمام صفات مورد بررسی به جز اسید مریستیک در سطح احتمال یک درصد معنیدار بود (جدول2).
همچنین اثر متقابل زمان محلول پاشی و سطوح مختلف کود آهن (کلات آهن و نانوکلات آهن) بر تمام صفات مورد مطالعه به جز اسید مریستیک در سطح احتمال یک درصد معنیدار بود (جدول 2).
بیشترین میزان اسید پالمیتیک به تیمارهای دو گرم در لیتر نانوکلات آهن در مرحله رشد رویشی و سه گرم در لیتر نانوکلات آهن در مرحله شروع گلدهی (بهترتیب با 3/5 و 5/4 درصد افزایش نسبت به شاهد) بود. تیمارهای یک و سه گرم در لیتر نانوکلات آهن در مرحله رشد رویشی، کمترین مقدار این اسیدچرب را به خود اختصاص دادند. نتایج مطالعه حاضر با نتایج Bybordi & Mamedov (2010) مبنی بر اینکه کاربرد دو عنصر روی و آهن بهصورت برگپاش سبب افزایش معنیدار اسید پالمیتیک نسبت به شاهد شده بود، همخوانی داشت.
جدول 2- تجزیه واریانس میزان روغن و اسیدهای چرب کلزا، تحت تأثیر محلولپاشی کلات و نانو کلات آهن و زمان محلولپاشی
Table 2. Variance analysis of canola oil and fatty acids affected by foliar application of iron chelate and nan chelate and time of foliar application.
S.O.V |
d.f |
Mean Squares |
|||||||||||
Oil |
cis-9-olaic acid |
Linoleic acid |
Palmitic acid |
Stearic acid |
Arachidic acid |
Linolelaidic acid |
Heptacosanoic acid |
Myristic acid |
Linolenic acid |
Myristoleic acid |
cis-11- eicosanoic acid |
||
Block |
2 |
18.83ns |
3.06ns |
0.02ns |
0.02ns |
0.0005ns |
0.67ns |
2.02ns |
0.02ns |
0.0002ns |
0.002ns |
0.00001ns |
0.00000002ns |
Foliar spraying (F) |
6 |
294.71** |
771.41** |
48.81** |
5.76** |
1.1614** |
129.45** |
3368.29** |
29.51** |
0.6443** |
1.224** |
0.15276** |
0.00007202** |
Time of foliar spraying (T) |
1 |
96.34** |
3017.18** |
182.96** |
22.50** |
0.1613** |
18.56** |
49.57** |
1.03** |
0.0003ns |
1.379** |
0.15276** |
0.00007202** |
FT |
6 |
50.37** |
848.60** |
49.65** |
9.68** |
0.1682** |
20.23** |
1335.77** |
1.03** |
0.0001ns |
1.223** |
0.15276** |
0.00007202** |
Error |
26 |
12.33 |
0.93 |
0.11 |
0.04 |
0.0003 |
0.40 |
3.60 |
0.02 |
0.0001 |
0.002 |
0.00001 |
0.00000002 |
C.V (%) |
|
8.80 |
10.58 |
15.23 |
5.91 |
7.41 |
4.51 |
3.83 |
14.34 |
7.38 |
23.66 |
4.35 |
11.78 |
ns و ٭٭: به ترتیب غیر معنی داری و معنیدار در سطح احتمال یک درصد.
ns and **:non significant and significant at 1% of probability leve,l respectively.
شکل 1- برهمکنش محلولپاشی کلات و نانو کلات آهن در غلظتهای مختلف و زمان محلولپاشی روی درصد روغن کلزا. حروف مشترک، نشاندهنده عدم اختلاف معنیداری در سطح احتمال یک درصد میباشند.
Figure 1. Interaction effects of foliar application of different concentrations of iron chelate and nano chelate and foliar application time on canola oil percentage. Similar letters indicate non significant differences at 1% of probability level).
شکل 2- کروماتوگرام مربوط به تیمارهای مختلف. نمودارهای a-e بهترتیب: کروماتوگرام مربوط به شاهد، یک گرم در لیتر کلات آهن در مرحله گلدهی، یک گرم در لیتر نانو کلات آهن در مرحله گلدهی، یک گرم در لیترکلات آهن در مرحله رویشی و یک گرم در لیتر نانو کلات آهن در مرحله رویشی می باشند.
Figure 2. Chromatograms of different treatments. A-e :control chromatogram, 1 g/L iron chelate at the flowering stage, 1 g/L nano-iron chelate at the flowering stage, 1 g/L iron chelate at the vegetative stage, and 1 g/L nano-iron chelate at the vegetative stage, respectively.
بیشترین مقدار اسید استئاریک مربوط درتیمار شاهد (15/1 درصد) مشاهده شد و با کاربرد کودهای کلات آهن و نانوکلات آهن در هر سه غلظت در هر دو مرحله رشد، مقدار آن کاهش معنیداری نشان داد (جدول 3). میزان این اسید چرب در تیمار کاربرد دو گرم در لیتر کلات آهن در مرحله رشد رویشی، 8/0 درصد بود که در مقایسه با شاهد تفاوت معنیدار آماری نشان داد. در نمونه روغن استحصال شده از سایر تیمارهای مورد مطالعه در هر دو مرحله رشد رویشی و شروع گلدهی، این اسیدچرب یافت نشد (جدول 3).
بر اساس نتایج مقایسه میانگینها در جدول 3، بیشترین میزان اسیدچرب اسید آراشیدیک در تیمارهای کاربرد دو و سه گرم در لیتر نانوکلات آهن در مرحله رشد رویشی (بهترتیب، با 6/2 و 6/1 درصد افزایش نسبت به شاهد) مشاهده شد که تفاوت این دو معنیدار بود. تیمارهای یک و دو گرم در لیتر کلات آهن با 44/5 درصد اسیدچرب اسید آراشیدیک، کمترین میزان را نشان دادند و بین این دو تیمار تفاوت معنیدار آماری وجود نداشت (جدول 3). محلولپاشی گیاهان با یک و سه گرم در لیتر نانوکلات آهن در مرحله شروع گلدهی، باعث افزایش میزان اسید آراشیدیک نسبت به شاهد (بهترتیب شش و سه درصد نسبت به شاهد) شد که این دو تفاوت معنیدار آماری نداشتند (جدول 3).
میانگین اسید چرب اسید میریستیک در گیاهان شاهد، 87/0 درصد بود که با محلولپاشی کلات آهن و نانوکلات آهن در هر دو مرحله رشد رویشی و شروع گلدهی میزان آن کاهش معنیداری نشان داد (جدول 3).
طبق نتایج مقایسه میانگینها، بیشترین مقدار سیس-9- اولئیک اسید با کاربرد کودهای یک و دو گرم در لیتر کلات آهن در مرحله رویشی (3/54 و 4/35 درصد افزایش نسبت به شاهد) مشاهده شد (جدول 3). کمترین میزان این اسید چرب در تیمارهای یک، دو و سه گرم در لیتر نانوکلات آهن در مرحله رشد رویشی مشاهده شد که در این بین، کاربرد غلظتهای یک، دو و سه گرم در لیتر نانوکلات آهن، تفاوت معنیداری با هم نداشتند. کاربرد کود کلات آهن و نانوکلات آهن در هر سه غلظت در شروع گلدهی، تأثیر معنیدار آماری بر میزان اسیدچرب سیس-9- اسید اولئیک در مقایسه با شاهد (عدم محلول پاشی با کود) نداشتند (جدول 3).
کاربرد غلظتهای مختلف کود نانوکلات آهن در مرحله رشد رویشی، تأثیر معنیداری در میزان اسید لینولئیک نداشتولی غلظتهای مختلف کود کلات آهن، تأثیر معنیدار بر میزان آن اسید چرب داشتند. بیشترین مقدار ترکیب اسید لینولئیک مربوط به کاربرد دو و یک گرم کلات آهن در مرحله رشد رویشی (بهترتیب، 62/11 و 55/12 درصد افزایش نسبت به شاهد) بود و کمترین مقدار آن در تیمار شاهد و تیمارهای یک، دو و سه گرم در لیتر نانوکلات در مرحله رشد رویشی و تمام غلظتهای کلات آهن و نانوکلات آهن مورد استفاده برای محلولپاشی در مرحله شروع گلدهی مشاهده شد (جدول 3).
بیشترین میزان اسید لینوالائیدیک مربوط به کاربرد تیمارهای یک و سه گرم نانوکلات آهن در مرحله رشد رویشی بود که بهترتیب، هشت و هفت درصد افزایش نسبت به شاهد داشت که این دو با هم تفاوت معنیدار آماری نداشتند (جدول 3). تیمار یک گرم در لیتر کلات آهن در مرحله رشد رویشی، کمترین میزان این اسید چرب را نسبت به نمونه شاهد (82/0 درصد) به خود اختصاص داد (جدول 3). با محلولپاشی هر سه غلظت کلات آهن در مرحله رشد رویشی، میزان اسیدچرب اسید لینوالائیدیک در مقایسه با شاهد کاهش معنیداری نشان داد. با کابرد تیمار نانوکلات آهن یک گرم در لیتر در مرحله رشد رویشی، میزان این اسیدچرب افزایش معنیداری نشان داد، ولی محلولپاشی کود نانو در غلظت دو گرم در لیتر، باعث کاهش میزان لینوالائیدیک اسید در مقایسه با شاهد شد، ولی این کاهش از نظر آماری معنیدار نبود (جدول 3). محلول پاشی با تاخیر (شروع گلدهی)، هیچ گونه افزایشی در میزان اسیدچرب اسید لینوالائیدیک ایجاد نکرد و حتی کاهش میزان آن در تیمارهای یک گرم در لیتر کلات آهن و سه گرم در لیتر نانوکلات آهن مشاهده شد (جدول 3).
نتایج مقایسه میانگین (جدول 3) نشان داد که بیشترین مقدار اسید لینولنیک، به کاربرد تیمار دو گرم در لیتر کلات آهن در مرحله رشد رویشی (4/2 درصد) تعلق داشت.
در نمونه روغن استحصال شده از گیاهان تیمار شده با بقیه تیمارها در هر دو مرحله رشد، اسید لینولئیک شناسایی نشد؛ بنابراین بهترین تیمار جهت حصول مقدار بالای اسید لینولنیک، محلول پاشی کلزا با غلظت دو گرم در لیتر کلات آهن در مرحله رشد رویشی بود.
همچنین مقایسه میانگین نتایج به دست آمده نشان داد که اسیدهای چرب اسید مریستولئیک و سیس- 11- اسید ایکوزانوئیک در نمونه روغن گیاهان کلزای مورد مطالعه یافت نشدند، ولی بهترتیب با محلولپاشی با سه گرم در لیتر کلات آهن و یک گرم در لیتر نانو کلات آهن در مرحله شروع گلدهی، این اسیدهای چرب در روغن به میزان جزیی (بهترتیب، 84/0 درصد و 018/0 درصد) شناسایی شدند.
ﺑﻪﻧﻈﺮ ﻣﯽرﺳﺪ ﮐﻪ ﻧﺎﻧﻮﮐﻼت آﻫﻦ ﺑـﻪ ﻋﻠﺖ ﺳﻄﺢ وﯾﮋه ﺑﺎﻻ، ﺣﻼﻟﯿﺖ زﯾـﺎد و ﮐﻤﭙﻠﮑﺲ ﺧﺎص آن، ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ زﯾﺎدی ﺟﻬﺖ ﺟﺬب ﺗﻮﺳﻂ ﮔﯿﺎه دارد، زیرا با اﺳﺘﻔﺎده از اﯾﻦ ﻧﺎﻧﻮﮐﻮد، آب و دیاﮐﺴﯿﺪﮐـﺮﺑﻦ ﻣﺤﯿﻂ ﺟﺬب ﺷﺪه و اﮐﺴﯿﮋن و ﻗﻨﺪ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﯽﺷﻮد، بنابراین ﻓﺘﻮﺳﻨﺘﺰ ﮔﯿﺎه اﻓﺰاﯾﺶ ﭘﯿﺪا ﻣﯽﮐﻨﺪ و ﺑـﺎ ﺗﺨﺼﯿﺺ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﻮاد ﻓﺘﻮﺳﻨﺘﺰی ﺑﻪ ﻗﺴﻤﺖﻫﺎی زاﯾﺸﯽ وزن داﻧﻪﻫﺎ ﻧﯿﺰ اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﯽﯾﺎﺑﺪ (Monica & Cremonini, 2009)؛ در ﻧﺘﯿﺠـه ضمن اﻓﺰاﯾﺶ ﻋﻤﻠﮑﺮد داﻧـﻪ و روﻏـﻦ، اﺳﯿﺪهای چرب ﻧﯿﺰ اﻓـﺰاﯾﺶ ﻧﺸﺎن داد.
جدول 3- مقایسه میانگین اسیدهای چرب کلزا، تحت تأثیر برهمکنش محلولپاشی آهن و زمان محلولپاشی
Table 3. Mean comparison of canola fatty acids affected by interaction of iron foliar application and time of application
Treatments |
cis-9-Oleic acid (%) |
Linoleic acid (%) |
Palmitic acid (%) |
Stearic acid (%) |
Arachidic acid (%) |
Linolelaidic acid (%) |
Heptacosanoic acid (%) |
Linolenic acid (%) |
Linolenic acid (%) |
Myristoleic acid (%) |
Myristic acid |
cis-11- eicosanoic acid (%) |
|
Foliar spraying at vegetative stage |
Distilled water |
1.16c |
0.00c |
3.76c |
1.155a |
16.16d |
5.95a |
71.16b |
0.129b |
0.129b |
0.000b |
0.000c |
0.000b |
1 g iron chelate |
49.13a |
11.62b |
1.40e |
0.000c |
5.44g |
0.00c |
0.82f |
0.000c |
0.000c |
0.000b |
0.000c |
0.000b |
|
2 g iron chelate |
49.35a |
12.55a |
2.64d |
0.883b |
5.44g |
0.00c |
22.18e |
2.408a |
2.408a |
0.000b |
0.000c |
0.000b |
|
3 g iron chelate |
23.5b |
5.44c |
4.12b |
0.000c |
10.31f |
2.20b |
24.30de |
0.000c |
0.000c |
0.000b |
0.000c |
0.000b |
|
1 g iron nano-chelate |
0.00c |
0.00d |
0.00f |
0.000c |
16.87cd |
0.00c |
76.65a |
0.000c |
0.000c |
0.000b |
0.000c |
0.000b |
|
2 g iron nano-chelate |
0.00c |
0.00d |
5.74a |
0.000c |
20.78a |
0.00c |
68.29bc |
0.000c |
0.000c |
0.000b |
0.000c |
0.000b |
|
3 g iron nano-chelate |
0.00c |
0.00d |
0.00f |
0.000c |
19.12b |
0.00c |
75.82a |
0.000c |
0.000c |
0.000b |
0.000c |
0.000b |
|
Foliar spraying at flowering stage |
Distilled water |
1.55c |
0.00d |
3.76c |
1.155a |
16.16d |
5.95a |
71.16b |
0.000c |
0.000c |
0.000b |
0.870a |
0.000b |
1 g iron chelate |
0.00c |
0.00d |
3.84bc |
0.000c |
10.64f |
0.00c |
25.40d |
0.000c |
0.000c |
0.000b |
0.000c |
0.000b |
|
2 g iron chelate |
0.00c |
0.00d |
3.79c |
0.000c |
10.27f |
0.00c |
24.70de |
0.000c |
0.000c |
0.000b |
0.000c |
0.000b |
|
3 g iron chelate |
0.00c |
0.15d |
3.72c |
0.000c |
14.97e |
0.00c |
70.55bc |
0.000c |
0.000c |
0.844a |
0.000c |
0.000b |
|
1 g iron nano-chelate |
0.82c |
0.00d |
3.60c |
0.016c |
17.59c |
0.00c |
67.63c |
0.000c |
0.000c |
0.000b |
0.018bc |
0.018a |
|
2 g iron nano-chelate |
1.59c |
0.00d |
3.76c |
0.000c |
16.71cd |
0.00c |
69.58bc |
0.000c |
0.000c |
0.000b |
0.000c |
0.000b |
|
3 g iron nano-chelate |
0.53c |
0.24d |
5.42a |
0.000c |
17.08cd |
0.00c |
25.39d |
0.000c |
0.000c |
0.000b |
0.020b |
0.000b |
میانگینهای دارای حروف مشترک در هر ستون، تفاوت معنیداری را در سطح احتمال یک درصد ندارند.
Means with the same letter(s) in the same column are not significantly different at the 1 % of probability level.
اسیدهای چرب اشباع
نتایج مطالعه پروفیل اسیدهای چرب نشان داد که میزان پنج اسید چرب اشباع یعنی اسید پالمیتیک، استئاریک، آراشیدیک، اسید هپتاکوزانوئیک و میریستیک روغن بذر گیاهان کلزا دریافت کننده کود آهن در مرحله رشد رویشی، بهترتیب، 74/5-00/0 ، 15/1-00/0، 87/20-44/5، 95/5-00/0 و 87/0- 00/0 درصد (جدول 3) و گیاهانی که در مرحله گلدهی با کود آهن محلول پاشی شدند، بهترتیب، 42/5-76/3، 15/1- 00/0، 08/17- 27/10، 95/5-00/0 و 87/0-00/0 درصد بود (جدول 3). در این زمینه گزارش شده است که در روغن دانه کلزا، مقدار اسید پالمیتیک از 5/5 تا1/5 درصد و اسید استئاریک از 4/1 تا 5/1 درصد متغییر بوده است (Pospisil et al., 2007). همچنین، اسیدهایچرب مهم استئاریک و اسید پالمیتیک بهطور مشترک در 10 رقم کلزا مشاهده شد و مقادیر آنها بهترتیب، 2/2-15/0 درصد و چهار تا هشت درصد تعیین شد Nasr et al., 2006)). دلیل متفاوت بودن محدوده اسیدهای چرب در روغن دانه کلزا در آزمایشها میتواند استفاده از ارقام و هیبریدهای مختلف کلزا باشد که از لحاظ ژنتیکی متفاوت هستند. کیفیت روغن دانه کلزا به میزان زیادی تحت تأثیر شرایط محیطی Enjalbert et al., 2013)) و نوع رقم ((Nasr et al., 2006; Javidfar et al., 2007قرار میگیرد.
اسیدهای چرب غیراشباع
میانگین درصد اسیدهای چرب غیر اشباع استحصال شده (شامل اسید لینولئیک، اسید لینولنیک، اسید لینوالائیدیک، اسید مریستولئیک و سیس- 11- اسید ایکوزانوئیک) از روغن بذر های هایولا که در مرحله رشد رویشی گیاهان محلول پاشی شدند،
بهترتیب، 55/12-00/0، 40/2-00/0، 65/76- 82/00،0/0-00/0 و 00/0-00/0 درصد بود (جدول 3) و میانگین درصد این اسیدهای چرب غیر اشباع استحصال شده از روغن بذر هایولا که در مرحله شروع گلدهی گیاهان محلول پاشی شدند، بهترتیب، 24/0-00/0، 129/0- 00/0، 16/71- 70/24، 84/0- 00/0 و 01/0- 00/0 بود (جدول 3).
نتایج حاصل از یک تحقیق، نشان داد که مقدار اسید لینولئیک در روغن دانه ارقام و هیبریدهای کلزا، 6/19 تا 5/20 درصد است (Pospisil et al., 2007) که با نتایج مطالعه حاضر، تفاوت دارد. همانند ﯾﺎﻓﺘﻪﻫﺎی ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺗﯽ دﯾﮕﺮ ﻣﺤﻘﻘﺎن، در اﯾﻦ آزﻣﺎﯾﺶ ﻧﯿﺰ روﻧﺪ ﻣﺘﻔﺎوﺗﯽ از ﺗﺄﺛﯿﺮ آهن ﺑﺮ ﺗﺮﮐﯿﺐ اﺳﯿﺪﻫﺎی چرب روغن کلزا مشاهده شد (Govarts & Lemey, 2000; Daniel et al., 2001). همبستگی ساده پیرسونی بین صفات مورد مطالعه بررسی شد (جدول 4). نتایج نشان داد که بین مقدار اسیدچرب سیس-9-اولئیک اسید و اسید لینولئیک، همبستگی مثبت معنیدار و بین درصد روغن و میزان اسید استئاریک، همبستگی منفی معنیدار وجود داشت. همچنین بین درصد روغن، مقدار اسید آراشیدیک، سیس-9- اسید اولئیک و اسید لینولئیک همبستگی منفی معنیدار و بین درصد روغن و مقدار اسیدچرب اسید لینوالائیدیک، سیس-9-اسید اولئیک و اسید لینولئیک همبستگی منفی معنیدار وجود داشت. همبستگی مثبت و معنیداری بین مقدار اسید لینوالائیدیک و اسید آراشیدیک وجود داشت و بین میزان اسید هپتاکوزانوئیک و درصد روغن همبستگی منفی معنیدار و با اسید استئاریک همبستگی مثبت معنیدار وجود داشت. بین میزان اسید مریستیک و اسید هپتاکوزانوئیک همبستگی مثبت معنیدار وجود داشت. میزان اسید لینولنیک با سیس-9- اسید اولئیک، اسید لینولئیک و اسید استئاریک همبستگی مثبت معنیدار داشت و میزان اسید لینولنیک با اسید آراشیدیک، همبستگی منفی معنیدار داشت. میزان مریستولئیک اسید با درصد روغن همبستگی مثبت معنیدار داشت و میزان سیس-11– اسید ایکوزانوئیک با هیچ کدام از صفات مورد مطالعه همبستگی معنیدار آماری نداشت (جدول 4).
نتایج مطالعات بر روی آفتابگردان نشان داده است که اسید اوﻟﺌﯿﮏ با اسیدهای چرب اسید لینولئیک و اسید ﭘﺎﻟﻤﯿﺘﯿﮏ ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﯽ ﻣﻨﻔﯽ و معنیدار داشت (Flagella et al., 2002)؛ طی مطالعه بر روی کلزا نتایج مشابهی به دست آمده است Moller & Schierholt, 2002; Abdul & Fayyazul, 2006)) که با نتایج تحقیق حاضر، تفاوت دارد.
جدول 4- ضرایب همبستگی بین صفات مورد بررسی
Table 4. Correlation coefficients between studied traits.
Traits |
A |
B |
C |
D |
E |
F |
G |
H |
J |
K |
L |
M |
A |
1.00 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
B |
0.22 |
1.00 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
C |
0.22 |
0.99** |
1.00 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
D |
-0.11 |
-0.24 |
-0.24 |
1.00 |
|
|
|
|
|
|
|
|
E |
-0.40** |
0.16 |
0.16 |
0.06 |
1.00 |
|
|
|
|
|
|
|
F |
-0.43** |
-0.81** |
-0.81** |
0.15 |
-0.10 |
1.00 |
|
|
|
|
|
|
G |
-0.43** |
-0.67** |
-0.67** |
-0.12 |
0.16 |
0.83** |
1.00 |
|
|
|
|
|
H |
-0.41** |
-0.12 |
-0.14 |
-0.16 |
0.81** |
0.12 |
0.26 |
1.00 |
|
|
|
|
J |
-0.15 |
0.63** |
0.67** |
-0.10 |
0.44** |
-0.51** |
-0.28 |
-0.10 |
1.00 |
|
|
|
K |
0.36* |
-0.15 |
-0.13 |
0.08 |
-0.14 |
0.05 |
0.22 |
-0.13 |
-0.08 |
1.00 |
|
|
L |
-0.19 |
-0.13 |
-0.14 |
0.09 |
0.58** |
0.13 |
0.23 |
0.65** |
-0.08 |
-0.08 |
1.00 |
|
M |
-0.01 |
-0.13 |
-0.14 |
0.06 |
-0.13 |
0.20 |
0.19 |
-0.13 |
-0.08 |
-0.08 |
-0.06 |
1.00 |
* و **: بهترتیب بیانگر همبستگی معنیدار در سطح احتمال پنج و یک درصد می باشد. حروف A، B ،C، D، E، F، G، H، J، K، L وM : بهترتیب، بیانگر درصد روغن، سیس -9- اسید اولئیک، اسید لینولئیک، اسید پالمیتیک، اسید استئاریک، اسید آراشیدیک، اسید لینوالائیدیک، اسید هپتاکوزانوئیک، اسید مریستیک، اسید لینولنیک، اسید مریستولئیک و اسید ایکوزانوئیک میباشند.
* and **: Significant correlation at 5% and 1% of probability levels, respectively. A, B, C, D, E, F, G, H, J, K, L and M: indicate the percentage of oil, cis-9-oleic acid, linoleic acid, palmitic acid, stearic acid, arachidic acid, linolaic acid, heptacosanoic acid, myristic acid, linolenic acid, myristolic acid and eicosanoic acid, respectively.
نتیجه گیری کلی
بر اساس نتایج آزمایش حاضر، محلولپاشی کود آهن به فرم کلاته و با غلظت یک و دو گرم در لیتر و در مرحله رویشی برای افزایش اسیدهای چرب غیر اشباع مانند اسید اولئیک و اسید لینولئیک توصیه میشود. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺿﺮوری ﺑﻮدن اﺳﯿﺪ ﻟﯿﻨﻮﻟﺌﯿﮏ و اسید اوﻟﺌﯿﮏ ﺑﺮای ﺑﺪن اﻧﺴﺎن و ﻣﯿﺰان ﺑﺎﻻی آنﻫﺎ در روﻏﻦ کلزا ﻣﯽﺗﻮان ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﻣﺤﻠﻮلﭘﺎﺷﯽ ﻧﺎﻧﻮﮐﻼتآﻫﻦ، ﺑﺎﻋﺚ ﮐﻤﮏ ﺑﻪ ﺻﻨﺎﯾﻊ روﻏﻦ، ﺟﻠﻮﮔﯿﺮی از اﺛﺮات ﻣﺨﺮب آﻻﯾﻨﺪهﻫﺎی زﯾﺴﺖ ﻣﺤﯿﻄﯽ و ﮐﺎﻫﺶ ﻫﺰﯾﻨﻪﻫﺎی ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﯽﺷﻮد. این پژوهش توانسته است با افزایش اسیدهایچرب غیراشباع، افزایش عملکرد روغن، کمیت و کیفیت روغن کلزا را بهبود بخشد. ﺑـﻪ ﻃﻮرﮐﻠﯽ، اﻓـﺰاﯾﺶ درﺻﺪ اﺳﯿﺪﭼﺮب ﻟﯿﻨﻮﻟﺌﯿﮏ ﺣﺎﮐﯽ از ﺑﻬﺒﻮد ارزش روﻏﻦ در ﺗﻐﺬﯾﻪ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ میﺑﺎﺷﺪ.
REFERENCES
REFERENCES