Document Type : Research Paper
Authors
1 Vali-e-Asr University of Rafsanjan, Rafsanjan
2 Department of Genetics and Plant Production,Vali-e-Asr University of Rafsanjan
3 Department of Plant Breeding, Faculty of Agriculture, Payame Noor University, Tehran.
Abstract
Keywords
مقدمه
علفهایهرز گیاهان ناخواستهای هستند که در زمینهای زراعی رشد میکنند و عملکرد و کیفیت گیاهان زراعی را کاهش و هزینههای تولید را افزایش میدهند (Pandya et al., 2005)؛ بنابراین کنترل علفهایهرز، از مهمترین جنبههای تولید گیاه در کشاورزی است. اگرچه انتخاب علفکشهای مناسب، نقش مهمی در کاهش آلودگی علفهایهرز دارد، اما هرینه بالا و بهویژه اثر منفی علفکشها روی محیط زیست، نیاز به کنترل غیرشیمیایی علفهایهرز را در سیستمهای زراعی افزایش میدهد (Spliid et al., 2004). یکی از مهمترین روشهای غیرشیمیایی کنترل علفهایهرز، استفاده از کشت مخلوط است.
کشت مخلوط، به کشت دو یا چند محصول با هم در یک زمین گفته میشود (Sarkar et al., 2000). کشت مخلوط در بسیاری از نقاط جهان، بهعلت برخورداری از مزایای زیاد از جمله پایداری در عملکرد بالا، افزایش ظرفیت زمین و توانایی رقابت با علفهایهرز انجام میشود. بهبود حاصلخیزی خاک بهعلت افزایش میزان تثبیت نیتروژن توسط لگوم، از دیگر مزایای کشت مخلوط است (Manjith et al., 2009). بیشترین سودمندی کشت مخلوط، افزایش عملکرد در واحد سطح در مقایسه با تککشتی است که بهعلت بهبود استفاده از عوامل محیطی مانند نور، آب و محتوای نیتروژن خاک است (Banik et al., 2006). در یک تحقیق مشخص شد که در مخلوط شبدر و ترهفرنگی (Allium porrum L.)، شبدر بهعنوان گیاه پوششی، عامل مهمی در کنترل علفهایهرز بود
(Den Hollander et al., 2007). کشت مخلوط گیاهانی با قدرت رقابتی ضعیف نظیر ترهفرنگی با کرفس (Apium graveolens L.)، برای جلوگیری از رشد و تولید بذر علفهایهرز مفید است (Bauman et al., 2002). کشت مخلوط، به عنوان مهمترین و مستقیمترین راه افزایش تنوع زیستی در سیستمهای کشاورزی معرفی شده است (Hedayati et al., 2017). این سیستم کشت میتواند نوعی استفاده عملی از اصول اکولوژیک بر پایه تنوع زیستی، اثر متقابل زیستی و سایر مکانیسمهای کنترل زیستی باشد که امکان کنترل علفهایهرز را فراهم میآورد
(Shenan, 2008). Banik et al (2006) اعلام داشتند که کشت مخلوط نخود و گندم، باعث کاهش خسارت علفهایهرز میشود. Rezvani Moghadam et al (2009) نیز نتیجهگیری کردند که کشت مخلوط سیاهدانه وماش در کنترل علفهرز نسبت به کشت خالص برتری داشت و هرچه در ترکیب کشت مخلوط، بر درصد تراکم ماش افزوده شد، تعداد گونه، تراکم و زیستتوده علفهایهرز کاهش بیشتری نشان داد. محققین، دلایل عمده موفقیت تولید در تراکم بالای کشت مخلوط را به جذب بیشتر نور خورشید در اوایل فصل کاشت و امکان رقابت بهتر این سیستم با علفهایهرز نسبت دادهاند (Banik et al., 2006; Rezvani Moghadam et al., 2009).
کشت گیاهان دارویی از دیرباز جایگاه ویژهای در نظامهای کشاورزی سنتی ایران داشته است و از نظر ایجاد تنوع و پایداری، نقش مهمی ایفا کرده است. از طرفی، عوارض جانبی و ناخواسته در اثر مصرف داروهای شیمیایی، استفاده از گیاهان دارویی را مورد توجه قرار داده است و تمایل به تولید این گیاهان و تقاضا برای محصولات طبیعی در جهان، بهویژه در شرایط ارگانیک در حال گسترش است (Bahryng, 2003). در بین گیاهان دارویی، دو گیاه سیاهدانه (Nigella sativa L.) و شنبلیله (Trigonella foenum – graecum)، از جمله گیاهان دارویی بسیار ارزشمند هستند. سیاهدانه یکی از گونههای مهم خانواده آلاله، گیاهی یکساله، گلدار و بومی منطقه جنوب غرب آسیا است. در ایران این گیاه بهویژه در اراک و اصفهان بهفراوانی میروید و همچنین از دانههای آن برای طعم دادن به مربا و ترشی استفاده میشود (Salehi et al., 2015). گیاه شنبلیله متعلق به تیره بقولات است که با استفاده از روابط همزیستی با باکتری ریزوبیوم، قادر به تثبیت زیستی نیتروژن میباشد (Mirhashmi et al., 2009).
اگرچه مطالعات خوبی در مورد کشت مخلوط گیاهان مختلف انجام شده است، ولی بهدلیل اهمیت انتخاب گیاه مناسب برای کشت مخلوط در جهت بهحداقل رساندن رقابت بین گونهای و بهحداکثر رساندن بهرهوری از منابع، این موضوع هنوز نیازمند تحقیقات بیشتر است. بنابراین، این مطالعه با هدف بررسی نسبتهای مختلف کشت مخلوط سیاهدانه و شنبلیله، بر عملکرد، اجزای عملکرد و درصد روغن این دو گیاه در شرایط کنترل و عدم کنترل علفهایهرز طراحی و اجرا شد.
مواد و روشها
این پژوهش مزرعهای بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 1394 در دانشکده کشاورزی دانشگاه ولیعصر (عج) رفسنجان، با عرض جغرافیایی30 درجه و 23 دقیقه، طول جغرافیایی 55 درجه و ارتفاع 1469 متر از سطح دریا انجام شد. تیمارها شامل پنج نسبت کشت مخلوط: کشت خالص سیاهدانه، کشت خالص شنبلیله، 25% سیاهدانه + 75% شنبلیله، 50% سیاهدانه + 50% شنبلیله و 75% سیاهدانه + 25% شنبلیله و دو نوع مدیریت علفهایهرز: کنترل و عدم کنترل، بودند. در شرایط کنترل علفهایهرز، وجین علفهایهرز در تمام طول فصل رشد به صورت دستی صورت گرفت.
پیش از آزمایش، نمونه مرکبی از عمق صفر تا 30 سانتیمتر خاک مزرعه برداشت شد و مورد تجزیه قرار گرفت که نتایج آن در جدول 1 آمده است.
جدول 1- تجزیه فیزیکی و شیمیایی خاک محل انجام آزمایش
Table 1. Physiochemical analysis of the experimental site soil.
pH |
EC |
|
N |
Organic matter |
|
Available K |
Available P |
|
Sand |
Clay |
Silt |
dS m-1 |
|
(%) |
|
mg kg-1 |
|
(%) |
|||||
7.6 |
4.41 |
|
0.097 |
0.93 |
|
252 |
7 |
|
43 |
17 |
40 |
در اسفندماه، عملیات تهیه بستر شامل شخم نیمهعمیق با گاوآهن برگرداندار و دوبار دیسک عمود برهم انجام شد و پس از تسطیح، کرت های آزمایشی آماده شد. کوددهی شامل 50 کیلوگرم نیتروژن در هکتار از منبع اوره، 75 کیلوگرم فسفر در هکتار از منبع سوپر فسفات تریپل و 50 کیلوگرم پتاسیم در هکتار از منبع کلرور پتاسیم بود. تمام کود فسفر و پتاس و نصف کود نیتروژن پیش از کاشت و مابقی کود نیتروژن در بهار به خاک اضافه شد.
کاشت هر دو گیاه بهصورت جوی و پشته، بهصورت همزمان در تاریخ 25 اسفندماه انجام شد. بر این اساس، هر واحد آزمایشی شامل هشت ردیف کشت چهار متری و با فاصله ردیف 25 سانتیمتر بود. اولین آبیاری، بلافاصله پس از کاشت انجام شد و سپس بهطور مرتب و بر حسب نیاز گیاه، بهطور متوسـط هر پنج تا هفت روز یک بار صورت گرفت.
بهمنظور تعیین اجزای عملکرد، در تاریخ 17 مرداد ماه (مرحله رسیدگی فیزیولوژیک هر دو گیاه)، با در نظر گرفتن اثر حاشیهای، 10 بوته از هر گیاه از هر کرت بهطور تصادفی انتخاب شدند و به آزمایشگاه منتقل شدند. در گیاه شنبلیله، تعداد شاخههای جانبی، ارتفاع بوته، تعداد نیام در بوته، تعداد دانه در نیام و وزن هزار دانه و برای گیاه سیاهدانه، تعداد پانیکول در بوته، تعداد دانه در پانیکول و وزن هزار دانه محاسبه شد. برای تعیین عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک، با حذف اثر حاشیهای، نمونهبرداری از یک مترمربع از هر کرت صورت گرفت. بوتههای برداشت شده بهمدت 48 ساعت در آونی با دمای 70 درجه سانتیگراد خشک شدند و وزن کل آنها بهعنوان عملکرد بیولوژیک یادداشت شد. وزن دانهها پس از جداسازی و بوجاری، بهعنوان عملکرد دانه در نظر گرفته شد.جهت برآورد وضعیت علفهایهرز در مزرعه، نمونهبرداری بهصورت تصادفی از سطح یک مترمربع در هر کرت، با استفاده از کوادرات انجام شد و نوع علفهایهرز غالب، تعداد و وزن خشک آنها تعیین شد.
برای ارزیابی زراعت مخلوط و مقایسه آن با زراعت تک کشتی، از شاخصهای عملکرد نسبی و کل گیاه، غالبیت، رقابت و ضریب ازدحام نسبی و ضریب ازدحام استفاده شد (Vandermeer, 1989). با استفاده از عملکرد نسبی (RY, Relative yield) میتوان بهطور مستقیم، میزان افزایش یا کاهش محصول را در کشت مخلوط تعیین نمود. عملکرد نسبی گونه A و B بر اساس روابط زیر تعیین شد:
رابطه 1 |
|
رابطه 2 |
در این روابط: Yi و Ys، بهترتیب عملکرد هر گونه در شرایط کشت مخلوط و خالص و RY، عملکرد نسبی است. مجموع عملکرد نسبی (RYT, Relative yield total) بر اساس سطح زمین زیر کشت محاسبه میشود و بهوسیله آن مشخص میشود که برای بهدست آوردن مقدار محصولی که از یک هکتار کشت مخلوط عاید میشود، چه مقدار از زمین بهصورت زراعت تک کشتی مورد نیاز است تا همان مقدار محصول برداشت شود. مجموع عملکرد نسبی از رابطه زیر محاسبه شد:
رابطه 3 |
شاخصهای رقابت (Competition index) و غالبیت (Aggressivity) نسبت به یکدیگر، با استفاده از روابط زیر بهدست آمد. در روابط زیر: Z، نسبت کشت دو گیاه در کشت مخلوط است.
رابطه 4 |
|
رابطه 5 |
|
رابطه 6 |
|
رابطه 7 |
ضریب ازدحام نسبی (RCC, Relative crowding coefficient) مشخص کننده میزان رقابت بین گیاهانی است که بهصورت مخلوط کشت شدهاند. ضریب ازدحام نسبی و ضریب ازدحام (K) برای گیاه A که با گیاه B مخلوط شده است، از روابط زیر محاسبه میشود:
رابطه 8 |
|
رابطه 9 |
|
رابطه 10 |
K=RCCa + RCCb |
پس از تجزیه واریانس دادهها، میانگینها با آزمون LSD در سطح احتمال یک درصد مقایسه شدند. تجزیههای آماری با استفاده از نرم افزار آماری SAS انجام گرفت.
نتایج و بحث
نتایج نشان داد که اثر متقابل الگوی کاشت و مدیریت علفهرز بر ارتفاع بوته سیاهدانه (جدول 2) و شنبلیله (جدول 3) معنیدار بود.
در کشت خالص و تیمار 50% سیاهدانه +50% شنبلیله، اختلاف ارتفاع بوته سیاهدانه در تیمار کنترل علفهایهرز، با تیمار عدم کنترل علفهایهرز، معنیدار بود، بهطوریکه در این دو شرایط، ارتفاع بوته در شرایط عدم کنترل علفهرز، 1/29 و 5/29 درصد بیشتر از شرایط کنترل علفهرز بود (جدول 4). در الگوی کاشت 25 درصد سیاهدانه + 75 درصد شنبلیله و همچنین 75 درصد سیاهدانه + 25 درصد شنبلیله، ارتفاع بوته سیاهدانه در تیمار کنترل علفهایهرز، اختلاف معنیداری با عدم کنترل علفهرز نداشت. همچنین بیشترین ارتفاع این گیاه در الگوی کاشت 50 درصد سیاهدانه + 50 درصد شنبلیله در شرایط عدم کنترل علفهایهرز، برابر 4/40 سانتیمتر بود (جدول 2). در شنبلیله، در شرایط کشت خالص و در الگوی کاشت 25 درصد سیاهدانه + 75 درصد شنبلیله، ارتفاع بوته در شرایط عدم کنترل علفهرز، بهترتیب 3/44 و 2/40 درصد بیشتر از کنترل علفهرز بود (جدول 4). در الگوهای کاشت 50 درصد سیاهدانه + 50 درصد شنبلیله و 75 درصد سیاهدانه + 25 درصد شنبلیله، ارتفاع بوته شنبلیله در شرایط عدم کنترل علفهرز، تفاوت معنیداری با شرایط کنترل علفهرز نداشت.
جدول 2- تجزیه واریانس اثر کشت مخلوط و مدیریت علفهایهرز بر برخی ویژگیهای سیاهدانه.
Table 2. Analysis of variance of the effect of intercropping and weed management on some characteristics of black cumin.
Source of variance |
d.f. |
Mean squares |
|||||||
Plant height |
Branch number |
Follicule/plant |
Grain/ follicules |
Thousand grain weight |
Grain yield |
Biological yield |
Oil percentage |
||
Block |
2 |
2.47 |
0.54 |
2.16 |
9.87 |
0.080 |
79.79 |
87.63 |
7.95 |
Planting pattern (P) |
3 |
39.09** |
4.81** |
17.93** |
27.52** |
0.642** |
610.66** |
206.53ns |
10.71* |
Weed management (W) |
1 |
107.31** |
0.37ns |
22.04** |
11.48* |
1.760** |
209.39** |
777.11** |
0.20ns |
P*W |
3 |
36.01** |
0.15ns |
0.16ns |
1.71ns |
0.038ns |
16.67ns |
411.22ns |
1.10ns |
Error |
14 |
3.15 |
0.68 |
1.16 |
1.81 |
0.086 |
42.07 |
72.34 |
2.40 |
Coefficient of variance |
4.54 |
12.64 |
7.87 |
7.03 |
9.18 |
11.83 |
6.40 |
5.01 |
ns، * و **: بهترتیب غیرمعنی دار و معنی دار در سطوح احتمال پنج و یک درصد.
ns, * and **: Non-significant, significant at 5% and 1% of probability levels, respectively.
جدول 3- تجزیه واریانس اثر کشت مخلوط و مدیریت علفهایهرز بر برخی ویژگیهای شنبلیله.
Table 3. Analysis of variance of the effect of intercropping and weed management on some characteristics of fenugreek.
Source of variance |
d.f. |
Mean squares |
|||||||
Plant height |
Branch number |
Pod number/plant |
Grain number/ pod |
Thousand grain weight |
Grain yield |
Biological yield |
Oil percentage |
||
Block |
2 |
10.28 |
0.29 |
0.12 |
0.02 |
2.35 |
44.18 |
2912.22 |
0.54 |
Planting pattern (P) |
3 |
804.38** |
0.59ns |
1.26ns |
66.64** |
24.21** |
1065.71** |
12900.33** |
6.11** |
Weed management (W) |
1 |
305.81** |
3.37** |
18.37** |
13.08ns |
0.72ns |
2708.52** |
11008.16** |
16.66** |
P*W |
3 |
77.94** |
2.26ns |
0.04ns |
1.46ns |
0.12ns |
431.52** |
3128.50ns |
2.33ns |
Error |
14 |
9.22 |
0.24 |
0.64 |
9.01 |
1.22 |
63.74 |
3196.09 |
1.58 |
Coefficient of variance |
8.21 |
19.43 |
14.31 |
25.94 |
9.89 |
13.98 |
20.22 |
14.54 |
ns، * و **: بهترتیب غیرمعنی دار و معنی دار در سطوح احتمال پنج و یک درصد.
ns, * and **: Non-significant, significant at 5% and 1% of probability levels, respectively
افزایش ارتفاع بوته این دو گیاه در شرایط کشت مخلوط را میتوان به رقابت برای جذب نور بیشتر و عدم نفوذ در پوشش گیاهی و عدم تجزیه هورمون اکسین در این شرایط نسبت داد (Den Hollander et al., 2007). Rezvani Moghadam et al (2009) در مطالعه خود روی کشت مخلوط ماش و سیاهدانه اظهار داشتند که ارتفاع سیاهدانه در کشت مخلوط، بیشتر از کشت خالص بود. Hamzei et al (2011) در بررسی اثر کشت مخلوط بر سرکوب علفهایهرز نخود و جو گزارش نمودند که استفاده از کشت مخلوط و در شرایط عدم کنترل علفهرز، باعث افزایش ارتفاع بوته میشود.
جدول 4- برهمکنش اثر کشت مخلوط و مدیریت علفهرز بر برخی ویژگیهای سیاهدانه و شنبلیله
Table 4. Interaction effects of intercropping and weed management on some characteristics of black cumin and fenugreek.
Planting pattern |
Weed management |
Black cumin height (cm) |
Fenugreek height (cm) |
Fenugreek grain yield (g m-2) |
Sole crop |
Weed-free |
26.42d |
18.58e |
99.81a |
Weedy |
34.11b |
26.81d |
53.33c |
|
25%black cumin +75% fenugreek |
Weed-free |
31.33bc |
42.06b |
61.73b |
Weedy |
31.28bc |
58.97a |
45.79de |
|
75%black cumin +25% fenugreek |
Weed-free |
30.66c |
33.98c |
52.11cd |
Weedy |
30.76c |
35.34c |
40.99e |
|
50%black cumin +50% fenugreek |
Weed-free |
31.20bc |
39.03bc |
57.23bc |
Weedy |
40.39a |
41.08b |
45.78de |
در هر ستون میانگینهای با حداقل یک حرف مشترک، بر اساس آزمون LSD و در سطح احتمال یک درصد تفاوت معنیداری ندارند.
In each column, means with at least one similar letter had no significant difference based on LSD at 1% of probability level.
از بین اثرات، تنها اثر الگوی کاشت بر تعداد شاخه فرعی در بوته سیاهدانه معنیدار بود (جدول 2) و تعداد شاخه فرعی در بوته شنبلیله (جدول 3)، تنها تحت تاثیر مدیریت علفهرز قرار گرفت. بیشترین تعداد شاخه فرعی در بوته سیاهدانه از کشت خالص بهدست آمد که اختلاف معنیداری با الگوی کاشت 50 درصد سیاهدانه + 50 درصد شنبلیله و 25 درصد سیاهدانه + 75 درصد شنبلیله داشت و کمترین آن، در الگوی کاشت 50 درصد سیاهدانه + 50 درصد شنبلیله مشاهده شد که 2/28 درصد کمتر از کشت خالص بود (جدول 5).
جدول 5- اثر کشت مخلوط بر برخی ویژگیهای سیاهدانه
Table 5. The effect of intercropping on some characteristics of black cumin.
Planting pattern |
Branches number |
Follicule number/plant |
Grain number/follicule |
Thousand grain weight (g) |
Grain yield (g m-2) |
Biological yield (g m-2) |
Oil percentage |
Sole crop |
7.66a |
16.17a |
21.77a |
2.80c |
69.03a |
141.28a |
29.17c |
25%black cumin +75% fenugreek |
6.66ab |
13.50b |
19.52a |
3.17b |
46.42c |
133.75b |
31.00bc |
75%black cumin +25% fenugreek |
6.23bc |
12.17b |
16.58c |
3.22b |
54.74b |
133.52b |
36.00a |
50%black cumin +50% fenugreek |
5.50c |
13.00b |
18.73b |
3.60a |
49.02bc |
130.64b |
31.83b |
در هر ستون، میانگینهای با حداقل یک حرف مشترک، بر اساس آزمون LSD و در سطح احتمال یک درصد، تفاوت معنیداری ندارند.
In each column, means with at least one similar letter had no significant difference based on LSD at 1% of probability level.
دلیل این امر میتواند افزایش رقابت، بهعلت حضور سایر گونهها در حالتهای کشت مخلوط باشد که سبب کاهش منابع محیطی در دسترس گیاه زراعی میشود (Den Hollander et al., 2007). در یک بررسی گزارش شد که در کشت مخلوط سیاهدانه-ماش، بیشترین تعداد شاخه فرعی سیاهدانه ابتدا در کشت خالص و سپس در کشت مخلوط سیاهدانه و ماش مشاهده شد (Rezvani Moghadam et al., 2009). در گیاه شنبلیله، تعداد شاخه فرعی در بوته در شرایط کنترل علفهرز، بیشتر از شرایط عدم کنترل علفهرز بود (جدول 6). از آنجا که حضور علفهایهرز در مزرعه موجب افزایش رقابت با گیاه زراعی بر سر منابع محدود مشترک و کاهش قابلیت دسترسی میشود (Pandya et al., 2005)، رسیدن به چنین نتیجهای دور از انتظار نخواهد بود. در تحقیق Alizadeh et al. (2009) در کشت مخلوط دو گیاه لوبیا و ریحان بذری همراه با علفهرز، شاخههای جانبی ریحان در تیمارهایی که با کنترل علفهایهرز به طور معنیداری افزایش یافت.
جدول 6 - اثر مدیریت علفهایهرز بر برخی ویژگیهای سیاهدانه و شنبلیله
Table 6. Effect of weed management on some characteristics of black cumin and fenugreek.
|
Black cumin |
|
Fenugreek |
||||||
Weed management |
Follicule number/ plant |
Thousand grain weight (g) |
Grain number/follicule |
Grain yield (g m-2) |
|
Branches number |
Pod number/plant |
Biological yield (g m-2) |
Oil percentage |
Weed-free |
14.67a |
3.47a |
19.84a |
57.75a |
|
2.91a |
4.75b |
257.67b |
8.0b |
Weedy |
12.75b |
2.93b |
18.46 |
51.84b |
|
2.16b |
6.50a |
300.92a |
9.5a |
در هر ستون، میانگینهای با حداقل یک حرف مشترک، بر اساس آزمون LSD و در سطح احتمال یک درصد، تفاوت معنیداری ندارند.
In each column, means with at least one similar letter had no significant difference based on LSD at 1% of probability level.
اجزای عملکرد
تیمارهای الگوی کاشت و مدیریت علفهرز بر تعداد کپسول در بوته سیاهدانه معنیدار بود (جدول 2). همچنین تعداد نیام در بوته شنبلیله، تنها تحت تاثیر مدیریت علفهایهرز قرار گرفت (جدول 3). بیشترین تعداد کپسول در بوته از کشت خالص بهدست آمد که بهطور معنیداری بیشتر از همه تیمارهای کشت مخلوط بود (جدول 5). الگوهای کشت مخلوط از نظر تعداد کپسول در بوته سیاهدانه، با یکدیگر تفاوت معنیداری نداشتند. بهنظر میرسد که در کشت مخلوط سیاهدانه و شنبلیله، افزایش رقابت میان گیاهان زراعی، منجر به کاهش تعداد کپسول در بوته شد. از سوی دیگر، کنترل علفهایهرز، سبب افزایش تعداد کپسول در بوته سیاهدانه شد، بهطوری که بوتههای رشد یافته در شرایط کنترل علفهایهرز، 1/15 درصد بیشتر از بوتههای رشدیافته در شرایط حضور علفهایهرز بود. در یک پژوهش، عملکرد دانه جو و رشد علفهایهرز در سیستم تککشتی و مخلوط با ماشک بررسی و اعلام شد که تعداد سنبله در مترمربع تیمارهای مخلوط بدون کنترل علفهرز نسبت به تیمارهای مخلوط با کنترل علفهرز کاهش مییابد (Daraemofrad et al., 2008). همچنین در یک بررسی دیگر نیز کاهش تعداد غلاف در مترمربع باقلا در کشت مخلوط با جو نسبت به کشت خالص باقلا گزارش شد (Agegnehu et al., 2006). تعداد نیام در بوته شنبلیله در شرایط کنترل علفهایهرز، 8/36 درصد بیشتر از شرایط عدم کنترل علفهایهرز بود (جدول 6). بهنظر میرسد که هرچه از تراکم علفهایهرز در مزرعه کاسته شود، نور بیشتری وارد سایهانداز گیاه زراعی میشود و موجب افزایش اجزای عملکرد مانند تعداد نیام در بوته شنبلیله در شرایط کنترل علفهرز میشود (Pandya et al., 2005).
اثر الگوی کاشت و مدیریت علفهایهرز بر تعداد دانه در کپسول سیاهدانه معنیدار بود (جدول 2). بیشترین تعداد دانه در کپسول، از کشت خالص و کمترین آن، از الگوی کاشت 75 درصد سیاهدانه و 25 درصد شنبلیله بهدست آمد (جدول 5). همچنین در شرایط کنترل علفهایهرز، تعداد دانه در کپسول، 43/6 درصد بیشتر از شرایط بدون کنترل علفهایهرز بود (جدول 6). Rezvani Moghadam et al (2009) نیز در مطالعهای روی کشت ماش و سیاهدانه بیان کردند که عدم کنترل علفهایهرز، باعث کاهش تعداد دانه در غلاف ماش شد. این در حالی بود که تیمار الگوی کشت، بر این ویژگی تاثیر معنیداری نداشت. درصورتیکه ترکیب گونهای در کشت مخلوط مناسب نباشـد، بـهدلیـل افزایش رقابت برای مواد غـذایی و نـور، سـودمندی کشـت مخلـوط کاهش مییابد (Aynehband and Behrooz, 2011). در کشت مخلوط، با افزایش تراکم و درنتیجه رقابت، گیاهان مجاور به عوامل محیطی از جمله نـور، مـواد غذایی و رطوبت دسترسی کمتری دارند که در نهایت میتواند مـواد فتوسـنتزی کمتری را به دانه منتقل نماید. این امـر میتواند منجـر بـه کـاهش برخی از اجزای عملکرد از جمله تعداد دانه یا وزن هزار دانه شود (Hamzei et al., 2012).
بر اساس نتایج تجزیه واریانس، تنها اثر الگوی کاشت بر تعداد دانه در نیام شنبلیله معنیدار شد (جدول 3). بیشترین تعداد دانه در نیام شنبلیله مربوط به تیمار کشت خالص و کمترین آن به الگوی 25 درصد شنبلیله + 75 درصد سیاهدانه تعلق داشت که با سایر الگوهای کاشت، اختلاف معنیداری نداشت (جدول 7). بهنظر میرسد که رقابت بین گونهای در کشت مخلوط دو گونه، سبب کاهش تعداد دانه در نیام شنبلیله در الگویهای کشت مختلف شده است و در کشت خالص شنبلیله، با کاهش رقابت بین گونهای، بیشترین تعداد دانه در غلاف شنبلیله حاصل شد (Rezvani Moghadam and Moradi, 2013).
جدول 7- اثر کشت مخلوط بر برخی ویژگیهای شنبلیله
Table 5. Effect of intercropping on some characteristics of fenugreek.
Planting pattern |
Grain number/ pod |
Thousand grain weight (g) |
Grain yield (g m-2) |
Biological yield (g m-2) |
Oil percentage |
Sole crop |
16.39a |
8.43c |
76.57a |
3412.00a |
7.17b |
25%black cumin +75% fenugreek |
8.85b |
11.58b |
53.76b |
286.17ab |
9.17a |
75%black cumin +25% fenugreek |
10.99b |
11.45b |
c55/46 |
223.17c |
9.00a |
50%black cumin +50% fenugreek |
10.04b |
13.26a |
51.51b |
257.67b |
9.33a |
در هر ستون، میانگینهای با حداقل یک حرف مشترک، بر اساس آزمون LSD و در سطح احتمال یک درصد تفاوت معنیداری ندارند.
In each column, means with at least one similar letter had no significant difference based on LSD at 1% of probability level.
اثر الگوی کاشت و مدیریت علفهایهرز بر وزن هزار دانه سیاهدانه معنیدار بود (جدول 2)، درحالیکه وزن هزار دانه شنبلیله، تنها تحت تأثیر الگوی کاشت قرار گرفت (جدول 3). بیشترین وزن هزار دانه سیاهدانه از تیمار 50 درصد سیاهدانه +50 درصد شنبلیله (6/3 گرم) بهدست آمد که بهطور معنیداری از سایر تیمارها بیشتر بود. کمترین وزن هزار دانه سیاهدانه نیز در تیمار کشت خالص (8/2 گرم) مشاهده شد. وزن هزار دانه سیاهدانه در تیمار 50 درصد سیاهدانه +50 درصد شنبلیله، 8/11 و 6/13 درصد بهترتیب نسبت به تیمارهای 75 درصد سیاهدانه + 25 درصد شنبلیله و 25 درصد سیاهدانه و 75 درصد شنبلیله بیشتر بود (جدول 5). نتایج مقایسه میانگین مدیریت علفهایهرز نیز نشان داد که کنترل علفهایهرز، تاثیر مثبتی بر وزن هزار دانه داشت، بهطوریکه کنترل علفهایهرز، موجب افزایش 4/18 درصدی وزن هزار دانه سیاهدانه شد (جدول 6).
بیشترین وزن هزار دانه شنبلیله در الگوی کاشت 50 درصد شنبلیله + 50 درصد سیاهدانه مشاهده شد که نسبت به کشت خالص، 29/57 درصد افزایش نشان داد (جدول 7). بهنظر میرسد که در کشت خالص که از تعداد ساقه بیشتری برخوردار بود، بهدلیل تشکیل تعداد نیام بیشتر و در نتیجه تعداد دانه بیشتر در بوته، از میانگین وزن تک دانه و هزار دانه در این تیمار کاسته شده است (Mirhashmi et al., 2009). دلیل افزایش وزن هزار دانه شنبلیله در کشت مخلوط میتواند بهعلت تعداد دانه کمتر در تیمارهای مخلوط باشد که در نتیجه آن، سهم بیشتری از موادی که در فتوسنتز ساخته میشود، به این دانهها میرسد (Rezvani Moghadam and Moradi, 2011). همچنین در تحقیق دیگر روی ارزیابی کشت مخلوط کنجد و نخود، وزن هزار دانه نخود از کشت خالص به سمت کشت مخلوط این دو گیاه زراعی، دارای شیب افزایشی بود (Pouramir et al., 2010).
عملکرد دانه و بیولوژیک
تاثیر الگوی کاشت و مدیریت علفهایهرز بر عملکرد دانه سیاهدانه معنیدار شد (جدول 2). همچنین در شنبلیله، اثر الگوی کاشت، مدیریت علفهایهرز و اثر متقابل آنها بر عملکرد دانه معنیدار بود (جدول 3). بیشترین عملکرد دانه سیاهدانه در شرایط کشت خالص بهدست آمد که 7/48 درصد بیشتر از عملکرد دانه سیاهدانه در تیمار کشت مخلوط 25 درصد سیاهدانه + 75 درصد شنبلیله (دارای کمترین مقدار عملکرد) بود. عملکرد دانه سیاهدانه در نسبت کشت مخلوط 25 درصد سیاهدانه + 75 درصد شنبلیله، تفاوت معنیداری با کشت 50 درصد سیاهدانه + 50 درصد شنبلیله نداشت (جدول 6). با توجه به اینکه بالاترین اجزای عملکرد (تعداد کپسول در بوته و تعداد دانه در کپسول) مربوط به کشت خالص سیاهدانه بود و نیز در کشت خالص، سطح زیر کشت بهطور کامل به گیاه سیاهدانه اختصاص داشت، بهطور طبیعی عملکرد بالاتری نیز داشته است. کنترل علفهایهرز با افزایش عملکرد دانه سیاهدانه همراه بود، بهطوریکه عملکرد دانه در شرایط کنترل علفهایهرز، 4/11 درصد بیشتر از شرایط حضور علفهایهرز بود (جدول 6). به نظر میرسد که در تیمارهای کشت مخلوط، به دلیل افزایش جذب نور توسط پوشش گیاهی و در نتیجه تولید مواد فتوسنتزی بالاتر، مواد فتوسنتزی بیشتری به مقاصد فیزیولوژیک (دانه ها) اختصاص یافته است و همین امر سبب افزایش عملکرد دانه شده است (Banik et al., 2006).
در شنبلیله در تمامی الگوهای کاشت خالص و مخلوط، کنترل علفهایهرز، سبب افزایش عملکرد دانه این گیاه نسبت به شرایط عدم کنترل علفهایهرز علفهایهرز شد (جدول 4). کنترل علفهایهرز سبب افزایش عملکرد دانه شنبلیله در الگوهای کشت خالص و مخلوط 25 درصد سیاهدانه + 75 درصد شنبلیله، 75 درصد سیاهدانه + 25 درصد شنبلیله و 50 درصد سیاهدانه +50 درصد شنبلیله، به ترتیب به میزان 2/87، 8/34، 1/27 و 25 درصد شد. بیشترین مقدار عملکرد دانه شنبلیله به تیمار کشت خالص آن در شرایط کنترل علفهایهرز (81/99 گرم در مترمربع) تعلق داشت (جدول 2). مقدار کاهش عملکرد دانه شنبلیله در الگوهای کشت مخلوط بدون کنترل علفهایهرز که رقابت برون گونهای در آنها بسیار شدیدتر از الگوهای کشت مخلوط با کنترل علفهایهرز بود، بیشتر نمایان است. در واقع، علفهایهرز که اجزای عملکرد شنبلیله را بر اثر ایجاد محدودیت در جذب منابع توسط این گیاه زراعی مورد نقصان قرار داده بودند، در نهایت نیز باعث کاهش عملکرد دانه شدند (Mirhashmi et al., 2009). در یک مطالعه نیز نشان داده شد که کشت خالص لوبیا در بین تیمارهای مختلف کشت مخلوط و خالص لوبیا و ریحان بذری، دارای بالاترین عملکرد دانه بود (Alizadeh et al., 2009).
عملکرد بیولوژیک سیاهدانه، تنها تحت تاثیر مدیریت علفهایهرز قرار گرفت (جدول 2) اما عملکرد بیولوژیک شنبلیله، تحت تاثیر الگوی کاشت و مدیریت علفهایهرز بود (جدول 3). عملکرد بیولوژیک سیاهدانه در شرایط کنترل علفهایهرز، 15/8 درصد بیشتر از عدم کنترل علفهایهرز بود و همچنین عملکرد بیولوژیک شنبلیله در شرایط کنترل علفهایهرز، بیشتر از شرایط عدم کنترل علفهایهرز بود (جدول 6). بالاترین عملکرد بیولوژیک شنبلیله از تیمار کشت خالص بهدست آمد که اختلاف معنیداری با الگوی کاشت 25 درصد سیاهدانه + 75 درصد شنبلیله نداشت و کمترین میزان نیز از الگوی کاشت 75 درصد سیاهدانه + 25 درصد شنبلیله بهدست آمد که اختلاف معنیداری با سایر الگوهای کاشت نداشت (جدول 5). در بررسی کشت مخلوط باقلا و جو، افزایش عملکرد بیولوژیک در شرایط کنترل علفهایهرز نسبت به شرایط عدم کنترل علفهایهرز بیشتر بود (Agegnehu et al., 2006). در یک بررسی دیگر نشان داده شد که کشت خالص شنبلیله در بین الگوهای کاشت مختلف مخلوط زیره سبز و شنبلیله، دارای بالاترین عملکرد بیولوژیک بود
(Rezvani Moghadam and Moradi, 2011).
درصد روغن بذر
نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تاثیر الگوی کشت بر درصد روغن بذر سیاهدانه معنیدار بود (جدول 2). همچنین درصد روغن بذر شنبلیله نیز تحت تاثیر معنیدار الگوی کشت و مدیریت علفهایهرز قرار گرفت (جدول 3). بیشترین درصد روغن بذر سیاهدانه در تیمار 75 درصد سیاهدانه + 25 درصد شنبلیله و کمترین آن در کشت خالص بهدست آمد که 4/23 درصد تفاوت داشتند (جدول 5)، درحالیکه بیشترین روغن بذر شنبلیله در همه تیمارهای کشت مخلوط (بدون تفاوت معنی دار با یکدیگر) مشاهده شد که بهطور معنیداری و به میزان 8/27 درصد بیشتر از درصد روغن بذر شنبلیله در کشت خالص بود (جدول 7). از سوی دیگر، درصد روغن شنبلیله در شرایط عدم کنترل علفهایهرز، 8/15 درصد بیشتر از شرایط کنترل علفهایهرز بود (جدول 6). Bigonah et al (2014) گزارش کردند که در کشت مخلوط گشنیز و شنبلیله، بالاترین عملکرد اسانس در نسبت 25:75 گشنیز بهدست آمد. در مطالعه Hassanzadeh et al. (2012) روی گیاه مرزه و شبدر ایرانی نیز نشان داده شد که درصد اسانس در تیمارهای کشت مخلوط، بیشتر از تیمارهای کشت خالص میباشد. از آنجا که هر عاملی که باعث افزایش فتوسنتز گیاهی شود میتواند باعث بالا رفتن درصد روغن نیز شود، چنین بهنظر میرسد که دلیل افزایش درصد روغن در کشت مخلوط، بهخاطر توانایی گیاه در استفاده بهینه از منابع محیطی بوده است که باعث بهبود رشد و فتوسنتز و به دنبال آن، افزایش میزان روغن در مقایسه با کشت خالص شده است (Rezaei-Chiyaneh, 2016). میزان تجمع روغن میتواند تحت تأثیر عواملی چون ساختار ژنتیکی، تاریخ کاشت، ژنوتیپ، شرایط اقلیمی منطقه، حاصلخیزی خاک، تراکم و الگوی کاشت قرار گیرد که بهبود مجموع این عوامل در کشت مخلوط میتواند با افزایش درصد روغن همراه باشد (Hedayati et al., 2017).
علفهایهرز
در این پژوهش و بهخاطر شرایط اکولوژیک محل آزمایش، سلمهتره (Chenopodium album) و سایر گونههای سلمه (Chenopodium spp)، زاروق (Salsola kali) هفتبند ( Polygonum aviculare)، علفشور Saeuda spp))، قیچ برگ باقلایی ( Zygophylum fabago)، علفمورچه یا کرزا Cressa cretica))، گلرنگوحشی Carthamus lanathus)) و خارشتر (Alhaji camelorum)، علفهایهرز غالب مزرعه بودند. تراکم و زیستتوده کل علفهایهرز در الگوهای کاشت مختلف و در شرایط عدم کنترل علفهایهرز محاسبه شد و بر اساس طرح بلوک کامل تصادفی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. الگوی کاشت، اثر معنیداری بر تراکم و وزن خشک علفهایهرز داشت (جدول 8).
جدول 8- تجزیه واریانس اثر کشت مخلوط بر تعداد و زیستتوده علفهای هرز
Table 8. Variance analysis of the intercropping effects on weeds number and biomass.
Source of variance |
df |
Total weeds density |
Weeds dry weight |
Block |
2 |
0.33ns |
3.54ns |
Planting pattern |
3 |
1.63** |
8.14** |
Error |
6 |
0.22 |
0.83 |
Coefficient of variance |
24.59 |
13.91 |
ns، * و **: بهترتیب غیرمعنی دار و معنی دار در سطوح احتمال پنج و یک درصد.
ns, * and **: Non-significant, significant at 5 and 1% of probability levels, respectively.
در تمامی الگوهای کشت مخلوط، تراکم و وزن خشک علفهایهرز، نسبت به تیمار کشت خالص سیاهدانه و کشت خالص شنبلیله در شرایط عدم کنترل علفهایهرز، بهطور معنیداری پایینتر بود (شکل 1).در مطالعهای روی کنترل علفهایهرز توسط کشت مخلوط در دو گیاه نخودفرنگی و جو اعلام شد که کشت مخلوط جو با گیاه زراعی نخود توانست تراکم و وزن خشک علفهایهرز را نسبت به تککشتی کاهش دهد (Poggio, 2005).
شکل 1- اثر کشت مخلوط بر تراکم و وزن خشک علفهایهرز (ستون های با حروف یکسان، بر اساس آزمون LSD و در سطح احتمال یک درصد، تفاوت معنی دار ندارند).
Figure 1. Effect of intercropping on density and dry weight of weeds (Column with similar letter had no significant difference based on LSD at 1% of probability level.)
شاخصهای ارزیابی کشت مخلوط
بیشترین عملکرد نسبی سیاهدانه، از تیمار کشت مخلوط 50 درصد سیاهدانه +50 درصد شنبلیله در شرایط کنترل علفهایهرز و پس از آن 25 درصد سیاهدانه + 75 درصد شنبلیله در شرایط عدم کنترل علفهایهرز بهدست آمد (جدول 9) که بهطور معنیداری با سایر تیمارها متفاوت بود. بیشترین عملکرد نسبی شنبلیله نیز در تیمار کشت مخلوط 25 درصد سیاهدانه + 75 درصد شنبلیله در شرایط کنترل علفهایهرز و پس از آن 75 درصد سیاهدانه + 25 درصد شنبلیله در شرایط عدم کنترل علفهایهرز مشاهده شد. همه تیمارهای کشت مخلوط، عملکرد نسبی کل بیشتر از یک داشتند که نشاندهنده سودمندی کشت مخلوط نسبت به کشت خالص بود. در مجموع نیز تیمار کشت مخلوط 25 درصد سیاهدانه + 75 درصد شنبلیله در شرایط کنترل علفهایهرز، بیشترین عملکرد نسبی کل (55/1) را داشت (جدول 9) که بیانگر این موضوع است که این الگوی کشت، 55 درصد نسبت به کشت خالص مزیت داشته است. مجموع عملکرد نسبی، بیشتر در مورد بررسی رقابـت در بین اجزای کشت مخلوط در رابطه با استفاده از منـابع محـدود بهکار میرود. اگر مجموع عملکرد نسبی برابر یک باشد، محصول زراعتهای تک کشتی و مخلوط، یکسان است که این امر در دو حالت اتفاق می افتد: هنگامی که در گیاهان تشکیل دهنده مخلوط، رقابت درون گونه ای با برون گونه ای برابر است و یا هنگامی که میزان کاهش محصول یک گیاه در مخلوط، با افزایش محصول دیگر برابر است. چنانچه مجموع عملکرد نسبی بیشتر از یک باشد، محصول کشت مخلوط بیشتر از خالص است و نشاندهنـده رقابـت جزیـی یـا حالـت مکملـی جزیی در بین اجزای مخلوط است. در بررسی کشت مخلوط زیره سبز و شنبلیله نیز مشخص شد که تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف، عملکرد زیستی، عملکرد دانه و عملکرد اسانس شنبلیله در کشت خالص، بالاتر از کشت مخلوط بود (Rezvani Moghadam and Moradi, 2013). آنها مقدار LER را در تمام تیمارهای مخلوط، بالاتر از یک گزارش کردند که این موضوع، نشاندهنده برتری کشت مخلوط در مقایسه با کشت خالص است. اضافه عملکرد بهدست آمده را میتوان به استفاده بهتر از منابع موجود توسط دو گیاه و اختلافات مورفولوژیک، فیزیولوژیک، سیستم ریشهای آنها و جذب بیشتر تابش در تیمارهای مخلوط و تثبیت و جذب نیتروژن در کشت مخلوط نسبت داد (Vandermeer, 1989).
تیمار کشت مخلوط 25 درصد سیاهدانه + 75 درصد شنبلیله در شرایط عدم کنترل علفهایهرز، منجر به بیشترین شاخص رقابت سیاهدانه و در شرایط کنترل علفهایهرز، بیشترین شاخص رقابت شنبلیله را به دنبال داشت (جدول 10).
جدول 9- تاثیر مدیریت علفهایهرز و سیستم های متفاوت کشت بر محصول نسبی و شاخص رقابت در کشت مخلوط شنبلیله و سیاهدانه
Table 9. Effect of weed management and different planting pattern on relative yield and competition index in fenugreek- black cumin intercropping
|
|
Relative yield of black cumin |
Relative yield of fenugreek |
Total relative yield |
Competition index of black cumin |
Competition index of fenugreek |
|||||
Weed-free |
25%black cumin +75% fenugreek |
0.70 |
cd |
0.85 |
a |
1.55 |
a |
-2.18 |
e |
0.90 |
a |
75%black cumin +25% fenugreek |
0.65 |
d |
0.73 |
bc |
1.38 |
c |
-1.96 |
d |
0.80 |
a |
|
50%black cumin +50% fenugreek |
0.81 |
a |
0.73 |
bc |
1.54 |
ab |
0.80 |
a |
-2.10 |
d |
|
Weedy |
25%black cumin +75% fenugreek |
0.80 |
ab |
0.65 |
d |
1.45 |
bc |
0.96 |
a |
-2.19 |
d |
75%black cumin +25% fenugreek |
0.68 |
cd |
0.79 |
ab |
1.47 |
a-c |
-0.13 |
c |
0.16 |
b |
|
50%black cumin +50% fenugreek |
0.74 |
bc |
0.71 |
b-d |
1.45 |
bc |
0.06 |
b |
-0.05 |
c |
در هر ستون، میانگینهای دارای حداقل یک حرف مشترک، بر اساس آزمون LSD و در سطح احتمال یک درصد، تفاوت معنیداری ندارند.
In each column, means with at least one similar letter had no significant difference based on LSD at 1% of probability level.
جدول 10- تاثیر مدیریت علفهایهرز و سیستم های متفاوت کشت بر برخی شاخص های ارزیابی کشت مخلوط شنبلیله – سیاهدانه
Table 10. Effect of weed management and different planting pattern on some evaluation indices in fenugreek- black cumin intercropping.
|
|
Aggressivity index of fenugreek |
Aggressivity index of black cumin |
Crowding coefficient of fenugreek |
Crowding coefficient of black cumin |
Total crowding coefficient |
|||||
Weed-free |
25%black cumin +75% fenugreek |
1.95 |
a |
-1.95 |
e |
0.85 |
d |
5.53 |
b |
6.38 |
c |
75%black cumin +25% fenugreek |
1.47 |
b |
-1.47 |
d |
0.63 |
d |
-0.65 |
e |
-0.02 |
e |
|
50%black cumin +50% fenugreek |
-1.01 |
d |
1.01 |
b |
15.76 |
b |
0.37 |
de |
16.13 |
b |
|
Weedy |
25%black cumin +75% fenugreek |
-2.01 |
e |
2.01 |
a |
19.04 |
a |
4.02 |
c |
23.06 |
a |
75%black cumin +25% fenugreek |
0.21 |
c |
-0.21 |
c |
2.28 |
c |
1.44 |
d |
3.72 |
d |
|
50%black cumin +50% fenugreek |
-0.23 |
c |
0.23 |
c |
2.94 |
c |
7.00 |
a |
9.94 |
c |
در هر ستون، میانگینهای دارای حداقل یک حرف مشترک، بر اساس آزمون LSD و در سطح احتمال یک درصد، تفاوت معنیداری ندارند.
In each column, means with at least one similar letter had no significant difference based on LSD at 1% of probability level.
بیشترین شاخص غالبت سیاهدانه و شنبلیله، در تیمار کشت مخلوط 25 درصد سیاهدانه + 75 درصد شنبلیله، بهترتیب در شرایط کنترل و عدم کنترل علفهایهرز بهدست آمد. همین تیمار (کشت مخلوط 25 درصد سیاهدانه + 75 درصد شنبلیله) در شرایط عدم کنترل علفهایهرز، دارای بیشترین ضریب ازدحام نسبی بود (جدول 9). طی آزمایشی اعلام شد که در کشت مخلوط آفتابگردان و سویا، مقدار نسبت برابری زمین، 37/1بهدست آمد
(Saudy and Elmetwally, 2009). در یک مطالعه، با ارزیابی عمکرد دانه و کیفیت کشت مخلوط نخود-سیاهدانه گزارش شد که نسبت برابری زمین کل در تیمارهای مخلوط، بیشتر از یک بود که نشاندهنده برتری کشت مخلوط نسبت به تک کشتی در این نسبتهای کشت میباشد (Gholinezhad and Rezaei-Chiyaneh, 2014). در مطالعهای دیگر روی کشت مخلوط سیاهدانه و ماش، نشان داده شد که کاشت و کنترل علفهایهرز از نظر نسبت برابری، زمین اختلاف معنیداری نشان ندادند و نسبت برابری زمین در همه آرایشهای کاشت، بیشتر از یک بود (Rezvani Moghadam et al., 2009)؛ این موضوع نشاندهنده اثر مفید کشت مخلوط در افزایش بهرهوری از منابع میباشد. بالا بودن سودمندی در کشت مخلوط را میتوان به استفاده بهتر از منابع موجود توسط دو گیاه و اختلافات مورفولوژیک و فیزیولوژیک بین آنها، بهبود جذب و کارایی مصرف نور، تثبیت و جذب نیتروژن، کاهش فشار رقابتی بین دو گونه و کاهش رشد و زیست توده علفهای هرز نسبت داد (Rezaei-Chiyaneh, 2016). در کشت مخلوط، هنگامی بیشترین عملکرد و سودمندی بالاتر بهدست میآید که گیاهان تشکیل دهنده مخلوط، ازنظر نحوه و میزان استفاده از منابع محیطی، با یکدیگر کاملا متفاوت باشند. این گونه گیاهان با ویژگیهای مورفولوژیک متفاوت، چنانچه در مجاورت یکدیگر کشت شوند، قادر خواهند بود که از عوامل محیطی استفاده بهینه کنند؛ در نتیجه عملکرد کل در واحد سطح افزایش خواهد یافت (Hedayati et al., 2017).
نتیجه گیری
بهطورکلی نتایج این تحقیق نشان داد که عملکرد دانه سیاهدانه و شنبلیله در کشت مخلوط نسبت به تیمارهای کشت خالص کاهش یافت؛ ولی عملکرد نسبی کل در تیمارهای کشت مخلوط بالای یک بود که سودمندی بیشتر کشت مخلوط را تأیید کرد. درصد روغن نیز در کشت مخلوط بیشتر بود. همچنین، کنترل علفهایهرز در سامانههای کشت مخلوط بهبود یافت. به طورکلی نیز تیمار 25 درصد سیاهدانه + 75 درصد شنبلیله، بهعنوان بهترین تیمار جهت بررسیهای بیشتر معرفی میشود.
REFERENCES
REFERENCES