Document Type : Research Paper
Authors
1 Plant Breeding and Biotechnology Department, Faculty of Agriculture, Tarbiat Modares University, Iran
2 Department of Agriculture and Plant Breeding, Faculty of Agriculture, Shahrood University of Technology, Iran.
3 Seed and Plant Certification and Registration Institute, Karaj, Iran.
Abstract
Keywords
مقدمه
بسیاری از داروها و پیشسازهای دارویی از جمله خانواده آلکالوئیدها و ایندول آلکالوئیدها از منابع گیاهی تأمین میشوند. آلکالوئیدهای خشخاش (بهغیر از Cryptopine ، Protopineو (Thebaineبسیار منحصربهفرد هستند، چراکه در هیچ یک از جنسهای گیاهی بهجز Papaver تولید نمیشوند. بنابراین، لزوم توجه به گیاه خشخاش بهعنوان تنها منبع تأمینکننده آلکالوئیدهای گروه مورفین (مورفین، تبائین، کدئین... ) و متابولیتهای ثانویه خشخاش و مسیرهای بیوسنتزی آنها از اهمیت ویژهای برخوردار است (Leonard et al., 2009). جداسازی توالی کامل cDNA، یک مرحلهی کلیدی در تحقیقات مرتبط با بیان ژن، شناخت عملکرد، ساختار و برهمکنشهای پروتئین با پروتئین محسوب میشود (Hirano, 2004)؛ از این رو ، کسب اطلاعات در زمینه توالیهای ژنتیکی آنزیمهای دخیل در این مسیرهای بیوسنتزی ضروری بهنظر میرسد.
آلکالوئیدهای خشخاش از طریق مسیرهای متفاوتی تولید میشوند. در مسیر اول، ابتدا -Lتریپتوفان ((L-Tryptophan با حضور تریپتوفان دکربوکسیلاز ((Tryptophan decarboxylase به تریپتامین تبدیل میشود؛ سپس تریپتامین با سکولوگانین (Secologanin) ترکیب میشود و اولین حدواسط منبع نیتروژن در تولید مولکولهای آلکالوئیدی استریکتوزیدین (Strictosidine) را تولید میکند (Facchini et al., 2000). در مسیر دوم، آنزیم تیروزین/ دوپا دکربوکسیلاز منجر به تولید اولین حدواسط حاصل از تیروزین در مسیر بیوسنتز آلکالوئیدهایی با منشأ تیروزین میشود (Facchini et al., 2000). آلکالوئیدهایی با منشأ تیروزین، جزو متنوعترین انواع آلکالوئیدها از لحاظ دارویی و ساختاری محسوب میشوند و در درمان بسیاری از بیماریها از جمله سرطان (,Vinblastine Camptothecin و نیز نوسکاپین)، مالاریا (Quinine)، فشارخون بالا (Raubasine و Reserpine)، شیزوفرنی (Reserpine با دوز بالا) و اختلالات تپش قلب (Ajmaline) موثر هستند (Ma et al., 2006).
پروتئین استریکتوزیدین (با نام اختصاری STR) یکی از آنزیمهای کلیدی دخیل در مسیر بیوسنتز آلکالوئیدهای گیاهی است که با ترکیب دو بلوک ساختاری اولیه یعنی تریپتامین (Tryptamine) و سکولوگانین (Secologanin)، باعث تولید استریکتوزیدین میشود. آنزیم استریکتوزیدین، اولین مرحله از این مسیر بیوسنتزی را با هدف تولید تمام اعضای خانواده مونوترپنوئید ایندول آلکالوئیدها کاتالیز میکند که در حقیقت بهعنوان یک نمونهی استثنایی از واکنشهای دخیل در مسیر بیوسنتز محصولات طبیعی شناخته میشود (Ma et al., 2006). داَستیل ایزوآیپوکساید سنتاز[1]، داَستیل آیپوکساید سنتاز[2] و نورکوکلایورین سینتاز[3]، تنها آنزیمهای شناخته شده وابسته به استریکتوزیدین هستند. داَستیل ایزوآیپوکساید سنتاز و داَستیل آیپوکساید سنتاز، در ترکیب با تریپتامین و سکولوگانین، واکنش را به سمت تولید آلکالوئیدهای مونوترپنوئید تتراهیدروایزوکوئینولین هدایت میکنند (Ma et al., 2006) و نورکوکلایورین سینتاز در با ترکیب با دوپامین 4-Hydroxyphenylacetaldehyde، شروع بیوسنتز آلکالوئیدهای بنزیل ایزوکوئینولین[4] (از قبیل مورفین، سنگواینارین یا بربرین) را تحریک میکند (Samanani et al., 2004). بنابراین استریکتوزیدین و آنزیمهای ساختاری مربوط به آن، جزو آنزیمهای کلیدی در مسیر بیوسنتز 50 درصد از تمام انواع آلکالوئیدها محسوب میشوند و در حال حاضر، مکانیسم واکنش و یا آمینواسیدهای ضروری برای فعالیت آنزیمی آنها بهدرستی مشخص نشده است (Ma et al., 2006). توالی نوکلئوتیدی استریکتوزیدین برای اولین بار از سوسپانسیون سلولیCatharanthus roseus و سپس Rauvolfia serpentine جداسازی شد (Ma et al., 2006). آنزیم استریکتوزیدین حاصل از R. serpentine، پروتئینی مونومر با 344 آمینواسید میباشد (Kutchan, 1993) که بهترتیب با آنزیمهای جدا شده از Catharanthus roseus و Ophiorrhiza، 79 و 58 درصد شباهت دارد (Ma et al., 2006).
توجه به گیاه خشخاش و نیز مسیرهای متابولیکی و ژنتیکی وابسته به آن بهخصوص ژن استریکتوزیدین میتواند در تولید آلکالوئیدهای مهم این مسیر بیوسنتزی در حال و آینده موثر باشد. تاکنون اطلاعاتی درباره توالی ژن استریکتوزیدین در پایگاههای اطلاعاتی مختلف برای این گیاه ثبت نشده است. بنابراین این تحقیق با هدف جداسازی توالی کامل ژن استریکتوزیدین بهعنوان عاملی کلیدی در سنتز ایندول آلکالوئیدها، بررسی ویژگیهای پروتئین شناختی آن و ارزیابی میزان بیان نسبی این ژن در بافتهای ریشه، ساقه، برگ و غوزه گیاهان خشخاش (Papaver somniferum) و شقایق کبیر (Papaver bracteatum L.) انجام شد.
مواد و روشها
مواد گیاهی
بذر P. somniferum در گلدانهای چهار لیتری با ترکیب 40 درصد کوکوپیت، 40 درصد پرلیت و 20 درصد خاک زراعی در گلخانه با شرایط نوری هشت ساعت تاریکی و 16 ساعت روشنایی کاشته شد. قوزههای خشخاش، سه ماه پس از تاریخ کاشت ظاهر شدند و در مرحله بلوغ (دو هفته پس از ریزش گلبرگها)، نمونهبرداری از اندامهای مختلف گیاه انجام شد. نمونههای گونه bracteatum.P بهدلیل چند ساله بودن گیاه مذکور از منطقه پلور (دماوند) جمعآوری و پس از فریز شدن در محل، به فریزر 80- درجه سانتیگراد منتقل شدند.
شناسایی توالی توافقی و [5]ORF احتمالی
بهمنظور شناسایی توالی توافقی[6] ناحیه کدکننده[7] ژن استریکتوزیدین، ابتدا توالیهای قطعات بیانی[8] و خوانشهای[9] ژن استریکتوزیدین حاصل از پروژههای توالییابی RNAی خشخاش (با شناسههای دسترسی SRX039638 و (SRX096061در پایگاه SRA-NCBI[10] با استفاده از توالیهای ارتولوگ مشابه در سایر گیاهان با کمک برنامه BLAST Offline (v.2.7.0) شناسایی شدند. سپس، مجموع این قطعات، با استفاده از نرمافزار Codoncode aligner (Ver. 5.0.1) با یکدیگر سرهم[11] شدند. در مرحله بعد، چارچوب قرائت ژن استریکتوزیدین با بررسی توالی حاصل در برنامه آنلاین ORF Finder[12] شناسایی شد. بهمنظور تأیید این چارچوب و ORF مورد نظر، از نرمافزار BLASTp[13] استفاده شد. همردیفی چندگانه با استفاده از برنامه[14]Clustal Omega و رسم درخت فیلوژنتیکی با استفاده از برنامه[15]MEGA 6 انجام شد. پس از تأیید توالی مورد نظر، دو آغازگر در خارج و داخل ناحیه ORF ناحیه طراحی شدند (جدول 1). ویژگیها و برهمکنشهای احتمالی آغازگرها با استفاده از نرمافزار آنلاین OligoAnalyzer 3.1[16] بررسی شد.
ساخت cDNA ، همسانهسازی و توالییابی ژن استریکتوزیدین خشخاش
استخراج RNA با استفاده از کیت خالصسازی RNAی گیاه و قارچ شرکت Topaz top (mini-prep) و بر طبق دستورالعمل شرکت سازنده انجام شد و جهت حذف آلودگیهای احتمالی DNA، آنزیم DNase I (TIANGEN Biotech (Beijing) Co., Ltd., cat No.: RT411, China) مورد استفاده قرار گرفت.
کیفیت RNA از طریق دستگاه نانودراپ شرکت Epoch BioTek و ژل آگارز یک درصد بررسی شد. cDNA در حجم µl20 با استفاده از OligodT و آنزیم
جدول 1- اسامی و مشخصات آغازگرهای اختصاصی طراحی شده در بخشهای مختلف این تحقیق
Table 1. Names and characteristics of specific primers designed in different parts of this research
Name |
Type |
Primer Sequence (′ 3 - ′5) |
(bp) Length |
PS.STR.F1 |
Inside ORF |
TGTTTATTGCGCAGTTGATCC |
1129 |
PS.STR.R1 |
Inside ORF |
TTCCAACTGATAAACGGCAAC |
|
PS.STR.F2 |
Outside ORF |
AATTTCCTTTACTCACTCCGG |
1316 |
PS.STR.R2 |
Outside ORF |
AGTCATTTCCAGAATCCATCC |
|
PsSTRF1. F |
qRT-PCR |
TGTTTATTGCGCAGTTGATCC |
119 |
PsSTRR. R |
qRT-PCR |
TCTTGCTATCCCTCTCTGTTG |
- |
ACT. F (Reference) |
qRT-PCR |
GCAGGGATCCACGAGACCACC |
193 |
ACT. R (Reference) |
qRT-PCR |
CCCACCACTGAGCACAATGTTCC |
- |
EF1α. F |
qRT-PCR |
CTGGTGGTTTTGAAGCTGGT |
213 |
EF1α. R |
qRT-PCR |
TGTTGTCACCCTCGAATCCA |
- |
PsSTRF2. F |
Nested-PCR |
AATTTCCTTTACTCACTCCGG |
- |
PsSTRR2. R |
Nested-PCR |
AGTCATTTCCAGAATCCATCC |
- |
PsSTRF1. F |
Nested-PCR |
TGTTTATTGCGCAGTTGATCC |
- |
PsSTRR1. R |
Nested-PCR |
TTCCAACTGATAAACGGCAAC |
- |
Short-Primer |
Nested-PCR |
AAGAAGTCCTAACAACGCAGAGC |
- |
Long-Primer |
Nested-PCR |
AAGAAGTCCTAACAACGCAGAGCAC |
- |
Modified OligodT |
Nested-PCR |
AAGAAGTCCTAACAACGCAGAGCAC (t)18 |
- |
PS.STR_F1 |
Inside ORF |
TGTTTATTGCGCAGTTGATCC |
119 |
STR.Real |
Inside ORF-RT |
TCTTGCTATCCCTCTCTGTTG |
- |
رونوشتبردار معکوس M-MuLV[17] شرکت SolisBiodyne و با توجه به دستورالعمل شرکت سازنده ساخته شد. برای تعیین دمای اتصال بهینه آغازگرها، از PCR با شیب دمایی و دمای 51 درجه سانتیگراد (بهعنوان دمای بهینه اتصال) استفاده شد. سپس PCR با ترکیبهای آغازگری F1+R1، F2+R2، F1+R2 و F2+R1 انجام شد. قطعه تکثیر شده از ORF بهوسیله کیت PCR product clean up شرکت Sigma از روی ژل تخلیص و در وکتور TA cloning (pTG19-T) شرکت Vivantis همسانهسازی شد. در ضمن، از باکتری E-Coli سویه DH5α بهعنوان میزبان استفاده شد. برای شناسایی و تأیید همسانههای تراریخت، واکنش PCR با استفاده از آغازگرهای اختصاصی انجام شد. پس از تأیید و کشت همسانه انتخاب شده، استخراج پلاسمید با استفاده از کیت شرکت Topaz انجام و با هدف توالییابی به شرکت سیناکلون ارسال شد. سپس نتایج حاصل از توالییابی با توالی مورد توافق، همردیف و مقایسه شدند. در نهایت، آغازگرهای مورد نظر با هدف تایید توالی ژن هدف و انجام واکنش RT- PCR طراحی شدند.
جداسازی انتهای 3'UTR
بهمنظور جداسازی انتهای 3'UTR از روش RACE-PCR[18] استفاده شد. برای ساخت cDNA، از نوعی OligodT تغییریافته حاوی یک توالی 25 نوکلئوتیدی در قسمت انتهایی آن (یعنی بعد از توالی 18 نوکلئوتیدی تیمین) استفاده شد (بنابراین به انتهای '3 تمام cDNAهای سنتزشده، یک توالی 25 نوکلئوتیدی اضافه شد). در مرحله بعد با توجه به توالی اضافه شده، دو آغازگر مکمل با طولهای متفاوت (Short-Primer , Long-Primer) (جدول 1) طوری طراحی شدند که بعد از سنتز، دو قطعه همپوشان را تکثیر کنند. غلظت نهایی Buffer، MgCl2، dNTP، هر یک از آغازگرهای رفت و برگشت و Taq Polymerase به ترتیب 1X، 1X، 35/0 میلی مولار، یک پیکومول و 125/0 واحد برمیکرولیتر بود. بهاین ترتیب با استفاده از آغازگرهای آشیانهای و نیز دو آغازگر Long و Short وجود ژن مورد نظر تأیید و توالی 3'UTR از ژن استریکتوزیدین جداسازی شد. طی اولین PCR، از cDNA تغییریافته و آغازگرهای F2 و Long-Primer و در مرحله بعد، از محصول اولین PCR همراه با آغازگرهای F1 و Short-Primer استفاده شد. سپس قطعه تکثیری با طول مورد انتظار خالصسازی، همسانهسازی و توالییابی شد.
پیشبینی مکان درون سلولی و مدلسازی پروتئین
بهمنظور شناسایی موقعیت اسیدهای آمینه موجود در زنجیرههای ساختار پروتئین، از برنامه آنلاین PORTER[19] و [20]PDB Sum استفاده شد. همچنین از برنامه آنلاین Predict NLS[21] و [22]PSORT جهت پیشبینی مکان قرارگیری پروتئین STR و از برنامه آنلاین Signal P[23] بهمنظور پیشبینی وجود و عدم وجود Signal peptide و مکان قرارگیری آنها استفاده شد. برنامه آنلاینBlastP با هدف شناسایی شبیهترین ساختار احتمالی به توالی پروتئینی حاصله در پایگاه (PDB)[24] مورد استفاده قرار گرفت. با توجه به نتایج حاصل از پایگاه PDB، از ساختار NMR STR1 در Rauvolfia serpentina (شناسه PDB: 2FP8) بهعنوان الگو استفاده شد و با استفاده از نرمافزار Modeller ver. 9.14، ساختاری کلی برای توالی STR استخراج شده از گیاه خشخاش پیشبینی شد.
از بین 1000 مدل ساخته شده توسط نرم افزار Modeller، بهترین مدل با کمک دو معادله ارزیابیکنندة Dope score وMolpdf (با کمترین میزان (Dope score انتخاب شد و برای شبیه سازی دینامیکی مورد استفاده قرار گرفت. از برنامهGROMACS 5.0.2 بهمنظور بررسی دینامیک مولکولی ساختار پروتئینی پیشبینی شده و اطمینان از صحت پیشبینی ساختار استفاده شد. زمان شبیهسازی 20 نانوثانیه و گامها معادل دو فمتو ثانیه درنظر گرفته شد و از مدل آبSPC [25] ویژه Force Field GROMOS96 43a1 در این شبیهسازی دینامیک مولکولی استفاده شد. برای خنثیسازی سیستم و ایجاد تعادل بار، دو یون سدیم به جای مولکولهای آب به سیستم اضافه شد. پس از ساخت و تأیید مدل، مدل و زنجیرههای جانبی آن با استفاده از برنامه SCWRL (@tome2 V. 2.2) بهینه شدند. جهت ارزیابی مدلهای ساختهشده از نرمافزار آنلاین [26]ProSa-Web استفاده شد. همچنین با استفاده از نرمافزار آنلاین RAMPAGE[27]، نمودار راماچاندران مدل بهینه شده ترسیم شد.
کمیسنجی رونوشتهای ژن استریکتوزیدین
در این تحقیق، میزان بیان ژن استریکتوزیدین در دو گونه Papaver somniferum و Papaver bractatum با استفاده از روش Quantitative Real time PCR در چهار بافت غوزه، برگ، ساقه و ریشه مورد بررسی قرار گرفت. RNA از تمام بافتها با استفاده از کیت شرکت Topaz استخراج و کیفیت و کمیت آن با استفاده از نانوداراپ و ژل آگارز یک درصد تعیین شد. از دو ژن خانهدارActin (Gholami et al., 2013) و Elongation factor 1 α (Cutri, 2013) بهعنوان ژن مرجع استفاده شد (جدول 1). از بین این دو ژن، بهترین گزینه با استفاده از نرمافزارهای Bestkeeper-1 و geNorm (Pfaffl et al., 2004) انتخاب شد. واکنشها qRT-PCR در حجم µl20 و با استفاده از Cybergreen Master mix 2x شرکت Ampliqon در دستگاه BioRad (mini opticum) )با سه تکرار بیولوژیکی) انجام شد. مرحله اولیه واکنش در دمای 95 درجه سانتیگراد به مدت 900 ثانیه در نظر گرفته شد. سپس واکنش اصلی در 35 چرخه و با دمای 95 درجه سانتیگراد (30 ثانیه)، 60 درجه سانتیگراد (30 ثانیه) و 72 درجه سانتیگراد (20) ثانیه انجام شد. واکنش کنترل منفی، شامل استفاده از تمامی ترکیبات واکنش بهجز cDNA جهت بررسی احتمال آلودگی خارجی بهکار گرفته شد. بهمنظور تجزیه دادههای qRT-PCR، بیان نسبی هر ژن بر اساس روش منحنی استاندارد نسبی[28] بر پایه فرمول 2-ΔΔCt (Livak and Schmittgen, 2001) محاسبه شد.
نتایج و بحث
سرهم کردن قطعات EST و خوانشها، تعیین توالی کانتیگ توافقی و ترسیم درخت فیلوژنی
از ESTها بهمنظور دستیابی به توالی توافقی ژنهای فاقد اطلاعات در بانکهای اطلاعاتی استفاده میشود. از آنجا که ESTها مجموعهای از قطعات همپوشان هستند که بهصورت تکرار شونده توالییابی شدهاند، بنابراین ممکن است توالیهای تکراری در قسمتهای همپوشان با سایر قطعات تا حدودی متفاوت باشند. این ویژگی باعث ایجاد خطا در بهدست آوردن توالی توافقی خواهد شد؛ بههمین دلیل برای دستیابی به نتایج مطمئن ابتدا باید این توالیها را از مجموعه هدف حذف کرد. به این روش اصطلاحا یکپارچهسازی اطلاق میشود. در این پژوهش، در مجموع 200 توالی EST حاصل از همردیفی محلی با کمک برنامه BLAST انتخاب شدند. تعداد توالیهای EST بعد از فرآیند یکپارچهسازی به 180 عدد کاهش یافتند و در مرحله بعدی با استفاده از برنامه Codoncode alignerسرهمبندی شدند. طول توالی توافقی حاصل از سرهمبندی توالیهای EST 1468نوکلئوتید بود. تعیین چارچوب قرائت مناسب بهوسیله نرمافزار ORF finder، وجود یک قطعه به طول 1179 باز (از باز 181 الی 1359) را در فریم 2- تایید کرد. پس از همسانهسازی و توالییابی قطعه مورد نظر، توالی آن با شماره دستری KP143741 در پایگاه NCBI ثبت شد. با انجام BLASTp علاوه بر تأیید صحت توالی انتخاب شده، توالیهای ارتولوگ ژن مورد نظر نیز انتخاب و ذخیره شدند. پس از انجام همردیفی چندگانه با استفاده از برنامه CLUSTAL Omega، درخت فیلوژنی بر اساس روش Maximum Likelihood (ML) با تست BootStrap 1000 ترسیم شد (شکل 1).
نتایج حاصل از درخت فیلوژنتیکی نشان میدهد که خشخاش، دارای بیشترین قرابت از نظر ژن مذکور با گیاهان کاکائو و انگور میباشد (شکل 1). علاوه بر این، محدوده تقریبی دمین پروتئین استریکتوزیدین پیشبینی و جهت تایید آن از پایگاه های اطلاعاتی پروتئین InterPro استفاده شد. بر اساس نتایج حاصل، دمین عملکردی پروتئین استریکتوزیدین شامل باقیماندههای 181 تا 268 بود (شکل 2).
واکنش PCR آشیانهای
بعد از شناسایی توالی توافقی ژن استریکتوزیدین در خشخاش، از واکنش PCR آشیانهای و آغازگرهای مختلف (جدول 1) بهمنظور تایید این توالی استفاده شد. با توجه به شکل 3، دو آغازگر طراحی شده از قسمتهای داخلی ژن استریکتوزیدین بهصورت کاملا اختصاصی تکثیر شدهاند؛ بنابراین ناحیه داخلی ORF در یک ناقل مناسب همسانهسازی شد. با انجام PCR بر روی کلنیهای حاصل (شکل 3)، استخراج ناقل و توالییابی بهصورت دوطرفه هویت قطعه تکثیری تایید شد. نتایج حاصل از توالییابی وجود یک قطعه تقریبا 1500 جفت نوکلئوتیدی را مطابق با نتایج آنالیزهای بیوانفورماتیکی (همردیفی ESTهای سرهمبندی شده) تایید کرد.
واکنش RACE-PCR
بهمنظور تایید دقیقتر توالی ژن استریکتوزیدین و نیز پیشبینی طول 3ˈ UTR این ژن، از روش RACE-PCR استفاده شد. قطعات حاصل از آغازگرهای اختصاصی RACE-PCR (جدول 1)، دارای طولی در حدود 1400-1500نوکلئوتید بودند (شکل 3). از آنجا که طول چارچوب قرائت باز در این ژن تقریبا 1200 نوکلئوتید بود، بنابراین طول ناحیه 3ˈ UTR این ژن تقریبا برابر با 200 نوکلئوتید میباشد (شکل 4). اندازة قطعات تکثیر شده بر اساس توالی مورد توافق با قطعات تکثیر شده بر روی ژل آگارز، بیانگر صحت تکثیر ناحیه 3́ توالی مورد توافق میباشد.
شکل 1- درخت فیلوژنی حاصل از توالیهای اورتولوگ ژن استریکتوزیدین بر اساس مدل Maximum Likelihood (ML) با استفاده از نرم افزار Mega 5
Figure 1. Phylogenetic tree obtained from orthologous sequences of STR gene based on Maximum Likelihood (ML) model using Mega 5 software) V. vinifera (XP_002278088.1), T. cacao (EOY33230.1), P. trichocarpa (EEE82963.2), R. communis (EEF48687.1), M. truncatula (KEH29729.1), A. thaliana (AEE28296.1), P. mume (XP_008230556.1), C. melo (XP_008453519.1), A. lyrata (EFH50300.1), Z. mays (DAA51393.1), P. massoniana (AGU43759.1), C. arietinum (XP_004493426.1), G. max (XP_003554139.1), S. lycopersicum (XP_004249227.1), S. tuberosum (XP_006351273.1), C. sinensis (XP_006494390.1), F. vesca (XP_004307669.1), R. serpentina (P68175)(.
شکل 2- بخشی از نتایج همردیفی توالیهای ارتولوگ در چهار گونه Vitis vinifera (XP_002278088.1)، Theobroma cacao (EOY33230.1)، Populus trichocarpa (EEE82963.2)، Rauvolfia serpentina (P68175) با توالی ORF خشخاش به منظور شناسایی دمینهای حفاظت شده و جایگاههای فعال (نواحی خاکستری رنگ شامل دمین عملکردی استریکتوزیدین دارای بیشترین حفاظت شدگی است).
Figure 2. A part of P. somniferum CLUSTAL W2 alignment with four other species Vitis vinifera (XP_002278088.1), Theobroma cacao (EOY33230.1), Populus trichocarpa (EEE82963.2), Rauvolfia serpentina (P68175) to find the STR conserved domain and active site (the highlighted grey amino acids and marked with upside green bars).
جهت پیشبینی محل ذخیره و قرارگیری آنزیم استریکتوزیدین، از برنامه PSORT و نرمافزار Predict NLS استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که محل ذخیره و قرارگیری آنزیم استریکتوزیدین در واکوئل است. نتایج پژوهش Deus-Neumann & Zenk, 1984))، سیتوسول را بهعنوان محل قرارگیری و ذخیره این آنزیم پیشبینی کرد، درحالیکه در سالهای 1991 و 2003 طی دو پژوهش متفاوت، واکوئل بهعنوان محل صحیح قرارگیری و ذخیره تایید شد (Hashimoto & Yamada, 2003; Salim & De Luca, 2013).
شکل 3- محصول واکنش PCR آغازگرهای آشیانهای) شکل سمت راست) آغازگرهای F1 و R1، 2) آغازگرهای F1 و R2، 3) آغازگرهای F2 و R1، 4) آغازگرهای F2 و R2. محصول کلنی PCR ژن STR(جهت تشخیص همسانههای حاوی قطعات توالی مورد نظر) ( شکل سمت چپ).
Figure 3. PCR product reaction of nested primers (right figure) F1 and R1 primers, 2) F1 and R2 primers, 3) F2 and R1 primers, 4) F2 and R2 primers. STR gene PCR colony product (to identify clones containing the desired sequence fragments) (left figure).).
M 1 2 3 4 |
1500bp |
1000bp |
شکل 4- الکتروفورز محصولات واکنش RACE-PCR بر روی ژل آگارز یک درصد، چاهک یک: ترکیب دو آغازگر F1 و R1، چاهک دو: محصول RACE-PCR دوم، چاهک سه: ترکیب دو آغازگر F2 و R2 و چاهک چهار: محصول RACE-PCR اول.
Figure 4. Electrophoresis of RACE-PCR reaction products on 1% agarose gel, 1: combination of two primers F1 and R1, 2: RACE-PCR product II, 3: combination of two primers F2 and R2 and 4: product RACE-PCR first.
با توجه به نتایج حاصل از برنامه آنلاین Signal P، پروتئین استریکتوزیدین احتمالا در 19 آمینواسید ابتدایی دارای سیگنال پپتید میباشد. در حقیقت، احتمال وجود سیگنال پپتید در آمینواسید شماره 19 بیش از 98 درصد پیشبینی شد. در ضمن نتایج این پژوهش نشان داد که این پروتئین دارای تغییرات پس از ترجمه در شبکه آندوپلاسمی و دستگاه گلژی میباشد. نتایج پژوهشهای آزمایشگاهی بر روی پروتئین استریکتوزیدین در گیاهان مختلف وجود سیگنال پپتید در قسمتهای ابتدایی توالی (آمینواسیدهای 30-1) و گلیکوزیلاسیون در نواحی 100-90 را تایید کردهاند (Kutchan et al., 1988; Bracher & Kutchan, 1992; Pasquali et al., 1992).
پیشبینی ساختمان دوم و سوم پروتئین استریکتوزیدین
پس از تایید توالی نوکلئوتیدی ORF ژن استریکتوزیدین، توالی پروتئینی این ژن با هدف شناسایی ویژگیهای پروتئین شناختی آن بررسی شد. نتایج حاصل از آنالیز ساختمان اول پروتئین استریکتوزیدین نشان داد که این پروتئین با 392 آمینواسید دارای وزن مولکولی 99/43 کیلودالتون است و نقطه ایزوالکتریک آن برابر با 52/7 میباشد. در این پژوهش موقعیت هر آمینواسید در توالی پروتئین نهایی و جایگاه آنها در ساختار سه بعدی پروتئین با استفاده از برنامه PORTER بررسی شد. نتایج نشان داد که از مجموع 392 آمینواسید تشکیل دهنده پروتئین استریکتوزیدین در گیاه خشخاش، 18/9 درصد در تشکیل پیچها[29]، 40 درصد در تشکیل صفحات و رشتهها[30] و حدود 76/50 درصد در تشکیل مارپیچها[31] شرکت میکنند.
در این تحقیق، پیشبینی ساختمان سوم با استفاده از توالی آمینواسیدی و انتخاب بهترین الگو انجام شد. در حقیقت، الگو شبیهترین ساختار احتمالی موجود در پایگاههای اطلاعاتی میباشد که از طریق مطالعات آزمایشگاهی بهدست آمده است. در پژوهش حاضر، از ساختار پروتئین Strictosidine synthase در پایگاه PDB متعلق به گیاه Rauvolfia serpentine بهعنوان الگو برای پیشبینی ساختار سوم با استفاده از برنامه Modeller استفاده شد. در این برنامه، جهت انتخاب بهترین مدل از فاکتوری با عنوان "Dope Score"[32] استفاده میشود و مقادیر کمتر از این فاکتور بیانگر دقت بیشتر مدل پیشبینی شده است (Webb & Sali, 2014). بنابراین، در بین مدلهای پیشنهادی توسط نرمافزار Modeller، مدل با کمترین Dope Score انتخاب شد و در مرحله بعدی، این مدل پیشبینی شده با استفاده از برنامه SCRWL بهینه شد.
شناخت خطاها در مدلهای تجربی و نظری ساختارهای پروتئینی پیشبینی شده، یک مشکل عمده در زیستشناسی ساختاری محسوب میشود. برنامه آنلاین ProSA-Web، میزان تطابق مدل پیشبینی شده را با مدل واقعی (نتیجه حاصل از تجزیه و تحلیلهای آزمایشگاهی) مقایسه و برای هر مورد یک امتیاز (Z-Score) را محاسبه میکند (Sippl, 1993; Wiederstein & Sippl, 2007). در صورتیکه این امتیاز خارج از محدوده مورد نظر برای پروتئینهای شناخته شده باشد، ساختار پیشبینی شده احتمالا صحیح نخواهد بود. امتیاز قابل قبول برای این برنامه بین 15-2 (قدر مطلق) است (Wiederstein & Sippl, 2007). نتایج Z-Score برای مدل پیشبینی شده توسط Modeller و نیز مدل بهینه شده (توسط برنامه SCRWL) بهترتیب برابر با 29/5- و 55/6- بود. از آن جا که امتیازهای مذکور در محدوده قابل قبول قرار داشتند، بنابراین مدل پیشبینی شده توسط نرمافزار Modeller و مدل بهینه شده آن دارای کیفیت مناسبی بودند و احتمالا با آنچه که در طبیعت میتواند وجود داشته باشد نیز تطابق دارند (شکل 5).
پس از انتخاب مدل پیشبینی شده توسط Modeller (V9.14) و بهبود زنجیره های جانبی آن، از برنامه [33]RAMPAGE بهمنظور بررسی صحت ساختار سهبعدی پروتئین استریکتوزیدین استفاده شد. بر اساس نمودار راماچاندران (شکل 6)، تمام زوایای موجود، در نواحی مجاز واقع شدهاند و مدل پیشبینی شده از لحاظ نوع و مکان قرارگیری زوایای موجود در آن قابل قبول است.
دینامیک مولکولی
بهمنظور مطالعه پایداری ساختار پیشبینی شده ژن استریکتوزیدین، از برنامه شبیهساز دینامیک مولکولیGROMACS 5.0.2 با دو پارامتر RMSD و RMSF[34] استفاده شد. شیب نمودارRMSD ، بیانکننده پایداری مدل در طول زمان شبیهسازی (20 نانوثانیه( است. در حقیقت، هر چه این شیب به صفر نزدیکتر باشد، مدل شبیهسازی شده پایدارتر خواهد بود. از طرفی، چنانچه شیب به تدریج افزایش یابد و یا دارای نوسان زیادی باشد، مدل ناپایدار است. در مورد مدلRSDM، هیچ ناپایداری در طول زمان شبیهسازی مشاهده نشد (شکل 7). میزان انعطافپذیری بخشهای مختلف پروتئین در شکل 8 قابل مشاهده است. باقیماندههای تشکیلدهنده جایگاه فعال آنزیم (در محور افقی نمودار با پیکان سبز رنگ مشخص شدهاند)، دارای بیشترین انعطافپذیری یعنی بین 5/1 تا 5/2 نانومتر بود، درحالیکه باقیماندهای نواحی ساختارهای ثانویه شامل مارپیچ آلفا و صفحههای بتا و پیچها، دارای کمترین انعطافپذیری بودند. در حقیقت، این نتایج بیانگر تطابق کامل با وظیفه ساختاری این نواحی از پروتئین است (شکل 8)
شکل 5- ساختار سوم پیشبینی شده و بهینه شده پروتئین استریکتوزیدین در گیاه خشخاش با استفاده از برنامه Modeller و SCRWL
Figure 5. Predicted and optimized structure of Strictosidine synthase protein in Papaver somniferum y using Modeller and SCRWL
شکل 6- نمودار راماچاندران حاصل از برنامه آنلاین RAMPAGE برای مدل بهبود داده شده پروتئین استریکتوزیدین
Figure 6. Ramachandran diagram derived from RAMPAGE online program for the improved model of STR protein
شکل 7- نمودار RMSD پروتئین استریکتوزیدین در برنامه GROMACS
Figure 7. RMSD diagram of PsSTR protein in GROMACS program
شکل 8- نمودار RMSF پروتئین استریکتوزیدین در برنامه GROMACS. نمادهای رنگی در پایین نمودار بیانگر مقادیر نوسان در مناطق مختلف ساختار هستند. پیکانها، اشکال مارپیچ و خطوط نازک به ترتیب نشاندهنده α-Helix ، β-Turns و حلقهها هستند.
Figure 8. RMSF diagram of PsSTR protein in GROMACS program. The coloured symbols at the bottom of the graph indicate fluctuation values in different regions. The arrow, spiral-like and thin line shapes corresponded to α-Helix, β-Turns and loops respectively.
بیان ژن استریکتوزیدین در گیاه خشخاش و شقایق کبیر
با توجه به اینکه دو بافت ریشه و کپسول، بهترتیب در خشخاش و شقایق کبیر دارای کمترین میزان بیان نسبت به سایر بافتها بودند، در نتیجه از آنها بهعنوان بافت پایه بهمنظور نرمالسازی استفاد شد. میزان بیان ژن استریکتوزیدین در گیاه خشخاش در بافت برگ، ساقه و غوزه بهترتیب 12، 09/4 و 3/1 برابر ریشه بود. در گیاه شقایق کبیر، ریشه دارای بیشترین بیان (بیش از پنج برابر) بود، درحالیکه ساقه (بیش از سه برابر) و برگ (بیش از 5/2 برابر) رتبههای بعدی را به خود اختصاص دادند ( شکل 9). بهطورکلی، میزان بیان ژن استریکتوزیدین در گیاه خشخاش بهصورت معنیداری بیشتر از شقایق کبیر بود. کمترین میزان بیان بین بافتهای هر دو گیاه مربوط به کپسول P. bracteatum بود و ریشه خشخاش، برگ و ساقه شقایق کبیر، کپسول خشخاش، برگ شقایق کبیر و ساقه و برگ خشخاش رتبههای بعدی را به خود اختصاص دادند. بین بافت با بیشترین (برگ خشخاش) و کمترین میزان بیان (کپسول شقایق کبیر)، 30 برابر اختلاف مشاهده شد (جدول 2).
تاکنون حضور و بیان ژن استریکتوزیدین در گیاهان مختلفی از قبیل آرابیدوپسیس (Sohani et al., 2009) و Ophiorrhiza japonica (Lu et al., 2009) به اثبات رسیده است. در گیاهانی نظیر درخت زندگی[35] و Ophiorrhiza pumila، بیشترین میزان بیان بهترتیب در گلهای بالغ، برگ ها، ساقه و ریشه گزارش شده است (Yamazaki et al., 2003b). این مسئله در مورد گیاه پروانش و Ophiorrhiza japonica تا حدودی متفاوت است، چراکه پروفایل بیانی آنها، بیانگر کمترین میزان بیان در ساقه بود (Sibéril et al., 2001; Lu et al., 2009). نتایج پژوهش حاضر نشان داد که در هر دو گونه، بافت غوزه دارای بیان نسبی کمتری نسبت به سایر بافتها بود. در شقایق کبیر، ریشه بیشترین و غوزه کمترین میزان بیان را به خود اختصاص دادند. تفاوت بسیار معنیداری دو رقم فوق (که متعلق به یک گونه نیز می باشند) و نتایج متناقض سایر محققین، احتمالا با پیچیدگی های سیستم بیانی این ژن در گیاهان مختلف مرتبط میباشد. این موضوع، احتمالا با تکامل واگرای[36] این سیستم و ژن در طول تکامل مرتبط است (Lu et al., 2009). بیان این ژن تحت تاثیر انواع تنشها و محرک های محتلف قرار میگیرد. از آنجا که محرک های غیرزیستی از قبیل متیل جاسمونات و سالیسیلیک اسید بهطور قابل ملاحظه ایی بیان این ژن و در نتیجه تولید ایندول آلکالوئیدها را در Ophiorrhiza japonica افزایش میدهند (Lu et al., 2009)، بنابراین افزایش در بیان ژن استریکتوزیدین بهطور مستقیم باعث افزایش تولید ایندول آلکالوئیدها میشود. بهطورکلی، وجود موتیفهای حفاظت شده در توالیهای بالادستی (از جمله بخشهای G-box) و راهانداز بهمنظور پاسخ به محرکها ضروری است. حضور توالی های G-box در نقاط مختلف توالی های راه انداز در پاسخ به محرک های غیرزیستی نقش دارند. همچنین عوامل رونویسی متعددی از قبیل bHLH و MYC که وجود آنها در گیاهانی از قبیل گوجه فرنگی و آرابیدوپسیس به اثبات رسیده است، نیز در پاسخ به این محرک ها دخیل هستند (Yang et al., 2015).
شکل 9- مقایسه سطح بیان ژن استریکتوزیدین در بافتهای مختلف گیاه (A خشخاش، (B شقایق کبیر و (C تفاوت نسبی بین دو گیاه.
Figure 9. Comparison of STR gene expression level in different plant tissues A) Papaver somniferum, B) bracteatum Papaver and C) relative difference between two plants
جدول 2- مقایسه سطوح نسبی بیان ژن استریکتوزیدین در بافتهای متناظر بین دو گونه P. somniferum و P. bracteatum
Table 2. Comparison of relative levels of STR gene expression in the corresponding tissues between
P. somniferum and P. bracteatum
SD |
(P. somniferum/ P. bracteatum) |
Tissue |
0.74 |
3.25 |
Capsule |
2.28 |
12.12 |
Leaf |
0.55 |
3.25 |
Shoot |
0.11 |
0.55 |
Root |
تجزیه و تحلیل عملکردی راهانداز ژن استریکتوزیدین نشان داده است که توالیهای تنظیمی سیس[37] نیز در واکنش به محرکها دخیل هستند. این توالیها در تعامل با دمینهای AP2/ERF عوامل رونویسی ORCA2 و ORCA3 عمل میکنند (Sibéril et al., 2001). در حقیقت، عوامل رونویسی AP2/ERF با اتصال به نقاط CBF2 در پاسخ به محرکهای مربوطه تأثیرگذار هستند. وجود توالیهای CBF2 در راهانداز ژنهای TDC و STR به اثبات رسیده است. شدت نور UV خورشید نیز از جمله محرکهای تأثیرگذار محسوب میشود (Dutta et al., 2007). اعضای خانواده Papaveraceae گیاهانی روزبلند هستند و به شدت نوری در حدود 16 کیلو لوکس نیاز دارند. در صورت عدم وجود نور کافی، خشخاش کوتاهتر و گلدهی در آن تسریع میشود. وجود نور کامل پس از ظهور اولین غنچهها، باعث افزایش میزان متابولیت های ثانویه به بیشترین میزان خود می شود، البته این مسئله در مورد بافت ها و اندام هایی که در معرض تابش مستقیم نور خورشید هستند، موثرتر است (Bernáth et al., 1988). بنابراین تولید بیشتر mRNA کدکننده استریکتوزیدین در گیاه خشخاش، با توجه به وجود توالی های CBF2 و عوامل رونویسی AP2/ERF در بافتهای هوایی برگ و ساقه، بیانگر همین موضوع میباشد. جستوجوی توالی توافقی تنظیمی سیس در راه انداز STR، حضور G-box را در نزدیکی عامل رونویسی ORCA2 به اثبات رسانده است (Sibéril et al., 2001). همچنین وجود G-box مشابه راهانداز استریکتوزیدین در راهانداز ژن TDC که کدکننده آنزیم Tryptophan decarboxylase میباشد نیز به اثبات رسیده است (Ouwerkerk et al., 1999) که این مسئله احتمالا بیانگر تنظیم همزمان این دو ژن میباشد. شواهدی مبنی بر تنظیم همبیانی ژن های TDC و استریکتوزیدین در گیاه Ophiorrhiza pumila تایید شده است (Yamazaki et al., 2003a).
الگوی بیان حاصل از این پژوهش در هر دو گیاه مورد بررسی ممکن است تحت تاثیر شرایط فیزیولوژیکی و محیطی و بافتهای مختلف قرار گیرد؛ بهعنوان مثال، در این تحقیق با وجود نور بیشتر در قسمت هوایی شقایق کبیر (ساقه و برگ)، ریشه بیشترین بیان را به خود اختصاص داد. احتمالا این موضوع بیانگر وجود ساختار متفاوت راهانداز و یا پیامهای سلولی ناشناخته مختلف در بافتهای متفاوت است. با توجه به این مسئله، احتمالاً وجود تفاوت بیان و همچنین الگوی بیانی متفاوت بین دو گونه خشخاش و شقایق کبیر در این پژوهش، ممکن است با رخدادهای به وقوع پیوسته در طی تکامل و انشقاق این دو از یکدیگر مرتبط باشد؛ تا آنجا که منجر به بروز چنین الگوی بیان متضادی در ریشه (بیشترین بیان در ریشه شقایق کبیر و کمترین بیان در ریشه خشخاش) شده است.
تعداد آمینواسید آنزیم استریکتوزیدین در اغلب گیاهان بسیار مشابه است و محدودهای بین 344 (Rauvolfia serpentina) تا 402 (Cucumis melo) را پوشش میدهد (از این بین عدد 391 بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده است) (Young et al., 2011; Motamayor et al., 2013). تفاوت معنیدار در میزان بیان نسبی این ژن و نیز مقایسه آن با شقایق کبیر (تفاوت در میزان بیان و نیز نوع بافت کاملاً معنیدار بود)، بیانگر میزان تولید بیشتر Strictosidine و احتمالاً تولید بیشتر ایندول آلکالوئیدها در خشخاش بود. درصورتیکه هدف از کشت و کار خشخاش، تولید مقادیر بیشتری آلکالوئیدها باشد، بیان بیشتر ژن این پروتئین علاوه بر اتلاف انرژی بیشتر (که میتواند صرف تولید لاتکس در گیاه شود) میتواند به سمت تولید ایندول آلکالوئیدها هدایت شود. در ضمن، یکی از پیشمادههای مشترک در تولید لاتکس و ایندول آلکالوئیدها، تریپتامین (Tryptamin) است که در این مورد نیز با تولید لاتکس در این گیاه در رقابت است. اطلاع از پروفایل بیان ژن استریکتوزیدین، امکان محاسبه این اتلاف را فراهم میآورد.
نتایج این پژوهش در بخش همردیفی نشان داد که تغییرات زیادی در طی تکامل در آنزیم استریکتوزیدین رخ داده است. نقاط نزدیک به انتهای پروتئین، بهعلت وجود دمین عملکردی، بسیار حفاظت شده است و همین امر باعث ایجاد عملکرد مشابه در گیاهان مختلف میشود. از طرفی، وجود قسمتهای با حفاظتشدگی کمتر و نیز طولهای متفاوت (که در گیاهان مختلف مشاهده میشود)، باعث بروز تغییرات و تفاوتهایی در شکل و جهتگیری فضایی این ژن شدهاند و طبیعتاً این تفاوتها و تاثیرات میتواند بر میزان فعالیت و کارایی آن در گیاهان تأثیرگذار باشند. با در دست داشتن توالی دقیق ژن استریکتوزیدین، امکان دستورزی آن با استفاده از مهندسی ژنتیک فراهم میشود. همچنین داشتن آگاهی از توالی این ژن برای هر گیاه جهت تخمین میزان کارایی این آنزیم لازم است. علاوه بر این مسئله، در بررسیهای تکاملی، میزان قرابت بین همولوگهای آن، تنها با داشتن تمام آمینواسیدهای موجود در توالی پروتئینی آن امکانپذیر خواهد بود.
REFERENCES
[1]- Dastyl isoepoxide synthase
[2]- Dastyl ipoxide synthase
[3]- Neuroclaurin synthase
[4]-Benzyl isoquinoline
[5]- Open Reading Frame
[6]- Consensus
[7]- CDS (Coding DNA Sequence)
[8]- Expressed Sequence Tag (EST)
[9] Reads
[10]- https://www.ncbi.nlm.nih.gov/sra
[11]- Assemble
[12]- http://www.ncbi.nlm.nih.gov/gorf/gorf.html
[13]- Search protein database using a protein query
[14]- https://www.ebi.ac.uk/Tools/msa/clustalo/
[15]- http://www.megasoftware.net/mega.php
[16]- https://eu.idtdna.com/calc/analyzer
[17]- Reverse Transcriptase (RT)
[18]- Rapid amplification of cDNA ends
[19]- http://distill.ucd.ie/porter/
[20]- http://www.ebi.ac.uk/thornton-srv/databases/cgi-bin/pdbsum/GetPage.pl?pdbcode=index.html
[21]- https://www.predictprotein.org/
[22]- https://wolfpsort.hgc.jp/
[23]- http://www.cbs.dtu.dk/services/SignalP/
[24]- https://www.rcsb.org/
[25]- Simple point charge
[26]- https://prosa.services.came.sbg.ac.at/prosa.php
[27]- http://mordred.bioc.cam.ac.uk/~rapper/rampage.
[28]- Relative standard curve method
[29]- helix : DSSP's H (alpha helix) + G (3-10 helix) + I (pi-helix) classes
[30]- Strand : DSSP's E (extended strand) + B (beta-bridge) classes
[31]- The rest : DSSP's T (turn) + S (bend) + . (the rest)
[32]- Discrete Optimized Protein Energy
[33]- http://mordred.bioc.cam.ac.uk/~rapper/rampage.php
[34]- Root mean squared deviation (RMSD) and root mean squared fluctuation (RMSF)
[35]- Camptotheca acuminate
[36]- Divergent
[37]- Cis-regulatory element
REFERENCES