Document Type : Research Paper
Authors
Department of Agricultural Biotechnology, Faculty of Agricultural Sciences, University of Guilan, Rasht, Iran
Abstract
Keywords
مقدمه
در سراسر جهان، تنش آب، علت اصلی خسارات اقتصادی در کشاورزی و جنگلداری است (Rosegrant & Cline, 2003) و انتظار میرود بهدلیل تغییرات آب و هوایی و کمبود روزافزون آب، خشکی بهطور فزایندهای شدیدتر شود ( Dudley, 1996; Zirgoli & Kahrizi, 2015; Sabagh et al., 2019). خشکی یک تنش چند بعدی است که گیاهان را در سطوح مختلف تحت تأثیر قرار میدهد. در سطح گیاه، پاسخ به تنش خشکی پیچیده است (Blum, 1996) و بهعنوان بهوسیلهمهمترین فاکتور کنترلکننده عملکرد محصولات، تقریباً روی کلیه فرآیندهای رشد گیاه تأثیرگذار است (Siddique et al., 1999). آسیبهای ناشی از گونههای فعال اکسیژن (ROS[1]) به ماکرومولکولها تحت تنش خشکی، مهمترین عامل پیشگیری کننده رشد است (Farooq et al., 2009). یکی از مسیرهایی که تحت تاثیر تنش خشکی قرار میگیرد، چرخه کربس (TCA) است که در ماتریکس میتوکندری قرار دارد (Gao et al., 2018). آنزیمهای چرخه TCA به تنشهای اکسیداتیو بسیار حساس هستند (Fernie et al., 2004). در گیاهان، پیروات بهوسیله کمپلکس آنزیمی پیروات دهیدروژناز (PDC) میتوکندریایی به استیل COA تبدیل میشود و به دنبال آن CO2 آزاد میشود و NAD+ به NADH تبدیل میشود (Budde & Randall, 1990). کمپلکس پیروات دهیدروژناز میتوکندری (mtPDC)، محل ورود کربن به چرخه TCA میباشد (Tovar‐Méndez et al., 2003). در چرخه کربس، استیلCOA بهوسیله سیترات سینتاز و آکونیتاز به ایزوسیترات تبدیل میشود (Moeder et al., 2007). ایزوسیترات دهیدروژناز با واکنش اکسیداتیو، ایزوسیترات را به 2–اکسیدگلوتارات، تبدیل میکند و محصول این واکنش، CO2 وNADP است ( Lemaitre et al., 2007; Sienkiewicz-Porzucek et al., 2010; Sulpice et al., 2010; Foyer et al., 2011 ). ایزومرهای ایزوسیترات دهیدروژناز میتوکندری و سیتوزول، نقش مهمی در تولید NADPH برای احیای گلوتاتیون و در از بین بردن گونههای فعال اکسیژن در برابر تنش اکسیداتیو دارند (Abiko et al.2005). در گیاه آرابیدوپسیس، شش ایزومر برای ژن IDH گزارش شده است. فقدان ژن AtIDH II منجر به کاهش فعالیت ایزوسیترات دهیدروژناز در این گیاه شد
(Lin et al., 2004). در مطالعهای که Lemaitre & Hodges (2006) روی ژن IDH در قسمتهای مختلف گیاه آرابیدوپسیس انجام دادند اعلام کردند که ایزومر شماره شش در برگ، دارای بیان بیشتری بود. چرخه کربس با فعالیت مالات دهیدروژناز تکمیل میشود که سبب اکسیداسیون برگشتپذیر مالات به اگزالواستات (OAA) میشود (Nunes-Nesi et al., 2005)). اگزالوگلوتارات توسط آنزیمهای اگزالوگلوتارات دهیدروژناز، سوکسینات دهیدروژناز و فوماراز (فومارات دهیدروژناز) به فومارات تبدیل میشود (Zhang & Xie, 2014). در گوجه فرنگی، کاهش فعالیت آنزیم فوماراز، کاهش رشد گیاهان را در پی داشت (Nunes‐Nesi et al., 2007).
تیوکسیردوکسین (TRX) بهعنوان یک تنظیم کننده اصلی برای چرخه TCA میتوکندری شناخته شده است (Daloso et al., 2015). TRX نقش اساسی را در تحمل گیاهان به تنش اکسیداتیو ایفا میکند. آنها در مقابله با آسیب اکسیداتیو و با انتقال الکترون، موجب احیا ردوکتازهای مورد نیاز برای سمزدایی هیدروپراکسیدهای چربی و در نتیجه ترمیم پروتئین اکسید شده میشوند (Dos Santos & Rey, 2006). TRX برای احیا خود از فردوکسین ([2]FTR) یا NADPH ([3]NTR) استفاده میکند (Reichheld et al., 2005). در بررسی که روی گیاه آرابیدوپسیس انجام شد، افزایش بیان NTR باعث افزایش تحمل به تنشهای خشکی و فتواکسیداتیو شد. همچنین نتایج نشان داد که افزایش بیان NTR به حفظ هموستازی گونههای فعال اکسیژن تحت شرایط تنش کمک میکند (Kim et al., 2017). تیوکسیردوکسین میتواند فوماراز و سوکسینات دهیدروژناز میتوکندریایی را غیرفعال کند و در شرایط In vivo نیز سبب متلاشی شدن ATP سیترات لیاز سیتوزولی میشود (Daloso et al., 2015). TRX نقش اساسی را در تحمل گیاهان به تنش اکسیداتیو ایفا میکند. آنها در مقابله با آسیب اکسیداتیو، با انتقال الکترون موجب احیای ردوکتازهای مورد نیاز برای سمزدایی هیدروپراکسیدهای چربی و در نتیجه ترمیم پروتئین اکسید شده میشوند (Dos Santos & Rey, 2006). مطالعه ژنومی برنج نشان داد که تحت شرایط تنش زیستی و غیرزیستی، تفاوت معنی داری در بیان ژن TRX وجود دارد (Nuruzzaman et al., 2012)؛ بنابراین نقش TRX، محافظت گیاهان در برابر آسیب اکسیداتیو میباشد و نشان میدهد که TRX در سیستم دفاع آنتیاکسیدانی درگیر است (Kapoor et al., 2015).
مسیر آلترناتیو اکسیداز، یکی از راههای مهم کاهش تولید انواع اکسیژن فعال در اندامکهای کلروپلاست و میتوکندری است (Mittler, 2002). در این مسیر، به جای اینکه الکترونه،ا تک تک بر روی آن منتقل شوند، هر چهار الکترون لازم جهت احیای کامل اکسیژن به یک باره توسط آن دریافت میشود و آنرا به آب تبدیل میکند؛ این عمل توسط آنزیم آلترناتیو اکسیداز (AOX) صورت میگیرد. فعال شدن این مسیر جایگزین همانند سایر مسیرهای ممانعت کننده، از تشکیل انواع اکسیژن فعال پیشگیری میکند و سبب میشود که فشار الکترون موجود روی زنجیر انتقال الکترونی کاهش یابد (Edreva, 2005). محققین نشان دادهاند که فقدان ژن AOX1 در گیاه، توانایی رشد یا تحمل به تنش را کاهش می دهد (Mohsenzadeh Golafazani et al., 2017). همچنین نشان داده شده است که آلترناتیواکسیداز در کاهش آسیب سلولی تحت تنشهای محیطی مختلف نقش دارد، بهطوریکه تعداد زیادی از مطالعات اخیر، به نقش آن در پاسخ به تنش شوری و خشکی متمرکز شده است (Li et al., 2013). افزایش بیان AOX در پاسخ به خشکی در برگ گندم نشان داده شده است (Bartoli et al., 2005; Vassileva et al., 2009)، درحالیکه هیچ افزایشی در پروتئین AOX برگ سویا دیده نشد (Ribas-Carbo et al., 2005)، همچنین خشکی سبب کاهش میزان بیان ژن AOX در برگ یونجه شده است (Filippou et al., 2011).
در تحقیقات انجام شده، کاربرد متانول بـهعنـوان یـک منبع کربن برای گیاهان زراعی رواج پیدا کرده است، زیرا گیاهان میتوانند متانول محلولپاشی شده روی برگها را بهراحتی جذب کنند و بهعنوان منبع کربنی مورد استفاده قرار دهند و از طرفی متانول، کمبود CO2 را برای گیاه جبران میکند ( Hemming et al., 1995; Fall & Benson, 1996; Bai et al., 2014 ). همچنین گزارش شده است که متانول با ریبولوز 1و5 بیس فسفات، از رقابت اکسیژن میکاهد. همچنین اکسیداسیون سریع به دیاکسیدکربن و ترکیب با محلولپاشی متانول، باعث تأخیر در پیری برگها از طریق اثر روی محرکهای تولید اتیلن در گیاه میشود که این امر موجب دوام سطح برگ و افزایش دوره فعال فتوسنتزی میشود (Zbieć et al., 2003). در مطالعهای دیگر گزارش شده است که متانول، القا کننده بیان ژنها در گیاه آرابیدوپسیس است
(Roslan et al., 2001). در تحقیقی، تنش خشکی سبب افزایش میزان بیان ژن گلیکولات اکسیداز (که یک آنزیم کلیدی مسیر تنفس نوری میباشد)، در ساعات ابتدایی در ژنوتیپ متحمل SLM046 کلزا شد و ساعات بعدی، بیان آن به شدت کاهش یافت کرد (Pasandideh Arjmand et al., 2017). محققان این تحقیق اظهار نمودند احتمالا گیاه با افزایش گلیکولات اکسیداز، سعی در تولید CO2 برای چرخه کالوین دارد و پس از اینکه NADPH به میزان زیادی انباشته شد، برای جلوگیری از تنش اکسیداتیو، بیان ژن گلیکولات اکسیداز را در ساعات بعدی کاهش داده است. در مطالعه دیگر، تیمار متانول روی پنبه باعث کاهش میزان فعالیت آنزیم گلیکولات اکسیداز شد (Bai et al., 2014) و محققان آن گزارش کردند که یکی از راهکارهای افزایش غلظت دیاکسیدکربن در گیاهان، استفاده از متانول است که این امر منجر به افزایش فتوسنتز خالص در واحد سطح و بالارفتن تولید ماده خشک در گیاهان زراعی سه کربنه میشود.
کلزا همانند بسیاری از گیاهان زراعی، نسبت به تنش خشکی آسیبپذیر است و خسارت ناشی از ایجاد گونههای فعال اکسیژن در تنش خشکی، یکی از علل عمده کاهش محصول است. بنابراین در این تحقیق تلاش شد تا با توجه به تاثیر متانول که در مطالعات قبلی به آن اشاره شده است، بیان برخی رونوشتهای ژنها در شرایط تنش خشکی و بدون تنش در ژنوتیپ متحمل و حساس کلزا با استفاده از Real Time-PCR، بررسی شود تا شناخت مناسبی برای شناسایی عکس العمل گیاه کلزا به تنش خشکی و تیمار آنها با متانول فراهم آورد.
مواد و روشها
بذرهای دو ژنوتیپ حساس (Hayola308) و متحمل (SLM046) خشکی کلزا از موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر (SPII) تهیه شدند
(Mirzai et al., 2013; Mohsenzadeh Golfazani et al., 2016 .(بذرها برای جوانهزنی به مدت چهار روز در پتریدیش مرطوب استریل در آزمایشگاه بیوتکنولوژی دانشگاه گیلان قرار داده شدند و پس از جوانهزنی، پنج عدد بذر سالم در هر گلدان پلاستیکی با قطر دهانه 30 سانتیمتر کشت شدند. گلدانها در اتاقک رشد در شرایط 16 ساعت روشنایی و هشت ساعت تاریکی، دمای2± 23 درجه سانتیگراد و شدت نور 198 میکرومول بر متر مربع بر ثانیه (655 لوکس) منتقل شدند و تا زمان نمونه برداری به صورت مرتب و روزانه آبیاری شدند. بررسی گیاهان در سه سطح شاهد (آبیاری کامل و منظم)، تنش خشکی (قطع آبیاری) و محلول پاشی گیاهان تحت تنش انجام شد. از نظر آماری بهصورت فاکتوریل و در پایه کاملا تصادفی در سه تکرار انجام شد که سه عامل متانول، ژنوتیپ و زمان بهعنوان عوامل آزمایش در نظر گرفته شدند. نمونههای برگی از گیاهان : الف) بهطور کامل و منظم آبیاری شده بهعنوان شاهد، ب) گیاهانی که به مدت 72 ساعت تحت شرایط تنش خشکی به صورت قطع آبیاری قرار داشتند (بر اساس روش وزنی تعیین FC (ظرفیت زراعی) و PWP (نقطه پژمردگی دائم)، تقریباً 72 ساعت پس از قطع آبیاری گلدانها آب خود را از دست داده بودند و به حدود 30 درصد ظرفیت زراعی رسیده بودند که این زمان بهعنوان زمان شروع تنش در نظر گرفته شد) و ج) گیاهان تحت تنش خشکی که 72 ساعت پس از قطع آبیاری، با متانول 20 درصد محلولپاشی شدند (Armand et al., 2016) و در هشت و 24 ساعت پس از محلول پاشی، نمونه گیری انجام شد.
برگهای سالم، سبز و کاملاً توسعهیافته گیاه کلزا در مرحله رویشی چهار تا شش برگی (گیاهچهای) برش داده شدند و در ورقههای آلومینیومی با ضخامت متوسط قرار گرفتند. پس از نمونهگیری و برای توقف فعالیتهای متابولیک، ابتدا نمونههای برگی درون نیتروژن مایع گرفتند و تا زمان استخراج، در فریزر 80- درجه سانتیگراد نگهداری شدند. استخراج RNA با استفاده از کیت دنا زیست و مراحل آن مطابق دستورالعمل مربوطه انجام شد. بهمنظور حذف DNA باقیمانده، از آنزیم DNase و سپس EDTA استفاده شد. سنجش کیفیت RNA استخراج شده با استفاده از عکسبرداری ژل آگارز یک درصد توسط دستگاه ژل داک (مدل BIO RAD) و تحت نور UV و سنجش کمیت آن با استفاده از نانودراپ انجام شد. مشاهده باندهای مجزای 5S، 18S و28S برای RNA ریبوزومی، نشان از کیفیت مناسب فرایند استخراج RNA دارد که در تمامی نمونهها، صحت استخراج تائید شد.
سنتز cDNA با استفاده از آنزیمRevert Aid Reverse Transcriptase و M-MLV کیت فرمنتاز ((Fermrntas LIFE SCIENCE # K 1621 مطابق با دستورالعمل مربوطه اجرا شد و کنترل سنتز cDNA با استفاده از آغازگر ژن اکتین انجام شد. بهمنظور بررسی وجود آلودگی در cDNA سنتزشده، از واکنش کنترل منفی که شامل همه مواد موردنیاز واکنش زنجیرهای پلیمراز به غیر از cDNA بود، استفاده شد. برای بررسی بیان نسبی ژنها، از دستگاه Real time-PCR (مدلLightCycler 96) و مخلوط مادر واکنش Real time PCR شرکت BIORON Life Science استفاده شد. در این مطالعه، بیان پنج ژن در فرایند Real time PCR مورد مقایسه قرار گرفت (جدول 1) و از ژن Actin بهعنوان ژن رفرنس جهت نرمال سازی دادهها استفاده شد (Yang et al., 2007; Wang et al., 2011; Aliakbari & Razi, 2013).
توالی ژنهای مورد نظر با جستجو در بانکهای اطلاعاتی NCBI (http://www.ncbi.nlm.nih.gov/) وEBI (https://www.ebi.ac.uk) و طراحی آغازگرهای اختصاصی با استفاده از برنامههایTcoffee (http://tcoffee.crg.cat/apps/tcoffee/do:mcoffee) و primer3 (http://primer3.ut.ee) صورت گرفت. پس از طراحی آغازگرها، BLAST آنها انجام شد (http://blast.ncbi.nlm.nih.gov/Blast.cgi) تا از صحت طراحی آغازگرها اطمینان حاصل شود. جهت به دست آوردن راندمانPCR برای ژنهای مورد مطالعه، از یک cDNA، سه رقت یک ، 10 و 100 تهیه شد و بعد از انجام واکنش، کارایی تکثیر 99 درصد به دست آمد.
اندازه محصول PCR برای ژنهای مختلف از bp 150-187 متغیر بود (جدول 1) و واکنش PCR Real-Time- در حجم 5/12 میکرولیتر انجام شد. مواد مورد نیاز برای انجام واکنش Real-Time PCR با حجم نهایی 5/11 میکرولیتر با سه تکرار برای هر نمونه تهیه شد.
Table 1. The sequence and characteristics of the primers used in this study
Number |
Gene |
Primer sequence |
Melting Tem (◦C) |
PCR PCR production length |
NCBI accession number |
1 |
Actin-F |
5-TCCCGAGTATTGTTGGTCGT-3´ |
54 |
157 |
AF111812 |
Actin-R |
5-TCCATGTCATCCCAGTTGCT-3´ |
||||
2 |
AOX 1a-F |
5´-GCGGTTGGATCTGGACTACT-3´ |
56/8 |
171 |
JX110773 |
AOX1a -R |
5´-TAGCGATTCCTTTCCCTCCC -3´ |
||||
3 |
TrxH -F |
5´-CTTGCCGTTTCATTGCACCT-3´ |
58 |
159 |
U59379 |
Trx -R |
5´-CGAGCTTCTCTTCGCCTTTC-3´ |
||||
4 |
IDH1-F |
5´-GGCGTTGCTTCTCTCATCAG-3´ |
58 |
150 |
XM_013784764 |
IDH1-R |
5´-ACGACCTCTTGAGTAGTGCT-3´ |
||||
5 |
FUM1-F |
5´-CACAATCGCCACATCGTTGA-3´ |
58 |
181 |
XM_013892089 |
FUM1-R |
5´-GCCCATTACCTGAGCACAAA-3´ |
||||
6 |
PDH1-F |
5´-CGCACTGAGGAATGTACGAC-3´ |
58 |
187 |
XM_013831235 |
PDH1-R |
5´-TTGTGCCAGCTCCTTAACCT-3´ |
AOX1a : Alternative oxidase 1a, Trx: Thioredoxin H-type , IDH: Isocitrate dehydrogenase 1, FUM: Fumarate hydratase 1, PDH: Pyruvate dehydrogenase
ابتدا در هر تیوپ 5/11 میکرولیتر مخلوط واکنش شامل 25/6 میکرولیتر Master Mix، 5/0 میکرولیتر از هرکدام آغازگرهای رفت و برگشت و 25/4 میکرولیتر ddH2O ریخته شد و سپس با اضافه کردن یک میکرولیتر از cDNA مورد نظر، با هم مخلوط شدند. برای واکنش کنترل منفی (NTC[4])، همه مواد گفته شده بدون cDNA به کار رفت. عدم مشاهده پیک در انتها برای این واکنش نیز عدم وجود آلودگی یا تکثیر غیراختصاصی بود. چرخه حرارتی مورد استفاده شامل سه دقیقه واسرشتهسازی اولیه در °C95، سپس 40 سیکل بهصورت 10 ثانیه واسرشتهسازی در °C95، 20 ثانیه مرحله اتصال آغازگر در دمای Tm (بسته به آغازگر متفاوت بود، جدول 1) و 15 ثانیه مرحله بسط در دمای °C72 بود.
برای مقایسه بیان نسبی ژنهای موردنظر درفرایند Real time-PCR، از معادله لیواک (Livak & Schmittgen, 2001) استفاده شد. نمودارها با استفاده از اکسل 2016 رسم شد و برای مقایسه ستونها، از خطای استاندارد (SE) استفاده شد. همچنین سطح معناداری بیولوژیکی، دو برابر بیان نسبی در نظر گرفته شد (Pasandideh Arjmand et al., 2017; Mohsenzadeh Golfazani et al., 2019; Vahedi et al., 2019).
بررسی مورفولوژیکی گیاه کلزا ژنوتیپ Hyola308 در مقایسه با شاهد، ظهور تدریجی علائم پژمردگی پس از اعمال تنش و تداوم آن را نشان داد؛ در مقابل در ژنوتیپ SLM046 تحت تنش قطع آبیاری در مقایسه با شاهد، در ساعات ابتدایی علائم پژمردگی دیده شد و سپس در ساعات بعدی به تدریج علائم پژمردگی از بین رفت و رشد عادی گیاه از سر گرفته شد. بررسی هر دو ژنوتیپ در شرایط تنش پس از محلول پاشی نشان داد که رشد عادی گیاهان پس از محلول پاشی دوباره از سر گرفته شد و بهنظر میرسد که محلولپاشی با متانول، سبب تحمل گیاه به تنش خشکی شده است (شکل 1- A و B).
بیان ژن PDH در ژنوتیپ SLM046در ساعت ابتدای نمونه برداری (72 ساعت بدون آبیاری) به شدت افزایش پیدا کرد و تا سه برابر شاهد رسید و در ساعات بعدی بیان کمتری داشت (شکل 2). تنش خشکی بر افزایش بیان ژن مذکور نسبت به شاهد افزایش داشت و در هشت ساعت، بیشتر از 24 ساعت بود. همانطور که دیده میشود، محلولپاشی متانول در ژنوتیپ SLM046 در ساعات هشت و 24 نسبت به گیاهان تحت تنش بدون محلولپاشی متانول، روی افزایش بیان ژن PDH تاثیر مثبت داشت و در این رقم، موجب عدم کاهش معنیدار بیولوژیکی بیان ژن شد. میزان بیان ژن پیروات دهیدروژناز در ژنوتیپ حساس در گیاهان تحت تنش قطع آبیاری، نسبت به شاهد تغییر معنیداری نداشت، اما در هشت ساعت پس از محلولپاشی با متانول، بیان ژن PDH در ژنوتیپ Hyola308 به بیشترین مقدار خود رسید و پس از 24 ساعت بعد از محلولپاشی، میزان بیان ژن مربوطه دوباره کاهش یافت و بهنظر میرسد که سیگنالهایی که پاسخ آن، بیان ژن PDH را در پی دارد، باعث شده است که این ژن بهطور موقت افزایش بیان داشته باشد و پس از آن نتوانسته است این بیان را در سطح بالا نگه دارد و در ساعات بعدی، دچار کاهش بیان شده است. بهطورکلی در ساعات ابتدایی، هشت و 24 برای گیاهان Hyola308 که تحت تنش قطع آبیاری قرار داشتند و با متانول محلولپاشی نشده بودند، میزان بیان ژن PDH تغییر معنیداری نداشت، اما محلولپاشی با متانول، سبب افزایش معنیداری در هشت ساعت شد. نتایج کلی بهدست آمده از مقایسه بیان ژن PDH در دو ژنوتیپ متحمل و حساس نشان داد که بهطورکلی در ژنوتیپ متحمل، با افزایش زمان تنش، مقدار ژن PDH نیز کاهش یافت، اما بیان این ژن با محلولپاشی متانول افزایش یافت. بهطورکلی با افزایش زمان تنش در ژنوتیپ حساس، میزان بیان این ژن ابتدا افزایش و سپس کاهش یافت، بهطوریکه در رقم حساس وهشت ساعت پس بدون محلولپاشی، مقدار PDH بیشترین مقدار خود بود و با افزایش زمان تنش یعنی در 24 ساعت پس از محلولپاشی، به کمترین مقدار خود رسید؛ احتمالا گیاه در ساعت ابتدایی سعی در تولید استیلکوا برای چرخه کربس داشته اسن، اما نتواسته است که این میزان بیان را بالا نگه دارد.
بیان ژن FUM در برگ ژنوتیپ متحمل به خشکی SLM046 در 24 ساعت پس از محلول پاشی متانول به شدت افزایش پیدا کرد، بهطوریکه این میزان، حدود 30 برابر شاهد بود (شکل 3). همانطور که دیده میشود، در ژنوتیپ SLM046 در هشت ساعت پس از محلولپاشی متانول، تغییر چندانی نسب به زمان ابتدای نمونه برداری مشاهده نشد و این میزان، چهار برابر بیشتر از گیاهچههای محلول پاشی نشده بود. بیان ژن FUM در ژنوتیپ حساس به خشکی Hyola308 در هشت ساعت پس از محلول پاشی با متانول، دارای بیشترین مقدار و حدود پنج برابر شاهد بود و در زمان دیگر، تغییری در بیان این ژن دیده نشد، بهطوریکه در 24 ساعت، گیاهان محلولپاشی شده با متانول و گیاهان بدون محلولپاشی، تغییر چندانی دیده نشد. در مجموع، تنش خشکی تاثیر چندانی بر افزایش میزان بیان ژن مذکور نداشت، اما با محلولپاشی در هشت ساعت افزایش معنیدار دیده شد.
شکل 3- الگوی بیان ژن FUM با روش Real time PCR تحت تنش خشکی و محلولپاشی با متانول در گیاهچههای SLM046 و Hyola308.
Figure 3. Expression pattern of FUM gene using Real-time PCR under drought stress and foliar application of methanol in SLM046 and Hyola308 seedlings.
افزایش بیان ژن FUM در ژنوتیپ متحمل در ساعات ابتدایی که با ادامه چرخه کربس مواجه است، نشاندهنده تولید انرژی ATP برای مقابله با تنش است. محصول دیگر چرخه کربس، NAD(P)H است که اگر از طریق مسیرهای دیگر مصرف نشود، برای گیاه خطرناک خواهد بود؛ بنابراین بهنظر میرسد که ژنوتیپ حساس با یک تنش ابتدایی مواجه شده است. میزان بیان ژن FUM در ژنوتیپ حساس نسبت به ژنوتیپ متحمل، بهمراتب کمتر بود احتمالاً گیاه سعی دارد که با سرکوب چرخه کربس، میزان NAD(P)H را کاهش دهد اما در هشت ساعت پس از محلولپاشی، میزان بیان FUM افزایش داشته است و گیاه در 24 ساعت، میزان بیان این ژن را مجدد کاهش دهد. همانطور که Palatnik et al. (1997) بیان نمودند اگر میزان NADPH تولید شده توسط سایر عوامل آنتی اکسیدان کنترل نشود، خطرات آسیب اکسیداتیو افزایش خواهد یافت؛ بنابراین تولید NADPH در زمان تنش باید کنترل شود. بیان ژن FUM در ژنوتیپ متحمل در ساعات هشت و 24 ساعت بدون محلولپاشی کم بود و احتمالا گیاه با کاهش بیان این ژن، میزان تولید NADPH را کاهش میدهد و با کاهش این نسبت، تولید گونههای فعال اکسیژن نیز کاهش مییابد. ژنوتیپ متحمل با محلولپاشی متانول بهترتیب در هشت و 24 ساعت میزان بیان ژن FUM افزایش یافت، که نشان میدهد احتمالا گیاه سعی دارد که چرخه کربس را راه اندازی کند و NADPH تولید شده را به مصرف برساند.
بیشترین بیان ژن IDH در ژنوتیپ SLM046 در ساعات هشت و 24 ساعت در گیاهان پس از محلولپاشی متانول مشاهده شد و میزان بیان آنها تقریبا یکسان و حدود 17 برابر شاهد بود (شکل 4). تنش خشکی باعث افزایش میزان بیان ژن ایزوسیترات دهیدروژناز شد و این میزان در 24 ساعت پس از شروع نمونه برداری، حدود نه برابر، در هشت ساعت، چهار برابر و در زمان شروع نمونه برداری، پنج برابر شاهد بود. در برگ گیاه Hyola308 با افزایش زمان تنش خشکی، بیان ژن IDH کاهش چشمگیری پیدا کرد، بهطوریکه در زمان قطع آبیاری (72 ساعت قطع آبیاری)، بالاترین میزان بیان بود، اما در ساعات هشت و 24 ساعت پس از محلولپاشی، بیان این ژن کاهش پیدا کرد. بیان ژن IDH در برگ Hyola308 در هشت و 24 ساعت گیاهان محلولپاشی شده با متانول، نسبت به گیاهان تحت شرایط تنش خشکی بدون محلولپاشی افزایش داشت و این میزان در هشت ساعت به مراتب خیلی بیشتر و حدود شش برابر بود.
در این پژوهش، ژن IDH در رقم حساس بدون محلولپاشی به مقدار بسیار کمی بیان شد و در رقم متحمل در پاسخ به تنش خشکی افزایش یافت و میزان آن در هشت و 24 ساعت پس از محلولپاشی، برای گیاه متحمل یکسان بود و این موضوع نشاندهنده این است که IDH نقش مهمی در تولید NADPH برای احیای گلوتاتیون داشته است و سپس در از بین بردن گونههای فعال اکسیژن در برابر تنش اکسیداتیو دخیل بوده است (Abiko et al.2005). ثبات بیان نسبی ژن IDH در هشت و 24 ساعت ممکن است سبب افزایش تحمل گیاه به تنش شود. احتمالاً گیاه متحمل با ثابت نگهداشتن میزان بیان IDH و افزایش بیان نسبی این ژن، مانع از خسارات ناشی از تنش میشود؛ این در حالی است که محلولپاشی متانول، افزایش کمتری در ژنوتیپ حساس نسبت به ژنوتیپ متحمل را در پی داشت.
نتایج حاصل از بررسی بیان ژن TRX در دو ژنوتیپ SLM046 وHyola308 مورد مطالعه تحت شرایط تنش خشکی و محلولپاشی با متانول نشان داد که بیان این ژن در ژنوتیپ مقاوم به خشکی SLM046 در هشت ساعت و سپس 24 ساعت پس از محلولپاشی متانول به شدت افزایش پیدا کرد، بهطوریکه هشت ساعت پس از تنش، به بالاترین میزان خود رسید (شکل 5). بیان ژن مذکور در گیاهان تحت تنش قطع آبیاری بدون محلولپاشی، به تدریج افزایش یافت و در 24 ساعت پس از شروع نمونه برداری، بیشترین میزان را دارا بود. بهنظر میرسد که بیان ژن TRX در شرایط تنش خشکی، افزایش یافته است تا بتواند به تدریج با تنش مقابله کند و با محلولپاشی متانول زودتر به بالاترین مقدار خود میرسد. بیان ژن TRX در ژنوتیپ Hyola308 در زمان هشت ساعت پس از محلولپاشی متانول، داری بیشترین مقدار و حدود شش برابر گیاهان بدون محلولپاشی بود، ولی در 24 ساعت پس از محلولپاشی، میزان بیان ژن TRX در SLM046 به مراتب بیشتر از Hyola308 بود. همانطور که دیده میشود، محلولپاشی با متانول در هشت و 24 ساعت نسبت به ساعت ابتدایی در SLM046 افزایش بیان داشت اما در Hyola308 فقط در هشت ساعت افزایش بیان داشت. ژن TRX در Hyola308 در ساعت ابتدایی نمونهبرداری دارای افزایش میزان بیان نسبت به شاهد بود و این میزان در ساعت بعدی در گیاهان بدون محلولپاشی کاهش یافت، اما با محلولپاشی متانول، تغییر معنیداری در افزایش میزان بیان این ژن دیده شد. بهنظر میرسد که محلولپاشی با متانول میتواند باعث تاثیر مثبت بر در بیان ژن TRX شود.
نقش تیوردوکسین، تنها ایفای نقش آنتیاکسیدانی نیست؛ مطالعات پروتئومیکس نشان میدهد که گلوتاردوکسین و تیوردوکسینهای نوع h در فرآیندهای متعدد سلولی دخالت دارند و ویژگیهای اکسیداسیون و احیایی مهمی را بروز میدهند که آنها را در اجرای فعالیتهای متنوعی توانمند میسازد. تعدادی از اعمال آنها عبارتند از: تحریک جوانه زنی بذر و رشد و نمو گیاه، محافظت سلول در برابر تنش اکسیداتیو، غیرفعالسازی پروتئینهای سمی و محافظت در برابر تنشهای زیستی و غیرزیستی. همچنین بیش از 500 هدف تیوردوکسین در موجودات فتوسنتزکننده هوازی شناسایی شده است که از جمله آنزیمهای حیاتی برای واکنشهای گیاه به تنش خشکی همچون آنزیمهای چرخه کالوین و چرخه کربس، آنزیمهای آنتی اکسیدان (برای مثال کاتالاز، سوپراکسید دیسموتاز و مونودهیدروآسکورباتردوکتاز) و پروتئینهای دخیل در انتقال الکترون فتوسنتزی و برداشت نور (LHCIIb و Fd) را در بر میگیرد (Montrichard et al. 2009). نتایج نشان داد که تیوکسیردوکسین میتواند فوماراز و سوکسینات دهیدردژناز میتوکندریای را غیرفعال کند؛ همچنین در شرایط In Vivo سبب متلاشی شدن ATP سیترات لیاز سیتوزولی میشود (Daloso et al., 2015). TRX نقش اساسی را در تحمل گیاهان به تنش اکسیداتیو را ایفا میکند. آنها در مقابله با آسیب اکسیداتیو، با انتقال الکترون، موجب احیا ردوکتازهای مورد نیاز برای سمزدایی هیدروپراکسیدهای چربی و در نتیجه ترمیم پروتئین اکسید میشوند (Dos Santos & Rey, 2006). TRX برای احیا خود از فردوکسین ([5]FTR) یا NADPH ([6]NTR) استفاده میکند (Reichheld et al., 2005). در بررسی انجام شده روی گیاه آرابیدوپسیس گفته شد که افزایش بیان NTR باعث افزایش تحمل به تنشهای خشکی و فتواکسیداتیو میشود. نتایج آنها نشان داد که افزایش بیان NTR، به حفظ هموستازی گونههای فعال اکسیژن تحت شرایط تنش کمک میکند (Kim et al., 2017). با توجه به نقش مشترک گلوتاردوکسین و تیوردوکسین برای احیای پروکسیردوکسین در گیاهان مختلف، که در گزارشات دیگر ارائه شده است ( Rouhier et al., 2001; Dos Santos et al., 2005; Michelet et al., 2006; Rouhier et al., 2006; Rouhier et al., 2007; Vieira et al., 2007)، به نظر میرسد که در گیاه کلزا، پروکسیردوکسین برای احیای خود از Trx استفاده کرده است و میزان پراکسید هیدروژن که در اثر تنش افزایش پیدا میکند را کاهش داده است که این عمل در هشت ساعت پس از محلولپاشی بیشتر بوده است.
بیشترین بیان ژن AOX در برگ گیاه مقاوم به خشکی SLM046 در ابتدای زمان نمونه برداری و حدود 14 برابر شاهد بود (شکل 6). بهطورکلی میزان بیان ژن AOX در گیاهان بدون محلولپاشی در ساعت بعدی نسبت به ساعت ابتدایی کاهش و به یک میزان و حدود چهار برابر شاهد بود. ژنوتییپ SLM046 در هشت ساعت پس از محلولپاشی متانول با گیاهان بدون محلولپاشی، تفاوت چندانی نداشت و به نظر می رسد که محلولپاشی متانول تاثیر چندانی روی افزایش بیان ژن AOX در ژنوتیپ SLM046 در این ساعت نداشته است، ولی در 24 ساعت پس از نمونه برداری، میزان بیان ژن AOX در گیاه بدون محلولپاشی بالا بود. کاهش میزان بیان ژن AOX در برگ گیاه حساس به خشکی Hyola308 در هشت ساعت پس از محلولپاشی با متانول نسبت به گیاهان بدون محلولپاشی بالا بود و در 24 ساعت، محلولپاشی با متانول در این ژنوتیپ تغییر معنی داری نداشت. میزان بیان ژن AOX در ژنوتیپ Hyola308 در گیاهان بدون محلولپاشی به تدریج افزایش یافت اما در 24 ساعت، دوباره کاهش یافت و محلولپاشی با متانول باعث شد که در هشت ساعت، افزایش میان بیان ژن AOX دیده شود. بهنظر میرسد که ژنوتیپ Hyola308 با کم شدن میزان متانول سطح برگ نتواند بیان ژن AOX را حفظ کند. مسیر آلترناتیو اکسیداز، یکی از راههای مهم کاهش میزان تولید انواع اکسیژن فعال در اندامکهای کلروپلاست و میتوکندری است ( Mittler, 2002; Mittler et al., 2004; Edreva, 2005). افزایش بیان ژن AOX1 برای جلوگیری از آسیب رسیدن به فرایند فتوسنتز و تعدیل تولید ROS ضروری است (Fu et al., 2012). شواهد دیگر نشان داد که بیان بیش از حد AOX1 میتواند با تولید ROS کمتر، توانایی تحمل به تنش را افزایش دهد (Vanlerberghe et al., 2009).
شکل 6- الگوی بیان ژن AOX با روش Real time PCR تحت تنش خشکی و محلولپاشی با متانول در گیاهچههای SLM046 و Hyola308.
Figure 6. Expression pattern of AOX gene using Real-time PCR under drought stress and foliar application of methanol in SLM046 and Hyola308 seedling.
میزان بیان ژن AOX در ژنوتیپ مقاوم SLM046 در ساعات صفر و 24 ساعت پس از نمونه برداری نسبت به ژنوتیپ حساس بیشتر بود و این میزان برای ژنوتیپ SLM046 در هشت ساعت کم بود. کاهش رونوشت AOX در تنش خشکی در مطالعه Filippou et al. (2011) در نه روز پس از تنش خشکی دیده شد. اجتناب از تولید ROS میتواند به اندازه از بین بردن آن مهم باشد. از آنجا که بسیاری از تنشهای محیطی از جمله خشکی، با سرعت زیاد تولید ROS همراه هستند، اجتناب یا کاهش اثرات تنشهایی مانند درجه حرارت پایین و یا خشکی، خطر تولید ROS را کاهش خواهد داد. یکی از مکانیزمهایی که میتوانند تولید ROS را در سلولهای گیاهی کاهش دهند، سیستمهای جایگزین در زنجیره انتقال الکترون کلروپلاست و میتوکندری است که توسط گروهی از آنزیمها به نام آلترناتیواکسیداز فعال میشوند و میتوانند تولید ROS را کاهش دهند، زیرا همانطور که گفته شد، این آنزیمها میتوانند با برگرداندن جریان الکترون از طریق زنجیرههای انتقال الکترون، از جریان الکترونها برای احیایO2 بهH2O استفاده نمایند. این آنزیمها تولید ROS را بهوسیله دو مکانیسم کاهش میدهند: الف) آنها از احیای O2 به O2- توسط الکترونها جلوگیری میکنند و ب) تمامی سطوح اکسیژن را که سوبسترای تولید ROS در اندامکها میباشد را احیا میکنند. با افزایش بیان ژن AOX در ژنوتیپ SLM046 میتوان مسیر آلترناتیو اکسیداز را بهعنوان یکی از مسیرهای ایجاد مقاومت در تنش اکسیداتیو دانست که گیاه با افزایش بیان آن، در برابر تنش اکسیداتیو القا شده توسط تنش اسمزی مقابله میکند.
میزان بیان ژنAOX در ژنوتیپ حساس بسیار کم بود و کاهش میزان AOX میتوکندریایی، حساسیت گیاهان به تنشهای اکسیداتیو را افزایش میدهد (Maxwell et al., 1999; Desikan et al., 2001). هر چند که افزایش بیان در ژنوتیپ Hyola308 در هشت ساعت دیده شد، ولی گیاه نتوانست این افزایش بیان را حفظ کند و دوباره در 24 ساعت دچار کاهش بیان در ژن AOX شد. کاهش در میزان بیان AOX میتواند سبب انباشته شدن اکسیژن در میتوکندری شود، زیرا این آنزیم با استفاده از زنجیره انتقال الکترون، سبب احیا اکسیژن در عرض غشا درونی میتوکندری میشود و آنرا به آب تبدیل میکند (Edreva, 2005). بنابراین کاهش AOX در زمان بروز تنش در ژنوتیپ حساس Hyola308، تولید گونههای فعال اکسیژن و متعاقب آسیب سلولی را در پیش دارد. فعال شدن این ژن در ژنوتیپ مقاوم کلزا میتواند از تشکیل انواع اکسیژن فعال پیشگیری کند و سبب شود که فشار الکترون موجود روی زنجیره انتقال الکترونی کاهش یابد. با ارزیابی فعالیت اجزای سازنده مکانیسمهایی که NADPH اضافه را بدون تولید ATP (برای جلوگیری از احیای بیش از حد زنجیر تنفسی) اکسید میکنند، میتوان نقاط ضعف و قوت گیاهان را از نظر بیان این ژنها ارزیابی کرد. بهطورکلی نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که میزان بیان ژن AOX در ژنوتیپ متحمل به خشکی کلزا در مقایسه با ژنوتیپ حساس افزایش معنی داری داشت. به نظر میرسد افزایش فعالیت این ژنهای میتوکندریای به تنهایی یا با همدیگر میتواند عامل مهمی در بالا بردن میزان تحمل گیاه کلزا به تنش خشکی از طریق خنثی سازی تاثیرات مضر گونههای فعال اکسیژن باشد (Mohsenzadeh Golafazani et al., 2017).
نتیجهگیری کلی
بررسی مورفولوژی هر دو ژنوتیپ حساس و متحمل کلزا در شرایط محلولپاشی متانول پس از تنش قطع آبیاری نشان داد که گیاهان کلزا پس از محلولپاشی، رشد عادی خود را از سر گرفت. تنش خشکی با تغییر در میزان فتوسنتز گیاه و وضعیت آب برگ، باعث کاهش رشد گیاه میشود. از طرفی سلول نیز سعی میکند تا با اجرای تدابیر خاص (از جمله تغییر بیان ژنها)، از بروز تنش اکسیداتیو پیشگیری نماید. با توجه به اهمیت ژنهای PDH، FUM، IDH، TRX و AOX در کاهش تنش اکسیداتیو حاصل از تنش خشکی، کاهش فعالیت ژنهای فوق باعث تشدید تنش اکسیداتیو و افزایش فعالیت این ژنها، باعث کاهش تنش اکسیداتیو خواهد شد و میتوان اظهار داشت تحمل گیاه به شرایط دشوار افزایش مییابد. همچنین از آنجا که IDH، FUM و PDH از ژنهای کلیدی چرخه کربس میباشند و افزایش فعالیت این ژنها به تنهایی یا با همدیگر میتواند عامل مهم در بالا بردن میزان تحمل گیاهان به تنش خشکی باشد، از این ژنها میتوان برای افزایش تحمل به تنش خشکی استفاده نمود. بهطورکلی نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که میزان بیان ژنهای IDH، FUM و PDH در ژنوتیپ متحمل به خشکی کلزا (SLM046) در مقایسه با ژنوتیپ حساس (Hyola308)، پس از محلولپاشی با متانول در میتوکندری افزایش معنیداری داشت که بهنظر میرسد متانول باعث افزایش تحمل در ژنوتیپ SLM046 شده است. در ژنوتیپ حساس نیز در ساعات ابتدای تنش، میزان بیان ژنهای گفته پس از تیمار متانول در مقایسه با گیاهان بدون محلولپاشی افزایش داشت، اما در ساعت بعدی، میزان آن کاهش یافته است. افزایش بیان ژن TRX در ژنوتیپ Hyola308 در هشت ساعت و در ژنوتیپ SLM046 در هشت و 24 ساعت پس از محلولپاشی متانول دیده شد که احتمالا نشان دهنده کاهش H2O2 در مقابله با تنش خشکی در این ساعات باشد؛ بنابراین هرچه مقدار بیان این ژنها در شرایط تنش خشکی بیشتر باشد، میتوان اظهار داشت که تحمل گیاه به شرایط تنش افزایش مییابد. افزایش میزان بیان ژن AOX پس از محلولپاشی متانول فقط در ژنوتیپ Hyola308 در هشت ساعت دیده شد و بهنظر میرسد که گیاه کلزا برای مقابله با تنش و راهاندازی مسیر آلترناتیواکسیداز، نیازی به متانول نداشته است. با توجه به نقش AOX در کاهش ROS در میتوکندری، نتایج حاصل از بررسی بیان این ژن نشان میدهد که بیان ژنهای AOX تحت تنش خشکی در ژنوتیپ متحمل در مقایسه با ژنوتیپ حساس افزایش مییابد؛ بنابراین ژنوتیپ SLM046 با کنترل تنظیم بیان این ژنها میتواند اثرات ناشی از تنش اکسیداتیو را مدیریت نماید؛ این امر حاکی از نقش مهم AOX در سم زدایی ROS است
با توجه به اثر متانول در شرایط تنش خشکی بر میزان بیان ژنهای مورد بررسی در این مطالعه، بهنظر می رسد که متانول، کارایی مثبتی در شرایط تنش خشکی داشته است و احتمالا با کاربرد متانول، تثبیت دی اکسیدکربن صورت گرفته است و تولید پراکسید هیدروژن کاهش یافته است. بهطورکلی تحمل تنش خشکی تنها مربوط به بیان ژنها، پروتئینها و آنزیمهای آنتیاکسیدان خاص نیست، بلکه پاسخ کلی گیاه به خشکی، نتیجه تغییر در میزان بیان مجموعهای از ژنها، پروتئینها و آنزیمهایی با عملکردهای متفاوت و تنظیم دقیق شبکه پروتئینهای هم بیان و برهمکنش پروتئین-پروتئین است. بدیهی است انجام مطالعات بیشتر بر روی کلزا میتواند الگوهای مولکولی مناسبی را برای شناخت مقاومت به خشکی فراهم کند.
REFERENCES
[1] - Reactive Oxygen Species
[2] - Ferredoxin-dependent heterodimeric thioredoxin reductase
[3] - NADPH-dependent thioredoxin reductases
[4] . No template negative control
[5] - Ferredoxin-dependent heterodimeric thioredoxin reductase
[6] - NADPH-dependent thioredoxin reductases
REFERENCES