دانشکدگان کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
علوم گیاهان زراعی ایران
2008-4811
2423-8082
51
3
2020
09
22
پاسخهای زودهنگام ترانسکریپتوم نخود زراعی به تنش سرما
1
16
FA
یاسین
خالدیان
دانشجوی دکتری گروه زراعت و اصلاح نباتات پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
khaledian.yasin@ut.ac.ir
رضا
معالی امیری
0000-0003-2496-4800
استاد گروه زراعت و اصلاح نباتات پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
rmamiri@ut.ac.ir
رحمت
محمدی
استادیار موسسه تحقیقات کشاورزی دیم کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، مراغه
rm1387@gmail.com
نیتین
مانتری
دانشگاه RMIT ، ملبورن استرالیا
rezamaali2001@yahoo.com
10.22059/ijfcs.2019.281022.654611
در این مطالعه، پاسخهای ترانسکریپتوم دو ژنوتیپ نخود متحمل (Sel96th11439) و حساس ILC533)) به تنش سرمای کوتاه مدت (چهار درجه سانتیگراد پس از 24 ساعت)، به کمک روش RNA-seq بررسی شد. تحت تنش سرما، محتوی پراکسید هیدروژن، پراکسیداسیون چربیهای غشا و نشت الکترولیتی غشا در گیاهان حساس در مقایسه با گیاهان متحمل، بهطور معنیداری افزایش یافت. در ژنوتیپ متحمل در مقایسه با گیاهان شاهد (بدون تنش سرما)، 526 ژن، تغییر بیان معنیدار نشان دادند، بهطوری که 261 و 265 ژن، بهترتیب افزایش و کاهش بیان معنیدار داشتند. در ژنوتیپ حساس در مقایسه با گیاهان شاهد (بدون تنش سرما)، 901 ژن تغییر بیان معنیدار نشان دادند که 295 و 606 ژن، بهترتیب افزایش و کاهش بیان معنیدار داشتند. نتایج نشان داد که ژنهای دارای بیان کاهشی، فراوانی بیشتری در مقایسه با ژنهای دارای بیان افزایشی در هر دو ژنوتیپ داشتند. همچنین تعداد ژنهای دارای بیان کاهشی ژنوتیپ حساس، 3/2 برابر در مقایسه با ژنوتیپ متحمل بود. بیان 216 ژن در ژنوتیپ متحمل افزایش یافت در حالی که این ژنها در ژنوتیپ حساس کاهش بیان داشتند که تقریباً 15 درصد آنها، ژنهای فاکتور رونویسی بودند. بر اساس الگوهای رونوشت شناسایی شده، بیان ژنهای مسیر سنتز برخی متابولیتها در ژنوتیپ متحمل، افزایش و در ژنوتیپ حساس، کاهش یافت. تحت تنش سرما، 31 ژن در ژنوتیپ حساس افزایش و در ژنوتیپ متحمل کاهش بیان نشان دادند که ژنهای مولد هیستونها، تقریباً 10 درصد این ژنها بودند. نتایج این مطالعه بیانگر نقش تعیین کننده پاسخهای زودهنگام، بهخصوص فاکتورهای رونویسی و تغییرات اپی ژنتیکی در تحمل به تنش سرما در نخود بود.
بیان ژن,توالییابی,پاسخ سرما,نخود زراعی,RNAseq
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_78048.html
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_78048_2d301fbe45a7611b26a0890f691abd6d.pdf
دانشکدگان کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
علوم گیاهان زراعی ایران
2008-4811
2423-8082
51
3
2020
09
22
واکنش کمی و کیفی لوبیا (Phaseolus vulgaris L.) به شیوه کاربرد کودهای فسفر و سولفات روی در مقادیر مختلف کود نیتروژن آغازگر
17
32
FA
نسرین
کاویان اطهر
دانشجوی سابق کارشناسی ارشد، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا همدان
atinaroz@yahoo.com
محمدعلی
ابوطالبیان
0000-0001-5937-2501
دانشیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا همدان
aboutalebianmail@gmail.com
10.22059/ijfcs.2019.249549.654430
بهمنظور بررسی اثر شیوههای کاربرد کودهای فسفات و سولفات روی بر عملکرد و اجزای عملکرد، درصد پروتئین، فسفر و روی دانه یک رقم لوبیای تلقیح شده با <em>Rhizobium leguminosarum</em> در سطوح مختلف کود نیتروژن آغازگر، آزمایشی بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار، در سال زراعی 95-1394 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه بوعلی سینا انجام شد. در این آزمایش، سه عامل مقدار کود نیتروژن آغازگر (صفر، 30 و 60 کیلوگرم نیتروژن در هکتار) و شیوه مصرف سولفاتروی (خاکپخش و محلولپاشی) و فسفات (خاکپخش و نواری) در نظر گرفته شد. بیشترین تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف، عملکرد دانه و عملکرد زیستی لوبیا، از تیمار 30 کیلوگرم نیتروژن + فسفر نواری + محلولپاشی روی، بهترتیب بهمیزان 25/14، 98/4، 3180 و 10197 کیلوگرم در هکتار بهدست آمد که نسبت به تیمار شاهد (خاکپخش کودهای فسفات و سولفات روی + عدم مصرف نیتروژن)، بهترتیب 90، 81، 88 و 34/95 درصد افزایش داشتند. مصرف نواری کود فسفر در دو سطح صفر و 30 کیلوگرم در هکتار کود نیتروژن آغازگر، موجب افزایش پروتئین دانه، بهترتیب بهمیزان 6/23 و 7/20 درصد شد و غلظت فسفر دانه را نیز 34 درصد بالا برد. محلولپاشی سولفاتروی نیز پروتئین و غلظت روی دانه را نسبت به کاربرد خاکپخش آن، بهترتیب 16 و 13 درصد افزایش داد. بر اساس نتایج بهدست آمده، مصرف 30 کیلوگرم در هکتار نیتروژن آغازگر به همراه کاربرد همزمان فسفر نواری و محلولپاشی روی، تیمار مناسبی در بهبود کمیت و کیفیت دانه لوبیا میباشد.
پروتئین,دانه در غلاف,غلاف در بوته,کاربرد نواری,محلولپاشی
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_78038.html
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_78038_ce0fca793f66375f63af6f810b8c038b.pdf
دانشکدگان کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
علوم گیاهان زراعی ایران
2008-4811
2423-8082
51
3
2020
09
22
ارزیابی تنوع فنوتیپی، تفکیک متجاوز و روابط صفات آگرو-مورفولوژیک در جمعیت حاصل از تلاقی ارقام برنج ایرانی
33
45
FA
زهرا
تقی پور
دانشجوی دکتری، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ایلام.
zahrataghipour928@gmail.com
علی اشرف
مهرابی
0000-0002-0060-3114
دانشیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ایلام.
alia.mehrabi@yahoo.com
10.22059/ijfcs.2019.275504.654581
<strong>بهمنظور تسهیل در امر گزینش ژنوتیپهای جدید، ارزیابی تنوع و تحلیل روابط بین صفات موثر بر عملکرد دانه برنج در جمعیتهای <sub>2</sub></strong><strong>F</strong><strong> حاصل از تلاقی رقم عنبربو بهعنوان والد مادری با ارقام پاکوتاه و پرمحصول شفق و نجفی بهعنوان والد پدری، 450 ژنوتیپ (240 ژنوتیپ از تلاقی عنبربو ×نجفی و تعداد210 ژنوتیپ از تلاقی عنبربو ×شفق)، همراه با ژنوتیپهای والدی در گلخانه کاشته شدند و عملکرد دانه به همراه 16 صفت مختلف زراعی دیگر بررسی شد. با مقایسه آمارههای توصیفی برآورد شده از ژنوتیپهای والدی و نتاج </strong><strong>F<sub>2</sub></strong><strong>حاصل از آنها، تفکیک متجاوز برای صفات مختلف برآود شد. همبستگی ساده صفات وزن خشک خوشه، تعداد دانه در بوته، عملکرد بیولوژیک، تعداد پنجه بارور، تعداد دانه در خوشه، شاخص برداشت، وزن صد دانه، ارتفاع، طول خوشه و طول پدانکل با عملکرد دانه مثبت و معنیدار بود. بهمنظور گزینش صفات توجیهکننده عملکرد دانه، تجزیه رگرسیون گام به گام انجام شد و صفات وزن خشک خوشه، تعداد دانه در بوته، وزن صد دانه، تعداد دانه در خوشه، فاصله گره اول تا گره دوم ساقه و فاصله طوقه تا اولین گره، بهعنوان موثرترین صفات بر عملکرد دانه وارد مدل شدند. تجزیه ضریب مسیر نشان داد که بیشترین اثرات مستقیم و مثبت، به ترتیب به صفات تعداد دانه در بوته (834/0)، وزن صد دانه (348/0) و وزن خشک خوشه (122/0) تعلق داشت. در این تحقیق، صفات تعداد دانه در بوته، وزن صد دانه و وزن خشک خوشه که بهعنوان شاخصهای انتخاب برای بهبود عملکرد دانه در برنج شناسایی شدند، بهمنظور استفاده در پروژههای اصلاحی برنج توصیه میشوند. با توجه به تنوع فنوتیپی ایجاد شده در بین نتاج <sub>2</sub></strong><strong>F</strong><strong> برای صفات مختلف (دامنه تغییرات و ضریب تغییرات بالا) در این تحقیق و بکارگیری تفکیک یافتههای مطلوب در برنامههای بهنژادی، میتوان در نسلهای بعد به ارقامی با خصوصیات مورد نظر و افزایش عملکرد دست یافت.</strong>
برنج,تفکیک متجاوز,تجزیه مسیر,رگرسیون گام به گام
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_78044.html
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_78044_5330714463bc3c8518e5784d1b5a681b.pdf
دانشکدگان کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
علوم گیاهان زراعی ایران
2008-4811
2423-8082
51
3
2020
09
22
بررسی تاثیر کمآبیاری بر عملکرد کمی و کیفی گونههای شبدر (Trifolium ssp) تحت مدیریت نهاده
47
57
FA
داریوش
نعمت الهی
دانشجوی دکتری، گروه تولید و ژنتیک گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه لرستان
darioush121@yahoo.com
حمیدرضا
عیسوند
0000-0001-9751-9121
دانشیار، گروه تولید و ژنتیک گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه لرستان
hrisvand@yahoo.com
سید علی محمد
مدرس ثانوی
0000-0003-2037-0271
استاد، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس.
modaresa@modares.ac.ir
ناصر
اکبری
0000-0003-2401-3343
استادیار گروه تولید و ژنتیک گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه لرستان
nr1332@hotmail.com
احمد
اسماعیلی
استاد گروه تولید و ژنتیک گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه لرستان
ahmad_ismaili@yahoo.com
10.22059/ijfcs.2019.251696.654444
تحقیق حاضر بهمنظور بررسی برخی تفاوتهای صفات کیفی و عملکرد علوفه چهار گونه شبدر، در رژیمهای مختلف آبیاری در شرایط مدیریتی پرنهاده در سال 1394 در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس تهران اجرا شد. آزمایش بهصورت کرتهای یکبار خرد شده و در قالب بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد و تیمارهای آزمایش شامل چهار گونه شبدر قرمز، لاکی، ایرانی و برسیم و رژیم آبیاری در سه سطح آبیاری مطلوب، کمآبیاری متوسط و کمآبیاری شدید از روش افزایش فواصل آبیاری بهوسیله دستگاه انعکاس سنجی زمانی بود. نتایج نشان داد که در سطح کمآبیاری شدید، محتوی کربوهیدراتهای محلول، بیشترین میزان را نسبت به سایر سطوح آبیاری به خود اختصاص داد درحالیکه در سایر صفات کیفی، سطح تنش شدید، کمترین میزان را نسبت به سایر سطوح داشت. در سطح کمآبیاری متوسط نیز میزان تمامی صفات کیفی، حد فاصل بین سطوح آبیاری مطلوب و کمآبیاری شدید بود. گونه لاکی نسبت به گونههای دیگر در صفات کیفی برتری داشت. گونه لاکی در سطح آبیاری مطلوب و کمآبیاری متوسط، بالاترین عملکرد علوفه خشک را بهترتیب بهمیزان 16/5517 و 36/2681 کیلوگرم را به خود اختصاص داد؛ بنابراین در شرایط آبیاری مطلوب و کمآبیاری متوسط، کشت گونه لاکی جهت حصول بالاترین عملکرد کمی علوفه مورد توصیه میباشد. همچنین گونه ایرانی در سطح کمآبیاری شدید، بیشترین عملکرد کمی به میزان 31/1814 کیلوگرم را داشت؛ بنابراین در شرایط خشکی و کمآبیاری شدید، برای رسیدن به عملکرد علوفه بالاتر، کشت این گونه پیشنهاد میشود.
تنش خشکی,شبدر,صفات کیفی,علوفه,نیتروژن
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_78039.html
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_78039_e567c503513c91403c2ee6cb7a49b313.pdf
دانشکدگان کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
علوم گیاهان زراعی ایران
2008-4811
2423-8082
51
3
2020
09
22
ارزیابی خصوصیات فیزیولوژیک و عملکرد ارقام گلرنگ در واکنش به محلولپاشی اسیدسالسیلیک و تنش گرمای پایانفصل
59
72
FA
مریم
گودرزیان قهفرخی
دانشجوی دکتری، دانشکدهکشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز
m-goodarzian@phdstu.scu.ac.ir
موسی
مسکرباشی
0000-0002-7080-1837
گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید چمران اهواز
mmeskarbashee@scu.ac.ir
افراسیاب
راهنما
0000-0002-7483-7263
گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید چمران اهواز
a.rahnama@scu.ac.ir
دونالد
اسمیت
دانشگاه مک گیل مونترال، کانادا
donald.smith@mcgill.ca
10.22059/ijfcs.2019.279743.654603
به منظور بررسی تأثیر شرایط طبیعی دمای بالا همزمان با محلولپاشی اسیدسالیسیلیک بر ظرفیت فتوسنتزی و عملکرد گلرنگ زراعی، آزمایشی مزرعهای به صورت اسپلیتفاکتوریل، در سالزراعی 97-1396در دانشگاه شهید چمران اهواز انجام شد. فاکتورهای آزمایشی شامل سه تیمار دمایی (شاهد، تنش دمایی ملایم و شدید) در کرتهای اصلی، محلولپاشیاسیدسالسیلیک در سه سطح (شاهد، 200 و 400 میلیمولار) و ارقام گلرنگ (صفه، پرنیان، گلدشت و فرامان) در کرتهای فرعی بودند. نتایج نشان داد که در شرایط شاهد دمایی با محلولپاشی اسیدسالیسیلیک، صفات مهم عملکرد دانه، سرعت فتوسنتز و شدت تعرق، برتری معنیداری نسبت به تیمارهای تنش در ارقام نشان داد. در شرایط تنش گرمایی ملایم، محلولپاشی توانست اثر کاهشی دما را بر صفات گفته شده کنترل نماید و اختلاف معنیداری بین دو غلظت محلولپاشی وجود نداشت. با افزایش تنش دمایی، تفاوت بین ارقام و غلظتهای محلولپاشی آشکار شد، بهطوریکه در تیمار تنش شدید، دو رقم گلدشت و فرامان، دارای ثبات، پایداری فتوسنتز و رشد بیشتری بودند. سرعت فتوسنتز در تمام ارقام، همبستگی مثبت و بالایی با عملکرد داشت. با توجه به روند تغییرات فیزیولوژیکی و عملکرد گلرنگ در پاسخ به افزایش دمای محیط و تحمل نسبی تنش شدیددمایی، محلولپاشی اسیدسالیسیلیک در شرایط تنش دمای بالا جهت تکمیل مراحل رشدی و بروز پتانسیل عملکرد در ارقام گلدشت و فرامان، موثرتر بود.
دیاکسیدکربن زیراتاقک روزنه,کارایی مصرف آب فتوسنتزی,کشت تاخیری,عملکرد بیولوژیک,هدایت مزوفیلی
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_78046.html
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_78046_b4ea4ff34b539e9db6e66754b7a319dd.pdf
دانشکدگان کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
علوم گیاهان زراعی ایران
2008-4811
2423-8082
51
3
2020
09
22
ارزیابی عملکرد و شاخصهای سودمندی کشت مخلوط سیاهدانه و شنبلیله در شرایط کنترل و عدم کنترل علفهای هرز
73
87
FA
جعفر
مهنی
دانشآموخته کارشناسی ارشد، گروه ژنتیک و تولید گیاهی، دانشگاه ولیعصر (عج) رفسنجان،
jafarmehni@gmail.com
بتول
مهدوی
استادیار گروه ژنتیک و تولید گیاهی دانشگاه ولی عصر رفسنجان (عج)
b.mahdavi@vru.ac.ir
آرمان
آذری
استادیار گروه ژنتیک و تولید گیاهی دانشگاه ولی عصر رفسنجان (عج)
arman_azarius@yahoo.com
سهیلا
افکار
استادیار گروه اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه پیام نور، تهران
soheila.afkar@gmail.com
سیده الهه
هاشمی
دانشجوی دکتری، گروه ژنتیک و تولید گیاهی دانشگاه ولی عصر رفسنجان (عج)
elahe.hashemi1@gmail.com
10.22059/ijfcs.2019.253533.654452
بهمنظور بررسی نسبتهای مختلف کشت مخلوط سیاهدانه و شنبلیله بر عملکرد، اجزای عملکرد و درصد روغن در شرایط کنترل و عدم کنترل علفهرز، آزمایشی بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار، در دانشگاه ولیعصر (عج) رفسنجان در سال زراعی 1394 اجرا شد. تیمارها شامل ترکیب نسبتهای کشت مخلوط (کشت خالص سیاهدانه، کشت خالص شنبلیله، 25% سیاهدانه + 75% شنبلیله، 50% سیاهدانه + 50% شنبلیله و 75% سیاهدانه + 25% شنبلیله) و مدیریت علفهای هرز (کنترل و عدم کنترل) بودند. نتایج نشان داد که در کشت خالص، هر دو گیاه عملکرد بهتری داشتند، درحالیکه ارتفاع بوته، وزن هزار دانه و درصد روغن در الگوهای کشت مخلوط بیشتر بودند. الگوهای کشت مخلوط نسبت به کشت خالص، دارای مزیت نسبی بودند و در همه نسبتهای کشت مخلوط، مجموع عملکرد نسبی بیشتر از یک بود. کشت مخلوط 25% سیاهدانه + 75% شنبلیله در شرایط کنترل علفهایهرز بیشترین مجموع عملکرد نسبی (55/1) را داشت. کنترل علفهایهرز در الگوهای کشت مخلوط بهتر بود، بهطوریکه تعداد و وزن خشک علفهایهرز در کشت مخلوط بهطور معنیداری کمتر بود. درصد کاهش عملکرد شنبلیله در اثر حضور علفهایهرز در کشت خالص، 2/87 درصد و در الگوهای کشت 25 درصد سیاهدانه + 75 درصد شنبلیله، 75 درصد سیاهدانه + 25 درصد شنبلیله و 50 درصد سیاهدانه +50 درصد شنبلیله، بهترتیب برابر با 8/34، 1/27 و 25 درصد بود. بهطورکلی نتایج این پژوهش نشان داد که کشت مخلوط در الگوی 25% سیاهدانه + 75% شنبلیله، ضمن افزایش مجموع عملکرد نسبی، سبب بهبود کنترل علفهرز شد.
شاخص رقابت,شاخص غالبت,ضریب ازدحام,عملکرد نسبی,کشت خالص
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_78040.html
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_78040_ebf8e729766132f5716e55051cafc952.pdf
دانشکدگان کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
علوم گیاهان زراعی ایران
2008-4811
2423-8082
51
3
2020
09
22
بررسی تحمل یخزدگی در ژنوتیپهای منتخب عدس (Lens culinaris Medik.) در شرایط مزرعه
89
101
FA
جعفر
نباتی
0000-0003-0483-7003
عضو هیات علمی پژوهشکده علوم گیاهی دانشگاه فردوسی مشهد
jafarnabati@ferdowsi.um.ac.ir
احمد
نظامی
استاد دانشکده کشاورزی و پژوهشکده علوم گیاهی، دانشگاه فردوسی مشهد
nezami@um.ac.ir
سیده محبوبه
میرمیران
گروه کشاورزی، دانشگاه پیام نور، ایران
mmirmiran@yahoo.com
سید سعید
حجت
گروه بقولات پژوهشکده علوم گیاهی، دانشگاه فردوسی مشهد
hodjat@um.ac.ir
10.22059/ijfcs.2019.280874.654609
با وجود مزایای کشت پاییزه در مقایسه با کشت بهاره، عمدهترین مشکل در کشت پاییزه، اثرات تنش یخزدگی بر رشد و عملکرد گیاهان میباشد؛ بنابراین شناسایی ارقام متحمل یخزدگی، راهکار مناسبی برای رفع این مشکل محسوب میشود. در همین راستا، مطالعهای با هدف ارزیابی تحمل یخزدگی در 40 ژنوتیپ منتخب عدس در سال زراعی 97-1396 بهصورت طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار، در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. کمترین دمای ثبت شده در طول دوره رشد، 12- درجه سانتیگراد بود. درصد بقای ژنوتیپها بین 53 تا 92 درصد متغیر بود و بالاترین درصد بقا (92 درصد) در ژنوتیپهای MLC8 و MLC33 مشاهده شد. تعداد 25 ژنوتیپ، دارای بقای بالای 75 درصد بودند. بیشترین ارتفاع بوته در ژنوتیپ MLC13 با 61 سانتیمتر و بیشترین تعداد غلاف بارور در ژنوتیپ MLC22 با 96 غلاف در بوته مشاهده شد. ژنوتیپهای MLC16، MLC454، MLC458، MLC71 و MLC303 دارای وزن صد دانه بیشتر از سه گرم بودند. بیشترین میزان زیستتوده و عملکرد دانه در ژنوتیپ MLC334، بهترتیب با 3159 و 383 گرم در مترمربع تولید شد. گروهبندی خوشهای و مقایسه میانگین گروهها با میانگین کل نشان داد که هشت ژنوتیپ MLC8، MLC12، MLC13، MLC33، MLC74، MLC103، MLC469 و MLC742 درصد بقا و عملکرد دانه بیشتری نسبت به میانگین کل داشتند. بهطورکلی هشت ژنوتیپ از 40 ژنوتیپ مورد مطالعه، بقای بالایی در دمای 12- درجه سانتیگراد داشتند و همچنین از نظر عملکرد دانه نیز برتر از سایر ژنوتیپها بودند، با این وجود، تداوم آزمایشها جهت تائید تحمل یخزدگی این ژنوتیپها ضروری است.
بقا,تحمل به سرما,حبوبات,عملکرد,کشت پاییزه
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_78047.html
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_78047_c97ab395b010c3c39a9bdc9fce5a39a7.pdf
دانشکدگان کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
علوم گیاهان زراعی ایران
2008-4811
2423-8082
51
3
2020
09
22
کشف، تعیین و ژنوتیپسنجی نشانگرهای SNP و گروه بندی لاینهای پیشرفته گندم نان به روش ddRAD-Seq
103
114
FA
محمد
آرمیون
مرکز تحقیقات کشاورزی و آموزش و منابع طبیعی استان ایلام ، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، ایلام، ایران
armion@ut.ac.ir
محمدرضا
بی همتا
0000-0003-0614-0963
استاد گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده علوم و مهندس کشاورزی دانشگاه تهران
mrghanad@ut.ac.ir
رضا
معالی امیری
0000-0003-2496-4800
دانشیار گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده علوم و مهندس کشاورزی دانشگاه تهران
rmamiri@ut.ac.ir
منوچهر
خدارحمی
استادیار موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایران
khodarahmi_m@yahoo.com
ساچیکو
ایسوبه
رئیس آزمایشگاه ژنومیکس و ژنتیک کاربردی گیاهی موسسه تحقیقات DNA کازوسا ژاپن
sisobe@kazusa.or.jp
10.22059/ijfcs.2019.277138.654586
<strong>بهمنظور کشف، تعیین و ژنوتیپسنجی نشانگرهای </strong><strong>SNP</strong><strong> و گروه بندی لاینهای پیشرفته گندم نان، از روش </strong><strong>ddRAD-Seq</strong><strong> استفاده شد. </strong><strong> DNA</strong><strong>از برگ گیاهچه استخراج شد و پس از تهیه کتابخانه، از پلاتفرم </strong><strong>NextSeq <sup>TM </sup>500 Illumina ®</strong><strong> برای توالییابی استفاده شد. متوسط نمره کیفیت فرد (</strong><strong>Phred</strong><strong>) برای تمام افراد برابر30 بود. از مجموع 178811846 خوانش توالی قرائت شده، 150108678 خوانش صحیح و بهطور متوسط به ازای هر لاین، 2207480 خوانش تولید شد. بالاترین نرخ همردیفی، مربوط به ژنوم </strong><strong>B</strong><strong> و کمترین، مربوط به ژنوم </strong><strong>D</strong><strong> بود. با توجه به شرایط فیلتر، (</strong><strong>DP≥5</strong><strong>)، (</strong><strong>Quality score=≥999</strong><strong>)، (</strong><strong>MAF>5%</strong><strong>) و (</strong><strong>Het<10%</strong><strong>)، تعداد کل </strong><strong>SNP</strong><strong> های صحیح فراخونی شده برای 50 درصد داده گمشده برابر با 3342 عدد، که تعداد 1322 روی ژنوم </strong><strong>B</strong><strong>، 1253 روی ژنوم </strong><strong>A</strong><strong> و 767 روی ژنوم </strong><strong>D</strong><strong> و بیشترین </strong><strong>SNP</strong><strong> روی کروموزوم دوم و سوم از ژنوم </strong><strong>B</strong><strong> و کمترین آن روی کروموزوم چهارم از ژنوم </strong><strong>D</strong><strong> شناسائی شد. بیشترین چگالی نشانگری، روی کروموزومهای دوم و پنجم ژنوم </strong><strong>B</strong><strong> و کمترین، روی کروموزوم چهارم از ژنوم </strong><strong>D</strong><strong> مشاهده شد. بین چگالی نشانگری و اندازه کروموزوم در سه ژنوم، رابطه خطی بسیار معنیداری مشاهده شد. تجزیه به مولفههای اصلی و ماتریس تشابه و گروهبندی همزمان با استفاده از اطلاعات نشانگر </strong><strong>SNP</strong><strong>، قادر به شناسائی و تفکیک زیر جمعیتها از یک جمعیت اصلی شد.</strong>
والییابی NextSeq TM 500,روش ddRAD-Seq,گندم نان,نشانگر SNP,DNA
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_79630.html
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_79630_eab786da928e20fa68e62908723febc7.pdf
دانشکدگان کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
علوم گیاهان زراعی ایران
2008-4811
2423-8082
51
3
2020
09
22
بررسی مقدار اینولین و بیان ژنهای دخیل در بیوسنتز اینولین در ریشه و کشت سوسپانسیون سلولی کاسنی (Cichorium intybus L.)
115
127
FA
فاطمه
محمدی
گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران
mohammadi.f@ut.ac.ir
محمدرضا
نقوی
گروه زراعت و اصالح نباتات، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج، ایران
mnaghavi@ut.ac.ir
سید علی
پیغمبری
گروه زراعت و اصالح نباتات، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج، ایران
alipey@ut.ac.ir
نفیسه
خسروی دهقی
گروه فارماکوگنوزی، دانشگاه علوم پزشکی البرز، کرج، ایران
dr.khosravi@abzums.ac.ir
10.22059/ijfcs.2019.275299.654579
<strong>کشتهای سوسپانسیون سلولی بهعنوان یک فن کشت درون شیشهای، بهطور گستردهای در گیاهان</strong><strong>برای تولید متابولیتهای اولیه و ثانویه استفاده میشوند. فروکتانها یکی از متابولیتهای گیاهی هستند که به مقدار زیاد در خانواده کلاهپرکسانان، بهخصوص در ریشهی کاسنی ذخیره میشوند. در این پژوهش، مقدارگلوکز، فروکتوز، ساکارز، 1-کتوز، نیستوز، اینولین، میانگین درجه پلیمریزاسیون آن و بیان ژنهای درگیر در تولید اینولین</strong><strong><em> (</em></strong><strong>1-SST</strong><strong><em>، </em></strong><strong>1-FFT</strong><strong><em>، </em></strong><strong>1-FEHI</strong><strong>و</strong><strong>1-FEHII</strong><strong>) در ریشه و کشت سوسپانسیون سلولی کاسنی بررسی شدند. نتایج نشان داد که مقدار و میانگین درجه پلیمریزاسیون اینولین در سوسپانسیون سلولی، کمتر از ریشه است. تجزیه</strong><strong>واکنش زنجیره ای پلیمراز در زمان واقعی (</strong><strong>qRT-PCR</strong><strong>) نشان داد که بیان ژن </strong><strong>1-FFT</strong><strong> در سوسپانسیون سلولی نسبت به ریشه گیاه، بهطور معناداری کاهشیافته است. برای سایر ژنها، تفاوت معنی</strong><strong><em></em></strong><strong>داری بین ریشه و سوسپانسیون سلولی مشاهده نشد. مقادیر بالای گلوکز و فروکتوز در سوسپانسیون سلولی نشاندهنده فعالیت آنزیمهای تجزیه کننده فروکتان (</strong><strong>1-FEHI</strong><strong> و </strong><strong>1-FEHII</strong><strong>) است. بنابراین مقدار و میانگین درجه پلیمریزاسیون کمتر اینولین در سوسپانسیون سلولی میتواند ناشی از بیان کم ژن </strong><strong>1-FFT</strong><strong> و افزایش فعالیت ژنهای </strong><strong>1-FEH</strong><strong> باشد. نتایج این پژوهش نشان داد که اگرچه مقدار اینولین در سوسپانسیون سلولی کمتر از ریشه است، اما کشتهای سوسپانسیون سلولی، از قابلیت تولید اینولین را در مدت زمان کوتاه دارا برخوردارند. </strong>
اینولین,کشت سوسپانسیون سلولی,میانگین درجه پلیمریزاسیون,cichorium intybus
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_78035.html
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_78035_3e7af68d381da06672e5d5fc7600a680.pdf
دانشکدگان کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
علوم گیاهان زراعی ایران
2008-4811
2423-8082
51
3
2020
09
22
مقایسه ویژگیهای کمی و کیفی گلرنگ و نخود در سیستمهای کشت مخلوط جایگزینی و افزایشی
129
138
FA
فریده
سالاری
دانش آموخته کارشناسی ارشد اگرواکولوژی، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران.
faridesalari86@gmail.com
شیوا
خالص رو
0000-0002-0468-752X
گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران
s.khalesro@yahoo.com
غلامرضا
حیدری
0000-0002-1646-178X
گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران.
g.heidari@uok.ac.ir
حامد
غباری
گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران.
h.ghobari@uok.ac.ir
10.22059/ijfcs.2019.269888.654549
به منظور ارزیابی ویژگیهای کمی و کیفی گلرنگ و نخود در سریهای افزایشی و جایگزینی کشت مخلوط، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 11 تیمار و سه تکرار، در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه کردستان، طی سال زراعی 95-1394 اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل الگوهای مختلف کشت از جمله کشت خالص گلرنگ و نخود، سریهای جایگزینی با الگوهای 4:4، 2:2، 1: 1، 3:1 و 1:3 و سریهای افزایشی 20 و 40 درصد نخود، هرکدام در دو حالت بین (I) و اطراف (II) ردیفهای گلرنگ بودند. نتایج نشان داد که بیشترین و کمترین عملکرد دانه، زیستی و روغن گلرنگ، بهترتیب از الگوهای I40درصد و 4:4 بهدستآمد. بالاترین عملکرد دانه و زیستی نخود نیز از کشت خالص نخود بهدست آمد اما تعداد و وزن گرههای ریشه در این تیمار، کمترین مقدار را به خود اختصاص دادند. بیشترین LER نیز به سری افزایشی I40درصد تعلق داشت. بهنظر میرسد که سری افزایشی مذکور، موجب بهبود عملکرد و کیفیت گلرنگ شد. بنابراین انتخاب الگوی کشت مناسب میتواند تاثیر مثبتی بر عملکرد کمی و کیفی گیاهان داشته باشد.
بقولات,تثبیت نیتروژن,دانه روغنی,کشاورزی پایدار,گیاهان صنعتی
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_78042.html
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_78042_0e224479f42eaf3b3962c304003e44d8.pdf
دانشکدگان کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
علوم گیاهان زراعی ایران
2008-4811
2423-8082
51
3
2020
09
22
تاثیر کودهای آلی و شیمیایی فسفر بر عملکرد علوفه و شاخصهای سودمندی درکشت مخلوط جو (Hordeum vulgare L.) و خلر(Lathyrus sativus L.) در شرایط دیم
139
149
FA
آرش
دودمان
دانشجوی دکتری گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشگاه آزاد تبریز
arash.dodman@yahoo.com
بهرام
میرشکاری
دانشیار گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشگاه آزاد تبریز
mirshekari@iaut.ac.ir
مهدی
طاهری
دانشیار پژوهشی، بخش تحقیقات منابع طبیعی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان زنجان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویح کشاورزی، زنجان
taheritekab@yahoo.com
فرهاد
فرح وش
گروه زراعت زراعت و اصلاح نباتات،دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز
farahvash@iaut.ac.ir
پرویز
مرادی
استادیار پژوهشی، بخش تحقیقات منابع طبیعی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان زنجان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویح کشاورزی، زنجان
parvizmoradi@gmail.com
10.22059/ijfcs.2019.269565.654546
بهمنظور ارزیابی تاثیر کودهای زیستی و شیمیایی بر عملکرد و شاخصهای سودمندی کشت مخلوط جو و خلر، آزمایشی بهصورت فاکتوریل و بر پایه طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار، طی دو سال 94-93 و95-94 در مزرعه تحقیقاتی جهاد کشاورزی شهرستان ابهر استان زنجان به اجرا درآمد. تیمارها شامل پنج الگوی کشت مخلوط به روش جایگزینی، شامل کشت خالص جو و خلر و نسبتهای 75:25،50:50،25:75 از جو و خلر و چهار سطح کود فسفر شامل کود فسفر شیمیایی (100 کیلوگرم سوپرفسفات تریپل در هکتار)، فسفر زیستی (100 گرم در هکتار فسفات بارور دو) و مصرف ترکیبی 50 درصد فسفر زیستی بهعلاوه 50 درصد فسفر شیمیایی و شاهد( عدم مصرف کود) بودند. نتایج تجزیه مرکب دادهها و مقایسه صفات مورد مطالعه نشان داد که بیشترین عملکرد مخلوط علوفه تر (21/6403 کیلوگرم در هکتار)، خشک (67/2101کیلوگرم در هکتار)، درصد پروتئین و قابلیت هضم ماده خشک، تحت تاثیر نسبتهای کشت قرار گرفت و در نسبت کشت 75:25 از خلر و جو بدست آمد. همچنین بررسی تاثیر منابع کود فسفر نشان داد که ترکیب کود زیستی و شیمیایی، منجر به بیشترین تولید مخلوط علوفه و بالاترین کیفیت شد. بیشترین مقادیر نسبت برابری زمین (21/1)، مزیت پولی (32/124) و شاخص بهره وری سیستم (5/2)، از ترکیب کود زیستی و شیمیایی در نسبت کشت مخلوط 75:25 از خلر و جو بهدست آمد.
بهرهوری سیستم,دیم کاری,فسفر زیستی,مزیت مالی,نسبت برابری زمین
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_78041.html
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_78041_3a44924208b73bfe82ee84fdb48010c1.pdf
دانشکدگان کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
علوم گیاهان زراعی ایران
2008-4811
2423-8082
51
3
2020
09
22
ارزیابی پاسخ ارقام مختلف کنجد (Sesamum indicum L.) به رژیمهای آبیاری کامل و کم آبیاری
151
163
FA
مهسا
قاسمی پناه
دانشجوی کارشناسی ارشد ژنتیک و بهنژادی گیاهی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره)، قزوین
mahsaghasemipanah@gmail.com
رقیه
امینیان
استادیار گروه تولید و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین
roghayehaminian@yahoo.com
مجید
غلامحسینی
استادیار موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
m.gholamhoseini@areeo.ac.ir
فرهاد
حبیب زاده
استادیار، گروه ژنتیک و بهنژادی گیاهی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره)، قزوین
habibzadeh_f@yahoo.com
10.22059/ijfcs.2019.250447.654439
<strong>به منظور ارزیابی روابط صفات و پاسخ ارقام کنجد از نظر عملکرد کمی و کیفی و کارایی مصرف آب به رژیمهای مختلف آبیاری (شرایط آبیاری کامل و کم آبیاری)، پژوهش مزرعهای بهصورت کرتهای خرد شده و در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار، در سال 1395 اجرا شد. در این آزمایش، دو عامل رژیم آبیاری (عامل اصلی) و ارقام کنجد (عامل فرعی) مورد بررسی قرار گرفتند. رژیم آبیاری در دو سطح، شامل آبیاری پس از مصرف 40 و 80 درصد رطوبت قابل استفاده خاک (بهترتیب آبیاری کامل و کم آبیاری) در کرتهای اصلی و شش رقم کنجد در کرتهای فرعی در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد که تنش کم آبیاری، باعث کاهش اکثر صفات (بهجز درصد پروتئین دانه و کارایی مصرف آب) شد. در بین صفات مورد بررسی، عملکرد دانه و کارایی مصرف نیتروژن در شرایط کم آبیاری، بیشترین کاهش (60 درصد) را نشان دادند. در بین ارقام مورد بررسی، ارقام اولتان و دشتستان بیشترین عملکرد را در شرایط آبیاری کامل داشتند؛ این ارقام از تعداد کپسول، تعداد دانه در کپسول، وزن هزار دانه، کارایی مصرف آب و نیتروژن بالاتری نیز برخوردار بودند. هیچ یک از ارقام مورد بررسی، عملکرد مطلوبی در شرایط کم آبیاری نداشتند. هم در شرایط آبیاری کامل و هم در شرایط کم آبیاری، درصد روغن با وزن هزار دانه همبستگی مثبت و معنیداری داشت. بنابراین تلاش در جهت افزایش وزن دانه میتواند منجر به تولید ارقامی با درصد روغن بالا شود.</strong>
آبیاری,تنش آبی,کارایی مصرف آب
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_78366.html
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_78366_779761fa095bf37e4d90bd4930c40e58.pdf
دانشکدگان کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
علوم گیاهان زراعی ایران
2008-4811
2423-8082
51
3
2020
09
22
بررسی پایداری عملکرد علوفه لاینهای امیدبخش ارزن معمولی با استفاده از روش تجزیه گرافیکی
165
176
FA
رضا
عطایی
0000-0002-6320-0662
موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایران
reza_ataei@ut.ac.ir
مجید
غلامحسینی
موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایران.
m.gholamhoseini@areeo.ac.ir
محمد رضا
شیری
موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایران.
mshiri@spii.ir
10.22059/ijfcs.2019.261371.654495
بهمنظور بررسی پایداری عملکرد علوفه ارزن معمولی، پنج لاین ارزن معمولی به همراه شاهد (رقم پیشاهنگ)، در شش منطقه (کرج، بیرجند،گنبد، یزد، ایرانشهر و ساری) طی دو سال و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی و در سه تکرار کشت شدند. نتایج تجزیه مرکب صفات مورد بررسی (تعداد پنجه، تعداد برگ، تعداد روز تا گلدهی، ارتفاع، عملکرد علوفهتر، عملکرد علوفه خشک و عملکرد دانه) نشان داد که ژنوتیپها و محیطهای مورد آزمایش، اختلاف معنیداری با یکدیگر داشتند و اثرات متقابل ژنوتیپ و محیط از لحاظ آماری معنیدار بود. میانگین عملکرد کل آزمایش، 74/29 تن در هکتار بود و میانگین عملکرد کلیه ژنوتیپها بهجز سه ژنوتیپ KCM92/3، KCM92/4 و پیشاهنگ، کمتر از میانگین کل بود. بررسی پایداری ژنوتیپها با استفاده از GGE بایپلات، کلیه محیطها را به دو محیط بزرگ با برتری ژنوتیپهای KCM92/4 و پیشاهنگ تقسیم کرد. بررسی روابط بین محیطهای آزمایش نشان داد که محیطهای شماره 5 و 6 از قدرت تمایز بیشتری نسبت به دیگر محیطها برخوردار بودند. همچنین نتایج نشان داد که این دو محیط، معرف خوبی برای کلیه محیطهای مورد بررسی بودند. بهطورکلی، نتایج این بررسی نشان داد که ژنوتیپ KCM92/4 علاوه بر عملکرد بالا، از سازگاری خوبی به کلیه محیطهای آزمایش برخوردار بود.
ارزن معمولی,بایپلات,تجزیه پایداری,عملکرد علوفه
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_78221.html
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_78221_fd154fc37bdab54cf2557108d963c3da.pdf
دانشکدگان کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
علوم گیاهان زراعی ایران
2008-4811
2423-8082
51
3
2020
09
22
ارزیابی تحمل به شوری در گیاهچههای لاینهای نوترکیب برنج ایرانی
177
191
FA
سمیه
سنچولی
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه تولیدات گیاهی، مجتمع آموزش عالی شیروان
sh_sanchouli@yahoo.com
محمود
قربانزاده
دانشیار گروه تولیدات گیاهی، مجتمع آموزش عالی شیروان
ghorbanzadeh@um.ac.ir
حسین
صبوری
0000000341287952
دانشیار، گروه تولیدات گیاهی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، داشنگاه گنبد کاووس.
hos.sabouri@gmail.com
محمد
زارع مهرجردی
استادیار گروه تولیدات گیاهی، مجتمع آموزش عالی شیروان
mzarem@um.ac.ir
10.22059/ijfcs.2019.263513.654508
بهمنظور بررسی تنوع ژنتیکی 74 لاین خالص نوترکیب برنج ایرانی حاصل تلاقی ارقام ندا × اهلمی طارم در مرحله گیاهچهای و تحت تنش شوری،، آزمایشی بهصورت تجزیه مرکب و در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار، در دو شرایط کشت نرمال و تنش شوری در دانشگاه گنبد کاووس در سال 1395 انجام شد. برای اعمال تنش شوری، گیاهچهها بهمدت یک هفته تحت تنش شش دسیزیمنس بر متر قرار گرفتند و سپس میزان تنش شوری به 12 دسیزیمنس بر متر افزایش یافت. محتوای کلروفیل، طول ریشه و ساقه، وزن تر و خشک ریشه و ساقه، سطح برگ، طول و عرض بزرگترین برگ، تعداد ریشه، قطر ریشه، چگالی سطحی ریشه، غلظت سدیم و پتاسیم ریشه و ساقه، نسبت سدیم به پتاسیم ریشه و ساقه، طول، عرض و تعداد روزنه، زیستتودهزیستتوده تر و خشک و امتیاز ارقام براساس امتیازدهی موسسه بین المللی تحقیقات برنج ثبت شد. معنیدار بودن تفاوت بین لاینها برای صفات مورد بررسی، تنوع بین آنها را نشان داد. بالاترین همبستگیها مربوط به صفات قطر ریشه و چگالی سطحی ریشه بود. امتیاز ارقام، همبستگی معنیداری با وزن خشک گیاهچه، مساحت برگ و محتوای کلروفیل و طول ریشه داشت. در رگرسیون مرحلهای، صفات محتوای کلروفیل و مساحت برگ، بیشترین تغییرات را توجیه کردند. تجزیه خوشهای بر اساس مجموع صفات گیاهچهای، لاینها را به چهار گروه تقسیم کرد و لاینهای 11، 102 ،39 و 85، متحمل به تنش شوری تشخیص داده شدند. نتایج بهدست آمده از این پژوهش میتواند لاینهای متحمل را برای تلاقی و تهیه جمعیتهای مناسب برای برنامههای اصلاحی شناسایی کند..
تجزیه خوشه ای,تجزیه علیت,تنش شوری,رگرسیون مرحلهای,همبستگی
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_79716.html
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_79716_11cf91b785976b04aa45453d910c6b25.pdf
دانشکدگان کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
علوم گیاهان زراعی ایران
2008-4811
2423-8082
51
3
2020
09
22
تأثیر کاربرد کود نیتروژن و محلولپاشی برگی با عنصر روی بر عملکرد و برخی خصوصیات رشدی بوتههای سیبزمینی
193
204
FA
جعفر
شیرزاد
دانشجوی کارشناسی ارشد گروه زراعت و اصلاح نباتات، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
jaffar.shirzad28@gmail.com
محمدرضا
جهانسوز
0000-0001-8536-5911
استاد گروه زراعت و اصلاح نباتات، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
jahansuz@ut.ac.ir
بابک
درویشی
0000-0003-0955-2525
موسسه تحقیقات ثبت و گواهی بذر و نهال، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی
bdarvishi_84@yahoo.com
10.22059/ijfcs.2019.279067.654600
<strong>بهمنظور بررسی تأثیر کود نیتروژن و محلولپاشی برگی با عنصر روی بر گیاه سیبزمینی، آزمایشی در قالب طرح کرتهای نواری خردشده بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار، در سال زراعی 97-1396 در مزرعه تحقیقاتی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران انجام شد. فاکتور عمودی شامل سه سطح کود نیتروژن اوره (</strong><strong>N<sub>1</sub>=0</strong><strong>،</strong><strong>kg ha<sup>-1</sup></strong><strong>N<sub>2</sub>=400</strong><strong> و</strong><strong>(N<sub>3</sub>=800 kg ha<sup>-1</sup></strong><strong> و فاکتور افقی شامل سه شیوه محلولپاشی برگی با عنصر روی (محلولپاشی برگی با آب (شاهد)، یک نوبت محلولپاشی برگی (پیش از گلدهی)، دو نوبت محلولپاشی برگی (پیش و پس از گلدهی)) و دو رقم سیبزمینی (آریندا و میلوا) بود. نتایج نشان داد تأثیر کود نیتروژن و رقم بر بیشتر صفات مورد بررسی معنیدار بود. سطح سوم کود نیتروژن، سبب افزایش معنیدار شاخص </strong><strong>SPAD</strong><strong>، عملکرد، درصد ماده خشک غده و تعداد غده شد ولی تأثیری بر چگالی ویژه غده نداشت. یک نوبت محلولپاشی برگی با عنصر روی (پیش از گلدهی)، عملکرد بوتههای سیبزمینی را نسبت به شاهد و نسبت به دو نوبت محلولپاشی برگی با عنصر روی (پیش و پس از گلدهی)، بهطور معنیداری افزایش داد. شاخص </strong><strong>SPAD</strong><strong> و عملکرد در رقم آریندا و درصد ماده خشک غده، تعداد غده و چگالی ویژه غده در رقم میلوا بالاتر بود. کود نیتروژن و محلولپاشی برگی با عنصر روی، سبب افزایش معنیدار درصد نیتروژن و درصد پروتئین غده نسبت به شاهد شد.</strong>
آریندا,چگالی ویژه غده,درصد ماده خشک غده,درصد نیتروژن غده,میلوا
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_79435.html
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_79435_93447fda6720aa2814210a81f9a2b60b.pdf
دانشکدگان کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
علوم گیاهان زراعی ایران
2008-4811
2423-8082
51
3
2020
09
22
ارزیابی مناطق مستعد کشت گندم آبی از نظر هزینههای اقتصادی و کاهش مصرف آب در شهرستان-های استان آذربایجانغربی
205
220
FA
یعقوب
حبیب زاده
استادیار، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان آذربایجانغربی
yahabibzadeh@yahoo.com
علیرضا
عیوضی
استادیار، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان آذربایجانغربی
a.eivazi@yahoo.com
سکینه
عبدی
استادیار دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی اهر، دانشگا تبریز
sakineh_abdi58@yahoo.com
10.22059/ijfcs.2019.280903.654610
<strong>بهمنظور بررسی مناطق مستعد کشت گندم آبی استان آذربایجانغربی با در نظر گرفتن مسائل اقتصادی، عملکرد و مقدار آب مصرفی و قابل صرفهجویی در سامانههای مختلف آبیاری (سنتی و مدرن)، آزمایشی در سال 1396 در قالب طرح آشیانهای انجام شد. از 17 شهرستان استان و در هر شهرستان بسته به اقلیم، از سه روستا و در هر روستا به صورت تصادفی، از سه زارع، پرسشنامه تکمیل و نمونهبرداری لازم انجام شد.</strong><strong>صفات اندازه</strong><strong></strong><strong>گیری شده از هر مزرعه شامل هزینه تولید، درآمد محصول، سود خالص، آب مصرفی به روش آبیاری سنتی و مدرن، آب صرفه جویی شده با آبیاری مدرن، عملکرد محصول و کارآیی مصرف آب به روش آبیاری سنتی و مدرن بود. </strong><strong>نتایج نشان داد که </strong><strong>شهرستان نقده در بین شهرستانهای استان، بالاترین مقدار سود خالص (56/64 میلیون ریال در هکتار) و عملکرد محصول (67/4986 کیلوگرم در هکتار) را داشت و شهرستان چایپاره، بیشترین کارآیی مصرف آب به روش مدرن (2/2 کیلوگرم بر متر مکعب) و از طرفی کمترین مقدار آب مصرفی به روش سنتی و مدرن در استفاده از ارقام مقاوم به خشکی گندم را نشان داد. همچنین افزایش 106 تا 152 درصدی شاخص کارآیی مصرف آب، بهترتیب در شهرستانهای ماکو و نقده در آبیاری مدرن نسبت به آبیاری سنتی مشاهده شد. بهنظر میرسد با</strong><strong>توجه</strong><strong>به</strong><strong>کم</strong><strong>بودن</strong><strong>منابع</strong><strong>آب</strong><strong>موجود در منطقه،</strong><strong>بهجای</strong><strong>افزایش</strong><strong>سطح</strong><strong>زیرکشت</strong><strong>که</strong><strong>سبب</strong><strong>افزایش</strong><strong>مصرف</strong><strong>آب</strong><strong>میشود،</strong><strong>بهتر</strong><strong>است</strong><strong>از</strong><strong>میزان</strong><strong>آن</strong><strong>کاست</strong><strong>و</strong><strong>بخش</strong><strong>بیشتری</strong><strong>از</strong><strong>منابع</strong><strong>آب</strong><strong>موجود</strong><strong>را</strong><strong>به</strong><strong>محیط</strong><strong>زیست</strong><strong>و</strong><strong>بهخصوص</strong><strong>دریاچه</strong><strong>ارومیه</strong><strong>اختصاص</strong><strong>داد و از طرفی، استفاده از آبیاری مدرن و کشت گندمهای مقاوم به کمآبی در زمینه افزایش کارآیی مصرف آب کارگشا باشد؛ همچنین شهرستانهای نقده و چایپاره، به عنوان مناطق مستعد برای کشت گندم آبی در این استان بودند.</strong>
آبیاری سنتی,آبیاری مدرن,کارآیی مصرف آب,عملکرد,هزینه تولید
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_79708.html
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_79708_639426ab3b43b44331ca5fa1dcfdfd42.pdf