Document Type : Research Paper
Authors
1 Dept. of Plant Production and Genetic Engineering, Faculty of Agricultural Sciences, PO Box: 41635-1314, University of Guilan, Rasht, Iran
2 Dept. of Plant Production and Genetic Engineering, Faculty of Agricultural Sciences, University of Guilan. Rasht, Iran
3 Dept. of Seed Improvement, Rice Research Institute of Iran, Agricultural Research, Education and Extension Organization (AREEO), Rasht, Iran
4 Dept. of Plant Production and Genetic Engineering, Faculty of Agricultural Sciences, University of Guilan, Rasht, Iran
Abstract
Keywords
Main Subjects
. مقدمه
جمعیت رو به رشد جهان، نیازمند توسعه کشت و تولید محصولاتی است که علاوه بر عملکرد بالا از کیفیت غذایی مطلوبی نیز برخوردار باشند. در طول سالیان گذشته با توجه به افزایش بیرویه جمعیت، تقاضا برای مواد غذایی باکیفیت، بهطور قابل توجهی افزایش یافته است (Gholizadeh et al., 2016). افزایش تولید محصولات کشاورزی بهواسطه عملکرد بالای محصولات در مناطق کشتشده میباشد. با این وجود، بخش بزرگی از جمعیت جهان، بهویژه کشورهای در حال توسعه در تامین مواد غذایی باکیفیت با مشکل جدی مواجه هستند. فائو جهت غلبه بر آن، توجه خود را به گیاهان جدید و توسعهنیافته که دارای عملکرد بالا و کیفیت مطلوب غذایی، در شرایط مختلف بهویژه محیطهایی که دارای محدودیتهایی مانند کمآبی، خشکی و شوری هستند، معطوف کرده است. این محصولات بهدلیل توان تولیدی بالا بهطور مستقیم در کاهش گرسنگی اثر میگذارند، بهطوریکه در سالیان اخیر، کینوا بهعنوان گیاهی با کیفیت مطلوب غذایی و با توانایی کشت در مناطق دارای محدودیت مورد توجه قرار گرفته است.
گیاه کینوا (Chenopodium quinoa Willd.) که به اکوسیستمهای زراعی متعددی سازگار است، جهت رشد بهینه به طول روز کوتاه و دمای پایین نیاز دارد. این گیاه به شرایط بیابانی، گرم و اقلیم خشک سازگار بوده و دمای 4- تا 38 درجه سانتیگراد را تحمل میکند. از طرفی بهترین دما برای رشد بهینه کینوا 27-25 درجه سانتیگراد میباشد (Bhargava et al., 2016). کینوا بهدلیل ارزش غذایی بالا و نسبتهای مناسب اسیدآمینهای بسیار مطلوبی که دارد، توسط سازمان خواروبار جهانی (FAO) شیر خشک مقایسه شده است. برای معرفی نقش و ارزش این گیاه در امنیت غذایی، توسعه مصرف و تولید آن، مجمع عمومی سازمان ملل متحد سال 2013 را به نام سال بینالمللی کینوا نامگذاری کرد (FAO, 2013).
کینوا گیاهی سنتی است که قدمت۵۰۰۰ ساله دارد. کینوا بسیار سبکتر و خوش هضمتر از دانههای برنج و منبع غنی پروتئین، منیزیم، فیبر، فسفر، ویتامین ب، پتاسیم و دیگر مواد معدنی مانند آهن است. این گیاه بهطور ویژه برای کسانی که رژیم غذایی دارند و همچنین گیاهخواران توصیه میشود. مصرف این ماده غذایی به همراه سبزیهای تازه و مقدار کمی روغن زیتون یک وعده غذایی کامل بهشمار میآید.
امروزه مصرف کینوا در کشورهای بسیار زیادی مرسوم شده است و ما امیدواریم این مادۀ غذایی بسیار سریع وارد برنامۀ غذایی ایرانیان نیز شود. هماکنون حدود پنج میلیون هکتار از زمینهای کشور اعم از اراضی شور و خشک، دستنخورده هستند که متوسط بارندگی در آنها گاهی حتی به کمتر از یک میلیمتر نیز میرسد. در اکثر زمینهای غیر قابل کشت کشور که تا 20 دسیزیمنس برمتر شوری در اطراف آن وجود دارد و هیچ گیاهی کشت نمیشود، میتوان این گیاه را که قابلیت تحمل شوری تا 57 دسیزیمنس بر متر را دارد کشت کرد (Jacobsen et al., 2003). این گیاه کارایی بالایی در استفاده از آب دارد و میتواند خشکی بالا را تحمل کند. بهطوریکه عملکرد قابل قبولی در مناطق با بارندگی 100 تا 200 میلیمتر را دارا است. بنابراین، با توجه به افزایش رو به رشد نیاز غذایی ایران و خشکسالیهای اخیر، ضروری است که مناطق کشتنشده و مستعد کشاورزی را به گیاه یا گیاهانی اختصاص دارد که مناسب کشت در این شرایط باشند.
Jacobsen et al. (2003) در پژوهشی با هدف ارزیابی تنوع ژنتیکی،23 ویژگی کمی، کیفی و مورفولوژیکی 78 ژنوتیپ کینوا را مورد بررسی قرار دادند. نتایج آنها نشان داد علاوهبراینکه ارقام مورد بررسی از تنوع قابل توجهی برخوردار بودند، در بین صفات بررسیشده همبستگی مثبت و بالایی بین ارتفاع بوته و وزن خشک با عملکرد دانه وجود داشت. Jésica (2012) در پژوهشی تنوع بین شش ژنوتیپ کینوا را از نظر صفات مورفولوژیکی بررسی کردند. نتایج آنها نشان داد که ژنوتیپهای بررسیشده تفاوت معنیداری از نظر صفات بررسیشده از جمله محتوای قند، درصد ساپونین و درصد پروتئین داشتند. Seifati et al. (2015) در پژوهشی به بررسی صفات مختلف مورفوفنولوژیک مرتبط با عملکرد پنج ژنوتیپ کینوا پرداختند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که ژنوتیپها از نظر شش صفت از 12 صفت اندازهگیریشده، تفاوت معنیداری داشتند. همچنین همبستگی مثبت و بسیار معنیداری بین صفات روز تا ظهور و روز تا رنگیشدن گلآذین مشاهده شد. Solimaninya et al. (2021) در پژوهشی به بررسی پاسخ برخی از صفات فیزیولوژیک و مورفولوژیک ژنوتیپ تیتیکاکا کینوا در شرایط خشکی پرداختند. نتایج آنها نشان داد که با افزایش تنش خشکی، کلروفیل a (34 درصد)، کلروفیل b (187 درصد) و کارتنوئید برگ افزایش دو برابری نسبت به شاهد داشته، اما وزن خشک اندام هوایی (38 درصد) و سطح برگ (37 درصد) نسبت به شاهد کاهش نشان دادند.
بنابراین، از آنجاییکه تنوع ژنتیکی و انتخاب از الزامات بهنژادی است و با توجه به جدیدبودن گیاه کینوا و امکان توسعه کشت آن، مطالعه تنوع ژنتیکی ژنوتیپهای وارادتی برای انتخاب ارقام جدید، تولید محصول مطلوب، یکنواخت و بازارپسند ضروری بهنظر میرسد. ازاینرو، این پژوهش با هدف ارزیابی میزان تنوع موجود در بین ژنوتیپهای مورد بررسی از نظر صفات ریختی-فنولوژیکی، تعیین رابطه بین صفات و نقش صفات مختلف در ایجاد تنوع و گروهبندی ژنوتیپها بر اساس این صفات به اجرا درآمد.
مواد گیاهی مورد بررسی در این پژوهش شامل 26 ژنوتیپ مختلف کینوا تهیهشده از موسسه IPK آلمان بود (جدول ۱). این پژوهش در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در گلخانه موسسه تحقیقات برنج کشور در سال 1400 اجرا شد.
با توجه به اینکه پژوهش مذکور بر پایه کشت گلدانی بود، در ابتدا 78 گلدان به قطر 5/33 و ارتفاع 40 سانتیمتر و دارای زهکش انتهایی تهیه شد. سپس هر یک از گلدانها که با استفاده از خاک، کود دامی پوسیده، خاک برگ و پرلیت، به گونهای پر شد که محیط کشت گیاه شامل 45 درصد خاک،20 درصد کود دامی، 25 درصد پرلیت و 10 درصد خاک برگ باشد. وزن گلدانها با ترازوی حساس ثبت شد تا شرایط کاملا یکسان باشد. سپس ژنوتیپهای مورد نظر در عمق 5/2 سانتیمتری کشت شدند. در مرحله پنج برگی بهمنظور یکسانکردن تعداد بوتهها، با تنککردن گیاهچهها، تراکم بوتهها در هر گلدان به گونهای به سه عدد کاهش یافت که بوتهها از دیواره گلدان پنج سانتیمتر فاصله داشتند. شرایط گلخانه شامل میانگین دمای روز و شب بهترتیب 25 و 18 درجه سانتیگراد، 12 ساعت روشنایی با استفاده از لامپ و نور خورشید و دو بار آبیاری در هفته برای ژنوتیپهای کشتشده در حال رشد بود (Bagheri, 2018). صفات ارزیابیشده در این پژوهش صفات مورفوفنولوژیک مهم کینوا شامل روز تا سهبرگی، روز تا تشکیل گلآذین، روز تا مرحله رنگیشدن گلآذین، روز تا گردهافشانی، روز تا خمیریشدن بذر، روز تا شیریشدن بذر، روز تا رسیدگی فیزیولوژیک، ارتفاع بوته، طول خوشه، تعداد خوشه در بوته، وزن هزار دانه، و عملکرد دانه بود. بعد از ثبت و جمعآوری دادهها، با استفاده از نرمافزار MINITAB Ver. 14، ابتدا نرمالبودن دادهها بررسی و سپس با استفاده از نرمافزارSPSS Ver. 25 ، ضریب همبستگی ساده بین دو به دوی صفات محاسبه شد. تجزیه واریانس دادهها و مقایسه میانگین ژنوتیپها با استفاده از روش توکی با نرمافزار SAS ver. 9.2 انجام شد. تجزیه به عاملها به روش مولفههای اصلی با چرخش واریماکس بهمنظور تحلیل ارتباط بین صفات و رسم بایپلات ژنوتیپها و صفات و تجزیه خوشهای با روش حداقل واریانس وارد جهت گروهبندی ژنوتیپها با استفاده از نرمافزار SPSS انجام شد.
1-3. تجزیه واریانس صفات مورد بررسی
نتایج حاصل از تجزیه واریانس دادهها (جدول 2) نشان داد که بین ژنوتیپها از نظر سایر صفات بررسیشده اختلاف معنیداری در سطح احتمال یک درصد و صفت روز تا رسیدگی در سطح احتمال پنج درصد وجود دارد که این امر دلالت بر تنوع بالای ژنوتیپهای استفادهشده در این پژوهش دارد. بنابراین میتوان از این ژنوتیپها بهعنوان منابع با ارزش ژنتیکی بالا و کارایی مطلوب برای دسترسی به ژنوتیپهای مناسب و مفید کینوا در برنامههای مختلف بهنژادی بهره برد.
Karimi (2018) در پژوهشی روی شش ژنوتیپ کینوا گزارش کردند که ژنوتیپهای مورد نظر برای بیشتر صفات از جمله طول خوشه، وزن هزار دانه، عملکرد دانه و شاخص برداشت تفاوت معنیداری در سطح یک درصد داشتند. محققان دیگری نیز در پژوهشهای خود بر معنیداری اثر ژنوتیپ برای بیشتر صفات فنولوژیک و مورفولوژیک تاکید کردند که با نتایج این پژوهش مطابقت داشت (Al-Naggar et al., 2017; Mohyuddin et al., 2019).
جدول 2. تجزیه واریانس صفات مورفوفنولوژیک در 26 ژنوتیپ مورد مطالعه کینوا. |
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Source of variation |
df |
Mean square |
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
DTL (Day) |
DIF (Day) |
DIC (Day) |
DP (Day) |
DM (Day) |
DD (Day) |
DPM (Day) |
PH (cm) |
PL (cm) |
NPP |
TGW (gr) |
GY (gr per plant) |
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Treat |
25 |
2.9** |
139.5** |
128.1** |
1809** |
246.7** |
218.4** |
592.1* |
1606.9** |
17.8** |
241.3** |
1.9** |
22118.9** |
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Error |
52 |
1.21 |
18.99 |
14.94 |
26.85 |
41.42 |
46.38 |
312.46 |
67.29 |
1.14 |
12.46 |
0.01 |
1003.87 |
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Coefficient of variation (%) |
- |
9.70 |
8.45 |
6.43 |
7.41 |
6.50 |
14.12 |
14.12 |
6.73 |
10.76 |
14.31 |
4.95 |
3.95 |
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
* و **: بهترتیب معنیداری در سطوح احتمال پنج و یک درصد. نماد صفات عبارتند از: DTL، روز تا سهبرگی؛ DIF، روز تا تشکیل گلآذین؛ DIC، روز تا رنگیشدن گلآذین؛ DP، روزهای تا گردهافشانی؛ DM، روز تا مرحله شیریشدن؛ DD، روز تا مرحله خمیریشدن؛ DPM، روز تا رسیدگی فیزیولوژیک؛ PH، ارتفاع بوته؛ PL، طول خوشه؛ NPP، تعداد خوشه در بوته؛ TGW، وزن هزار دانه و GY، عملکرد دانه.
|
2-3. مقایسه میانگین و ضریب همبستگی
نتایج مقایسه میانگین صفات فنولوژیک نشان داد که بیشترین زمان لازم برای سهبرگیشدن مربوط به ژنوتیپ 7 با میانگین 13روز بود و در مقابل، ژنوتیپهای شماره 12و 18 با 3/9 روز کمترین مقادیر را برای این صفت داشتند. مقایسه میانگین روز تا تشکیل گلآذین ژنوتیپها نشان داد که ژنوتیپ شماره 8 با میانگین 3/72 روز بیشترین و ژنوتیپ 12 با میانگین 3/38 روز کمترین زمان لازم جهت تشکیل گلآذین را داشتند. مقایسه میانگین صفات روز تا رنگیشدن گلآذین، روز تا گردهافشانی، روز تا خمیری و شیریشدن دانه نشان داد که ژنوتیپهای 7 و 8 بالاترین و ژنوتیپ 12 کمترین مدت زمان لازم برای رسیدن به این مراحل از رشد فنولوژیکی را به خود اختصاص دادند. از نظر روز تا رسیدگی فیزیولوژیک که آخرین و مهمترین صفت فنولوژیکی بررسیشده مدنظر ما در این تحقیق بود، ژنوتیپهای 7، 12، 13 و 15 با میانگین کمتر از 110 روز از زودرسترین و ژنوتیپهای 1، 3، 8، 11، 18 و 20 بهترتیب با میانگین بیشتر از 130 روز از دیررسترین ژنوتیپهای استفادهشده در مطالعه بودند (جدول 3).
مقایسه میانگین ارتفاع بوته ژنوتیپها نشان داد که ژنوتیپ شماره 8 با ارتفاع 7/146 سانتیمتر بیشترین و ژنوتیپ شماره 14 با ارتفاع 3/42 سانتیمتر کمترین ارتفاع بوته در بین ژنوتیپها را دارا بودند. ژنوتیپهای شماره 12 و 18 بهترتیب با میانگین26 و 7/25 سانتیمتر بیشترین طول خوشه و ژنوتیپ شماره 2 با میانگین 17 سانتیمتر کمترین طول خوشه اصلی را داشتند. نتایج ضرایب همبستگی جزئی بین صفات نشان داد که رابطه مثبت و بسیار معنیداری بین صفات طول خوشه و وزن هزار دانه (500/0) وجود دارد (جدول 4). وجود همبستگی مثبت و معنیدار بین صفات ذکرشده نشاندهنده همسوبودن تغییرات این صفات میباشد، بهطوریکه میتوان هر یک از این صفات را بهعنوان نماینده سایر صفات دانست و از طریق مقدار یک صفت به مقادیر نسبی صفات دیگر پی برد (Ochoa & Peralta, 1988).Sourilaki et al. (2022) همبستگی فنوتیپی معنیدار، مثبت و بالایی را بین طول خوشه و وزن هزار دانه گزارش کردند که با نتایج این پژوهش مطابقت داشت.
از نظر تعداد خوشه در بوته، ژنوتیپهای شماره 7، 18، 21 و 22 بهترتیب با میانگین 33/42، 67/39، 33/39 و 67/38 بیشترین و ژنوتیپهای 19 و 25 بهترتیب با 67/9 و 33/16 کمترین تعداد خوشه را در بین سایر ژنوتیپها داشتند (جدول 3). نتایج ضرایب همبستگی جزئی صفات مورد بررسی نشان داد که همبستگی مثبت و بسیار معنیداری بین صفات تعداد خوشه در بوته و ارتفاع بوته (599/0) و روز تا خمیریشدن دانه (406/0) وجود داشت (جدول 4)؛ بهطوریکه ژنوتیپهای با تعداد خوشه بیشتر، دارای ارتفاع بوته بالاتری نیز بودند. آزمایشهای دیگری نیز وجود همبستگی مثبت و معنیداری را بین تعداد خوشه در بوته و ارتفاع بوته در کینوا گزارش کردهاند (Kia et al., 2022).
مقایسه میانگین ژنوتیپهای مورد مطالعه از نظر وزن هزار دانه نشان داد که ژنوتیپهای شماره 8، 12، 17 و 18 با میانگین 80/3، 86/3، 60/3 و 67/3 گرم دارای بیشترین مقادیر و ژنوتیپ شماره 1 و 23 با میانگین 31/1 و 37/1 گرم دارای کمترین مقادیر وزن هزار دانه بودند (جدول3). از طرفی نتایج ضرایب همبستگی جزئی بین صفات مورد مطالعه نیز ارتباط مثبت و معنیداری را بین صفت وزن هزار دانه با عملکرد دانه (750/0) نشان داد (جدول 4). پژوهشگران دیگری نیز گزارش کردند که بیشترین عملکرد دانه مربوط به ژنوتیپهایی بود که بیشترین وزن هزار دانه را داشتند. همچنین ژنوتیپهای با طول دوره رشد طولانیتر، بهدلیل وجود زمان بیشتر برای ذخیره مواد پرورده، از وزن هزار دانه و عملکرد دانه بیشتری نیز برخوردار هستند. نتایج تعدادی از پژوهشگران از این نظر با نتایج ما مطابقت داشت (Bhargava et al., 2007; Hirich et al., 2014; Mohyuddin et al., 2019).
نتایج مقایسه میانگین عملکرد دانه ژنوتیپهای مورد مطالعه نیز نشان داد که ژنوتیپهای شماره 4، 8، 12، 17 و 18 با عملکرد دانه بیش از 45 گرم در بوته بیشترین میزان عملکرد دانه را تولید کردند. از بین این ژنوتیپها، بیشترین مقدار عملکرد دانه را ژنوتیپ شماره 12 بهخود اختصاص داد؛ بهطوریکه این ژنوتیپ با 59/54 گرم در بوته دارای بالاترین میزان عملکرد دانه و در مقابل کمترین میزان عملکرد دانه مربوطبه ژنوتیپ شماره 23 با 1/19 گرم در بوته بود (جدول 3). نتایج ضرایب همبستگی جزئی عملکرد دانه نشان داد که صفات وزن هزار دانه، تعداد خوشه در بوته و طول خوشه بیشترین همبستگی مثبت و معنیدار را با عملکرد دانه داشتند؛ ازاینرو، با توجه به نتایج این تحقیق و وجود همبستگیهای معنیدار بین صفات میتوان جهت اصلاح و بهبود عملکرد دانه، انتخابهای غیر مستقیم مثبتی را برای صفات وزن هزار دانه، تعداد خوشه در بوته، طول خوشه و منفی برای صفت روز تا رنگیشدن گلآذین انجام داد. در برخی از مطالعات عنوان شده است که صفات مورفولوژیک ژنوتیپهای کینوا تحت تاثیر ژنوتیپ قرار گرفته است. این موضوع در پژوهش Abbasi (2019) برای صفاتی مانند وزن هزار دانه، ارتفاع بوته و عملکرد دانه در ژنوتیپهای کینوا کاملاً مشهود بود.
3-3. تجزیه به عاملها
برای معرفی یک رقم جدید زراعی، خصوصیات متعددی در نظر گرفته میشود که اکثر آنها با یکدیگر همبستگی بالایی دارند. بدیهی است که ارزش اقتصادی یک رقم به صفات مختلف آن بستگی دارد؛ بنابراین چگونگی انتخاب همزمان چندین صفت با یکدیگر با هدف برآورد حداکثر ارزش اقتصادی همواره مدنظر پژوهشگران بهنژادی میباشد. بنابراین روش تجزیه و تحلیلی که بدون ازبینبردن مقدار زیادی از اطلاعات مفید، تعداد صفات را کاهش دهد، برای پژوهشگران از ارزش خاصی برخوردار است. به همینمنظور در این پژوهش نیز برای تشخیص توانایی رابطه داخلی یک مجموعه از متغیرهای مشاهدهشده در تشریح چند متغیر پنهان و غیرقابل مشاهده، تجزیه به عاملها به روش مؤلفههای اصلی با چرخش واریماکس برای صفات زراعی مختلف انجام شد. شاخص KMO معادل 83/0 برآورد شد که نشاندهنده مطلوببودن تجزیه عاملی بود. نتایج نشان داد که سه عامل اصلی و مستقل، 769/79 درصد از تغییرات کل دادهها را توجیه میکنند. سهمی از واریانس کل که توسط عامل اول توجیه شد معادل 195/39 درصد بود که در آن صفات روز تا تشکیل گلآذین (913/0)، روز تا گردهافشانی (905/0)، روز تا رنگیشدن گلآذین (896/0)، روز تا خمیریشدن (867/0)، روز تا شیریشدن (842/0) و روز تا رسیدگی فیزیولوژیکی (677/0) همگی با ضرایب عاملی مثبت، بالاترین ضرایب را بهخود اختصاص دادند (جدول 5). همانطور که مشاهده میشود ضرایب عاملی برای تمامی صفات معنیدار موجود در عامل اول مثبت بود که این امر بر همراستابودن اثر این صفات دلالت میکند. در مجموع با توجه به همبستگی مثبت صفات فنولوژی ذکرشده با عامل اول، میتوان این عامل را "عامل فنولوژیک گیاه" نامگذاری کرد (جدول 5). عامل مستقل دوم 631/24 درصد از کل تغییرات را توجیه کرد که در آن صفات وزن هزار دانه (940/0)، عملکرد دانه (934/0) و طول خوشه (889/0) بالاترین ضرایب عاملی را به خود اختصاص دادند. عامل سوم نیز فقط 944/15 درصد از کل تغییرات جمعیت را توجیه کرد. در عامل سوم صفات ارتفاع بوته (799/0-)، تعداد خوشه در بوته (872/0) و روز تا سهبرگی (520/0-) بالاترین ضرایب عاملی را بهخود اختصاص دادند (جدول 5). در واقع افزایش هر کدام از این صفات در راستای افزایش سایر صفات از جمله عملکرد دانه میباشد. بنابراین عامل دوم و سوم مجموعا بهعنوان "عامل عملکرد و اجزای عملکرد دانه" نامگذاری شد.
Moosavi et al. (2022) در پژوهشی بهمنظور ارزیابی تنوع و کاربرد صفات زراعی، مورفولوژیک و فیزیولوژیک جهت بهبود عملکرد دانه کینوا مشاهده کردند که در مجموع 76 درصد از واریانس کل دادهها در 15صفت بررسیشده، توسط دو عامل مستقل و اصلی توجیه شد. بهطوریکه سهم عامل اول و دوم که عامل عملکرد دانه و فنولوژی نامگذاری شدند، بهترتیب 48 و 28 درصد از واریانس کل دادهها بـود. نتایج این پژوهش تا حدود زیادی با نتایج تحقیق حاضر مطابقت داشت. با توجه به نتایج تجزیه به عاملها مشاهده میشود که بیشتر صفات دارای واریانس مشترک نسبتاً بالایی بودند، بدین مفهوم که سه عامل مستقل شناسایی شده در این تحقیق بهخوبی توانستهاند تنوع موجود در جمعیت مورد مطالعه را شناسایی و توصیف مناسبی از ارتباط بین صفات ارایه دهند. به این ترتیب با توجه به عوامل شناساییشده در تجزیه به عاملها و با نتایج حاصل از ضرایب همبستگی، میتوان نتیجهگیری کرد که برای افزایش عملکرد دانه در ژنوتیپهای مطالعهشده، میتوان گزینشهای غیر مستقیمی را از طریق صفات همبسته موجود در عامل دوم و سوم انجام داد، به این ترتیب که در صورت گزینش ژنوتیپهای با مقادیر بیشتر عامل دوم و سوم میتوان به ژنوتیپهایی دست یافت که از نظر عملکرد دانه نسبت به جمعیت اولیه برتری معنیداری داشته باشند. نتایج پژوهشهای قبلی نیز بیانگر ارتباط قوی و مثبت صفات وزن هزار دانه و طول خوشه اصلی با عملکرد دانه بودند (Mhada et al., 2014 ;
Karimi, 2018 ).
جدول 3. مقایسه میانگین 26 ژنوتیپ کینوا از نظر صفات مورفوفنولوژیک مورد مطالعه. |
|
|||||||||||||
Genotype |
DTL (Day) |
DIF (Day) |
DIC (Day) |
DP (Day) |
DM (Day) |
DD (Day) |
DPM (Day) |
PH (cm) |
PL (cm) |
NPP |
TGW (gr) |
GY (gr per plant) |
||
1 |
12.3ab |
49.3b-f |
56.0cde |
69.7bcd |
93.3a-f |
104.0a-e |
135.7ab |
75.3c-f |
19.0fgh |
19.67d-h |
1.31i |
26.3jk |
|
|
2 |
12.0ab |
49.7b-f |
60.0cde |
72.0bcd |
110.3a |
116.3ab |
127.0ab |
67.3d-g |
17.0h |
20.00c-h |
2.72de |
40.8ef |
|
|
3 |
11.3ab |
47.3c-f |
57.3cde |
65.7cd |
99.3a-f |
105.0a-e |
134.3ab |
58.7fg |
20.7c-g |
20.00c-h |
2.66de |
38.6fg |
|
|
4 |
12.0ab |
52.0b-f |
57.7cde |
65.7cd |
101.3a-e |
112.3abc |
124.0ab |
67.7d-g |
23.3a-d |
20.33b-h |
3.45b |
48.3bc |
|
|
5 |
10.0ab |
50.0b-f |
57.3cde |
64.3cd |
90.a-f7 |
101.7a-e |
129.7ab |
85.0cde |
21.7b-f |
19.67d-h |
2.80cd |
36.6gh |
|
|
6 |
9.7ab |
56.0bcd |
64.3bcd |
73.0bcd |
97.0a-f |
106.0a-e |
125.0ab |
85.0cde |
22.7a-e |
28.00a-h |
2.82cd |
40.3efg |
|
|
7 |
13.0a |
62.0ab |
72.7ab |
84.0ab |
110.3a |
118.0b |
105.3b |
74.3def |
19.7e-h |
42.33a |
1.83g |
23.0kl |
|
|
8 |
11.7ab |
72.3a |
82.7a |
92.3a |
110.3a |
118.0a |
166.3a |
146.7a |
25.0ab |
32.00a-g |
3.80a |
48.3bc |
|
|
9 |
10.3ab |
49.0b-f |
59.7cde |
66.7cd |
86.0c-f |
95.7b-e |
121.0ab |
66.0d-g |
21.7b-f |
21.00b-h |
2.34f |
24.6i |
|
|
10 |
12.3ab |
54.0b-e |
61.0b-e |
68.7bcd |
107.7ab |
112.3abc |
124.7ab |
70.0def |
20.3d-h |
18.33e-h |
1.69g |
31.1kl |
|
|
11 |
11.7ab |
58.7abc |
66.3bc |
75.3bc |
92.3a-f |
111.3a-d |
135.0ab |
54.7fg |
24.7ab |
24.00a-h |
3.05c |
23.3de |
|
|
12 |
9.3b |
38.3f |
50.7e |
58.0d |
82.3def |
90.0de |
99.0b |
67.7d-g |
26.0a |
23.33a-h |
3.86a |
54.5a |
|
|
13 |
11.7ab |
41.3ef |
53.3de |
61.0cd |
81.0ef |
90.0de |
103.0b |
55.7fg |
19.7e-h |
13.00gh |
1.78g |
23.5kl |
|
|
14 |
12.0ab |
50.3b-f |
62.0b-e |
68.3bcd |
93.0a-f |
101.3a-e |
131.7ab |
42.3g |
18.0gh |
17.67e-h |
1.90g |
23.0kl |
|
|
15 |
11.7ab |
51.3b-f |
58.0cde |
61.7cd |
79.7f |
88.3e |
106.3b |
66.7d-g |
22.0b-f |
21.67b-h |
2.73d |
36.7gh |
|
|
16 |
12.7ab |
57.0b-c |
64.7bcd |
75.3bc |
96.0a-f |
101.7a-e |
119.7ab |
54.0fg |
19.7e-h |
17.33e-h |
1.84g |
26.6jk |
|
|
17 |
11.3ab |
53.3b-e |
61.7b-e |
76.0abc |
101.7a-d |
109.0a-e |
129.0ab |
64.0efg |
24.0abc |
16.67fgh |
3.60ab |
46.5cd |
|
|
18 |
9.3b |
57.7bc |
61.3b-e |
75.3bc |
105.3abc |
112.0abc |
146.0ab |
114.7b |
25.7a |
39.67ab |
3.67ab |
50.4b |
|
|
19 |
12.0ab |
49.0b-f |
53.0de |
61.0cd |
82.0def |
93.3cde |
118.3ab |
54.7fg |
23.3a-d |
9.67gh |
2.91cd |
38.8fg |
|
|
20 |
10.7ab |
51.3b-f |
56.0cde |
75.3bc |
96.7a-f |
109.3a-e |
136.3ab |
78.3c-f |
21.0c-g |
36.33a-e |
2.40ef |
29.3ij |
|
|
21 |
11.0ab |
48.0c-f |
59.0cde |
69.3bcd |
100.0a-f |
110.3a-d |
128.7ab |
101.0bc |
20.0d-h |
39.33abc |
1.79g |
23.9kl |
|
|
22 |
11.0ab |
47.3c-f |
55.3cde |
75.3bc |
92.7a-f |
104.0a-e |
130.3ab |
92.0bcd |
21.7b-f |
38.67a-d |
1.65gh |
21.6lm |
|
|
23 |
11.7ab |
54.7b-e |
59.7cde |
71.7bcd |
95.7a-f |
106.7a-e |
124.3ab |
73.7def |
18.0gh |
25.67a-h |
1.37hi |
19.1m |
|
|
24 |
12.0ab |
42.3def |
53.7de |
59.7cd |
87.3b-f |
95.3b-e |
110.0b |
115.0b |
23.0a-e |
33.67a-f |
3.42b |
22.4lm |
|
|
25 |
11.0ab |
46.3c-f |
58.0cde |
63.0cd |
96.0a-f |
104.7a-e |
123.7ab |
59.7efg |
23.3a-d |
16.33fgh |
2.84cd |
33.1hi |
|
|
26 |
10.7ab |
51.7b-f |
60.0cde |
68.7bcd |
99.3a-f |
108.0a-e |
121.0ab |
91.3bcd |
20.0d-h |
27.00a-h |
1.77g |
20.6lm |
|
|
نمادهای صفات همانند جدول 2 است. اعداد دارای حروف مشترک در هر ستون براساس آزمون توکی در سطح احتمال یک درصد فاقد اختلاف معنیدار هستند.
|
|
|||||||||||||
جدول 4. ضرایب همبستگی جزئی بین صفات مورد مطالعه در 26 ژنوتیپ کینوا. |
||||||||||||
Traita |
DPM |
DTL |
DIC |
DIF |
DP |
NPP |
DD |
DM |
PH |
PL |
TGW |
GY |
DPM |
1 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
DTL |
-0.294 |
1 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
DIC |
-0.231 |
-0.071 |
1 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
DIF |
0.113 |
0.188 |
0.679** |
1 |
|
|
|
|
|
|
|
|
DP |
0.386 |
0.179 |
0.417* |
0.192 |
1 |
|
|
|
|
|
|
|
NPP |
-0.553** |
-0.369 |
-0.198 |
-0.089 |
0.519** |
1 |
|
|
|
|
|
|
DD |
0.424* |
0.156 |
-0.114 |
0.175 |
-0.035 |
0.406* |
1 |
|
|
|
|
|
DM |
-0.304 |
-0.081 |
0.134 |
-0.154 |
0.101 |
-0.276 |
0.897** |
1 |
|
|
|
|
PH |
-0.523** |
-0.055 |
0.063 |
0.126 |
-0.188 |
0.599** |
-0.396 |
0.368 |
1 |
|
|
|
PL |
-0.098 |
-0.218 |
-0.106 |
0.200 |
0.059 |
0.047 |
0.161 |
-0.332 |
0.111 |
1 |
|
|
TGW |
0.027 |
0.321 |
0.300 |
-0.266 |
-0.258 |
0.092 |
-0.065 |
0.107 |
0.272 |
0.500** |
1 |
|
GY |
0.001 |
0.086 |
-0.243 |
0.224 |
0.218 |
0.559** |
0.019 |
0.063 |
-0.300 |
0.040 |
0.750** |
1 |
نمادهای صفات همانند جدول 2 است. * و ** بهترتیب معنیداری در سطوح احتمال پنج و یک درصد.
|
جدول 5. تجزیه به عاملها برای صفات مورد مطالعه. |
||||
Traita |
Factor loadings |
Communality |
||
First factor |
Second factor |
Third factor |
||
DPM |
0.677 |
0.229 |
0.231 |
0.564 |
DL |
0.349 |
-0.524 |
-0.520 |
0.667 |
DC |
0.896 |
0.079 |
0.052 |
0.812 |
DI |
0.913 |
0.107 |
0.055 |
0.849 |
DP |
0.905 |
-0.028 |
0.245 |
0.880 |
NPP |
0.280 |
-0.101 |
0.872 |
0.849 |
DD |
0.867 |
-0.064 |
0.195 |
0.794 |
DM |
0.842 |
-0.080 |
0.170 |
0.745 |
PH |
0.325 |
0.208 |
-0.799 |
0.787 |
PL |
-0.051 |
0.889 |
0.203 |
0.835 |
TGW |
0.034 |
0.940 |
0.043 |
0.886 |
GY |
0.133 |
0.934 |
0.123 |
0.905 |
Eigen value |
4.762 |
2.951 |
1.859 |
- |
Variance (%) |
39.195 |
24.631 |
15.944 |
- |
Cumulative variance (%) |
39.195 |
63.825 |
79.769 |
- |
نمادهای صفات همانند جدول 2 است. ضریب عاملی بالای 5/0 بدون درنظرگرفتن علامت معنیدار در نظر گرفته شده است. |
جهت انتخاب ژنوتیپهای برتر، نمودار پراکنش حاصل از دو مولفۀ اول و دوم برای ژنوتیپها و صفات مورد مطالعه رسم شد (شکل 1). نمودار پراکنش، ژنوتیپهای مورد مطالعه را به سه گروه مجزا تفکیک کرد. با توجه به صفات موجود در عاملها، گزینش در جهت مقادیر کمتر برای عامل اول و مقادیر بیشتر برای عامل دوم سبب دستیابی به ژنوتیپهای با عملکرد مطلوب و زودرس در ناحیه دوم نمودار پراکنش میشود. بنابراین ژنوتیپهای موجود در گروه دوم) 3، 5، 9، 15، 19 و 25( ژنوتیپهای با عملکرد مطلوب و نسبتا زودرس و ژنوتیپ 12 بهعنوان ژنوتیپ پرمحصول و زودرس انتخاب شدند. ژنوتیپهای موجود در گروه اول بهعنوان ژنوتیپهای با عملکرد مطلوب و طول دوره رشد زیاد و ژنوتیپهای موجود در گروه سوم نیز ژنوتیپهای با عملکرد دانه نامطلوب در این پژوهش بودند. همچنین صفات تعداد خوشه در بوته، طول خوشه و وزن هزار دانه بهعنوان مطلوبترین صـفات هـمراسـتا بـا افـزایش عملکرد دانه شناسایی شدند. مقـادیر بالای این صفات مطلوب بوده و گزینش آنها منجربه بهبود و افزایش عملکرد دانه خواهد شد. نتایج پـژوهشهـای قبلـی نیـز بیانگر ارتباط قوی و مثبت صفات تعداد خوشه در بوته، طول خوشه و وزن هزار دانه با عملکرد دانه بودند (Afiah et al., 2018 ; Karimi, 2018).
شکل 1. نمودار پراکنش ژنوتیپها و صفات مورد مطالعه براساس اولین و دومین مؤلفه اصلی.
4-3. تجزیه خوشهای ژنوتیپهای کینوا مطالعهشده از نظر صفات بررسیشده در تحقیق
یکی از روشهای مهم برای گروهبندی ژنوتیپها براساس صفات مختلف ارزیابیشده در پژوهش، استفاده از تجزیه خوشهای است. این روش نشاندهنده ارتباط بین ژنوتیپها با هم بوده و ژنوتیپهای با ویژگیهای مشابه را در یک گروه قرار میدهد و به بهنژادگران در انتخاب والدین برای برنامههای اصلاحی تولید هیبرید کمک شایانی میکند (Sirohi & Michaelowa, 2007). در این پژوهش بهمنظور گروهبندی ژنوتیپها از تجزیه خوشهای به روش حداقل واریانس وارد (Ward) استفاده و در نهایت دندروگرام مربوطه در شکل 2 ارایه شد. نتایج تجزیه خوشهای نشان داد که ژنوتیپهای مورد مطالعه را میتوان از نظر تشابه صفات و ویژگیهای مطالعهشده در سه خوشه مجزا قرار داد (شکل2). خوشه اول شامل 14 ژنوتیپ (1، 7، 9، 10، 13، 14، 16، 20، 21، 22، 23، 24، 25 و 26) میباشد که منشا ژنوتیپهای این گروه کشور شیلی میباشد. این خوشه از نظر تمامی صفات (مورفولوژیک و فنولوژیک) بررسیشده بجز صفت روز تا سهبرگی و تعداد خوشه در بوته، انحراف از میانگین منفی و مقادیر پایینتر از میانگین کل داشت، بنابراین میتوان این خوشه را خوشهای با ژنوتیپهای با عملکرد و اجزای عملکرد دانه نامطلوب و صفات فنولوژیک مطلوب معرفی کرد (جدول 7).
خوشه دوم شامل هفت ژنوتیپ (2، 3، 5، 6، 11، 15 و 19) بود که عمدتا شامل ژنوتیپهای با منشا کشور پرو بودند. در این گروه مقادیر صفات عملکرد، وزن هزاردانه، طول خوشه اصلی، روز تا تشکیل گلآذین، انحراف از میانگین مثبت و مقادیر بالاتر از میانگین کل را داشتند. در مجموع با توجه به مقادیر بالای عملکرد و صفات مرتبط و تاثیرگذار بر آن میتوان این خوشه را بهعنوان خوشه با ژنوتیپهای مطلوب عملکردی انتخاب کرد (جدول 7). خوشه سوم شامل پنج ژنوتیپ (4، 8، 12، 17 و 18) بود که ژنوتیپهای این گروه عمدتا از کشور بولیوی بودند. ژنوتیپهای قرارگرفته در این خوشه از لحاظ تمامی صفات (مورفولوژیک و فنولوژیک) بررسیشده بجز صفت روز تا سهبرگی انحراف از میانگین مثبت و مقادیر بالاتری از میانگین کل داشتند؛ بهطوریکه از نظر عملکرد دانه و صفات مرتبط و تاثیرگذار بر آن مطلوب و برای صفات فنولوژیکی نامطلوب بودند، بنابراین میتوان این خوشه را بهعنوان خوشه عملکردی معرفی کرد (جدول 7). جهت تایید صحت گروهبندی حاصل از تجزیه خوشهای، تجزیه تابع تشخیص انجام شد. تجزیه تابع تشخیص، صحت گروهبندی حاصل از تجزیه خوشهای را با 2/96 درصد تایید کـرد (جدول 6).
از آنجاییکه در بهنژادی معمولاً تلاقی بین ژنوتیپهای دور، نتاج مطلوبتری تولید کرده و نتاج حاصل هتروزیس بیشتری نسبت به والدین نشان میدهند، بنابراین براساس نتایج بهدستآمده میتوان از ژنوتیپهای خوشه اول و سوم بهعنوان والدین جهت ایجاد بیشترین تنوع ژنتیکی در نسلهای تفرق استفاده کرد و با انجام تلاقیهای لازم و هدفمند بین آنها، برای اصلاح خصوصیات مهم مرتبط با صفات فنولوژیکی از جمله زودرسی و صفات مورفولوژیک (عملکرد و اجزای آن) در کینوا اقدام کرد.
Seifati et al. (2015) در پژوهشی به بررسی برخی صفات مورفوفنولوژیک مرتبط با عملکرد و زودرسی در ارقام اصلاحشده کینوا پرداختند. نتایج آنها نشان داد که براساس دندوگرام جفت گروههای نامتوازن، ژنوتیپهای مورد مطالعه در سه خوشه طبقهبندی شدند. با توجه به میانگین اعداد ماتریس تشابه براساس ضریب اقلیدسی، خط برش در نقطه 64/4 اقلیدسی مشخص و با استفاده از تابع تشخیص محل صحیح برش دندروگرام در این نقطه تایید شد. در نهایت پس از برش، ژنوتیپهای QA1 و QP1 با ژنوتیپ QA2 در یک گروه و ژنوتیپهای QP3 و QP2 هرکدام در گروههای مجزایی طبقهبندی شدند.
Salehi (2020) در پژوهشی به مقایسه عملکرد و اجزای عملکرد 11 لاین مختلف کینوا پرداخت. نتایج آن مطالعه نشان داد که تجزیه خوشهای به روش حداقل واریانس وارد 11 لاین را در سه خوشه قرار داد. لاین یک بهتنهایی با عملکرد دانه 5/1 تن در هکتار و وزن هـزار دانـه 7/4 گـرم و کمتـرین ارتفاع بوته (36 سانتیمتر) در گروه اول قرار گرفـت. لایـنهـای 2 ،3 ،6 ،9 و 10 بـا بالاترین میانگین عملکرد (379 گرم در متـر مربـع) و کمترین وزن هزار دانـه 6/2 گـرم و بیشترین ارتفـاع بوته (101 سانتیمتر) در گروه دوم قرار گرفتند و جـزو لاینهای دیررس محسـوب مـیشوند. گـروه سـوم لاینهای 4 ،5 ،7 ،8 و 11 بودند که میانگین عملکـرد سه تن در هکتار و وزن هزار دانـه 8/3 گـرم داشـتند و جزو لاینهای میانرس محسوب میشوند و متوسـط روز-درجه رشد (GDD) مورد نیاز این لاینها تا زمان گـردهافشانی 935 بود.
Moosavi et al. (2022) در پژوهشی به ارزیابی تنوع و کاربرد صفات زراعی، مورفولوژیک و فیزیولوژیک جهت بهبود عملکرد دانه کینوا روی 16 ژنوتیپ کینوا پرداختند. نتایج آنها نشان داد که ژنوتیپهای بررسیشده از نظر صفات در سه گروه قرار گرفتند. که خوشــه 1 و 3 دارای بیشـترین فاصــله ژنتیکــی (02/105) بــا یکدیگر بودند. لذا در برنامههـای دو رگگیـری مـیتـوان از ژنوتیپهای خوشه 1 و 3 بهعنوان والدین جهت ایجاد بیشترین تنـوع ژنتیکی در نسلهای تفرق استفاده کرد.
شکل 2. گروهبندی ژنوتیپها بر اساس صفات مورفولوژیک با استفاده از تجزیه خوشهای به روش حداقل واریانس وارد (Ward).
نتایج پژوهش حاضر تنوع نسبتا بالایی را برای صفات بررسیشده در 26 ژنوتیپ وارداتی کینوا نشان داد. بنابراین میتوان از این ژنوتیپها بهعنوان منابع با ارزش ژنتیکی بالا و کارایی مطلوب برای دسترسی به ژنوتیپهای مناسب و مفید کینوا در برنامههای مختلف بهنژادی بهره برد. نتایج ضرایب همبستگی جزئی نشان داد که همبستگی مثبت و معنیداری بین صفات مطالعهشده با عملکرد دانه وجود دارد؛ بنابراین میتوان جهت بهبود عملکرد دانه انتخابهای غیر مستقیم مثبتی را برای صفات تعداد خوشه در بوته و وزن هزاردانه انجام داد. پراکنش ژنوتیپها و صفات مورد مطالعه براساس اولین و دومین مؤلفه اصلی، ژنوتیپها را به سه گروه تقسیم کرد که با نتایج تجزیه خوشهای تا حدود زیادی مطابقت داشت. در نهایت براساس نتایج تجزیههای آماری چند متغیره استفادهشده در این پژوهش، ژنوتیپهای موجود در گروه دوم (2، 3، 6، 11، 15 و 19)، ژنوتیپهای با عملکرد مطلوب و نسبتا زودرس و ژنوتیپ 12 بهعنوان ژنوتیپ پرمحصول و زودرس انتخاب شدند که میتوان از آنها جهت مطالعات بهنژادی بعدی از جمله بررسی سازگاری و پایداری ژنوتیپها استفاده کرد.
نویسندگان مقاله از پروفسور Börner Andreasاستاد مؤسسه تحقیقات ژنتیک گیاهی لایبزیک آلمان، گروه بانک ژن IPK که بزرگوارانه کلیه ژنوتیپهای کینوا مطالعهشده در این تحقیق را فراهم و ارسال کردند و همچنین از مدیریت و کلیه همکاران موسسه تحقیقات برنج کشور که شرایط اجرای این پژوهش را فراهم کردند، صمیمانه سپاسگزاری و قدردانی میکنند.
Abbasi, S. (2019). Evaluation of yield stability and compatibility within some quinoa genotypes
(Chenopodium quinoa Wild) in Karaj region. Master thesis. Faculty of Agriculture Shahed University, Iran.
Afiah, S.A., Hassan, W.A., & Al Kady, A.M.A. )2018(. Assessment of six quinoa (Chenopodium quinoa Willd.) genotypes for seed yield and its attributes under Toshka conditions. Zagazig Journal of Agricultural Research, 45(6), 2281-2294.
Al-Naggar, A., Abd El-Salam, R., Badran, A., & El-Moghazi, M.M. (2017). Genotype and drought effects on morphological, physiological and yield traits of quinoa (Chenopodium quinoa Willd.). Asian Journal of Advances in Agricultural Research, 3(1), 1-15.
Bagheri, M. (2018). Handbook of quinoa cultivation. Seed and Plant Improvement Institue. (In Persian).
Bhargava, A., Shukla, S., & Ohri, D. (2007). Genetic variability and interrelationship among various morphological and quality traits in quinoa (Chenopodium quinoa Willd.). Field Crops Research, 101, 104-116.
Food and Agriculture Organization (2013). International Year of the Quinoa IYQ-2013. Retrieved August 07 from http://www.rlc.fao.org/ en/about-fao/iyq-2012/.
Gholizadeh, A., Nematzade, G., Oladi, M., & Afkhami, A. (2016). Evaluation of green super rice whit high yield and good characteristics. Applied Field Crops Research, 29(1), 54-60. (In Persian).
Hirich, A., Choukr‐Allah, R., & Jacobsen, S.E. (2014). Quinoa in Morocco–effect of sowing dates on development and yield. Journal of Agronomy and Crop Science, 200(5), 371-377.
Jacobsen, S.E., Mujica, A., & Jensen, C.R. (2003). Resistance of quinoa (Chenopodium quinoa Willd.) to adverse, abiotic factors. Journal of Experience Botany, 54, 21-21.
Jésica (2012). Estados, crisis y acumulación: análisis de un marco conceptual para la comprensión de la historia argentina. OBETS Revista de Ciencias Sociales, 6(2), 293-328.
Karimi, S.H. (2018). Assessing adaptation and diversity of quinoa ecotypes by morphological ann SSR markers in different moisture conditions. Ph.D. Thesis. Faculty of Agriculture Bu-Ali Sina University, Iran.
Kia, M., Bagheri, N., Babaeian Jelodar, N., & Bagheri, M. (2022). Investigation of morphological and genotypic characteristics of quinoa in Gorgan region. Journal of Crop Breeding, 14(43), 145-154. (In Persian).
Mhada, M., Jellen, E., Jacobsen, S., & Benlhabib, O. (2014). Diversity analysis of a quinoa (Chenopodium quinoa Willd.) germplasm during two seasons. International Journal of Agricultural and Biosystems Engineering, 8(3), 273-276.
Mohyuddin, S., Riaz, A., Qamar, A., Ali, S., Hu, C., Wu, L., & Ju, X. (2019). Quinoa is beneficial to the comprehensive nutritional value of potential health. Pakistan Journal of Science, 70(2), 69-74.
Moosavi, S.S., Moradi Rizvandi, R., Abdollahi, M.R., & Bagheri, M. (2022). Evaluation of diversity and application of agronomic, morphological, and physiological traits to improve quinoa (Chenopodium quinoa Willd.) grain yield. Journal of Crop Production and Processing, 11(4), 53-68. (In Persian).
Ochoa, J., & Peralta, E. (1988). Evaluación preliminar morfológica y agronomica de 153 entradas de quinua (Chenopodium quinoa Willd.) en Santa Catalina, Pichincha. In Actas del VI Congreso Internacional sobre Cultivos Andinos. Quito, Ecuador pp. 137-142.
Rojas, W., Barriga, P., & Figueroa, H. (2003). Multivariate analysis of genetic diversity of Bolivian quinoa germplasm. Food Reviews International, 19(1-2), 9-23.
Salehi, M. (2020). Comparision of yield and yield components in different quinoa lines in autumn rainfed cropping at Gorgan. Journal of Crop Production, 13(1), 17-30. (In Persian).
Seifati, S., Ramezanpour, S., Soltanloo, H., Salehi, M., & Sepahvand, N. (2015). Study on some morphophenological traits related to yield and early maturity in quinoa cultivars (Chenopodium quinoa Wild.). Journal of Crop Production, 8(2), 153-169. (In Persian).
Sirohi, S., & Michaelowa, A. (2007). Sufferer and cause: Indian livestock and climate change. Climatic Change, 85(3-4), 285-298.
Solimaninya, Z., Mohtadi, A., & Movahhedi Dehnavi, M. (2021). Response of some physiological and morphological properties of quinoa (Chenopodium quinoa Willd.) by zinc application under drought stress. Journal of Plant Process and Function, 10(41), 171-186. (In Persian).
Souri Laki, E., Rabiei, B., Jokarfard, V., Marashi, H., & Börner, A. (2022). Evaluation of important agronomic traits related to yield and identification of superior quinoa genotypes. Cereal Research, 12(1), 99-114. (In Persian).