Document Type : Research Paper
Authors
1 Department of Horticultural Science and Agronomy, Science and Research Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran
2 Seed and Plant Improvement Institute (SPII), Agricultural Research, Education and Extension Organization (AREEO), Karaj, Iran.
Abstract
Keywords
مقدمه
کاملینا (Camelina sativa L. Crantz) یکی از گیاهان دانه روغنی رایج در آسیا و اروپا و متعلق به خانواده Brassicaceae است که شناخت کمی در مورد آن وجود دارد. این گیاه، منبعی پایدار برای تولید انرژی به شمار میرود (Chaturvedi et al., 2015) و توانایی رشد در اقلیمها و خاکهای مختلف را دارد و نسبت به سایر محصولات دانه روغنی به آب، کود و آفتکش کمتری نیاز دارد (Moser, 2010). این محصول دارویی-روغنی، منبعی غنی از روغن (28 تا 40 درصد) و اسیدهای چرب امگا-3 به شمار میرود که قابلیت مصرف در رژیمهای غذایی بشر دارد. از سوی دیگر، حدود 90 درصد از اسیدهای چرب روغن کاملینا، اشباع نشده هستند که باعث منحصر به فرد بودن روغن آن شده است (Lu & Kang, 2008).
تنش خشکی، عملکردهای کمی و کیفی گیاهان زراعی را از طریق تغییر رشد و فعالیتهای متابولیکی و فیزیولوژیکی تحت تاثیر قرار میدهد می (Islam et al., 2011) که در این بین، زمان وقوع تنش، اهمیت بیشتری نسبت به شدت تنش دارد. گیاهان نیز بسته به ژنوتیپ، شدت و مدت تنش خشکی تحت شرایط تنش کمآبی، از طریق تغییرات نموی، فیزیولوژیک و بیوشیمیایی، عکس العملهای مختلفی به تنش کمآبی نشان میدهند (Shahrabi Farahani et al., 2014). در همین زمینه Eyni-Nargeseh et al. (2019) در تحقیقی دریافتند که ژنوتیپهای L72 و HL3721 در کلزا بهترتیب با میانگینهای 3915 و 3892 کیلوگرم در هکتار در شرایط قطع آبیاری از مرحله خورجیندهی، به دلیل ظرفیت مخزن، مقدار کلروفیل و محتوای نسبی آب برگ بیشتر، برتر از سایر ژنوتیپها بودند. در تحقیق Yousefi et al. (2015) گزارش شد که تحت شرایط تنش خشکی، محتوای نسبی آب برگ کلزا کاهش یافت، درحالیکه غلظت کلروفیل و نفوذپذیری نسبی غشاء افزایش نشان داد. این محققین، افزایش غلظت کلروفیل و نفوذپذیری غشاء و همچنین کاهش عملکرد دانه کلزا را با تنش خشکی و کاهش رطوبت خاک مرتبط دانستند.
مقاومت گیاهان تحت تنشهای محیطی مثل خشکی، با کاربرد عناصر معدنی بهبود مییابد و پتاسیم، نقش قابل توجهی در حفظ فشار تورگر تحت شرایط تنش خشکی ایفا میکند (Yuncai & Schmidhalter, 2005; Jákli et al., 2018). گیاهان هنگامی که با تنشهای محیطی از جمله تنش خشکی مواجه میشوند، به پتاسیم بیشتری نیاز پیدا میکنند و این موضوع میتواند با ضرورت پتاسیم برای حفظ تثبیت CO2 در فرآیند فتوسنتز در ارتباط باشد (Cakmak, 2005; Engels et al., 2012). گوگرد نیز میتواند در تغذیه و در نتیجه افزایش عملکرد کمی و کیفی روغن کاملینا مفید باشد (Joshi et al., 2017). اهمیت و نقش گوگرد و ترکیبات حاوی آن نیز در جلوگیری از تنشهای زنده شناخته شده است (Abuelsoud et al., 2016). کاربرد این عنصر میتواند درصد روغن را در گیاهان دانه روغنی افزایش دهد، زیرا گوگرد یکی از اجزای مهم در ترکیب اسیدهای چرب است و برای سنتز متابولیتهایی مانند کوآنزیم A، ویتامین B، بیوتین، لیپولئیک اسید و سولفولیپیدها از اهمیت فراوانی برخوردار است (Malik et al., 2004). در تحقیقی Sohrabi et al. (2019) گزارش کردند که کاربرد گوگرد در شرایط آبیاری کامل و تنش خشکی، باعث افزایش مقادیر محتوای نسبی آب برگ، فتوسنتز و عملکرد دانه ذرت در مقایسه با عدم کاربرد آن شد. Jankowski et al (2019) با بررسی تأثیر کاربرد کودهای نیتروژن و گوگرد بر عملکرد کمی و کیفی کاملینا دریافتند که کاربرد 30 کیلوگرم در هکتار گوگرد، عملکرد دانه را چهار تا پنج درصد افزایش داد.
تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر کاربرد سولفات آمونیوم و سولفات پتاسیم بر برخی صفات فیزیولوژیک و عملکرد دانه و روغن کاملینا بهعنوان یک گیاه دانه روغنی جدید در شرایط تنش خشکی انتهای فصل انجام شد.
مواد و روشها
آزمایشی دو ساله (1396-97 و 98-1397) بهصورت کرت خرد شده-فاکتوریل و در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار، در مزرعه تحقیقاتی موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج با ارتفاع از سطح دریا 1321 متر، طول جغرافیایی ′75 ˚50 طول شرقی، عرض جغرافیایی ′59 ˚35 عرض شمالی شد و رژیمهای آبیاری (آبیاری کامل، قطع آبیاری از مراحل گلدهی و خورجیندهی) در کرتهای اصلی و ترکیب کودهای سولفات پتاسیم در مرحله چهار برگی (صفر، 25، 50 و 75 کیلوگرم در هکتار) و سولفات آمونیوم در مرحله غنچهدهی (صفر ، 25، 50 و 75 کیلوگرم در هکتار) در کرتهای فرعی قرار گرفتند. کود سولفات آمونیوم حاوی 21 درصد نیتروژن به شکل یون آمونیوم و 24 درصد گوگرد محلول در آب به شکل سولفات بود و کود سولفات پتاسیم حاوی 50 درصد پتاسیم به شکل اکسید پتاسیم و 5/17 درصد گوگرد محلول در آب به شکل سولفات بود. دادههای آب و هوایی ماهانه محل اجرای آزمایش در طول دوره رشد کاملینا در جدول 1 نشان شده است.
جدول 1- بارش و میانگین دمای در طول دوره رشد کاملینا در کرج، ایران.
Table. 1. Rainfall and mean temperature during growing period of camelina in Karaj, Iran.
2018-2019 |
|
2017-2018 |
|
||
Rainfall (mm) |
Mean temperature (˚C) |
|
Rainfall (mm) |
Mean temperature (˚C) |
Month |
6.7 |
18.8 |
|
0 |
17 |
October |
22.6 |
10.9 |
|
4.8 |
14.9 |
November |
57.5 |
8.4 |
|
0.6 |
5.2 |
December |
47.1 |
4.7 |
|
4.7 |
6.8 |
January |
28 |
5.7 |
|
37 |
3.9 |
February |
19.9 |
7.7 |
|
21 |
10.7 |
March |
104 |
14 |
|
32 |
14.6 |
April |
10.1 |
18.3 |
|
33 |
17.1 |
May |
2.1 |
25.1 |
|
10 |
23.6 |
Jun |
کرتهای آزمایشی شامل شش خط شش متری با فواصل 30 سانتیمتری بین خطوط و فاصله بوته پنج سانتیمتر روی هر خط آزمایشی بودند که دو خط کناری بهعنوان حاشیه در نظر گرفته شدند. قبل از اجرای آزمایش در مهرماه هر دو سال، مزرعه آزمایشی بهوسیله گاوآهن برگرداندار شخم زده شد و سپس بهبرایمنظور خرد شدن کلوخها و همچنین یکنواخت شدن وضعیت خاک مزرعه، زمین دیسک و ماله زده شد. قبل از کاشت، نمونههای خاک از دو عمق صفر تا 30 و 60-30 سانتیمتر به صورت تصادفی از سطح مزرعه گرفته شد (جدول 2) و بر همین اساس، خاک مزرعه آزمایشی لومی رسی تشخیص داده شد.
جدول 2- خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک محل آزمایش
Table 2. Physiochemical properties of experimental site soil
Year |
Depth (cm) |
EC (ds m-1) |
pH |
OC (%) |
N (%) |
P (ppm) |
K (ppm) |
S (ppm) |
Sand (%) |
Silt (%) |
Clay (%) |
2017-18 |
0-30 |
3.97 |
7.3 |
0.54 |
0.07 |
11.7 |
255 |
14.7 |
24 |
45 |
31 |
|
30-60 |
1.22 |
7.6 |
0.58 |
0.08 |
8.9 |
189 |
15.5 |
25 |
47 |
28 |
2018-19 |
0-30 |
3.81 |
7.1 |
0.61 |
0.08 |
12.5 |
236 |
12.8 |
23 |
47 |
30 |
|
30-60 |
1.75 |
7.4 |
0.72 |
0.09 |
10.1 |
212 |
13.6 |
24 |
48 |
28 |
بر اساس نتایج آنالیز خاک و توصیه کودی مرکز تحقیقات، 150 کیلوگرم در هکتار سوپرفسفات تریپل قبل از کاشت و 250 کیلوگرم در هکتار اوره در دو مرحله (100 کیلوگرم در هکتار در مرحله دو برگی و 150 کیلوگرم در هکتار در مرحله ساقهدهی) استفاده شد. کودهای پیش کاشت و علفکش ترفلان (5/2 لیتر در هکتار) با استفاده از دیسک سبک بهطور کامل در خاک مخلوط شدند. آبیاری بر اساس 80 میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A انجام شد و میزان آب ورودی به مزرعه نیز توسط کنتور اندازهگیری شد. تعداد دفعات آبیاری در رژیمهای آبیاری کامل، قطع آبیاری از مراحل خورجیندهی و گلدهی، بهترتیب برابر هشت، شش و پنج مرتبه بود و بر همین اساس، 5120، 3840 و 3200 متر مکعب آب در هکتار برای رژیمهای آبیاری کامل و قطع آبیاری از مرحله خورجیندهی و گلدهی استفاده شد. کشت در تاریخ 15 مهر به صورت مستقیم انجام شد. کنترل آفات بهویژه شته مومی با استفاده از سموم متاسیستوکس (5/1 لیتر در هکتار) انجام شد.
نمونهبرداریها برای اندازهگیری صفات فیزیولوژیک در مرحله خورجیندهی کامل انجام شد. برای محاسبه محتوای نسبی آب برگ، نمونهگیری از برگ کاملاً جوان و توسعه یافته بوتههای کاملینا (سومین برگ از رأس بوته) انجام شد و بعد از توزین برای تعیین وزن آماس، برگها به مدت 24 ساعت در دمای اتاق و درون آب مقطر قرار گرفتند و پس از خشک کردن آب روی برگها، توسط ترازوی دقیق وزن آنها تعیین شد. سپس برگها در آون (24 ساعت در دمای 80 درجه سلسیوس) خشک شدند و وزن آنها اندازهگیری شد. محتوای نسبی آب برگ با استفاده از رابطه 1 محاسبه شد (Ferrat & Loval, 1999):
RWC (%) = [(FW-DW)/ (TW-DW)] ×100رابطه (1)
که در این رابطه، FW: وزنتر، DW: وزن خشک و TW: وزن آماس میباشد.
دمای کانوپی با استفاده از دماسنج مادون قرمز با ضریب گسیلندگی 99/0 و مقاومت روزنهای با دستگاه پرومتر (Automatic Porometer AP4) تعیین شد. مقدار کلروفیل بر اساس روش Arnon (1949)، پرولین بر اساس روش Bates et al. (1973) و کربوهیدراتهای محلول برگ با استفاده از روش Sheligl (1986) در مرحله خورجیندهی تعیین شدند. در مرحله رسیدگی فیزیولوژیک، 10 بوته از هر کرت بهطور تصادفی از چهار خط میانی انتخاب و عملکرد دانه اندازهگیری شد. سپس 50 گرم از دانههای برداشت شده از هر کرت آزمایشی به آزمایشگاه منتقل شد و استخراج روغن توسط دستگاه NMR مدل mq20 صورت گرفت. عملکرد روغن از حاصلضرب عملکرد دانه در درصد روغن بهدست آمد. در پایان و پس از اطمینان از مفروضات آزمایشی، دادههای حاصل با استفاده از نرم افزار SAS (نسخه 2/9) تجزیه واریانس مرکب شدند و مقایسه میانگینها به روش آزمون حداقل اختلاف معنیدار (LSD) در سطح احتمال پنج درصد انجام شد.
نتایج و بحث
نتایج تجزیه نشان داد که دمای کنوپی، مقاومت روزنهای، محتوای نسبی آب برگ، پرولین، کربوهیدرات و کلروفیل و عملکرد دانه و روغن تحت تأثیر برهمکنش آبیاری × سولفات پتاسیم × سولفات آمونیوم قرار گرفتند (جدول 3).
صفات فیزیولوژیک کاملینا
بیشترین محتوای نسبی آب برگ و کلروفیل کل در تیمار آبیاری کامل (میانگین تیمارهای سولفات آمونیوم و پتاسیم) با میانگینهای 2/95 درصد و 7/1 میلیگرم بر گرم وزنتر مشاهده شد، درحالیکه دمای کنوپی، مقاومت روزنهای و محتوی پرولین و کربوهیدرات با میانگینهای بهترتیب 2/23 درجه سلسیوس، 0/10 ثانیه بر سانتیمتر، 8/12 میکرومول بر گرم وزنتر برگ و 0/21 میلیگرم بر گرم وزنتر برگ، کمترین مقدار را در تیمار آبیاری کامل داشتند (جدول 3، 4). قطع آبیاری از مرحله گلدهی، موجب کاهش 8/28 و 8/11 درصدی محتوای نسبی آب برگ و کلروفیل کل و افزایش 6/72، 0/153، 0/79 و 5/83 درصدی دمای کنوپی، مقاومت روزنهای و محتوای پرولین و کربوهیدرات برگ شد. قطع آبیاری از مرحله خورجیندهی، موجب کاهش 5/13 و 5/7 درصدی محتوای نسبی آب برگ و کلروفیل کل و افزایش 2/29، 8/67، 2/34 و 0/38 درصدی دمای کنوپی، مقاومت روزنهای ومحتوای پرولین و کربوهیدرات برگ شد (جدول4، 5).
کاهش محتوای نسبی آب برگ میتواند به کاهش درصد رطوبت خاک در شرایط قطع آبیاری و به دنبال آن کاهش پتانسیل آب برگ در اثر افزایش شدت خشکی نسبت داده شود (Heidari et al., 2013). کاهش محتوای کلروفیل در گیاهان نیز جنبه سازگاری دارد، زیرا با این عمل، مقدار الکترونهای برانگیخته شده در طی فرآیند فتوسنتز کاهش و در نتیجه خسارتهای ناشی از تشکیل رادیکالهای آزاد اکسیژن کاهش مییابد (Kranner et al., 2002).
جدول 3- تجزیه واریانس تأثیر رژیمهای آبیاری، سولفات پتاسیم و سولفات آمونیوم بر صفات مختلف کاملینا در دوره رشد 1397-1396 و 1398-1397.
Table 3. Variance analysis of the effect of irrigation regimes and potassium and ammonium sulfates on different traits of camelina in 2017-18 and 2018-19 growing periods.
SOV |
DF |
Relative water content |
Canopy temperature |
Stomata resistance |
Proline content |
Carbohydrate content |
Chlorophyll a |
Chlorophyll b |
Total Chlorophyll |
Seed yield |
Oil yield |
Y |
1 |
37.4 |
38.1 |
3.94 |
18.9** |
34.18** |
0.022 |
0.002 |
0.041 |
375194 |
64470 |
R×Y |
|
23.2 |
9.51 |
3.66 |
0.059 |
0.726 |
0.028 |
0.0009 |
0.032 |
147195 |
16413 |
IR |
2 |
18092** |
6898** |
561** |
2457** |
7336** |
4.25** |
1.13** |
1.00** |
81884495** |
10617007** |
Y×IR |
2 |
0.341 |
0.947 |
0.235 |
0.521 |
0.990* |
0.0002 |
0.0004 |
0.0001 |
48790 |
10645 |
Ea |
|
4.21 |
0.934 |
0.268 |
0.336 |
0.134 |
0.016 |
0.002 |
0.012 |
91446 |
10373 |
PS |
3 |
1100** |
731** |
679** |
57.3** |
193** |
0.012 |
0.035** |
0.006 |
430836 |
77593** |
AS |
3 |
12.7** |
10.7** |
3.58** |
2.85** |
14.16** |
0.199** |
0.002 |
0.157** |
5973762** |
708184** |
Y×PS |
3 |
0.021 |
0.105 |
0.029 |
0.012 |
0.025 |
0.0000007 |
0.00001 |
0.00002 |
249 |
74 |
Y×AS |
3 |
0.0006 |
0.002 |
0.002 |
0.0004 |
0.001 |
0.00001 |
0.000002 |
0.00005 |
3570 |
713 |
IR×PS |
6 |
41.8** |
37.5** |
15.1** |
2.28** |
5.81** |
0.0008 |
0.0004 |
0.002 |
59771 |
101000 |
IR×AS |
6 |
0.485 |
0.446 |
0.010 |
0.145 |
0.740** |
0.014 |
0.00004 |
0.013 |
697371** |
100750** |
PS×AS |
9 |
0.468 |
0.216 |
0.048 |
0.051 |
0.055 |
0.0004 |
0.00003 |
0.0005 |
16339 |
2735 |
Y×IR×PS |
6 |
0.0009 |
0.007 |
0.002 |
0.0005 |
0.0007 |
0.0000005 |
0.0000002 |
0.00002 |
34 |
12 |
Y×IR×AS |
6 |
0.0001 |
0.0008 |
0.002 |
0.00002 |
0.0001 |
0.00001 |
0.0000005 |
0.00003 |
416 |
102 |
Y×PS×AS |
9 |
0.00004 |
0.0006 |
0.001 |
0.00003 |
0.00002 |
0.0000001 |
0.000001 |
0.00002 |
10 |
3 |
IR×PS×AS |
18 |
0.287** |
0.060** |
0.010** |
0.051** |
0.920** |
0.0002** |
0.00002** |
0.0003** |
8647** |
1092** |
Y×IR×PS×AS |
18 |
0.0003 |
0.001 |
0.001 |
0.00003 |
0.00002 |
0.0000002 |
0.0000006 |
0.00002 |
5 |
1 |
Eb |
|
0.699 |
1.06 |
0.594 |
0.200 |
0.238 |
0.033 |
0.001 |
0.036 |
164321 |
17267 |
CV (%) |
|
1.02 |
3.31 |
4.44 |
2.54 |
1.65 |
7.25 |
16.03 |
11.97 |
27.43 |
27.76 |
ns، * و **: بهترتیب عدم اختلاف معنیدار و اختلاف معنیدار در سطح احتمال پنج و یک درصد. DF: درجه آزادی، Y: سال، R: تکرار، IR: رژیمهای آبیاری، PS: سولفات پتاسیم، AS: سولفات آمونیوم.
ns, * and **: not significant and Significant at the 0.05 and 0.01 of probability levels, respectively. DF: Degree of freedom, Y: Year, R: Replication, IR: Irrigation regimes, PS: Potassium sulfate, AS: Ammonium sulfate.
همچنین افزایش پرولین در زمان بروز تنش میتواند نشاندهنده نقش آن در تنظیم فشار اسمزی باشد (Ashraf & Foolad, 2007). از جمله عملکردهای دیگر پرولین میتوان به حفظ ثبات پروتئینها، حذف رادیکالهای هیدروکسیل، تنظیم اسیدیته سلولی و نسبت NADP/NADPH اشاره کرد (Razavizadeh et al., 2009). تجمع قندهای محلول درون سلولها در تنظیم اسمزی نقش مهمی دارد و موجب کاهش پتانسیل آب سلول میشود و در نتیجه آب بیشتری برای حفظ فشار تورژسانس تحت تنش کمآبی در درون سلول باقی میماند (Satto et al., 2004). در تحقیقی، Eyni-Nargeseh et al. (2019) کاهش مقدار کلروفیل و محتوای نسبی آب برگ و افزایش محتوای پرولین برگ کلزا را در شرایط قطع آبیاری از مرحله خورجیندهی نسبت به آبیاری کامل گزارش کردند. یافتههای این تحقیق نشان داد که با افزایش شدت تنش خشکی، مقاومت روزنهای و دمای کنوپی کاملینا افزایش یافت؛ دمای کنوپی نیز رابطه مستقیمی با تعرق گیاه دارد و افزایش تعرق باعث خنک شدن برگها میشود. Karimzadeh & Mohammadi (2011) ابراز داشتند که یکی از مکانیسمهای اصلی مقاومت گیاهان به خشکی، کاهش میزان تعرق از طریق بستن روزنهها میباشد که نتیجه این امر، افزایش دمای کنوپی است.
در بین تیمارهای کودی (میانگین تیمارهای آبیاری)، کمترین مقدار دمای کنوپی، مقاومت روزنهای و محتوی پرولین و کربوهیدرات با میانگینهای 5/27 درجه سلسیوس، 8/13 ثانیه بر سانتیمتر، 5/16 میکرومول بر گرم وزنتر برگ و 1/27 میلیگرم بر گرم وزنتر برگ و بیشترین مقدار محتوای نسبی آب و کلروفیل کل با میانگینهای 86 درصد و 6/1 میلیگرم بر گرم وزنتر برگ در تیمار کاربرد 75 کیلوگرم در هکتار سولفات آمونیوم + 75 کیلوگرم در هکتار سولفات پتاسیم مشاهده شد. در تیمار عدم مصرف سولفات آمونیوم و پتاسیم، دمای کنوپی، مقاومت روزنهای و محتوای پرولین و کربوهیدرات بهترتیب 22، 35، 13 و 15 درصد بیشتر از تیمار 75 کیلوگرم در هکتار سولفات آمونیوم + 75 کیلوگرم در هکتار سولفات پتاسیم بود، درحالیکه مقدار محتوای نسبی آب و کلروفیل کل در تیمار عدم مصرف
جدول 4- مقایسه میانگین برهمکنش سولفات پتاسیم و آمونیوم و آبیاری بر برخی صفات فیزیولوژیک کاملینا در دورههای رشد 1397-1396 و 1398-1397 در کرج، ایران.
Table 4. Mean comparison of the interaction effects of potassium and ammonium sulfates and irrigation on some physiological traits of camelina in 2017-18 and 2018-19 growing periods in Karaj, Iran.
Irrigation regime |
Potassium sulfate (kg ha-1) |
Ammonium sulfate (kg ha-1) |
Relative water content (%) |
Canopy temperature (˚C) |
Stomata resistance (s cm-1) |
Proline content (µM/g FW) |
|
0 |
0 |
91.8a |
26.2a |
13.0a |
13.55a |
|
25 |
92.0a |
26.0a |
12.7a |
13.52a |
|
|
50 |
92.3a |
25.9a |
12.7a |
13.38a |
|
|
75 |
92.5a |
25.8a |
12.6a |
13.35a |
|
|
25 |
0 |
93.7a |
23.8a |
11.2a |
13.14a |
|
25 |
94.3a |
23.5ab |
10.9b |
13.03a |
|
|
50 |
94.5a |
23.0ab |
10.8b |
12.92a |
|
IR1 |
75 |
94.7a |
22.7b |
10.6b |
12.85a |
|
50 |
0 |
96.2a |
22.5a |
8.9a |
12.78a |
|
25 |
96.6a |
22.3a |
8.7a |
12.73ab |
||
|
50 |
96.7a |
22.1a |
8.5a |
12.54ab |
|
|
75 |
97.0a |
21.8a |
8.4a |
12.35b |
|
|
75 |
0 |
97.5a |
21.6a |
7.9a |
12.20a |
|
25 |
97.6a |
21.5a |
7.7a |
12.14ab |
|
|
50 |
97.6a |
21.5a |
7.6a |
11.99ab |
|
|
75 |
97.9a |
21.3a |
7.5a |
11.88b |
|
|
0 |
0 |
75.7a |
34.7a |
20.6a |
18.77a |
|
25 |
75.8a |
34.5a |
20.4a |
18.75a |
|
|
50 |
76.1a |
34.1a |
20.3a |
18.57a |
|
|
75 |
76.5a |
33.9a |
20.2a |
18.55a |
|
|
25 |
0 |
80.1b |
31.5a |
18.4a |
17.70a |
|
25 |
81.0ab |
30.9ab |
18.2a |
17.51a |
|
IR2 |
50 |
81.6a |
30.5b |
18.0a |
17.29ab |
|
75 |
81.7a |
30.4b |
17.9a |
17.03b |
||
50 |
0 |
84.2c |
28.7a |
15.4a |
16.90a |
|
25 |
84.8bc |
28.4a |
15.2ab |
16.78ab |
||
|
50 |
85.2ab |
28.1a |
15.0ab |
16.53ab |
|
|
75 |
85.6a |
27.8a |
14.8b |
16.42b |
|
|
75 |
0 |
86.7b |
26.8a |
13.7a |
16.05a |
|
25 |
87.1b |
26.6a |
13.5a |
15.88a |
|
|
50 |
88.3a |
26.5a |
13.3a |
15.80a |
|
|
75 |
87.0b |
26.4a |
13.1a |
15.78a |
جدول 4- ادامه.
Table 4- Continued.
Irrigation regime |
Potassium sulfate (kg ha-1) |
Ammonium sulfate (kg ha-1) |
Relative water content (%) |
Canopy temperature (˚C) |
Stomata resistance (s cm-1) |
Proline content (µM/g FW) |
|
0 |
0 |
61.9b |
45.7a |
30.0a |
24.50a |
|
25 |
62.3ab |
45.3ab |
29.8a |
23.89a |
|
|
50 |
62.5a |
44.7b |
29.7a |
23.73a |
|
|
75 |
62.6a |
44.6b |
29.6a |
23.60a |
|
|
25 |
0 |
65.8b |
42.6a |
27.3a |
23.54a |
|
25 |
66.4ab |
42.2ab |
27.0ab |
23.40ab |
|
IR3 |
50 |
66.8b |
41.7bc |
26.8ab |
23.14ab |
|
75 |
67.1a |
41.3c |
26.6b |
22.81b |
||
50 |
0 |
69.0b |
38.5a |
23.6a |
22.72a |
|
25 |
69.5ab |
38.1ab |
23.3a |
22.56a |
||
|
50 |
69.8ab |
37.6b |
23.0a |
22.36a |
|
|
75 |
70.1a |
37.3b |
22.9a |
22.19a |
|
|
75 |
0 |
71.8b |
36.0a |
21.3a |
22.13a |
|
25 |
72.5ab |
35.6ab |
21.2a |
21.82a |
|
|
50 |
72.8ab |
35.1b |
21.1a |
21.70a |
|
|
75 |
73.0a |
34.9b |
20.9a |
21.69a |
میانگینهای دارای حروف مشترک در هر ستون، از لحاظ آماری در سطح احتمال پنج درصد اختلاف معنیداری ندارند. IR2: قطع آبیاری از گلدهی، IR3: قطع آبیاری از خورجیندهی.
Means with the same letters in the same columns are not significantly different at 5% of probability level. IR1: Full irrigation, IR2: Restricted irrigation from flowering IR3: Restricted irrigation from silique formation.
جدول 5- مقایسه میانگین برهمکنش آبیاری و سولفات پتاسیم و سولفات آمونیوم بر برخی صفات فیزیولوژیک کاملینا در دورههای رشد 1397-1396 و 1398-1397 در کرج، ایران.
Table 5. Mean comparison of the interaction effects of irrigation and potassium and ammonium sulfate on some physiological traits in 2017-18 and 2018-19 growing periods in Karaj, Iran.
Irrigation regime |
Potassium sulfate (kg ha-1) |
Ammonium sulfate (kg ha-1) |
Carbohydrate content (mg/g FW) |
Chlorophyll a (mg/g FW) |
Chlorophyll b (mg/g FW) |
Total Chlorophyll (mg/g FW) |
|
0 |
0 |
23.4a |
1.280b |
0.373a |
1.655b |
|
25 |
23.0ab |
1.324ab |
0.372a |
1.697ab |
|
|
50 |
22.7bc |
1.364ab |
0.359a |
1.724ab |
|
|
75 |
22.3c |
1.460a |
0.354a |
1.815a |
|
|
25 |
0 |
22.0a |
1.285a |
0.349a |
1.634a |
|
25 |
21.7a |
1.344a |
0.349a |
1.693a |
|
|
50 |
21.2b |
1.372a |
0.343a |
1.716a |
|
IR1 |
75 |
21.0b |
1.464a |
0.340a |
1.805a |
|
50 |
0 |
20.7a |
1.311a |
0.338a |
1.651a |
|
25 |
20.3b |
1.347a |
0.330a |
1.678a |
||
|
50 |
19.9c |
1.380a |
0.328a |
1.708a |
|
|
75 |
19.8c |
1.471a |
0.319a |
1.791a |
|
|
75 |
0 |
19.7a |
1.316a |
0.315a |
1.630a |
|
25 |
19.5ab |
1.352a |
0.310ab |
1.662a |
|
|
50 |
19.3ab |
1.386a |
0.307ab |
1.693a |
|
|
75 |
19.2b |
1.477a |
0.229b |
1.776a |
|
|
0 |
0 |
31.1a |
1.013b |
0.485a |
1.499b |
|
25 |
30.7ab |
1.093ab |
0.483a |
1.577ab |
|
|
50 |
30.4bc |
1.113ab |
0.478a |
1.591ab |
|
|
75 |
30.2c |
1.166a |
0.472a |
1.639a |
|
|
25 |
0 |
29.8a |
1.046d |
0.469a |
1.517c |
|
25 |
29.4ab |
1.097c |
0.468a |
1.565bc |
|
IR2 |
50 |
29.1b |
1.127b |
0.464a |
1.591ab |
|
75 |
28.8b |
1.176a |
0.461a |
1.639a |
||
50 |
0 |
28.6a |
1.066b |
0.460a |
1.526b |
|
25 |
28.4a |
1.102b |
0.458a |
1.561b |
||
|
50 |
28.3a |
1.146ab |
0.452a |
1.584ab |
|
|
75 |
28.2a |
1.211a |
0.449a |
1.661a |
|
|
75 |
0 |
28.0a |
1.081b |
0.445a |
1.527a |
|
25 |
27.7a |
1.108ab |
0.441a |
1.549a |
|
|
50 |
27.4a |
1.156ab |
0.435a |
1.592a |
|
|
75 |
27.3a |
1.215a |
0.432a |
1.647a |
جدول 5- ادامه.
Table 5- Continued.
Irrigation regime |
Potassium sulfate (kg ha-1) |
Ammonium sulfate (kg ha-1) |
Carbohydrate content (mg/g FW) |
Chlorophyll a (mg/g FW) |
Chlorophyll b (mg/g FW) |
Total Chlorophyll (mg/g FW) |
|
0 |
0 |
41.4a |
0.896b |
0.589a |
1.485b |
|
25 |
41.2a |
0.933ab |
0.583a |
1.516ab |
|
|
50 |
40.8ab |
0.957a |
0.578a |
1.535a |
|
|
75 |
40.2b |
0.975a |
0.573a |
1.550a |
|
|
25 |
0 |
40.04a |
0.920b |
0.572a |
1.494a |
|
25 |
39.68ab |
0.944ab |
0.569a |
1.513a |
|
IR3 |
50 |
39.13bc |
0.963ab |
0.562a |
1.526a |
|
75 |
38.62c |
0.979a |
0.560a |
1.539a |
||
50 |
0 |
38.47a |
0.926a |
0.552a |
1.477a |
|
25 |
38.16a |
0.950a |
0.547a |
1.498a |
||
|
50 |
37.69ab |
0.966a |
0.538a |
1.505a |
|
|
75 |
37.04b |
0.986a |
0.537a |
1.524a |
|
|
75 |
0 |
36.64a |
0.929c |
0.531a |
1.461b |
|
25 |
36.20a |
0.953bc |
0.524a |
1.478ab |
|
|
50 |
35.77ab |
0.969ab |
0.523a |
1.492ab |
|
|
75 |
34.92b |
0.989a |
0.522a |
1.511a |
میانگینهای دارای حروف مشترک در هر ستون، از لحاظ آماری در سطح احتمال پنج درصد اختلاف معنیداری ندارند. IR2: قطع آبیاری از گلدهی، IR3: قطع آبیاری از خورجیندهی.
Means with the same letters in the same columns are not significantly different at 5% of probability level. IR1: Full irrigation, IR2: Restricted irrigation from flowering IR3: Restricted irrigation from silique formation.
سولفات آمونیوم و پتاسیم، 12 و شش درصد کمتر از تیمار 75 کیلوگرم در هکتار سولفات آمونیوم + 75 کیلوگرم در هکتار سولفات پتاسیم بود (جدول4، 5).
کاربرد سولفات آمونیوم و پتاسیم، پتانسیل آب در کاملینا را افزایش داد و بیشتر شدن محتوای نسبی آب برگ را در پی داشت. با افزایش محتوای نسبی آب برگ، مقاومت روزنهای کاهش یافت و موجب تعرق بیشتر بوتهها شد که تعرق بیشتر نیز موجب خنک شدن برگها و در نتیجه کنوپی گیاهی میشود. همچنین با افزایش پتانسیل آب در گیاه، محتوای پرولین و کربوهیدراتها که در شرایط تنش تجمع مییابند، کاهش یافت. پتاسیم به دلیل داشتن نقش مکمل با سایر عناصر غذایی پرمصرف و همچنین اثر مثبت بر تنظیم اسمزی ریشه و اندامهای هوایی گیاه، موجب جذب بیشتر آب و عناصر غذایی در شرایط نامساعد میشود و عملکرد گیاه را افزایش میدهد (Faridi Myvan et al., 2018). درصورتی که مقادیر کافی یون پتاسیم در اختیار سلولهای نگهبان روزنه قرار گیرد، در عملکرد این سلولها موثر است و باز و بسته شدن این سلولها بهطور مناسب صورت میپذیرد و باعث افزایش محتوای نسبی آب میشود (Karimi, 2017). در تحقیقی Salehi et al. (2019) گزارش کردند که مصرف سولفات پتاسیم، باعث افزایش محتوای کلروفیل در برگهای گل شب بو و و در نهایت بهبود فتوسنتز آن شد. در تحقیقی Sohrabi et al. (2019) دریافتند که مصرف گوگرد تحت تنش خشکی، باعث افزایش جذب عناصر غذایی و آب گیاه شد و در نتیجه محتوای نسبی آب برگ و میزان فتوسنتز را در بوتههای ذرت کاهش داد و از آسیبهای وارده به غشاهای سلولی تحت شرایط تنش جلوگیری کرد و در مقایسه با تیمار عدم مصرف گوگرد، باعث دستیابی به عملکرد دانه بیشتر شد.
عملکرد دانه و روغن کاملینا
بیشترین عملکرد دانه و روغن کاملینا (میانگین تیمارهای سولفات آمونیوم و پتاسیم) در تیمار آبیاری کامل با میانگینهای 2470 و 833 کیلوگرم در هکتار مشاهده شد و در تیمارهای قطع آبیاری از مرحله گلدهی بهترتیب 74 و 7/78 درصد و از مرحله خورجیندهی بهترتیب 06/46 و 2/51 درصد کاهش نشان دادند (شکل1، 2).
در شرایط قطع آبیاری، کاهش محتوای نسبی آب برگ و میزان کلروفیل از یک سو و افزایش مقاومت روزنهای و دمای کنوپی از سوی دیگر، اثر منفی بر شرایط رشد بوتههای کاملینا داشت و عملکرد نهایی آن کاهش یافت. در واقع با کاهش محتوای نسبی آب برگ، روزنههای سطح برگها بسته میشود و تعرق کاهش مییابد (Shahrabi Farahani et al., 2014). میزان کلروفیل نیز به دلیل جلوگیری از خسارتهای ناشی از تشکیل رادیکالهای آزاد اکسیژن در شرایط تنش کاهش یافت. کاهش تعرق و میزان کلروفیل نیز بهطور مستقیم از میزان فتوسنتز میکاهد و بر عملکرد نهایی تأثیر منفی میگذارد (Abdoli et al., 2013). نتایج تجزیه همبستگی نیز نشان داد که رابطه مثبت و معنیداری بین عملکرد دانه با محتوای نسبی آب برگ (83/0+) و کلروفیل کل (47/0+) و رابطه منفی و معنیداری بین عملکرد دانه با دمای کنوپی (79/0-) و مقاومت روزنهای (79/0-) وجود داشت (دادهها ارائه نشده است). عملکرد روغن نیز مستقیما با عملکرد دانه و محتوای روغن بذر همبستگی داشت. نتایج همبستگی نشان داد که عملکرد روغن با عملکرد دانه و محتوای روغن همبستگی مثبت و معنیداری داشت (بهترتیب 99/0 و 87/0 درصد، دادهها ارائه نشده است)؛ به همین دلیل در شرایط قطع آبیاری، با کاهش عملکرد دانه و محتوای روغن، عملکرد روغن کاهش یافت. محتوای روغن نیز در شرایط تنش خشکی عمدتا به دلیل اکسید شدن برخی اسیدهای چرب اشباع نشده کاهش مییابد (Singh & Sinha, 2005). Pavlista et al (2016) با بررسی رشد و عملکرد کاملینا تحت شرایط تیمارهای مختلف کم آبیاری در غرب نبراسکا گزارش کردند که با کاهش دسترسی گیاه به آب آبیاری، محتوای روغن بهطوری معنیداری کاهش یافت.
شکل 1- مقایسه میانگین برهمکنش سولفات آمونیوم (a: صفر کیلوگرم در هکتار، b: 25 کیلوگرم در هکتار، c: 50 کیلوگرم در هکتار، d: 75 کیلوگرم در هکتار)، سولفات پتاسیم (e: صفر کیلوگرم در هکتار، f: 25 کیلوگرم در هکتار، g: 50 کیلوگرم در هکتار، h: 75 کیلوگرم در هکتار)، و آبیاری (IR1: آبیاری معمولی، IR2: قطع آبیاری از گلدهی، IR3: قطع آبیاری از خورجیندهی) بر عملکرد دانه کاملینا در دورههای رشد 1397-1396 و 1398-1397 در کرج، ایران. میانگینهای دارای حروف مشترک در هر تیمار، از لحاظ آماری در سطح احتمال پنج درصد اختلاف معنیداری ندارند.
Figure 1. Mean comparison of the interaction effects of ammonium sulfate (a:0 kg ha-1, b: 25 kg ha-1, c: 50 kg ha-1, d: 75 kg ha-1), potassium sulfate (e:0 kg ha-1, f: 25 kg ha-1, g: 50 kg ha-1, h: 75 kg ha-1), and irrigation (IR1: Full irrigation, IR2: Restricted irrigation from flowering, IR3: Restricted irrigation from silique formation) on seed yield of camelina in 2017-18 and 2018-19 growing periods in Karaj, Iran. Means followed with the same letters in the same treatment are not significantly different at 5% of probability level.
کاربرد 75 کیلوگرم در هکتار سولفات آمونیوم + 75 کیلوگرم در هکتار سولفات پتاسیم در رژیمهای آبیاری کامل و قطع آبیاری از مراحل گلدهی و خورجیندهی، بیشترین عملکرد دانه (بهترتیب 3209، 877 و 1756 کیلوگرم در هکتار) و روغن (بهترتیب 111، 564 و 254 کیلوگرم در هکتار) را داشت (شکل 1، 2). هنگامی که مقدار آب برای رشد گیاه کاهش مییابد، حفظ و تعادل مواد مغذی بسیار حیاتی است، زیرا وجود این عناصر در کنترل تلفات آب از گیاه مهم است (Sardanz & Uelas, 2008). کاربرد پتاسیم، مقاومت گیاه را در شرایط محیطی نامساعد افزایش میدهد (Cakmak, 2005)؛ از سوی دیگر، کمبود گوگرد تأثیر منفی بر کارایی مصرف نیتروژن گیاه دارد (Schnug et al., 1993) و منجر به افزایش تلفات نیتروژن میشود. اگر گوگرد به اندازه کافی در دسترس گیاه نباشد، افزایش میزان نیتروژن باعث افزایش این کمبود میشود (Janzen & Bettany, 1984) و عملکرد دانه را کاهش میدهد. در تحقیقی Farahani et al. (2019) با بررسی اثر سولفات پتاسیم بر کلزا تحت شرایط تنش خشکی گزارش کردند که تحت شرایط کاربرد سولفات پتاسیم، عملکرد دانه کلزا بهطور معنیداری افزایش یافت. در تحقیقی دیگر، Imran Khan (2017) نتیجه گرفت که عملکرد دانه کلزا به کاربرد گوگرد پاسخ مثبت نشان داد.
شکل 2- مقایسه میانگین برهمکنش سولفات آمونیوم (a: صفر کیلوگرم در هکتار، b: 25 کیلوگرم در هکتار، c: 50 کیلوگرم در هکتار، d: 75 کیلوگرم در هکتار)، سولفات پتاسیم (e: صفر کیلوگرم در هکتار، f: 25 کیلوگرم در هکتار، g: 50 کیلوگرم در هکتار، h: 75 کیلوگرم در هکتار)، و آبیاری (IR1: آبیاری معمولی، IR2: قطع آبیاری از گلدهی، IR3: قطع آبیاری از خورجیندهی) بر عملکرد روغن کاملینا در دورههای رشد 1397-1396 و 1398-1397 در کرج، ایران. میانگینهای دارای حروف مشترک در هر تیمار، از لحاظ آماری در سطح احتمال پنج درصد اختلاف معنیداری ندارند.
Figure 2. Mean comparison of the interaction effects of ammonium sulfate (a:0 kg ha-1, b: 25 kg ha-1, c: 50 kg ha-1, d: 75 kg ha-1) potassium sulfate (e:0 kg ha-1, f: 25 kg ha-1, g: 25 kg ha-1, h: 75 kg ha-1), and irrigation (IR1: Full irrigation, IR2: Restricted irrigation from flowering, IR3: Restricted irrigation from silique formation) on oil yield of camelina in 2017-18 and 2018-19 growing periods in Karaj, Iran. Means with the same letters in t he same treatment are not significantly different at 5% of probability level.
پتاسیم بهعنوان یکی از عناصر معدنی پرمصرف، نقش مهمی در فرآیندهای آنزیمی و کنترل متابولیسم مواد فتوسنتزی و تبدیل آنها به روغن دارد (Amtman, 2005). از طرفی، کمبود گوگرد یکی از دلایل مهم کاهش غلظت و عملکرد روغن محسوب میشود (Jackson, 2000). کاربرد گوگرد، محتوای روغن گیاهان دانه روغنی را افزایش میدهد، زیرا این عنصر یکی از اجزای مهم اسیدهای چرب به شمار میرود و برای سنتر متابولیتهای مختلف مانند کوآنزیم A، ویتامین B، بیوتین، لیپوئیک اسید و سولفولیپیدها اهمیت زیادی دارد (Malik et al., 2004). افزایش در محتوا و عملکرد روغن در شرایط کاربرد پتاسیم و گوگرد توسط Grant et al. (2003) و Farahani et al. (2019) گزارش شده است.
نتیجهگیری کلی
نتایج نشان داد که محتوای نسبی آب برگ و محتوای کلروفیل کل برگ کاملینا در شرایط قطع آبیاری از مرحله گلدهی، بهترتیب 29 و 12 درصد و مرحله خورجیندهی، بهترتیب 13 و هفت درصد در مقایسه با آبیاری کامل کاهش یافت، درحالیکه دمای کنوپی، مقاومت روزنهای و محتوای پرولین و کربوهیدرات برگ در شرایط قطع آبیاری از مرحله گلدهی بهترتیب 6/72، 153، 79 و 5/83 درصد و مرحله خورجیندهی بهترتیب 29، 68، 34 و 38 درصد افزایش یافت. عملکرد دانه و روغن در شرایط قطع آبیاری از مرحله گلدهی 74 و 7/78 درصد و از مرحله خورجیندهی 47 و 51 درصد نسبت به آبیاری کامل کاهش یافت. در نهایت، تیمار 75 کیلوگرم در هکتار سولفات آمونیوم + 75 کیلوگرم در هکتار سولفات پتاسیم در تیمارهای آبیاری کامل و قطع آبیاری از مراحل گلدهی و خورجیندهی، بیشترین عملکرد دانه با میانگینهای 3209، 1765 و 877 کیلوگرم در هکتار و عملکرد روغن با میانگینهای 111، 564 و 254 کیلوگرم در هکتار را به خود اختصاص داد.
REFERENCES
REFERENCES