نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانش آموخته گروه زارعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا همدان
2 دانشیار گروه زارعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا همدان
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
To evaluate the effect of two species of mycorrhiza on physiological characteristics and yield of two wheat cultivars under salinity stress, a field experiment was conducted as split plot based on a randomized complete block design with three replications during two cropping years (2014-2016) in Isfahan. Irrigation of plants with two saline water (3 and 11 dS/m electrical conductivity) were main plots and mycorrhiza (G. intraradices, G. mossea and non-application) and two wheat cultivars (Arg and Parsi) were subplots. The results of combined analysis showed that salinity decreased the maximum leaf area index, SPAD index, root colonization and yield by 8.5, 20.7, 17 and 35.5%, respectively, and increased the shoot sodium 84%. Application of mycorrhiza decreased shoot sodium by 33% and an increaseed SPAD, proline and yield by 10, 21.5 and 14.4%, respectively. Salinity caused 22% reduction in the maximum leaf area index of Parsi cultivar. Mossea species caused 6% reduction in the Arg maximum leaf area index and 37% increase in the total leaf protein of both cultivars. In most of the studied traits, both species of mycorrhiza showed high usefulness in comparison with non-inoculation treatment, and of course, the species of G. mossea had a significant effect on increasing grain yield. In general, under salinity stress, mycorrhiza fungus application, especially mossea and Arg cultivar, is recommended.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
تنش شوری به عنوان یکی از مهمترین تنشهای محیطی، رشد گیاهان را تحت تأثیر قرار میدهد و بر همه جنبههای متابولیسم گیاهی اثر میگذارد و تغییراتی را در آناتومی و مورفولوژی گیاه ایجاد میکند (Azarnivand & Ghorbani, 2007). در ایران، مساحت خاکهایی که تحت تأثیر شوری قرار دارند، بالغ بر 32 میلیون هکتار برآورد شده است که نزدیک به 30 درصد از سطح کل کشور و 55 درصد از اراضی قابل کشت میباشد. در این مناطق، محدودیت آب شیرین سبب شده است تا کشاورزان برای تولید محصولات زراعی، از آبهایی شور و با کیفیت پایین استفاده کنند. (Abdollahi et al., 2017).
گندم به علت پتانسیل ژنتیکی و واکنش مناسب به محیط، نقش مهمی در افزایش تولید و امنیت غذایی دارد. واکنش این گیاه به تنش شوری بسیار متنوع است؛ بنابراین مطالعه واکنش این گیاه از جنبههای زراعی و فیزیولوژیکی بسیار با اهمیت است. از مهمترین اثرات فیزیولوژیکی شوری بر گندم، کاهش میزان آماس سلولها، کاهش تعداد سلولها (Jamil et al., 2007; Tofighi et al., 2017) و در نتیجه کاهش سطح برگها (Grieve et al., 2012)، کاهش انسجام غشای سلولی و افزایش نشت از سلولها (Borde et al., 2011)، کم شدن تولید آنزیمهای دخیل در فتوسنتز (Husain et al., 2003)، اختلال در جذب یونهای غذایی (Mardukhi et al., 2011) و تجمع یونهای سدیم و کلر در برگها (Giri et al., 2004) است که در نهایت، کاهش رشد گیاه و عملکرد دانه (Ghoochani et al., 2015) را در پی دارد. در پژوهشی با بررسی تأثیر شوری 7/8 و 5/14 دسیزیمنس بر متر آب آبیاری بر رشد، عملکرد و اجزای عملکرد ارقام گندم تجن و زاگرس، به کاهش قابل توجه سطح و وزن خشک برگ (14 درصد)، ماده خشک کل (16درصد)، عملکرد (18 درصد ) و اجزای عملکرد اشاره شده است (Ghorbani et al., 2003).
یکی از راهکارهای بهبود تحمل شوری در محصولات زراعی، معرفی میکروارگانیسمهای متحمل به شوری از جمله قارچهای مایکوریزای آربسکولار است. این قارچها بهصورت طبیعی در محیطهای شور نیز یافت میشوند (Aliasgharzadeh et al., 2001) و با کمک در حفظ تعادل یونی سیتوپلاسم، تحمل گیاه به شوری را افزایش میدهند (Borde et al., 2011). قارچ مایکوریزا با بهبود وضعیت تغذیهای و آبی گیاه
(Dodd & Perez-Alfocea, 2012) و تغییر در مورفولوژی ریشه و تحریک تبادلات گازی از طریق افزایش ظرفیت مقصد (Beltrano & Ronco, 2008)، سبب بهبود تحمل گیاه میزبان به تنش شوری میشود. در بررسی برهمکنش ترکیب 24- اپی براسینولید[1] و Glomus mosseae بر گندم تحت تنش شوری، نشان داده شد که محتوای نسبی آب برگ، سرعت رشد نسبی و وزن تر بوته در مقایسه با تیمار شاهد بهترتیب 62، 7/40 و 8/39 درصد افزایش داشته است (Tofighi et al., 2017). همچنین در بررسی چهار رقم گندم تلقیح شده با قارچهای آربوسکولار تحت تنش شوری، وزن تر شاخساره و وزن خشک شاخه و ریشه در مقایسه با گیاهان تلقیح نشده بهترتیب 17/10، 6/15 و 2/25 درصد بیشتر بود. در پژوهشی دیگر گزارش شدکه گونههای G. mosseae و G. geosporum با افزایش محتوای نسبی آب برگ و کاهش نشت الکترولیت، تحمل گندم در شرایط شوری را بهبود بخشیدند (Habibi et al., 2015). طبق بررسیهای انجام شده، با وجود اینکه شوری، درصد کلونیزاسیون ریشه و تعداد دانه در سنبله گندم را کاهش میدهد (Ghoochani et al., 2015)، ولی تلقیح با گونههای قارچ مایکوریزا میتواند موفقیتآمیز باشد و سبب افزایش معنیدار عملکرد دانه، تعداد سنبله و تعداد دانه در بوته شود (Grieve et al., 2012). در آزمایشی، ساز و کار اصلی در افزایش تحمل شوری گیاهان مایکوریزی، بهبود جذب فسفر عنوان شده است (Al-Karaki & Hammad, 2001)، در حالی که پژوهشگرانی دیگر، مکانیسم عمده بهبود رشد گیاهان را تغییر در فرآیندهای فیزیولوژیکی گیاه عنوان کردهاند (Sheng et al., 2009).
با توجه به اینکه بخش گستردهای از اراضی کشور با مشکل شوری و شور شدن مواجه هستند و با توجه به اهمیت نظامهای کشاورزی پایدار و بهکارگیری روشهای مدیریتی آن نظیر کاربرد کودهای زیستی بهمنظور ارتقاء عملکرد کمی و کیفی محصولات، این آزمایش باهدف ارزیابی تلقیح دو گونه قارچ مایکوریزا بر خصوصیات فیزیولوژیکی رشد و عملکرد دو رقم گندم در شرایط تنش شوری حاصل از آب آبیاری در منطقه اصفهان اجرا شد.
مواد و روشها
این آزمایش طی دو سال و در سالهای زراعی 95- 1393 در مزرعه مرکز آموزش جهاد کشاورزی اصفهان (عرض 32 درجه و31 دقیقه شمالی، طول 51 درجه و 51 دقیقه شرقی و ارتفاع 1545 متر)، بهصورت اسپیلیت پلات فاکتوریل و بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. اقلیم منطقه معتدل خشک است و میزان بارش و دما در طول فصل رشد در هر دو سال در جدول 1 مشاهده میشود. ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک محل آزمایش در دو سال در جدول 2 آمده است.
جدول 1- میزان بارندگی و متوسط دمای هوا در سالهای زراعی مورد مطالعه
Table 1. The rainfall and air temperature average in two years in the exprimental site
Month |
The amount of rainfall (mm) |
|
The average air temperature (°C) |
||
2014-2015 |
2015-2016 |
|
2014-2015 |
2015-2016 |
|
November |
26.2 |
2 |
|
9.8 |
11.4 |
December |
1.6 |
7 |
|
7.2 |
5.7 |
January |
8.1 |
0.4 |
|
7.4 |
6.6 |
February |
3.8 |
0.2 |
|
9.6 |
9.5 |
Marrch |
21.3 |
8.5 |
|
14.2 |
11.7 |
May |
7 |
21.5 |
|
19.7 |
17.5 |
June |
2.4 |
5 |
|
24.5 |
24.7 |
Total |
70.4 |
44.6 |
The average |
13.2 |
12.4 |
تیمارها شامل آبیاری گیاهان با دو میزان شوری ( هدایت الکتریکی سه و 11 دسیزیمنس بر متر) در کرتهای اصلی، سه کاربرد قارچ گلوموس (G. intraradices و G. mossea و عدم کاربرد) و دو رقم گندم (ارگ و پارسی) بهصورت فاکتوریل در کرتهای فرعی بودند. در هر دو سال، زمین در اواخر شهریور ماه شخم زده شد و کشت در دهه آخر آبان انجام شد. هر دو گونه قارچ مایکوریزا از شرکت زیست فناوران توران تهیه شد و در زمان کاشت بهمیزان 10 گرم در متر مربع در کنار بذور مصرف شد. در هر گرم از این کودهای زیستی بهطور متوسط 150 اسپور قارچ وجود داشت. بر اساس نتایج آزمون خاک، تنها کود نیتروژن بهمیزان100 کیلوگرم در هکتار از منبع اوره در دو مرحله کاشت و ساقه رفتن مصرف شد (جدول 2).
هر کرت شامل شش ردیف کاشت به طول شش متر و عرض2/1 متر با فاصله 20 سانتیمتر بین ردیفها بود و تراکم 5/4 میلیون بذر در هکتار در نظر گرفته شد.
آبیاری با کنتور حجمی اعمال شد و برای محاسبه مقدار آب لازم در هر آبیاری، از رابطه 1 استفاده شد (Mazaheri & Majnoon Hoseini, 2001):
d = ×AS×D رابطه 1
در این رابطه،d: ارتفاع آب آبیاری (سانتیمتر)، FC: درصد رطوبت وزنی خاک در مرحله ظرفیت زراعی (5/27درصد)، P0: درصد رطوبت وزنی خاک در زمان آبیاری، AS: وزن مخصوص ظاهری خاک (42/1 گرم بر سانتیمتر مکعب)، D: عمق توسعه یا گسترش ریشه (40 سانتیمتر) است. با ضرب کردن ارتفاع (d) در عدد 100، حجم آب مورد نیاز برحسب مترمکعب در هکتار مشخص شد. در این آزمایش، مزرعه هفت بار آبیاری شد؛ ضمنا در منطقه مورد تحقیق برای کاهش تجمع نمک، در سال زراعی بعدی از آب غیر شور برای آبیاری استفاده میکنند.
برای برآورد شاخص سطح برگ از سطح برگ مساحت 20 در 40 سانتیمتر مربع از هر کرت در پنج مرحله رشدی پنجهزنی، ساقه رفتن، خوشهدهی، گلدهی و خمیری دانه استفاده شد و با کاربرد رابطه 2، روند تغییرات شاخصسطح برگ در طول دوره رشد تعیین شد (Aboutalebian & Elahi, 2016). همچنین حداکثر شاخص سطح برگ در تمام تیمارها در هر دو سال آزمایش با استفاده از رابطه رگرسیونی برآورد و تجزیه و تحلیل شد.
LAI= Exp (a + bx + cx2) رابطه 2
در این رابطه، LAI: شاخص سطح برگ وa ،b و c ضرایب رگرسیون میباشد.
بهمنظور تعیین عملکرد دانه نیز دو مترمربع با در نظر گرفتن حاشیهها از وسط هر کرت در انتهای فصل، بهصورت جداگانه برداشت شد. همچنین، خصوصیات فیزیولوژیک شامل میزان پرولین، پروتئین کل برگ، شاخص سبزینگی و میزان سدیم در مرحله ظهور سنبله با استفاده از برگهای فوقانی بوته اندازهگیری شد. اندازهگیری پرولین با استفاده از اسپکتروفتومتر در طول موج 520 نانومتر صورت گرفت (Bates et al., 1973) و غلظت پرولین برحسب میکروگرم بر گرم بافت تازه برگ با استفاده از منحنی استاندارد تعیین شد. میزان پروتئین کل برگ نیز با اضافه کردن50 میکرولیتر از فاز بالایی عصاره گیاهی به 5/2 میلیلیتر محلول برادفورد در طول موج 595 نانومتر با دستگاه طیفسنج، اندازهگیری شد (Bradford, 1976) و غلظت پروتئین بر حسب میلیگرم بر گرم بافت تازه با استفاده از منحنی استاندارد محاسبه شد. شاخص سبزینگی توسط دستگاه SPAD 502 مینولتا و با استفاده از متوسط داده برگهای جوان کاملأ توسعه یافته 10 بوته برآورد شد. میزان سدیم نیز با دستگاه فلیم فتومتر اندازهگیری شد (Hamada & EL-enany. 1994). همچنین درصد کلونزایی، در مرحله ظهور سنبله و با استفاده از رنگآمیزی ریشه گیاهان تعیین شد (Hayman & Phillips, 1970).
تجزیه و تحلیل دادهها بعد از اطمینان از نرمال بودن باقیماندهها با استفاده از رویه UNIVARIATE بر اساس مدل آماری طرح بهصورت مرکب و با استفاده از نرمافزار SAS نسخه 4/9 انجام شد و مقایسه میانگین نیز با استفاده از آزمون LSD در سطح احتمال پنج درصد صورت گرفت و رسم شکلها با استفاده از نرمافزارهای اکسل و سیگماپلات انجام شد.
نتایج و بحث
روند تغییرات شاخص سطح برگ
با توجه به تغییرات شاخص سطح برگ دو رقم گندم پارسی و ارگ مشخص شد که حداکثر شاخص سطح برگ در رقم پارسی بالاتر از رقم ارگ بود، ولی این صفت در این رقم بیشتر تحت تاثیر تنش شوری قرار گرفت (شکل 1). تلقیح نیز موجب بهبود روند تغییرات شاخص سطح برگ در طی تنش شوری در هر دو رقم شد. بالاترین شاخص سطح برگ از رقم پارسی در هر دو سال در شرایط عدم شوری با تلقیح گونه
G. intraradices (01/6 در سال اول و 48/6 در سال دوم) بهدست آمد (شکل 1).
نتایج تجزیه واریانس حداکثر شاخص سطح برگ نیز نشان داد که این شاخص تحتتأثیر سال، تنش شوری، رقم، تلقیح، برهمکنش رقم × تلقیح و سال × شوری × رقم قرار گرفت (جدول 3).
مقایسه میانگین اثر متقابل رقم در تلقیح نشان داد که در رقم پارسی، تلقیح تأثیر معنیداری نداشته است، به نحوی که کاربرد G. mosseae موجب کاهش شش درصد حداکثر شاخص سطح برگ در مقایسه با عدم تلقیح شد و همچنین کاربرد G. intraradices تأثیر معنیداری با عدمکاربرد نداشت. نتایج در رقم ارگ بر خلاف رقم پارسی بود و تلقیح با G. intraradices موجب بهبود چهار درصدی و تلقیح با G. mosseae موجب بهبود هفت درصدی حداکثر سطح برگ در مقایسه با عدم تلقیح شد (جدول 4).
شکل 1- روند تغییرات شاخص سطح برگ ارقام گندم تحت تأثیر تلقیح با قارچ در شرایط تنش شوری در دو سال. (a) تلقیح با G. intraradices، (b) تلقیح باG. mosseae و (c) عدم تلقیح میباشد.T1= عدم شوری رقم پارسی، T2= شوری رقم پارسی، T3= عدم شوری رقم ارگ، و T4= شوری رقم ارگ.
Figure 1. Leaf area index (LAI) changes of wheat cultivars affected by fungus inoculation under salinity stress conditions in the two years. (a) G. intraradices, (b) G. mosseae, (c) non-inoculation.T1= non salinity- Parsi cultivar, T2= salinity- Parsi cultivar, T3= non salinity- Arg cultivar, and T4= salinity- Arg cultivar.
مقایسه میانگین برهمکنش رقم در تنش در سال نیز نشان داد،که در شرایط بدون تنش، رقم پارسی در هر دو سال زراعی دارای حداکثر شاخص سطح برگ بالاتری بود، ولی در شرایط تنش شوری نتایج متفاوت بود و حداکثر شاخص سطح برگ در رقم ارگ بالاتر بود. شوری موجب کاهش 21 و 22 درصدی حداکثر شاخص سطح برگ در رقم پارسی در سال نخست و دوم شد؛ این در حالی بود تغییرات در رقم ارگ معنیدار نبود (شکل 2).
بهنظر میرسد که افزایش سطح برگ گندم در شرایط استفاده از مایکوریزای، به دلیل فراهمی و جذب بهتر عناصرغذایی باشد. قارچ مایکوریزای با تولید هورمونهای گیاهی میتواند سبب افزایش رشد ریشه شود؛ بنابراین سبب افزایش ظرفیت جذب عناصر غذایی (Barea et al., 2005) و افزایش سطح برگ میشود. کاهش معنیدار سطح برگ با افزایش شوری میتواند به علت کاهش تعداد و اندازه برگ باشد (Mirmohammadi Meibodi & Ghareyazi, 2002). افزایش معنیدار سطح برگ در گیاهان مایکوریزایی نسبت به غیر مایکوریزایی را شاید بتوان به افزایش سطح جذب عناصر غذایی از جمله فسفر و تغییرات هورمونی بهویژه اکسین، در گیاهان مایکوریزایی نسبت داد (Al-Karaki, 2000). در شرایط تنش شوری، ابتدا توسعه سطح برگ کاهش مییابد و برگها کوچک میشوند.
جدول 3- نتایج تجزیه مرکب اثرات تلقیح قارچ بر تعدادی از خصوصیات فیزیولوژیک دو رقم گندم تحت تنش شوری
Table 3. Combined variance analysis of the effect of fungal inoculation on some of physiological traits of two wheat cultivars under salinity stress.
Sources Change |
df |
|
Means of Squares |
|||||
LAI max |
Leaf sodium content |
SPAD index |
Colonization |
Leaf proline content |
Leaf protein content |
Seed yield |
||
Year (Y) |
1 |
2.96** |
11.29** |
4.57ns |
255.38** |
7812.5ns |
0.76ns |
47611.48* |
Block error within year |
4 |
0.076 |
0.45 |
1.34 |
6.57 |
29790.5 |
6.43 |
1714.24 |
Salinity (I) |
1 |
11.34** |
518.9** |
3409.3** |
974.2** |
6716466.8** |
1332.2** |
882788.3** |
Main error |
4 |
0.124 |
2.42 |
63.32 |
10.59 |
80691.1 |
12.53 |
2734.90 |
Y×I |
1 |
0.247ns |
1.25ns |
49.82ns |
21.36ns |
26607.4ns |
0.07ns |
17750.90ns |
Cultivar (G) |
1 |
4.73** |
7.94** |
141.20* |
40594** |
1158.1ns |
22.48** |
530.84ns |
Y×G |
1 |
0.975ns |
0.39ns |
7.11ns |
84.89ns |
10139.8ns |
17.95ns |
1805.00ns |
I×G |
1 |
0.692ns |
6.19** |
78.56ns |
59.51ns |
56963.3ns |
0.46ns |
1347.67ns |
Inoculation (T) |
2 |
93.38** |
57.81** |
0.94ns |
8006.89** |
219414.1** |
92.11** |
37582.20** |
Y×T |
2 |
0.097ns |
1.42ns |
30.50ns |
8.40ns |
32251.9ns |
12.29ns |
2620.92ns |
I×T |
2 |
0.163ns |
12.05** |
185.86** |
14.31ns |
41187.7ns |
18.99ns |
6834.57ns |
G×T |
2 |
0.992* |
0.29ns |
210.91** |
84.88* |
23064.3ns |
2.12ns |
1479.14ns |
Y×I×G |
1 |
4.63** |
0.45ns |
3.96ns |
396.68** |
8015.0ns |
4.20ns |
2363.28ns |
Y×I×T |
2 |
0.180ns |
0.40ns |
12.06ns |
15.38ns |
11625.6ns |
8.56ns |
2426.71ns |
Y×G×T |
2 |
0.254ns |
0.59ns |
12.05ns |
21.94ns |
2755.3ns |
2.03ns |
741.23ns |
I×G×T |
2 |
0.252ns |
0.14ns |
13.13ns |
21.45ns |
38550.3ns |
16.71ns |
5322.57ns |
Y×I×G×T |
2 |
0.028ns |
0.52ns |
25.06ns |
2.55ns |
32015.3ns |
0.05ns |
6571.64ns |
Sub error |
40 |
0.213 |
0.77 |
21.23 |
18.33 |
34146.6 |
6.36 |
5408.91 |
Coefficient of variation (%) |
- |
10.8 |
9.71 |
7.77 |
10.7 |
21.07 |
20.28 |
14.23 |
**، * و ns: بهترتیب معنیدار در سطح یک و پنج درصدو غیر معنیدار.
**,* and ns: significant at 1% and 5% of probability levels, and non significant, respectively.
جدول 4- تاثیر تلقیح گیاهان با قارچ های مایکوریزا بر شاخص سطح برگ، شاخص سبزنگی برگ و کلونزایی.
Table 4. Effect of mycorrhizal fungi inoculation of plant on LAI max, SPAD and colonization.
Cultivars |
Inoculation |
LAI max |
SPAD |
Colonization (%) |
Parsi |
G. intraradices |
5.61±0.16a |
61.30±1.65ab |
41.61±1.5c |
G. mosseae |
5.23±0.24b |
60.18±1.99ab |
51.41±2.2b |
|
Non-inoculation |
5.56±0.18a |
58.20±3.24b |
19.24±1.7d |
|
Arg |
G. intraradices |
5.40±0.22ab |
62.04±2.29a |
45.79±2.1c |
G. mosseae |
5.53±0.18a |
62.78±2.42a |
60.17±1.7a |
|
Non-inoculation |
5.21±0.19b |
57.18±3.36b |
20.54±1.8d |
حروف مشابه در هر ستون نشان، دهنده عدم تفاوت معنیدار بر اساس آزمون LSD در سطح پنج درصد میباشد.
Means with the same letters in the same column indicates no significant difference based on LSD test at 5% of probability level.
شکل 2- تاثیر تنش شوری بر حداکثر شاخص سطح برگ دو رقم گندم در دو سال. حروف متفاوت، نشاندهنده وجود اختلاف معنیدار براساس آزمون LSD و در سطح احتمال پنج درصد میباشد.
Figure 2. Effect of salinity stress on maximum leaf area index of two wheat cultivars. Different letters indicate significant difference based on LSD test at 5% of probability level.
در پی کاهش سطح برگ، جذب نور کاهش مییابد که باعث کاهش تأمین مواد فتوسنتزی لازم برای رشد میشود. علاوه بر این، پیر شدن سریع برگها در اثر تنش شوری، به کاهش دوام سطح برگ منجر میشود. نتایج نشان داد که در سال دوم و با توجه به کاهش میزان بارندگی و افزایش تجمع نمکها در خاک، سطح برگ بیشتر تحت تأثیر تنش شوری آب آبیاری قرار گرفت (جدول 1، شکل 2).
گزارش شده است که گیاهان دارای همزیستی مایکوریزایی نسبت به گیاهان غیر مایکوریزایی، آب را از خاک سریعتر و کاملتر تخلیه میکنند (Rejali et al., 2010)، زیرا در گیاهان مایکوریزایی، معمولاً اندامهای هوایی گیاه توسعهی بیشتری پیدا میکند و سطح برگها افزایش مییابد و این خود باعث افزایش تعرق گیاهان مایکوریزایی میشود و از طرف دیگر، توسعه بیشتر سیستم ریشهای در گیاهان مایکوریزایی، سطح تماس با خاک افزایش میدهد. بر طبق اظهارات پژوهشگران، تنش شوری سبب کاهش سطح برگ گیاه و افزایش نشت غشاء برگ شده است (Tofighi et al., 2017). افزایش سطح برگ در شرایط کاربرد قارچ مایکوریزا آربسکولار تحت تنش شوری میتواند به دلیل بهبود دسترسی به آب و جذب انتخابی عناصر معدنی بهویژه نیتروژن و فسفر و نیز افزایش فعالیت آنزیم نیتراتردوکتاز و سنتز پروتئین باشد
(Giri et al., 2004).
میزان سدیم برگها
نتایج تجزیه واریانس مرکب نشان داد که میزان سدیم برگ علاوه بر اثرات اصلی، تحت تأثیر برهمکنش شوری ورقم و نیز شوری و تلقیح گیاهان با قارچهای مایکوریزا قرار گرفت (جدول 3). میزان سدیم تجمع یافته در برگهای گندم در سال دوم، نه درصد بیشتر از سال اول بود که علت آن را میتوان به بالا بودن میزان بارندگی در سال نخست و شستشوی نمک خاک و رقیق تر شدن غلظت املاح خاک نسبت داد. مقایسه میانگین اثر دوگانه شوری در تلقیح نشان داد که شوری آب آبیاری، موجب افزایش میزان تجمع سدیم در برگ شد. این در حالی بود که کاربرد قارچهای مایکوریزا در شرایط غیر شور، سبب کاهش تجمع سدیم در برگ شد (جدول 5). تأثیر تلقیح گیاهان با قارچهای مایکوریزا، در کاهش میزان سدیم برگها در شرایط غیر شور بیشتر از شرایط آبیاری با آب شور بود، به نحوی که در شرایط غیر شور، همزیستی مایکوریزا بهطور متوسط نسبت به عدم تلقیح، سبب کاهش 37 درصدی سدیم برگها شد، در صورتیکه در شرایط شور، این کاهش حدود 6/16 درصد بود (جدول 5). بهنظر میرسد که شوری سبب کاهش قابلیت جذب انتخابی قارچهای مایکوریزا میشود (Rahmani Iranshahi et al., 2016).
جدول 5- تاثیر تنش شوری و تلقیح گیاهان با قارچ مایکوریزا بر میزان سدیم قسمتهای هوایی و شاخص سبزینگی گندم
Table 5. Effect of salinity stress and mycorrhizal fungi inoculation of plant on sodium content and SPAD index
Salinity stress |
Inoculation |
Sodium content (mg / kg) |
SPAD |
Non-salinity |
G. intraradices |
5.77±0.28c |
64.53±1.74ab |
G. mosseae |
4.88±0.39c |
64.72±2.11ab |
|
Non-inoculation |
8.46±0.32b |
69.28±1.53a |
|
Salinity |
G. intraradices |
10.14±0.27ab |
53.82±1.12c |
G. mosseae |
11.88±0.20ab |
54.33±1.57c |
|
Non-inoculation |
13.20±0.35a |
49.10±1.28d |
حروف مشابه در هر ستون، نشاندهنده عدم اختلاف معنیدار بر اساس آزمون LSD و در سطح پنج درصد میباشد.
Means with the same letters in the same column indicates no significant difference based on LSD test at 5% of probability level.
مقایسه برهمکنش دوگانه شوری در رقم نیز نشان داد که شوری سبب افزایش میزان تجمع سدیم در برگ شد و رقم پارسی جذب سدیم بیشتری در شرایط شور نسبت به رقم ارگ داشت (شکل 3). تفاوت دو رقم در جذب سدیم نشان داد که رقم پارسی توانسته است جذب سدیم را با قدرت انتخابی بیشتر، افزایش (نه درصد) دهد (شکل 3).
شکل 3- تاثیر تنش شوری بر میزان سدیم قسمتهای هوایی دو رقم گندم. حروف متفاوت، نشاندهنده وجود اختلاف معنیدار براساس آزمون LSD و در سطح احتمال پنج درصد میباشد.
Figure 3. Effect of salinity stress on sodium content of two wheat cultivars. Different letters indicate significant difference based on LSD test at 5% of probability level.
بارزترین آثار تنش شوری، کاهش میزان پتاسیم و افزایش جذب سدیم است (Alqarawi et al., 2014)؛ بنابراین تلقیح گیاه گندم با قارچ مایکوریزای آربسکولار، موجب کاهش جذب سدیم در برگ شده است. همراه با آن، تجمع بالای فسفر، منیزیم و کلسیم و جذب پایینتر سدیم در حضور قارچها در شرایط تیمار کلرید سدیم و کاهش اثر شوری نیز ملاحظه شده است (Hashem et al., 2015). مطالعات انجام شده بر روی گیاه گندم نشاندهنده نقش قارچهای مایکوریزا در کاهش تنش شوری از طریق افزایش جذب عناصر معدنی دیگر بهویژه در حضور مخلوطی از انواع گونههای گلوموس شده است (Mardukhi et al., 2011). در پژوهشی هماهنگ با نتایج حاضر گزارش شد که در شرایط تنش شوری، گندم مایکوریزایی رشد بهتری در مقایسه با گندم غیر مایکوریزایی داشته است (Ibrahim et al., 2011). بهنظر میرسد که از ساز و کارهای دیگر سودمندی مایکوریزا، کاهش جذب و انتقال سدیم به اندام هوایی و متقابلاً افزایش جذب فسفر گیاه باشد (Abdel-Fattah & Asrar, 2012)؛ همچنین مایکوریزا با تجمع عناصر غذایی و نمکهای محلول، به تنظیم اسمزی و خنثی کردن خسارت اکسیداتیو ناشی از شوری در ژنوتیپهای گندم کمک میکند (El – Amri et al., 2013).
شاخص سبزینگی
شاخص سبزینگی تحت تأثیر شوری، رقم، اثر متقابل شوری و تلقیح و رقم در تلقیح قرار گرفت (جدول 3). مقایسه برهمکنش شوری در تلقیح نشان داد که برخلاف اثر کاهنده شوری بر شاخص سبزینگی، تلقیح مایکوریزایی شدت کاهش را بهطور معنیداری کم کرد، بهطوریکه G. mossea نسبت به شاهد، نه درصد شاخص سبزینگی بیشتر داشت (جدول 5). در تحقیقی، علت کاهش کلروفیل به تغییر مسیر متابولیسم نیتروژن در ساخت ترکیبهایی مانند پرولین جهت تنظیم اسمزی نسبت داده شده است (Jamil et al., 2007)؛ البته در شرایط بدون تنش شوری، تفاوت معنیداری بین تیمارهای تلقیح و عدم تلقیح وجود نداشت (جدول 5). از آنجا که تنش شوری سبب افزایش گونههای فعال اکسیژن میشود Yazici et al.,2007وجود همزیستی مایکوریزایی از طریق بهبود جذب آب و عناصر غذایی و افزایش توان آنتی اکسیدانی گیاه میتواند سبب کاهش غلظت گونههای فعال اکسیژن در گیاه شود (Song, 2005). در مورد برهمکنش رقم و تلقیح با مایکوریزا، نتایج مقایسه میانگین نشان داد تنها رقم ارگ به تقلیح خوب واکنش داد و نسبت به تیمار شاهد خود، شاخص سبزینگی بالاتری داشت، اما در رقم پارسی، تفاوت معنی داری بین تیمار عدم تلقیح و تلقیح با دو گونه قارچ مشاهده نشد (جدول 4).
درصد کلونزایی
نتایج تجزیه واریانس مرکب نشان داد که درصد کلونزایی علاوه بر اثرات اصلی، تحت تأثیر برهمکنش دوگانه رقم و در تلقیح و اثر سهگانه شوری ورقم و سال قرار گرفت (جدول 3). میانگینهای مربوط به اثر سهگانه نشان داد که در در رقم گندم ارگ در سال اول، شوری سبب کاهش معنیدار درصد کلون زایی ریشه شد، درحالیکه در رقم پارسی، تفاوت معنیداری بین تیمار شور و غیر شور وجود نداشت. اما در سال دوم در رقم ارگ، شوری نتوانست کاهش معنیداری در کلونزایی ایجاد کند، درصورتیکه در رقم پارسی، شوری منجر به کاهش معنیدار کلونزایی شد
(شکل 4).
شکل 4- تاثیر تنش شوری بر میزان کلونزایی دو رقم گندم در دو سال. حروف متفاوت، نشاندهنده وجود اختلاف معنیدار براساس آزمون LSD و در سطح احتمال پنج درصد میباشد.
Figure 4. Effect of salinity stress on colonization rate of two wheat cultivars in two years. Different letters indicate significant difference based on LSD test at 5% of probability level.
با توجه به کاهش بارش در سال دوم، بهنظر میرسد در مقایسه با رقم پارسی، رقم ارگ دارای ثبات بیشتری در همزیستی با مایکوریزا باشد؛ این واکنش، تفاوت ارقام گندم را به لحاظ همزیستی مایکوریزا به خوبی نشان میدهد. شوری میتواند کلونیزاسیون قارچ را مستقیماً با کاهش رشد هیف و یا کاهش رشد گیاه (اختصاص کمتر کربوهیدرات) تقلیل دهد (Porras-Soriano et al., 2009). از جمله دلایل کاهش کلونیزاسیون با افزایش شوری، کاهش تندش اسپور و رشد هیف (Garg & Manchanda, 2009) است. کاهش درصد کلونیزاسیون در اثر شوری توسط سایر پژوهشگران نیز گزارش شده است (Giri et al., 2004; Scheloske et al., 2004; Habibi et al., 2015).
پرولین
میزان پرولین برگ تنها تحت تأثیر اثرات اصلی شوری و تلقیح با قارچ قرار گرفت (جدول 3). میزان پرولین در اثر تلقیح با قارچ افزایش یافت، ولی بین نوع قارچها تفاوت معنیداری وجود نداشت. نتایج نشان داد که شوری سبب افزایش پرولین بهمیزان 106درصد شد (جدول 6). تلقیح گیاه با دو قارچ G. mossea و G. intraradices نیز بهطور متوسط سبب افزایش 22 درصدی پرولین نسبت به عدم تلقیح شد، این در حالی بود که بین نوع قارچهای کاربردی در این مورد تفاوتی وجود نداشت (جدول 6).
از دلایل عمده افزایش معنیدار پرولین گیاه با افزایش شوری در سیتوپلاسم، تنظیم فشار اسمزی سلول است که میتواند بهمنظور موازنه اسمزی در واکوئل و تعادل اسمزی بین سیتوپلاسم و اجزای گوناگون سلول نسبت به شوری محیط باشد (Mirmohammadi Meibodi et al., 2002). افزایش پرولین برگ در اثر افزایش سطوح شوری، شاید به سبب افزایش میزان اسید آبسزیک باشد. این هورمون انباشتگی اسیدهای آمینه بهصورت عام و پرولین بهصورت خاص را موجب میشود و سازش با شوری را بهبود میبخشد که ممکن است یکی از دلایل افزایش پرولین در گیاهان مایکوریزی باشد. افزایش پرولین برگها با افزایش فعالیت آنزیمهای پروتئاز، تجمع اسیدهای آمینه و آمونیوم و کاهش میزان کلروفیل برگ و پروتئین همراه است. مشاهدات نشان میدهد که تأثیر قارچ مایکوریزای بر غلظت پرولین در تنش شوری متغیر است، بهطوریکه در گیاه باقلا (Vicia faba) (Rabie & Almadini, 2005) و گیاه ذرت (Zea mays) (Feng et al., 2002) تلقیح شده با قارچهای مایکوریزا تحت تنش شوری، غلظت پرولین به نحو معنیدار کمتر شده است و میزان تغییرات این ترکیب در ریشه این گیاهان کمتر از برگ بوده است.
جدول 6- تاثیر تلقیح و تنش شوری بر میزان پرولین و پروتیئن برگ و عملکرد دانه دو رقم گندم
Table 6. Effects of inoculation and salinity on leaf proline and protein and grain yield of two wheat cultivars.
Treatment |
Level |
Leaf proline content (ug/g FW) |
Leaf protein content (mg /g) |
Grain Yield (g/m 2) |
Salinity |
Non- Salinity |
571.5±19.7b |
16.74±0.62a |
624.1±16.1a |
Salinity |
1182.3±42.1a |
8.14±0.40b |
402.6±9.8b |
|
Cultivars |
Parsi |
872.9±57.5a |
11.88±0.86b |
510.6±23.0a |
Arg |
880.9±64.7a |
13.00±0.92a |
516.1±22.7a |
|
Inoculation |
G. intraradices |
922.5±79.0a |
12.38±0.80ab |
492.7±25.2b |
G. mosseae |
941.2±72.7a |
14.43±1.30a |
559.0±32.6a |
|
Non-inoculation |
767.0±69.2b |
10.51±1.00b |
488.4±23.4b |
حروف مشابه در هر ستون، نشاندهنده عدم اختلاف معنیدار بر اساس آزمون LSD و در سطح پنج درصد میباشد.
Means with the same letters in the same column indicates no significant difference based on LSD test at 5% of probability level.
پروتئین کل برگ
نتایج نشان داد که تنها اثرات اصلی شوری، رقم و تلقیح گیاه با قارچ مایکوریزا بر میزان پروتئین کل برگ معنیدار بود (جدول 3). تنش شوری پروتئین را 51 درصد کاهش داد (جدول 6). رقم گندم ارگ نیز در مقایسه با رقم پارسی میزان پروتئین بالاتری داشت (جدول 6). در شرایط تلقیح با قارچ G. mossea، بیشترین میزان پروتئین (43/14 میلیگرم بر گرم) تولید شد که با گونهی G. intraradices تفاوت معنیداری نداشت (جدول 6).
شوری باعث کاهش سنتز پروتئین برگ و افزایش هیدرولیز آن در بعضی از گیاهان میشود و در نتیجه سبب تولید اسیدهای آمینه میشود. نمکها، اثرات مهارکنندگی روی پروتئینهای برگ دارند؛ نخست اینکه باعث شکستن پیوندهای الکترواستاتیک میشوند و دوم اینکه افزایش برهمکنشهای آب گریز را در پی دارند. گزارش شده است که تلقیح بذرهای گیاهان زراعی با سویههای مایکوریزا، باعث افزایش میزان پروتئین برگ بهویژه در شرایط نامساعد محیطی میشود؛ همچنین مایکوریزا موجب کد کردن ژنهایی در اندامهای گوناگون گیاه از جمله دانه میشود که عامل سنتز برخی پروتئینهای مقاومتی در گیاه هستند (Ruiz-Lozano et al., 2008)؛ بنابراین میتوان اظهار بیان داشت که کاربرد مایکوریزا میتواند منجر به افزایش مقاومت گیاه در برابر تنشهای غیرزیستی شود.
عملکرد دانه
نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تنها اثرات اصلی شوری و تلقیح بر این صفت مهم معنیدار بود (جدول 3). بالاترین عملکرد دانه (1/624 گرم در متر مربع) در شرایط عدم تنش شوری تولید شد و با اعمال شوری، 35 درصد افت عملکرد مشاهده شد (جدول 6). همچنین عملکرد دانه در شرایط تلقیح با قارچ G. mossea بهطور معنیداری بالاتر بود (559 گرم در متر مربع) که نسبت به تیمار عدم تلقیح سبب افزایش 4/14 درصدی عملکرد دانه شد (جدول 6). از دلایل بالا بودن عملکرد دانه در شرایط تلقیح مایکوریزایی میتوان به بهبود تنظیم اسمزی گیاه اشاره کرد (Garg & Manchanda, 2009) که از طریق بالاتر بودن مقدار پرولین و پروتئین (جدول 6) گیاهان و همچنین بیشتر بودن شاخص سطح برگ (شکل 1) و شاخص سبزینگی (جدول 5) مشخص میشود.
افت عملکرد در اثر شوری به علت کاهش اجزای عملکرد میتواند به مراحل رویشی و کاهش فتوسنتز و رشد زایشی نیز مرتبط باشد (Husain et al., 2003). همچنین گزارش شده است که تلقیح گندم با گونههای G. etunicatum، G. mosseae و G. intraradices موجب کاهش اثرات منفی تنش شوری و کاربرد همزمان و تلفیقی آنها موجب افزایش آثار مثبت آنها میشود (Mardukhi et al., 2008). در آزمایشی، کاربرد G. etunicatum و G. mosseae بسته به ژنوتیپ متفاوت بود، به نحویکه کاربرد G. etunicatum در ژنوتیپهای کویر و طبسی، مؤثرتر و کاربرد G. mosseae موجب بهبود عملکرد ژنوتیپ روشن در تنش شوری شد (Daei et al., 2009). افزایش عملکرد دانه در اثر تلقیح با گونههای etunicatum و G. mosseae در شرایط تنش به بهبود زیستتوده نسبت داده شده است (Al-Karaki et al., 2004). افزایش رشد و بهبود عملکرد گیاهان زراعی در اثر کاربرد کودهای زیستی توسط پژوهشهای گوناگونی گزارش شده است. در پژوهشی گزارش شده است که قارچ مایکوریزا ،اجزای عملکرد دانه و تعداد سنبلچه گندم را بهصورت معنیداری افزایش داده است (Bahrani et al., 2010). همچنین تلقیح گیاهان با کود زیستی از طریق گسترش ریشه و افزایش جذب عناصر غذایی، اثر مثبت و معنی داری بر عملکرد گیاه ایجاد کرده است. بیان شده است که تلقیح گیاه با کودهای زیستی از طریق افزایش جذب عناصر غذایی و تولید هورمونهای رشد، موجب افزایش عملکرد و اجزای عملکرد گندم شد (Rouzbeh et al., 2009). برخی پژوهشگران بیان داشتند که کاربرد کودهای زیستی از طریق بهبود خصوصیات فیزیکی خاک و افزایش قابلیت دسترسی عناصر غذایی برای جذب توسط گیاه، عملکرد و عملکرد اجزای گندم را بهبود داد (Ahmed et al., 2011). نتایج آزمایشی نشان داد که اثر قارچ مایکوریزا بر عملکرد دانه معنیدار بود و تیمارهای قارچی، عملکرد دانه بالاتری نسبت به شاهد داشتند (Habibi et al., 2015).
نتیجهگیری کلی
نتایج نشان داد که در شرایط تنش شوری، شاخص سبزینگی، کلونزایی، پروتئین و عملکرد دانه گندم کاهش و میزان سدیم افزایش یافت. همچنین مشخص شد که تلقیح با مایکوریزا از طریق کاهش جذب سدیم، سبب افزایش دسترسی به عناصر غذایی و در نهایت سبب تأثیر بر شاخص سطح برگ این گیاه میشود. بهبود شاخص سطح برگ نیز در نهایت منجر به بهبود عملکرد دانه شد. در بین دو گونه قارچ، با وجود اینکه کاربرد G. mosseae در افزایش عملکرد دانه معنیدار شد، ولی در سایر صفات دو گونه قارچ در مقایسه با تیمار عدم تلقیح خوب ظاهر شدند. بهطور کلی تلقیح گیاه گندم با قارچ مایکوریزا، با تعدیل اثر آبیاری با آب شور، سبب بهبود عملکرد و کیفیت رشد گیاه در شرایط تنش شوری شد و رقم گندم ارگ در این پژوهش رقم برتری بود.
REFERENCES
[1]- 24-epibrassinolide
REFERENCES