Document Type : Research Paper
Author
Deparrtment of Agronomy, Payame Noor University, Tehran, Iran.
Abstract
Keywords
مقدمه
رشد و عملکرد گیاه تحت تأثیر تنشهای زیستی و غیر زیستی قرار میگیرد. کمبود آب از مهمترین تنشهای غیر زیستی است که اثرات منفی بر رشد و عملکرد گیاهان دارد و تولید محصول در 25 درصد از اراضی زراعی جهان را محدود کرده است (FAO, 2019). اغلب اراضی ایران در مناطق خشک و نیمهخشک قرار دارد (Azarakhshi et al., 2013). تنش کمآبی زمانی در گیاه رخ میدهد که مقدار تعرق از سطح برگها از ظرفیت ریشه برای جذب آب از خاک بیشتر شود و شرایط آب و هوایی موجب اتلاف مداوم آب به دلیل تعرق و تبخیر شود که نتیجه آن، رقابت بین گیاهان برای جذب آب از خاک است (Jaleel et al., 2009).
خشکی بهعنوان یک تنش چندبعدی، اثرات گوناگونی بر گیاهان دارد و اغلب ویژگیهای مورفولوژیکی و فرایندهای فیزیولوژیکی مرتبط با رشد و تولید عملکرد گیاه را تحت تأثیر قرار میدهد. واکنش گیاهان به تنش خشکی بهشدت و مدت تنش، گونه گیاهی و مرحله رشد بستگی دارد (Wang et al., 2016). تحت شرایط تنش کمآبی، توسعه سلول محدود شده و یا متوقف میشود و درنتیجه رشد گیاه به تأخیر میافتد. در شرایط تنش خشکی طولانیمدت، بسیاری از گیاهان آب خود را از دست داده و از بین میروند (Lisar et al., 2012). تنش خشکی به بسته شدن روزنهها، کاهش شدت تعرق، افت پتانسیل آب بافتهای گیاه، کاهش سرعت فتوسنتز و مهار رشد، سنتز پروتئینها و mRNA جدید، تشکیل ترکیبات مهارکننده رادیکالهای آزاد (مانند آسکوربات، گلوتاتیون و آلفا توکوفرول) و تجمع املاح، منجر میشود و بیان ژنهای ویژه تنش را القا میکند (Lisar et al., 2012). کاهش معنیدار صفات مختلف رشدی مانند تعداد برگ و وزن تر و خشک بوته تحت تنش کمبود آب در گیاهان دارویی گشنیز (Nourzad et al., 2014) و شوید (Setayesh-mehr & Ganjali, 2013) گزارششده است.
افزایش مقاومت گیاهان به تنش خشکی از روشهای مختلف مانند بهنژادی و کاربرد تنظیمکنندههای رشد قابل انجام است. در مقایسه با شیوههای بهنژادی که اغلب بلندمدت و هزینهبر هستند، استفاده از مواد شیمیایی مانند سالیسیلیک اسید و براسینواستروئید آسان و ارزانتر میباشد (Abaspour & Rezaei, 2014).
سالیسیلیک اسید یا اورتوهیدروکسی بنزوئیک اسید، یک ترکیب فنلی گیاهی و یک تنظیمکننده هورمونی است و در واکنشهای دفاعی برای مقابله با اثرات منفی تنشهای زیستی و محیطی نقش دارد. کاربرد سالیسیلات خارجی موجب افزایش مقاومت گیاهان نسبت به تنش خشکی و شوری میشود (Tari et al., 2002). سالیسیلیک اسید موجب افزایش صفات رشدی مانند وزن خشک اندام هوایی و تعداد برگ در گیاهان دارویی مرزنجوش و ریحان تحت تنش خشکی شده است (El-Lateef-Gharib, 2006). سالیسیلات، اثرات کلیدی در گیاهان متأثر از تنش ازجمله اثر برجذب عناصر معدنی، پایداری غشا و روابط آبی، عملکرد روزنهها و بازدارندگی سنتز اتیلن و بهبود رشد دارد (Rahbarian & Salehi-Sardoei, 2014). سالیسیلیک اسید بسیاری از فرایندهای فیزیولوژیکی و رشد گیاهان را تنظیم و سبب سازگاری گیاهان به تنشهای محیطی میشود. در مطالعهای، محلولپاشی سالیسیلیک اسید با افزایش کلروفیلهای a و b در بادرشبو، موجب افزایش مقاومت به خشکی شده است (Abaspour & Rezaei, 2014).
براسینواستروئیدها اولین بار از دانه گرده کلزا استخراج و بهعنوان ششمین گروه از تنظیمکنندههای رشد گیاهی در نظر گرفته شدند (Krishna et al., 2017). این تنظیمکنندههای رشد موجب تحریک رشد و تقسیم سلولی میشوند و بر خصوصیات الکتریکی، نفوذپذیری غشاء و پایداری و فعالیت آنزیمهای غشاء تأثیر دارند. تاکنون 59 براسینواستروئید از گیاهان مختلف استخراج و ساختار و عملکرد آنها شناسایی شده است (Yin et al., 2019). براسینواستروئیدها تحمل گیاهان به محدوده وسیعی از تنشهای محیطی را افزایش میدهند. این افزایش اغلب بهدلیل تولید و رونویسی ژنهای ضد تنش مانند پروتئینهای شوک گرمایی بهمنظور بالا بردن تحمل به تنش در گیاهان تیمار شده با براسینواستروئید بوده است (Ahammed et al., 2014). باوجود اینکه پژوهشهای بسیاری در زمینه تأثیر مثبت براسینواستروئید در بهبود تحمل گیاهان به تنشهای شوری و دمای بالا انجام شدهاند، ولی تحقیقات محدودی در زمینه اثربخشی کاربرد براسینواستروئید در کاهش اثرات تنش خشکی در گیاهان زراعی انجام شده است (Zafari et al., 2017).
گشنیز با نام علمی Coriandrum sativum L. گیاهی علفی و یکساله از تیره چتریان و با دوره رشد ۱۰۰ تا ۱۲۰ روز است که در بسیاری از کشورها بهعنوان گیاهی بهاره و در کشورهای حاشیه مدیترانه و جنوب شرقی آسیا بهصورت گیاهی پائیزه کشت میشود. این گیاه گرمادوست است و در انواع خاکها میروید. سرشاخههای گشنیز بهصورت تازه در سالاد و سوپ و دانه آن در صنایع غذایی و بهعنوان چاشنی مصرف میشود. اسانس گشنیز حاوی ۵۰ درصد لینالول[1] است و در صنایع دارویی، آرایشی و بهداشتی بهکار گرفته میشود و روغن دانه آن در صنایع غذایی و دارویی کاربرد دارد (Omidbeigi, 2000). سابقه کشت این گیاه در ایران بسیار طولانی است و سطح زیر کشت آن دو هزار هکتار با تولید چهار هزار تن محصول است. در حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد تولید سالیانه محصول گشنیز در ایران به استان همدان تعلق دارد که در اغلب اراضی تولید آن، مشکل دسترسی به آب وجود دارد (Sharififar et al., 2017).
با توجه به مشکلات کمآبی در کشور و کاربرد گسترده گشنیز در صنایع دارویی، آرایشی، بهداشتی و غذایی (Yeganehpoor et al., 2017)، این تحقیق بهمنظور بررسی اثرات محلولپاشی سالیسیلیک اسید و براسینواستروئید بر برخی از صفات فیزیولوژیکی مرتبط با تحمل به تنش خشکی، عملکرد دانه و نیز تولید روغن، به اجرا درآمد.
مواد و روشها
مشخصات محل اجرای آزمایش مزرعهای
این پژوهش در سال 1399 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه پیام نور اردبیل با ارتفاع 1350 متر از سطح دریای آزاد اجرا شد. این منطقه دارای زمستانهای خیلی سرد و بهار و تابستانهای معتدل است. میانگین حداقل و حداکثر دمای سالانه در طی یک دوره 15 ساله بهترتیب 9/7 و 5/20 درجه سانتیگراد و میانگین بارش سالیانه حدود 400 میلیمتر میباشد (Azarakhshi et al., 2013).
خصوصیات خاک مزرعه
بهمنظور بررسی وضعیت خاک قطعه زمین مورد نظر در مزرعه، نمونه خاکی از عمق صفر تا 30 سانتیمتری تهیه شد که نتایج حاصل از تجزیه خاک در جدول 1 درج شده است.
عملیات مزرعهای
شخم زمین محل اجرای آزمایش در پاییز سال 1398 صورت گرفت و عملیات تکمیلی تهیه زمین (دیسک) و کرتبندی نیز در بهار سال 1399 انجام شد. هر واحد آزمایشی دارای هشت ردیف کاشت سه متری بود. فاصله بین ردیفهای کاشت 25 سانتیمتر و فاصله بوتهها روی ردیف 10 سانتیمتر (تراکم 40 بوته در مترمربع) و فاصله دو کرت مجاور از هم یک متر و فاصله تکرارها از یکدیگر 5/1 متر در نظر گرفته شد. دو ردیف کناری و 50 سانتیمتر از ابتدا و انتهای هر کرت بهعنوان حاشیه در نظر گرفته شد. بذر گشنیز مورد استفاده در این تحقیق از بخش گیاهان دارویی مرکز تحقیقات کشاورزی استان کرمانشاه تهیه شد که توده بومی و مورد کشت منطقه بود. بذرها در تاریخ 14 اردیبهشتماه در شیارهایی به عمق دو تا سه سانتیمتر کشت شدند.
آزمایش بهصورت کرتهای خردشده و بر پایه طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار به اجرا درآمد. فواصل آبیاری (1I، 2I، 3I و 4I: بهترتیب آبیاری پس از 70، 100، 130 و 160 میلیمتر تبخیر از تشتک کلاس A) بهعنوان عامل اصلی (سطح آبیاری 1I بهعنوان آبیاری مطلوب (بدون تنش کمبود آب) و سایر سطوح آبیاری بهعنوان تیمارهای تنش کمبود آب در نظر گرفته شدند) (Rahimi & Kafi, 2009) و محلولپاشی با سالیسیلیک اسید یک میلیمولار (Ghassemi-Golezani et al. 2018) و براسینواستروئید یک میکرومولار (Hemmati et al. 2018) و شاهد (محلولپاشی با آب) بهعنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. پس از استقرار کامل گیاهچهها (مرحله پنج برگی گیاه)، بوتهها تنک شدند و پس از آن، آبیاریها بر اساس تیمارهای مورد نظر و میزان تبخیر از تشتک صورت گرفت. محلولپاشی در دو نوبت (پنج برگی و گلدهی کامل بهمنظور اطمینان از اثربخشی کامل تیمار محلولپاشی سالیسیلیک اسید و براسینواستروئید (Ghassemi-Golezani et al. 2018)) و هر بار صبح زود و قبل از طلوع آفتاب و در زمانهایی که وزش باد وجود نداشت، با سمپاش دستی انجام گرفت. وجین علفهایهرز همه کرتهای آزمایشی بهصورت دستی و در چندین نوبت انجام شد. برداشت گشنیز در نیمه دوم مردادماه سال 1399 (19 مردادماه)، زمانی که چترهای اصلی کاملاً رسیده بودند و رنگ آنها به زرد تغییریافته بود، صورت گرفت.
جدول 1- نتایج تجزیه فیزیکی و شیمیایی خاک مزرعه محل انجام آزمایش
Table 1. Physiochemical analysis of the experiment site soil
Depth (cm) |
pH |
Clay (%) |
Silt (%) |
Sand (%) |
Soil Texture |
EC (dS/m) |
OC (%) |
N (%) |
P (mg/kg) |
K (mg/kg) |
Zn (mg/kg) |
Fe (mg/kg) |
0-30 |
7.65 |
14 |
24 |
62 |
Sandy loam |
1.21 |
0.83 |
0.06 |
17.1 |
294 |
0.88 |
7.9 |
صفات موردبررسی
پرولین
برای استخراج پرولین برگ از روشBates et al. (1973) استفاده شد. غلظت پرولین در هر نمونه بر اساس جذب و غلظتهای معین موجود در منحنی استاندارد بر اساس میلیگرم در گرم وزن تر محاسبه شد.
کلروفیلهای a و b و کاروتنوئید
برای اندازهگیری کلروفیلهای a و b و کاروتنوئید، مقدار جذب عصارههای استخراجی در طولموجهای 663، 646 و 470 نانومتر (A) توسط اسپکتروفتومتر (مدل SPEKOL 1500) قرائت شد و در نهایت با استفاده از فرمولهای زیر، محتوای کلروفیلهای a و b و کاروتنوئیدها (مجموع گزانتوفیل و کاروتنها) محاسبه شد (Lichtenthaler & Buschmann, 2001).
Cha = 12.21 (A663) - 2.81 (A646)
Chb = 20.13 (A646) - 5.03 (A663)
Car (x+c) = [1000 (A470) - 3.27 (Cha) - 104 (Chb)] / 229
سنجش فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان برگ
یک گرم از بافت برگی در هاون چینی با نیتروژن مایع پودر و سپس با 10 میلیلیتر بافر فسفات سدیم با غلظت 50 میلیمولار و pH برابر 8/6 استخراج شد و مخلوط حاصل به مدت 20 دقیقه با 12000 دور در دقیقه در دمای چهار درجه سانتیگراد سانتریفیوژ شد. از رو شناور حاصل برای سنجش آنزیمها استفاده شد (Bradford, 1976).
کاتالاز
محلول واکنش حاوی بافر فسفات 50 میلیمولار (7=pH)، 2O2H 10 میلیمولار و 100 میکرولیتر عصاره آنزیمی بود. تجزیه آب اکسیژنه با کاهش جذب طی مدت 70 ثانیه در طولموج 240 نانومتر پیگیری و به ازای هر میلیگرم پروتئین در عصاره آنزیمی بیان شد (Chance & Maechly, 1995).
پراکسیداز
فعالیت پراکسیداز با استفاده از آزمون گایاکول سنجش شد. تغییرات جذب در طولموج 470 نانومتر به مدت 90 ثانیه توسط دستگاه اسپکتروفتومتر ثبت شد و واحد فعالیت آنزیم با استفاده از ضریب خاموشی تتراگایاکول (mM-1cm-1 6/26) برحسب واحد mmol tetra guaicol mg-1 protein min-1 محاسبه شد (Chance & Maechly, 1995).
آسکوربات پراکسیداز
فعالیت آنزیم با استفاده از ضریب خاموشی آسکوربیک اسید (mM-1cm-1 8/2) برحسب mmol ascorbic acid mg-1 protein min-1 محاسبه شد (Nakano & Asada, 1981).
پلیفنل اکسیداز
برای سنجش فعالیت آنزیم پلیفنل اکسیداز از روش Kar & Mishra (1976) استفاده شد.
قندهای محلول
میزان قندهای محلول گیاه با استفاده از روش فنل سولفوریک اسید (Kochert, 1978) اندازهگیری شد.
آنتوسیانین
برای سنجش آنتوسیانین از روش Wagner (1979) استفاده شد.
عملکرد دانه
برای تعیین عملکرد دانه در واحد سطح، بوتههای موجود در یک متر مربع از خطوط میانی هر کرت به روش دستی، کف بر و برداشت شدند و پس از خشک شدن در سایه و هوای آزاد، در گونیهایی کوبیده شدند تا دانه آنها جدا شود. درصد رطوبت دانهها در زمان اندازهگیری در حدود 14 درصد بود.
درصد و عملکرد روغن
تعیین درصد روغن گشنیز با روش انجمن AOAC (1990)[2] و با استفاده از دستگاه سوکسله انجام شد. عملکرد روغن نیز از حاصلضرب درصد روغن در عملکرد دانه به دست آمد.
تجزیههای آماری
پیش از تجزیه واریانس، آزمون نرمال بودن و یکنواختی واریانس خطای دادهها با آزمون کولموگروف - اسمیرنوف انجام گرفت (Palliotti et al., 2011) تا در صورت نیاز، تبدیل داده مناسب صورت گیرد. از نرمافزار MSTAT-C و 21SPSS Ver. برای انجام تجزیههای آماری استفاده شد. میانگین دادهها با استفاده از نرمافزار MSTAT-C و بر اساس آزمون چند دامنهای دانکن در سطح احتمال خطای پنج درصد مقایسه شد.
نتایج و بحث
غلظت پرولین برگ
بر اساس نتایج جدول 2، اثر سطوح آبیاری و محلولپاشی و نیز اثر متقابل آبیاری × محلولپاشی بر غلظت پرولین برگ گشنیز معنیدار بودند. تنش متوسط (3I) و شدید خشکی (4I) موجب افزایش معنیدار محتوای پرولین برگ شد. بیشترین محتوای پرولین برگ از سطح آبیاری 4I و تیمار محلولپاشی با سالیسیلیک اسید بهدست آمد. محلولپاشی با سالیسیلیک اسید و براسینواستروئید در تیمار آبیاری مطلوب (1I) و تنش ملایم خشکی (2I) اثری بر محتوای پرولین برگ نداشت، ولی اثر این تنظیمکنندههای رشد و بهویژه سالیسیلیک اسید در افزایش محتوای پرولین برگ در تیمارهای آبیاری 3I و 4I معنیدار بود (شکل 1).
Wang et al (2016) عنوان کردند که تجمع پرولین، پاسخ متابولیکی گیاهان عالی به کمبود آب است. غلظتهای بالای پرولین تحت تنش خشکی برای گیاهان مفید هست، زیرا پرولین در پتانسیل اسمزی و در نتیجه تنظیم اسمزی برگ شرکت میکند. افزایش تجمع پرولین تحت تنش خشکی، ناشی از افزایش فعالیت آنزیم پرولینسنتتاز یا کاهش اکسیداسیون گلوتامات و یا کاهش دخالت آن در سنتز پروتئین است (Seki et al., 2007). در ریحان نیز با افزایش غلظت اسید سالیسیلیک، میزان پرولین افزایش معنیداری نسبت به شاهد داشته است (Ramrodi & Khamr, 2013). Yeganehpoor et al (2017) نیز گزارش کردند که کاربرد سالیسیلیک اسید موجب افزایش محتوای پرولین برگ گشنیز تحت شرایط آبیاری مطلوب و محدود شد که این واکنش فیزیولوژیکی را یکی از مکانیزمهای افزایش مقاومت به تنش خشکی در این گیاه عنوان کردند. Hemmati et al (2018) گزارش کردند که کاربرد براسینواستروئید از طریق افزایش پرولین و نیز محتوای آب برگ سبب بهبود مقاومت همیشهبهار به تنش خشکی و افزایش عملکرد شده است. افزایش پرولین از طریق تنظیم بیان ژنهای تولیدکننده آن از اثرات بارز سالیسیلیک اسید تحت تنش خشکی گزارش شده است (Ghasemzadeh & Jaafar, 2012). کاربرد خارجی براسینواستروئید تجمع پرولین را با تنظیم رونویسی ژن و ترجمه بهبود میبخشد (Gruszka, 2020).
جدول 2- تجزیه واریانس برخی صفات فیزیولوژیکی گشنیز تحت سطوح مختلف آبیاری و محلولپاشی تنظیمکنندههای رشد
Table 2. Variance analysis of some physiological traits of coriander affected by drought stress and growth regulators
Mean of squares |
|||||||||
Polyphenol oxidase |
Ascorbate peroxidase |
Peroxidase |
Catalase |
Chlorophyll b |
Chlorophyll a |
Carotenoid |
Proline |
df |
SOV |
0.003 |
0.00006 |
0.0002 |
0.001 |
0.0012 ** |
0.0004 |
0.0006 ** |
305.36 ** |
2 |
Replication |
25.63 ** |
5.893 ** |
0.5975 ** |
6.791 ** |
0.0138 ** |
0.0615 ** |
0.1004 ** |
266091.88 ** |
3 |
Irrigation (I) |
0.003 |
0.013 |
0.0011 |
0.002 |
0.00002 |
0.0005 |
0.000008 |
21.25 |
6 |
Error (a) |
0.412 ** |
0.263 ** |
0.0775 ** |
0.212 ** |
0.0014 |
0.0247 ** |
0.0025 |
6782.69 ** |
2 |
Regulator (R) |
0.014 |
0.009 |
0.0027 |
0.019 * |
0.00002 |
0.0003 |
0.0005 |
1420.25 * |
6 |
R × I |
0.012 |
0.02 |
0.0057 |
0.005 |
0.0011 |
0.0019 |
0.0009 |
434.73 |
16 |
Error (b) |
3 |
5.14 |
7.64 |
4.73 |
9.62 |
5.48 |
8.31 |
4.56 |
- |
C.V (%) |
* و **: بهترتیب معنیدار در سطح احتمال پنج و یک درصد.
* and **: Significant at 5% and 1% of probability levels, respectively.
شکل 1- محتوای پرولین برگ گشنیز تحت سطوح مختلف آبیاری در واکنش به تنظیمکنندههای رشد
Figure 1. Proline content of coriander leaves affected by different irrigation intervals in response to growth regulators
اثر آبیاری بر محتوای کاروتنوئید برگ گشنیز معنیدار بود. اثر محلولپاشی و اثر متقابل این تیمارها برای این صفت معنیدار نشد (جدول 2). تشدید کمآبی به افزایش میانگین محتوای کاروتنوئید برگ گشنیز منجر شد. محتوای کاروتنوئید برگ در تیمارهای آبیاری 3I و 4I بهطور معنیداری بیشتر از سایر فواصل آبیاری بود و محتوای کاروتنوئید برگ تحت تیمارهای آبیاری 1I و 2I مشابه بود (جدول 3).
تنش کمآبی میتواند موجب ایجاد تنش اکسیداتیو شود (Chaves & Oliveira, 2004) که این فرایند نقش ویژهای در تخریب سامانه فتوسنتزی، تخریب غشای سلولی و کلروپلاستی و کاهش توانایی فتوسنتز ایفا میکند (Belin et al., 2010). در این راستا، گیاهان قادرند با تولید ترکیبات آنتیاکسیدان مانند کاروتنوئیدها از ساختارهای سلولی خود در برابر رادیکالهای آزاد تولیدشده در شرایط تنش محافظت کنند (Bettaieb et al., 2011). نقش کاروتنوئیدها در دفاع آنتیاکسیدانی بسیار مهم است. گونههای گیاهی برخوردار از محتوای کاروتنوئیدی بالاتر، در تنش اکسیداتیو ناشی از تنش کمآبی، دفاع مؤثرتری دارند و تحمل بهتری در برابر تنش خشکی نشان میدهند (Gitelson et al., 2002).
جدول 3- میانگین صفات فیزیولوژیکی و عملکرد دانه و روغن گشنیز تحت تیمارهای مختلف آبیاری و هورمونی
Table 3. Means of physiological traits, grain and oil yields of coriander affectd by irrigation levels and hormone
|
Carotenoid (mg/g FW) |
Chlorophyll a (mg/g FW) |
Chlorophyll b (mg/g FW) |
Peroxidase (unit mg protein−1 min−1) |
Ascorbate peroxidase (mmol ascorbate oxidized mg−1 min−1) |
Polyphenol oxidase (unit mg protein−1 min−1) |
Soluble carbohydrates (mg.g-1dw-1) |
Anthocyanin (μmol g-1 fw) |
Grain yield (g m-2) |
Oil percentage (%) |
Oil yield (kg ha-1) |
Irrigation |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
I1 |
0.27 b |
0.87 a |
0.37 a |
0.74 c |
1.57 c |
1.79 d |
2.97 c |
5.6 d |
638.78 a |
11.78 b |
75.41 a |
I2 |
0.28 b |
0.85 a |
0.38 a |
0.82 c |
3.01 b |
2.61 c |
3.13 c |
5.94 c |
465.35 b |
12.98 a |
60.58 b |
I3 |
0.47 a |
0.77 b |
0.33 b |
1.08 b |
3.41 a |
4.42 b |
4.59 b |
6.87 b |
239.96 c |
10.76 c |
25.91 c |
I4 |
0.44 a |
0.69 c |
0.29 c |
1.31 a |
3.04 b |
5.51 a |
5.67 a |
7.42 a |
158.42 d |
9.96 d |
15.86 d |
Regulator |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Control |
0.36 a |
0.76 b |
0.34 a |
0.9 b |
2.59 b |
3.38 c |
3.89 b |
6.25 b |
343.25 c |
11.15 a |
39.96 c |
brassinosteroid |
0.37 a |
0.78 b |
0.34 a |
1.01 a |
2.86 a |
3.75 a |
4.12 a |
6.46 ab |
376.41 b |
11.37 a |
44.44 b |
salicylic acid |
0.39 a |
0.84 a |
0.36 a |
1.05 a |
2.82 a |
3.61 b |
4.25 a |
6.66 a |
407.23 a |
11.6 a |
48.92 a |
|
|
میانگینهای دارای حروف مشترک در هر ستون، اختلاف معنیداری با هم در سطح احتمال پنج درصد بر اساس آزمون چند دامنهای دانکن ندارند. I1، I2، I3 و I4: بهترتیب آبیاری پس از 70، 100، 130 و 160 میلیمتر تبخیر از تشتک کلاس A.
Different letters in the same column indicate significant difference at P ≤ 0.05 (Duncan multiple range test). I1, I2, I3, I4: irrigation after 70, 100, 130 and 160 mm evaporation, respectively.
بر اساس جدول 2، اثر آبیاری بر محتوای کلروفیلهای a و b معنیدار بود. محتوای کلروفیل a بهطور معنیداری تحت تأثیر تیمار محلولپاشی قرار گرفت و با کاهش آب قابلدسترس برای گیاه، محتوای کلروفیلهای a و b برگ گشنیز کاهش یافت. میانگین این صفات در سطوح اول (1I) و دوم (2I) آبیاری بیشتر از سایر تیمارهای آبیاری بود که از این نظر بین تیمارهای آبیاری 1I و 2I تفاوت معنیداری مشاهده نشد (جدول 3). محلولپاشی با سالیسیلیک اسید، محتوای کلروفیل a را نسبت به شاهد 5/11 درصد افزایش داد (جدول 3). یکی از عوامل کاهش کلروفیل، رقابت آنزیم گلوتامیل کیناز (آنزیم کاتالیزکننده پرولین) و آنزیم گلوتامات لیگاز (اولین آنزیم مسیر بیوسنتز کلروفیل) در شرایط تنش خشکی است (Hafeez et al., 2013). به دلیل اینکه در گشنیز تجمع پرولین، مکانیزم دفاعی مهمی تحت تیمارهای آبیاری محدود بوده است (جدول 3)، پیشماده گلوتامات در بیوسنتز کلروفیل با محدودیت مواجه شده است. کاهش کلروفیل ناشی از تنش خشکی، استفاده از تابش نور را پایین میآورد؛ به دلیل اینکه جذب انرژی مازاد توسط دستگاه فتوسنتزی، اغلب تولید گونههای فعال اکسیژن را تحریک میکند که این وضعیت با تخریب رنگیزههای جذبکننده نور تا حدودی قابلکنترل است (Mafakheri et al., 2010). کاهش میزان کلروفیل در گشنیز تحت تنش خشکی با سایر یافتهها در این گیاه (Yeganehpoor et al., 2017) مطابقت دارد. افزایش محتوای کلروفیل a برگ گشنیز با مصرف سالیسیلیک اسید نیز به دلیل اثرات مثبت این هورمون بر متابولیسم، بیوسنتز، فعالیتهای اکسیداتیو و فعالیتهای بیولوژیکی نظیر رشد و نمو، فتوسنتز، جذب و انتقال یونها، تغییر فعالیت برخی آنزیمهای مهم و ساختار کلروپلاست است (Nematollahi et al., 2012). محلولپاشی اسید سالیسیلیک در ارقام زراعی آویشن نیز محتوای کلروفیل برگ را تحت شرایط تنش خشکی افزایش داده و خسارت ناشی از خشکی را کاهش داده است (Mohammadi et al., 2019).
فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان
تجزیه واریانس دادهها نشان میدهد که فعالیت آنزیمهای کاتالاز، پراکسیداز، آسکوربات پراکسیداز و پلیفنلاکسیداز برگهای گشنیز بهطور معنیداری تحت تأثیر آبیاری و محلولپاشی هورمونی قرار گرفتند. اثر متقابل آبیاری × محلولپاشی بر فعالیت آنزیم کاتالاز معنیدار بود (جدول 2) و با افزایش تنش کمآبی، فعالیت آنزیمهای پراکسیداز، آسکوربات پراکسیداز و پلیفنلاکسیداز افزایش یافت. کاربرد سالیسیلیک اسید و بهویژه براسینواستروئید بهطور معنیداری فعالیت این آنزیمها را افزایش داد (جدول 3). محلولپاشی سالیسیلیک اسید و بهویژه براسینواستروئید در سطوح مختلف آبیاری، منجر به بهبود فعالیت آنزیم کاتالاز شد، ولی این اثر تحت سطوح تنش متوسط و شدید خشکی بارزتر بود. بر این اساس، بیشترین فعالیت آنزیم کاتالاز (unit mg protein−1 min−1 86/2) تحت تیمار آبیاری 4I با محلولپاشی براسینواستروئید حاصل شد (شکل 2). تنش خشکی مانند سایر تنشهای محیطی موجب تجمع گونههای فعال اکسیژن در سلول میشود. گیاهان برای مقابله با تنش اکسیداتیو ایجادشده، دارای سیستم دفاعی کارآمد شامل آنزیمهای آنتیاکسیدان هستند که این آنزیمها از غشاها، پروتئینها و ماکرومولکولها در مقابل خسارتهای گونههای فعال اکسیژن محافظت میکنند و موجب مقاومت و پایداری گیاهان در برابر تنشهای محیطی مانند خشکی میشوند (Ghassemi-Golezani et al., 2018)؛ بنابراین، ظرفیت آنتیاکسیدانی گیاهان با تحمّل تنش رابطه مستقیم دارد (Mittler, 2002). Ghassemi-Golezani et al (2018) نیز افزایش فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان مانند آسکورباتپراکسیداز را تحت تنش گزارش کردند. بسیاری از پژوهشگران افزایش فعالیت آنزیم پراکسیداز را بهعنوان یک عامل کلیدی برای حفاظت گیاهان در مواجهه با تنشهای محیطی عنوان نمودهاند (Ghassemi-Golezani et al., 2018)، زیرا پراکسیداز موجب حذف پراکسیدهیدروژن در کلروپلاست میشود و از اثرات مخرب آن بر فتوسنتز و کلروپلاست جلوگیری میکند (Shen et al., 1997). سالیسیلیک اسید یک مولکول پیامرسان مهم در شرایط تنشهای محیطی است و فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان مستقیم یا غیرمستقیم توسط آن سازماندهی میشود. سالیسیلیک اسید موجب افزایش فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان میشود و از این طریق صدمات اکسیداتیو در گیاه را کاهش میدهد (Senaratna et al., 2000). افزایش سرعت فتوسنتز از طریق تنظیم تولید ابسیزیک اسید و بهبود سیستم آنتیاکسیدانی آنزیمی و غیر آنزیمی ازجمله تنظیم بیان ژنهای تولیدکننده آنزیمهای کاتالاز، سوپراکسید دیسموتاز و آسکوربات پراکسیداز از اثرات بارز براسینواستروئیدها تحت تنش خشکی گزارششده است (Fariduddin et al., 2009).
شکل 2- تغییرات فعالیت آنزیم کاتلاز تحت تاثیر سطوح مختلف آبیاری در واکنش به تنظیمکنندههای رشد
Figure 2. Changes in catalase enzyme activity affectd by different irrigation intervals in response to growth regulators
اثر آبیاری و محلولپاشی هورمونی بر محتوای قندهای محلول و آنتوسیانین معنیدار شد، ولی اثر متقابل آبیاری × هورمون معنیدار نشد (جدول 4). با افزایش شدت تنش، محتوای قندهای محلول و آنتوسیانین افزایش یافت. محلولپاشی هورمونی سبب افزایش معنیدار این صفات شد. بیشترین مقدار قندهای محلول و آنتوسیانین به تیمار سالیسیلیک اسید اختصاص داشت و از نظر آماری، محتوای قندهای محلول برای تیمار سالیسیلیک اسید و براسینواستروئید مشابه بود (جدول 3).
Rechinger (1982) عنوان نمود که قندهای محلول در تمام بافتهای گیاهان تحت شرایط نامساعد محیطی تجمع مییابد که میزان تجمع آنها در برگها بیش از سایر اندامها است. تجمع قندهای محلول در گیاهان تحت تنش با نقش آنها در تنظیم اسمزی و حفظ آماس سلولی و همچنین با پایدار کردن غشاهای سلولی و پروتئینها در ارتباط است (Mundree et al., 2002). محتوای قند محلول بالاتر گیاهان محلولپاشی شده با سالیسیلیک اسید، به دلیل دارا بودن محتوای کلروفیل بیشتر (جدول 3) و در نتیجه فتوسنتز بالاتر است. Khodary (2004) عنوان نمود که سالیسیلیک اسید به دلیل حفظ مقدار رنگیزههای فتوسنتزی و احتمالا ساختار و فعالیت آنزیم روبیسکو، سبب افزایش مقدار قندها در شرایط تنش میشود. به نظر میرسد که سالیسیلیک اسید از طریق فعال کردن سوختوساز قندهای محلول، سبب تشکیل ترکیبات جدید سلولی بهعنوان مکانیسمی برای تحریک رشد گیاهان میشود. همچنین ممکن است از یکسو سیستم آنزیمی پلیساکارید-هیدرولیز و از سوی دیگر سرعت تبدیل قندهای محلول به پلیساکاریدها را برای حفظ قندهای محلول در شرایط تنش محدود کند (Khodary, 2004). افزایش قندهای محلول در گندم پس از محلولپاشی سالیسیلیک اسید در شرایط تنش و بدون تنش گزارششده است (El-Tayeb & Ahmad, 2010).
جدول 4- تجزیه واریانس برخی صفات فیزیولوژیکی، عملکرد دانه و روغن گشنیز تحت سطوح مختلف آبیاری و محلولپاشی تنظیمکنندههای رشد
Table 4. Variance analysis of some physiological traits of coriander affected by drought stress and growth regulators
Mean of squares |
||||||
Oil yield |
Oil percentage |
Grain yield |
Anthocyanin |
Soluble carbohydrates |
df |
SOV |
8.04 |
0.03 |
278.89 |
0.016 |
0.008 |
2 |
Replication |
7140.08 ** |
15.388 ** |
428661.11 ** |
6.329 ** |
14.76 ** |
3 |
Irrigation (I) |
3.83 |
0.065 |
86.37 |
0.018 |
0.014 |
6 |
Error (a) |
240.56 ** |
0.585 |
12283.81 ** |
0.508 ** |
0.398 ** |
2 |
Regulator (R) |
12.43 |
0.042 |
469.71 |
0.018 |
0.011 |
6 |
R × I |
25.77 |
0.248 |
637.91 |
0.064 |
0.033 |
16 |
Error (b) |
11.42 |
4.37 |
6.72 |
3.93 |
4.46 |
- |
C.V (%) |
* و **: بهترتیب معنیدار در سطح احتمال پنج و یک درصد.
* به دلیل بیشتر بودن خطای فرعی از اصلی در نتایج تجزیه واریانس دادهها برای اکثر صفات موردبررسی از ادغام خطای اصلی و فرعی (pooling) بهمنظور افزایش درجه آزادی خطا و قدرت آزمون استفاده شد و معنیداری تیمارها برای صفات بر اساس خطای جدید حاصل از ادغام خطای اصلی و فرعی سنجیده شد.
* and **: Significant at 5% and 1% of probability levels, respectively.
Since the minor error was more than the main one in the results of the data variance analysis, pooling of the main and minor error (pooling) of the most of the examined traits was used to increase the degree of freedom of the error and the power of the test, and the significance of the treatments for the traits was measured based on the new error derived from the main and minor errors integration.
کاربرد براسینواستروئید با افزایش میزان اسمولیتهایی مانند پرولین و قندهای محلول، سبب افزایش ویژگی اسمزی برگ و افزایش مقاومت به خشکی میشود (Nawaz et al., 2017). افزایش محتوای قندهای محلول بر اثر کاربرد براسینواستروئید تحت تنش خشکی در رازیانه نیز گزارششده است (Parmoon et al., 2019). تنش کمآبی، تولید آنتوسیانین را افزایش داد، بهطوریکه کمترین مقدار آن در شرایط بدون تنش مشاهده شد (جدول 3). افزایش محتوای آنتوسیانین در شرایط تنش توسط Palliotti et al. (2011) نیز گزارششده است. آنتوسیانینها مهمترین گروه از رنگیزههای محلول در گیاهان هستند که اثرات مفیدی بهعنوان یک آنتیاکسیدان دارند. افزایش محتوای آنتوسیانین با تشدید تنش (جدول 3) حاکی از آن است که گشنیز نسبت به افزایش تنش، تحمل نشان میدهد. استفاده از سالیسیلیک اسید در مسیر بیوسنتز آنتوسیانین اثر میگذارد (Chae et al., 2003) و این رنگیزه را افزایش میدهد (جدول 3). در زنجبیل نیز سالیسیلیک اسید باعث القای سنتز آنتوسیانین میشود (Ghasemzadeh & Jaafar, 2012). کاربرد براسینواستروئید بهطور قابلتوجهی فعالیت [3]PAL (فنیلآلانین آمونیالیاز) را بهبود میبخشد و سبب افزایش تولید آنتوسیانین میشود (Yuan et al., 2015). Vergara et al (2020) نیز گزارش نمودند که براسینواستروئید فعالیت PAL را بهعنوان یک آنزیم کلیدی در بیوسنتز آنتوسیانین افزایش میدهد.
عملکرد دانه
بر اساس جدول 4، بین سطوح آبیاری و محلولپاشی از نظر محصول دانه اختلاف معنیداری وجود داشت و اثر متقابل آبیاری × محلولپاشی برای محصول دانه گشنیز معنیدار نبود. تحت تنش کمآبی ملایم (2I)، متوسط (3I) و شدید (4I)، محصول دانه بهترتیب 1/27، 4/62 و 1/75 درصد کمتر از آبیاری مطلوب (1I) بود (جدول 3). کاربرد هر دو تنظیمکننده رشد، سبب بهبود عملکرد دانه گشنیز شد، اما محلولپاشی با سالیسیلیک اسید، بیشترین محصول دانه را تولید کرد که نسبت به شاهد، این صفت را 1/18 درصد افزایش داد. بین سطوح محلولپاشی با سالیسیلیک اسید و براسینواستروئید تفاوت معنیداری ازنظر آماری مشاهده شد (جدول 3). در شرایط کمآبی، روزنههای گیاه نیمه بسته یا بسته میشوند که این امر موجب کاهش جذب 2CO میشود. از طرفی گیاه برای جذب آب، انرژی زیادی مصرف میکند و تحت تنش، تعداد برگ خود را کاهش میدهد که این امر به کاهش تولید مواد فتوسنتزی و درنتیجه افت انتقال مواد به دانهها منجر میشود (Belin et al., 2010) که نتیجه آن کاهش محصول دانه (جدول 3) است. افت محصول دانه با افزایش فواصل آبیاری در گیاهان دارویی بادرشبو (Abaspour & Rezaei, 2014) و زیره سیاه (Laribi et al., 2009) نیز گزارششده است. اثر مفید سالیسیلیک اسید بر عملکرد دانه ممکن است با انتقال بیشتر مواد پرورده به دانهها در طی پر شدن مرتبط باشد. این یافته با نتایج Ghassemi-Golezani et al. (2018) مرتبط است. آنها گزارش نمودند که استفاده از سالیسیلیک اسید در زنیان، وزن هزار دانه را نسبت به تیمار شاهد بهطور معنیداری افزایش داده است. Wu et al (2008) گزارش کردند که کاربرد براسینواستروئید با افزایش سرعت فتوسنتز، میانگین تعداد دانه در بوته و وزن هزار دانه، موجب بهبود عملکرد دانه برنج شده است.
درصد روغن دانه
درصد روغن دانه گشنیز بهطور معنیداری تحت تأثیر سطوح آبیاری قرار گرفت (جدول 4) و بین سطوح مختلف تیمار محلولپاشی از این نظر اختلاف معنیداری مشاهده نشد. اثر متقابل آبیاری × محلولپاشی بر این صفت غیر معنیدار بود. درصد روغن دانه گشنیز با افزایش فواصل آبیاری تا تنش ملایم (2I) افزایش یافت، ولی تحت تنش متوسط (3I) و شدید خشکی (4I) افت پیدا کرد (جدول 3). میانگین درصد روغن دانه گشنیز در این بررسی نه تا 13 درصد بود (جدول 3). تحت تنش خشکی، دوره پر شدن دانه کاهش مییابد و در نتیجه از مقدار انتقال فراوردههای فتوسنتزی به دانه کاسته میشود. بهدلیل همبستگی منفی که بین درصد روغن و پروتئین دانه وجود دارد، با افزایش درصد پروتئین دانه تحت شرایط کمبود آب، از میزان روغن دانه کاسته میشود. از آنجا که در شرایط تنش، به دلیل کاهش فتوسنتز خالص و کاهش انتقال مواد فتوسنتزی به دانهها، از وزن دانه کاسته میشود و نسبت پروتئین دانه به روغن افزایش مییابد، در نتیجه درصد روغن دانه کاهش پیدا میکند (Fanaei et al., 2015). کاهش درصد روغن دانه با تشدید کمآبی در گلرنگ (Fanaei et al., 2015) نیز گزارششده است.
عملکرد روغن دانه
بین سطوح آبیاری و محلولپاشی ازنظر عملکرد روغن در واحد سطح اختلاف معنیداری وجود داشت. اثر متقابل آبیاری × محلولپاشی برای عملکرد روغن غیرمعنیدار بود (جدول 4). بیشترین عملکرد روغن دانه گشنیز (4/75 کیلوگرم در هکتار) از دانه گیاهان آبیاری شده با فواصل 70 میلیمتر تبخیر (1I) بهدست آمد و با تشدید کمآبی، میانگین عملکرد روغن گشنیز کاهش نشان داد، بهطوریکه تحت تیمار آبیاری 4I به 8/15 کیلوگرم در هکتار رسید (جدول 3). کاربرد هر دو تنظیمکننده رشد سبب بهبود محصول روغن دانه در واحد سطح شد، اما بیشترین محصول روغن از تیمار محلولپاشی با سالیسیلیک اسید بهدست آمد که نسبت به شاهد 4/22 درصد افزایش نشان داد. بین سطوح محلولپاشی با سالیسیلیک اسید و براسینواستروئید تفاوت معنیداری ازنظر آماری مشاهده شد (جدول 3).
محصول روغن دانه، تابعی از درصد روغن و عملکرد دانه هست. در این پژوهش، درصد روغن دانه و عملکرد دانه تحت تنش خشکی افت پیدا کردند و در نتیجه محصول روغن کاهش یافت. چون عملکرد روغن از حاصلضرب درصد روغن در عملکرد دانه به دست میآید، به دلیل اینکه کاربرد سالیسیلیک اسید و براسینواستروئید موجب افزایش محصول دانه شده بود (جدول 3)، محلولپاشی با سالیسیلیک اسید و براسینواستروئید سبب افزایش عملکرد روغن در واحد سطح شد. Shubhra et al (2004) دریافتند که محصول دانه و روغن در همیشهبهار در شرایط تنش خشکی بهشدت کاهشیافته است. به گزارش Yeganehpoor et al. (2017) تنش خشکی به دلیل کاهش میزان آب خاک و فعال نمودن فرایندهای مختلف در گیاه که با مصرف انرژی همراه میباشد، بر صفات کیفی گشنیز اثر گذاشته است و سبب کاهش عملکرد روغن این گیاه شده است.
نتایج تحقیقSibi et al. (2012) نیز مؤید افزایش درصد روغن در دانه گلرنگ با مصرف سالیسیلیک اسید میباشد. اینچنین به نظر میرسد که در گیاهانی که بذرشان با سالیسیلیک اسید پیشتیمار شده باشند، افزایش سطح برگ و استفاده بهینه از تابشهای خورشیدی و افزایش سرعت فتوسنتز خالص ناشی از مصرف سالیسیلیک اسید (Yeganehpoor et al., 2017) باعث افزایش عملکرد دانه، درصد روغن و شاخص برداشت دانه و روغن در گشنیز شده است. افزایش بیان ژنهای مسئول در بیوسنتز اسیدهای چرب روغن دانه و نیز عملکرد دانه، از دلایل اصلی افزایش عملکرد روغن دانه براثر کاربرد براسینواستروئید گزارششده است (Yin et al., 2019).
نتیجه گیری کلی
بر اساس نتایج بهدستآمده از این تحقیق، محلولپاشی سالیسیلیک اسید و براسینواستروئید با افزایش غلظت پرولین، محتوای کلروفیل a برگ، فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان کاتالاز، پراکسیداز، آسکوربات پراکسیداز و پلیفنل اکسیداز و محتوای قندهای محلول و آنتوسیانین، در رفع اثرات منفی تنش کمآبی نقش دارد و کاربرد این تنظیمکنندههای رشد بهطور مؤثری موجب بهبود فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان و نیز عملکرد دانه و روغن گشنیز شد. میتوان اظهار داشت که گشنیز گیاهی حساس به کمآبی است و افزایش فواصل آبیاری، رشد، عملکرد دانه (1/75 درصد) و تولید روغن (9/78 درصد) این گیاه دارویی را محدود ساخته است. محلولپاشی سالیسیلیک اسید در اغلب صفات مورد بررسی به ویژه محصول دانه، مزیت معنی داری (6/18 درصد) نسبت به براسینواستروئید نشان داد؛ بنابراین کاربرد سالیسیلیک اسید را میتوان بهعنوان تیمار مناسب برای بهبود تولید دانه و روغن گشنیز معرفی نمود.
REFERENCES
[1] Linalool
[2] Association of Official Analytical Chemists
[3] Phenylalanine ammonia-lyase
REFERENCES