2024-03-28T17:31:12Z
https://ijfcs.ut.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=10794
علوم گیاهان زراعی ایران
2008-4811
2008-4811
1400
52
2
انتخاب بهترین محیط باززایی و بررسی تأثیر وراپامیل بر روی پاسخ دفاعی ریزنمونههای تلقیح شده با Agrobacterium tumefaciens در گیاه گوجهفرنگی(Solanum lycopersicum)
معصومه
کوهگرد
هوشنگ
علیزاده
پژمان
آزادی
علیرضا
عباسی
مهران
عنایتی شریعت پناهی
به منظور بهینه نمودن شرایط کشت بافت گیاه گوجهفرنگی (Solanum lycopersicum)، تأثیر13 ترکیب هورمونی مختلف و دو ریزنمونه کوتیلدون و هیپوکوتیل بر روی میزان باززایی سه رقم نیوتون، اینفینیتی و دافینس، مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش به صورت فاکتوریل و بر پایه طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. بیشترین میزان ساقهزایی (9/11 ساقه در هر ریزنمونه) در مورد رقم دافینس بر روی محیط کشت پایه MS حاوی هورمونهای 1/0=NAA و 68/0=TDZ میلیگرم در لیتر و ریزنمونه کوتیلدون، به دست آمد. پاسخهای دفاعی گیاه در مقابل عوامل محیطی، یکی از عوامل بازدارنده باززایی ریزنمونهها در کشت بافت گیاهی است. سیگنالدهی یون کلسیم یکی از وقایع اولیه و البته مهمترین واقعه در ایجاد پاسخ دفاعی گیاه در مقابل عوامل محیطی از جمله پاتوژنهاست، از این رو تأثیر ترکیب دارویی وراپامیل (Verapamil) به عنوان بلوکهکننده کانالهای کلسیمی بر روی پاسخ دفاعی گیاه، در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور تلقیح ریزنمونهها با Agrobacterium tumefaciens سویه LBA4404 و بر اساس شرایط بهینه شده کشت بافت، انجام شد. تأثیر وراپامیل در چهار غلظت 0، 50، 100 و 200 میلیگرم در لیتر در محیط همکشتی، مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که استفاده از وراپامیل در مقایسه با نمونه شاهد، موجب کاهش پاسخ دفاعی گیاه میشود. همچنین استفاده از غلظت 50 میلیگرم در لیتر وراپامیل موجب افزایش میزان باززایی شد.
Agrobacterium tumefaciens
کشت بافت
گوجه فرنگی
وراپامیل
2021
06
22
1
13
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_82514_5750126268a7da7f68630837fa7a7cc4.pdf
علوم گیاهان زراعی ایران
2008-4811
2008-4811
1400
52
2
بررسی رژیمهای تغذیهای مختلف روی برخی صفات کمی و کیفی علوفهای زرین گیاه (Dracocephalum kotschyi Boiss) تحت تنش کمآبی
علی
حیدرزاده
سید علی محمد
مدرس ثانوی
علی
مختصی بیدگلی
بهمنظور ارزیابی تأثیر رژیمهای آبیاری و کودی مختلف بر صفات کمی و کیفی زرین گیاه، آزمایشی در سال زراعی 97-1396 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه تربیت مدرس، بهصورت اسپلیت پلات و در قالب بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. عامل تنش کمآبی با چهار سطح (آبیاری مطلوب، ملایم، متوسط و شدید، بهترتیب آبیاری بعد از تخلیه 20، 40، 60 و 80 درصد آب قابل استفاده) در کرتهای اصلی و عامل سیستمهای کودی با پنج سطح (کود شیمیایی اوره، کود زیستی نیتروکسین، ورمیکمپوست، آزوکمپوست و عدم کاربرد کود) در کرتهای فرعی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بیشترین وزن تر برگ با 1797 کیلوگرم در هکتار و زیستتوده کل با 2957 کیلوگرم در هکتار در شرایط تنش کمآبی ملایم و با کاربرد کود شیمیایی اوره و همچنین بیشترین درصد ماده خشک قابل هضم در تیمار آزوکمپوست در شرایط تنش کمآبی متوسط با 8/57 درصد تولید شد. بیشترین درصد پروتئین خام در شرایط تنش کمآبی شدید با 72/19 درصد بهدست آمد و تنش کمآبی متوسط با 04/18 درصد در رتبه دوم قرار گرفت. بیشترین درصد قندهای محلول در آب و الیاف نامحلول در شوینده خنثی، بهترتیب در شرایط تنش کمآبی متوسط و عدم استفاده از کود متوسط (06/22 درصد) و در شرایط تنش کمآبی شدید با کاربرد کود اوره بهدست آمد. با توجه به اینکه علاوه بر انتخاب علوفهای با کیفیت بالا، باید به تولید اندام هوایی مناسب نیز توجه شود، تیمار تنش ملایم با کاربرد کود شیمییایی با 32 درصد تولید بیشتر نسبت به شاهد، توصیه میشود.
اوره
آزوکمپوست
پروتئین خام
رژیم آبیاری
علوفه-دارو
ورمیکمپوست
2021
06
22
15
27
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_82549_59ea7ec589bb4373fed4aaadd6d64ab1.pdf
علوم گیاهان زراعی ایران
2008-4811
2008-4811
1400
52
2
ارزیابی تأثیر قطع آبیاری بر کارایی علفکش در کنترل علفهای هرز ذرت در شرایط کم نهاده و پر نهاده
سعید رضا
یعقوبی
محسن
دهقانی
علی
مختصی بیدگلی
کمال سادات
اسیلان
بهمنظور ارزیابی تأثیر نیتروژن و قطع آبیاری در مراحل ابتدایی رشد ذرت بر کارایی نیکوسولفورون و توفوردی+ امسیپیآ در کنترل علفهایهرز، آزمایشی بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی بهصورت با سه تکرار، در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس انجام شد. عامل اول شامل کاربرد علفکش های نیکوسولفورون، توفوردی+ امسیپیآ، وجین کامل و عدم وجین علفهایهرز، عامل دوم شامل آبیاری مطلوب و قطع آبیاری از مرحله چهار برگی تا هشت برگی ذرت و عامل سوم شامل مصرف 350 کیلوگرم نیتروژن در هکتار (عرف منطقه) و عدم مصرف آن بود. آبیاری مطلوب همراه با مصرف کود نیتروژن، باعث افزایش معنیدار کارایی نیکوسولفورون و توفوردی+ امسیپیآ و کاهش وزن خشک کل علفهایهرز از 1370 گرم در متر مربع در شاهد بدون وجین، بهترتیب به 361 و 341 گرم در مترمربع شد. در شرایط قطع آبیاری، کاربرد علفکشها همراه یا بدون مصرف کود نیتروژن، باعث کاهش معنیدار وزن خشک علفهایهرز به میزان یک سوم شد. با مصرف نیتروژن، عملکرد دانه بهویژه همراه با کاربرد نیکوسولفورون به 7391 کیلوگرم در هکتار افزایش یافت. در شرایط قطع آبیاری و عدم مصرف نیتروژن، کاربرد توفوردی+ امسیپیآ، عملکرد دانه بالاتری (8148 کیلوگرم در هکتار) نسبت به کاربرد نیکوسولفورون (3701 کیلوگرم در هکتار) در پی داشت. طبق نتایج آزمایش، کاربرد علفکش نیکوسولفورون همراه با کود نیتروژن در شرایط توقف دورهای آبیاری در اوایل دوره رشد ذرت، کنترل مناسب علفهایهرز کشیده برگ و پهنبرگ و عملکرد مطلوب دانه (7337 کیلوگرم در هکتار) را باعث میشود.
اجزای عملکرد
تغذیه گیاهی
تنش خشکی
علفکش
مدیریت علف هرز
2021
06
22
29
40
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_82439_a502d6d9081fcd7cac02f319f15e8503.pdf
علوم گیاهان زراعی ایران
2008-4811
2008-4811
1400
52
2
پاسخ ژنوتیپهای مختلف کینوا (Chenopodiumquinoa) به تاریخ کاشت از نظر صفات مورفولوژیک، عملکرد و اجزای عملکرد در شهرستان گرمسار
فرزانه
فاضلی
غلام علی
اکبری
غلام عباس
اکبری
علی
نادری عارفی
فاطمه
بناکاشانی
بهمنظور بررسی امکان تولید گیاه کینوا در منطقه گرمسار، آزمایشی بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار، در سال زراعی 98-1397در ایستگاه تحقیقات کشاورزی شهرستان گرمسار انجام شد. در این آزمایش، فاکتور اول، تاریخ کاشت در سه سطح 15 اسفند، یک و 15 فروردین و فاکتور دوم، سه ژنوتیپ کینوا (Q26، Q29 وTiticaca ) بود. نتایج تجزیه واریانس نشان داد اثر تاریخ کاشت برای کلیه صفات مورد بررسی، بجز شاخص برداشت معنیدار بود. همچنین، ژنوتیپها از نظر کلیه صفات مورد بررسی بجز طول خوشه با هم اختلاف معنیدار داشتند. رقم Titicaca در تاریخ کاشت 15 اسفند، بالاترین عملکرد را داشت (2276 کیلوگرم در هکتار). با تاخیر در کاشت بهاره، میزان عملکرد و اجزای عملکرد دانه کاهش یافت. تاریخ کشت 15 فروردین، باعث کاهش قابل توجه کلیه صفات مورد بررسی بهویژه عملکرد (کاهش حدود 50 درصد) نسبت به دو تاریخ کاشت دیگر شد. نتایج همبستگی ساده فنوتیپی بین صفات مورد مطالعه نشان داد که عملکرد دانه در هکتار، بیشترین همبستگی را با عملکرد در بوته (877/0) و سپس بهترتیب با شاخص سطح برگ (832/0)، وزن خوشه (815/0) و تعداد شاخه در بوته (745/0) داشت.
شاخص برداشت
عملکرد دانه
کینوا
کشت بهاره
2021
06
22
41
49
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_82438_5895ac17b9026651e7eb798df3467836.pdf
علوم گیاهان زراعی ایران
2008-4811
2008-4811
1400
52
2
ارزیابی توان ذخیرهسازی کربوهیدراتهای ساقه و ارتباط آن با انتقال مجدد در گندم
رباب
محمودی
علی
احمدی
علیرضا
عباسی
ولی اله
محمدی
ﺗﻨﺶ ﺧﺸﮑﻲ بهویژه بعد از گلدهی، یکی از عوامل اصلی کاهش عملکرد گندم در ایران و جهان است و شناسایی ﺻﻔﺎﺕ فیزیولوژیک ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﺗﺤﻤﻞ ﺗﻨﺶ خشکی آخر فصل در غربال ارقام متحمل بسیار مؤثر است. هدف از این پژوهش بررسی تنوع در توان ذخیرهسازی و ارتباط آن با انتقال مجدد در گندم بود. 22 رقم زراعی گندم در قالب یک طرح کرتهای خردشده با سه تکرار کشت شدند بهطوریکه آبیاری در دو سطح آبیاری متداول و تنش خشکی (40درصد ظرفیت زراعی) بهعنوان عامل اصلی و رقم بهعنوان عامل فرعی در نظرگرفته شد. مقدار ذخیرهسازی و انتقال مجدد به روش وزنی و روش سنجش محتوای کربوهیدراتهای محلول به تفکیک میانگره تعیین شد. تنوع زیادی بین ارقام از نظر صفات فوق مشاهده شد. بیشترین ذخیرهسازی در روش وزنی مربوط به میانگرههای زیرین بود و پدانکل و پنالتیمیت به ترتیب در رتبههای بعدی قرار داشتند. اما بیشترین مقادیر کربوهیدراتهای محلول در پنالیتیمت بود و میانگرههای زیرین و پدانکل در رتبههای بعدی قرار گرفتند. رتبهبندی ارقام از لحاظ ذخیرهسازی نیز در دو روش فوق متفاوت از یکدیگر بود. تنش خشکی سبب کاهش وزن میانگرهها، محتوای کربوهیدراتهای محلول و عملکرد دانه و افزایش کارایی انتقال مجدد گردید. از بین صفات مرتبط با ذخیرهسازی، وزن مخصوص ساقه بالاترین همبستگی را با انتقال مجدد نشان داد. همبستگی انتقال مجدد، وزن مخصوص ساقه و محتوای کربوهیدراتهای محلول با عملکرد دانه نیز مثبت و معنیدار بود.
ذخیرهسازی مواد فتوسنتزی
انتقال مجدد کربن
ذخایر ساقه
تنش خشکی
2021
06
22
51
66
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_82516_60eedee0eefd4851667f5b059f01a78f.pdf
علوم گیاهان زراعی ایران
2008-4811
2008-4811
1400
52
2
شناسایی عوامل محدود کننده تولید ارقام محلی برنج در منطقه ساری
محبوبه
یوسفیان
افشین
سلطانی
سلمان
دستان
حسین
عجم نوروزی
تخمین خلاء عملکرد برنج برای دانستن امکان رسیدن به عملکرد بالاتر و برنامهریزیهای مناسب، ضرورت دارد؛ از این رو، این پژوهش با هدف شناسایی عوامل محدود کننده تولید ارقام بومی برنج انجام شد. تمامی عملیات مدیریتی انجام شده از مرحله تهیه بستر بذر تا برداشت، در 100 مزرعه ارقام محلی برنج بهصورت پیمایشی و از طریق مطالعات میدانی در منطقه ساری، طی سالهای 1394 و 1395 ثبت شد. نتایج نشان داد که در مدل تحلیل مقایسه کارکرد (CPA)، عملکرد واقعی مزرعه و پتانسیل عملکرد محاسبه شده با مدل، بهترتیب 4491 و 5703 کیلوگرم در هکتار و میزان خلاء عملکرد، 1212 کیلوگرم در هکتار بود. میزان خلاء عملکرد مربوط به متغیر تعداد دفعات مصرف سرک، 324 کیلوگرم در هکتار و معادل 27 درصد از کل خلاء عملکرد برآورد شد. همچنین میزان خلاء عملکرد مربوط به آخرین سال از کاشت بقولات، 218 کیلوگرم در هکتار معادل 18 درصد از کل تغییر عملکرد بود. از 10 متغیر وارد شده در مدل CPA، سهم متغیرهای مصرف کود سرک، تعداد دفعات مصرف سرک و محلولپاشی، 444 کیلوگرم در هکتار، معادل 37 درصد از کل خلاء عملکرد بود که مقدار قابل توجهی داشت و با تغذیه مناسب و رعایت تناوب زراعی صحیح در اراضی شالیزاری میتوان به پتانسیل عملکرد رسید. طبق یافتههای تابع خط مرزی (BLF)، میانگین عملکرد بر اساس حد بهینه 12 متغیر مورد بررسی، 5369 کیلوگرم در هکتار با خلاء عملکرد 881 کیلوگرم در هکتار بود. میانگین عملکرد نسبی و خلا عملکرد نسبی برای 12 متغیر مورد بررسی، بهترتیب 64/83 و 35/16 درصد بهدست آمد. بر اساس یافتهها میتوان بیان کرد که دقت مدل تولید در هر دو روش مناسب بود و میتواند برای برآورد میزان خلاء عملکرد و تعیین سهم هر یک از عوامل محدود کننده عملکرد به کار گرفته شود.
پتانسیل عملکرد
خلاء نسبی
عملکرد نسبی
عملکرد واقعی
مدیریت زراعی
2021
06
22
67
82
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_82442_f8dc727dac007fcb0c0aff4e555b8a03.pdf
علوم گیاهان زراعی ایران
2008-4811
2008-4811
1400
52
2
ارزیابی اثر سطوح و انواع مختلف کود نیتروژن بر رشد، عملکرد زیستی و اسانس و ترکیبات آن در دو توده شوید
ابوالفضل
باغبانی آرانی
ظهراب
اداوی
بهمنظور بررسی اثر ورمیکمپوست، کود شیمیایی نیتروژن و تلفیق آنها بر رشد، عملکرد زیستی و اسانس و ترکیبات آن در دو توده ورامین و اصفهانی گیاه دارویی شوید، آزمایشی بهصورت فاکتوریل و در قالب بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه مرکز تحقیقات گیاهان دارویی استان اصفهان در سال 1395 اجرا شد. فاکتور اول، تیمارهای کودی شامل شاهد (بدون کود)، 100% تامین نیتروژن از منبع اوره، ورمیکمپوست 3/33 بههمراه اوره 6/66%، ورمیکمپوست 6/66 بههمراه اوره 3/33%، 100% ورمیکمپوست و شاهد بدون کود و فاکتور دوم، تیمار توده شامل توده ورامین و اصفهانی شوید بودند. نتایج نشان داد که برهمکنش کود نیتروژن و توده بر تمامی صفات مورد مطالعه معنیدار شد، به گونهای که در هر دو توده، کود نیتروژن سبب بهبود ارتفاع، عملکرد زیستی و اسانس، محتوای ترکیبات اسانس (دکاروون و عملکرد آن، آلفافلاندرن، لینالول، بهجز پی–سیمن و لیمونن در توده اصفهان) شد. با توجه به اینکه در گیاهان دارویی، کمیت (عملکرد زیستی) و کیفیت (اسانس و دکارون، مهمترین ماده موثره شوید و بیشترین میزان اجزای اسانس آن در این آزمایش) نقش مهم و اقتصادی دارد، سطح کودی 6/66 ورمیکمپوست بههمراه 3/33% اوره در توده ورامین، بهترین تیمار در این آزمایش بود؛ ضمن اینکه در راستای سلامتی انسان و کشاورزی پایدار، میتوان 33% از مصرف کودهای شیمیایی و آلودگیهای ناشی از آن کاست، ولی در مورد محتوای سایر ترکیبات اسانس (آلفافلاندرن، لینالول و پیسیمن)، تیمار کودی 100% ورمیکمپوست در توده اصفهانی برتر بود.
آلفافلاندرن
د- کارون
ترکیبات اسانس
عملکرد اسانس
کود آلی
2021
07
31
83
95
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_82703_ebef8b3683d7f76d5d5ed0a55de8ede4.pdf
علوم گیاهان زراعی ایران
2008-4811
2008-4811
1400
52
2
مطالعه عملکرد و اجزای آن در کنجد با استفاده از تجزیه دایآلل در شرایط آب و هوایی بیرجند
محمد
ضابط
فهیمه
برازنده
علیرضا
صمدزاده
شناخت و درک صحیح نوع کنترل ژنتیکی صفات، قابلیت ترکیبپذیری و ساختار ژنتیکی، ارتباط مستقیمی با موفقیت برنامههای بهنژادی دارد. در این راستا، آزمایشی به صورت دای آلل یک طرفه هفت در هفت در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. صفات ارتفاع بوته، ارتفاع تا اولین کپسول، تعداد روز تا 50 و 90 درصد گلدهی، تعداد کپسول در بوته، تعداد دانه در کپسول، تعداد روز تا رسیدن فیزیولوژیک، تعداد شاخه فرعی، تعداد و طول برگ، وزن هزار دانه، وزن، طول و عرض کپسول، میزان کلروفیل a، b وکل، عملکرد بیولوژیک واقتصادی، شاخص برداشت، درصد روغن و درصد پروتئین اندازه گیری شد. تجزیه واریانس، بیانگر تفاوت معنیدار بین ژنوتیپها بود. تجزیه دایآلل نشان داد که واریانس افزایشی برای کلیه صفات و واریانس غیرافزایشی در تمامی صفات، بجز ارتفاع تا اولین کپسول میوهدهنده معنیدار بود. رقم اولتان، و ژنوتیپ اردستان، بهترتیب بهترین و بدترین ژنوتیپها از حیث ترکیبپذیری عمومی بودند. در اکثر صفات، دورگ سبزوار×TS-3 و سبزوار×فارس بهعنوان بهترین دورگ عمل کردند. وراثتپذیری عمومی بین حداقل 90/0 برای عملکرد بیولوژیک تا حداکثر96/0 برای تعداد شاخه فرعی و وراثتپذیری خصوصی، بین حداقل 36/0 برای تعداد شاخه فرعی تا حداکثر 95/0 برای شاخص برداشت متغیر بود. تجزیه واریانس به روش هیمن، نتایج حاصل از تجزیه گریفینگ را تأیید نمود.
تجزیهگریفینگ
تجزیههیمن
وراثتپذیری
2021
06
22
97
108
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_80795_111e59a2e944d3ee9b4d32add18fa4c4.pdf
علوم گیاهان زراعی ایران
2008-4811
2008-4811
1400
52
2
واکنش مورفوفیزیولوژیکی و عملکردی ذرت به کاربرد تلفیقی کودهای شیمیایی و باکتریهای محرک رشد گیاه
مجتبی
حسینیان
علی
احمدی
بابک
متشرع زاده
جعفر
نباتی
بهمنظور بررسی اثرات کاربرد تلفیقی کودهای شیمیایی به همراه باکتریهای محرک رشد گیاه بر پاسخهای ذرت، آزمایشی در سال 1396 در مزرعه تحقیقاتی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران واقع در کرج، در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی و در چهار تکرار اجرا شد. تیمارهای تغذیهای شامل بدون استفاده از کود، کاربرد باکتریهای محرک رشد، کاربرد کودهای شیمیایی و کاربرد کودهای شیمیایی به همراه باکتریهای محرک رشد در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که بیشترین مقدار وزن خشک کل (9/3 کیلوگرم در مترمربع)، سرعت رشد محصول (8/79 گرم در مترمربع در روز)، سرعت جذب خالص (3/15 گرم در مترمربع در روز) و عملکرد دانه (29/18 تن در هکتار)، در تیمار کاربرد کودهای شیمیایی به همراه باکتریهای محرک رشد مشاهده شد و بالاترین شاخص سطح برگ (3/5)، دوام سطح برگ (2/205) و وزن ویژه برگ (5/78 گرم در مترمربع) در تیمار کاربرد باکتریهای محرک رشد بهدست آمد. همچنین کمترین مقدار در تمام صفات، در تیمار شاهد مشاهده شد. نتایج نشان داد که حضور باکتریهای محرک رشد گیاه در برنامه غذایی ذرت، باعث افزایش رشد و شاخصهای رشدی گیاه شد و بیشترین مقادیر رشدی و عملکرد نهایی، از کاربرد تلفیقی کودهای شیمیایی به همراه باکتریهای محرک رشد گیاه بهدست آمد.
ذرت
رشد گیاه
شاخصهای رشد
عملکرد دانه
کود شیمیایی
2021
06
22
109
120
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_82547_b080a51a7b4ec16233e46a8700e2c7ff.pdf
علوم گیاهان زراعی ایران
2008-4811
2008-4811
1400
52
2
تجزیه همبستگی کانونیک صفات فنولوژیک و سایر صفات مرتبط با عملکرد دانه در ژنوتیپهای مختلف گندم تحت شرایط طبیعی و تنش آبیاری رطوبتی پس از گلدهی
بهنام
طهماسب پور
سودابه
جهانبخش گده کهریز
علیرضا
تاری نژاد
حمید
محمدی
علی
عبادی
بهمنظور شناسایی همبستگی و روابط بین صفات مختلف در گندم نان، 30 ژنوتیپ بهعنوان فاکتور فرعی تحت آزمایش یکساله اسپلیت پلات در قالب طرح کاملاً تصادفی در گلخانه و طرح بلوک های کامل تصادفی در مزرعه با سه تکرار در شرایط آبیاری طبیعی و تنش رطوبتی شروع گلدهی بررسی شدند. نتایج حاصل از تجزیه همبستگی کانونیک (Canonical correlation analysis) نشان داد که در هر دو سطح طبیعی و تنش رطوبتی، بین جفت متغیرهای کانونیکی حاصل از صفات فنولوژیکی با اجزای عملکرد همبستگی معنیداری وجود داشت. در شرایط طبیعی در گلخانه، برای افزایش تراکم سنبله (از تقسیم تعداد سنبلچه در سنبله بر طول سنبله بدست آمده است) و طول سنبله، صفت تعداد روز از زمان کاشت تا 50% گلدهی میتواند بهعنوان معیارگزینشی مناسب در نظر گرفته شود. بر اساس نتایج حاصل از تجزیه همبستگی کانونیک در شرایط تنش در گلخانه، برای افزایش طول سنبله، صفات تعداد روز از زمان کاشت تا سنبلهدهی، تعداد روز از زمان کاشت تا رسیدگی و تعداد روز از زمان کاشت تا 50% گلدهی، از عوامل مهم و تأثیرگذار بودند. در شرایط آبیاری مطلوب در مزرعه، صفت تعداد روز از زمان کاشت تا رسیدگی، از عوامل تأثیرگذار بر وزن دانه در سنبله بود. نتایج حاصل از تجزیه همبستگی کانونیک تحت شرایط تنش در مزرعه نشان داد که برای افزایش وزن هزار دانه، صفت تعداد روز از زمان کاشت تا رسیدگی میتواند بهعنوان معیار گزینشی مناسب در نظر گرفته شود.
اجزای عملکرد
تجزیه همبستگی متعارف
تعداد روز تا 50% گلدهی
تنش خشکی
گندم
2021
06
22
121
132
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_83792_ac0cb40a0f7527a92fd1868544914450.pdf
علوم گیاهان زراعی ایران
2008-4811
2008-4811
1400
52
2
ارزیابی اثر تیمارهای مختلف بر شکست خواب بذر گیاه بادآورد (Notobasis syriaca) بهعنوان اولین گزارش در ایران
احمد
زارع
سید امیر
موسوی
به منظور ارزیابی اثر تیمارهای مختلف بر شکست خواب بذر گیاه بادآورد، دو آزمایش جداگانه در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان در سال 1396 با سه تکرار انجام گرفت. آزمایش اول شامل نه تیمارهای فیزیکی، مکانیکی و شیمیایی (شاهد، خراشدهی سطحی، خراشدهی سخت، سرمادهی مرطوب به مدت یک و دو هفته دردمای چهار درجه سلسیوس، خیساندن با آب داغ به مدت دو ساعت بدون خراشدهی، خیساندن با آب مقطر در دمای 25 درجه به مدت دو ساعت با خراشدهی، تیمار اسید سولفوریک غلیظ به مدت شش و 12 دقیقه) در قالب طرح کاملا ًتصادفی بود. آزمایش دوم به صورت فاکتوریل و شامل تیمارهای هورمونی (جیبرلیک اسید در غلظتهای صفر، 200، 400، 600، 800، 1000 پیپیام و مدت زمان پرایمینگ در دو زمان 12 و 24 ساعت) در قالب طرح کاملاً تصادفی بود. بیشترین درصد جوانهزنی (40 درصد) در شرایط قرارگیری بذرها در اسید سولفوریک غلیظ به مدت 12دقیقه بود. نتایج آزمایش دوم نشان داد که کاربرد جیبرلیک اسید برای 12 ساعت در تمامی غلظتها، منجر به 100 درصد جوانهزنی شد. بیشترین درصد جوانهزنی در مدت 24 ساعت (47 درصد)، در غلظت 200 و 400 پیپی ام مشاهده شد. با افزایش غلظت جیبرلیک اسید، زمان رسیدن به 50 درصد جوانهزنی (T50) در تیمار 12 ساعت به صورت خطی کاهش یافت و از 31 ساعت در 200 پیپیام، به 19 ساعت در 1000 پیپیام رسید. در تیمار 24 ساعت پرایمینگ، T50 از تابع گوسین تبعیت نمود و بیشترین زمان لازم برای دستیابی به T50 در 600 پیپیام (92 ساعت) به دست آمد. نتایج نشان داد که در تیمار 12 ساعت پرایمینگ، بیشترین شاخص ویگور، به غلظت 400 پیپیام پس از 12 دقیقه تیمار اسید سولفوریک تعلق داشت. غوطهورکردن بذرها به مدت 12 دقیقه در اسید سولفوریک و پرایمینگ جیبرلیک اسید با 400 پیپی ام به مدت زمان 12 ساعت جهت شکست خواب و افزایش شاخص ویگور بادآورد توصیه میشود.
اسید سولفوریک
جیبرلیک اسید
درصد جوانهزنی
سرمادهی
شاخص ویگور.
2021
06
22
133
144
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_83814_84b28b53518dee51658a2386c3e363e3.pdf
علوم گیاهان زراعی ایران
2008-4811
2008-4811
1400
52
2
مطالعه اگرواکولوژیکی سیستمهای کشت مضاعف گندم در نظامهای فشرده، پایدار و ارگانیک
آرام
گورویی
امیر
آینه بند
افراسیات
راهنما
این آزمایش در طی دو فصل تابستان و زمستان سال زراعی 98 -1397 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز اجرا شد. آزمایش بهصورت طرح کرتهای یکبار خردشده و در قالب پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. فاکتور اصلی، نوع سیستم کشاورزی در سه سطح شامل کشاورزی رایج (فشرده)، کشاورزی ارگانیک و کشاورزی پایدار (تلفیقی از کشاورزی فشرده و ارگانیک) و فاکتور فرعی، نوع گیاه زراعی پیشکاشت در توالی با گندم شامل کاشت گیاهان زراعی ماش، ذرت، کنجد و آیش (نکاشت) بود. عملکرد کمی (عملکرد و اجزای عملکرد) و کیفی (پروتئین دانه)، بررسی شاخصهای انتقال مواد فتوسنتزی در گندم و کربن آلی خاک، پس از یک کشت مضاعف اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد که بیشترین (04/545 گرم در مترمربع) و کمترین (28/409 گرم در مترمربع) عملکرد دانه گندم بهترتیب در الگوی کشت فشرده و ارگانیک بهدستآمد. در مقابل و با تغییر نوع سیستم از فشرده به ارگانیک، میزان پروتئین دانه بهطور معنیداری افزایش یافت (از 3/8 به 6/9 درصد). در بین کشتهای مضاعف مورد بررسی، کشت مضاعف ماش- گندم، بیشترین (47/535 گرم در مترمربع) عملکرد را دارا بود. از سوی دیگر، بیشترین میزان انتقال مجدد و جاری مواد فتوسنتزی، بهترتیب به الگوی کشاورزی ارگانیک و کشت مضاعف ماش- گندم و الگوی کشاورزی فشرده و کشت مضاعف ماش- گندم تعلق داشت. وضعیت کربن آلی خاک نشان داد که بیشترین میزان کربن آلی خاک (18/33 میلیگرم در گرم) در الگوی کشاورزی ارگانیک و کشت مضاعف ذرت- گندم بهدست آمد. بهبود میزان کربن آلی خاک در الگوی کشاورزی پایدار و ارگانیک، بهعلت استفاده از مواد آلی (کمپوست و ورمیکمپوست) و مدیریت بقایای گیاهی بود. در مجموع و از دیدگاه اکولوژی گیاهان زراعی، روش کشاورزی پایدار با توالی ماش- گندم، سیستم زراعی مطلوبتری خواهد بود.
انتقال مجدد
کشاورزی ارگانیک
کربن آلی خاک
عملکرد دانه گندم
2021
06
22
145
156
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_83815_0c7ebb151668a6e4e385e5d233890469.pdf
علوم گیاهان زراعی ایران
2008-4811
2008-4811
1400
52
2
تاثیر تنش کمآبی و کودهای زیستی و غیرزیستی بر عملکرد سرشاخههای گلدار، رنگدانههای فتوسنتزی و غلظت عناصر پرمصرف گیاه در آویشن زراعی (Thymus vulgaris L.)
فریده
گشسبی
مصطفی
حیدری
سید کاظم
صباغ
حسن
مکاریان
بهمنظور بررسی اثر تنش کمآبی و کودهای زیستی و غیرزیستی بر گیاه دارویی آویشن زراعی، آزمایشات مزرعهای در فروردین تا تیرماه سال 1396 انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل تنش کمآبی در سه سطح هفتW1= (شاهد)، 12W2= و 17W3= روز دور آبیاری به عنوان عامل اصلی و کودهای زیستی و غیر زیستی در پنج سطح تیمار شاهد (بدون مصرف کود)B1=، قارچ اندومایکوریزا از جنس GlomusB2=، باکتریهای آزوسپپریلومB3=، سودوموناسB4= و کود شیمیایی NPK B5= به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد که برهمکنش تیمار تنش کمآبی و کودهای زیستی و غیر زیستی بر عملکرد سرشاخههای گلدار، میزان کلروفیل a،b و کل، درصد عناصر نیتروژن و فسفر و میزان آنتوسیانین در سطح احتمال یک درصد معنیدار بود. بیشترین میزان کلروفیل a، b و درصد عنصر نیتروژن برگ گیاه در دور آبیاری شاهد (هفت روز آبیاری، W1) و تیمار کودی آزوسپیریلوم (بهترتیب 85/4 میلیگرم برکیلوگرم وزن تر برگ، 83/1 میلیگرم برکیلوگرم وزن تر برگ و 61/1 درصد)، بیشترین میزان کلروفیل کل و درصد عنصر فسفر برگ گیاه در دور آبیاری شاهد (هفت روز آبیاری، W1) و تیمار کودی سودوموناس (بهترتیب 58/6 میلیگرم برکیلوگرم وزن تر برگ و 94/3 درصد)، بیشترین عملکرد سرشاخههای گلدار در دور آبیاری شاهد (هفت روز آبیاری، W1) و تیمار کودی NPK (2/30 کیلوگرم برهکتار)، بیشترین میزان آنتوسیانین در دور آبیاری شدید (17 روز آبیاری، W3) و تیمار کودی شاهد (B1) (157/0 میلیگرم برکیلوگرم وزن تر برگ) مشاهده شد. اثر تنش کمآبی و کودهای زیستی و غیرزیستی به تنهایی بر میزان کاروتنوئید و فلاونوئید در سطح احتمال یک درصد معنیدار شد، اما تنها تأثیر معنیدار فاکتور کوددهی بر درصد عنصر پتاسیم در سطح احتمال یک درصد مشاهده شد. بیشترین میزان کاروتنوئید و فلاونوئید در تیمار تنش کم آبی شدید (17 روز آبیاری، W3) (بهترتیب 37/0 میلیگرم برکیلوگرم وزن تر برگ و 67/1 درصد) مشاهده شد. بیشترین میزان کاروتنوئید و فلاونوئید در تیمار کودی سودوموناس (B3) (بهترتیب 37/0 میلیگرم برکیلوگرم وزن تر برگ و 85/1 درصد) و بیشترین درصد عنصر پتاسیم برگ گیاه در تیمار کودی مایکوریزا (B2) (22/17 درصد) مشاهده شد. بهطورکلی می توان بیان کرد که در شرایط تنش کمآبی، استفاده از کودهای زیستی بهویژه آزوسپیریلوم و سودوموناس تاحدی میتواند از بروز اثرات سوء در این گیاه بکاهد.
آزوسپیریلوم
سودوموناس عملکرد کمی
کلروفیل
مایکوریزا.
2021
06
22
157
172
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_83816_8522523a666041a7b99c1ced839a8ae5.pdf
علوم گیاهان زراعی ایران
2008-4811
2008-4811
1400
52
2
ارزیابی عملکرد کمی و کیفی ژنوتیپهای مختلف بهاره کلزا (Brassica napus) در پاسخ به تاریخ و فصل کشت در منطقه کرج
ترانه
ثمرزاده وژده فر
فرزاد
پاک نژاد
امیر حسین
شیرانی راد
مصطفی
اویسی
سعید
وزان
کلزا بهدلیل دارا بودن ژنوتیپهای بهاره و پاییزه و سازگاری با شرایط آب و هوایی، بهعنوان نقطه امیدی برای تأمین روغن خوراکی کشور بهشمار میآید. بهمنظور بررسی تأثیر فصل کاشت و تاریخ کشت بر عملکرد کمی و کیفی ژنوتیپهای کلزا، دو آزمایش جداگانه در فصلهای پاییز و زمستان بهصورت کرتهای خردشده و در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در طول دو سال (1394-1393 و 1395-1394)، در مزرعه تحقیقاتی موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج انجام شد. در این مطالعه، تاریخهای کشت پاییز شامل 15 مهر، 25 مهر و10 آبان و تاریخهای کشت زمستان شامل 20 بهمن، 30 بهمن و10 اسفند، بهعنوان عامل اصلی و ژنوتیپهای کلزا شامل RGS003، Dalgan، Zabol10، Hyola401 و Hyola4815 بهعنوان عامل فرعی درنظر گرفته شدند. عملکرد دانه و روغن ژنوتیپهای کلزا در فصل کشت پاییز، 4330 و 1840 کیلوگرم در هکتار بود، درحالیکه با کشت در فصل زمستان، مقدار این صفات با کاهش 3/43 و 6/46 درصدی مواجه شدند. در فصل پاییز، بیشترین عملکرد دانه و روغن با میانگین 5033 و 2202 کیلوگرم در هکتار متعلق، به تاریخ کشت 15 مهر و در فصل زمستان با میانگین 2996 و 1248 کیلوگرم در هکتار، به تاریخ 20 بهمن تعلق داشت. بهطورکلی، ژنوتیپ Dalgan بهدلیل صفات زراعی مناسب مانند تعداد خورجین در بوته، تعداد دانه در خورجین، طول خورجین، وزن هزار دانه و همچنین عملکرد بالای دانه و روغن، برای کشت در نواحی معتدل با اقلیمهای خشک و نیمه خشک مانند کرج پیشنهاد میشود.
تعداد خورجین در بوته
تعداد دانه در خورجین
روغن
عملکرد دانه
وزن دانه
2021
06
22
173
184
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_84232_a11c7d43020d718506165d2ab9f279da.pdf
علوم گیاهان زراعی ایران
2008-4811
2008-4811
1400
52
2
تعیین دوره بحرانی کنترل علفهای هرز در گیاه دانه روغنی بالنگوی شیرازی (Lallemantia royleana Benth. in Wall) در منطقهی نقده
معصومه
زینی
وحید
سرابی
علیرضا
باقری
بهمنظور بررسی تأثیر دورههای تداخل و عاری از علفهای هرز در گیاه دانه روغنی بالنگوی شیرازی و برآورد دوره بحرانی کنترل علفهای هرز، آزمایشی در قطعه زمینی در شهرستان نقده در سال 1397 انجام شد. این آزمایش بهصورت طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار به اجرا درآمد. تیمارهای آزمایش شامل دو گروه تیمارهای آلوده به علفهای هرز (آلودگی به مدت 2/144، 9/345، 574، 2/848، 6/1147، 3/1451 و 1993 درجه-روز رشد بعد از نشاء بوتههای بالنگوی شیرازی و پس از آن وجین کامل علفهای هرز) و تیمارهای عاری از علفهای هرز (عاری بودن به مدت 2/144، 9/345، 574، 2/848، 6/1147، 3/1451 و 1993 درجه-روز رشد بعد از نشاء و پس از آن عدم کنترل علفهای هرز) بودند. علاوه بر آن در هر بلوک نیز یک تیمار شاهد آلوده به علفهای هرز و یک تیمار شاهد عاری از علفهای هرز در تمام طول فصل رشد در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد که با افزایش طول دوره تداخل علفهای هرز، بر تراکم و وزن خشک آنها افزوده شده و با افزایش طول دوره عاری از علفهای هرز، از تراکم و وزن خشک علفهای هرز کاسته شد. با تداوم دورههای تداخل علفهای هرز تا انتهای فصل رشد، از ارتفاع، تعداد میوههای چهار فندقه تشکیل یافته، تعداد میوههای فندقه رسیده، وزن هزاردانه و عملکرد زیستی، دانه و نسبی بالنگوی شیرازی کاسته شد و با تداوم دورههای عاری از علفهای هرز، بر مقادیر این صفات افزوده شد. نتایج حاصل از منحنیهای لُجستیک و گامپرتز نیز نشان داد که با در نظر گرفتن کاهش 10 درصدی عملکرد نسبی، زمان شروع دوره بحرانی کنترل علفهای هرز در زراعت این محصول، 11 روز پس از نشاء و زمان خاتمه آن، 108 روز پس از نشاء بوتههای بالنگوی شیرازی بود. بنابراین جهت جلوگیری از کاهش محسوس عملکرد میبایست مزارع این گیاه دانه روغنی به مدت 97 روز عاری از علفهای هرز نگه داشته شوند.
تداخل
دوره بحرانی
عملکرد و اجزای آن
وزن خشک علفهایهرز
محصولات دانه روغنی.
2021
06
22
185
200
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_84279_f97f5ba1be81a8bc4f839e1428f2fad3.pdf
علوم گیاهان زراعی ایران
2008-4811
2008-4811
1400
52
2
بررسی عملکرد و جذب عناصر کممصرف در گیاه نخودفرنگی(Pisum sativum L. cv. Wando) تحت برهمکنش آهن و سیلیسیم
ام لیلا
عباسپور شاهمرس
فرزاد
رسولی
فرهاد
بهتاش
احمد
آقایی
بهمنظور بررسی اثرات آهن و سیلیسیم روی عملکرد و برخی خصوصیات فیژیولوژیکی نخودفرنگی (Pisum sativum L.) رقم wando، آزمایشی بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار صورت انجام گرفت. تیمارهای آزمایش شامل سه سطح آهن (05/0، 1/0 و3/0 گرم بر لیتر) از منبع کلات آهن و سه سطح سیلیسیم (صفر، 14 و 28 میلیگرم بر لیتر) از منبع متاسیلیکات سیدم بودند. در این آزمایش، صفاتی همچون وزن تر و خشک دانه، تعداد دانه در غلاف، غلظت عناصر ریزمغذی همچون آهن، مس، روی و منگنز در برگ و دانه و همچنین غلظت سیلیسیم در برگ و دانه اندازهگیری شدند نتایج نشان داد که برهمکنش آهن و سیلیسیم در صفاتی همچون وزن تر و خشک دانه، غلظت آهن در برگ و دانه، منگنز در برگ، روی در برگ و دانه و سیلیسیم در برگ در سطح احتمال یک درصد معنیدار بود و در صفات تعداد دانه در غلاف، غلظت مس در برگ و دانه و غلظت منگنز و سلیسیم در دانه اثرات ساده آهن و سیلیسیم معنیدار شد. نتایج مقایسات میانگین نشان داد که مصرف آهن و سیلیسیم بهطور همزمان، موجب افزایش معنیدار وزن تر و خشک دانه و غلظت سیلیسیم در برگ شد و از طرف دیگر، کاهش معنیدار غلظت منگنز در برگ، و روی در برگ و دانه را در پی داشت. همچنینی افزایش غلظت آهن و سیلیسیم بهصورت جداگانه، منجر به کاهش معنیدار مقدار مس در برگ و دانه و منگنز در دانه شد؛ البته با افزایش مقدار سیلیسیم در برگ، مقدار سیلیسیم دانه نیز افزایش یافت افزایش غلظت آهن به دلیل خصوصیات آنتاگونیستی و کاربرد سیلیسیم با جلوگیری از جذب فلزات سنگین همچون آهن، منگنز، مس و روی، باعث کاهش آنها در برگ و دانه نخودفرنگی شد. بر اساس این نتایج میتوان گفت که سیلیسیم، اثرات منفی ناشی از سمیت آهن در سطوح بالا در نخودفرنگی را کاهش میدهد و میتوان غلظت 1/0 گرم کلات آهن بر لیتر و 28 میلیگرم سیلیسیم بر لیتر را به عنوان بهترین سطح تیماری آهن و سیلیسیم معرفی کرد.
اسید منو سیلیسیلیک
بقولات
تنش اکسیداتیو
ریزمغذی
هیدروپونیک
2021
06
22
201
2013
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_82548_20f0ec1a13f862d2647b9bb9497f8683.pdf
علوم گیاهان زراعی ایران
2008-4811
2008-4811
1400
52
2
بررسی ژنتیکی صفت مقاومت به بیماری پاخوره (Gaeumannomyces graminis var. tritici) جدایهT-41 در گندم نان ((Triticum aestivum L. با استفاده از روش تلاقی دایآلل
حسین
دشتی
اسما
افتخاری
روح الله
صابری
علی اکبر
محمدی
مژگان
قلی زاده وزوانی
محمدرضا
بی همتا
در برنامه های اصلاحی، انتخاب والدین براساس قدرت ترکیب پذیری عمومی و خصوصی جهت دستیابی به نتایج مطلوب از اهمیت زیادی برخوردار است. به منظور بررسی خصوصیات ژنتیکی، قابلیت ترکیب پذیری عمومی، خصوصی و نحوه عمل ژن های مقاوم به بیماری پاخوره در گندم نان، شش ژنوتیپ با شمارههای 729، 1622، 2109، 1528، 1546، 1526 به صورت دای آلل یکطرفه تلاقی داده شدند. بذرهای حاصل از تلاقی ها (F1) و والدین در گلخانه دانشگاه ولی عصر رفسنجان کشت گردیدند و صفات میزان مقاومت به بیماری پاخوره، وزن خشک ساقه و ریشه، تعداد پنجه و عناصر منگنز (Mn)، روی (Zn)، پتاسیم (K) و آهن (Fe) در بافت گیاه اندازه گیری شد . نتایج تجزیه به روش گریفینگ نشان داد که ترکیب پذیری عمومی و خصوصی برای کلیه صفات بجز تعداد پنجه و K معنی دار بود. بهترین ترکیب شونده عمومی از لحاظ مقاومت به پاخوره، والدهای 1622 و 729 شناخته شدند و بهترین هیبریدها از لحاظ مقاومت به پاخوره، هیبریدهای 1546 × 2109 و 1528 × 1546 و 1526 × 1622 بودند که بیشترین ترکیب پذیری خصوصی را داشتند. بررسی پارامترهای ژنتیکی هیمن برای صفات نمره بیماری و شدت بیماری، ضمن تایید نتایج تجزیه گریفینگ نشان داد که عمل غالبیت و فوق غالبیت ژن ها درکنترل ژنتیکی این صفات بیشترین اهمیت را دارند . در نهایت با توجه به وراثت پذیری خصوصی و نسبت ژنتیکی (بیکر) پایین در صفت مقاومت به بیماری پاخوره میتوان گفت که بهنژادی این صفات در نسل های اولیه، پاسخ مناسبی نمیدهد و گزینش پس از رسیدن به خلوص میتواند موثر باشد که میتوان از روش های بالک، بالک تک بذر و دابل هاپلوئیدی در بهنژادی گندم استفاده نمود.
پاخوره گندم
تجزیه گریفینگ
تجزیه هیمن
ترکیبپذیری عمومی و خصوصی
2021
06
22
215
228
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_83457_f0adb0f0472c42562957c0429011fa44.pdf
علوم گیاهان زراعی ایران
2008-4811
2008-4811
1400
52
2
ارزیابی انتقال مجدد کربوهیدراتهای محلول و برخی خصوصیات فیزیولوژیک ارقام مختلف گندم نان (Triticum aestivum L.) تحت شرایط تنش شوری و بدون تنش
رضا
رئیسی
فریبا
ابوئی مهریزی
کاظم
پوستینی
بهمنظور بررسی اثرات تنش شوری بر خصوصیات فیزیولوژیک ارقام گندم، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در گلخانه پژوهشی گروه زراعت پردیس کشاورزی دانشگاه تهران در سال 1395 به اجرا در آمد. تیمارهای آزمایش شامل دو تیمار شوری شاهد (2/1 دسیزیمنس بر متر) و کلرید سدیم (16 دسیزیمنس بر متر) و هفت ژنوتیپ گندم شامل ارقام روشن، اینیاء-66، مهدوی، خزر-1، کرج-2، قدس و شعله بود. طبق نتایج آزمایش، تنش شوری، کاهش محتوای نسبی آب، عملکرد، اجزای عملکرد و نسبت پتاسیم به سدیم را در تمام ژنوتیپها به همراه داشت، درحالیکه غلظت سدیم و انتقال مجدد کربوهیدراتهای محلول در آب تحت شرایط تنش افزایش یافت. بالاترین میزان محتوای نسبی آب و انتقال مجدد کربوهیدراتها و همچنین تعداد دانه در شرایط شوری، در ارقام متحمل روشن و اینیاء-66 مشاهده شد. همچنین، رقم متحمل روشن، بالاترین غلظت پتاسیم و نسبت پتاسیم به سدیم تمامی اندامهای هوایی را به خود اختصاص داد، درحالیکه رقم قدس و شعله، بهعنوان ارقام حساس، بیشترین وزن دانه و همچنین بالاترین تجمع غلظت سدیم را در تمام اندامهای هوایی خود داشتند. نتایج آزمایش نشان داد که توان رقم در انتقال مجدد کربوهیدراتهای محلول، یکی از صفات تعیین کننده تحمل به تنش شوری است و این صفت میتواند برای ارزیابی تحمل ارقام مختلف گندم به تنش شوری در پژوهشهای آتی مورد استفاده قرار گیرد.
انتقال مجدد کربوهیدراتها
محتوای نسبی آب (RWC)
عملکرد
وضعیت یونی
نمک
2021
06
22
229
240
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_84622_2fbb9f73c6be7b69f5aad2f31495083e.pdf