per
دانشکدگان کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
علوم گیاهان زراعی ایران
2008-4811
2423-8082
2012-09-22
43
2
189
201
10.22059/ijfcs.2012.28482
28482
اثر رقابت دو گونه علف هرز سوروف بر عملکرد، اجزای عملکرد
و شاخص های رشد برنج
Competitive Effects of Barnyardgrass (Echinochloa Crusgalli (L.) Beauv) and Early Watergrass (Echinochloa Oryzoides (Ard) Fisher) on Yield, Yield Components and Growth Indices of Rice (Oryza sativa L.)
محمدجواد گل محمدی
golmohammadi@mailinator.com
1
حسن علیزاده
2
بیژن یعقوبی
byaghoubi2002@yahoo.com
3
مجید نحوی
nahvi@mailinator.com
4
مصطفی اویسی
oveisi@mailinator.com
5
دانشجوی سابق کارشناسی ارشد پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
استاد ، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
استادیار مؤسسه تحقیقات برنج کشور- رشت
مربی، مؤسسه تحقیقات برنج کشور- رشت
استادیار، پردیس ابوریحان، دانشگاه تهران
سوروف همواره به عنوان مهمترین علفهرز برنج در دنیا مطرح بوده است. بعلاوه پیدایش گونههای جدید و سازگارتر سوروف در اکوسیستم شالیزار سبب افزایش خسارت این جنس به محصول برنج شده است. این آزمایش به منظور ارزیابی اثر تداخل دو گونه علفهرز سوروف بر روی شاخصهای رشد، عملکرد و اجزای عملکرد برنج، در موسسه تحقیقات برنج کشور (رشت) در سال زراعی 87-1386 به اجرا درآمد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با آرایش افزایشی جزئی و با سه تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل دوگونه علفهرز (سوروف معمولی و سوروف برنج) و تراکم علفهرز (0، 10، 20 و 40 بوته در متر مربع) بود. برنج رقم هاشمی با تراکم ثابت 20 کپه در متر مربع به صورت خالص و مخلوط با دو گونه علفهرز در تراکمهای مذکور نشاءکاری گردید. با نمونهگیری تخریبی از دو هفته پس از کاشت تا زمان برداشت، روند تجمع ماده خشک، روند توسعه سطح برگ، سرعت رشد گیاهی، سرعت رشد نسبی و در آخرین مرحله نمونهگیری، عملکرد و اجزاء عملکرد برنج اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که اثر تداخل علفهرز و تراکم علفهرز بر عملکرد دانه، اجزاء عملکرد، عملکرد بیولوژیک و شاخصهای رشد برنج معنیدار ولی اثر گونه ها معنیدار نگردید. متوسط کاهش عملکرد برنج در تداخل با تراکم های مختلف سوروف معمولی و سوروف برنج به ترتیب 60 و 65 درصد بود. تجزیه رگرسیونی دادهها و برازش مدل کاهش عملکرد هیپربولیک بر دادههای عملکرد دانه برنج در برابر تراکمهای مختلف دو گونه علفهرز نشان داد که همواره شیب کاهش عملکرد در گونه سوروف برنج بیشتر از سوروف معمولی بود، اما دو گونه از نظر آماری دارای اختلاف معنیداری نبودند. به عبارت دیگر میزان خسارت گونه جدید سوروف مشابه گونه قدیم این علفهرز است. شباهت مورفولوژیک و برتریهای اکولوژیکی گونه جدید سوروف از جمله مقاومت به غرقاب و تشابه به گیاه زراعی که امکان وجین دستی آنرا دشوار میسازد، سوروف برنج را به عنوان تهدیدی جدید برای زراعت برنج در شمال کشور مطرح میسازد. بررسی بیولوژی این گونه به منظور ارائه راهکاری عملی برای مدیریت آن ضروری به نظر میرسد.
Barnyardgrass has always been considered as the most important weed of rice all over the world. Meanwhile, establishment of new species of this genus which is more adaptable to paddy ecosystem will increase the importance of this genus as a new threat to rice. In order to evaluate the competition of two species of barnyardgrass with rice, an experiment was conducted at Rice Research Institute of Iran (Rasht) in 2007. The experimental design was a randomized complete block with three replications arranged in a partial additive series. The treatments included two barnyardgrass species (E. crus-galli and E. oryzoides), and species density at four levels (0, 10, 20 and 40 plant.m-2), transplanted with Hashemi land races cultivar rice in local normal density (20 bunches.m-2) and each bunch included three seedlings. Destructive samples were taken two weeks after transplanting up to harvesting, that is, 5 times by 10 days interval in 0.25 m-2. Rice total dry matter accumulation (TDM), Leaf area index (LAI), crop growth rate (CGR), relative growth rate (RGR), yield and yield components were measured. Results showed that yield, yield components and growth indices were affected by both weed species significantly and no interaction between species occurred. Fitting the hyperbolic yield loss model to rice grain yield in barnyardgrass density showed that two weed species were not significantly different. Morphological similarity and ecological adaptability of new barnyardgrass species including resistance to flooding and also high similarity to crop plant that makes its hand weeding less efficient, implies E. oryzoides as a new threat for rice cultivation in northern paddy field of Iran. More investigation on biology of this species is suggested in order to present an applied integrated method for E. oryzoides management.
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_28482_6255c8ac84a9db709902dc37197606cb.pdf
بیوماس
تداخل
تراکم
تک کشتی
شاخص رقابت
نشاء کاری
Barnyardgrass
Biomass
Competition index
Density
Monoculture
Transplanting
per
دانشکدگان کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
علوم گیاهان زراعی ایران
2008-4811
2423-8082
2012-09-22
43
2
203
215
10.22059/ijfcs.2012.28483
28483
اثیر کاربرد انواع کود فسفری شیمیایی و زیستی بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت و خلر در کشت مخلوط
The Effects of Various Phosphorus Fertilizers on Yield and Yield Components of Maize and Grass Pea Intercropping
مهدی نقی زاده
msnaghizadeh3@gmail.com
1
محمود رمرودی
ramroudi@mailinator.com
2
محمد گلوی
galavi@mailinator.com
3
براتعلی سیاه سر
ba_siahsar2@yahoo.com
4
مصطفی حیدری
haydari2005@gmail.com
5
علی اکبر مقصودی مود
msnaghizadeh2@gmail.com
6
دانشجوی دکتری دانشگاه زابل و استادیار دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید باهنر کرمان
دانشیار دانشگاه زابل
دانشیار دانشگاه زابل
استادیار دانشگاه زابل
دانشیار دانشگاه زابل
دانشیار دانشگاه شهید باهنر کرمان
به منظور بررسی تاثیر کودهای فسفری شیمیایی و زیستی و نسبتهای مختلف کشت مخلوط بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت و خلر، در سال زراعی 89-1388 دو آزمایش جداگانه در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه کرمان و مزرعه دشتکار در بردسیر کرمان اجرا شد. آزمایش در هر دو محل، به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار اجرا گردید. فاکتورهای مورد بررسی شامل چهار سطح کود فسفری و پنج الگوی کاشت بود. تجزیه مرکب دادهها نشان داد که اثر مکان بر اکثر ویژگیهای اندازهگیری شده معنیدار بود. اثر نسبتهای مختلف کشت و کودهای فسفری بر وزن هزار دانه، تعداد دانه در ردیف، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت ذرت معنیدار بود و بیشترین آنها در مخلوط 75:25 ذرت و خلر و تیمار کودی 50 درصد فسفر زیستی +50 درصد فسفر شیمیایی و کمترین آنها در کاشت خالص ذرت و شرایط عدم مصرف کود بدست آمد. برهمکنش نسبتهای مختلف کشت و کودهای فسفری بر تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت خلر معنیدار بود و حداکثر این پارامترها در کشت مخلوط 25:75 ذرت و خلر و تیمار کودی 50 درصد فسفر زیستی +50 درصد فسفر شیمیایی حاصل گردید. ارزیابی نسبت برابری زمین نشان داد که نسبت برابری زمین در تمام سیستمهای کشت مخلوط بیشتر از یک بود و بیشترین آن در کشت مخلوط 25:75 ذرت و خلر مشاهده شد. این نشان دهنده برتری کشت مخلوط نسبت به کشت خالص است.بنابر این این نسبت کشت مخلوط همراه با مصرف 50 درصد فسفر زیستی +50 درصد فسفر شیمیایی در شرایط کرمان قابل توصیه می باشد.
In order to investigate the effects of biological and chemical phosphorous fertilizers and various proportions of maize and grass pea intercropping on yield and yield components of both crops, two experiments were conducted simultaneously in Research Farm of Kerman University and commercial convention farm of Bardsir-Dashtkar in 2009-2010. The experimental design at two regions was randomized complete block design with four replications. The investigated factors included four phosphorous levels and five intercropping patterns. The compound analysis of data showed that the effect of location on most plant characteristics was significant. The effect of phosphorous levels and various intercropping patterns on thousand seed weight, seed numbers per row, grain yield, biological yield and harvest index of maize was significantly higher in %75 maize + %25 grass pea and %50 phosphorous biofertilizer + %50 chemical fertilizer treatment and the lowest of aforementioned traits obtained in the sole cropping of maize with no fertilizer treatment. The interaction of various intercropping patterns and phosphorous levels on pod number per plant, seed number per pod, grain yield, biological yield and harvest index of maize was significantly higher in %25 maize+ %75 grass pea and %50 phosphorous biofertilizer + %50 chemical fertilizer treatment. Results showed that LER in all intercropping systems was rather one and the highest LER was detected in %25 maize + % 75grass pea intercropping which indicates that intercropping had advantage over sole crop system. Therefore, this intercropping ratio with 50% biological phosphorous + 50% chemical phosphorous is suggested for Kerman situation.
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_28483_3bcdab77e7e6ac86ef5bd4bb8927e035.pdf
خلر.
ذرت
فسفر زیستی
کشت مخلوط
grass pea
intercropping
maize
Phosphorous Fertilizer
per
دانشکدگان کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
علوم گیاهان زراعی ایران
2008-4811
2423-8082
2012-09-22
43
2
217
230
10.22059/ijfcs.2012.28484
28484
بررسی تاریخ کاشت، کود بیولوژیک و کشت مخلوط بر عملکرد و کمیت اسانس زیره سبز و شنبلیله
Assessment of Planting Date, Biological Fertilizer and Intercropping on Yield and Essential Oil of Cumin and Fenugreek
پرویز رضوانی مقدم
1
روح اله مرادی
rezvani2@um.ac.ir
2
استاد دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد
دانشجوی دکترای دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد
به منظور بررسی عملکرد، اجزای عملکرد و کمیت اسانس دو گیاه شنبلیله (Trigonella foenum-graecum) و زیره سبز (Cuminum cyminum) در کشت مخلوط، تحت تاثیر تاریخ های مختلف کاشت و کودهای بیولوژیک، آزمایشی بصورت اسپلیت پلات- فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه فردوسی مشهد در سال زراعی 89-1388اجرا شد. فاکتور اصلی آزمایش شامل تاریخ کاشت در 3 سطح (15 آبان، 15 آذر و 15 اسفند) در کرت های اصلی و فاکتورهای فرعی شامل الگوی کاشت در 3 سطح (کشت خالص زیره سبز، کشت خالص شنبلیله و کشت مخلوط زیره سبز و شنبلیله بصورت یک در میان) و کود بیولوژیک در 3 سطح شامل کود نیتروکسین (ازتوباکتر+آزوسپریلیوم)، سودوموناس و شاهد (بدون هیچ تیمار کودی) بصورت فاکتوریل در کرت های فرعی قرار گرفتند. اثر تاریخ کاشت بر کلیه صفات مورد بررسی شنبلیله و زیره سبز، بجز وزن هزار دانه و شاخص برداشت معنی دار بود. عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و عملکرد اسانس در هر دو گیاه در تاریخ های کاشت پاییزه بیشتر از تاریخ کشت 15 اسفند بود. در تاریخ های کشت آبان و آذر درصد بوته میری زیره سبز (بترتیب 72/7 و 67/7 درصد) در مقایسه با تاریخ کشت اسفند ماه (16/35 درصد) کاهش قابل ملاحظه ای را نشان داد . الگوی کشت مخلوط بر عملکرد دانه و اسانس دو گیاه اثر معنی داری کاهشی نشان داد. کودهای بیولوژیک افزایش غیر معنی داری بر عملکرد اسانس زیره سبز و افزایش معنی داری بر عملکرد اسانس شنبلیله نسبت به تیمار شاهد داشت. بررسی نسبت برابری زمین (LER) نشان داد که تاریخ کاشت سوم (15 اسفند) در مجموع دارای LER نسبتا بیشتری نسبت به تاریخ کاشت های اول و دوم (پاییزه) بود، که خود نشان دهنده بروز بیشتر اثرات مثبت کشت مخلوط در تاریخ کاشت سوم می باشد. همچنین تیمار کودی سودوموناس نسبت به نیتروکسین و تیمار شاهد دارای LER بالاتری بود. بطورکلی بیشترین عملکرد دانه و اسانس در زیره سبز در تیمار نیتروکسین و در شنبلیله در تیمار کاربرد از سودوموناس در تاریخ کاشت آذر مشاهده شد.
In order to evaluate the effects of different planting dates and biological fertilizers on yield, yield components and essential oil content in Cumin (Cuminum cyminum) and Fenugreek (Trigonella foenum-graecum) intercropping, an experiment was conducted in a split-plot factorial arrangement in a randomized complete block design with three replications in research farm of Ferdowsi University of Mashhad in 2009-2010. The experimental treatments were planting date in three levels (5 November, 5 December and 5 March) assigned to main plots, planting pattern in three levels (sole crop of Cumin, sole crop of Fenugreek and intercropping) and fertilizer in three levels (control, Pseudomonas putida and nitroxin fertilizer including: Azotobacter chroococcum + Azospirillum lipoferum) were arranged as factorial layout in subplots. Result showed that there were significant differences between planting dates of cumin and fenugreek in terms of all studied criteria except in harvest index and 1000-seed weight. Seed, biological and essential oil yields of cumin and fenugreek were higher in fall planting dates compared to 5 March planting date. Percentage of infected cumin plants by diseases was decreased in November and December planting dates (7.72 and 7.67%, respectively) compared to March planting date (36.16%). Effects of planting patterns was significant in terms of seed and essential oil yield of cumin and fenugreek. Biological fertilizers had no significant effect on cumin oil yield and had significant effect on fenugreek essential oil yield compared to control treatment. Result showed that the LER for 5 March planting date was rather higher than fall planting dates which indicated the positive effects of cropping system in this planting date. Also, pseudomonas treatment had higher LER compared with nitroxin and control treatments. Generally, the higher seed and essential oil content of cumin and fenugreek were obtained in nitroxin and pseudomonas treatments, respectively, at November planting date.
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_28484_0d454d3cd8326e2d2b91841b4bc2b6bb.pdf
ازتوباکتر
سودوموناس
گیاه دارویی
نسبت برابری زمین
نیتروکسین
Azospirillum
Azotobacter
LER
Medicinal
plant
nitroxin
Pseudomonas
per
دانشکدگان کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
علوم گیاهان زراعی ایران
2008-4811
2423-8082
2012-09-22
43
2
231
241
10.22059/ijfcs.2012.28485
28485
بررسی الگوی پروتئوم و فعالیت برخی آنزیم های آنتی اکسیدانت جو تحت تنش شوری
Evaluation of Leaf Proteome Pattern and Antioxidant Activity of Barley under Salinity Stress
عبدالرحمن رسول نیا
rasoulnia@mailinator.com
1
محمدرضا بی همتا
mrghanad@ut.ac.ir
2
سیدعلی پیغمبری
peighambari@mailinator.com
3
هوشنگ علیزاده
4
سهیلا تکلو
arasoulnia3@ut.ac.ir
5
مجاهد کمالی زاده
mkamalizadeh@ut.ac.ir
6
دانش آموخته کارشناسی ارشد پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران
استاد پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران
پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران
استادیار پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران
دانش آموخته کارشناسی ارشد پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران
دانشجوی دکتری، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران
شوری و خشکی از عوامل نامساعد محیطی هستند که رشد و عملکرد گیاهان زراعی را تحت تاثیر قرار می دهند. تنشها باعث بروز دامنه وسیعی از واکنشها در گیاهان، از تغییر بیان ژن و متابولیسم سلول تا تغییر در سرعت رشد و عملکرد میشوند. در شرایط تنش افزایش میزان گونه های فعال اکسیژن موجب خسارت به اساسیترین ماکرومولکولهای سلولی نظیر پروتئینها، چربی ها، اسیدهای نوکلئیک و رنگدانهها میگردد. برخی سیستم های آنزیمی نقش مهمی در پاکسازی سلول از این گونه های فعال اکسیژن بر عهده دارند. به منظور بررسی اثر تنش شوری بر الگوی پروتئوم برگی و تغییرات آنتی اکسیدانتی گیاهچه های دو ژنوتیپ جو (افضل و لاین 527)، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با 3تکرار در شرایط کنترل شده و تنش شوری (200میلی مولار و300میلی مولار) اجرا شد. تنش شوری در مرحله 4تا 5 برگی به مدت 24 ساعت اعمال شد. تنش شوری باعث کاهش فعالیت کاتالاز و افزایش فعالیت آنتی اکسیدانت هایی نظیر پراکسیداز، آسکوربات پراکسیداز و گلوتاتیون ریداکتاز شد، اگر چه واکنش ژنوتیپ ها متفاوت بود. تجزیه ژل های الکترفورز دو بعدی نشان داد که در مقایسه با شاهد، ژنوتیپ متحمل 97 لکه پروتئینی ( 78%افزایش و22% کاهش بیان) ودر ژنوتیپ حساس 94 لکه پروتئینی(37% افزایش و 63% کاهش بیان) تغییرات معنی داری از خود نشان دادند. نتایج طیف سنجی جرمی منجر به شناسایی پروتئین های درگیر در مکانیسم های آنتی اکسدانتی و تولید انرژی و سایر مکانیسم ها شد.
Drought and salinity stress are adverse environmental factors that affect crop growth and yield. Abiotic stress cause some reaction in plants such as change in gene expression, cell metabolism, growth and yield. Moreover, stress condition resulted in increase of reactive oxygen species and disturbe macromolecules such as proteins, fatty acids, nucleic acid and pigments. In order to evaluate salinity effect on leaf proteome pattern and changes in antioxidant activity of two barley ( Afazal, L.527) genotypes, an experiment was carried out using factorial experiment in a completely randomized design with three replications under controlled conditions and salinity (200 and 300 mM) stress. Salinity stress was imposed in seedling with 4-5 leaves stage for 24 hours. Salt stress decreased the catalase activity while increased the other antioxidant activity such as peroxidase, ascorbate peroxidase and glutathione reductase. Although the response of genotypes was different. Analysis of gels revealed that in tolerant genotype 97 protein spots (%78 up-regulated, %22 down-regulated) and in susceptible genotype 94 protein spots (%37 up-regulated, %63 down-regulated) showed significant changes in compare with control. Result of MS/MS led to the identification of some proteins involved in antioxidant activity, energy generating and other mechanisms.
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_28485_2f82ab683421bab8bab4d6e3420ad55f.pdf
پروتئومیکس
تنش شوری
جو
فعالیت آنتی اکسیدانتی
Antioxidant activity
Barley
Proteomics.
salt stress
per
دانشکدگان کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
علوم گیاهان زراعی ایران
2008-4811
2423-8082
2012-09-22
43
2
243
255
10.22059/ijfcs.2012.28486
28486
تأثیر سطوح مختلف شوری و نیتروژن بر فاکتورهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیائی دو رقم حساس و متحمل به شوری گندم نان
Effects of Different Levels of Salinity and Nitrogen Fertilizer on Physiological and Biochemical Characteristics of Two Salt Sensitive and Salt-Tolerant Wheat Cultivars
اعظم برزوئی
aborzouei3@gmail.com
1
محمد کافی
m.kafi@um.ac.ir
2
حمیدرضا خزایی
aborzouei2@gmail.com
3
نجات پیرولی بیرانوند
aborzouei@gmail.com
4
استاد یار پژوهشگاه علوم و فنون هسته ای، پژوهشکده تحقیقات کشاورزی، پزشکی و صنعتی کرج
استاد دانشکده کشاورزی ، دانشگاه فردوسی مشهد
دانشیار، دانشکده کشاورزی ، دانشگاه فردوسی مشهد
استادیاران پژوهشگاه علوم و فنون هسته ای، پژوهشکده تحقیقات کشاورزی، پزشکی و صنعتی کرج
به منظور مطالعه اثرات سطوح مختلف شوری و نیتروژن بر مکانیسم های بیوشیمیائی و عملکرد گندم، آزمایشی در دو سال زراعی 88-87 و 89-88 در مزرعه تحقیقات شوری، قطب علمی گیاهان زراعی ویِژه دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد اجرا شد. این مطالعه به صورت آزمایش اسپلیت فاکتوریل و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار طراحی گردید. تیمارهای مورد بررسی عبارت بودند از سه سطح شوری شاهد، (آب آبیاری و بدون افزایش نمک با هدایت الکتریکی 3/1دسی زیمنس بر متر)، 5 و 10 دسی زیمنس بر متر به عنوان فاکتور اصلی، سه سطح کود نیتروژن 50، 100 و150 کیلوگرم نیتروژن در هکتار و دو رقم گندمِ حساس(طوس) و متحمل به شوری (بم) که به صورت فاکتوریل به عنوان فاکتور فرعی در نظر گرفته شدند. کود نیتروژنه نیز به شکل سولفات آمونیوم و در سه مرحله تقسیط گردید. نتایج نشان داد، در طی بروز تنش شوری، کاربرد مقادیر 100 و 150 کیلوگرم نیتروژن در هکتار تغییرات مفید و معنی داری در میزان پروتئین های محلول برگی، فعالیت آنزیمهای SOD، CAT، APX و عملکرد دانه هر دو ژنوتیپ ایجاد کرد. بیشترین و کمترین میانگین مالوندآلدئید نیز به ترتیب در شوری 10 دسی زیمنس بر متر و رژیم های کودی 50 و 150 کیلوگرم نیتروژن در هکتار حاصل شد. در شرایط شور ارقام بم و طوس به ترتیب در سطوح کودی 100 و 150 کیلوگرم نیتروژن در هکتار بهترین واکنش را در صفات مورد مطالعه از خود نشان دادند. در این شرایط این نتایج نشان داد که نیتروژن می تواند به عنوان یک راهکار فیزیولوژیکی تحمل در برابر صدمات مضر شوری در گندم باشد.
The objective of this experiment was to determine the effects of different levels of nitrogen (N) and salinity on biochemical mechanisms of two wheat genotypes. A field experiment was carried out in a three replicate RCBD split factorial experiment in salinity station of College of Agriculture, Ferdowsi University of Mashhad, Iran in 2007-2008 and 2008-2009. Three levels of salt stress (1.3, 5, 10 dS/m) served as main plots and a combination of three levels of sulfate ammonium (50, 100, 150 kg N/ha) and 2 genotypes namely, Bam (resistance) and Toos (susceptible to salt stress) served as subplots. Results indicated that the effect of year on most characteristics was significant. Also under salinity stress, N application (100 and 150 kg N/ha) caused a significant effect on both genotypes with respect to biochemical and yield attributes [soluble proteins, SOD, CAT and APX activity]. Also the highest and the lowest MDA content was observed at 10 dS/m salinity level with 50 and 150 kg N/ha, respectively. The salt-tolerant and sensitive genotypes exhibited maximum value for physio-biochemical and yield attributes at 100 and 150 kg N/ha, respectively. These results suggest that application of N may improve most of the traits and is demonstrated to have physiological benefits and/or reduce the injurious effects of salt stress in wheat.
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_28486_6351ab3dfe2b6bb35407d6cb3c6d506f.pdf
آنزیم هایSOD
پروتئین
شوری
گندم
مالوندآلدئید
نیتروژن
APX
Cat
MDA
nitrogen
Protein
salinity
SOD
Wheat
yield
per
دانشکدگان کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
علوم گیاهان زراعی ایران
2008-4811
2423-8082
2012-09-22
43
2
257
268
10.22059/ijfcs.2012.28487
28487
اثر سیستم های مختلف تغدیه با استفاده از کودسبز و زئوپونیکس بر عملکرد کمی و کیفی آفتابگردان در کشت متوالی
Effects of Different Fertilizing Systems using Green Manure and Zeoponix on Quantitative and Qualitative Yield of Sunflower in Sequential Cropping
فائزه دریایی
daryaei2@mailinator.com
1
امیر قلاوند
ghalavand@yahoo.com
2
محمدرضا چائی چی
rchaichi@ut.ac.ir
3
علی سروش زاده
ghalavaa2@modares.ac.ir
4
دانشجوی دکتری دانشگاه تربیت مدرس
دانشیار دانشگاه تربیت مدرس
دانشیار پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
استادیار دانشگاه تربیت مدرس
به منظور بررسی اثر سیستم های مختلف تغدیه با استفاده از کودسبز و زئوپونیکس بر عملکرد کمی و کیفی آفتابگردان در کشت متوالی، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشکدة کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس در سال زراعی 1388و 1389به مدت دو سال اجرا گردید .طرح آزمایشی به صورت طرح کرت های خرد شده بر پایه بلوک های کامل تصادفی در نظر گرفته شد که در آن عامل اصلی عبارت بود از سیستم کشت متوالی در 2 سطح با و بدون کود سبز و عامل فرعی عبارت بود از 4 نوع سیستم تغذیه ای شامل 1- کود آلی زئوپونیکس??Z100?، 2- کود تلفیقی (75% آلی زئوپونیکس + 25% کود شیمیایی (Z75F25)، 3- کود تلفیقی (50% آلی زئوپونیکس + 50% کود شیمیایی) (Z50F50)و 4- کود تلفیقی (25% آلی زئوپونیکس + 75% کود شیمیایی) (Z25F75) . نتایج تجزیه مرکب دو سال اجرای آزمایش نشان داد که وجود کود سبز در سیستم کشت سبب افزایش تعداد دانه گردید. اثر متقابل کود سبز و زئوپونیکس نیز منجر به افزایش عملکرد بیولوژیک در تیمارهای کود سبز و 100% زئوپونیکس (GMZ100) و کود سبز و کود تلفیقی 25% زئوپونیکس + 75% شیمیایی (GMZ25F75) گردید. در صفات وزن هزار دانه، عملکرد دانه و عملکرد روغن، کود کامل زئوپونیکس (Z100) و پس از آن50% زئوپونیکس + 50% شیمیایی ((Z50F50 به عنوان بهترین گزینه شناخته شده و قابل توصیه جهت کشاورزان می باشند. بالاترین درصد پروتئین در سیستم تلفیقی 25% زئوپونیکس + 75% شیمیایی Z25F75 و سپس در 50% زئوپونیکس + 50% شیمیایی Z50F50 بدست آمد. در خصوص کیفیت روغن نیز میزان اسیدپالمیتیک در پاسخ به کاربرد کود سبز در سیستم کشت متوالی کاهش یافت.
To study the effects of different fertilizing systems using green manure and zeoponix on grain yield and its components in sunflower, an experiment was conducted at the Research Farm of Collage of Agriculture, Tarbiat Modares University in 2010 and 2011. The Experimental treatments were arranged as split plot design on the base of a complete randomized block design with three replications. Two farming systems (with and without green manure) were assigned to the main plots and different fertilizing treatments consisted of zeoponics (control), zeoponics+25% chemical fertilizer, zeoponics+50% chemical fertilizer, and zeoponics+75% chemical fertilizer were assigned to the sub plots. The combined analysis of variance showed that using green manure in crop sequence increased the number of seeds per head. Interaction of green manure and zeoponix application affected biologic yield of sunflower. Green manure and 100% zeoponix and green manure and 25% zeoponix + 75% chemical fertilizer were the superior treatments. The highest amounts of 1000 seed weight, seed yield and oil yield were observed in 100% zeoponix and then 50% zeoponix + 50% chemical fertilizer treatments. These treatments were known as the best treatment to introduce for farmers to use. The highest protein percentage was observed in 25% zeoponix + 75% chemical fertilizer and 50% zeoponix + 50% chemical fertilizer. Regarding to oil quality, palmitic acid percentage was decreased by presence of green manure in crop sequence.
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_28487_06ae32e76f7f21d59551cf4f5dd202fd.pdf
آفتابگردان
تغذیه تلفیقی
زئوپونیکس
عملکرد کمی
و کیفی
کودسبز
کود شیمیایی
Chemical
fertilizer
Fertilizing systems
Green manure
Quantitative and Qualitative yield
Sunflower
zeoponix
per
دانشکدگان کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
علوم گیاهان زراعی ایران
2008-4811
2423-8082
2012-09-22
43
2
269
279
10.22059/ijfcs.2012.28488
28488
تجزیه و تحلیل چند متغیره برای صفات مرفولوژیک ، عملکرد دانه و اجزای آن در ارقام بومی و اصلاح شده برنج
The Multivariate Analysis of Morphologic Traits , Grain Yield and Yield Componets of Native and Improved Rice Varieties
دینا کبریایی
hsamizade@guilan.ac.ir
1
بابک ربیعی
rabiei@guilan.ac.ir
2
حبیب اله سمیع زاده لاهیجی
3
دانشجوی کارشناسی ارشد دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلان.
دانشیار دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلان.
دانشیار دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلان.
بررسی خصوصیات کمی جوامع گیاهی همواره برای اصلاح کنندگان گیاهی از اهمیت خاصی برخوردار بوده است. در این مطالعه، تعداد 110 ژنوتیپ برنج شامل 39 رقم بومی ایرانی، 20 رقم اصلاح شده ایرانی و 51 رقم اصلاح شده خارجی از نظر 14 صفت زراعی در قالب طرح لاتیس مستطیل در موسسه تحقیقات برنج کشور (رشت) مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که بین ارقام از نظر کلیه صفات مورد مطالعه اختلاف معنیداری وجود دارد که دلالت بر وجود تنوع ژنتیکی بالا در بین آنها می باشد. ضرایب همبستگی نشان داد که عملکرد دانه بیشترین ضریب همبستگی را با تعداد پنجه در بوته دارا بوده (699/0 rp= و 711/0rg=) و پس از آن صفات عملکرد تک خوشه (544/0 rp= و 572/0rg=) و تعداد دانه پر در خوشه (454/0 rp=و 455/0rg=) قرار داشتند. نتایج حاصل از تجزیه به عاملها نشان داد که هفت عامل اصلی و مستقل به نامهای تیپ خوشه، عملکرد، طول، شکل بوته، شکل برگ، ریشک و دانه، 68/77 درصد از تغییرات کل دادهها را توجیه مینمایند همچنین ضریب KMO برابر با 64/0 بود که بیانگر مزیت نسبی استفاده از تجزیه به عاملها بود. تجزیه خوشهای به روش حداقل واریانس وارد، ارقام را در سه گروه و صفات را در شش گروه قرار داد. صحت گروهبندی حاصل از تجزیه خوشهای با انجام تجزیه تابع تشخیص خطی در حدود 95 و 91 درصد برای گروهبندی ارقام و صفات بود. نتایج تجزیه به عاملها و تجزیه خوشهای یکدیگر را تایید نمودند.
Studies of genetic diversity of plant populations are very important tools for plant breeders. In this study, 110 rice genotypes, including 39 Iranian local, 20 Iranian improved and 51 foreign improved varieties were studied for 14 agronomic traits in the the rectangular lattice design at the Rice Research Institute of Iran (Rasht). The analysis of variance showed that there were significant differences between cultivars for all the studied traits that indicates high genetic diversity among cultivars. Correlation analysis showed that grain yield was highly correlated with tillers per plant (rp =0.669 and rg =0.711), single panicle yield trait (rp =0.544) and number of filled grains per panicle (rp=0.454 rg=0.455), respectively. The results of factor analysis showed that seven main factors including panicle type, plant yield, plant height, plant shape, leaf shape, awn and seed shape, explain 77.68 percents of the total variance. Also the KMO coefficient was 0.64 that showed the relative preference of using of analysis factor. Cluster analysis using ward's minimum variance method, classified cultivars and characters in three and six groups, respectively. The accuracy of the cluster analysis was measured with the discriminant function and the respected amount was about 95 and 91 percent for the grouped varieties and characters. Results of factor analysis and cluster analysis confirmed each other.
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_28488_28d3a77bff4ec3c69d4103b4ff346d2a.pdf
ارقام بومی و اصلاحشده
تجزیه به عاملها
تجزیه
خوشهای
تنوع ژنتیکی
Cluster
analysis.
factor analysis
Genetic diversity
Local and Improved varieties
per
دانشکدگان کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
علوم گیاهان زراعی ایران
2008-4811
2423-8082
2012-09-22
43
2
281
293
10.22059/ijfcs.2012.28489
28489
ارتباط تغییرات فنولوژیک و تکمیل نیاز بهاره سازی با روند انباشت قندهای محلول و تحمل به سرما در گندم نان (Triticum aestivum)
The Relationships among the Vernalization Response, Carbohydrate Accumulation, Developmental Stages and Frost Tolerance in Bread Wheat Cultivars
شهریار ساسانی
sasani@mailinator.com
1
رضا توکل افشاری
tavakkol@ut.ac.ir
2
سیروس محفوظی
siroosmahfoozi@yahoo.com
3
بن ترواسکیس
tavakkol4@ut.ac.ir
4
استادیار مرکز تحقیقات کشاورزی کرمانشاه
استاد پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
دانشیار موسسه تحقیقات نهال و بذر کرج
استاد مرکز تحقیقات کشاورزی استرالیا
در این پژوهش پاسخ تیمارهای خوگیری به سرما با طول دوره های متفاوت سرمادهی در چهار رقم گندم نان (نورستار، شهریار، الوند، کویر) با نیازهای متفاوت بهاره سازی از زمستانه تا بهاره) در شرایط مزرعه و نیز شرایط محیط تحت کنترل) بررسی گردید. اوج تحمل انجماد در فاز رویشی گیاه و توأم با مرحله برجستگی ساده در مریستم انتهایی ساقه بود به گونه ای که پس از این مرحله بروز تحمل گیاه به سرما کاهش یافته و ظهور برجستگی دوگانه مقارن با کاهش میزان تحمل گیاه به انجماد بود. بیشینه تحمل انجماد پیش از محدوده تکمیل نیاز بهاره سازی به وقوع پیوست که در این محدوه تداوم تیمار سرمادهی تأثیری بر تسریع زمان گلدهی نداشت. کاهش در تعداد نهایی برگ و وهله تثبیت در این تعداد که از آن به عنوان شاخصی فیزیولوژیک در تعیین مرحله تکمیل نیاز بهاره سازی یاد می شود و همسویی این کاهش با خوگیری به سرما، در ارقام بینابین و به ویژه در زمستانه لحاظ گردید. در همین راستا بیشینه توانایی خوگیری به سرما در رقم زمستانه نورستار معادل 18- درجه سانتیگراد ملاحظه شد که این رقم دارای طولانی ترین دوره نیاز بهاره سازی است. افزایش تحمل انجماد که پس از اعمال تیمارهای سرمادهی بر گیاهان مشاهده گردید، با کاهش محتوای آب و افزایش محتوای قندهای محلول در بافتهای برگ و طوقه همبستگی داشت، با استقرار گیاهان در شرایط خوگیری به سرما، محتوای آب طوقه و برگ رو به کاهش نهاد، در همین راستا، همبستگی بالایی بین تحمل سرما و افزایش محتوای فروکتان در طوقه ملاحظه گردید، به طوری که سطوح افزایش فروکتان متناسب با طول دوره اعمال تیمار سرما بود و این روند افزایشی تا محدوده زمانی تکمیل نیاز بهاره سازی تداوم می یافت.
Frost tolerance of winter wheat depends primarily on a strong vernalization requirement, delaying the transition to reproductive phase. The responses of four bread wheat cultivars (Triticum aestivum L.) to low-temperatures were examined in controlled environment and field conditions. Prolonged cold treatment accelerated the transition to reproductive development in winter wheats (cv. Norstar and cv. Shahryar) and facultative wheat (cv. Alvand), but not in a spring wheat (cv. Kavir). Exposure to low temperatures also enhanced frost tolerance of the winter and facultative wheats. Maximum frost tolerance was achieved around the point where further cold treatment caused no additional acceleration of flowering time; the vernalization saturation point.This greatest frost tolerance potential was observed in the winter wheat Norstar, which required the longest cold treatments to fulfill the vernalization response. The increased frost tolerance observed after exposure to low-temperatures (cold acclimation) was associated with reduced water but increased sugar content, and there was a strong association between frost tolerance and increased fructan content in the crowns. Fructan levels increased proportional to the length of cold treatment until the vernalization saturation point was reached. These data support the hypothesis that vernalization and cold acclimation pathways are interconnected in cereals and that the delay of floral development until spring is critical to allow acclimation to lowtemperatures during winter.
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_28489_c6e005babbdc14034554834d2383c5f6.pdf
بهاره سازی
تجمع قندهای محلول
تحمل انجماد
تحمل
سرما
تعداد نهایی برگ
خوگیری به سرما
فروکتان
گندم
Carbohydrate
Cold acclimation
Final leaf number
Freezing
tolerance
Fructan
vernalization
Wheat
per
دانشکدگان کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
علوم گیاهان زراعی ایران
2008-4811
2423-8082
2012-09-22
43
2
295
309
10.22059/ijfcs.2012.28490
28490
اثر بقایای گیاهان پوششی بر کنترل علفهای هرز، شاخصهای فیزیولوژیک، عملکرد و اجزا عملکرد سیب زمینی (.Solanum tuberosum L)
Effects of Cover Crops Residue on Weed Control, Physiological Indices, Yield and Yield Components of Potato (Solanum tuberosum L.)
مهدی غفاری
gahmadvand3@basu.ac.ir
1
گودرز احمدوند
ahmadvand@mailinator.com
2
محمدرضا اردکانی
ardakani2@mailinator.com
3
ایمان نادعلی
imnadal@yahoo.com
4
فرامرز الهی پناه
gahmadvand2@basu.ac.ir
5
کارشناس ارشد دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا همدان
دانشیار دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا همدان
استاد دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج
عضو باشگاه پژوهشگران جوان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج، البرز
عضو باشگاه پژوهشگران جوان، دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهر قدس، تهران
این پژوهش با هدف بررسی اثر بقایای گیاهان پوششی زمستانه بر کنترل علفهای هرز، شاخصهای فیزیولوژیک، عملکرد و اجزا عملکرد سیب زمینی رقم آگریا، در سال زراعی 88-1387 در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. کود سبز چاودار، کلزا، تریتیکاله، جو، کنترل شیمیایی و شاهد (بدون گیاه پوششی و با علف هرز) تیمارهای این آزمایش بودند. غلات زمستانه مورد استفاده، در زمان برگرداندن بقایا به خاک ماده خشک بیشتری را نسبت به کلزا تولید کردند. گیاهان پوششی طی سه مرحله نمونهبرداری (15، 45 و 75 روز پس از سبز شدن سیب زمینی)، علفهای هرز سیب زمینی را بطور معنیداری در مقایسه با شاهد کنترل کردند. بقایای آمیخته با خاک کلزا و چاودار در طی دوره رشد سیب زمینی بیشترین میزان کنترل علفهای هرز را شدند، بطوریکه به ترتیب 61 و 57 درصد میانگین مجموع وزن خشک علفهای هرز را در مقایسه با شاهد کنترل کردند. همچنین تیمارهای مذکور، به ترتیب 36 و 35 درصد میانگین تراکم علفهای هرز کشت سیب زمینی را نسبت به شاهد کاهش دادند. بقایای آمیخته با خاک کلزا و چاودار، شاخصهای فیزیولوژیک سیب زمینی را بهبود دادند. تراکم و وزن خشک علفهای هرز در دوره رشد سیب زمینی، شاخصهای فیزیولوژیک و میانگین وزن غده با عملکرد غده سیب زمینی همبستگی معنیداری نشان دادند. تیمارهای کلزا و چاودار دارای بیشترین عملکرد غده سیب زمینی بودند، بطوریکه به ترتیب 54 و 50 درصد عملکرد بیشتری را در مقایسه با شاهد تولید کردند. تیمارهای مذکور میانگین وزن غدههای سیب زمینی را نیز به ترتیب 74 و 38 درصد در مقایسه با شاهد افزایش دادند.
The aim of this study was to investigate the effects of winter crops residues on weed control, physiological indices, yield and yield components of potato. An experiment was carried out at the research farm of Colleg of Agricultural of Bu-Ali Sina University in 2009. The experiment was a randomized complete block design with three replications. Residues of rye, oilseed rape, triticale, barley, chemical weed control and control (no cover crop and no chemical control) were the experimental treatments. The results showed that winter cereals residues produced more biomass than winter oilseed rape residues. Cover crop treatments showed significant different in weed control of potato at 3 times (15, 45 and 75 days after germination) in compare to control treatment. Residues of oilseed rape and rye had the most inhibition affects on summer weeds. These treatments, decreased average biomass of weeds by 61 and 57 percent, respectively, in compare to control. Oilseed rape and rye residues in compare to control, reduced weeds density in potato by 36 and 35 percent, respectively. Residues of oilseed rape and rye improved physiological indices of potato. A significant correlations of weeds plant population, weeds dry matter, physiological indices and average tuber weight of potato with potato yield was detected. The treatments of oilseed rape and rye in compare to control, increased tuber yield of potato by 54 and 50 percent, respectively. These treatments, increased the average tuber weight by 74 and 38 percent, respectively, in compare to control,.
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_28490_ef60bc6510a1399ff610ae7edd157baf.pdf
تریتیکاله
جو
چاودار
شاخصهای رشد
کلزا
Barley
growth indices
oilseed rape
rye
triticale
per
دانشکدگان کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
علوم گیاهان زراعی ایران
2008-4811
2423-8082
2012-09-22
43
2
311
321
10.22059/ijfcs.2012.28491
28491
مطالعه عملکرد و کیفیت علوفه در کشت مخلوط سورگوم علوفه ای و خلر
در شرایط کم آبیاری
Intercropping of Sorghum and Chickling Pea in Limited Irrigation Regimes
محمد دشتکی
dashtaki@mailinator.com
1
محمدرضا چایی چی
rchaichi@ut.ac.ir
2
کارشناس ارشد پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
دانشیار پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
به منظور بررسی کمیت و کیفیت علوفه در کشت مخلوط سورگوم علوفه ای و خلر در شرایط کم آبیاری آزمایشی در دو سال زراعی 1388 و 1389 در مزرعه آموزشی و پژوهشی گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشگاه تهران با آرایش کرتهای خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. سه سطح آبیاری شاهد (بدون تنش)، تنش ملایم و تنش شدید بترتیب معادل70، 100 و 130 میلیمتر تبخیر از سطح تشت کلاس A، به کرتهای اصلی و ترکیب های مختلف کشت مخلوط افزایشی سورگوم و خلر در 8 سطح شامل (1- کشت خالص سورگوم بدون کنترل علف هرز 2- کشت خالص سورگوم با کنترل علف هرز 3- کشت خالص خلر بدون کنترل علف هرز 4- کشت خالص خلر با کنترل علف هرز 5- کشت سورگوم + 40 درصد جمعیت خلر در هکتار، 6- کشت سورگوم + 60 درصد جمعیت خلر در هکتار، 7- کشت سورگوم + 80 درصد جمعیت خلر در هکتار، 8- کشت سورگوم + 100 درصد جمعیت خلر در هکتار) به کرتهای فرعی اختصاص یافتند. نتایج نشان داد که با افزایش تنش رطوبتی، عملکرد کل علوفه از یک روند کاهشی پیروی نمود بطوریکه در تنش رطوبتی شدید مقدار عملکرد علوفه کل نسبت به شاهد به میزان حدود 28 درصد کاهش نشان داد. کشت مخلوط افزایشی سورگوم و خلر بطور کلی علوفه بیشتری را در مقایسه با کشت خالص هر یک از دو گیاه اعم از با وجین علف هرز و یا بدون وجین علف هرز تولید نمود. در این میان بالاترین تولید علوفه کل به کشت مخلوط سورگوم با 40 درصد خلر اختصاص داشت. در سطوح آبیاری بدون تنش و تنش متوسط با افزایش مقدار خلر در کشت مخلوط با سورگوم عملکرد علوفه از یک روند کاهشی پیروی نمود در حالیکه در شرایط تنش شدید رطوبتی IR130 (آبیاری پس از 130 میلیمتر تبخیر از سطح تشت تبخیر کلاسA ) با افزایش نسبت خلر از 60 به 100 درصد در کشت مخلوط با سورگوم، عملکرد علوفه از یک روند افزایشی برخوردار بود. بالاترین درصد پروتئین خام بمقدار 9/9 درصد در تیمارهای کشت مخلوط سورگوم با 40 و 60 درصد خلر بدست آمد. این در حالی بود که بالاترین درصد قندهای محلول بمقدار 8/16 درصد در تنش رطوبتی متوسط IR100 (آبیاری پس از 100 میلیمتر تبخیر از سطح تشت تبخیر کلاسA ) حاصل شد.
To evaluate the quantitative and qualitative of forage in intercropping of sorghum and chickling pea under limited irrigation systems, an experiment was conducted in Research Farm, College of Agriculture, University of Tehran, during 2009 and 2010. The treatments were arranged as split plots consisted of three levels of irrigation regimes including control (irrigation after 70mm evaporation from evaporation pan class A) (IR70), moderate limited irrigation (irrigation after 100mm evaporation from evaporation pan class A) (IR100) and sever limited irrigation (irrigation after 130mm evaporation from evaporation pan class A) (IR130) assigned to the main plots and eight sole and intercrop combinations of sorghum and cowpea including sole cropping of sorghum (weed free), sole cropping of sorghum (weed infested), sole cropping of cowpea (weed free), sole cropping of cowpea (weed infested), sorghum + 40% cowpea, 6. sorghum + 60% cowpea, sorghum + 80% cowpea and sorghum + 100% cowpea were assigned to the subplots. A complete randomized block design with three replications was used to analyze the data. As the water stress increased, the total forage yield followed a decreasing trend. The total forage yield decreased by 28% in sever limited irrigation (IR130) compared to control (IR70). The additive intercropping of sorghum and cowpea in all combinations over produced the sole cropping of each crop both in weed infested and weed free treatments. The highest total forage yield was produced in sorghum+60% cowpea treatment. The total forage yield in 2009 was higher than 2010. As the proportion of cowpea in additive intercropping with sorghum increased at normal (IR70) and moderate (IR100) limited irrigation systems, the total forage yield followed a decreasing trend while in severe limited (IR130) irrigation regime total forage yield increased. The highest crude protein content of 9.9 percent was achieved in sorghum+40% cowpea and sorghum+60% cowpea treatments. The highest soluble carbohydrates contents of 16.8% was achieved in moderate limited irrigation regime (IR100).
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_28491_fbd0c52641eb8a71ee0dfed00c9580e2.pdf
خلر
سورگوم
علوفه
کشت مخلوط
کم آبیاری
chickling
Forage
intercropping
Sorghum
per
دانشکدگان کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
علوم گیاهان زراعی ایران
2008-4811
2423-8082
2012-09-22
43
2
323
333
10.22059/ijfcs.2012.28492
28492
اثر مقادیر و نحوه تقسیط کود نیتروژن بر شاخصهای رشد و عملکرد برنج رقم خزر
Effects of Split Application and Levels of Nitrogen Fertilizer on Growth Indices and Grain Yield of Rice
(Oryza sativa Cv. Khazar)
فرناز فرجی
mesfahan7@yahoo.com
1
مسعود اصفهانی
esfehany@mailinator.com
2
مسعود کاووسی
mesfahan6@yahoo.com
3
مجید نحوی
nahvi@mailinator.com
4
بابک ربیعی
rabiei@guilan.ac.ir
5
دانشجوی سابق کارشناسی ارشد دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلان،
دانشیار دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلان
دانشیار پژوهش موسسه تحقیقات برنج کشور
استادیار پژوهش موسسه تحقیقات برنج کشور
دانشیار دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلان،
به منظور ارزیابی تأثیر مقادیر و تقسیط کود نیتروژن بر شاخصهای رشد و روابط آنها با عملکرد دانه برنج رقم خزر، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 11 تیمار در 3 تکرار در سال زراعی 1387 در موسسه تحقیقات برنج کشور در رشت به اجرا گذاشته شد. مقادیر کود نیتروژن در سه سطح (10N، 20N و 30N کیلوگرم در هکتار) بر اساس محتوای کلروفیل بالغترین برگ که با استفاده از دستگاه کلروفیلمتر دستی (SPAD-502) که در سه حد آستانه 36S، 38S و 40S اندازهگیری میشد،?به خاک افزوده شدند. نتایج نشان داد که به ترتیب در تیمار S38N30 (SPAD38+30 kgN) و S40N30 (SPAD40+30 kgN) که بالاترین مقدار کود نیتروژن (103 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار) را دریافت کرده بودند، بالاترین شاخص سطح برگ (28/3 و 13/3 ) و سرعت رشد گیاه (86/29 و 34/29 گرم بر مترمربع در روز) و در تیمار S40N30 بالاترین دوام سطح برگ (86/1392 سانتیمترمربع در روز) بدست آمد. نتایج تجزیه رگرسیونی نشان داد که در مرحله گلدهی بین عملکرد دانه و سرعت رشد گیاه (**87/0= r2)، شاخص سطح برگ (**88/0= r2) و دوام سطح برگ (**76/0= r2) رابطه خطی و مثبتی وجود داشت. با توجه به اینکه بالاترین میزان عملکرد دانه و کارایی زراعی مصرف نیتروژن نیز در تیمار S40N30 مشاهده شد (به ترتیب 5955 کیلوگرم در هکتار و 5/23 کیلوگرم بر کیلوگرم)، به نظر میرسد که دلیل اصلی افزایش عملکرد دانه در این تیمار، بهبود شاخصهای رشد (به ترتیب سرعت رشد گیاه، شاخص سطح برگ و دوام سطح برگ) و استفاده بهینه از کود نیتروژن مصرف شده بوده است. مصرف نوبتی(تقسیط شده) کود نیتروژن به مقدار مناسب و مطابق با نیاز گیاه، باعث جلوگیری از تلفات آن در برنج شده و به صرفهجویی در مصرف کود کمک خواهد کرد.
In order to evaluate the effects of nitrogen levels and its split application on growth indices and their relationship with grain yield of rice (cv. Khazar), a field experiment was conducted at Rice Research Institute of Iran with 11 treatments arranged in a randomized complete block design with 3 replications in 2008. Nitrogen fertilizer levels (10, 20 and 30 kg.ha-1) were applied according to three chlorophyll meter (SPAD-502 reading thresholds) (36, 38 and 40) of fully developed leaf of rice plant. Results showed that in S38N30 (SPAD38+30 kgN) and S40N30 (SPAD40+30 kgN) treatments which were received maximum rate of nitrogen fertilizer (103 kgN.ha-1), maximum LAI (3.13 and 3.28) and CGR (29.86 and 29.34 g.m-2) were observed and in S40N30 treatment maximum LAD (1392.86 cm2.day-1) was observed. Analysis of regression showed that there was a significant linear relationship between grain yield and CGR (r2= 0.87**), LAI (r2= 0.88**) and LAD (r2= 0.76**). Maximum grain yield and nitrogen agronomic efficiency (5955 kg.ha-1 and 23.5 kg.kg-1, respectively) were also observed in S40N30 treatment. It seems that the main reason of increasing grain yield in this treatment was improvement of growth indices (CGR, LAI and LAD, respectively) and effective consumption of nitrogen fertilizer. Considering higher grain yield and nitrogen use efficiency in this treatment, it seems that split application of nitrogen in proper rate according to plant demand, may economize nitrogen fertilizer and prevent of its losses in rice production.
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_28492_8cc5a3c0f457c631a54e67b353754bba.pdf
برنج
دوام سطح برگ
سرعت رشد گیاه
شاخص سطح برگ
کارایی
نیتروژن و عملکرد دانه
CGR
LAD
LAI
rice
Yield and NUE.
per
دانشکدگان کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
علوم گیاهان زراعی ایران
2008-4811
2423-8082
2012-09-22
43
2
335
346
10.22059/ijfcs.2012.28493
28493
جذب و انتقال علفکش های توفوردی و گلایفوسیت نشاندار با کربن 14در جمعیت های علف هرز کاتوس (Cynanchum acutum) در ایران
Absorption and Translocation of C14-Labelled Glyphosate and 2,4-D in Populations of Swallow-Worts
(Cynanchum acutuml.) in Iran
جواد یوسفی
javadyou4@yahoo.com
1
حسن علیزاده
2
سیدمحمدباقر حسینی
bhoseini@ut.ac.ir
3
عباس مجدآبادی
javadyou2@yahoo.com
4
فریبا میقاتی
javadyou@yahoo.com
5
دانشجوی دکتری پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
استاد پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
استاد پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
استاد پژوهشکده تحقیقات کشاورزی، پزشکی و صنعتی سازمان انرژی اتمی
استاد بخش تحقیقات علفهای هرز موسسه گیاهپزشکی سازمان تحقیقات جهاد کشاورزی
به منظور بررسی میزان جذب و انتقال علفکش توفوردی و گلایفوسیت در طی مراحل مختلف رشد جمعیت های علف هرز کاتوس آزمایشی در سال 1389 در پژوهشکده تحقیقات کشاورزی، پزشکی و صنعتی سازمان انرژی اتمی کشور اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل سه مرحله مختلف رشد چهار اکوتیپ علف هرز کاتوس و دو نوع علف کش نشاندار شده با کربن 14 (گلیفوسیت و توفوردی) بود. استخراج علف کش نشاندار و شمارش آن نشان داد که جذب و انتقال این علفکش ها در مراحل مختلف رشد اکوتیپ های مختلف گیاه کاتوس از جهت میزان جذب و انتقال به قسمتهای گیاه با هم تفاوت معنی دار داشتند. ردیابی علف کش گلایفوسیت نشاندار در کاتوس های حاصل از ریزوم نشان داد مراحل رشد از نظر بازیافت و انتقال به اندام هوایی زیر محل تلقیح و انتقال به ریشه با هم تفاوت داشتند. کمترین مقدار جذب از برگ هدف و همچنین انتقال علف کش به بالای محل تلقیح در اکوتیپ اهواز و در گیاه کامل بود و سایر اکوتیپ ها و مراحل رشد تفاوت معنی داری باهم نداشتند در حالیکه در انتقال علف کش به زیر محل تلقیح و انتقال ریشه اکوتیپ اهواز بیشترین انتقال سایر اکوتیپ ها بدون تفاوت معنی دار بودند. اکوتیپ های مختلف نیزدر مراحل جذب و انتقال با هم تفاوت معنی دار داشتند. ردیابی علف کش گلایفوسیت نشاندار در کاتوس های حاصل از بذر نشان داد که از نظر درصد انتقال به اندام هوایی بالای محل تلقیح و انتقال به ریشه تفاوت معنی داری بین اکوتیپ ها دیده نشد ولی از نظر انتقال به زیر محل تلقیح و برگ هدف با هم تفاوت معنی دار وجود داشت. همچنین این آزمایش نشان داد جذب و انتقال علف کش توفوردی در تمامی مراحل رشد و در اکوتیپ های مختلف با هم در سطوح مختلف تفاوت معنی دار داشتند. با ردیابی این علف کش در گیاه حاصل از بذر مشخص گردید که بجز درصد جذب از برگ هدف، سایر مراحل جذب ، انتقال و بازیافت علفکش با هم تفاوت معنی دار داشتند.
In order to investigate the absorption and translocation of glyphosate and 2,4-D during various stages of growth in swallow-worts weed populations, this study was carried out in 2010 at the Iranian Agricultural, Medical and Industerial Research Institute of Atomic Energy Organization. Treatments used in this study included three different stages of growth, four weed ecotypes of swallow-worts, and two types of herbicides labelled with carbon 14 (glyphosate and 2,4-D), respectively. Extraction and counting of labelled herbicide showed that herbicide absorption and translocation in different growth stages of different ecotypes of swallow-worts considering the absorption and transfer to different parts of the plant were significantly different. Labeled glyphosate herbicide detected in swallow-worts rhizome showed that the development of recycling and transport to the site of inoculation and shoot to root at the highest levels were different. The least amount of herbicide uptake and transport of herbicides to the leaves above the inoculation site and the plant was in Ahwaz ecotype and other ecotypes and growth stages were not significantly different from each other. But in the case of herbicide transport to the inoculation site and transporte to the roots, Ahvaz ecotype had the highest transmission and the rest showed no significant differences. Different ecotypes also showed significant differences in absorption and transfer steps. Detection of labelled glyphosate herbicide in swallow-worts showed that there was no significant difference in the percentage of transport to a higher place of the inoculation site and transport to the root between ecotypes. However, the transfer of herbicide to the lower site of inoculation and the target leaves were significantly different. This study also showed that the uptake and transport of herbicide 2,4-D in all stages and in different ecotypes with different levels were significantly different. By detection of this herbicide in the plant, it was shown that, except to the amount of absorption by the target leave, the remaining steps of capturing, transporting and recycling of herbicides were significantly different.
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_28493_5c27a4cff25ecfb0a08e85be3dcc376c.pdf
توفوردی
کاتوس
کربن
رادیواکتیو(کربن14).
گلایفوسیت
میزان جذب و انتقال علفکش
14C
2
4.D
Glyphosate
Rate of herbicide absorption and
translocation
Swallow_wort
per
دانشکدگان کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
علوم گیاهان زراعی ایران
2008-4811
2423-8082
2012-09-22
43
2
347
357
10.22059/ijfcs.2012.28494
28494
مکان یابی کروموزومی شاخص های زراعی وفیزیولوژیکی مقاومت به خشکی در جو با استفاده از رگه های دارای یک جفت کروموزوم اضافی گندم-جو
Detection of Chromosomes Location in Barley Carrying the Genes Controlling Agronomical, Physiological and Metabolitical Indicators of Drought Tolerance using Wheat-Barley Disomic Addition Lines
عزت اله فرشادفر
farshadfar@mailinator.com
1
مجید قیطولی
e_farshadfar3@yahoo.com
2
رضا حق پرست
e_farshadfar2@yahoo.com
3
آنیتا یاقوتی پور
e_farshadfar@yahoo.com
4
استاد، دانشکده کشاورزی دانشگاه رازی
دانشجوی سابق کارشناسی ارشد دانشکده کشاورزی دانشگاه رازی
استادیار مرکز تحقیقات دیم سرارود کرمانشاه
دانشجوی دکتری دانشکده کشاورزی دانشگاه رازی
برای مکان یابی کروموزومی شاخص های زراعی وفیزیولوژیکی مقاومت به خشکی، آزمایشی با استفاده از رگه های دارای دو کروموزوم اضافی گندم- جو در سال زراعی 1383-1382 در محل معاونت موسسه تحقیقات کشاورزی دیم-ایستگاه سرارود کرمانشاه انجام گرفت. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اختلاف بسیار معنی داری بین اکثر صفات مورد بررسی وجود دارد. با استفاده از مقایسه ی میانگین ها مشخص گردید که بیشتر ژن های کنترل کننده شاخص های مقاومت به خشکی بر روی کروموزوم های 4H و5H قرار گرفته اند. بررسی شاخص تحمل به تنشSTI) )و شاخص ها ی فیزیولوژیکی انتخاب چند گانه ((MSI نشان داد که اکثر جایگاه های کروموزومی کنترل کننده شاخص های مقاومت به خشکی بر روی کروموزوم های 4Hو5H قرار دارند . نتایج حاصل از نمودار سه بعدی وتجزیه کلاستر یکسان بود .در تجزیه همبستگی مشخص شد که کلروفیل aوb همچنین پرولین را می توان به عنوان شاخص های مقاومت به خشکی به کار برد. اما میزان آب نگهداری شده (ELWR)،محتوای آب نسبی (RWC)،میزان کاهش نسبی آب (RWD) میزان آب نسبی از دست رفته (RWL)،کلروفیل فلورسنس(CHF)، پایداری غشای سلولی (CMS)و محتوای کلروفیل برگ (LCC) بعنوان شاخص های فیزیولوژیکی مقاومت به خشکی شناسایی شدند.
In order to locate the QTLs involved in the inheritance of agronomical, physiological and metabolitical indicators of drought tolerance in barley, an experiment was carried out using a wheat-barley disomic addition lines. This research was conducted in 2003-2004 at the Dry Land Agricultural Research Institute, Sararood, Kermanshah, Iran. The results of analysis of variance revealed highly significant differences for most of the investigated traits. Mean comparison exhibited that most of the genes controlling drought tolerance criteria are located on chromosomes 4H and 5H. The overall consideration of the indices using stress tolerance index (STI) and physiological multiple selection index (MSI) indicated that most of the QTLs responsible for the genetics of drought tolerance predictors are located on chromosomes 4H and 5H. A three dimensions-plot and cluster analysis confirmed the same conclusion. In correlation analysis, chlorophyll a and b and also proline were detected as indicator of drought tolerance, but excised leaf water retention (ELWR), relative water content (RWC), relative water deficit (RWD), relative water loss (RWL), chlorophyll fluorescence (CHF), cell membrane stability (CMS) and leaf chlorophyll content (LCC) are proved to be physiological indices of drought tolerance.
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_28494_4dcdca71b0de48dc25fc19e7e8592ad4.pdf
جایگاه ژن
رگه های دارای یک جفت کروموزوم اضافی
شاخص
حساسیت به تنش
شاخص های فیزیولوژیکی انتخاب چند گانه
Disomic addition lines
Gene location
Multiple
selection index.
Stress tolerance index
per
دانشکدگان کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
علوم گیاهان زراعی ایران
2008-4811
2423-8082
2012-09-22
43
2
359
370
10.22059/ijfcs.2012.28495
28495
مقایسه پاسخهای انتخاب مستقیم و همبسته عملکرد و اجزای عملکرد علوفه در ژنوتیپهای فستوکای بلند تحت شرایط معمول و تنش رطوبتی
Comparison of Direct and Indirect Selection Response for Forage Yield and Its Components in Tall Fescue under Normal and Water Stress Environments
مریم ابراهیمیان
majidi4@cc.iut.ac.ir
1
محمدمهدی مجیدی
majidi3@cc.iut.ac.ir
2
آقافخر میرلوحی
mirlohi@mailinator.com
3
الناز احمدی شاد
majidi2@cc.iut.ac.ir
4
دانشجوی سابق کارشناسی ارشد، دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی اصفهان
دانشیار دانشگاه صنعتی اصفهان
دانشیار دانشگاه صنعتی اصفهان
دانشجوی سابق کارشناسی ارشد، دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی اصفهان
برای بهبود صفت پیچیدهای مانند عملکرد، یکی از مؤثرترین روشها در گزینش ژنوتیپهای مطلوب، استفاده از شاخصهای انتخاب میباشد. در این پژوهش، به منظور ارزیابی کارآیی روشهای مختلف انتخاب، 50 ژنوتیپ فستوکای بلند (Festuca arundinace) در یک آزمایش مزرعهای با دو سطح رطوبتی شامل شرایط معمول و تنش رطوبتی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1389مورد ارزیابی قرار گرفتند. شاخصهای انتخاب اسمیت-هیزل و پسک-بیکر براساس پنج صفت تعداد ساقه بارور، نسبت برگ به ساقه، ارتفاع بوته، درصد ماده خشک و قطر یقه و همچنین پاسخ های مستقیم و همبسته این صفات به همراه عملکرد علوفه خشک، برای هر یک از شرایط رطوبتی محاسبه شدند. هر دو شاخص در دو شکل، همراه با عملکرد و بدون عملکرد نیز مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج پاسخ مستقیم و همبسته صفات نشان داد که در شرایطی مشابه این آزمایش ژنوتیپهایی با تعداد ساقه بارور، ارتفاع بوته، قطر یقه بیشتر و درصد ماده خشک کمتر از پتانسیل عملکرد بالاتری برخوردار میباشند. در شاخص اسمیت-هیزل، صفات عملکرد و تعداد ساقه بارور بالاترین پاسخ به انتخاب را در هر دو شرایط رطوبتی داشتند در حالی که در شاخص پسک-بیکر صفت عملکرد دارای پاسخ به انتخاب منفی بود. نتایج حاکی از آن بود که شاخص انتخاب اسمیت-هیزل (همراه با عملکرد) بالاترین کارایی انتخاب را دارا بود و میتواند برای انتخاب ژنوتیپهای مناسب در برنامههای اصلاحی فستوکای بلند مورد استفاده قرار گیرد.
Breeding based on selection indices is an effective method for improving complex traits such as yield. To assess the efficiency of different selection methods, 50 genotypes of tall fescue (Festuca arundinace) were evaluated under two moisture conditions including full irrigation (normal environment) and deficit irrigation (stress environment). The experiment was conducted according to a randomized complete block design with three replications during 2009 and 2010. Selection indices were calculated based on Smith-Hazel and Pesek-Baker methods by five traits including number of stem per plant, leaf/stem ratio, plant height, percent of dry matter and crown diameter under both conditions in two forms (with and without dry matter yield). Also response to selection and relative selection efficiency were estimated for studied traits and dry matter yield. Results showed that genotypes with the highest number of stem, leaf/stem ratio, plant height, crown diameter and the lowest percent of dry matter had the highest yield potential. In Smith-Hazel index under both moisture conditions, dry matter yield and number of stem per plant had the highest gain, while in Pesek-Baker index, dry matter yield had a negative gain. Result indicated that Smith-Hazel index (with yield) had the most selection efficiency and can be used in tall fescue breeding programs.
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_28495_c530445f595fe9f1ee153ab1f9f99f18.pdf
پاسخ به انتخاب
تنش
خشکی
شاخص اسمیت-هیزل
شاخص پسک-بیکر
Drought
stress
Pesek-Baker index
Response to selection
Smith-Hazel index
per
دانشکدگان کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
علوم گیاهان زراعی ایران
2008-4811
2423-8082
2012-09-22
43
2
371
380
10.22059/ijfcs.2012.28496
28496
بررسی تنوع ژنتیکی ژنوتیپهای مختلف توتون گرمخانهای با استفاده از نشانگرISSR و رتروترانسپوزون
Study of Genetic Diversity of Flue-Cured Tobacco )Nicotiana Tabacum L.) Genotypes using ISSR and Retrotransposon Markers
محمد محسن زاده گلفزایی
mohsenzadeh_mohammad4@yahoo.com
1
حبیب اله سمیع زاده لاهیجی
2
علی اعلمی
ali_aalami@guilan.ac.ir
3
مرداویج شعاعی دیلمی
shoaeideilami@mailinator.com
4
سهیلا طالش ساسانی
mohsenzadeh_mohammad2@yahoo.com
5
دانشجوی سابق کارشناسی ارشد گیلان
دانشیار دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلان
استادیار دانشگاه گیلان
رئیس بخش ژنتیک و اصلاح نبات مرکز تحقیقات توتون گیلان
استادیار دانشگاه گیلان
گام اول در برنامههای بهنژادی تعیین تنوع ژنتیکی مواد اصلاحی است. استفاده از نشانگرهای مولکولی سبب کاهش مدت زمان اصلاح و هزینههای پروژههای اصلاحی میشود. در این مطالعه تنوع ژنتیکی، 49 ژنوتیپ توتون با استفاده از 12 نشانگر ISSR، 3 نشانگر رتروترانسپوزون و یک نشانگر ترکیبی ISSR و رتروترانسپوزون مورد ارزیابی قرار گرفتند. با استفاده از 16 آغازگر 147 نوار چندشکل بهدست آمد، که از بین آغازگرهای مورد استفاده، آغازگر TOS-2 با 16 نوار و آغازگرهای UBC811 و TOS-1 با 14 نوار بیشترین و آغازگرهای UBC825 و TOS-3 با 4 نوار کمترین تعداد نوار چندشکل را ایجاد نمودند. میزان اطلاعات چندشکلی نشانگرها بین 27/0 تا 46/0 و شاخص نشانگر از 15/1 تا 87/5 متغیر بود. تجزیه به بردارهای اصلی نشان داد که دو مولفه اول توانستند در مجموع 75/16 درصد از واریانس کل را توجیه کند. تجزیه خوشهای به روش UPGMA، 49 ژنوتیپ مورد مطالعه را در پنج گروه قرار داد، که به ترتیب شامل 9، 4، 1، 13 و 22 ژنوتیپ شدند. صحت گروهبندی حاصل از تجزیه خوشهای توسط تابع تشخیص کانونی به روش خطی فیشر با 6/79 درصد تائید شد.
The first step in breeding programs is detecting the genetic diversity in breeding materials. Molecular markers help to reduce costs and time in breeding programs. Genetic variation in 49 genotypes of tobacco were studied using 12 ISSR markers, 3 Retrotransposon markers and the combination of ISSR and Retrotransposons. One hundred forty seven polymorphic bands were produced using 16 primers. Tos-2 primer with 16 followed by UBC811 and TOS-1 with 14 bands had the maximum and UBC825 and TOS- 3 with 4 band had the minimum polymorphic bands. PIC value varied between 0.27 to 0.46 and MI between 1.15 to 5.87. Principal Coordinates Analysis showed that the aforementioned values could explain total variation of 16.75 percent. In this study, cluster analysis using UPGMA, placed 49 genotypes in five cluster groups. Groups include 9, 4, 1, 13 and 22 genotypes, respectively. Discriminate Function via Fisher's linear (79.6 percent) confirmed the validity of clustering analysis result.
https://ijfcs.ut.ac.ir/article_28496_795f3a4f00db0643bdfc017130416215.pdf
تجزیه تابع تشخیص.
شاخص
نشانگر
ضریب تشابه انطباق ساده
میزان اطلاعات چندشکلی
Discriminant function analysis.
marker index
Polymorphism Information Content
Tobacco