نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 گروه مهندسی تولید و ژنتیک گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان، ملاثانی، باوی، خوزستان، ایران
2 مهندسی تولید و ژنتیک گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان، ملاثانی، باوی، خوزستان، ایران
3 اداره حفظ نباتات، سازمان جهاد کشاورزی استان خوزستان، اهواز، ایران
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Little mallow is a common weed in wheat fields of Khuzestan province, which is often controlled by tribenuron-methyl and 2,4-D+MCPA, from acetolactae synthase inhibitors and synthetic auxin herbicides. Recently, there have been some reports about poor control of this plant with these herbicides, especially in wheat fields of Southern Khuzestan. Therefore, due to the lack of research on the occurance of mallow resistance to the mentioned herbicides and to estimate the resistance level among the mallow populations, little mallow seeds were collected from wheat fields in southern Khuzestan and whole plant assays were carried out in the pot. Dose-response results revealed that the resistance factor (RF) based on fresh weight for resistant (R) populations to tribenuron-methyl, and 2,4-D+MCPA were 2.05-10.11 and 2.51-3.09 fold higher than susceptible (S) plant, respectively. Similarly, the resistance factor (RF) based on survival plants for resistant (R) populations to tribenuron-methyl, and 2, 4-D+MCPA were 2.14-34.93 and 1.99-2.91 fold higher than susceptible (S) plant, respectively. The E population, however, was not significantly different from S population in response to tribenuron-methyl.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
پنیرک یکی از مهمترین علفهای هرز پهن برگ در مزارع گندم استان خوزستان میباشد. از زمان معرفی علفکش تو،فور-دی در ایران (سال 1347) تاکنون، اصلیترین روش مهار و یا مدیریت پنیرک، استفاده از تو،فور-دی بوده است؛ هرچند در سالهای اخیر و با معرفی علفکشهای دو منظورهای از خانواده بازدارنده استولاکتات سینتاز (ALS) مانند سولفوسولفورون، مزوسولفورون-متیل + آیودوسولفورون-متیل سدیم + مفنپیردایاتیل (آتلانتیس) و به تازگی مزوسولفورون-متیل + آیودوسولفورون-متیل سدیم + دیفلوفنیکان + مفنپیر دایاتیل (اُتللو)، کشاورزان از این علفکشها و عمدتاً به منظور مهار یولافوحشی مقاوم به علفکش کلودینافوپ-پروپارجیل، در مزارع گندم استفاده میکنند. البته نکته قابل ذکر آن است که در اغلب مناطق استان، استفاده از دو علفکش تو،فور-دی+امسیپیآ به علاوه کلودینافوپ-پروپارجیل، بهمنظور مهار علفهای هرز پهنبرگ و کشیدهبرگ در مزارع گندم رواج دارد (Zand et al., 2017).
بهطوریکه میدانیم، کاربرد مداوم علفکشهای مشابه یا علفکشهای مختلف با ساز و کار عمل مشابه، منجر به ایجاد فشار انتخاب بالا میشود وگونههای مقاوم، فرصت رشد و نمو پیدا خواهند کرد. بهطورکلی، فشار انتخاب، یکی از اساسیترین عوامل موثر بر تکامل مقاومت به علفکشها در علفهای هرز میباشد که با کاربرد علفکشها اعمال میشود (Jasieniuk et al., 1996; Christoffers, 1999).
تاکنون بیشتر از 10 سال از زمان شروع اولین تحقیقات پی جویی مقاومت به علفکشها در ایران میگذرد. علفکشهای خانواده آریلوکسی فنوکسی پروپیونات و بازدارندههای فتوسنتز در فتوسیستم دو و علفهای هرز یولافوحشی زمستانه (Avena ludoviciana Durieu.)، خونیواش (Phalaris minor Retz.)، گوراگو (Chenopodium murale L.) و گونههای تاج خروس (Amaranthus spp.)، جز اولین علفکشها و تودههایی بودند که طی سال 1385-1384 مقاومت به آنها گزارش شد (Bena Kashani et al., 2006; Elahifard et al., 2006; Rastgoo et al., 2006; Zand et al., 2006; Partovi et al., 2008;). به دنبال آن، تحقیقات روی پیجویی تودههای مقاوم به سایر خانوادههای علفکشی رو به گسترش بوده است؛ بهطوریکه تا به امروز، محققان داخلی موفق به شناسایی تودههای مقاوم شامل یولافوحشی (Bena Kashani et al., 2007; Zand et al., 2007; Sasanfar et al., 2009; Rastgoo et al., 2010)، فالاریس (Gherekhloo et al., 2008; Gherekhloo et al., 2011; Gherekhloo et al., 2012)، چچم (Lolium rigidum L.) (Zand et al., 2009; Dastoori et al., 2010) و گونهای خونیواش (Phalaris paradoxa L.) (Zand et al., 2010b) مقاوم به علفکشهای بازدارنده استیل کوآنزیم-آ کربوکسیلاز در مزارع برخی از استانها نظیر خوزستان، فارس و گلستان شدهاند. همچنین، تودههای علف پارادوکسای مقاوم به بازدارندههای استولاکتات سینتاز (Zand et al., 2010b)، یولافوحشی مقاوم به مزوسولفورون-متیل+آیدوسولفورون-متیل سدیم+مفنپیر دایاتیل (شوالیه) (Aghajani et al., 2009)، خردل وحشی (Sinapis arvensis L.) (Afshari et al., 2017) و شلمی (Rapistrum rugosum (L.) All.) مقاوم به تریبنورون-متیل (Derakhshan & Gherekhloo, 2012; Hatami Moghadam et al., 2016) نیز شناسایی شدهاند.
آنچه مسلم است در طی این سالها، تعداد مزارع آلوده به تودههای مقاوم، به شدت رو به افزایش بوده است و بیشترین افزایش، بهترتیب مربوط به علفهایهرز یولافوحشی، فالاریس و چچم در استانهای خوزستان، کرمانشاه، فارس، گلستان و ایلام بوده است
(Zand et al., 2010a; Gherekhloo et al., 2015).
نکتهای که در مورد این تودهها جلب توجه مینماید این است که همه تودههای مقاوم مذکور متعلق به مزارع گندم و جو میباشند؛ چرا که سطح زیر کشت این دو محصول در کشور، از سایر محصولات بیشتر میباشد؛ بهطوریکه از حدود 96/12 میلیون هکتار زمین زراعی در سال 84-83، حدود 37/9 میلیون هکتار (28/72 درصد) به غلات اختصاص داشته است و از این مقدار، گندم 4/73 و جو 7/16 درصد سهم داشتهاند (Gherekhloo & Zand, 2010). همچنین مقایسه مصرف و سطح سمپاشی توسط باریکبرگکشها، پهنبرگکشها و علفکشهای دو منظوره طی سالهای زراعی 85-1384 و 86-1385 نیز حاکی از آن است که طی این دو سال، میزان مصرف هر سه گروه از این علفکشها نسبت به سال قبل افزایش داشته است (Gherekhloo & Zand, 2010).
بر اساس گزارش کشاورزان، مهندسین ناظر و کارشناسان در منطقه در خصوص مهار نشدن پنیرک در مزارع گندم با علفکشهای رایج، تودههای مشکوک از مزارع، بهمنظور پیجویی احتمال بروز مقاومت در پنیرک به علف کشهای تریبنورون- متیل، و تو، فور-دی جمعآوری شد. بنابراین هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر، بررسی مقاومت پنیرک به علفکشهای بازدارنده استولاکتات سینتاز در مزارع گندم خوزستان و هدف ویژه آن، تعیین درجه مقاومت تودههای مقاوم بود.
مواد و روشها
زمان و محل اجرای آزمایش
مطالعات این پژوهش شامل آزمایشهای غربالگری و آزمایشهای دُز-پاسخ با علفکشهای مختلف مورد آزمایش، در سالهای 1394 و 1395 در شهرستان رامهرمز در استان خوزستان و روی هفت توده بذر پنیرک گلریز جمعآوری شده از مزارع گندم استان خوزستان انجام شد. مطالعات مزرعهای شامل جمعآوری تودههای مشکوک به مقاومت از سطح مزارع استان خوزستان با حداقل پنج سال سابقه مصرف بازدارندههای استولاکتات سینتاز، اکسینهای مصنوعی با 25 سال سابقه مصرف و همچنین عدم رضایت کشاورزان نسبت به کارایی علفکشهای مذکور در سالهای گذشته، جمعآوری شدند. لازم به ذکر است که توده حساس نیز از بخشهایی که سابقه سمپاشی با علفکشهای مذکور را نداشت، جمعآوری شدند.
علفکشهای مورد استفاده در آزمایش
برخی ویژگیهای کاربردی علفکشهای به کار گرفته شده در این آزمایش، مقدار توصیه شده و سال ثبت آنها در ایران در جدول 1 ارایه شده است.
جدول 1- مشخصات عمومی علفکشهای مورد استفاده در آزمایش (Forouzesh et al., 2015; Zand et al., 2017)
Table 1. General characteristics of applied herbicides in the experiments (Forouzesh et al., 2015; Zand et
al., 2017)
Recommended dose per hectare |
Registration year |
Trade name and formulation |
Common name |
Chemical family |
Site of action |
Group1 |
15-20 g |
1990 |
Granestar (DF 75%) |
Tribenuron-methyl |
Sulfonylureas |
Asetolactate synthase |
2 (B) |
1-1.5 L |
1968 |
U46 combi fluid (SL 67.5%) |
2, 4-D+MCPA |
Phenoxy |
Synthetic auxins |
4 (O) |
1حروف داخل پرانتز، طبقهبندی بر اساس کمیته کاری مقاومت به علفکش (HRAC) میباشد.
1Letters in parenthesis are classification based on HRAC group.
آمادهسازی و جوانهدار کردن بذور
جهت اجرای آزمایشها لازم بود تا با شکستن خواب بذر، جوانهزنی و سبز شدن بذرها یکنواخت باشد. برای شکستن خواب بذور پنیرک گلریز، بذرها به مدت 20 دقیقه در اسید سولفوریک غلیظ 98 درصدغوطهور شدند (Chauhan et al., 2006; Ansari et al., 2016) و پس از شستشو با آب مقطر، تا شروع آزمایش در دمای اتاق نگهداری شدند.
آزمایشهای زیست سنجی در گلدان
آزمایش غربالگری
جهت غربال تودههای مشکوک به مقاومت به علفکشهای گفته شده، آزمایش گلدانی بهصورت طرح بلوک کامل تصادفی با چهار تکرار انجام شد. ﺑﺮای ﻛﺸﺖ از ﮔﻠﺪانهای پلاستیکی با قطر دهانه 30 ﺳﺎﻧﺘﻲﻣﺘﺮ و ارتفاع 20 سانتیمتر، ﺣﺎوی یک ﻗﺴﻤﺖ رس، یک ﻗﺴﻤﺖ ﺷﻦ و یک ﻗﺴﻤﺖ خاکبرگ، استفاده ﺷﺪ. سپس10 عدد بذر جوانه زده، بهصورت سطحی ﻛﺸﺖ شدند و درنهایت تعداد شش بوته در هر گلدان نگه داشته ﺷدند. سمپاشی گیاهچهها در مرحله سه تا چهار برگی بوتههای پنیرک گلریز، با غلظت توصیه شده علفکشهای گفته شده در جدول 1، بهوسیله سمپاش پشتی مجهز به نازل بادبزنی (تیجت 11003) با فشار دو بار اعمال شد. در هفته چهارم و ششم پس از سمپاشی، تعداد گیاهان زنده مانده در هر گلدان یادداشت شدند و به صورت درصد گیاهان باقیمانده نسبت به پیش از سمپاشی محاسبه شدند. پس از ثبت تعداد گیاهان زنده مانده، بوتههای هر گلدان از سطح خاک قطع و جمعآوری شدند و وزن تر آنها با استفاده از ترازوی با دقت 01/0 اندازهگیری شد. میانگین وزن تر اندام هوایی برای هر تک بوته محاسبه شد و سپس درصد وزن تر بوتههای هر توده تیمار شده با علفکش نسبت به شاهد خودش (تیمار نشده با علفکش) محاسبه شد.
آزمون دُز–پاسخ
بهمنظور بررسی درجه مقاومت تودههای غربال شده، پاسخ تودهها در یک آزمایش گلدانی برررسی شد. تمامی شرایط رشد تا رسیدن به مرحله سه تا چهار برگی و سپس سمپاشی و برداشت بوتهها، مشابه آزمایش غربالگری بود؛ بهطوریکه واکنش تودههای حساس و تودههایی که در آزمایش غربالگری مشکوک به مقاومت شدند، در مقابل غلظتهای مختلف علفکشهای تریبنورون- متیل (صفر، 15/0، 5/1، 15، 150 و 1500 گرم ماده موثر در هکتار) و تو،فور-دی+ امسیپیآ ( صفر، 40، 100، 200، 500، 1000، 2500 و 5000 میلی لیتر ماده موثر در هکتار) بررسی شد و سپس همه تیمارها با شاهد بدون علفکش مقایسه شد.
تجزیه آماری
برای تجزیه آماری منحنی واکنش به غلظت علفکش، از آنالیز رگرسیون و رابطه Log-logistic چهار پارامتری ارائه شده توسط Ritz & Streibig (2005) استفاده شد (معادله 1).
(1)
که در آن: b، شیب منحنی در نقطه e؛d، حد بالای منحنی دُز- پاسخ؛ c، حد پایین منحنی دُز- پاسخ و e، غلظت بیانکننده ED50 میباشد
مدل سه پارامتری Log-logistic (معادله 2) با حد پایین مساوی صفر، در شرایطی که میزان پاسخ در بالاترین غلظت اعمال شده به صفر نزدیک و یا صفر شود استفاده میشود و پارامترهای آن شبیه معادله قبلی است (Ritz & Streibig, 2005).
(2)
تجزیه، تحلیل و ترسیم دادههای زیستسنجی، توسط نرمافزار R و بسته نرمافزاری drc (Ritz & Streibig, 2005)، انجام شد. بهعلاوه، برای اطمینان از برازش صحیح تابع مورد استفاده، از آزمون فقدان برازش[1] موجود در بسته نرمافزاری نیز استفاده شد. درجه و یا فاکتور مقاومت (RF) (معادله 3)، یعنی نسبت ED50 توده مقاوم به ED50 توده حساس، به عنوان شاخصی برای بررسی و مقایسه میزان مقاومت تودهها مورد استفاده قرار گرفت (Ritz & Streibig, 2005).
(3)
(4)
|
همچنین از مدل چهار و پنج پارامتری Brain & Cousens (1989) (معادله 4)، که به منظور برازش دادههای حاصل از تیمار علفکشهای هورمونی مانند تو، فور-دی+امسیپیآ تعریف شده است، بر روی تودههای پنیرک استفاده شد.
نتایج و بحث
آزمایش غربالگری
پس از اعمال دُز توصیه شده بر روی تمامی تودهها، از آنجا که وزن تر میتواند به عنوان یک شاخص مناسب برای غربال اولیه تودههای مشکوک به مقاومت مورد استفاده قرار گیرد (Moss et al., 2007)، تودهها بر این اساس مورد قضاوت قرار گرفتند (جدول 2)؛ بهطوریکه تودههایی که درصد کاهش وزن تر آنها نسبت به شاهد بین 36-0، 72-36، 81-72 و 100-81 درصد باشد، بهترتیب در گروههای RRR (قطعا مقاوم)، RR (احتمالا مقاوم)، R? (مشکوک به مقاومت) و S (حساس) قرار گرفتند (Moss et al., 2007).
جدول 2- نتایج آزمایش غربالگری تودههای Malva parviflora L. مشکوک به مقاومت به علفکشهای تریبنورون-متیل، و تو، فور-دی+امسیپیآ
Table 2. Result of screening of suspected resistant Malva parviflora L. populations subjected to tribenuron-methyl and 2,4-D+MCPA
Survival reduction (% as control) |
"R" ratings |
Fresh weight reduction (% as control) |
Population |
Herbicide |
58.33 |
S |
84.93 |
A |
|
0 |
RR |
66.97 |
B |
Tribenuron-methyl |
4.17 |
RR |
45.63 |
C |
|
0 |
RRR |
16.68 |
D |
|
30 |
RR |
70.75 |
E |
|
0 |
RRR |
32.45 |
F |
|
26.67 |
RRR |
37.99 |
G |
|
60.42 |
S |
84.24 |
S |
|
91.67 |
S |
95.66 |
A |
|
0 |
RRR |
18.39 |
B |
2,4-D+MCPA |
4.17 |
RRR |
34.59 |
C |
|
0 |
RRR |
8.51 |
D |
|
100 |
S |
100 |
E |
|
50 |
S |
81.80 |
F |
|
83.33 |
S |
91.83 |
G |
|
100 |
S |
100 |
S |
|
RRR : قطعاً مقاوم؛ RR: احتمالا مقاوم و S: حساس.
RRR= Confirmed resistant, highly likely to reduce herbicide performance; RR= Confirmed resistant, probably reducing herbicide performance, and S= Susceptible.
نتایج بررسی واکنش تودههای مشکوک به مقاومت نسبت به کاربرد دُزهای مختلف تریبنورون-متیل نشان داد که همه تودهها به این علفکش مقاوم بودند (جدول 3)؛ اگرچه میزان درجه مقاومت تودهها با یکدیگر متفاوت بود (جدول 3).
جدول 3- پارامترهای برآورد شده رگرسیون غیر خطی برای وزن تر در زیستسنجیهای گیاه کامل تودههای حساس و مقاوم Malva parviflora L. در پاسخ به تریبنورون-متیل
Table 3. Estimated non-linear regression parameters for fresh weight in whole-plant assays of susceptible and resistant populations of Malva parviflora L. in response to tribenuron-methyl sodium
RF |
ED50 |
Slope |
Upper limit |
Lower limit |
Population |
2.25 (0.64)* |
1.46 (0.08) |
0.45 (0.01) |
99.93 (0.71) |
0 |
B |
4.14 (1.04)** |
2.69 (0.20) |
0.61 (0.02) |
99.82 (1.11) |
0 |
C |
10.11 (2.67)** |
6.57 (1.96) |
0.55 (0.06) |
100.76 (4.03) |
0 |
D |
2.05 (0.65)ns |
1.33 (0.41) |
0.84 (0.19) |
98.79 (4.95) |
8.41 (3.76) |
E |
5.60 (1.52)** |
3.64 (0.76) |
0.50 (0.04) |
99.92 (2.79) |
0 |
F |
3.86 (0.98)** |
2.51 (0.18) |
0.61 (0.02) |
99.73 (1.07) |
0 |
G |
- |
0.65 (0.08) |
0.79 (0.06) |
99.91 (2.29) |
0 |
S |
مقادیر نشان داده شده در پرانتزها، خطای استاندارد میباشند. ED50= میزان علف کش مورد نیاز جهت کاهش 50% وزن تر گیاه. RF= درجه مقاومت (ED50R/ED50 S). aسطح معنیداری احنمال مدل رگرسیون غیر خطی. 01/0=**P، 05/0= *Pو=ns عدم اختلاف معنیدار
Values in parentheses are standard errors. ED50= effective rate required to reduce the response of plants to 50%. RF= Resistance factor (ED50 R/ED50 S). aLevel of significance probability non-linear regression model. ∗∗P= 0.01, *P=0.05 and ns=Non significant difference.
با افزایش دُز مصرفی تریبنورون-متیل، وزن تر تودههای پنیرک گلریز حساس و مشکوک به مقاومت، بهصورت سیگموئیدی کاهش یافت (شکل 1). واکنش تودههای مقاوم به دُزهای مختلف تریبنورون-متیل، با توجه به توده حساس نشان داد که تودههای پنیرک گلریز، دارای درجات مختلفی از مقاومت نسبت به تریبنورون بودند (جدول 3). مقایسه میان ED50 تودهها (جدول 3) با تعیین حدود اطمینان برآورد پارامترها مشخص شد که توده D با درجه مقاومت 57/6 (گرم ماده موثر در هکتار) با تمامی تودهها اختلاف معنیدار داشت (01/0P≤). بر این اساس، در مورد سایر تودهها میتوان اظهار داشت که اختلاف میان تودههای B و E، C و G، C و F معنیدار نبود؛ این در حالی است که اختلاف میان این تودهها با توده حساس (S) معنیدار بود. در خصوص درجه مقاومتهای محاسبه شده، در میان تودهها، توده E اختلاف معنیداری با توده حساس نداشت (01/0P≤) (جدول 3). در مورد پارامتر شیب منحنیهای دُز-پاسخ، واضح است که هرچه مقدار پارامتر شیب منحنی بیشتر باشد، زیستتوده پنیرک گلریز با شیب تندتری در پاسخ به افزایش دُز کاربرد علفکش کاهش مییابد (جدول 3).
شکل 1- پاسخ وزن تر تودههای حساس و مقاوم Malva parviflora L. نسبت به کاربرد غلظتهای مختلف تریبنورون-متیل
Figure 1. Fresh weight response of susceptible and resistant Malva parviflora L. populations to different tribenuron-methyl concentrations
بررسی پاسخ تودهها بر اساس تعداد بوتههای زنده مانده نسبت به شاهد، درجات مختلفی از مقاومت در بین تودههای پنیرک گلریز را نشان داد که در این میان، توده D بیشترین مقاومت را نسبت به تریبنورون-متیل نشان داد و سایر تودهها در ردههای بعدی قرار گرفتند (جدول 4، شکل 2). بررسی پارامترهای ED50 محاسبه شده بر اساس مقادیر حدود اطمینان برآوردها نشان داد که به جز تودههای F و G که اختلاف معنیداری با یکدیگر نشان ندادند، اختلاف میان سایر تودهها یا یکدیگر معنیدار بود (01/0P≤) (جدول 4). بررسی درجه مقاومتهای محاسبه شده (جدول 3) نشان داد که تمامی تودهها اختلاف معنیداری با توده حساس داشتند (01/0P≤).
موارد مشابهای از بروز مقاومت در علفهایهرز نسبت به تریبنورون-متیل در ایران در تودههای شلمی به دلیل جهش در محل هدف (Pro-197-Ser) و همچنین مقاومت مبتنی بر غیر محل هدف (متابولیسم) گزارش شده است (Hatami Moghadam et al., 2016). همچنین، Afshari et al.(2017) پس از پیجویی تودههای خردل وحشی مقاوم به تریبنورون-متیل گزارش کردند که 57 درصد توهها، دارای درجه مقاومت خیلی زیاد، 5/31 درصد از آنها دارای مقاومت زیاد و 5/10 درصد دارای مقاومت کم بودند. همچنین توالییابی DNA خردل وحشی نشان داد که جهش در موقعیت آلانین 122 با جایگزینی پرولین، علت بروز مقاومت مبتنی بر تغییر محل هدف بوده است
(Afshari et al., 2017).
تو، فور-دی+امسیپیآ
با توجه به منحنیهای پاسخ برازش داده شده در شکل 3، روند کاهش وزن تر در تودههای حساس و مقاوم، ابتدا بهصورت افزایشی و سپس کاهشی بود که نمونهای از واکنش هورمسیس گیاهان به کاربرد برخی علفکشها بود. بر اساس جدول 5، هر سه توده B، D و C، درجات مختلفی از مقاومت را به توفوردی+امسیپیآ نشان دادند؛ بهطوریکه درجه مقاومت در این تودهها نسبت توده حساس، بهترتیب 09/3، 73/2 و 51/2 بود؛ در حالی که میزان 95/197 گرم ماده موثر در هکتار، باعث کاهش وزن تر توده حساس به میزان 50 درصد نسبت شاهد شد؛ این مقدار کاهش برای تودههای مقاوم B، D و C، بهترتیب 73/611، 35/541 و 37/496 گرم ماده موثر در هکتار برآورد شد.
جدول 4- پارامترهای برآورد شده رگرسیون غیر خطی بوتههای زنده مانده در زیستسنجیهای گیاه کامل تودههای حساس و مقاوم Malva parviflora L. در پاسخ به تریبنورون-متیل
Table 4. Estimated non-linear regression parameters of survived plants in whole-plant assays of susceptible and resistant Malva parviflora L. populations in response to tribenuron-methyl
RF |
ED50 |
Slope |
Upper limit |
Population |
6.62 (1.65)** |
8.74 (1.31) |
1.19 (0.21) |
100.97 (2.83) |
B |
19.76 (7.18)** |
26.09 (12.75) |
0.57 (0.11) |
100.75 (6.19) |
C |
34.93 (9.24)** |
46.11 (5.43) |
1.00 (0.08) |
100.92 (1.74) |
D |
2.14 (0.61)** |
2.83 (0.59) |
0.82 (0.11) |
103.32 (3.71) |
E |
22.20 (5.65)** |
29.31 (5.39) |
1.05 (0.16) |
101.31 (2.91) |
F |
15.98 (5.37)** |
21.09 (8.57) |
0.59 (0.10) |
102.57 (5.39) |
G |
- |
1.32 (0.12) |
1.30 (0.21) |
102.51 (2.36) |
S |
مقادیر نشان داده شده در پرانتزها، خطای استاندارد میباشند. ED50= میزان علف کش مورد نیاز جهت کاهش 50% وزن تر گیاه. RF= درجه مقاومت (ED50R/ED50 S). aسطح معنیداری احنمال مدل رگرسیون غیر خطی. 01/0=**P.
Values in parentheses are standard errors. ED50= effective rate required to reduce the response of plants to 50%. RF= Resistance factor (ED50 R/ED50 S). aLevel of significance probability non-linear regression model. ∗∗P= 0.01.
شکل 2- پاسخ بوتههای زنده مانده تودههای حساس و مقاوم Malva parviflora L. نسبت به کاربرد غلظتهای مختلف تریبنورون-متیل
Figure 2. Survived plant responses of susceptible and resistant Malva parviflora L. populations to different tribenuron-methyl concentrations
هرچند بر اساس مقادیر حدود اطمینان محاسبه شده برای پارامتر ED50 تودهها (جدول 5)، اختلاف میان تودههای B، D و C معنیدار نبود. این درحالی است که اختلاف میان هر سه توده مذکور با توده حساس، معنیدار بود (جدول 6). برازش دادههای حاصل از درصد تعداد بوتههای زنده مانده تودههای پنیرک گلریز به توفوردی+ امسیپیآ نشان داد هر سه توده B، D و C، به ترتیب با درجه مقاومت 68/2، 91/2 و 99/1 نسبت به این علفکش و در مقایسه با توده حساس از خود مقاومت نشان دادند (شکل 4 و جدول 5).
شکل 3- پاسخ وزن تر تودههای حساس و مقاوم Malva parviflora L. به کاربرد غلظتهای مختلف تو، فور-دی+امسیپیآ
Figure 3. Fresh weight response of susceptible and resistant Malva parviflora L. populations to different 2,4-D+MCPA concentrations
جدول 5- پارامترهای برآورد شده رگرسیون غیر خطی وزن تر در زیستسنجیهای گیاه کامل تودههای حساس و مقاوم Malva parviflora L. در پاسخ به تو، فور-دی+امسیپیآ
Table 5. Estimated non-linear regression parameters of fresh weight in whole-plant assays of susceptible and resistant populations of Malva parviflora L. in response to 2,4-D+MCPA
RF |
ED50 |
e |
Slope |
Hormesis effect |
Upper limit |
Lower limit |
Population |
3.09 (0.30)a ** |
611.73 (66.35) |
153.91 (35.67) |
1.68 (0.07) |
0.61 (0.22) |
81.23 (4.09) |
0 |
B |
2.51 (0.28)** |
496.37 (52.98) |
69.42 (9.08) |
1.78 (0.06) |
1.96 (0.34) |
60.55 (3.22) |
0 |
C |
2.73 (0.33)** |
541.35 (29.28) |
59.95 (4.28) |
1.71 (0.03) |
2.29 (0.21) |
58.39 (1.48) |
0 |
D |
- |
197.95 (4.17) |
105.65 (1.96) |
3.42 (0.09) |
1.02 (0.05) |
62.38 (1.08) |
8.85 (0.59) |
S |
مقادیر نشان داده شده در پرانتزها، خطای استاندارد میباشند. ED50= میزان علف کش مورد نیاز جهت کاهش 50% وزن تر گیاه. RF= درجه مقاومت (ED50 R/ED50 S). سطح معنیداری احنمال مدل رگرسیون غیر خطی. 01/0=**P.
Values in parentheses are standard errors. ED50 = effective rate required to reduce the response of plants to 50%. RF = Resistance factor (ED50 R/ED50 S). aLevel of significance probability non-linear regression model. ∗∗P = 0.01.
جدول 6- پارامترهای برآورد شده رگرسیون غیر خطی بوتههای زنده مانده در زیستسنجیهای گیاه کامل تودههای حساس و مقاوم Malva parviflora L. در پاسخ به تو، فور-دی+امسیپیآ
Table 6. Estimated non-linear regression parameters of survived plants in whole-plant assays of susceptible and resistant populations of Malva parviflora L. in response to 2,4-D+MCPA
RF |
ED50 |
Slope |
Upper limit |
Population |
2.68 (0.22)** |
1561.66 (115.64) |
2.66 (0.33) |
100.69 (2.23) |
B |
1.99 (0.14)** |
1161.53 (58.16) |
4.62 (1.37) |
98.84 (1.85) |
C |
2.91 (0.24)** |
1700.25 (132.46) |
2.84 (0.47) |
97.84 (2.29) |
D |
- |
583.25 (22.46) |
4.47 (0.73) |
100.21 (1.85) |
S |
مقادیر نشان داده شده در پرانتزها، خطای استاندارد میباشند. ED50= میزان علف کش مورد نیاز جهت کاهش 50% وزن تر گیاه. RF= درجه مقاومت (ED50R/ED50 S). aسطح معنیداری احنمال مدل رگرسیون غیر خطی. 01/0=**P.
Values in parentheses are standard errors. ED50= effective rate required to reduce the response of plants to 50%. RF= Resistance factor (ED50 R/ED50 S). aLevel of significance probability non-linear regression model. ∗∗P= 0.01.
شکل 4- پاسخ بوتههای زنده مانده تودههای حساس و مقاوم Malva parviflora L. نسبت به کاربرد غلظتهای مختلف تو، فور-دی+امسیپیآ
Figure 4. Response of survived plants of susceptible and resistant populations of Malva parviflora L. to different concentrations of the 2,4-D+MCPA
نتیجهگیری کلی
نتایج بررسی واکنش تودههای پنیرک گلریز به کاربرد دُزهای مختلف تریبنورون-متیل نشان داد که همه تودههای انتخاب شده بر اساس آزمون غربالگری، با درجات متفاوتی به این علفکش مقاوم بودند. همچنین، برازش دادههای حاصل از درصد وزنتر و درصد تعداد بوتههای زنده مانده تودههای پنیرک گلریز به توفوردی+ امسیپیآ نشان داد که هر سه توده نسبت به این علفکش مقاوم میباشند. در خصوص علفکش تریبنورون-متیل و با توجه به نتایج پژوهش حاضر و همچنین نتایج گزارش شده توسط سایر محققان میتوان اظهار داشت که این علفکش در مهار علفهای هرز پهنبرگ مزارع گندم بهویژه پنیرک، کارایی لازم را ندارد. در مورد تو، فور-دی+امسیپیآ وضعیت بسیار بهتر از تریبنورون متیل میباشد؛ هرچند، نتایج پژوهش پیشرو نشان داد که از هفت توده پنیرک گلریز غربال شده با تو، فور-دی+امسیپیآ، سه توده نسبت به آن مقاومت نشان دادند. بنابراین پیشنهاد میشود که سایر پهنبرگکشهایی که کارایی بسیار خوبی در مهار پهنبرگهای مزارع گندم را دارند، به کشاورزان معرفی شوند و به منظور پیشگیری از گسترش مقاومت به تریبنورون-متیل و تو، فور-دی+امسیپیآ به عنوان علفکشهای مورد استفاده در تناوب علفکشی در مزارع گندم، توصیه شوند.
REFERENCES
[1] Lack of fit F test
REFERENCES