Document Type : Research Paper
Authors
1 Agronomy and Plant Breeding Department, University College of Agriculture & Natural Resources, University of Tehran
2 Nanotechnology Department, Iranian Agricultural Biotechnology Research Institute, Karaj
3 Nuclear Agriculture Research School, Nuclear Science and Technology Research Institute, AEOI, Karaj, Iran
Abstract
Keywords
مقدمه
متابولیتهای ثانویه گیاهی، از متابولیتهای اولیه با فعالیتهای مختلف فیزیولوژیکی میباشند. این متابولیتهای ثانویه، نقش مهم و کلیدی در بقا و سازگاری گیاه دارند. اگرچه متابولیتهای ثانویه، تأثیر آنی در بقای گیاه ندارند، اما اثرات طولانی مدت دارند (Verma & Shukla, 2015). شقایق شرقی (Papaver orientale L.) از خانواده Papaveraceae و گیاهی تتراپلوئید (2n=4x=28) است. این گونه یکی از مهمترین گیاهان دارویی است، زیرا غنی از متابولیتهای بنزیلایزوکوئینولین مانند تبائین (9%) و اوریپاوین (20%) است (Shafiee et al., 1975). سه گونه P. bracteatum، P. pseudo-orientale و P. orientale در گروه اکسیتونا[1] طبقهبندی میشوند که بسیار شبیه به هم میباشند. نواحی پراکنش این گیاه، نواحی شمال غرب کشور ایران، شمال شرق کشور ترکیه و جنوب قفقاز است (Nyman & Bruhn, 1979). کشت سوسپانسیون[2] سلول گیاهی، منابعی از سلولهای یکنواخت از لحاظ ژنتیکی و فیزیولوژیکی را فراهم میکند که میتواند بهسادگی توسط روشهای الیسیتیشن[3] دستکاری شود و به این دلیل پتانسیل زیادی برای کاربردهای صنعتی مانند تولید متابولیتهای ثانویه و ریزازدیادی دارد. آنها همچنین چندین مزیت دیگر از جمله مطالعه پاسخهای سلولی، چرخه سلولی، تکثیر و رشد در غیاب فرایندهای توسعهیافتهای که در گیاهان کامل و اندامهای گیاهی رخ میدهد، بر گیاه کامل دارند، (Lee et al., 2007). محرک (الیسیتور)، به مولکولهایی با منشأ زیستی یا غیر زیستی اطلاق میشود که با تحریک سیگنالهای سلولی و برهمکنش مولکولی میان گیرندههای گیاهی در سطح غشای سلولی یا سیتوپلاسمی و محرک، موجب شناسایی آنها میشوند. در نتیجه سیگنال دریافتی توسط سلولهای گیاهی، بیان ژنهای مرتبط در مسیر را تحریک میکنند و موجب سنتز متابولیتهای ثانویه در گیاهان یا کشت سلولی آنها میشوند. متابولیتهای ثانویه، در پاسخ به محرکها پس از مجموع واکنشهای فسفوریلاسیون و دفسفوریلاسیون پروتئینهای غشایی، نوسانات سیتوزولی یون کلسیم، دپلاریزاسیون غشاء پلاسمایی، خروج یونهای کلر و پتاسیم و هجوم یون هیدروژن، قلیایی شدن خارج سلولی و اسیدی شدن سیتوپلاسم، تولید گونههای اکسیژن فعال (ROS) و درنهایت بیان ژن پاسخ دفاعی تولید و تجمع مییابند ( Zhao et al., 2005; Suzuki et al., 1995; Namdeo, A. G. 2007). از جمله الیسیتورهایی که امروزه تمایل به استفاده از آنها افزایش یافته است، میتوان به نانوالیسیتورها اشاره نمود. نانوالیسیتورهای مبتنی بر کربن نظیر گرافن و نانولولههای کربنی[4] در مطالعات مختلفی استفاده شدهاند. القای نانولولههای کربنی بر کالوسهای گیاه مرزه (Satureja khuzestanica) توسط (Ghorbanpour & Hadian) 2015 انجام شد. در این مطالعه، افزایش غلظت نانولولههای کربنی تا ۵۰ میکروگرم بر میلیلیتر، باعث افزایش رشد کالوسها شد و در غلظت ۵۰۰ میکروگرم بر میلیلیتر، رشد کالوس را کاهش داد. نانومواد بر پایه کربن با مورفولوژیهای مختلف میتواند رشد سلول، جوانهزنی و رشد گیاه را فعال کند. هنگامیکه در کشت سلولی گیاه توتون (tobacco) به محیط کشت نانومواد بر پایه کربن مانند نانولولههای کربنی، گرافن با غلظت 50 مایکروگرم در میلیلیتر اضافه شد، افزایش 46-22 درصد رشد سلولی را به همراه داشت (Lahiani et al., 2016).
علاوه بر روش های سنتز شیمیایی، روشهای زیست ساخت، توجه زیادی را بهخود جلب کردهاند، زیرا رویکرد طرفدار محیطزیستی و سادهای دارد (Goudarzi et al., 2016). استفاده از نانوذره نقره و نانو ذره دیاکسید تیتانیوم در کشت دروایه (سوسپانسیون) یاختهای شقایق شرقی، منجر به افزایش بیان نسبی ژنهای COR، DBOXو T6ODM میشود (Shirvani & Naghavi, 2017). همچنین در مطالعهای دیگر، تیمار متیل جاسمونات (MJ) و سالسیلیک اسید (SA) بر ریشههای موئین گیاه شقایق شرقی، باعث افزایش میزان آلکالوئیدها شد، بهطوریکه محرک MJ در 48 ساعت پس از اعمال محرک، باعث بیشترین میزان تجمع آلکالوئیدها شد (Hashemi & Naghavi, 2015).
با توجه به اینکه در گیاه شقایق شرقی، پتانسیل این نانوذرات مورد بررسی قرار گرفته است، در این تحقیق تلاشی صورت گرفت تا اثر نانوذرات مختلفی نظیر نانوذرات نقره سبز[5]، نانوذره نقره شیمیایی، گرافن و نانولولههای کربنی در میزان بیان ژنهای دخیل در مسیر بیوسنتزی آلکالوئیدها مورد بررسی قرار گیرد. اهمیت این موضوع به این خاطر است که این ژنها، آنزیمهایی را کد میکنند تا این مسیر را تنظیم کنند. بنابراین افزایش یا کاهش بیان آنها میتواند منجر به کاهش و یا افزایش میزان تولید آلکالوئیدهای مدنظر باشد.
بذرهای گیاه شقایق شرقی (P. orientale L.) از شرکت سوئیسی Botanik samen تهیه شد. برای بهدست آوردن گیاهچه های سترون، بذرها با الکل 70 درصد به مدت یک دقیقه و سپس با هیپوکلریت 5/2 درصد به مدت شش تا هفت دقیقه تحت شرایط سترون، ضدعفونی شدند و پس از سه بار شستشو با آب مقطر دوبار سترون، در محیط کشت 1/2MS فاقد هورمون با 30 گرم در لیتر ساکارز و هفت گرم در لیتر آگار و همچنین یک گرم در لیتر زغال فعال در ظرف سترون کشت شدند و به اتاق کشت با دمای C°2±23 و تناوب نوری 16 ساعت روشنایی و هشت ساعت تاریکی منتقل شدند (Shirvani & Naghavi, 2017). جوانهزنی بذرها پس از هفت روز آغاز شد. پس از دستیابی به گیاهچههایی به ارتفاع 8 تا 10سانتیمتر، ریز نمونههای مناسب از ناحیه برگهای حقیقی، ریشه و طوقه برای فاز کالزایی انتخاب شدند و به محیط کالزایی، یعنی محیط MS کامل با 30 گرم در لیتر ساکارز و هفت گرم در لیتر آگار به همراه تیمار هورمونی یک میلی گرم در لیتر NAA و 5/0 میلیگرم در لیتر BAP منتقل شدند. پس از چند مرتبه واکشت، کالوس ریشه بهعنوان بهترین کالوس برای کشت دروایه یاختهای انتخاب شد و به محیط کشت دروایه یاختهای MS کامل با 30 گرم در لیتر ساکارز، ولی بدون آگار با همان غلظت هورمونی منتقل شد. کالوسهای انتخابی در شرایط کاملاً سترون و در زیر هود لامینار، بهصورت خیلی خردشده به هر ارلن بهعنوان یک واحد آزمایشی به مقدار 5/0 گرم اضافه شد. ارلنها به شیکر انکوباتور با دمای C°2±25 و rpm130 در شرایط کاملاً تاریک منتقل شدند. پس از تکثیر کالوسها و رسیدن به رشد مطلوب در فاز نمایی، تمامی ارلنها با نانومحرکها (نانوذره نقره سبز، نانوذره نقره شیمیایی، نانولولههای کربنی، گرافن با پوشش نانوذره نقره و گرافن به همراه نانوذره نقره سبز) با غلظت50 میلیگرم در لیتر تیمار شدند. هر دروایه بهمنزله یک نمونه و برای هر بازه زمانی نیز یک شاهد در نظر گرفته شد و به دروایه شاهد، یک میلیلیتر آب مقطر اضافه شد. برای بررسی میزان بیان نسبی ژنهای دخیل در تولید آلکالوئیدها، کالوسهای رشد یافته در دروایه یاختهای در دو بازه زمانی 48 و 72 ساعت بعد از اعمال تیمار در فریزر 80- نگهداری شدند.
استخراج RNA با استفاده از کیت P-Biozol انجام شد. بدین منظور، 1/0 گرم از کالوسهای ساییده شده با نیتروژن مایع برای استخراج RNA استفاده شد. برای اطمینان از کیفیت مطلوب RNA استخراج شده و تعیین غلظت آن، از دستگاه نانودراپ استفاده شد؛ علاوه بر این، بهمنظور بررسی کیفیت، RNA کل استخراج شده بر روی ژل آگارز 2/1 % برده و الکتروفورز شد و برای حذف DNA ژنومی، نمونهها مطابق با روش شرکت فرمنتاز، با استفاده از آنزیم DNase I تیمار شدند. برای ساخت cDNA، یک میکروگرم از هر نمونه RNA انتخاب و سپس با استفاده از دستورالعمل شرکت سازنده برای کلیه نمونهها، cDNA ساخته شد. با استفاده از آغازگر ژن مرجع Actin روی تمام cDNA های ساخته شده، واکنش PCR انجام شد. پس از اطمینان از cDNA ساخته شده، واکنش Real-time PCR با استفاده از کیت 5x HOT FIREPol EvaGreen ® qPCR Mix Plus (ROX) و با دو تکرار بیولوژیک و سه تکرار تکنیکی انجام شد. برای منظور، cDNAهای استفادهشده هم غلظت شدند و برای تمام آغازگرها (جدول1) میزان 400 نانوگرم در میکرولیتر استفاده شد. کنترل برای کمیت سنجی با کالوس هایی انجام شد که هیچگونه تیمار الیستوری بر آنها اعمال نشد. در نهایت، تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روش مقایسهای Efficiency-∆∆CT انجام شد.
جدول 1- نام و توالی آغازگرهای مورداستفاده برای qRT-PCR درگیاه P. orientale L.
Table 1. Name and sequence of primers used in qRT-PCR for P. orientale
Primer |
Accession no. |
Sequence |
COR -F COR -R |
FJ624147 |
TTGATTGGGAACTAACGGCAGAAG TGAAAGGTCCAGTCGGTGATAACA |
T6ODM -F T6ODM -R |
GQ500139 |
AAAACTCCCAGTGCCTCTCA ACCCTTAATCTCGGCTGCTT |
DBOX -F DBOX -R |
GQ500140 |
TGTGAGAAACTGAAGAACACACAAT AAGGACTCAGACCACTGAAAGACG |
Actin-F Actin-R |
AB574417.1 |
GCAATCCTCCGTTTGAATCTTGCTG AATTTCCCGTTCCGCAGTGGTG |
نتایج و بحث
بررسی بیان نسبی ژنهای دخیل در مسیر زیست ساخت آلکالوئیدها
اثر نانوذره نقره گیاهی
نتایج نشان داد که ژن DBOX پس از گذشت 48 ساعت از اعمال محرک، 96/0 برابر افزایش بیان نسبی داشت، درحالیکه در زمان 72 ساعت، میزان بیان نسبی این ژن افزایش یافت و به 6/3 برابر رسید. بیان نسبی ژنCOR پس از گذشت 48 ساعت از اعمال محرک، 7/3 برابر افزایش نشان داد، در حالیکه در زمان 72 ساعت، میزان بیان نسبی این ژن افزایش یافت و به 41/11 برابر رسید. بیان نسبی ژنT6ODM پس از گذشت 48 ساعت از اعمال محرک، 07/0 برابر نشان داد، در حالیکه در زمان 72 ساعت میزان بیان نسبی این ژن نسبت به شاهد افزایش یافت و به 79/39 برابر رسید (شکل 1).
اثر نانوذره نقره شیمیایی
نتایج نشان داد که بیان ژنDBOX پس از گذشت 48 ساعت از اعمال محرک، 69/4 برابر افزایش داشت، درحالیکه در زمان 72 ساعت، میزان بیان نسبی این ژن به 76/4 برابر رسید. بیان نسبی ژنCOR پس از گذشت 48 ساعت از اعمال محرک، 02/1 برابر افزایش داشت، درحالیکه در زمان 72 ساعت، میزان بیان نسبی این ژن به 85/24 برابر رسید. بیان ژنT6ODM پس از گذشت 48 ساعت از اعمال محرک، 64/2 برابر افزایش داشت، درحالیکه در زمان 72 ساعت، میزان بیان نسبی این ژن به 02/4 برابر رسید ( شکل2).
اثر محرک گرافن با پوشش نانوذره نقره
نتایج نشان داد که بیان ژن DBOX 48 ساعت چس از اعمال محرک، 34/8 برابر افزایش داشت، درحالیکه در زمان 72 ساعت، میزان بیان نسبی این ژن به 78/4 برابر رسید. 48 ساعت پس از اعمال محرک، بیان ژن COR 96/57 برابر افزایش داشت، درحالیکه در زمان 72 ساعت، میزان بیان نسبی این ژن به20/12 برابر رسید. بیان نسبی ژنT6ODM پس از گذشت 48 ساعت از اعمال محرک، نتیجهای به همراه نداشت، درحالیکه در زمان 72 ساعت، میزان بیان نسبی این ژن به 68/1 برابر رسید (شکل3).
شکل1- اثر نانوذره نقره گیاهی بر بیان نسبی ژنهای COR ، DBOX وT6ODM در زمان 48 و 72 ساعت برای کالوسهای بهدست آمده از گیاه P. oreintale
Figure 1. Effect of green silver nano particle on COR, DBOX and T6ODM gene expressions in P. orientale L. suspension culture.
شکل2- اثر نانوذره نقره شیمیایی بر بیان ژنهای COR ، DBOX وT6ODM در زمان 48 و 72 ساعت برای کالوسهای بهدست آمده از گیاه P. oreintale
Figure 2. Effect of chemical silver nano particle on COR, DBOX and T6ODM gene expressions in P. orientale L. suspension culture.
اثر نانولولههای کربنی
نتایج نشان داد که بیان ژن DBOX پس از گذشت 48 ساعت از اعمال محرک، 096/1 برابر افزایش داشت، درحالیکه در زمان 72 ساعت، میزان بیان نسبی این ژن به 56/0 برابر رسید. 48 ساعت پس از اعمال محرک، بیان نسبی ژنCOR 82/9 برابر افزایشداشت، درحالیکه در زمان 72 ساعت، میزان بیان نسبی این ژن به 97/8 برابر رسید. 48 ساعت پس از اعمال محرک، بیان نسبی ژنT6ODM 83/22 برابر افزایش داشت، درحالیکه در زمان 72 ساعت، میزان بیان نسبی این ژن به 45/0 برابر رسید (شکل4).
نتایج نشان داد که پس از گذشت 48 ساعت از اعمال محرک، بیان ژن DBOX ، 82/3 برابر افزایش یافت، درحالیکه در زمان 72 ساعت، میزان بیان نسبی این ژن به 31/3 برابر رسید. بیان ژن COR پس از گذشت 48 ساعت از اعمال محرک، 63/50 برابر بیان افزایش داشت، درحالیکه در زمان 72 ساعت، میزان بیان نسبی این ژن به 75/1 برابر رسید. پس از گذشت 48 ساعت از اعمال محرک، بیان ژن T6ODM 77/45 برابر شد، درحالیکه در زمان 72 ساعت، میزان بیان نسبی این ژن به 61/1 برابر رسید (شکل 5).
شکل3ـ اثر محرک گرافن با پوشش نانوذره نقره بر بیان نسبی ژنهای COR ، DBOX و T6ODMدر زمان 48 و 72 ساعت برای کالوسهای بهدست آمده از گیاه P. orientale
Figure 3. Effect of graphene coated with chemical silver nanoparticles on COR, DBOX, and T6ODM gene expressions in P. orientale L. suspension culture.
شکل4- اثر نانولولههای کربنی بر بیان ژنهای COR ، DBOX و T6ODM در زمان 48 و 72 ساعت برای کالوسهای بهدست آمده از گیاه P. orientale
Figure 4. Effect of carbon nanotubes on COR, DBOX and T6ODM gene expressions in P. orientale L. suspension culture.
نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که نانومحرکهای مختلف، اثرات متفاوتی در بیان ژنهای دخیل در مسیر تولید آلکالوئیدهای مختلف در کشت دروایه یاختهای گیاه شقایق شرقی دارد. همچنین میزان بیان نسبی ژنهای اندازهگیری شده در نانومحرک نقره گیاهی و شیمیایی پس از 72 ساعت، افزایش داشته است، درحالیکه در نانومحرکهای کربنی مانند گرافن با پوشش نانوذره نقره، نانو لولههای کربنی و همچنین ترکیب گرافن به همراه نانوذرات نقره گیاهی، پس از 48 ساعت، علاوه بر کنترل نسبت به زمان 72 ساعت، بیان ژنها افزایش یافت. این موضوع را میتوان با اثر سمیت بیشتر نانوذرات کربنی بر شاخص میتوزی و ژنومی مرتبط دانست (Castiglione et al., 2010). از آنجا که اطلاعات زیادی در مورد استفاده از نانوذرات در گیاهان موجود نمیباشد، تصمیمگیری در مورد عملکرد آنها در سلولهای گیاهی، نیازمند مطالعات بیشتری است. کاربرد نانوذرات ممکن است سبب بروز استرسهای اکسیداتیو شوند و با آزادسازی رادیکالهای اکسیژن، خسارتهایی را به مولکولهای زیستی وارد سازند؛ همچنین خود این ذرات نیز یونهایی را به محیط وارد میکنند (Chomoucka et al., 2010). نانو نقره، فعالیت ضد میکروبی دارد. گرچه سازوکار سمیت این نانوذره بخوبی شناسایی نشده است، اما به نظر میرسد که این نانوذره، با تولید یون نقره و یا بهصورت نانوذره، بر یاخته تاثیر میگذارد. یون نقره با اتصال به پروتئینهای سیستئیندار در غشا، پلاسمایی، منجر به آسیبهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی غشا و دیواره یاخته ای میشود (Levine et al., 1994; Gajjar et al., 2009; Ocsoy et al., 2013).
|
|
شکل5- اثر محرک گرافن به همراه نانوذره نقره گیاهی بر بیان ژنهایCOR ، DBOX وT6ODM در زمان 48 و 72 ساعت برای کالوسهای بهدست آمده از گیاه P. orientale
Figure 5. Effect of graphene and green silver nanoparticles combination on COR, DBOX and T6ODM gene expressions in P. orientale L. suspension culture.
ژن DBOX در مسیر زیست ساخت تولید پاپاورین و سنگوئینارین شناخته شده است (Beaudoin & Facchini, 2014). سنگوئینارین دارای خاصیت آنتی اکسیدانتی، ضدمیکروبی و ضد التهابی است (Young Cho et al., 2008). نسخههای DBOX بهطور انحصاری در ریشههای خشخاش بیان می شوند که امکان انتقال سیستماتیک پاپاورین را از ریشه به اندامهای هوایی میدهد (Beaudoin & Facchini, 2014). این ژن، مسئول تنظیم آستانه تحمل سمیت سنگوئینارین در سلول است. آنزیم دیهیدروبنزوفنانتریدین اکسیداز، تبدیل دیهیدروسنگوئینارین به سنگوئینارین را بر عهده دارد که با افزایش سنگوئینارین در سلول، بیان این ژن کاهش مییابد تا سلولها را از سمیت این ماده دور نگه دارد (Cho et al., 2008). در مطالعهبیان نسبی ژن DBOX و آلکالوئید متناظر آن، پاپاورین با محرک نانوذره نقره افزایش پیدا کرد (Shirvani & Naghavi, 2017). این نتیجه، به معنای همبستگی مثبت بین ژنDBOX و آلکالوئید متناظر آن است. همچنین Cho et al. (2008)، بیان داشتند که با افزایش سنگوئینارین در سلول، بیان این ژن کاهش پیدا میکند تا سلول ها را از سمیت دورنگه دارد. از آنجا که سنگوئینارین جزو ترکیبات بسیار سمی در میان بنزوفنانتریدینهاست، تجمع آن بهطور موقت و با تغییر سریع انجام میپذیرد و زمانی که الیسیتور به محیط سلولی اضافه میشود، سنگوئینارین افزایش مییابد و با ترشح به محیط کشت سلولی، موجب افزایش دیهیدروسنگوئینارین در سلول میشود. بنابراین و با توجه به اینکه در این تحقیق، متابولیتها اندازهگیری نشدند، میتوان با استناد به تحقیقات پیشین اینگونه پنداشت که محرک گرافن با پوشش نانوذره نقره، برای بهرهبرداری بیشتر از این متابولیت در شرایط in vitro کارایی بیشتری داشته باشد.
COR ، آنزیم پیشین مسیر مورفین است که کدئینون را به کدئین تبدیل میکند (Huang
& Kutchan, 2000). این آنزیم همچنین در مسیر دیگری، مورفینان را به مورفین تبدیل میکند (Beaudoin & Facchini, 2014). در این تحقیق، از بین محرکهای مختلف، محرک نانوذره GO با پوشش نانوذره نقره و همچنین GO به همراه نانوذره نقره گیاهی، هر دو باعث افزایش بیشتر بیان نسبی ژن در زمان 48 پس از اعمال محرک شدند. نتایج مطالعه Allen et al. (2008) نشان داد که افزایش ژن COR میتواند میزان تجمع کدئین و مورفین را افزایش دهد. بنابراین و با توجه به اینکه افزایش فعالیت این ژن، باعث افزایش این متابولیت ها میشود، میتوان GO با پوشش نانوذره نقره را پیشنهاد نمود؛ البته با توجه به اینکه نانوذره گیاهی در مقایسه با نانوذره شیمیایی از لحاظ زیست محیطی مطلوب تر است، بنابراین بهتر است GO و Ag گیاهی در مطالعات بعدی استفاده شوند.
ژن T6ODM یکی از ژنهای کلیدی در زیست ساخت مورفین است (Beaudoin & Facchini, 2014). آنزیم T6ODM، تبائین تولید شده را در فرآیند یک واکنش سریع به کدئینون تبدیل میکند و سپس کدئینون توسط COR به کدئین تبدیل میشود. این دو آنزیم در مسیر دیگری که از تبائین انشعاب گرفته و اوریپاوین را به مورفین تبدیل میکند نیز نقش دارند (Beaudoin & Facchini, 2014). Hegal & Facchini (2010)، با خاموش سازی دو ژن T6ODM و CODM مشاهده کردند که خاموش سازی ژن T6ODM منجر به کاهش میزان مورفین و کدئین می شود. در ژن T6ODM، ترکیب GO با نانوذره گیاهی در زمان 48 ساعتT بهترین حالت بود و بنابراین با توجه به اینکه T6ODM مشابه با COR کدئین و مورفین را کنترل میکند و برایCOR هم GO همراه با نانوذره نقره گیاهی پیشنهاد شده بود، در اینجا نیز ترکیب GO همراه با نانوذره نقره گیاهی، بهعنوان مناسبترین گزینه پیشنهادی میتواند برای تحقیقات بعدی بهکار گرفته شود.
نتیجهگیری کلی
نتایج بهدست آمده در این تحقیق نشان میدهد که احتمالا ژنهای DBOX، T6ODM و COR و آلکالوئیدهای متناظر آن، در تیمار با محرک گرافن با پوشش نانوذره نقره شیمیایی برای بهرهبرداری بیشتر از این متابولیتها در شرایط in vitro کارایی بیشتری داشته باشد. البته با توجه به اینکه نانوذره نقره گیاهی در مقایسه با نانوذره نقره شیمیایی از لحاظ زیست محیطی مطلوبتر است، بنابراین بهتر است GO با Ag گیاهی مورد استفاده قرار گیرد. اگر چه در تحقیق حاضر بهتر بود بررسی بیان ژن به همراه ثبت ترکیباتی مانند مورفین، کدئین، تبائین و سنگوئینارین با دستگاه HPLC در تیمارهای مختلف الیسیتوری انجام می گرفت تا مقایسه بین تغییرات در میزان ترکیبات مذکور با بیان ژنهای دخیل بررسی شود، ولی به واسط کم بودن میزان سوسپانسیون سلولی برای هر تیمار، امکان هر دو مورد ثبت ترکیبات به همراه استخراج RNA و بررسی بیان ژن وجود نداشت.
REFERENCES
[1] Oxytona
[2] Suspension
[3] Elicitation
[4] multi-walled carbon nanotubes (MWCNTs)
[5] Green synthesis of silver nanoparticles
REFERENCES