نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشیارگروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکد کشاورزی، دانشگاه صنعتی شاهرود
2 دانشجوی دکتری دانشگاه صنعتی شاهرود- دانشکده کشاورزی- شاهرود- ایران
3 دانشیار گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی شاهرود
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
To investigate the quantitative and qualitative traits of forage in row cropping with pure corn and fenugreek and the effects of various nitrogen fertilizers (chemical, biological and combined), an experiment was carried out based on a randomized complete block design with four replications in the Southern Khorasan province during 2016-2017 cropping year. Different levels of fertilizers including without nitrogen fertilizer (control), 50% nitrogen chemical fertilizer by urea (75 Kg/h), 100% nitrogen fertilizer by urea (150Kg/h), biofertilizer by nitroxin (Azosporium-Azotobacter), combined fertilizer including nitroxin and 50% of chemical fertilizer as main factor and different composition of cultivation in six levels including pure fenugreek, pure maize, additive intercropping of corn and fenugreek in four components (100% maize + fenugreek with 25%, 50%, 75%, 100% ratio) as sub factor were the treatments. Quantitative traits were affected by crop and fertilizer types and their interactions. The greatest effects on quantitative traits were observed in pure cultivation with fertilization. All of the qualitative traits were significantly affected by the interactions of the treatments. Pure cultures showed the highest and lowest values in different qualitative traits and row crops were formed intermediate groups. The highest DMD was in pure culture of fenugreek with chemical fertilizer 100% (83.47%), the highest CP was in pure culture of fenugreek with 100% chemical fertilizer (19.01%), the highest ash was in the pure culture of fenugreek with biofertilizer (64.6%) and CF and WSC were observed in pure crop cultivation of maize with100% chemical fertilizer (34.41% and 33.58%). The results showed that the land equivalence ratio in row crops was more than one and the highest land equivalence ratio (1.557) was observed in 100% maize and 100% fenugreek row cropping. In general, the combination of higher densities of fenugreek resulted in improved forage quality in additive intercropping.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
با رشد جمعیت، تقاضا برای فرآوردههای دامی رو به افزایش است. برای پاسخگویی به این نیاز روز افزون و توسعه صنعت دامپروری، تولید کافی علوفه با شیوه علمی، ضروری است. این مسئله با توجه به شرایط کشور که با کمبود مراتع غنی و خشکی و فرسایش خاک رو به روست، اهمیت خاصی دارد (Rastgar, 2006).
کشت مخلوط بهعنوان یکی از مؤلفههای کشاورزی پایدار، با کشت دو یا چند محصول بهطور همزمان یا غیر همزمان در یک قطعه زمین، شکل گرفته است و اهدافی نظیر ایجاد تعادل اکولوژیک، بهرهبرداری بیشتر از منابع در دسترس، افزایش کمیت و کیفیت علوفه، افزایش تنوع زیستی و کنترل آفات و بیماریهای گیاهی را دنبال مینماید (Stoltz & Nadeau, 2014). کشت مخلوط، روشی دوستدار محیط زیست طبیعی تعریف شده است (Maffei & Mucciarelli, 2003; Agegnehu et al.,2008 ). این روش امروزه بهواسطه بهرهوری منابع و نقش موثر در کاهش علفهایهرز و آفات، یک روش قابل بررسی در سیستمهای زراعی محسوب میشود (Lithourgidis et al., 2011; Chen et al., 2012) و دارای سابقهای تاریخی در تولید گیاهان خوراکی، دارویی، روغنی، ادویهای و علوفهای است (Sujatha et al.,2011). بهمنظور معرفی منابع و روشهای نوین تولید علوفه و بهرهگیری بهینه از نهادههای تولید، انجام کشت مخلوط قابل توصیه است (Aghaalikhani et al., 2009).
کشت مخلوط غلات و بقولات، استراتژی زراعی موثری برای تولید زیست توده بیشتر، افزایش کیفی مواد مغذی علوفه و بازده مالی زارعین میباشد
(Iqbalet al., 2019). استفاده از لگومها در کشت مخلوط، از طریق تثبیت بیولوژیکی نیتروژن، موجب کاهش مصرف کودهای نیتروژن میشود و از آلودگی محیط زیست نیز جلوگیری میشود
(Elijah & Akunda, 2001). علت عمده افزایش عملکرد کشت مخلوط بقولات و غیر بقولات، متفاوت بودن تغذیه آنها از نیتروژن است، بهطوری که بقولات میتوانند از نیتروژن اتمسفری و غیر بقولات از نیتروژن موجود در خاک تغذیه کنند؛ در نتیجه، رقابت دو گونه از لحاظ نیتروژن کاهش مییابد (Haugaard-Nielsen & Jeanson, 2001). علاوه بر آن، هنگامیکه غلات و بقولات بهصورت کشت مخلوط در تولید علوفه مورد استفاده قرار میگیرند، باروری خاک بهبود مییابد (Iqbal et al., 2018). در بین الگوهای کشت مخلوط، ترکیب گیاهان تثبیت کننده نیتروژن با غلات، از جمله معمولترین و قدیمیترین سیستم ها در نقاط مختلف دنیا به ویژه در کشورهای در حال توسعه میباشد (Amani Machianiet al., 2018).
ذرت بهعنوان یک گیاه علوفهای، دارای عملکرد و انرژی بالایی است که نسبت به سایر گیاهان علوفهای، ارزش غذایی آن مربوط به قابلیت هضم آن میباشد. با این وجود، ذرت دارای پروتئین خام پایینی است (Cusicanqui & Lauer, 1999)، در حالیکه لگومها از نظر پروتئین غنی هستند (Anil et al., 2000; Ross et al., 2005; Lithourgidis et al., 2007). نتایج یک مطالعه نشان داد که مخلوط کردن غلات و لگوم می تواند افزایش غلظت کربوهیدرات محلول در آب، کاهش سریعتر pH، کاهش تجزیه پروتئین و افزایش ارزش غذایی سیلو را بههمراه داشته باشد
(Contreras-Govea et al., 2006). بهطورکلی لگومها از نظر محتوی پروتئین و غلات از نظر مقدار کربوهیدراتها، غنی هستند. پروتئین نسبتاً پایین علوفه غلات و نیاز دام به غذای مکمل و با ارزش، اهمیت کشت مخلوط غلات و بقولات را در تامین پروتئین کافی و علوفه با کیفیت نشان میدهد (Chen et al., 2004). کشت مخلوط غلات و لگوم در برخی نقاط، بهطور گستردهای برای تولید علوفه مورد استفاده قرار میگیرد. در این راستا، تفاوتهای فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی بین اجزای مخلوط، توانایی آنها در استفاده از منابع محیطی را متأثر می سازد. اگر الگوهای کشت مخلوط غلات- لگوم به درستی انتخاب شوند، میتوانند کیفیت علوفه تولید شده را بهنحو مطلوبی تحت تاثیر قرار دهند. یکی از مهمترین فاکتورهای تعیین کننده کیفیت علوفه به طور مستقیم، محتوای نیتروژنی علوفه است (Eskandari & Javanmard, 2014).
کاربرد کودهای شیمیایی در سطح زیاد و به مدت طولانی جهت دستیابی به حداکثر عملکرد، باعث بروز مشکلاتی از قبیل آلودگیهای زیست محیطی، کاهش کیفیت محصولات تولیدی، هجوم علفهایهرز رقابتکننده با گیاهان زراعی و شیوع آفات و بیماریها میشود (Amani Machianiet al., 2018). بهعلل مختلف، کاربرد کودهای زیستی در چند دهه گذشته کاهش یافت ولی امروزه و با توجه به مشکلاتی که مصرف بیرویه کودهای شیمیایی بهوجود آورده است، استفاده از آنها بهعنوان یک رکن اساسی در توسعه پایدار کشاورزی مجدداً مطرح شده است (Alexandratos, 2003). کودهای زیستی در برخی موارد بهعنوان جایگزین و همچنین در برخی موارد بهعنوان مکمل کودهای شیمیایی میتوانند پایداری تولید نظامهای کشاورزی را تضمین کنند
(Arrudaaet al., 2013). اگر چه با کمک کودهای شیمیایی می توان در کوتاه مدت عملکرد محصولات زراعی را افزایش داد، ولی در درازمدت، پایداری و حاصلخیزی خاک، سلامت محیط زیست و موجودات خاکزی و همچنین سایر اجزای زیستی بوم نظامهای طبیعی دچار تغییرات منفی زیادی خواهند شد (Sabahi, 2007). در آزمایشی با تلقیح بذر یولاف با آزوسپریلیوم و ازتوباکتر گزارش شد که عملکرد ماده خشک، عناصر معدنی، فیبر خام و پروتئین خام علوفه نسبت به عدم تلقیح افزایش یافت (Bilal et al., 2017). در برخی آزمایشات مشخص شده است که استفاده تلفیقی از کودهای آلی و شیمیایی میتواند بهمراتب بهتر از کاربرد هر یک از آنها به تنهایی عمل کند. استفاده تلفیقی از این منابع میتواند ضمن کاهش اثرات مخرب ناشی از مصرف کودهای شیمیایی، پایداری در تولید محصولات زراعی را نیز تضمین نماید
(Majnoun Hoseini, 2005).
هدف از اجرای این طرح، بررسی تاثیر منابع کود نیتروژن بر عملکرد در واحد سطح و کیفیت محصولات تولید شده جهت رفع نیاز غذایی دام در الگوهای کشت مخلوط و مقایسه با تک کشتی گیاهان اجزای تشکیل دهنده مخلوط بود. همچنین نسبت برابری زمین و شاخص رقابت برای مقایسه سودمندی الگوهای کشت مخلوط بررسی شد.
مواد و روشها
آزمایش در سال زراعی 96-1395 درشصت کیلومتری جنوبشرقی شهرستان بیرجند، منطقه سربیشه با عرض جغرافیایی 32 درجه و 60 دقیقه شمالی و طول جغرافیایی 59 درجه و 81 دقیقه شرقی، بهصورت کرتهای خرد شده و در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار انجام گرفت. سطوح مختلف کودی در پنج سطح شامل شاهد بدون کوددهی نیتروژن (nf)، کود شیمیایی نیتروژن بهمیزان 50 درصد مورد نیاز بر مبنای آزمایش خاک بهصورت کود اوره(f50)، کود شیمیایی نیتروژن بمیزان 100 درصد (f100)، کود زیستی نیتروکسین (آزوسپوریلیوم- ازتوباکتر) (bf)، کود تلفیقی با استفاده از نیتروکسین و 50 درصد کود شیمیایی اوره (cf) بهعنوان فاکتور اصلی و شش ترکیب مختلف کشت مخلوط شامل کشت خالص شنبلیله، کشت خالص ذرت، کشت مخلوط افزایشی ذرت (100 درصد ) و شنبلیله (25 درصد )، کشت مخلوط افزایشی ذرت (100 درصد ) و شنبلیله (50 درصد )، کشت مخلوط افزایشی ذرت (100 درصد ) و شنبلیله (75 درصد )، کشت مخلوط افزایشی ذرت (100 درصد ) و شنبلیله (100 درصد ) بهعنوان فاکتور فرعی در نظر گرفته شدند. مساحت کرتهای اصلی 54 متر مربع و مساحت کرتهای فرعی نه متر مربع بود. هر کرت اصلی از کرت اصلی مجاور، 60 سانتیمتر فاصله داشت و فاصله بین تکرارها دو متر بود. تکرارها بر مبنای شیب زمین تقسیم بندی شدند. رقم ذرت مورد آزمایش، سینگل کراس 704 دشت مغان (شرکت سبزآوران) با قوه نامیه 88 درصد و خلوص 98 درصد و رقم شنبلیله از نوع شنبلیله تیپ یکساله (شرکت پاکان بذر اصفهان) با قوه نامیه 97 درصد و خلوص 92 درصد بود. مقداربذرهای شنبلیله دستپاش شده (مخلوط با خاک مزرعه جهت پاشش یکنواختتر) برای هر کرت فرعی با نسبت 30 کیلوگرم بذر شنبلیله در هکتار و لحاظ نمودن قوه نامیه و خلوص، 32 گرم (100 درصد )، 24 گرم (75 درصد )، 16 گرم (50 درصد ) و هشت گرم (25 درصد ) بودند. همچنین در هر کرت فرعی با محاسبه انجام شده بر مبنای قوه نامیه و خلوص، تراکم 22 بوته ذرت در متر مربع در نظر گرفته شد (ذرت برداشت علوفهای). برای آزمون خاک، یک نمونه مرکب از خاک مزرعه تهیه شد و برای تجزیه به آزمایشگاه خاکشناسی منتقل گردید که نتایج در جدول 1 نشان داده شده است. با توجه به آزمایش خاک، 330 کیلوگرم کود اوره در هکتار مصرف شد که برای تیمارهای 50 درصد کود شیمیایی، 900 گرم (طی سه نوبت، مرحله سرک، مرحله دو تا پنج برگی و مرحله12-10برگی) و برای تیمارهای 100 درصد، 1800 گرم (طی سه نوبت، مرحله سرک، مرحله دو تا پنج برگی و مرحله12-10برگی) بهصورت دستپاش بهکار رفت. بذرهای شنبلیله (تیمار کود زیستی، تیمار کود زیستی + 50 کود شیمیایی) مورد استفاده در آزمایش، با ریزوبیوم ( تهیه شده از بخش تحقیقات بیولوژی خاک، موسسه خاک و آب کشور) تلقیح شدند (10 سیسی به ازای هر کیلوگرم). برای تلقیح بذرها با باکتری، پس از محاسبه میزان بذر مورد نیاز هر تیمار، بذرها در کیسههای نایلونی با محلول 20 درصد ساکاروز و صمغ عربی آغشته شد و بهمدت یک دقیقه تکان داده شدند. سپس بذرها بر روی پارچههای نخی تمیز در سایه پهن و خشک شدند. بذرهای ذرتی که باید بهصورت زیستی تیمار میشدند (تیمار کود زیستی، تیمار کود زیستی + 50 درصد کود شیمیایی) نیز با نیتروکسین مایع (شرکت مابکو فناوری زیستی مهر آسیا) بهطور بذر مال مخلوط و تلقیح و سپس در سایه خشک شدند.
جدول 1- نتایج آزمایش تجزیه خاک مزرعه
Table 1. Analysis of the experimental sit soil
Total N % |
K mg/kg |
P mg/kg |
Clay % |
Silt % |
Sand % |
Soil texture |
Lime % |
Gyps % |
Organic matter % |
EC mS/cm |
pH |
SP |
0.019 |
256.3 |
6.34 |
17.6 |
24.2 |
58.2 |
Sandy loam |
13.9 |
1.84 |
0.15 |
9.84 |
8.14 |
29.5 |
عملیات کاشت در نیمه خرداد ماه انجام شد و برای جوانه زنی موثر، بلافاصله پس از آن آبیاری صورت گرفت. سپس به فاصله هشت روز، آبیاری بهصورت نشتی در کرتهای آزمایشی انجام شد. در این پژوهش و در طول دوره داشت، از هیچگونه سم یا علفکش استفاده نشد. وجین بهصورت دستی در دو مرحله (چهار و هشت هفته بعد از کاشت) صورت پذیرفت. نمونههای انتخابی با رعایت تاثیر عوامل حاشیهای از خطوط میانی هر کرت انتخاب شدند (حذف خطوط اول و آخر و یک متر اول و آخر کرتها). در انتهای دوره رشد، یک متر مربع از هر کرت بهصورت دستی برداشت شد. نمونهها بهمدت 48 ساعت در آونی با دمای 70 درجه سانتیگراد خشک شدند و پس از آسیاب، بسته بندی و برچسبگذاری شدند. نمونهها به موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور انتقال یافت و مورد آنالیزهای کیفی با دستگاه طیف سنجی مادون قرمز نزدیک (NIR[1]) قرارگرفتند. صفات کیفی علوفه شامل درصد ماده خشک قابل هضم (DMD[2])، درصد قندهای محلول در آب (WSC[3])، درصد پروتئین خام (CP[4])، درصد خاکستر کل (ASH[5]) و درصد فیبر خام (CF[6]) بودند. همچنین شاخص نسبت برابری زمین LER[7] (از مهمترین شاخصهای تعیین وضعیت تیمارهای مخلوط با یکدیگر و با تیمارهای کشت خالص) و شاخص رقابت CR[8] (شاخصی برای تعیین غالب یا مغلوب بودن گیاهان حاضر در ترکیب کشت مخلوط)، بهترتیب با استفاده از روابط 1 (Willy, 1979) و 2 (Willy & Rao, 1980) بهدست آمد.
رابطه (1)
رابطه (2)
که در آنها،Yab: عملکرد گیاه a در کشت مخلوط، Yaa: عملکردگیاه a در کشت خالص، Yba: عملکرد گیاهb در کشت مخلوط ، Ybb: عملکرد گیاهb در کشت خالص، LERa: نسبت برابری زمین گیاه a، LERb: نسبت برابری زمین گیاهb، Xba: نسبت کاشت گیاه b در مخلوط و Xab: نسبت کاشت گیاه a در مخلوط بود.
تجزیه واریانس دادهها با استفاده از نرم افزار SAS ver. 9.1.3 و مقایسه میانگینها با استفاده از آزمون LSD در سطح احتمال پنج درصد انجام شد. برای رسم شکلها از نرم افزار Excel استفاده شد.
نتایج و بحث
صفات کمی علوفه
بر اساس تجزیه واریانس دادهها، وزن تر و خشک هر دو گیاه، تحت تاثیر نوع کوددهی، الگوی کشت و اثر متقابل تیمارها قرار گرفتند (جدول 2).
بیشترین وزن خشک شنبلیله در کشت خالص گیاه و مصرف کود زیستی (740 گرم بر متر مربع) بهدست آمد. کمترین وزن خشک شنبلیله در تیمارهای کشت مخلوط ذرت با 50 و 75 درصد شنبلیله و با مصرف 50 درصد کود شیمیایی و کشت مخلوط ذرت + 50 درصد شنبلیله با کاربرد کود تلفیقی مشاهده شد (شکل1). بهنظر میرسد که رقابت گیاه غالب ذرت، با دریافت کود مناسب، در این امر تأثیرگذار باشد. گزارش شده است که رها سازی نیتروژن از منابع کود آلی، باعث تداوم جذب نیتروژن توسط گیاه شده است و هم زمانی بهتری بین سرعت جذب و میزان نیتروژن قابل دسترس ایجاد میکند (Kramer et al., 2002). در تحقیق بر روی کشت مخلوط شبدر برسیم و ریحان گزارش شد که منبع کود نیتروژن، ترکیب کشت مخلوط و اثر متقابل تیمارها بر روی عملکرد لگوم مورد آزمایش، تاثیر معنیداری داشتند (Safikhani et al., 2013).
همچنین در کشت مخلوط لگومها با دو رقم ذرت گزارش شد که عملکرد ماده خشک همه لگومها در کشت مخلوط نسبت به کشت خالص، کاهش چشمگیری یافت (Javanmard et al., 2014). بهنظر میرسد که علت این کاهش عملکردی، رقابت دو گیاه برای دستیابی به منابع باشد.
وزن خشک ذرت، تحت تأثیر معنیدار اثر متقابل تیمارها قرار داشت. این نکته در واقع بیانگر آن است که نوع کوددهی، وابسته به سطح تیمار فرعی الگوی کشت است. بر اساس مقایسه میانگین، بیشترین وزن خشک ذرت، به کشت خالص ذرت با کوددهی 100 درصد شیمیایی (2065 گرم بر متر مربع) تعلق داشت که از نظر آماری با کشت خالص ذرت با مصرف 50 درصد کود شیمیایی و کشت مخلوط ذرت + 25 درصد شنبلیله با کاربرد کود تلفیقی، تفاوت معنیدار نداشت. کمترین وزن خشک ذرت (5/730 گرم بر متر مربع) در تیمار کشت مخلوط ذرت + 75 درصد شنبلیله و بدون کوددهی مشاهده شد (شکل2)؛ بنابراین بهنظر میرسد که گیاه ذرت به راحتی از منابع کود شیمیایی نیتروژن بهرهبرداری مینماید. همچنین زمانی که از کود استفاده نشده است، اثر رقابت بیشتر مشاهده میشود. در آزمایش کشت مخلوط ذرت و کاساوا، بالاترین عملکرد ذرت از تیمار تلفیقی کودهای ارگانیک و شیمیایی گزارش شد (Ayoola & Makinde, 2011). در آزمایش کشت مخلوط ذرت و سویا نیز افزایش عملکرد هر دو گونه در کاربرد کود تلفیقی زیستی و شیمیایی گزارش شد (Muyayabantu et al., 2013). در آزمایش کشت دو هیبرید ذرت بهصورت مخلوط با چهار گونه لگوم و کشتهای خالص، عملکرد علوفه ذرت در مخلوط با لگومها کاهش یافت (Javanmard et al., 2014).
جدول 2 - تجزیه واریانس وزن تر و خشک شنبلیله و ذرت در نسبتهای کشت مخلوط افزایشی
Table2. Variance analysis of fenugreek and maize fresh and dry weights in additive series intercropping ratios
Source of variances |
df |
Fresh weight of fenugreek |
Dry weight of fenugreek |
Fresh weight of maize |
Dry weight of maize |
Replication |
3 |
2074056. 7** |
57525.5** |
1504663 ns |
201331.6 ns |
Fertilizer(F) |
4 |
2832200** |
90189.9** |
12477527.8** |
1507866.2** |
Error(a) |
12 |
98741.7 |
2958.5 |
1531205.9 |
148960.5 |
Planting pattern(PP) |
4 |
14260163.1** |
418887** |
9936040.9** |
908023.4** |
F*PP |
16 |
1220392.8** |
37085.7** |
2413782.9** |
238360.5** |
Error(b) |
60 |
94804 |
2826.3 |
304763.2 |
57011.7 |
CV (%) |
|
15.22 |
15.09 |
14.48 |
17.55 |
** ،*و ns: بهترتیب معنی دار در سطوح یکدرصد، پنج درصدو غیر معنیدار.
*,** and ns: significant 5% and 1% of probability levels and non significant, respectively.
شکل 1- اثر متقابل تیمارهای کودی نیتروژن و الگوی کشت مخلوط با ذرت بر وزن خشک شنبلیله. C1: کشت خالص شنبلیله، c3: کشت مخلوط افزایشی ذرت100 درصد و شنبلیله 25 درصد، c4: کشت مخلوط افزایشی ذرت100 درصد و شنبلیله 50 درصد، c5: کشت مخلوط افزایشی ذرت100 درصد و شنبلیله 75 درصد، c6: کشت مخلوط افزایشی ذرت100 درصد و شنبلیله 100 درصد، nf: بدون کوددهی، f50: کود نیتروژن شیمیایی 50 درصد، f100: کود نیتروژن شیمیایی 100 درصد، bf: کود زیستی، cf: کود تلفیقی.حروف غیر مشابه بر روی ستون ها، نشانگر اختلاف معنی دار در سطح پنج درصد و بر اساس آزمون LSD می باشد
Figure 1. Interaction effects of nitrogen fertilizer types and cultivation patterns on fenugreek dry weight. nf: control without nitrogen fertilizer, f50: chemical nitrogen fertilizer 50%, f100: chemical nitrogen fertilizer 100%, bf: bio fertilizer, cf: bio fertilizer +chemical nitrogen fertilizer 50%, C1: pure fenugreek cultivation, C3: additive mixture of maize 100% and fenugreek 25%, C4: additive mixture of maize 100% and fenugreek50%, C5: additive mixture of maize 100% and fenugreek75%, C6: additive mixture of maize 100% and fenugreek 100%.Different letters on the columns indicate significant differences at 5% of probability level, based on LSD test.
بهنظر میرسد که تفاوت اساسی برتری تیمار کاربرد کود زیستی در مورد شنبلیله و مصرف کود شیمیایی در مورد ذرت، بهدلیل آن است که شنبلیله بخوبی توان تثبیت نیتروژن را با استفاده مطلوب از شرایط ایجاد شده ناشی از کوددهی زیستی دارا بوده است، درحالیکه در مورد ذرت، کوددهی شیمیایی موثرتر بود. در تیمار کشت خالص، بهدلیل عدم رقابت دو گیاه، استفاده مناسبتری از منابع نیتروژن شد و وزن خشک بیشتری تولید شد.
شکل 2- اثر متقابل تیمارهای کودی نیتروژن و الگوی کشت مخلوط با شنبلیله بر وزن خشک ذرت. C2: کشت خالص ذرت، c3: کشت مخلوط افزایشی ذرت100 درصد و شنبلیله 25 درصد، c4: کشت مخلوط افزایشی ذرت100 درصد و شنبلیله 50 درصد، c5: کشت مخلوط افزایشی ذرت100 درصد و شنبلیله 75 درصد، c6: کشت مخلوط افزایشی ذرت100 درصد و شنبلیله 100 درصد، nf: بدون کوددهی، f50: کود نیتروژن شیمیایی 50 درصد، f100: کود نیتروژن شیمیایی 100 درصد، bf: کود زیستی، cf: کود تلفیقی.حروف غیر مشابه بر روی ستون ها، نشانگر اختلاف معنی دار در سطح پنج درصد و بر اساس آزمون LSD می باشد.
Figure 2. Interaction effects of nitrogen fertilizer Types and cultivation patterns on maize dry weight. nf: control without nitrogen fertilizer, f50: chemical nitrogen fertilizer 50%, f100: chemical nitrogen fertilizer 100%, bf: bio fertilizer, cf: bio fertilizer +chemical nitrogen fertilizer 50%, C2: pure maize cultivation, C3: additive mixture of maize 100% and fenugreek 25%, C4: additive mixture of maize 100% and fenugreek50%, C5: additive mixture of maize 100% and fenugreek75%, C6: additive mixture of maize 100% and fenugreek 100%.Different letters on the columns indicate significant differences at 5% of probability level, based on LSD test.
نسبت برابری زمین و نسبت رقابت
نسبت برابری زمین در اغلب تیمارهای کشت مخلوط، بیش از عدد یک را نشان داد (جدول3). بیشترین مقادیر متوسط این شاخص در سطح تیمار کوددهی تلفیقی با رقم 51/1 مشاهده شد. بیشترین نسبت برابری زمین با 56/1 نیز در کشت مخلوط دو گیاه با نسبت 100 درصد کشت از هر دو گیاه و مصرف کود تلفیقی مشاهده شد. بیشترین متوسط نسبت برابری زمین از لحاظ تیمار نوع کشت بدون در نظر داشتن سطح تیمار اصلی، مربوط به کشت مخلوط با نسبت 100درصد از ترکیب دو گیاه به میزان 32/1 بود. همچنین بیشترین نسبت برابری زمین مقایسهای گیاه ذرت با 97/0 در سطح کوددهی تلفیقی با 100 درصد از کشت هر دو گیاه مشاهده شد. بیشترین نسبت برابری زمین مقایسهای گیاه شنبلیله با رقم 81/0، به سطح مصرف 100 درصد کود شیمیایی نیتروژن و کشت مخلوط دو گیاه با ترکیب 100 درصد از هر دو تعلق داشت (جدول 3). در بررسی نتایج کشت مخلوط جو و نخود نیز در اغلب تیمارهای مخلوط، نسبت برابری زمین بیشتر از یک گزارش شد (Haugaard-Nielsen & Jeanson, 2001) که با نتایج این آزمایش مشابه بود، اما در کشت مخلوط جو و رازیانه، در اغلب کشتهای مخلوط، شاخص نسبت برابری زمینی کمتر از یک بود (Kiani et al., 2015).
روند تغییرات نسبت رقابت نیز از مدل مشابهی تبعیت میکرد، بهطوریکه با افزایش میزان شنبلیله در مخلوط، از قدرت رقابتی شنبلیله کاسته میشد و ذرت بهعنوان گیاه غالب، قدرت رقابتی بیشتری مییافت (جدول 3). عموماً هنگامیکه نسبت گیاه شنبلیله در ترکیب کشتهای مخلوط کمتر بود، این نسبت برای شنبلیله مقدار بیشتری را نشان میداد. سپس با افزایش نسبت شنبلیله در مخلوط، این شاخص برای شنبلیله کاهش مییافت و برای گیاه ذرت افزایش نشان میداد که این امر، ناشی از قدرت رقابتی بیشتر ذرت در نسبتهای ترکیبی بالاتر در کشتهای مخلوط نسبت به شنبلیله بود. بهنظر میرسد که علت این موضوع میتواند ارتفاع ذرت و دستیابی مناسبتر آن به شرایط نوری باشد؛ بنابراین در این حالت، گیاه لگوم تحت شرایط سختتر رقابتی قرار میگیرد.
جدول 3 - شاخصهای ارزیابی کشت مخلوط ذرت و شنبلیله در نسبتهای کشت مخلوط افزایشی
Table3 Maize and fenugreek assessment indices in additive series intercropping ratios based
Treatments |
Land equivalent ratio |
Competitive ratio |
|||
Maize |
Fenugreek |
Total |
Maize |
Fenugreek |
|
a1b1 |
- |
- |
|
- |
- |
a1b2 |
- |
- |
|
- |
- |
a1b3 |
0.922 |
0.263 |
1.185 |
0.876 |
1.141 |
a1b4 |
0.815 |
0.306 |
1.121 |
1.332 |
0.751 |
a1b5 |
0.653 |
0.412 |
1.065 |
1.189 |
0.841 |
a1b6 |
0.829 |
0.337 |
1.166 |
2.459 |
0.406 |
a2b1 |
- |
- |
|
- |
- |
a2b2 |
- |
- |
|
- |
- |
a2b3 |
0.601 |
0.465 |
1.066 |
0.323 |
3.094 |
a2b4 |
0.652 |
0.267 |
0.919 |
1.221 |
0.819 |
a2b5 |
0.811 |
0.254 |
1.065 |
2.394 |
0.417 |
a2b6 |
0.458 |
0.642 |
1.1 |
0.714 |
1.402 |
a3b1 |
- |
- |
|
- |
- |
a3b2 |
- |
- |
|
- |
- |
a3b3 |
0.573 |
0.632 |
1.205 |
0.227 |
4.411 |
a3b4 |
0.701 |
0.682 |
1.383 |
0.514 |
1.946 |
a3b5 |
0.604 |
0.6 |
1.204 |
0.755 |
1.324 |
a3b6 |
0.671 |
0.805 |
1.476 |
0.834 |
1.199 |
a4b1 |
- |
- |
|
- |
- |
a4b2 |
- |
- |
|
- |
- |
a4b3 |
0.734 |
0.652 |
1.386 |
0.283 |
3.553 |
a4b4 |
0.629 |
0.374 |
1.003 |
0.841 |
1.189 |
a4b5 |
0.682 |
0.487 |
1.169 |
1.05 |
0.952 |
a4b6 |
0.78 |
0.496 |
1.276 |
1.572 |
0.635 |
a5b1 |
- |
- |
|
- |
- |
a5b2 |
- |
- |
|
- |
- |
a5b3 |
0.894 |
0.657 |
1.551 |
0.34 |
2.939 |
a5b4 |
0.845 |
0.54 |
1.385 |
0.782 |
1.278 |
a5b5 |
0.871 |
0.675 |
1.546 |
0.968 |
1.033 |
a5b6 |
0.969 |
0.588 |
1.557 |
1.65 |
0.607 |
a1: شاهد بدون کود دهی نیتروژن، a2:-کود دهی نیتروژن 50 درصد، a3: کود دهی نیتروژن 100 درصد، a4:کود زیستی، a5: کود زیستی+ کود نیتروژن 50 درصد. b1: کشت خالص شنبلیله، b2 : کشت خالص ذرت، b3: کشت مخلوط افزایشی ذرت100 درصد و شنبلیله 25 درصد، b4: کشت مخلوط افزایشی ذرت100 درصد و شنبلیله 50 درصد، b5: کشت مخلوط افزایشی ذرت100 درصد و شنبلیله 75 درصد، b6: کشت مخلوط افزایشی ذرت100 درصد و شنبلیله 100 دصد.
a1: control without nitrogen fertilizer, a2: nitrogen fertilizer 50%, a3: nitrogen fertilizer 100%, a4: biofertilizer, a5: bio fertilizer + chemical nitrogen fertilizer 50%, b1: pure fenugreek cultivation, b2 : pure maize cultivation, b3: additive mixture of maize 100% and fenugreek 25%, b4; additive mixture of maize 100% and fenugreek50%, b5: additive mixture of maize 100% and fenugreek 75%, b6: additive mixture of maize 100% and fenugreek 100%.
در کشت مخلوط جو و باقلا گزارش شد که جو گیاه غالب است (Agegnehu et al., 2006). در کشت مخلوط ریحان و شبدر برسیم، بیشترین نسبت رقابت برای ریحان در ترکیب کشت 100 درصد شبدر برسیم و 25 درصد ریحان و بیشترین نسبت رقابت برای شبدر برسیم در نسبت 100 درصد شبدر برسیم و 100 درصد ریحان گزارش شد (Safikhani et al., 2013).
صفات کیفی علوفه
درصد ماده خشک قابل هضم و درصد فیبر خام علوفه، تحت تأثیر الگوی کشت و اثر متقابل تیمارها قرار گرفتند، اما تأثیر منابع کودی بر این صفات معنیدار نبود. درصد کربوهیدراتهای محلول، تحت تأثیر معنیدار هر دو تیمار انواع کوددهی و الگوی کشت و همچنین اثر متقابل آنها قرار گرفت. اثر منابع کودی و اثر متقابل انواع کوددهی در الگوی کشتبر درصد خاکستر موجود در علوفه معنیدار بود، اما تأثیر الگوی کشت بر این صفت معنیدار نبود. درصد پروتئین علوفه تحت تأثیر معنیدار انواع کوددهی، الگوی کشت و اثر متقابل تیمارها قرار داشت (جدول4).
جدول 4 - تجزیه واریانس صفات کیفی علوفه
Table4. Variance analysis of forage qualitative traits
Source of variances |
df |
DMD1 |
CF2 |
WSC3 |
ASH |
CP4 |
Replication |
3 |
48.4 ns |
9.9 ns |
13.4 ns |
0.77* |
1.9 ns |
Fertilizer(F) |
4 |
37.3 ns |
5 ns |
46.9** |
1.6** |
37.7** |
Error(a) |
12 |
14.7 |
3.3 |
4.7 |
0.14 |
2.7 |
Planting pattern(PP) |
5 |
946.7** |
66.4** |
551.4** |
0.15 ns |
314.9** |
F*PP |
20 |
20.5** |
5.2** |
13.7** |
0.51** |
7.4** |
Error(b) |
75 |
6.8 |
1.5 |
2.3 |
0.06 |
1.11 |
CV (%) |
|
3.7 |
4.23 |
6.09 |
4.18 |
6.91 |
** ،*و ns: بهترتیب معنی دار در سطوح یکدرصد، پنج درصدو غیر معنیدار.. 1: قابلیت هضم ماده خشک، 2: فیبر خام، 3: کربوهیدراتهای محلول در آب، 4: پروتئین خام.
*,** and ns: significant 5% and 1% of probability levels and non-significant, respectively. 1: Dry Matter Digestibility, 2: Crude Fiber, 3: Water Soluble Carbohydrate, 4: Crude Protein.
بر مبنای مقایسات میانگین اثر متقابل تیمارها، بیشترین درصد ماده خشک قابل هضم (47/83 درصد) در کشت خالص شنبلیله، تحت تاثیر 100 درصد کود شیمیایی نیتروژن مشاهده شد که از نظر آماری با کشت خالص شنبلیله با مصرف50 درصد کود شیمیایی و کشت خالص شنبلیله شاهد اختلاف معنیدار نداشت و در مجموع بیشترین ماده خشک قابل هضم در تیمارهای کشت خالص شنبلیله و کمترین مقادیر در تیمارهای کشت خالص ذرت مشاهده شد. تیمارهای کشت مخلوط، حد واسط کشتهای خالص دو گیاه بودند. با افزایش تراکم شنبلیله در مخلوط، درصد ماده خشک قابل هضم افزایش یافت (جدول 5). در کشت مخلوط شبدر و ریحان، تأثیر معنیدار ترکیب کشت و اثر متقابل منابع کودی در ترکیب کشت بر درصد ماده خشک قابل هضم گزارش شد (Safikhani et al., 2013). در کشت مخلوط سورگوم و شنبلیله، بالاترین میزان ماده خشک قابل هضم علوفه، در تیمار کشت مخلوط سورگوم و 50 درصد شنبلیله تحت تیمار کوددهی زیستی و کمترین مقدار در همان تیمار، تحت کوددهی زیستی گزارش شد (Asadi et al., 2014). در مورد پروتئین خام نیز بیشترین مقدار (01/19 درصد) در کشت خالص شنبلیله با مصرف 100 درصد کود شیمیایی مشاهده شد که از لحاظ آماری با کشت خالص شنبلیله با کاربرد 50 درصد کود شیمیایی تفاوت معنیدار نداشت و کمترین مقدار (77/4 درصد) در کشت خالص ذرت شاهد مشاهده شد. تیمارهای مختلف کشت مخلوط، حد واسط این دو گروه بودند (جدول 5). مشابه نتیجه بدست آمده تاثیر معنیدار انواع کوددهی، الگوی کشت و اثر متقابل تیمارها بر درصد پروتئین در کشت مخلوط سورگوم و شنبلیله نیز اعلام شد (Asadi et al., 2014). در کشت مخلوط ذرت و سزبانیا نیز بیشترین میزان پروتئین خام (22/11 درصد) در کشت خالص سزبانیا و کمترین مقدار (26/5 درصد) در کشت خالص ذرت مشاهده شد (Dorini et al., 2018) در این رابطه، نتایج آزمایش انجام شده، مشابه نتیجه تحقیق حاضر بود. بر مبنای نتیجه تحقیق بر روی کشت مخلوط سورگوم و شنبلیله نیز بهطور مشابه، تمام کشتهای خالص شنبلیله در تمام سیستمهای کودی، بیشترین درصد پروتئین را نشان دادند (Asadi et al., 2014). بهنظر میرسد که غنی بودن برگهای گیاه شنبلیله از لحاظ پروتئین و دسترسی مناسب به منبع کود نیتروژن باعث این امر میشود. درخصوص کربوهیدرات محلول در آب، بیشترین مقدار (58/33 درصد) مربوط به کشت خالص ذرت با مصرف 100 درصد کود شیمیایی و کمترین مقدار (76/15 درصد) مربوط به کشت خالص شنبلیله تحت کوددهی بیولوژیکی بود (جدول 5). در آزمایش بر روی کشت مخلوط ذرت و ماش نیز گزارش شد که بیشترین میزان کربو هیدرات محلول، از کشت خالص ذرت بهدست آمد (Nakhzari Moghadam et al., 2009).
در بررسی کشت مخلوط سورگوم و شنبلیله، اثر معنیدار ترکیب کشت و اثر متقابل تیمار ترکیب کشت در کوددهی بر درصد کربوهیدراتهای محلول در آب علوفه گزارش شد (Asadi et al., 2014). بهطور معمول، درصد کربوهیدرات محلول گراسها بیش از لگومها میباشد. بیشترین (41/34) و کمترین درصد فیبر خام (53/25)، بهترتیب مربوط به کشت خالص ذرت و کشت خالص شنبلیله با کاربرد 100 درصد کود شیمیایی بود (جدول 5).
جدول 5- مقایسه میانگینهای اثر متقابل تیمارها در کشت مخلوط ذرت و شنبلیله تحت تیمارهای مختلف کود نیتروژن
Table 5. Mean comparison of the interaction effects of treatments in the maize and fenugreek intercropping at different nitrogen fertilizer treatments
Treatments |
Traits |
|||||
Main treatment |
Sub treatment |
DMD |
CF |
WSC |
ASH |
CP |
nf |
C1 |
80.25ab |
27.21fg |
17.18h |
5.90bcde |
17.48c |
C2 |
58.67hi |
30.80cd |
31.59b |
5.34de |
4.77i |
|
C3 |
69.03def |
29.55cde |
25.54de |
5.90bcde |
9.36fg |
|
C4 |
70.36def |
30.13cd |
24.68defg |
5.78cde |
11.99def |
|
C5 |
71.14de |
27.80efg |
24.43defg |
6.02bcd |
11.57ef |
|
C6 |
66.62fg |
30.65cd |
24.50defg |
5.75cde |
10.46efg |
|
f50 |
C1 |
81.54ab |
26.09fg |
14.85k |
6.41ab |
18.53ab |
C2 |
60.46h |
32.75b |
32.68a |
6.36abc |
6.98h |
|
C3 |
71.60de |
29.45cde |
26.60de |
6.52a |
10.56efg |
|
C4 |
76.52c |
27.81efg |
28.78cd |
6.59a |
7.03h |
|
C5 |
75.28dc |
28.99def |
29.88bc |
6.52a |
8.20gh |
|
C6 |
67.90defg |
30.08cde |
22.92efg |
6.17bcd |
10.87efg |
|
f100 |
C1 |
83.47a |
25.53g |
16.205ij |
5.86cde |
19.01a |
C2 |
60.92h |
34.41a |
33.58a |
5.73cde |
7.22h |
|
C3 |
66.84efg |
30.20cd |
22.69efg |
6.29bc |
11.25ef |
|
C4 |
68.74def |
29.97cd |
22.34efg |
5.69de |
10.99efg |
|
C5 |
74.96cd |
27.19fg |
25.50de |
6.02bcd |
10.11fg |
|
C6 |
66.15fg |
28.80def |
21.78fg |
6.02bcd |
13.33de |
|
bf |
C1 |
79.92b |
27.06fg |
15.76j |
6.64a |
18.01b |
C2 |
57.43i |
31.19c |
32.95a |
6.48ab |
5.45i |
|
C3 |
68.58def |
30.06cd |
23.44efg |
5.17e |
13.80de |
|
C4 |
69.40def |
28.32defg |
26.36de |
5.82cde |
11.01ef |
|
C5 |
71.54de |
31.36c |
24.79def |
5.41de |
13.42de |
|
C6 |
67.43efg |
28.69def |
23.11efg |
5.89cde |
11.07ef |
|
cf |
C1 |
76.40c |
28.24defg |
16.47ij |
6.37ab |
17.32c |
C2 |
58.46hi |
32.94b |
31.34b |
5.68de |
6.66h |
|
C3 |
71.94de |
30.31cd |
28.68cd |
6.13bcd |
8.74gh |
|
C4 |
72.78cde |
29.09de |
27.76cde |
6.50ab |
7.83gh |
|
C5 |
71.03de |
28.15defg |
27.38cde |
6.22bc |
9.49fg |
|
C6 |
72.69cde |
29.14de |
29.73bc |
6.32bc |
7.70gh |
حروف غیر مشابه نشانگر اختلاف معنی دار در سطح احتمال 5% آزمون LSD میباشد.C1: کشت خالص شنبلیله، C2: کشت خالص ذرت، c3: کشت مخلوط افزایشی ذرت100 درصد و شنبلیله 25 درصد، c4: کشت مخلوط افزایشی ذرت100 درصد و شنبلیله 50 درصد، c5: کشت مخلوط افزایشی ذرت100 درصد و شنبلیله 75 درصد، c6: کشت مخلوط افزایشی ذرت100 درصد و شنبلیله 100 درصد، nf: بدون کوددهی، f50: کود نیتروژن شیمیایی 50 درصد، f100: کود نیتروژن شیمیایی 100 درصد، bf: کود زیستی، cf: کود تلفیقی.حروف غیر مشابه بر روی ستون ها، نشانگر اختلاف معنی دار در سطح پنج درصد و بر اساس آزمون LSD می باشد.
nf: control without nitrogen fertilizer, f50: chemical nitrogen fertilizer 50%, f100: chemical nitrogen fertilizer 100%, bf: bio fertilizer, cf: bio fertilizer +chemical nitrogen fertilizer 50%, C1: pure fenugreek cultivation, C2: pure maize cultivation, C3: additive mixture of maize 100% and fenugreek 25%, C4: additive mixture of maize 100% and fenugreek50%, C5: additive mixture of maize 100% and fenugreek75%, C6: additive mixture of maize 100% and fenugreek 100%.Different letters on the columns indicate significant differences at 5% of probability level, based on LSD test.
در یک گزارش تحقیقی، اثر منابع کود نیتروژن بر روی کشت مخلوط شبدر و ریحان اعلام شد که بیشترین درصد فیبر تحت تاثیر کود زیستی و کمترین درصد فیبر تحت تاثیر کود شیمیایی 100 درصد بهدست آمد. همچنین بیشترین درصد فیبر در کشت شبدر برسیم و 25 درصد ریحان، تحت کوددهی زیستی و کمترین در کشت مخلوط شبدر برسیم و 50 درصد ریحان تحت تیمار شاهد بدون کوددهی گزارش شد (Safikhani et al., 2013). بیشترین مقدار خاکستر (64/6 درصد) در کشت خالص شنبلیله تحت تیمار کود زیستی و کمترین مقدار آن (17/5 درصد) در کشت مخلوط ذرت + 25 درصد شنبلیله با کاربرد کود زیستی مشاهده شد. بهنظر میرسد که با افزایش تراکم شنبلیله در کشت مخلوط، درصد خاکستر علوفه افزایش مییابد (جدول 5). گزارش شده است که در کشت مخلوط، میزان خاکستر علوفه نسبت به کشت خالص گیاه دارای خاکستر کم، افزایش و نسبت به کشت خالص گیاه دارای خاکستر زیاد، کاهش میدهد (Nakhzari Moghadam et al., 2009) که با نتایج آزمایش حاضر مشابهت دارد.
نتیجه گیری کلی
نتایج این آزمایش نشان داد که عملکرد ماده خشک و صفات کیفی اندازهگیری شده علوفه، تحت تأثیر معنیدار اثر متقابل کوددهی × الگوی کشت قرار گرفت. کاربرد 100 درصد کود شیمیایی در ذرت و کود زیستی در شنبلیله، باعث افزایش عملکرد وزن خشک بود. همچنین غالباً عملکرد بیشتری از وزن خشک در کشت خالص هر گیاه نسبت به عملکرد وزن خشک همان گیاه در کشتهای مخلوط مشاهده شد، اما نسبت برابری زمین محاسبه شده، سودمندی الگوهای کشت مخلوط را نسبت به کشت خالص نشان داد. با افزایش تراکم شنبلیله در الگوهای کشت مخلوط و کاربرد کود شیمیایی، پروتئین خام و ماده خشک قابل هضم علوفه افزایش یافت. نتایج بررسی صفات کیفی علوفه نیز نشان داد که در الگوی کشت مخلوط، حضور لگوم باعث تولید علوفه با کیفیت بهتر میشود. در این ارتباط، کشت مخلوط ذرت + 100 درصد شنبلیله و کشت مخلوط ذرت + 75 درصد شنبلیله با استفاده از سیستمهای کوددهی، برتری داشتند. در مجموع، با اندازهگیری عملکرد ماده خشک علوفه، کیفیت علوفه تولیدی و استفاده از شاخصهای نسبت برابری زمین و نسبت رقابت میتوان نتیجه گرفت که کشت مخلوط ذرت + 100 درصد شنبلیله با مصرف کود شیمیایی و کشت مخلوط ذرت + 100 درصد شنبلیله با کاربرد کود تلفیقی نسبت به سایر تیمارها برتری داشتند و قابل توصیه میباشند.
REFERENCES
REFERENCES