بررسی شاخص های تنوع گونه‌ای علف‌های‌هرز در کشت مخلوط افزایشی لگوم – غله

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی دانشگاه لرستان

2 دانشجوی دکتری، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی دانشگاه لرستان

3 گروه جغرافیا، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه لرستان

4 استادیار اقلیم شناسی، گروه جغرافیا دانشگاه لرستان

چکیده

به ­منظور بررسی اثر کشت مخلوط افزایشی لگوم و غله (جو رقم آبیدر و ماشک برگ درشت) بر شاخص­های اکولوژیک تنوع گونه ای و غالبیت علف­های‌هرز، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه لرستان، در دو سال زراعی 95-1393، به­صورت فاکتوریل چهار در پنج و با سه تکرار، در یک مکان و به­صورت دیم اجرا شد. تیمارهای کشت مخلوط، تعداد و وزن خشک کل علف­های‌هرز را به­طور معنی‌داری نسبت به تک کشتی کاهش دادند. بهترین تیمارها در سال اول و دوم از جهت کنترل علف‌های‌هرز به­ترتیب یک‌بار وجین و نسبت­های بذری 70:100 (جو: ماشک) و 100:100 و دوبار وجین × 70:100 بود. همچنین اثر متقابل سه فاکتور مورد مطالعه (سال، علف‌هرز و کشت مخلوط)، بیانگر سهم به­سزای ترکیب 40:100 و 70:100 به ­همراه یک‌بار وجین در کاهش وزن خشک علف­های‌هرز بود (در سال اول به ترتیب برابر 98/17 و 16/17 گرم در متر مربع). این اثر متقابل در سال دوم نیز کم­ترین وزن خشک علف‌هرز را داشت (82/20 و 20 گرم). کم­ترین غنای گونه‌ای نیز به تیمارهای یک‌بار و دوبار وجین و عدم وجین با نسبت بذری 100:100 تعلق داشت. همچنین تیمارهای بالا در سال اول، بیش از سال دوم غالبیت علف‌های‌هرز را نشان دادند.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Weed species diversity indices in legume - cereal additive series intercropping

نویسندگان [English]

  • Khosro Azizi 1
  • Ali Reza Daraeimofrad 2
  • Behrouz Nasiri 3
  • Mohammad Feizian 4
1 Director of Lorestan University
2 Lorestan University
3 Geography group, Education Faculty, Lorestan University
4 Lorestan University
چکیده [English]

In order to investigate the effect of additive series intercropping of legume and cereal (the line of 2561 of broad leaf vetch and Abidar cultivar of barley) on species diversity ecological indices and weeds dominance, a field experiment was conducted in 4 × 5 factorial with three replications in the dry land conditions in the research farm of the Faculty of Agriculture, University of Lorestan in the cropping years of 2015-17. The intercropping treatments reduced numbers and total dry weight of weeds ratio in sole cropping. The best treatments in first and second year for weeds control were once-weeding and seed ratios 70:100 and 100:100 (vetch: barley) and double-weeding×70:100. The three factor interactions (year, weed and intercropping) represent the contribution of 40:100 and 70:100 with once-weeding in weed dry weight losses (17.98 and 17.16 in the first and second years, respectively). In the second year, this interaction also resulted to the lowest weed dry weights (20.82 and 20 g/m-2). The lowest species richness was belonged to once and double weeding and non-weeding treatments with 100:100 seed ratio, respectively. Also, mentioned treatments indicated the weeds were more dominance in the first year compared to the second year.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Ecological Indices
  • intercropping
  • natural flora

مقدمه

علف­های‌هرز، مسئله اولیه و مهم در زراعت ارگانیک، به ­ویژه در اراضی دیم محسوب می شوند (Anderson, 2010) و معمولاً مدیریت موفق آن‌ها مشکل است. بنابراین، مدیریت تلفیقی علف­های‌هرز، برای موفقیت در زراعت ارگانیک به ­منظور حفظ حاصلخیزی خاک و تولید محصول، از اهمیت زیادی برخوردار است. در این راستا کشت مخلوط، راه حل مناسبی برای کاهش جمعیت علف­های‌هرز در این سیستم ها (ارگانیک) محسوب می­شود (Sangakkara et al., 2011).

مدیریت علف­های‌هرز، عاملی کلیدی در نظام­های کشاورزی ارگانیک است (Bond & Grundy, 2000) زیرا در این نظام، گستردگی گزینه‌های کنترل علف‌هرز محدود می‌شود و نقش علف‌کش­ها کاهش می‌یابد (Verschwele, 2005). کنترل ارگانیک علف‌های‌هرز، اساساً مبتنی بر معیارهای پیشگیری می­باشد که می توان به تناوب زراعی در واحد زمان و مکان (کشت مخلوط) اشاره کرد (Liebman & Davis, 2000). بنابراین، یکی از اهداف مدیریت علف­های‌هرز در سیستم مخلوط، دستکاری تعادل رقابتی بین گیاه زراعی و علف‌هرز، برای کنترل مطلوب و به­ موقع آن است (Bond & Grundy, 2000).

کشت مخلوط علاوه بر فواید اکولوژیکی و اقتصادی، باعث کاهش آفات، امراض و علف­های‌هرز نیز می­گردد (Awal et al., 2006) و به­عبارتی کشت مخلوط می‌تواند باعث کاهش فشار علف­های‌هرز بر گیاه زراعی و در نهایت کاهش اتکاء به علف‌کش­ها شود
(Banik et al., 2006؛ Jensen, 2007). در کشت مخلوط، به­دلیل افزایش تنوع گیاهان زراعی، تعداد علف‌هرز در واحد سطح کاهش می یابد
(Javanshir et al., 2000). بر اساس نتایج یک تحقیق، در کشت مخلوط افزایشی جو-لوبیا، جمعیت علف­های هرز در مقایسه با کشت خالص کاهش می‌یابد (Agegnehu et al., 2007).

کشت مخلوط گندم-نخود، تراکم و وزن خشک علف­های‌هرز را در مقایسه با کشت خالص، به ترتیب 70 و 7/69 درصد کاهش داد. همچنین در مخلوط ذرت-کدو، کنترل علف‌هرز قابل توجه بود (Banik et al., 2006; Ghanbari &Nasirpour, 2011). امروزه سیستم­های کشت مخلوط، یکی از روش­های اکولوژیک کنترل علف­های‌هرز محسوب می‌شود و در این سیستم، به حداکثر رساندن پوشش سطح خاک و تنوع گیاهی دو اصل مهم می باشند که باعث کنترل بهتر و مؤثرتر علف­های‌هرز در زراعت مخلوط نسبت به تک کشتی می گردد. بر این اساس، کنترل و فرونشانی علف­های‌هرز، یکی از مزایای کشت مخلوط است (Midya et al., 2005; Poggio, 2005).

اثرات چند منظوره کشت مخلوط، بیانگر نقش قابل توجه آن در بوم نظام­های زراعی، مانند ایجاد ثبات، رقابت بیشتر با علف‌هرز و کاهش اثرات منفی گیاهان زراعی بر محیط می‌باشد (Malcom et al., 2010; Fernandez-Aparicio et al., 2010) و بر این اساس، از آزاد سازی منابع جهت استفاده علف‌هرز جلوگیری می­کنند (Javanshir et al., 2000). کشت مخلوط، جمعیت همسان علف­های‌هرز را با کاستن فراوانی نسبی و غالبیت آن‌ها تغییر می‌دهد (Asgharipour & Armin, 2010).

تحقیقات در ارتباط با گونه‌های مختلف علف‌هرز نشان می­دهد که وزن تر و خشک علف­های‌هرز، علاوه بر اثر پذیری از عوامل محیطی، تحت تأثیر مدیریت زراعی مانند کشت مخلوط نیز قرار می‌گیرد (Moatali, 2013 Asgharipour & Rafiei, 2010;). بنابراین،، مطالعات اخیر، کشت مخلوط را گزینه ای مناسب برای مدیریت علف­های هرز به­ویژه در سیستم های­زراعی کم نهاده معرفی می­کنند (Agegnehu et al., 2006; Gomez & Gurevitch, 2005).

هدف از اجرای این تحقیق، بررسی اثر گذاری سیستم کشت مخلوط لگوم×غله در راستای حفظ و برقراری تعادل در فعالیت و غالبیت گونه­های علف‌هرز، در فلور طبیعی منطقه آزمایش (خرم آباد) بود.

 

مواد و روش­ها

برای بررسی اثر کشت مخلوط بر تنوع گونه‌ای علف­های‌هرز و نیز سرکوب آن­ها، آزمایش مزرعه‌ای در شرایط دیم، در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه لرستان (طول جغرافیائی '26 و º48 و عرض جغرافیائی '26 و º33 با ارتفاع 8/1147 متر از سطح دریا)، طی دو سال زراعی 95-1393، به­صورت فاکتوریل چهار در پنج و در قالب طرح بلوک­های کامل تصادفی با سه تکرار و در یک مکان اجر شد. در این آزمایش، عامل اول شامل چهار سطح مدیریتی کنترل علف‌هرز و عامل دوم شامل پنج سطح اجزاء مکمل مخلوط، بر اساس جدول 1 بود.

 

 

جدول 1- عوامل (تیمارها) در آزمایش مخلوط افزایشی و علف‌هرز

Table 1. Factors (Treatments) in additive series intercropping and weed experiment

Weeds levels

Sum of seed ratio (%)  in additive series intercropping

Seed ratio in intercropping

Weeding

100

0:100 (sole cropping of barley)

Once weeding

140

40:100 (vetch: barley)

Double weeding

170

70:100 (vetch: barley)

Non- weeding (control)

200

100:100 (vetch: barley)

 

100

100:0 (sole cropping of vetch)

 

 

اجزای مکمل مخلوط نیز با دو گیاه لگوم و غله (ماشک برگ درشت، Vicia narbonensis L.، لاین 2561 و جو، Hordeum vulgare L.، رقم آبیدر)، در قالب کشت مخلوط افزایشی، به صورت همزمان[1] در 22 مهرماه کشت شد.

کشت مخلوط، به ترتیب با در نظر گرفتن 75 کیلو گرم بذر ماشک برگ درشت (برای کشت خالص) و 200 کیلو گرم بذر جو (برای کشت خالص) در هکتار انجام شد. همچنین تراکم جو در هر کرت آزمایشی معادل با 497 بوته در متر مربع (تراکم کشت خالص) و برای ماشک برگ پهن با 75 کیلو گرم در هکتار (تراکم کشت خالص) معادل 73 بوته در متر مربع، با 30 کیلو گرم در هکتار (40 درصد تراکم کشت خالص) معادل 29 بوته در متر مربع و با 5/52 کیلو گرم در هکتار (70 درصد تراکم کشت خالص) معادل 51 بوته در متر مربع بود (Nourmand Moayed, 2001). هر کرت به طول چهار متر و عرض 5/1 متر
(Najafi et al., 2013)، با شش ردیف کاشت در نظر گرفته شد. فاصله بین خطوط کاشت 25 سانتی­متر، فاصله بین کرت ها 50 سانتی متر و بین بلوک ها یک متر در بود.

در این آزمایش، اجازه داده شد تا علف­های‌هرز در کرت­های بدون وجین، در تمام فصل رشد (پائیز و بهار) حضور داشته باشند و با گیاهان زراعی رقابت کنند (Hamzei et al., 2013). در تیمار یک بار وجین، 15 روز و در دوبار وجین به ترتیب 15 و 45 روز پس از سبز شدن علف­های‌هرز، کنترل به­عمل آمد. بر حسب میزان و شدت رشد علف های هرز در دو سال آزمایش کشت مخلوط جو و ماشک برگ درشت، به­ طور همزمان در 22 مهر ماه هر سال آزمایشی انجام شد. در سال اول، به­دلیل بارندگی زود هنگام، رشد علف­های هرز نیز سرعت یافت و 15 روز پس از سبز شدن علف­های‌هرز که مصادف با هفت آذر ماه بود، اولین مرحله کنترل به­عمل آمد. نمونه گیری در پایان دوره رشد گیاهان زراعی (اواسط اردیبهشت ماه) برای تعیین تعداد، وزن خشک علف­های‌هرز غالب و تفاوت بین شاخص­های اکولوژیک تنوع گونه‌ای، با استفاده از کادری به ابعاد یک متر در یک متر، با حذف اثر حاشیه‌ای به میزان 20 سانتی متر از ابتدا و انتهای و نیز حذف اولین و آخرین ردیف کشت از طرفین هر کرت، از فلور طبیعی علف‌های‌هرز انجام شد. در این آزمایش، برخی شاخص­ها که در سایر مطالعات تنوع گونه‌ای، کمتر مورد توجه قرار می گیرند نیز بررسی شدند. همچنین، وزن خشک علف­های‌هرز غالب نیز به تفکیک گونه مشخص شد. برای این کار، ابتدا نمونه‎ها در آونی با دمای 70 درجه سانتی­گراد و به ­مدت 48 ساعت خشک شدند و سپس وزن خشک آن‌ها اندازه‌گیری شد (Mohammadi et al., 2012).

برای آنالیز داده‌ها از نرم افزار آماری MSTAT-C (نسخه 42/1) استفاده شد و سطوح معنی‌داری آماری مورد پذیرش P

شاخص­های اکولوژیک متأثر از حضور علف­های‌هرز، با استفاده از معادلات زیر تعیین شدند.

معادله (1) [2]ضریب پایداری  (Ardakani, 1998)

 

که در آن: ρ=تعداد نمونه های گونه مورد نظر  و P= تعداد کل نمونه ها می باشد

معادله (2) غنای گونه[3] (شاخص مارگالف) (Ardakani, 1998)            

که در آن: R= شاخص غنای گونه، S= تعداد گونه و N= تعداد کل افراد گونه‌ها می‌باشد.

معادله (3) شاخص تمرکز غالبیت[4]

 

که در آن: ni میزان اهمیت، تعداد افراد یا زیست توده هر گونه، N: مجموع میزان اهمیت همه گونه‌ها یا تعداد کل گیاهان یا کل زیست توده و C: شاخص تمرکز غالبیت (Ardakani, 1998) است.

 

نتایج و بحث

تعداد و وزن  خشک کل علف­های‌هرز در فلور طبیعی

تجزیه واریانس نشان داد که بین اثر متقابل سال × علف‌هرز × اجزاء کشت مخلوط (سطح 5%) اختلاف معنی داری وجود ندارد (جدول 2). در سال اول، میانگین کمترین تعداد کل علف­های‌هرز (مقایسه میانگین­ها، جدول 3) به تیمارهای یک‌بار وجین و نسبت­های بذری 70:100 و 100:100 (جو:ماشک)، معادل 13/16 و 30/15 بوته در متر مربع تعلق داشت اما حداقل تعداد بوته علف‌هرز در نسبت­های مختلف کشت مخلوط و سطوح علف­های‌هرز در سال دوم، در تیمارهای دوبار وجین × 70:100 معادل 02/17 مشاهده شد (لازم بذکر است که در سال دوم، تعداد علف­های‌هرز بیش از سال اول بود).

در سیستم مخلوط، بیشترین تعداد علف‌هرز در سال‌های اول و دوم، متعلق به دوبار وجین × 100:100 (07/27 و 79/26 بوته در متر مربع) بود. علت این افزایش را می توان به رشد برخی از گونه‌های علف‌هرز، بدون اثر پذیری از فشار رقابت در تراکم زیاد نسبت داد و با وجود چند لایه‌ای بودن در سطح زمین (کانوپی سیستم زراعی مخلوط و علف­های‌هرز فلور طبیعی)، علف­های‌هرز قادر به رشد و نمو بوده‌اند و همان­طور که نتایج موجود در کشت خالص جو نشان داد، تعداد کل علف­های‌هرز در تراکم 100% (تک کشتی) جو، در حداکثر قرار داشت. بنابراین می‌توان چنین بیان کرد که با وجود افزایش تعداد بوته ماشک در نسبت بذری 100:100، جو در کشت خالص (100%) و در ترکیب با ماشک، به یک صورت عمل کرده است و با ایجاد خلاء بیشتر در واحد سطح زمین (به­دلیل رشد عمودی)، شرایط را برای افزایش علف‌هرز فراهم نموده است (به ویژه علف­های‌هرز پهن برگ، چون در فلور طبیعی منطقه آزمایشی غالب بودند).

اما نسبت (ترکیب بذری) 40 و 70 درصد ماشک، به­ دلیل تعادل در رشد و احتمالاً کاهش در رقابت بین گونه‌ای (جو و ماشک برگ درشت)، فشار بیشتر و محیط مناسب­تری برای کاهش تعداد کل علف­های هرز ایجاد کردند. بر این اساس، برخی محققین کشت مخلوط را به عنوان روشی برای کاهش اتکا به علف‎کش­ها عنوان کرده‌ و آن را دارای فواید بیولوژیکی فراوان معرفی می‌کنند (Banik et al., 2006).

نتایج به­دست آمده حاکی از افزایش قدرت رقابت و کنترل علف­های‌هرز در سیستم مخلوط (افزایشی) بود. به نظر می­رسد که نسبت­های حداقل بذر ماشک، در راندمان استفاده از منابع محیطی (منابع تولید) موثرتر عمل کرده است. این نتایج توسط (Yadollahi et al., 2014) مورد تأئید قرار می­گیرند.

در کشت مخلوط، به­دلیل افزایش تنوع گیاهان زراعی، تعداد کل علف‌های‌هرز نیز کاهش خواهد یافت (Javanshir et al., 2000). همچنین در مقایسه کشت مخلوط و خالص، سیستم مخلوط، با بهره برداری بیشتر از منابع محیطی، باعث کاهش تعداد منابع قابل دسترس برای علف­های‌هرز، ایجاد سایه اندازی و حتی در برخی مواقع از طریق آللوپاتی گیاهان زراعی، مانع رشد بسیاری از گونه‌های علفهای‌‌هرز می شود
(Asgharipour & Rafiei, 2011; Zimdahl, 2007). این نتایج، صحت نتایج آزمایش حاضر را تایید می‌کنند. مشخص شد که در مخلوط ماشک برگ درشت، جو وعلف‌هرز، ترکیب 75% ماشک، احتمالاً از طریق رشد سریع، مانع از جوانه زنی آن­ها شده وبنابراین در خروج گیاهچه‌های علف‌هرز از خاک، دوره بحرانی رشد آن­ها را افزایش داده است و در نهایت بر تعداد علفهای‌‌هرز در واحد سطح، تأثیر منفی داشته است (Daraeimofrad et al., 2010) (این نتایج با نتایج آزمایش حاضر مطابقت دارد).

 

جدول 2–تجزیه واریانس مرکب داده­های دو سال زراعی 1393 و 1394 حاصل از تیمارهای آزمایشی

Table 2. Combined variance analysis of experimental data obtained from two cropping years (2014 and 2015)

Mean of Squares

Mean of Squares

 

 

Weeds weight

Weeds number

df

Source of variation

14.362 ns

182.607 **

1

Year

4.003 *

40.394 **

4

Replication

635.764 **

611.201 **

3

Weeds

20.457 ns

34.582 *

3

Year×Weeds

447.995 **

505.754 **

4

Intercropping

29.590 *

34.851 **

4

Year×Intercropping

128.782 **

181.968 **

12

Weeds×Intercropping

8.392 ns

12152 ns

12

Year×Weeds×Intercropping

11.446

8.846

76

Error

12.50

11.72

 

C.V (%)

**، *، ns: به ترتیب معنی دار در سطح احتمال یک و پنج درصد و عدم وجود اختلاف معنی دار است.

**, * and ns represent significant at 1 and 5% of probability levels and non-significant, respectively.

 

 

 

جدول 3– مقایسات میانگین اثر متقابل سال×علف‌هرز×کشت مخلوط بر تعداد و وزن خشک کل علف‌های‌هرز در دو سال زراعی 1393 و 1394

Table 3. Means comparisons of the effects of year× weed× intercropping interactions on number and total dry weight of weeds in two cropping years (2014 and 2015)

Total Number of Weeds (m-2)

Total dry Weight of  weeds (gr m-2)

Treatments

ef 23.40

ghij 21.86

First year: once weeding: sole cropping of vetch

ghij 17.79

ij 17.98

First year× once weeding×40:100(vetch: barley)

hij 16.13

j 17.16

First year× once weeding×70:100(vetch: barley)

j 15.30

ij 18.56

First year× once weeding×100:100(vetch: barley)

cd 30.19

cdef 31.04

First year: once weeding: sole cropping of barley

ghij 16.69

ghij 21.40

First year: double weeding: sole cropping of vetch

ghij 17.58

efghij 22.93

First year× double weeding×40:100(vetch: barley)

fghij 18.58

fghij 22.75

First year× double weeding×70:100(vetch: barley)

de 27.07

cdefgh 28.41

First year× double weeding×100:100(vetch: barley)

fghi 20.75

defghij 25.29

First year: double weeding: sole cropping of barley

cd 30.74

cdefg 29.32

First year: non weeding: sole cropping of vetch

ef 23.64

defghij 25.47

First year× non weeding×40:100(vetch: barley)

fghij 19.31

efghij 23.67

First year× non weeding×70:100(vetch: barley)

ij 15.64

hij 20.46

First year× non weeding×100:100(vetch: barley)

b 39.97

ab 41.53

First year: non weeding: sole cropping of barley

fghi 20.92

hij 20.31

Second year: once weeding: sole cropping of vetch

fghij 20.27

hij 20.82

Second year× once weeding×40:100(vetch: barley)

ghij 17.80

hij 20

Second year× once weeding×70:100(vetch: barley)

fg 21.46

efghij 24.69

Second year× once weeding×100:100(vetch: barley)

c 33.51

bc 34.28

Second year: once weeding: sole cropping of barley

fghij 19.02

ghij 21.94

Second year: double weeding: sole cropping of vetch

fghi 20.80

ghij 22.28

Second year× double weeding×40:100(vetch: barley)

ghij 17.02

hij 20.07

Second year× double weeding×70:100(vetch: barley)

de 26.79

cde 31.30

Second year× double weeding×100:100(vetch: barley)

cd 29.03

cde 31.26

Second year: double weeding: sole cropping of barley

cd 30.72

defghi 25.82

Second year: non weeding: sole cropping of vetch

cd 31.11

hij 20.42

Second year× non weeding×40:100(vetch: barley)

fghij 20.55

ij 19.92

Second year× non weeding×70:100(vetch: barley)

fgh 21.25

ghij 22.19

Second year× non weeding×100:100(vetch: barley)

a 51.87

a 46.35

Second year: non weeding: sole cropping of barley

در هر ستون، میانگین­های دارای حداقل یک حرف مشترک، با آزمون دانکن تفاوت معنی دار ندارند.

In each column, means with the same letters are not different based on Duncan's.

 

متناسب با تغییر در تعداد کل علف­های‌هرز، وزن خشک آن­ها نیز تغییر کرد.  بر اساس جدول 3 (مقایسه میانگین­ها)، اثر متقابل سال × علف‌هرز × کشت مخلوط متفاوت بود. به ­نظر می­رسد که در سال اول، علاوه بر بارندگی کمتر، رشد علف­های‌هرز نیز متأثر اجزای مخلوط شد و این رقابت منجر به کاهش وزن علف­های هرز شد؛ اگرچه در سال دوم، عوامل رشد (بارندگی و ...)، مطلوب بود اما کشت مخلوط در کنترل علف­های‌هرز، نقش مهمی داشت  و چنین استنباط شد که می‌توان در کنترل بیولوژیک علف­های‌هرز، عوامل محیطی را با ترکیب و انتخاب مناسب گیاهان زراعی تا حدودی تغییر داد و در جهت بهره برداری مطلوب از آن­ها عمل نمود.

اثر متقابل سه فاکتور مورد مطالعه (سال، علف‌هرز و کشت مخلوط)، بیانگر سهم به­سزای ترکیب 40:100 و 70:100 به همراه یک‌بار وجین بود (در سال اول به ترتیب برابر 98/17 و 16/17 گرم در متر مربع). در سال دوم نیز این اثر متقابل، کمترین وزن خشک علف‌هرز را داشت (82/20 و 20 گرم) با سال اول، به ترتیب 34/11 و 2/14 درصد اختلاف داشت (اختلاف نشان دهنده درصد افزایش زیست توده علف­های‌هرز در فلور طبیعی سال دوم نسبت به سال اول می­باشد).

لازم به­ذکر است که جو، ضعیف ترین جزء مکمل مخلوط بود و همواره بیشترین تعداد و وزن خشک کل علف­های‌هرز در هر دو سال مورد آزمایش، به کشت خالص این گیاه تعلق داشت، به طوری که در سال اول و عدم وجین (53/41 گرم در متر مربع) و در سال دوم × عدم وجین (35/46 گرم)، حداکثر وزن خشک علف‌های‌‌هرز در کشت خالص آن مشاهده شد. احتمالاً افزایش تعداد و وزن خشک علف­های‌هرز در دوبار وجین را می توان به نوع گیاه زراعی (نحوه رشد و نیازهای اکولوژیک) در کشت مخلوط نسبت داد. بنابراین چنین نتیجه‌گیری شد که زیست توده علف­های‌هرز علاوه بر محیط، تحت تأثیر مدیریت زراعی (سیستم مخلوط) قرار خواهد گرفت (Moatali, 2013؛ Asgharipour & Rafiei, 2010).

در این آزمایش، مدیریت کنترل علف­های‌هرز در سیستم مخلوط افزایشی ممکن است که با حذف دوبار علف­های‌هرز، از کارآمدی بالاتری برخوردار نباشد. اگرچه ترکیب 100:100 (ماشک برگ درشت:جو) در مقایسه با کشت خالص هر یک از گیاهان زراعی مورد آزمایش، از کارایی بیشتری در کنترل علف­های‌هرز برخوردار بود، اما در مقایسه با ترکیب 40:100 و 70:100، کارایی کمتری داشت (سال اول و دوم) (جدول 3).

در کشت مخلوط افزایشی جو:نخود گزارش شد که نسبت 100:100، کمترین تراکم و وزن خشک علف­های‌هرز را داشته  است و بیانگر تأثیر آن در کنترل زراعی می­باشد (Hamzei & Seyedi, 2013).

احتمالاً یکی دیگر از دلایل کاهش وزن خشک کل علف­های‌هرز در تیمارهای یکبار وجین و عدم وجین، افزایش تعداد آن­ها در واحد سطح و کاهش نقش رقابتی با یکدیگر می­باشد که این امر، عاملی در کنش مشترک آن­ها و در جهت کنترل بیشتر محسوب می­شود.

 

شاخص­های تنوع گونه‌ای

ضریب پایداری

این ضریب، یکی از معیارهای جوامع زیستی (بیوسنوزها) است که جهت بررسی میزان پایداری و استقرار هر گونه در یک بیوسنوز یا بوم نظام به کار می رود (Ardakani, 1998). پایدارترین گونه‌های علف‌هرز در این آزمایش، گلرنگ وحشی
(Carthamus tinctorius L.) و خردل وحشی (Sinapis arvensis L.) بودند (چون در اکثر تیمارها، در بیش از 50 درصد نمونه ها مشاهده شدند).

با توجه به ضعف جو در کنترل علف­های‌هرز گلرنگ وحشی و خردل وحشی، نتایج نشان داد که در سال اول و دوم × یکبار وجین × کشت خالص جو، ضریب پایداری برای خردل 80 و برای گلرنگ 100 بود و در سال اول × دوبار وجین × کشت خالص جو، ضریب پایداری خردل و گلرنگ 60 و برای همین تیمار در سال دوم، ضریب پایداری خردل 60 و گلرنگ صفر و سال اول × وجین×کشت خالص جو، برای خردل 80 و برای گلرنگ 100 بود. همچنین برای همین تیمار در سال دوم، ضریب پایداری خردل و گلرنگ 100 بود (جدول 4).

دو گونه گلرنگ وحشی و خردل وحشی در کشت خالص ماشک برگ درشت و در دو سال آزمایش، بیشتر به عنوان گونه‌های موقتی و اتفاقی شناخته شدند (چون در کمتر از 25 درصد و 25 الی 50 درصد نمونه ها مشاهده شدند) (Ardakani, 1998). در تیمار سال اول × یکبار وجین × کشت خالص ماشک، ضریب پایداری خردل 40 و گلرنگ 60 بود و  برای همین تیمار در سال دوم نیز مشابه سال اول بود. در سال اول و دوم × دوبار وجین × کشت خالص ماشک، ضریب پایداری خردل و گلرنگ برابر 20 محاسبه شد.

در سال اول و در تیمار عدم وجین × کشت خالص ماشک، ضریب پایداری خردل و گلرنگ 80 بود و برای همین تیمار در سال دوم، برای خردل 80 و برای گلرنگ صفر محاسبه شد. در سایر تیمارها مشاهده شد که توان رقابتی ماشک با علف­های‌هرز، بیش از جو می باشد، به­طوری­که استقرار همه علف­های‌هرز موجود در فلور طبیعی را بین 20 تا 50 درصد نشان داد. در این آزمایش، ناپایدارترین و بی‌ثبات‌ترین علف­های‌هرز، آلاله (RanunculusacrisL.)، آجیل مزرعه (NesliaPaniculata)، بابونه (Anthemis arvensis L.) و شقایق (Papaver sp.) بودند زیرا در دو سال آزمایش، با انجام یک‌بار و دو بار وجین، این علف‌های هرز دوام و مقاومت خود را کاملاً از دست دادند (جدول 4).

 

 

جدول 4- استقرار گونه با تعیین ضریب پایداری و غنای گونه‌ای متأثر از کشت مخلوط و خالص

Table 4. Species establishment with estimated stability index and species richness affected by intercropping and sole cropping in two cropping years

 

Stability Index

 

Species Richness

Mustard

Fumitory

Buttercup

Corn Rose

Safflower

Chamomile

Factors levels

1.87

40

40

20

40

60

20

First year: once weeding: sole cropping of vetch

2.1

40

40

20

40

40

20

First year× once weeding×40:100(vetch: barley)

2.4

20

20

20

20

40

20

First year× once weeding×70:100(vetch: barley)

2.74

20

20

20

40

20

20

First year× once weeding×100:100(vetch: barley)

1.62

80

60

20

40

100

20

First year: once weeding: sole cropping of barley

1.33

20

20

0

0

20

0

First year: double weeding: sole cropping of vetch

1.19

40

20

0

0

20

0

First year× double weeding×40:100(vetch: barley)

1.08

40

40

0

0

20

0

First year× double weeding×70:100(vetch: barley)

0.69

20

40

0

0

0

0

First year× double weeding×100:100(vetch: barley)

0.94

60

20

0

0

60

0

First year: double weeding: sole cropping of barley

1.62

80

60

40

40

80

40

First year: non weeding: sole cropping of vetch

1.85

40

40

40

40

60

0

First year× non weeding×40:100(vetch: barley)

2.06

40

20

20

40

40

0

First year× non weeding×70:100(vetch: barley)

2.38

40

20

20

40

40

20

First year× non weeding×100:100(vetch: barley)

1.46

100

60

60

60

100

40

First year: non weeding: sole cropping of barley

 

 

 

 

 

 

 

 

1.35

40

0

20

20

60

0

Second year: once weeding: sole cropping of vetch

1.75

40

60

0

40

40

20

Second year× once weeding×40:100(vetch: barley)

1.28

20

0

0

40

40

0

Second year× once weeding×70:100(vetch: barley)

0.52

40

0

0

0

60

0

Second year× once weeding×100:100(vetch: barley)

1.02

80

0

0

40

100

40

Second year: once weeding: sole cropping of barley

0.68

20

0

0

0

20

0

Second year: double weeding: sole cropping of vetch

0.98

40

0

0

40

40

0

Second year× double weeding×40:100(vetch: barley)

1.19

20

0

0

0

20

0

Second year× double weeding×70:100(vetch: barley)

0.4

40

0

0

0

80

0

Second year× double weeding×100:100(vetch: barley)

0.61

60

0

0

40

0

0

Second year: double weeding: sole cropping of barley

1.65

80

20

20

40

0

40

Second year: non weeding: sole cropping of vetch

1.62

40

20

20

40

80

20

Second year× non weeding×40:100(vetch: barley)

1.76

40

20

0

40

40

20

Second year× non weeding×70:100(vetch: barley)

1.28

40

0

0

40

40

60

Second year× non-weeding×100:100(vetch: barley)

1.12

100

40

40

40

100

0

Second year: non weeding: sole cropping of barley

 

 

 

غنای گونه

این شاخص، در دو سال آزمایش مزرعه‌ای و در تمام سطوح مکمل مخلوط، متغیر بود. غنای گونه در سال اول، بیش از سال دوم بود. در سطوح علف‌هرز، بیشترین غنای گونه‌ای مربوط به یک‌بار وجین و عدم وجین و در سطوح کشت مخلوط نیز متعلق به 40:100 و 70:100 بود. احتمالاً این تغییر غنای گونه با افزایش درصد بذر ماشک برگ درشت در سال اول را می توان به استقرار کمتر علف­های‌هرز، اما پراکنش بیشتر آن‌ها نسبت داد (این وضعیت در محاسبه ضریب پایداری به وضوح مشخص شد). در سال اول، کمترین غنای گونه‌ای (69/0 و 94/0) به ترتیب به اثر متقابل سال اول × دوبار وجین × 100:100 و سال اول × دوبار وجین × کشت خالص جو تعلق داشت (جداول 4 و 5).

این شاخص عمدتاً معرف غنای گونه‌ای یک بوم نظام است و گویای وضعیت محیط، از لحاظ شرایط مناسب زیست می‌باشد زیرا شرایط مطلوب محیطی، موجب افزایش حضور گونه‌ها می شود و امکان مقایسه زیستگاه­های مشابه در نقاط مختلف را نشان می‌دهد؛ از طرفی، این شاخص قادر به بیان توزیع جمعیت افراد بین گونه ها نیست. بر این اساس، محققین بیان می‌دارند که منظور از غنای گونه‌ای، تعداد گونه علف‌هرز است و بیانگر اثرات مربوط به آن نمی باشد (Daraeimofrad & Azizi, 2007).

در سال دوم، اثر افزایش سهم (نسبت) ماشک به وضوح مشخص بود. کمترین غنای گواینه‌ (52/0، 4/0 و 28/1) به ترتیب مربوط به سال دوم × یکبار وجین × 100:100 و دوبار وجین×100:100 و عدم وجین × 100:100 بود (البته غنای گونه‌ای در کشت خالص جو با دوبار وجین و عدم وجین، به ترتیب با 61/0 و 12/1 درصد نیز کم شد،). در این آزمایش، تعداد دفعات حذف علف­های‌هرز (دوبار وجین)، غنای گونه را کاهش داد؛ بر این اساس، کاهش غنای گونه‌ای، ارتباط قابل توجهی با وزن خشک علف‌های‌هرز نداشت.

 

 

جدول 5–اشتباه استاندارد تعداد و وزن خشک علف‌های هرز مهم

Table 5. Standard error of important weed numbers

Standard Errors of weed numbers

 

Mustard

Fumitory

Buttercup

Corn Rose

Safflower

Chamomile

Source of variation

0.1279

0.0700

0.0370

0.0443

0.2501

0.0329

Year

0.2215

0.1212

0.0641

0.0766

0.4332

0.0569

Replication

0.1808

0.0990

0.0523

0.0262

0.3537

0.0465

Weeds

0.2557

0.1400

0.0740

0.0885

0.5002

0.0657

Year×Weeds

0.2022

0.1107

0.0585

0.0700

0.3954

0.0519

Intercropping

0.2859

0.1565

0.0828

0.0990

0.5592

0.0735

Year×Intercropping

0.4043

0.2213

0.1170

0.1399

0.7908

0.1039

Weeds×Intercropping

0.5718

0.3130

0.1655

0.1979

1.1184

0.1469

Year×Weeds×Intercropping

Standard Error of weed dry weights

 

 

Mustard

Fumitory

Buttercup

Corn Rose

Safflower

Chamomile

Source of variation

0.2086

0.0359

0.0200

0.1146

0.1499

0.0160

Year

0.3613

0.0621

0.0346

0.1984

0.2597

0.0277

Replication

0.2950

0.0507

0.0283

0.1620

0.2121

0.0226

Weeds

0.4172

0.0718

0.0400

0.2291

0.2999

0.0320

Year×Weeds

0.3299

0.0567

0.0316

0.1811

0.2371

0.0253

Intercropping

0.4665

0.0802

0.0447

0.2562

0.3353

0.0357

Year×Intercropping

0.6597

0.1135

0.0633

0.3623

0.4742

0.0505

Weeds×Intercropping

0.9330

0.1604

0.0895

0.5123

0.6706

0.0715

Year×Weeds×Intercropping

 

 

بر اساس نتایج این آزمایش؛ غنای گونه‌ای در بین تیمارهای مختلف، از اختلاف اندکی برخوردار است. در سال دوم، به­دلیل افزایش رشد و تولید گیاهان زراعی (ماشک برگ درشت و جو)، تعداد و وزن خشک علف­های‌هرز و به تبع آن غنای گونه‌ای کاهش یافت (جدول 5).

در سال دوم ، نقش جو در کاهش غنای گونه‌ای موثر بود (در کشت خالص). این نتایج توسط برخی محققین مبنی بر اثر مخلوط گندم×یولاف، گندم×جو و ماش×برنج در کنترل علف‌هرز، نقش جو را در مقایسه با سایر غلات، حائز اهمیت معرفی می‌کنند (Lauk & Lauk, 2008; Witcombe et al., 2008). گزارش شده است که در مخلوط نخود × جو، تغییر یکنواختی در جوامع علف‌های‌هرز، از طریق کاهش در فراوانی نسبی علف­های‌هرز غالب و تعداد گونه رخ خواهد داد (Poggio et al., 2005).

 

غالبیت

مقدار کمّی این خصوصیت قابل اندازه گیری نیست. این عامل نشان دهنده میزان اثری است که یک گونه در جامعه بر دیگران اعمال می کند. یک گونه ممکن است که در یک جمع، از انبوهی کمتری برخوردار باشد ولی تأثیرش بر جامعه از سایر گونه‌ها که انبوهی بیشتر ولی جثه کوچکتر و یا فعالیت کمتری دارند، بیشتر باشد (Ardakani, 1998). در واقع گونه‌هایی را که به علت اندازه، تعداد، تولید و یا سایر فعالیت­های خود اثر کنترلی مهمی بر جامعه اعمال می کنند، غالب می‌گویند (Ardakani, 1998).

نتایج به­ دست آمده از معادله (3) نشان داد که در سال اول × یکبار وجین و در تمام سطوح کشت مخلوط، کمترین غالبیت مربوط به بابونه و آلاله است اما در سال دوم، غالبیت بیش از سال اول کاهش یافت (جدول 6). بر اساس مطالب گفته شده در بالا، غالبیت در سال اول × عدم وجین، بیشتر مربوط به گلرنگ وحشی و شقایق است. همانطور که گفته شد، با افزایش این شاخص، غالبیت در بین تعداد گونه کمتری تقسیم می شود اما در این آزمایش، با وجود بزرگ بودن غالبیت در سال اول، توزیع غالبیت در بین گونه‌های کمتری مشاهده نشد، بلکه تقریباً مشابه بود. بنابراین می‌توان به دو نتیجه رسید: اول این‌که غالبیت برای ما، یک مفهوم دارد و آن‌هایی که غالب هستند، معمولاً تنوع کمتری دارند و دوم این‌که تنها تعداد اندکی از گونه‌ها نقش غالب را دارند و تعداد زیادی، فقط باعث ایجاد تنوع می‌شوند؛  همچنین کاهش تعداد گونه با افزایش عددی غالبیت، همیشه عمومیت ندارد.

 

 

جدول 6–غالبیت علف‌های هرز مهم در سال­های زراعی 1393 و 1394

Table 6. The dominance of importance weeds in two cropping years (2014 and 2015)

Dominance

 

Mustard

Buttercup

Corn Rose

Safflower

Chamomile

Treatments

1

0.83

0.86

1.06

0.8

First year: once weeding: sole cropping of vetch

0.66

0.51

0.6

0.74

0.56

First year× once weeding×40:100(vetch: barley)

0.61

0.6

0.6

0.74

0.6

First year× once weeding×70:100(vetch: barley)

0.32

0.29

0.29

0.35

0.26

First year× once weeding×100:100(vetch: barley)

2

2.2

2

2.36

1.86

First year: once weeding: sole cropping of barley

0.88

0

0.81

1

0.77

First year: double weeding: sole cropping of vetch

0.6

0

0.6

0.66

0.6

First year× double weeding×40:100(vetch: barley)

0.6

0

0.55

0.6

0.51

First year× double weeding×70:100(vetch: barley)

0.21

0

0.2

0.27

0.2

First year× double weeding×100:100(vetch: barley)

2.36

0

2.12

2.97

1.68

First year: double weeding: sole cropping of barley

0.51

0.56

0.5

0.56

0.5

First year: non weeding: sole cropping of vetch

0.5

0.59

0.5

0.5

0.5

First year× non weeding×40:100(vetch: barley)

0.23

0.36

0.21

0.27

0.2

First year× non weeding×70:100(vetch: barley)

0.5

0.56

0.5

0.57

0.5

First year× non weeding×100:100(vetch: barley)

0.61

2

2.06

2.97

1.56

First year: non weeding: sole cropping of barley

0.17

0.76

0.8

0.74

0.41

Second year: once weeding: sole cropping of vetch

0.58

0.46

0.56

0.60

0.51

Second year× once weeding×40:100(vetch: barley)

0.6

0.53

0.58

0.66

0.56

Second year× once weeding×70:100(vetch: barley)

0.36

0.26

0.23

0.41

0.23

Second year× once weeding×100:100(vetch: barley)

1.83

1.86

1.86

1.86

1.75

Second year: once weeding: sole cropping of barley

0.81

0

0.77

0.88

0.66

Second year: double weeding: sole cropping of vetch

0.6

0

0.6

0.61

0.6

Second year× double weeding×40:100(vetch: barley)

0.56

0

0.53

0.6

0.46

Second year× double weeding×70:100(vetch: barley)

0.21

0

0.2

0.22

0.2

Second year× double weeding×100:100(vetch: barley)

1.86

0

2

1.65

1.26

Second year: double weeding: sole cropping of barley

0.51

0.5

0.46

0.56

0.46

Second year: non weeding: sole cropping of vetch

0.5

0.53

0.48

0.51

0.43

Second year× non weeding×40:100(vetch: barley)

0.2

0.3

0.2

0.2

0.2

Second year× non weeding×70:100(vetch: barley)

0.45

0.51

0.5

0.46

0.44

Second year× non weeding×100:100(vetch: barley)

1.53

1.6

2

1.55

1.5

Second year: non weeding: sole cropping of barley

 

 

در سال اول، علف­های‌هرز بیشتری در ایجاد تنوع نقش داشتند ولی افزایش تعداد آن‌ها به عنوان عامل اثرگذار در این بوم نظام زراعی تلقی نشد. به عبارتی، یک‌دست سازی در هیچ زمینه و جامعه ای مطلوب نیست (از نظر قوانین اکولوژیکی) و هر گونه­ گیاهی می‌تواند بر اساس ویژگی­های خود، بر اجزای حیاتی و غیر حیاتی محیط اثر گذارد (Daraeimofrad et al., 2010). اختلاف بین غالبیت=88/0 و غالبیت=74/0 برابر 9/15% بود و این اختلاف را می‌توان در مطالب ارائه شده بالا توجیه نمود. بنابراین افزایش تعداد گونه در سال اول با غالبیت=88/0 می‌تواند منجر به بروز تنوع شود و در ثبات بیشتر جامعه نقش خواهد داشت.

غالبیت فلور طبیعی علف‌های هرز (بابونه، خردل وحشی و گلرنگ وحشی) در سال دوم، به ترتیب برابر با 41/0، 17/0 و 74/0 بود (جدول 6). نتایج، حاکی از کاهش غالبیت تیمارهای بالا در سال دوم می­باشد که علت آن را می توان میزان بارندگی در سال دوم دانست و به نظر می‌رسد که افزایش در بارندگی و اعتدال دمای محیط می‌تواند باعث کاهش غالبیت شود. Ardakani (1998) بیان می دارد که در جوامع معتدل، تعداد گونه‌های غالب نسبت به جوامع گرمتر بیشتر است. همچنین با افزایش عددی غالبیت، این شاخص در بین تعداد گونه کمتری توزیع می شود (به طور مثال غالبیت=97/2 در سال اول × دوبار وجین، نسبت به غالبیت=41/0 در سال دوم × یکبار وجین، دارای تعداد گونه کمتری می‌باشد).

برخی اعداد بدست آمده در ارتباط با شاخص غالبیت را به شرح زیر می توان تشریح کرد:

در سال دوم×عدم وجین، تقریباً همین غالبیت مشاهده شد (گلرنگ و خردل وحشی)؛ البته بین تعداد گلرنگ و شقایق در سال دوم، به ترتیب 1/0 و 46/1 درصد اختلاف محاسبه شد و این اختلاف، بیانگر کاهش تعداد گلرنگ و شقایق در سال دوم می‌باشد. همین کاهش جزئی در تعداد علف­های‌هرز مذکور می‌تواند عاملی جهت کاهش غالبیت در سال دوم باشد.

 

نتیجه گیری

فلور طبیعی علف‌هرز در حضور مخلوط افزایشی همزمان ماشک برگ درشت و جو نشان داد که دوبار وجین در مقایسه با یک‌بار وجین و وجین کامل، شاخص­های تنوع گونه‌ای را کاهش می‌دهد و از طرفی در دو سال آزمایش، کشت خالص جو، کمترین سهم را در کنترل علف­های‌هرز نشان داد اما کشت خالص ماشک، بیش از جو در کاهش رشد و فعالیت علف­های‌هرز نقش داشت.

به نظر می‌رسد که در دو سال آزمایش، با افزایش نسبت بذر ماشک برگ درشت و احتمال رقابت بیشتر، سهم آن در کنترل علف­های‌هرز و شاخص­های تنوع اکولوژیک کاهش خواهد یافت؛ بنابراین می‌توان بیان داشت که افزایش تنوع گونه‌ای (کشت مخلوط)، گامی در جهت حفظ محیط زیست و نیز کنترل مناسب زراعی یا بیولوژیکی علف­های‌هرز محسوب می‌شود.

 

REFERENCES

  1. Agegnehu, G., Ghizaw, A. & Sinebo, W. (2007). Yield performance and land use efficiency of barley and faba bean mixed cropping in Ethiopian highlands. European Journal of Agronomy. 25: 202-207.
  2. Anderson, R.L. (2010). A rotation deigns to reduce weed density in organic farming. Regional Agriultutal and Food Systems. 25: 189 – 195.
  3. Ardakani, M. R. (1998). Ecology. Tehran University Publication Limited, Iran. (In Persian).
  4. Asgharipour, M. R. & Rafiei, M. (2010). Intercropping of Isabgol (Plantago ovata L.) and lentil as influenced by drought stress. American-Eurasian Journal of Sustainable Agriculture. 4(3): 341-348.
  5. Asgharipour, M. R & Armin, M. (2010). Growth and elemental accumulation of tomato seedlings grown in composted solid waste soil amended. American-Eurasian Journal of Sustainable Agriculture. 4(1): 102-106.
  6. Asgharipour, M. R. & Rafiei, M. (2011). Effect of different organic amendments and drought on the growth and yield of basil in the reenhouse. Advances in Environmental Biology. 5-6.
  7. Awal, M. A., Koshi, H. & Ikeda. T. (2006). Radiation interception and use by maize/peanut intercrop canopy. Agricultural and Forest Meteorology. 139: 74-83.
  8. Banik, P, Midya, A, Sarkar, B. K. & Ghose, S. S. (2006). Wheat and chickpea intercropping systems in an additive series experiment: advantages and weed smothering. European Journal of Agronomy. 24: 325- 332.10. Bond, W. & Grundy, A. C. (2000). Non-chemical weed management in organic farming systems. Weed Research. 41: 383–405.
  9. Daraeimofrad, A. R., Azizi, K. & Heidari, S. (2010). Evaluation of yield and yield components of seed with determination of degree of utility in two systems of monoculture and intercropping barley (Hordeum vulgare L.) with narbon bean (Vicia narbonensis L.) under interference and control of weeds in climate conditions of Iran. Researfch on Crops. 11 (2): 260-277.12.
  10.  Daraeimofrad, A. R. & Azizi, K. (2007). Study of intercropping and sole cropping of barley (Hordeum vulgare L.) with broad leaf vetch (Vicia narbonensis l.) in interference and control of weeds in Khorramabad. MSc. Thesis. Faculty of Agriculture University of Lorestan, Iran. (In Persian).
  11. Fernandez-Aparicio, M., Emeran A. A. & Rubiales, D. (2010). Inter-cropping with berseem clover (Trifolium alexandrinum) reduces infection by orobanche crenata in legumes. Crop Protection. 29: 867-871.
  12.  Ghanbari, A. & Nasirpour, M. (2011). Evaluate the eco-physiological characteristics of millet grain and cowpea in mixed cultures. Journal of Ecological Agriculture. 2 (4): 17-11.
  13. Gomes, P. & Gurevitch, J. (2005). Weed community responses in a corn-soybean intercrop. Opulus Press. 1: 281-288.
  14. Hamzei, J. & Seyedi, M. (2013). Effect of intercropped barley on weed suppression in chickpea-barley intercropping systems. International Journal of Agronomy and Plant Production. 4 (5): 884-891.
  15. Hamzei, J., Ahmadvand, G. & Abootalebian, M. A. (2012). The effect of additive intercropping on weed suppression, yield and yield component of chickpea and barley. Journal of Crop Production and Processing. 2(3): 43-56.
  16. Javanshir, A. S., Dabbagh, M. N., Hamidi, A. & Gholipour, M. (2000). Ecology of intercropping. (Translation). Mashhad University of Jihad Publications. 222 pp.
  17. Jensen E. S. (2007). The role of grain legume N2 fixation in the nitrogen cycling of temperate cropping systems. Risّ Report R-885(EN). MSc. Thesis. 86 pp.
  18. Lauk, R. & Lauk, E. (2008). Pea–oat intercrops are superior to pea–wheat and pea– barley intercrops. Acta Agriculturae Scandinavica. 58: 139–144.
  19. Liebman, M. & Davis, A. S. (2000). Integration of soil, crop and weed management in low-external-input farming systems. Weed Research. 40: 27–47.
  20.  Malcom, H. L., Muhammad, M., Mazher, U. & Hassan, S. (2010). Spatial arrangement affects growth characteristics of barley-pea intercrops. International Journal of Agriculture. 12: 685-690.
  21.  Midya, A., Bhattacharjee, K., Ghose, S. S. & Banik, P. (2005). Deferred seeding of blackgram (Phaseolus mungo L.) in rice (Oryza sativa L.) field on yield advantages and smothering of weeds. Crop Science. 191, 195–201.
  22.  Moatali A. (2013). Examine the effect of peanut and pearl millet intercropping system on yield, yield components and weed control, master's thesis, Faculty of Agriculture, University of Zabol.
  23. Mohammadi, H., Pirdashti, H., Yazdani, M. & Abbasian, A. (2012). Changes of weed abundance and diversity in barley (Hordeum vulgare) and fenugreek (Trigonella foenum-graecum) intercropping. International Journal of Agronomy and Plant Production. 3: 788-793.
  24. Najafi, N., Mostafaei, M., Dabagh, A. & Avestan, S. H. (2013). Effect of intercropping and farmyard manure on the growth, yield and protein concentration of corn, bean and bitter vetch. Agricultural Science and Sustainable Production Journal. 23 (1): 99-115.
  25. Nourmand Moayed, F. (2001).Effects of seed rate and planting row distance on damage to yield of Sahand barley cultivar. Dryland Agricultural Research Institute Publications. 80:158.
  26.  Poggio, S. L. (2005). Structure of weed communities occurring in monoculture and intercropping of field pea and barley. Elsevier. Science direct. 109: 48-58.
  27. Sangakkara, U. R., Wijesinghe, D. B. & Bandaranayake, P. S. R. D. (2011). Mulching in nature farming with effective microorganisms on weed populations in tropical maize and mungbean production. In Organic is Life – Knowledge for tomorrow. Proc. 3th Scientific Conference of ISOAR, Ed. Germany: 703 – 706.
  28. Steel, R. D. & Tore, J. H. (1960). Principles and procedures of statistics. Mc Graw-Hill, Toronto.481 pp.
  29. Verschwele, A. (2005). Weed control with herbicides – chances and risks for organic farming. In: Beiträge zur 8. Wissenschaftstagung zum Ökologischen Landbau, 1.-4. März 2005 (eds JHeß & GRahmann), 291–294. Kassel University Press, Kassel.
  30.  Witcombe, J. R., Billore, M., Singhal, H. C., Patel, N. B., Tikka, S. B. S., Saini, D. P., Sharma, L. K., Sharma, R., Yadav, S. K. & Pyadavendra, J. (2008). Improving the food security of low-resource farmers: Introducing horsegram into maize based cropping systems. Journal of Experimental Agriculture. 43: 339-348.
  31. Yadollahi, P., Borjiabad, A. R., Khaje, M., Asgharipour, M. R. & Amiri, A. (2014). Effect of intercropping on weed control in sustainable agriculture. International Journal of Agriculture and Crop Sciences. 7 (10): 683-686, 2014.
  32. Zimdahl, R. H. (2007). Fundamentals of weed sciences. Academic Press, New York. pp.666.

[1] Additive Series Intercropping

[2] Stability Index

[3] Species Richness

[4] Dominance

  1.  

    REFERENCES

    1. Agegnehu, G., Ghizaw, A. & Sinebo, W. (2007). Yield performance and land use efficiency of barley and faba bean mixed cropping in Ethiopian highlands. European Journal of Agronomy. 25: 202-207.
    2. Anderson, R.L. (2010). A rotation deigns to reduce weed density in organic farming. Regional Agriultutal and Food Systems. 25: 189 – 195.
    3. Ardakani, M. R. (1998). Ecology. Tehran University Publication Limited, Iran. (In Persian).
    4. Asgharipour, M. R. & Rafiei, M. (2010). Intercropping of Isabgol (Plantago ovata L.) and lentil as influenced by drought stress. American-Eurasian Journal of Sustainable Agriculture. 4(3): 341-348.
    5. Asgharipour, M. R & Armin, M. (2010). Growth and elemental accumulation of tomato seedlings grown in composted solid waste soil amended. American-Eurasian Journal of Sustainable Agriculture. 4(1): 102-106.
    6. Asgharipour, M. R. & Rafiei, M. (2011). Effect of different organic amendments and drought on the growth and yield of basil in the reenhouse. Advances in Environmental Biology. 5-6.
    7. Awal, M. A., Koshi, H. & Ikeda. T. (2006). Radiation interception and use by maize/peanut intercrop canopy. Agricultural and Forest Meteorology. 139: 74-83.
    8. Banik, P, Midya, A, Sarkar, B. K. & Ghose, S. S. (2006). Wheat and chickpea intercropping systems in an additive series experiment: advantages and weed smothering. European Journal of Agronomy. 24: 325- 332.10. Bond, W. & Grundy, A. C. (2000). Non-chemical weed management in organic farming systems. Weed Research. 41: 383–405.
    9. Daraeimofrad, A. R., Azizi, K. & Heidari, S. (2010). Evaluation of yield and yield components of seed with determination of degree of utility in two systems of monoculture and intercropping barley (Hordeum vulgare L.) with narbon bean (Vicia narbonensis L.) under interference and control of weeds in climate conditions of Iran. Researfch on Crops. 11 (2): 260-277.12.
    10.  Daraeimofrad, A. R. & Azizi, K. (2007). Study of intercropping and sole cropping of barley (Hordeum vulgare L.) with broad leaf vetch (Vicia narbonensis l.) in interference and control of weeds in Khorramabad. MSc. Thesis. Faculty of Agriculture University of Lorestan, Iran. (In Persian).
    11. Fernandez-Aparicio, M., Emeran A. A. & Rubiales, D. (2010). Inter-cropping with berseem clover (Trifolium alexandrinum) reduces infection by orobanche crenata in legumes. Crop Protection. 29: 867-871.
    12.  Ghanbari, A. & Nasirpour, M. (2011). Evaluate the eco-physiological characteristics of millet grain and cowpea in mixed cultures. Journal of Ecological Agriculture. 2 (4): 17-11.
    13. Gomes, P. & Gurevitch, J. (2005). Weed community responses in a corn-soybean intercrop. Opulus Press. 1: 281-288.
    14. Hamzei, J. & Seyedi, M. (2013). Effect of intercropped barley on weed suppression in chickpea-barley intercropping systems. International Journal of Agronomy and Plant Production. 4 (5): 884-891.
    15. Hamzei, J., Ahmadvand, G. & Abootalebian, M. A. (2012). The effect of additive intercropping on weed suppression, yield and yield component of chickpea and barley. Journal of Crop Production and Processing. 2(3): 43-56.
    16. Javanshir, A. S., Dabbagh, M. N., Hamidi, A. & Gholipour, M. (2000). Ecology of intercropping. (Translation). Mashhad University of Jihad Publications. 222 pp.
    17. Jensen E. S. (2007). The role of grain legume N2 fixation in the nitrogen cycling of temperate cropping systems. Risّ Report R-885(EN). MSc. Thesis. 86 pp.
    18. Lauk, R. & Lauk, E. (2008). Pea–oat intercrops are superior to pea–wheat and pea– barley intercrops. Acta Agriculturae Scandinavica. 58: 139–144.
    19. Liebman, M. & Davis, A. S. (2000). Integration of soil, crop and weed management in low-external-input farming systems. Weed Research. 40: 27–47.
    20.  Malcom, H. L., Muhammad, M., Mazher, U. & Hassan, S. (2010). Spatial arrangement affects growth characteristics of barley-pea intercrops. International Journal of Agriculture. 12: 685-690.
    21.  Midya, A., Bhattacharjee, K., Ghose, S. S. & Banik, P. (2005). Deferred seeding of blackgram (Phaseolus mungo L.) in rice (Oryza sativa L.) field on yield advantages and smothering of weeds. Crop Science. 191, 195–201.
    22.  Moatali A. (2013). Examine the effect of peanut and pearl millet intercropping system on yield, yield components and weed control, master's thesis, Faculty of Agriculture, University of Zabol.
    23. Mohammadi, H., Pirdashti, H., Yazdani, M. & Abbasian, A. (2012). Changes of weed abundance and diversity in barley (Hordeum vulgare) and fenugreek (Trigonella foenum-graecum) intercropping. International Journal of Agronomy and Plant Production. 3: 788-793.
    24. Najafi, N., Mostafaei, M., Dabagh, A. & Avestan, S. H. (2013). Effect of intercropping and farmyard manure on the growth, yield and protein concentration of corn, bean and bitter vetch. Agricultural Science and Sustainable Production Journal. 23 (1): 99-115.
    25. Nourmand Moayed, F. (2001).Effects of seed rate and planting row distance on damage to yield of Sahand barley cultivar. Dryland Agricultural Research Institute Publications. 80:158.
    26.  Poggio, S. L. (2005). Structure of weed communities occurring in monoculture and intercropping of field pea and barley. Elsevier. Science direct. 109: 48-58.
    27. Sangakkara, U. R., Wijesinghe, D. B. & Bandaranayake, P. S. R. D. (2011). Mulching in nature farming with effective microorganisms on weed populations in tropical maize and mungbean production. In Organic is Life – Knowledge for tomorrow. Proc. 3th Scientific Conference of ISOAR, Ed. Germany: 703 – 706.
    28. Steel, R. D. & Tore, J. H. (1960). Principles and procedures of statistics. Mc Graw-Hill, Toronto.481 pp.
    29. Verschwele, A. (2005). Weed control with herbicides – chances and risks for organic farming. In: Beiträge zur 8. Wissenschaftstagung zum Ökologischen Landbau, 1.-4. März 2005 (eds JHeß & GRahmann), 291–294. Kassel University Press, Kassel.
    30.  Witcombe, J. R., Billore, M., Singhal, H. C., Patel, N. B., Tikka, S. B. S., Saini, D. P., Sharma, L. K., Sharma, R., Yadav, S. K. & Pyadavendra, J. (2008). Improving the food security of low-resource farmers: Introducing horsegram into maize based cropping systems. Journal of Experimental Agriculture. 43: 339-348.
    31. Yadollahi, P., Borjiabad, A. R., Khaje, M., Asgharipour, M. R. & Amiri, A. (2014). Effect of intercropping on weed control in sustainable agriculture. International Journal of Agriculture and Crop Sciences. 7 (10): 683-686, 2014.
    32. Zimdahl, R. H. (2007). Fundamentals of weed sciences. Academic Press, New York. pp.666.