Document Type : Research Paper
Authors
1 Department of Agricultural Sciences and Plant Breeding, Aburihan School, University of Tehran. Tehran Iran
2 Department of Agriculture and Plant Breeding, Faculty of Agriculture, Zanjan University. Zanjan - Iran
Abstract
Keywords
Main Subjects
ذرت (Zea mays L.) بهعنوان منبع اصلى تأمینکننده انرژى در تغذیه دام و طیور از اهمیت ویژهاى برخوردار است. بههمیندلیل افزایش سطح زیر کشت و بهبود عملکرد این محصول از اولویت خاصى برخوردار میباشد (Tardieu, 2012). طبق گزارش فائو باوجودیکه گندم سطح زیر کشت بالاتری نسبت به سایر غلات دارد، اما تولید و عملکرد در واحد سطح ذرت از گندم و برنج بالاتر است (FAOSTAT, 2021). علاوهبراین، سیلوکردن آن بهآسانی انجام میشود و یک علوفه خوشخوراک با کیفیت پایدار برای دام میباشد و انرژی بالاتری نسبت به سایر علوفهها دارا است (Curran & Posch, 2000). این گیاه در استان زنجان بهصورت کاملا مکانیزه کشت میشود و با سطح زیر کشت 1500 هکتار، کشت متداولی بین زارعین این منطقه میباشد. اما آلودگی خاک یکی از تنشهای محیطی غالب در این استان است که تأثیر نامطلوبی بر عملکرد کمی و کیفی محصولات کشاورزی داشته است. بهدلیل فعالیتهای انسان، آلودگی خاک به عناصر سنگین بهشدت در حال گسترش است. اصطلاح فلزات سنگین به عناصر فلزی با چگالی نسبتا بالا (بالاتر از 4 گرم بر سانتیمتر مکعب) اطلاق میشود که حتی در غلظتهای کم نیز سمی هستند (Hawkes, 1997). فلزات سنگین شامل کادمیوم، سرب، روی، آلومینیوم، آرسنیک، نیکل، کبالت، آهن، کروم، نقره و پلاتین هستند (Bhat et al., 2019) که اخیرا آلودگی در حال گسترش خاک با این عناصر نگرانی جدی در تولید محصولات کشاورزی به وجود آورده است (Feng et al., 2021). آلودگی خاک با فلزات سنگین منجر به اختلالات فیزیولوژیکی عمده در گیاه، کاهش زیستتوده، کاهش رشد، کاهش کیفیت محصول، ممانعت از فتوسنتز یا اختلال در جذب مواد غذایی میشود (Guntzer et al., 2012).
استفاده از عناصر تغذیهای یا هورمونهای گیاهی از روشهای مؤثر بر کاهش اثرات منفی تنش فلزات سنگین است.
سیلیکون دومین عنصر فراوان در خاک است که در محلول خاک بهصورت سیلیس حلشده اسیدمونوسیلیسیک (H4SiO4) با غلظت 1/0 تا 6/0 میلیمولار وجود دارد و با همین فرم توسط گیاهان جذب میشود (Chen et al., 2018).
اگرچه سیلیکون جزء عناصر ضروری برای رشد گیاه دستهبندی نشده است، اما اثرات مثبت آن بر بسیاری از گونههای گیاهی تکلپهای و دولپهای گزارش شده است (Ma & Yamaji, 2015). سیلیکون اثرات منفی تنشهای مختلف از جمله خشکی، شوری، گرما، سرما، سمیت فلزات سنگین، عدم تعادل عناصر غذایی، پاتوژنهای گیاهی و آفات را کاهش میدهد
(Guntzer et al., 2012; Zhang et al., 2014) و سبب افزایش رشد، عملکرد، کیفیت محصول، فتوسنتز، تثبیت نیتروژن نیز میشود (Cooke & Leishman 2011;
Van Bockaven et al., 2013). اخیرا موسسه بینالمللی تغذیه گیاهان[1] (IPNI) سیلیکون را بهعنوان عنصر تغذیهای معرفی کرده است. (http://www.ipni.net/nutrifacts-northamerican).
علاوهبرآن انجمن کنترل غذاهای گیاهی آمریکا[2] (AAPFCO) بهطور رسمی سیلیکون را یک عنصر مفید اعلام کرده است (http://www.aapfco.org/). سازوکارهای سمزدایی فلزات سنگین توسط سیلیکون عبارتند از: تثبیت فلز سمی در خاک یا محیط رشد از طریق تغییر اسیدیته خاک، رسوب فلزات سمی همزمان با سیلیکون، تحریک فعالیت پاداکسیدانهای آنزیمی و غیر آنزیمی، کلاتهکردن، کدهبندی فلزات سنگین در بخشهایی از گیاه که بهلحاظ متابولیکی غیر فعال هستند، اصلاح بیان ژن و تغییرات ساختاری در قسمتهای مختلف گیاه (Jia-Wen et al. 2013;
Zargar et al., 2019). نقش مثبت سیلیکون در کاهش اثرات سمی فلزات سنگین در بسیاری از گونههای گیاهی مانند نخود، خیار، سویا، لوبیا، جو، برنج، گوجهفرنگی، کدوتنبل و سورگوم گزارش شده است
(Sahebi et al., 2015). همچنین مطالعات نشان داد که در تنش فلزات سنگین، سیلیکون از طریق تولید فیتوهورمونهای گیاهی در تحمل تنش ایفای نقش میکند. سیلیکون تولید جاسمونیکاسید، اکسین و سالیسیلیکاسید را افزایش میدهد و از این طریق باعث تقویت غشای سلولی، کاهش نشت یونی و پراکسیداسیون لیپیدهای غشایی و بهبود تحمل تنشهای غیر زنده میشود (Jing et al., 2021; Tripathi et al., 2020).
اسیدسالیسیلیک یا اسیدارتوهیدروکسیبنزوئیک که از مشتقات فنولی است بهعنوان تنظیمکننده چندین فرایند فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی، پیغامرسان گیاهی، رشد و نمو گیاه، سیستم دفاعی گیاه و پاسخ به تنشهای زنده و غیر زنده در نظر گرفته میشود (Wani et al., 2017). مطالعات اخیر نشان داده است که اسیدسالیسیلیک در محافظت از گیاه در برابر تنش عناصر سنگین از طریق جذب و یا تجمع این عناصر در اندامکهای گیاه، تقویت سیستم دفاعی آنتیاکسیدانی و حذف گونههای فعال اکسیژن، نقش محوری ایفا میکند (Wang et al., 2019; Dalvi & Bhalerao, 2013).
از آنجاییکه استان زنجان جزء استانهای صنعتی کشور به شمار میرود و دارای معادن مختلف از جمله معدن و کارخانه سرب و روی انگوران میباشد، رهاسازی پسابهای این کارخانهها، بخار ناشی از این مراکز صنعتی و آلایندههای موجود در جو ناشی از فعالیت این معادن و کارخانهها توسط فرونشستهای اتمسفری در خاک مزارع تجمع و تثبیت میشوند. بههمینعلت غلظت فلزات سنگین در خاک مزارع این مناطق به حد آلودگی یا بالاتر از آستانه آلودگی رسیده است (این اطلاعات بهصورت محرمانه و شفاهاً از مسئولان سازمان جهادکشاورزی و سازمان محیط زیست استان زنجان گرفته شده است) باتوجهبه نقش مؤثر تنظیمکنندههای رشد و تغذیه عناصر غذایی نظیر سیلیکون بر بهبود تحمل تنش فلزات سنگین، هدف از اجرای این تحقیق بررسی تأثیر استفاده از سیلیکون و اسیدسالیسیلیک بر عملکرد و صفات فیزیولوژیک ذرت در دو مزرعه آلوده به فلزات سنگین (مجاور کارخانههای مذکور) بود.
این آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1399 در دو مزرعه واقع در استان زنجان که از نظر موقعیت جغرافیایی متفاوت بودند اجرا شد. مزارع شامل 1- مزرعه رحیمی واقع در جاده بیجار در جنوب شهر زنجان و در مجاورت محل استقرار اکثر کارخانههای سرب و روی استان (در مختصات 36.37 درجه شمالی و 48.25 درجه شرقی) و 2- مزرعه مولوی واقع در جاده دندی در جنوب غربی شهر زنجان و در مجاورت جاده معدن سرب و روی انگوران (در مختصات 36.62 درجه شمالی و 48.40 درجه شرقی) بود. فاکتورهای آزمایش شامل محلولپاشی اسیدسالیسیلیک (ساخت مرک آلمان با خلوص 92 درصد) در چهار سطح صفر، 600، 1200 و 1800 میکرومولار و محلولپاشی نانوسیلیکون (ساخت هیستون آمریکا با خلوص 98 درصد) در چهار سطح صفر، 600، 1200و 1800 میلیمولار بود. محلولپاشی تیمارها در دو مرحله 1) هشت تا ده برگی و 2) ظهور ابریشم توسط سمپاش دستی انجام شد. بهمنظور جذب بیشتر، محلولپاشی در ساعات صبح یا عصر و با افزودن سورفاکتانت (توئین20 با کد 9005-64-5- ساخت شرکت مرک آلمان با غلظت 01/0 درصد) انجام شد. رقم ذرت مورد استفاده رقم ماکسیما بود. قبل از اجرای آزمایش نیز نمونه خاک بهصورت تصادفی از عمق 0-30 سانتیمتر زمین محل اجرای آزمایش در هر دو مکان، برداشت و جهت تعیین خصوصیات خاک به آزمایشگاه منتقل شد که نتایج آن در جدول 1 آمده است. طبق مرور منابع انجامشده حد مجاز عناصر سرب، روی و کادمیوم در خاک بهترتیب 55، 16 و 76/0 میلی گرم در کیلوگرم گزارش شده است (Crommentuijn & Polder, 1997; Vodyanitskii, 2016). بنابراین جدول 1 نشان میدهد که غلظت عناصر مورد نظر در دو مکان مورد مطالعه از حد مجاز بالاتر بوده و این آلودگی فلزات سنگین در مزرعه رحیمی (اول) شدت بیشتری داشته است.
هر کرت شامل شش ردیف کاشت به طول شش متر، فواصل بین ردیف 75 سانتیمتر، فاصله روی ردیف 20 سانتیمتر، فاصله بین بلوکها سه متر و عمق کاشت بذر 5-3 سانتیمتر بود. مقدار کود مورد نیاز بر اساس آزمایش خاک در هر مزرعه تعیین شد. بلافاصله بعد از کاشت عملیات آبیاری انجام شد، باتوجهبه شرایط آب و هوایی منطقه و شرایط خاک مزرعه، آبیاری دوم به فاصله پنج روز از آبیاری اول انجام شد تا مرحله جوانهزنی، سبزشدن و استقرار گیاهچه بهخوبی انجام شود. پس از آن هفتهای یکبار عملیات آبیاری انجام شد و تا پایان مرحله برداشت عمل آبیاری ادامه پیدا کرد.
محاسبه محتوی رطوبت نسبی برگ (RWC) از طریق 15 دیسک برگی که توسط پانچ از برگهای گیاه در ساعت 10 صبح انتخاب شدند انجام شد. بهطوریکه بعد از توزین وزن تر، دیسکهای برگی در پتری آب مقطر بهمدت 12 ساعت، اشباع و سپس توزین شدند. نمونههای توزینشده در آون 85 درجه سلسیوس بهمدت 24 ساعت قرار گرفته و وزن خشک آنها تعیین شد. محتوی رطوبت نسبی برگ با استفاده از معادله زیر بهدست آمد که که در آن،Fw: وزن تر، Dw: وزن خشک و Tw: وزن تر اشباع میباشد.
×100 |
(Fw-Dw) |
RWC= |
(Tw-Dw) |
میزان کلروفیل و کاروتنوئید با استفاده از روش Lichtenthaler (1987) اندازهگیری شد. نتایج حاصل از اندازهگیری مقدار رنگیزههای فتوسنتزی بر حسب میلیگرم بر گرم وزن تر برگ محاسبه و گزارش شد. برای اندازهگیری پرولین آزاد برگ از روش
Bates et al. (1973) استفاده شد. در این روش جذب نمونهها در طول موج 520 نانومتر قرائت و غلظت پرولین بر حسب میلیگرم بر گرم وزن تر برگ با استفاده از منحنی استاندارد تعیین شد.
برای محاسبه عملکرد نهایی دانه از ردیفهای میانی پس از حذف نیممتر از هر دو سوی خطوط کاشت بهعنوان اثر حاشـیه استفاده شد. در نهایت، گیاهان برداشتشده از هر کرت آزمایشی در کیسههای جداگانه قرار گرفته و وزن آنها بهعنوان عملکرد زیستی بر حسب گرم در متر مربع گزارش شد. از هر کرت بهطور تصادفی چهار بوته ذرت انتخاب و ارتفاع بوته، تعداد دانه در بلال، تعداد ردیف بلال و تعداد دانه در ردیف اندازهگیری شد. سـپس دانـهها را از چـوب بلال جدا کرده و در دمای70 درجه سلسیوس داخل آون بهمدت 72 ساعت قـرار داده تـا رطوبت دانهها به صفر درصد برسد و پـس از آن بـر مبنای 14 درصـد رطوبت عملکرد دانه و وزن هزاردانه (بهوسیله دستگاه شمارشگر بذر) محاسبه شد. تجزیه واریانس و مقایسه میانگین دادهها بهوسیله آزمون چنددامنهای دانکن با نرمافزار SAS 9.4 انجام و نمودارها بهوسیله Excelرسم شد. قبل از انجام تجزیه واریانس مرکب، همگنی واریانس خطاهای آزمایشی با استفاده از آزمون بارتلت مورد آزمون قرار گرفت.
جدول 1- نتیجه آنالیز خاک محلهای اجرای آزمایش در سال زراعی 1399.
Table 2. Result of soil analysis of the experimental sites during 2020 growing season.
Analysis |
N (%) |
P (ppm) |
K (ppm) |
Fe (ppm) |
Cu (ppm) |
OC (%) |
Zn (ppm) |
Cd (ppm) |
Pb (ppm) |
Soil texture |
||
Clay (%) |
Silt (%) |
Sand (%) |
||||||||||
Rahimi (1) |
0.42 |
112 |
210 |
1.45 |
13.08 |
4.2 |
321.6 |
9.9 |
60 |
4.5 |
7.8 |
87.7 |
Molavi (2) |
0.399 |
27.2 |
230 |
5.5 |
5.1 |
3.9 |
122.8 |
2.8 |
49 |
5.7 |
7.6 |
86.7 |
نتایج تجزیه واریانس نشان داد اثرات ساده مکان، سطوح اسیدسالیسیلیک و اثر متقابل مکان و اسیدسالیسیلیک و نیز اثر متقابل سهگانه مکان، سطوح اسیدسالیسیلیک و نانوسیلیکون بر ارتفاع بوته معنیدار بود (جدول 2). مقایسه میانگین اثر متقابل سهگانه مکان، سطوح اسیدسالیسیلیک و نانوسیلیکون بر ارتفاع بوته در شکل 1 نشان داد که بیشترین ارتفاع بوته (263 سانتیمتر) از تیمار 600 میکرومولار اسیدسالیسیلیک و 1800 میلیمولار نانوسیلیکون از مزرعه مولوی و کمترین ارتفاع بوته (197 سانتیمتر) از تیمار عدم مصرف اسیدسالیسیلیک و مصرف 1800 میلیمولار نانوسیلیکون از مزرعه رحیمی به دست آمد. بهطور کلی افزایش غلظت اسیدسالیسیلیک در هر دو مزرعه سبب افزایش ارتفاع بوته شد، اما پاسخ به افزایش سطوح نانوسیلیکون در دو مزرعه متفاوت بود. بهطوری که در مزرعه مولوی، محلولپاشی نانوسیلیکون تفاوت معنیداری در ارتفاع بوته ایجاد نکرد، اما در مزرعه رحیمی افزایش غلظت نانوسیلیکون تا 1200 میلیمولار سبب افزایش و غلظت 1800 میلیمولار سبب کاهش ارتفاع بوته شد (شکل 1). ازآنجاییکه غلظت فلزات سنگین در مزرعه رحیمی بالاتر بود، میانگین ارتفاع بوته در این مزرعه در مقایسه با مزرعه مولوی پایینتر بود. تحقیقات دیگر نیز کاهش ارتفاع بوته ذرت را در شرایط آلودگی فلزات کادمیوم و روی (Wang et al., 2004)، مس و کادمیوم (Ma & Yamaji, 2006) و کادمیوم و روی (Hosseini et al., 2019) گزارش کردند.
اثر مثبت اسیدسالیسیلیک بر ارتفاع ذرت تحت تنش فلزات سنگین توسط Moravcová et al. (2018) نیز گزارش شد. Kumaraswamy et al. (2021) افزایش ارتفاع ذرت را با کاربرد با نانوکود سیلیکونی گزارش کردند. Torabi et al. (2015) تأثیر سیلیکون بر برخی ویژگیهای آناتومیکی و فیزیولوژیکی گیاه گاوزبان دارویی را مورد بررسی قرار دادند و مشاهده کردند که اگرچه تیمار با سیلیکون تأثیرات مثبتی بر وزن تر اندام هوایی و ارتفاع نشان داد، اما غلظتهای بالای سیلیکون تأثیر منفی در ارتفاع، رشد و صفات آناتومیکی گیاه داشت. در واقع سیلیکون از طریق بهبود توانایی مکانیکی ساقه و برگها در جذب نور و افزایش ظرفیت فتوسنتزی گیاه باعث افزایش رشد و افزایش ارتفاع گیاه میشود
(Raj & Thakral, 2008).
جدول 2- تجزیه واریانس صفات مختلف ذرت تحت تیمارهای آزمایش
Table 2. Analysis of variance for different traits of maize under different treatments
Source of variation |
df |
Plant height |
1000-seed weight |
Number of seeds per ear |
Number of ear per plant |
Number of row per ear |
Number of seed per row |
(L)Location |
1 |
13812** |
882.09 |
253427.8* |
0.0128 |
3.128 |
93.38 |
Rep (L) |
4 |
403.16 |
1391.99 |
32489.8 |
0.0766 |
15.373 |
13.51 |
Salicylic acid (A) |
3 |
751.75** |
9407.2** |
142808.4** |
0.0069 |
36.173** |
93.37** |
(B) Nanosilicon |
3 |
98.66 |
402.62** |
7136.2* |
0.0213 |
3.868* |
14.15** |
B × A |
9 |
242.29 |
111.22* |
2085.8 |
0.0001 |
0.808 |
8.43* |
L × A |
3 |
770.36** |
7.45 |
6639.4* |
0.0031 |
0.013 |
0.03 |
L × B |
3 |
195.3 |
30.65 |
2913.7 |
0.0001 |
0.055 |
0.02 |
L × B × A |
9 |
298.54* |
41.27 |
1628.3 |
0.0001 |
0.078 |
0.05 |
Error |
60 |
143.01 |
49.91 |
2254.7 |
0.0081 |
1.17 |
1.38 |
CV (%) |
|
4.92 |
5.09 |
7.47 |
8 |
6.5 |
3.8 |
ادامه جدول 2- Rest of the Table 2.
Source of variation |
df |
Seed yield |
Biological yield |
Relative water content of leaf |
Total chlorophyll (a+b) |
Carotenoid content |
Proline content |
(L)Location |
1 |
215585.5* |
1309771.8** |
0.35 |
0.18* |
0.005 |
3.617** |
Rep (L) |
4 |
23386.3 |
39997 |
4.8 |
0.033 |
0.008 |
0.026 |
Salicylic acid(A) |
3 |
187798.7** |
77766.3** |
1317.59** |
0.364** |
0.368** |
0.971** |
(B) Nanosilicon |
3 |
10964.4** |
50506.9* |
37.84** |
0.182* |
0.044** |
0.532* |
B × A |
9 |
4281.8** |
28023.2 |
1.98 |
0.033 |
0.002 |
0.057 |
L × A |
3 |
302.5 |
74473.1** |
0.15 |
0.567** |
0.006 |
0.307 |
L × B |
3 |
608.8 |
27392.7 |
0.12 |
0.032 |
0.0001 |
0.031 |
L × B × A |
9 |
557.1 |
11136.2 |
0.1 |
0.038 |
0.0002 |
0.114 |
Error |
60 |
1110.5 |
13885.4 |
6.36 |
0.052 |
0.004 |
0.15 |
CV (%) |
|
6.1 |
7.9 |
3.32 |
8.47 |
13.51 |
18.9 |
**و * بهترتیب معنیدار در سطوح احتمال یک و پنج درصد میباشند.
.* and ** represent significant at 5% and 1% level
شکل 1- مقایسه میانگین اثر متقابل مکان، سطوح سالیسلیکاسید و نانوکود سیلیکون بر ارتفاع بوته ذرت.
Figure 1. Mean comparison of interaction of location, SA application and nanosilicon on plant height of maize.
نتایج تجزیه واریانس نشان داد اثرات ساده سطوح اسیدسالیسیلیک و نانوسیلیکون و نیز اثر متقابل سطوح اسیدسالیسیلیک و نانوسیلیکون بر وزن هزاردانه معنیدار بود (جدول 2). مقایسه میانگین اثر متقابل سطوح اسیدسالیسیلیک و نانوسیلیکون بر وزن هزاردانه در شکل 2 نشان داد که با افزایش غلظت ترکیبات بهکاررفته میانگین وزن هزاردانه افزایش یافت. بیشترین وزن هزاردانه از تیمار 1800 میلیمولار اسیدسالیسیلیک و نانوسیلیکون و کمترین آن از تیمار شاهد (عدم مصرف اسیدسالیسیلیک و نانوسیلیکون) به دست آمد (شکل 2). نتایج تجزیه واریانس نشان داد اثرات ساده مکان، سطوح سالیسیلیکاسید و نانوسیلیکون و نیز اثر متقابل مکان و اسیدسالیسیلیک بر تعداد دانه در بلال معنیدار بود (جدول 2). مقایسه میانگین اثر متقابل مکان و اسیدسالیسیلیک بر تعداد دانه در بلال نشان داد که افزایش غلظت اسیدسالیسیلیک افزایش تعداد دانه در بلال را سبب شد؛ اما میزان افزایش در دو مزرعه مشابه نبود. بیشترین تعداد دانه در بلال از تیمار 1800 میلیمولار اسیدسالیسیلیک در مزرعه مولوی و کمترین آن از تیمار شاهد (عدم مصرف اسیدسالیسیلیک و نانوسیلیکون) به دست آمد (شکل 3). در اﻳﻦ آزﻣﺎﻳﺶ ﺗﻌﺪاد واحدهای زایشی در ﺗﻴﻤﺎر با اسیدسالیسیلیک اﻓﺰاﻳﺶ داﺷﺖ ﻛﻪ با نتایج Salarpour Ghorba & Farahbakhs (2013) مطابقت داشت. Krantev et al. (2008) نیز گزارش کردند با کاربرد اسیدسالیسیلیک در غلظت نیم میلیمولار تعداد دانه در بوته ذرت افزایش یافت. در این تحقیق نیز افزایش تعداد دانه در بلال در اثر مصرف اسیدسالیسیلیک مشاهده شد. این افزایش میتواند به دلیل نقش اسیدسالیسیلیک بر القای گلدهی باشد (Blázquez & León, 2008). همچنین بوتههای قویتر بر اثر محلولپاشی اسیدسالیسیلیک بلالهای بزرگتری را بهوجود میآورند که دارای تعداد دانهی بیشتری هستند.
به عقیده Eraslan et al. (2007) اثرات مفید اسیدسالیسیلیک روی عملکرد دانه نیز احتمالاً در رابطه با انتقال بیشتر مواد آسیمیلات فتوسنتزی به دانهها در طول دوره پرشدن دانه بوده که در نتیجه باعث افزایش وزن دانه و به تبع آن عملکرد دانه شده است.
شکل 2- مقایسه میانگین اثر متقابل سطوح سالیسلیکاسید و نانوسیلیکون بر وزن هزاردانه ذرت.
Figure 2. Mean comparison of interaction of SA and nanosilicon levels on 1000-seed weight of maize.
شکل 3- مقایسه میانگین اثر متقابل مکان و سطوح سالیسلیکاسید بر تعداد دانه در بلال ذرت.
Figure 3. Mean comparison of interaction of location and SA application on seed number per ear.
نتایج تجزیه واریانس نشان داد اثرات ساده سطوح اسیدسالیسیلیک و نانوسیلیکون بر تعداد ردیف در هر بلال معنیدار بود (جدول 2). با مقایسه بین سطوح اسیدسالیسیلیک بیشترین تعداد ردیف بلال از تیمار 1800 میلیمولار اسیدسالیسیلیک به دست آمد (جدول 3). طبق مقایسه میانگین اثر ساده سطوح نانوسیلیکون بیشترین تعداد ردیف بلال از تیمار1800 میلیمولار نانوسیلیکون به دست آمد و تیمار عدم مصرف ترکیبات فوق (شاهد)، کمترین تعداد ردیف بلال را داشت (جدول 3).
نتایج تجزیه واریانس نشان داد اثرات ساده سطوح اسیدسالیسیلیک و نانوسیلیکون و اثر متقابل سطوح اسیدسالیسیلیک و نانوسیلیکون بر تعداد دانه در هر ردیف بلال معنیدار بود (جدول 2). مقایسه میانگین اثر متقابل سطوح اسیدسالیسیلیک و نانوسیلیکون بر تعداد دانه در ردیف در شکل 4 نشان داد که به طور کلی با افزایش غلظت نانوسیلیکون میانگین شاخص برداشت افزایش یافت، اما روند افزایش در سطوح مختلف اسیدسالیسیلیک مشابه نبود. بیشترین تعداد دانه در ردیف از تیمار 1800 و 1200 میلیمولار اسیدسالیسیلیک و 1200 میلیمولار نانوسیلیکون و کمترین آن از تمامی تیمارهای عدم مصرف اسیدسالیسیلیک به دست آمد (شکل 4). اسیدسالیسیلیک بهعنوان یک ماده شبه هورمونی شناخته شده است، بنابراین بهنظر میرسد این ماده با تأثیر بر مریستمهای رویشی و زایشی موجب افزایش تعداد ردیف بلال و تعداد دانه در ردیف میشود.Khan et al. (2010) در محلولپاشی اسیدسالیسیلیک روی ماش تحت تنش شوری افزایش تعداد غلاف در بوته را گزارش کردند. اسیدسالیسیلیک تعداد واحدهای زایشی و پر شدن دانه در بوته را افزایش میدهد
(Zamaninejad et al., 2013).
جدول 3- مقایسه میانگین اثرات مکان، سطوح اسیدسالیسیلیک ونانوکود سیلیکون بر برخی صفات مورد مطالعه.
Table 3- Mean comparison of location, SA and nanosilicon levels on some studied traits.
Proline content (µmol/g) |
Carotenoid content (mg/g) |
Total chlorophyll (a+b) (mg/g) |
Relative water content (%) |
Seed yield (g/m2) |
Number of seeds per ear |
Number of rows per ear |
|
2.24a |
|
2.51b |
|
1035.4b |
584.6b |
|
Rahimi |
1.85b |
|
2.74a |
|
1130.2a |
687.3a |
|
Molavii |
|
|
|
|
|
|
|
|
2.31a |
0.31c |
2.68b |
67.56d |
973.4d |
549.1d |
15.4b |
SA – 0 (Control) |
2.00b |
0.39b |
2.60b |
72.25c |
1054c |
601.6c |
15.8b |
SA - 600 |
2.06b |
0.54a |
2.63b |
79.98b |
1128.5b |
666.8b |
17.5a |
SA - 1200 |
1.83b |
0.55a |
2.87a |
83.97a |
1175.4a |
726.3a |
17.8a |
SA - 1800 |
|
|
|
|
|
|
|
|
2.09ab |
0.46a |
2.63b |
74.14b |
1057.9c |
614.5b |
16.1b |
Nano Si- 0 (Control) |
2.24a |
0.49a |
2.70ab |
76.08a |
1086.2b |
629.6ab |
16.6ab |
Nano Si- 600 |
1.99b |
0.39b |
2.63b |
76.57a |
1109.5a |
651.6a |
17.0a |
Nano Si- 1200 |
1.89b |
0.42b |
2.82a |
76.97a |
1077.7b |
648.1a |
16.8a |
Nano Si- 1800 |
میانگینهای دارای حرف مشترک، اختلاف معنیداری بر اساس آزمون دانکن ندارند (در سطح احتمال 5 درصد).
Means that have a common letter in each column, are not significantly different (at the 5% probability level).
نتایج تجزیه واریانس نشان داد اثرات ساده مکان، سطوح اسیدسالیسیلیک و نانوسیلیکون و نیز اثر متقابل سطوح اسیدسالیسیلیک و نانوسیلیکون بر عملکرد دانه ذرت معنیدار بود (جدول 2). مقایسه میانگین اثر متقابل سطوح اسیدسالیسیلیک و نانوسیلیکون بر عملکرد دانه در شکل 5 نشان داد که با افزایش غلظت نانوسیلیکون میانگین عملکرد دانه افزایش یافت، اما میزان افزایش در سطوح مختلف اسیدسالیسیلیک مشابه نبود. بیشترین عملکرد دانه از تیمار 1800 میلیمولار اسیدسالیسیلیک و 1200 میلیمولار نانوسیلیکون و کمترین آن از تیمار شاهد (عدم مصرف اسیدسالیسیلیک و نانوسیلیکون) به دست آمد (شکل 5). مقایسه میانگین اثر ساده مکان نشان داد عملکرد دانه در مزرعه مولوی بالاتر از مزرعه رحیمی بود (جدول 2).
به گزارش Kumaraswamy et al. (2021) عملکرد دانه ذرت با کاربرد نانوسیلیکون هم در آزمایش مزرعهای و هم در آزمایش گلخانهای افزایش یافت. بهبود بازده فتوسنتزی، کارآیی مصرف آب، تأخیر پیری و بهبود مقاومت در برابر تنشهای محیطی، با کاربرد نانوسیلیکون از دلایل افزایش عملکرد عنوان شده است
(Deshmukh et al., 2017; Manivannan & Ahn, 2017). علاوه بر این Guntzer et al. (2012) گزارش کردند که سیلیکون نقش مهمی در دسترسی عناصر غذایی و تنظیم جذب نیتروژن، فسفر، پتاسیم و کلسیم ایفا میکند و از این طریق در بهبود وضعیت تغذیهای گیاه و عملکرد نقش دارد.
به گزارش محققان کاربرد برگی اسید سالیسیلیک به عنوان محرک رشد علاوه بر افزایش جذب عناصر غذایی، افزایش میزان فتوسنتز و کربن تثبیت شده، از طریق تقویت سیستم دفاع آنتیاکسیدانی آنزیمی و غیرآنزیمی، پایداری غشای سلولی و فرآیندهای بیوشیمیایی دیگر سبب کاهش اثرات منفی ناشی از تنش فلزات سنگین شده و افزایش عملکرد را موجب میشود
(Hayat et al., 2010). افزایش عملکرد دانه در تنش با محلولپاشی اسیدسالیسیلیک روی ذرت
(Bijanzadeh et al., 2019)، Brassica campestris L. (Hasanuzzaman et al., 2019) وBrassica juncea (Ahmad et al., 2011) گزارش شده است.
نتایج تجزیه واریانس نشان داد اثرات ساده مکان، سطوح اسیدسالیسیلیک و نانوسیلیکون و اثر متقابل مکان و سالیسیلیکاسید بر عملکرد بیولوژیکی ذرت معنیدار بود (جدول 2). مقایسه میانگین اثر متقابل مکان و سطوح سالیسیلیکاسید بر عملکرد زیستی در شکل( 6 ) نشان داد که با افزایش غلظت اسیدسالیسیلیک میانگین عملکرد بیولوژیکی افزایش یافت، اما میزان افزایش در دو مزرعه مشابه نبود. بیشترین عملکرد زیستی از تیمار 600 میلیمولار سالیسیلیکاسید در مزرعه مولوی و کمترین آن از تیمار شاهد (عدم مصرف اسیدسالیسیلیک) در مزرعه رحیمی به دست آمد (شکل 6). ضمن اینکه در مزرعه آلودهتر (رحیمی) میانگین عمکرد زیستتوده پایینتر بود. مقایسه میانگین اثر ساده نانوسیلیکون نشان داد عملکردزیستی با مصرف نانوسیلیکون افزایش یافت و کمترین عملکرد بیولوژیکی از تیمار شاهد (عدم مصرف نانوسیلیکون) و مصرف 600 میلیمولار نانوسیلیکون به دست آمد (جدول 2).
درتحقیقات متعددی کاهش بیوماس گونههای گیاهی مختلف در تنش عناصر سنگین، به دلیل کاهش رشد، فتوسنتز، محدودیت و عدم تعادل در جذب عناصر غذایی گزارش شده است (Bhat et al., 2019). همچنین نقش مثبت کودهای سیلیکونی بر تولید بیوماس گیاهی تحت شرایط نامطلوب محیطی در تحقیقات پیشین نیز گزارش شده است (Khan et al., 2021). دلیل این امر بهبود شرایط تغذیهای گیاه، بهبود مقاومت به تنشهای محیطی و نیز افزایش تجمع سلولز، همیسلولز و لیگنین در دیواره سلولی عنوان شده است
(Zhang et al., 2015). کاربرد اسیدسالیسیلیک در شرایط تنش فلزات سنگین نیز تأثیر مثبتی بر رشد و تولید بیوماس گونههای: L. Brassica juncea (Ahmad et al., 2011)، Brassica napus L. (Gill et al., 2016)،
Oryza sativa L. (Huda et al., 2016) و ذرت (Moravcová et al., 2018) داشته است که با نتایج این تحقیق مطابقت دارد.
شکل 4- مقایسه میانگین اثر متقابل سطوح اسیدسالیسیلیک و نانوسیلیکون بر تعداد دانه در ردیف ذرت
Figure 4. Mean comparison of interaction of SA and nanosilicon levels on number of seed per row
شکل 5- مقایسه میانگین اثر متقابل سطوح اسیدسالیسیلیک و نانوسیلیکون بر عملکرد دانه ذرت.
Figure 5. Mean comparison of interaction of SA and nanosilicon levels on seed yield.
شکل 6- مقایسه میانگین اثر متقابل مکان و سطوح اسیدسالیسیلیک بر عملکرد زیستی ذرت.
Figure 6. Mean comparison of interaction of location and SA application on biological yield of maize.
طبق نتایج تجزیه واریانس اثرات ساده سطوح اسیدسالیسیلیک و نانوسیلیکون بر محتوای نسبی آب برگ معنیدار بود (جدول 2). مقایسه میانگین سطوح مختلف اسیدسالیسیلیک نشان داد که بیشترین محتوای نسبی آب برگ از تیمار 1800 میلیمولار اسیدسالیسیلیک به دست آمد و از بین سطوح مختلف نانوسیلیکون، تیمار عدم مصرف نانوسیلیکون کمترین محتوای نسبی آب برگ را داشت و در سطوح دیگر نانوسیلیکون محتوای نسبی آب برگ افزایش یافت (جدول 3).
بهبود وضعیت آبی گیاه بعد از کاربرد سیلیکون در مطالعات دیگر نیز نشان داده شده است (Sacała, 2009; Abu-Muriefah, 2015; Liu et al., 2014). محققان علت این امر را نقش مثبت سیلیکون در فراهمی عناصر مغذی بهویژه پتاسیم، تنظیم باز شدن روزنهها، کاهش تعرق، افزایش ظرفیت تنظیم اسمزی و جذب بیشتر آب عنوان کردهاند (Liang et al., 2007; Sacała, 2009; Zhu & Gong, 2014; Rizwan et al., 2015). سیلیکون با رسوب در دیواره خارجی سلولهای اپیدرم برگ، میزان کاهش آب از طریق روزنهها را پایین میآورد
(Gong et al., 2005). افزایش محتوای نسبی آب برگ با کاربرد اسیدسالیسیلیک در تنش بیشبود کادمیوم در سیبزمینی (Li et al., 2019) و در تنش بیشبود سرب در کلزا (Kohli et al., 2018) گزارش شد و علت آن نقش اسیدسالیسیلیک در تنظیم باز و بستهشدن روزنهها و کاهش هدایت روزنهای و تعرق عنوان شد.
نتایج تجزیه واریانس نشان داد اثرات ساده مکان، سطوح اسیدسالیسیلیک و نانوسیلیکون و نیز اثر متقابل مکان و سطوح اسیدسالیسیلیک شکل 7 نشان داد که به طور کلی محتوای کلروفیل در مزرعه مولوی (کمتر آلوده) بالاتر بود. کاهش محتوای کلروفیلهای a و b با افزایش غلظت فلزات سنگین در خاک در مطالعه روی گندم
(Nagajyoti et al., 2010)، جو
(Fauteux et al., 2006)، سورگوم (Ali et al., 2011) و لوبیا (Greger et al., 2018) نیز گزارش شده است. با افزایش غلظت اسیدسالیسیلیک در مزرعه مولوی محتوای کلروفیل افزایش یافت، اما در مزرعه رحیمی روند خاصی از نظر محتوای کلروفیل مشاهده نشد. بیشترین محتوای کلروفیل از تیمار 1800 میکرومولار اسیدسالیسیلیک در مزرعه مولوی بهدست آمد (شکل 7). مقایسه میانگین اثر ساده نانوسیلیکون نشان داد محتوای کلروفیل با مصرف نانوسیلیکون افزایش یافت و در تیمار 1800 میلیمولار نانوسیلیکون به حداکثر مقدار خود رسید (جدول 3). در مجموع تیمارهای بهکار رفته سبب بهبود غلظت کلروفیل شد.Kumaraswamy et al. (2021)، Suriyaprabha et al. (2012) و
Li et al. (2007) افزایش محتوای کلروفیل کل و بازده فتوسنتزی را با کاربرد نانوکود سیلیکون روی گیاه ذرت گزارش کردند و علت آنرا نقش مثبت سیلیکون در حفاظت از ساختارهای غشای پلاسمایی و بافتهای فتوسنتزی گیاه در برابر اثرات مضر رادیکالهای آزاد با تحریک فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان و تحریک فعالیت H+-ATPase عنوان کردند. کاربرد سیلیکون، عدد SPAD، نرخ فتوسنتز خالص، کارآیی مصرف آب، هدایت روزنهای و راندمان کلروفیل فلورسنس گیاه جو را تحت تنش کروم (Ali et al., 2013) و گیاه ذرت را تحت تنش بیشبود روی (Paula et al., 2015) افزایش داد. Doncheva et al. (2009) گزارش کردند که در شرایط آلودگی فلزات سنگین کاربرد سیلیکون سبب افزایش ضخامت لایه اپیدرمی برگ و محتوای کلروفیل برگ ذرت شد.
به گزارش محققان اسیدسالیسیلیک خارجی بهکاررفته غلظت کلروفیل و نرخ تثبیت کربن را در تنش فلزات سنگین در سیبزمینی (Li et al., 2019)، آفتابگردان(Saidi et al., 2017) و Eleusine coracana
(Kotapati et al., 2017) افزایش داد. اسیدسالیسیلیک با تحریک فعالیت آنتیاکسیدانی از تخریب رنگدانههای فتوسنتزی در شرایط تنش جلوگیری میکند
(Shi et al., 2009).
شکل 7- مقایسه میانگین اثر متقابل مکان و سطوح اسیدسالیسیلیک بر محتوای کلروفیل کل (a+b).
Figure 7. Mean comparison of interaction of location and SA application on chlorophyll (a+b) content.
طبق نتایج تجزیه واریانس اثرات ساده سطوح اسیدسالیسیلیک و نانوسیلیکون بر محتوای کاروتنوئید معنیدار بود (جدول 2). مقایسه میانگین سطوح مختلف اسیدسالیسیلیک نشان داد که بیشترین محتوای کاروتنوئید از تیمارهای 1200 و 1800 میلیمولار اسیدسالیسیلیک به دست آمد و از بین سطوح مختلف نانوسیلیکون تیمار عدم مصرف نانوسیلیکون و 600 میلیمولار نانوسیلیکون بیشترین محتوای کاروتنوئید را داشت (جدول 3). در این تحقیق هر دو مزرعه مورد مطالعه آلودگی نسبی فلزات سنگین را داشتند و بین دو مزرعه از نظر میزان کاروتنوئیدها اختلاف معنیداری مشاهده نشد، اما برخی گزارشها حاکی از کاهش محتوای کاروتنوئید در جو (Fauteux et al., 2006)، پنبه
(Shi et al., 2005) و Brassica juncea
(Shi et al., 2010) در تنش فلزات سنگین بود. مشابه نتایج این تحقیق، میزان کاروتنوئید با مصرف اسیدسالیسیلیک در گونه Melissa officinalis L. (Soltani Maivan et al., 2017)و گونهAlyssum inflatum (Karimi& Ghasempour, 2019) نیز بهبود یافت.
طبق نتایج تجزیه واریانس اثرات ساده مکان، سطوح اسیدسالیسیلیک و نانوسیلیکون بر محتوای پرولین برگ معنیدار بود (جدول 2). در گیاهان مزرعه رحیمی در مقایسه با مزرعه مولوی میزان پرولین احتمالا به دلیل غلظت بالاتر فلزات سنگین بیشتر بود (جدول 3). مقایسه میانگین سطوح مختلف اسیدسالیسیلیک نشان داد که بیشترین محتوای پرولین از تیمار عدم مصرف اسیدسالیسیلیک به دست آمد و از بین سطوح مختلف نانوسیلیکون تیمار 600 میلیمولار نانوسیلیکون بیشترین محتوای پرولین را داشت (جدول 3). درمجموع با افزایش غلظت اسیدسالیسیلیک و نانوسیلیکون میزان پرولین کاهش یافت (جدول 3). پرولین به عنوان یک محافظتکننده اسمزی و حذفکننده رادیکالهای آزاد در تثبیت ساختار سلول در شرایط تنش ایفای نقش میکند (Sharma et al., 2020). تحریک آنزیمهای مسئول سنتز پرولین در تنش فلزات سنگین هنوز کاملا ثابت نشده است. بههمیندلیل میزان پرولین در پاسخ به تنش فلزات سنگین در مطالعات مختلف متناقض گزارش شده است. برخی مطالعات افزایش پرولین
(Cunha et al., 2008) و برخی دیگر کاهش پرولین (Liang et al., 2007) در پاسخ به تنش فلزات سنگین را گزارش کردهاند. احتمالا این تفاوتها به دلیل تنوع در مکانیسمهای فیزیولوژیکی پاسخ به تنش توسط گیاه یا تفاوت در غلظت فلزات سنگین و شرایط آزمایشهای مختلف است. از نظر پاسخ به مصرف اسیدسالیسیلیک در تنش عناصر سنگین نیز هم افزایش پرولین
(Li et al., 2019; Alamri et al., 2018) و هم کاهش پرولین (Zanganeh et al., 2018; Kotapati et al., 2017; Karimi & Ghasempour, 2019) در آزمایشهای مختلف گزارش شده است. بهعقیدهSharma et al. (2020) الگوی افزایش یا کاهش پرولین در تنش عناصر سنگین میتواند خاص یک گونه یا فلز و یا وابسته به غلظت فلز مورد نظر باشد. به نظر میرسد وقتی که هدایت روزنهای به منظور کاهش جذب فلزات سنگین کاهش مییابد، افزایش تجمع پرولین تعادل آبی گیاه را حفظ میکند و نقش پرولین در حذف رادیکالهای آزاد اکسیژن در تحمل تنش عناصر سنگین قابل توجه است (Zengin & Munzuroglu, 2005). مشابه نتایج حاصل از این تحقیق، گزارشهای دیگری از افزایش تجمع پرولین در گندم (Liang et al., 2007) و ذرت
(Cunha et al., 2008) با کاربرد سیلیکون در تنش وجود دارد. پرولین به عنوان یک اسمولیت نه تنها سبب تعدیل اسمزی در شرایط تنشهای غیر زنده میشود بلکه در سمزدایی رادیکالهای آزاد اکسیژن، حفظ یکپارچگی غشای سلولی و تثبیت پروتئین و آنزیمها نیز نقش دارد (Gunes et al., 2008, 2007).
در مجموع طبق نتایج این تحقیق آلودگی فلزات سنگین در دو مزرعه سبب کاهش عملکرد و اجزای آن و نیز کاهش رنگیزههای فتوسنتزی و محتوای نسبی آب برگ شد. اما کاربرد نانوکود سیلیکون و سالیسیلیکاسید توانست اثرات منفی ناشی از بیشبود عناصر سرب، روی و کادمیوم را تا حدودی بهبود بخشد. از بین سطوح مختلف کاربرد اسیدسالیسیلیک غلظت 1800 میکرومولار و از بین سطوح مختلف سیلیکون بهصورت نانوکود بهدلیل اثربخشی بیشتر در مقادیر کم (غلظت 1200 میلیمولار) توانست سبب افزایش عملکرد دانه و بهبود تحمل تنش فلزات سنگین شود. در مجموع کاربرد این ترکیبات در منطقه مورد آزمایش برای ثبات عملکرد و بهبود کیفیت در ذرت علوفهای قابل توصیه است.
[1] International Plant Nutrition Institute
[2] Association of American Plant Food Control Officials